دورهمی چند نفره

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

یک اشتباههایی همواره تکرار میشود.
میخواستم در جستار اشتباههای بورسی شما یک چیزی بنویسم... بعد دیدم این را پیشتر هم به خودم یادآوری کرده بودم... بعد دیدم اصلا تو خونم است. همینجور این اشتباه را دارم تکرار میکنم.
جالب است.

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

این بازار یه خوبی هم داره که به کارهای دیگه بهتر میرسیم و نگران از دست دادن فرصتها نیستیم چون فرصتی وجود نداره نه میشه خارج شد نه کاری کرد
اینم نیمه پر لیوان

آری.
من هم بروم به کارهای دیگرم برسم.
فقط ماندهام این دو تا نماد که هنوز قرمز نشدهاند را بفروشم یا نه؟ گمان نم یک ساعت دیگر (ساعت ۱۲) در موردشان تصمیم بگیرم بهتر باشد.
یک نماد دیگر هم دارم که قرمز است ولی صف فروش نیست. پالایش. که خدایش لعنت کند. :.thumbsdownsmileyan
انشاءالله سبز شود و جبران کند.

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

یک اشتباههایی همواره تکرار میشود.
میخواستم در جستار اشتباههای بورسی شما یک چیزی بنویسم... بعد دیدم این را پیشتر هم به خودم یادآوری کرده بودم... بعد دیدم اصلا تو خونم است. همینجور این اشتباه را دارم تکرار میکنم.
جالب است.

مثلا سحرخیز نبودن.
مثلا طمع کردن (با این که خودت میدانی در آن لحظه داری طمع میکنی).
مثلا عمل نکردن به راهبرد نوشته شده.
مثلا به خدا توکل نکردن
مثلا...

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها



همش کار خودشونه ، می خوان فکر کنیم دیوانه شدیم /.:biggrinsmiley.:/

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام.

همش کار خودشونه ، می خوان فکر کنیم دیونه شدیم /.:biggrinsmiley.:/

عجب دقتی داشته طرف...
برخی با ابرها شکل در میآورند و برخی با فنجان قهوه...
حالا من گلاب به رویتان میروم دستشویی روی این نقش کاشیها که نگاه میکنم شکلهای مختلف پیدا میکنم...
/.:biggrinsmiley.:/
ذهن آدم که بیکار میشود چه کارهایی که نمیکند...

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

خوبی نمادهای دوزاری این است که در زمان منفی خوردن منفی نمیخورند!
یک نماد در سبدم هست از زمانی که بورس با این قانون رکودی (۲ درصدی ۶ درصدی) خراب شد همینجور تو صف فروش قفل بوده! و پایانیاش هم تقریبا تغییر نکرده! /:.rolleyessmileyani/:.coolsmiley02:./ فقط یک روز که حجم خورد میخواستند ببرندش بالا که آن روز هم باز دوباره پایانیاش صفر درصد بسته شد و از فردایش دوباره بورس خراب شد و این دوباره تو صف فروش قفل شد.
کاش تمام نمادهای درون سبدم اینگونه بود.

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام.

عجب دقتی داشته طرف...
برخی با ابرها شکل در میآورند و برخی با فنجان قهوه...
حالا من گلاب به رویتان میروم دستشویی روی این نقش کاشیها که نگاه میکنم شکلهای مختلف پیدا میکنم...
/.:biggrinsmiley.:/
ذهن آدم که بیکار میشود چه کارهایی که نمیکند...

سلام /:.smilingsmiley.:/
تحلیل تکنیکال هم همینه؟/:.ph34r-smiley.:/

و ایضا بنیادی و ...

یک مدته به این نتیجه رسیدم که صرفا قدرت پول مهمه ، تنها چیزی هست که همیشه معتبره

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

فقط یک چیز دیگر بگویم و بروم.
(شهوت کلام./:.ph34r-smiley.:/)

این در راهبردم نیست. ولی خود به خود زمانی که خطر بازار بیشتر میشود شمار نمادهای درون سبدم بیشتر میشود!
نیمهخودآگاه است این کار.
یک حسی درونی به من میگوید اینگونه خطر بازار کمتر به تو میرسد. (اکنون همهجور نمادی در سبدم هست. غذایی. خودرویی. پالایشی. پتروشیمی. انبوهسازی. سرمایهگذاری... بزرگ. کوچک. متوسط...)
کار بدی هم نیست.
خودش یک جور راهبرد است.
در زمان رشد جمع میشوند و در زمان افت پهن.
تقریبا خودکار.
(برای این که در زمانی که مطمئن هستم حاضرم بیشتر و بهتر سرمایهگذاری کنم. در زمانی که مطمئن نیستم میگویم حالا یک مقدار از این بخرم ببینم چه میشود.)

البته!
در راهبرد من نوشته زمانی که مطمئن نیستی نخر!

کاش به حرف خودم گوش میکردم. به حرف راهبردم.

دوستان؛ یا علی.

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام.
برای شماها دیگر. برای دیگران.
من همیشه به فکر دیگران هستم.
/:.smilingsmiley.:/

آره جون عمه ی من/.:biggrinsmiley.:/

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام.

عجب دقتی داشته طرف...
برخی با ابرها شکل در میآورند و برخی با فنجان قهوه...
حالا من گلاب به رویتان میروم دستشویی روی این نقش کاشیها که نگاه میکنم شکلهای مختلف پیدا میکنم...
/.:biggrinsmiley.:/
ذهن آدم که بیکار میشود چه کارهایی که نمیکند...

بچه که بودیم مامانم دو سه تا دوسه تا ما رو می برد حموم (تعدادمون خیلی زیاد بود خب)
تو حموم هم همیشه چرک و کیسه مشتی می شدیم./.:biggrinsmiley.:/
یکی که نوبتش میشد اون دوتای دیگه بازی می کردیم.
مثلا با سطل آب و تشت می رفتیم از همدیگه ماست می خریدیم.
آب نقش ماست رو برامون بازی می کرد.
یه تشت کوچیک چدنی هم بود توش مامانم گل سرشور درست می کرد اونم پیمونه بود.
(ما بهش می گفتیم لیس/.:biggrinsmiley.:/ اخه ما توی روستا زندگی می کردیم به اون می گفتیم لیس... نمی دونم جای دیگه هم میگن یا نه)
یه سطل هم بود اونم کسی که میخواست ماست بخره دستش می گرفت.
منبع اصلی ماست هم اون تشت بزرگه بود که همیشه پر آب بود مامانم هی می ریخت رومون. داغ هم بود معمولا می سوختیم/:.yead.:/
یه بازی جالب دیگه هم می کردیم
کف حموممون موزاییک بود. رنگش زرد بود و حالت سنگ ریزه های رنگی هم داخلش بود
ما می نشستیم توی اون سنگ ریزه ها شکل های مختلف پیدا می کردیم به هم نشون میدادیم.
لامصب همه چی توش پیدا میشد.
یه کفش زنونه همیشه توی خاطرم مونده.
جالبه دفعه بعد که دوباره می رفتیم حموم می گفتیم اون فلان چیز و که سری قبلی پیدا کردیم اگه گفتی کجاست
باید می گشتیم اون قبلی ها رو هم پیدا می کردیم.
وقتی پیداش می کردی و اون خواهرت یا برادرت هر چی می گشت نمی دیدش خیلی کیف داشت./.:biggrinsmiley.:/

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

آره جون عمه ی من/.:biggrinsmiley.:/

خدا رحمتشان کند. /:.smilingsmiley.:/

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

صفهای فروش بورسی قرار نیست جمع بشوند انگار. حتی این شِتِرِه (شتران) به قول دوستم شترـران.
به قول علما، هیچجا نمیرویم همینجا هستیم تا آخر روحانی اینجا نشستیم.
/:.weirdsmiley.:/

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

خدا رحمتشان کند. /:.smilingsmiley.:/

خدا رحمت کند عمگان شما را/.:biggrinsmiley.:/

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

آقای روحانی خیلی از دستت شکارم.
خدا ذلیلت کند.
حتی یک گودبای پارتی هم ندادی.
هشت سال نحسی دولت شما دقیقا عین هشت سال قحطی مصر درآمد.
هرچقدر هم فلاکت و دزدی و پدرسوختگی هم تو این مدت ندیده بودیم دیدیم.
از همه هم جالبتر آن یارو که میگفت تو دولت ما امثال بابکزنجانی پیدا نشده! (در حالی که داداش دزدش را همان دیروزش گرفته بودند!)

چرا از پیروزیهای دولت فیلم نمیسازید؟