دورهمی چند نفره

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

من نرفتهام.
شبی شش میلیون میگیرد. (البته قبلا میگرفت. اکنون نگاه کردم دیدم آورده روی ۵ میلیون.)
میدانید... یک بورسی هیچگاه نمیتواند از این پولها بدهد!
به جایش میدهد هزارتا سهم مثلا برکت میگیرد! :D


اسیری شدیم به خدا...
:D

تصویرش را در اینترنت دیده بودم.
در همان نوشته هم گذاشته بودم نمیدانم چرا نیافتاد...
دوباره میگذارم:


اصلا عاشقش شدم...
امیدوارم یک روزی بروم.
(آخر طرف دارد زیادی پول میگیرد... یک تومن هم زیادیاش است! مگر چه دارد؟)


آدم از این جاها تنها آرامشش را میخواهد...
بروی قشنگ چندین روز آنجا به صدای دریا گوش بدهی و روحت تازه شود و یک مقدار هم غواصی کنی... زمانی هم که زیاد آرمیدگی کردی و آرمیده شدی /:.winksmiley02.:/ بروی تو کار تفریحات پر هیاهو...
به ویژه از اینها:

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

بانک دی در قیمت 930 ریال بازگشایی خواهد شد که قیمت بسیار مناسبی است.
البته من نمیدانم افزایش سرمایه دوم این نماد در چه زمانی خواهد بود. ولی احتمال دارد زمانی که بخواهند افزایش سرمایه بدهند قیمت را روی ۱۱۰۰ ریال کنترل کنند. این میرود برای میانمدت...
برای کوتاه مدت این قیمت ۹۳۰ ریال بسیار زیبا است.
و آن حجم روز آخر هم زیباتر.
کلا این دی پیشرویمان باشد بد نیست.
شما هم که سهامدارید...

بله گروه پتروشیمی و شیمیایی ها رو لطفا برای سال 1400 بررسی بفرمایید
نمادهای پترول و شگویا رو هم لطفا بررسی کنید.
دیگه نمادهایی که مدنظرم هست که بررسی کنید:
خگستر (اصلا کلا گروه خودرویی) اما مهم تر از اون خگستر رو
تا شما گرم میشید من بقیه نمادها رو هم می نویسم.
توی پست بعدی /.:biggrinsmiley.:/

شگویا به نگر بسیار عالی میرسد!!!
البته این هم دقیقا مانند پترول (و بسیاری نمادهای مشابه) به روز کاری آینده بستگی زیادی دارد.
اگر فردای کاری مشکلی نداشته باشد (که احتمالا ندارد) روند چند روزهی افزایشی خودش را احتمالا با قدرت پی خواهد گرفت.
به ذهنم بسپارم شاید فردا روی صفر تابلو تا مثبت دو سه خرید کردم.
(بسته به وضع نماد (نسبت به بازار) در ساعت ۱۲.)

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

گروه فلزات هم دوس داشتید بررسی کنید اما من مدنظرم فقط و فقط فولای هست.
همون فولای رو بررسی کنید اگه وقت ندارید.
گروه بیمه ای هم اگه حوصله داشتید بررسی کنید اما آسیا واسه من مهمه
گروه بانکی هم نه ... اصلا نمیخواد بررسی کنید فقط بانک دی رو بررسی کنید /:.yead.:/
البته من که دیگه با این همه ریزش نمی فروشم که فعلا. رفتم باهاش مجمع باشد که رستگار شوم
دیکه حوصلتون سر رفت یه نگاهی هم به های وب و پدرخش و وبانک هم بندازید.
اگه بیشتر تر حوصله تون سر رفت فاذر هم بررسی کنید.
یه سال که فاذر من و سرکار گذاشته. حالا بالاخره خبر افزایش سرمایه اش نشست رو کدال
دیگه باید نگهش دارم به هر حال. اما شما حوصله داشتید بررسیش کنید.
در کل فک کنم همه سبدم و نگه دارم.
اما اگه هم بدونم که سهمی از این سهام حرکت تیزتری از بقیه داره شاید جابجایی انجام بدم.
البته اگه کلا حرکتی بخواد اتفاق بیوفته که حالا تند و تیزش هم پیش کش/.:biggrinsmiley.:/

آسیا ناآشکار.
های وب دو سه روز دیگر (اگر رشد کند) به مقاومت میخورد. تا زمانی که تکلیفش را با این مقاومت مشخص نکرده خرید ندارد. فروش را نمیدانم.
های وب و نمادهایی از این دست پس از این که بازار خراب شد خیلی به درد میخورند. اخابر و همراه و رانفور و و و اینها نمادهای ریالی هستند که زمانی که بازار خراب میشود و دلار به آرامش میرسد. به واسطهی بنیادی بودن و ریالمحور بودن و عقب ماندن از کل بازار در بلند مدت سود خوبی (سود بسیار بسیار خوبی) را به سهامداران میدهند. یعنی اگر خدا بخواهد و آن موج کبیر که مدتها است منتظرش هستم بیاید و سپس تب و تاب بازار بخوابد و بازار برود در آن حالت رکود خودش، باید تنها دنبال اینجور نمادها بود. نمادهای رایانهای و مخابراتی/رادیویی و پتروشیمی. چیزهایی که سرشان به تنشان بیارزد.
پدرخش ناآشکار.
وبانک ناآشکار.
فاذر ناآشکار. (حجم نخورده. باید یک چند روزی داد و ستد شود که بفهمیم چه به چه است؟)

["Midas"]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

باز کردن پنجره از اهم مهمات است!
یعنی چه اصلا؟ پنجره باز نباشد یعنی؟ /:.ohno-smiley.:/
(البته من تقریبا کل زمستان پنجره را باز نکردم. ولی مجبور بودم. میفهمید؟ مجبور!)

پنجره که باز میشود انگار دریچهی قلبم (رو به دنیای پیرامون) باز میشود.
هوای تازه که استنشاق میکنم گویا زنده میشوم. روحیهام عوض میشود.


و حاضرم برایش بها هم بدهم. (شستن فرش حتی شده هر سه ماه یک بار.)


پ.ن: فرشهایم کوچک بود. اندازهی قالیچه. دو تا ۳ متری و یک متری را دو سه روز پیش شستم و امروز هم میخواهم یک دانه ۳ متری بشویم. بزرگتر باشد احتمالا میدهم قالیشویی. (دردسر قالیشویی بیشتر از دردسر دستی شستن است! نمیدانم عزیزان تجربه دارند؟ یا نه؟)

خواستم مطلبی بنویسم که شما مخلص کلام را گفتید،


پنجره ی بسته مرا یاد خانم هاویشام در کارتون آرزوهای بزرگ می اندازد (دهه شصت)


حتی خرید در فضای باز (بازار دستفروشان) را به پاساژها و مال های بزرگ (با تهویه های مدرن)، ترجیح می دهم.


زندگی در کلبه ای در وسط مزرعه را، به زندگی در آپارتمان های لوکس شهرهای شلوغ ترجیح می دهم.


خوشبختانه با اینترنت و دورکاری این آرزوها را میتوان برآورده کرد.

به نظرم یکی از عوامل از رونق افتادن قیمت آپارتمان در آینده، تجربه کرونا، و امکان دورکاری است.

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

من نرفتهام.
شبی شش میلیون میگیرد. (البته قبلا میگرفت. اکنون نگاه کردم دیدم آورده روی ۵ میلیون.)
میدانید... یک بورسی هیچگاه نمیتواند از این پولها بدهد!
به جایش میدهد هزارتا سهم مثلا برکت میگیرد! :D


اسیری شدیم به خدا...
:D

من دیگه نمیخوام اینجوری فک کنم.
پارسال موقع خرید آپارتمان و ماشین همین فکرها رو کردم که الان وضعم اینه
من که از این به بعد اگر اگر اگر بورس دوباره رشد کنه میخوام به جای اینکه به فکر این باشم که هی سهامم رو زیاد کنم کیفیت زندگیم رو تغییر بدم
میخوام لذت پولهایی که درمیارم رو ببرم.
همین امسال که خیلی از چیزای خونمون رو نو کردیم نمی دونید چه حس خوبی دارم. همین حس خوب رو با هیچ سهمی نمیشه عوض کرد.
اگه ماشین و هم خریده بودم یه حس اعتماد به نفسی الان داشتم.
وقتی دوستم ماشین داره و همش واسه کلاس رفتن مجبورم باهاش هماهنگ کنم که با ماشین اون برم حس بدی و تجربه می کنم.
وقتی خونه نداریم و نگران سررسید اجاره خونمون میشم حس بدی رو تجربه می کنم.
من دیگه از سال 1400 تصمیم گرفتم جور دیگه ای زندگی کنم.
مگه چند سال زنده ایم
اون هتل هم ساخته شده برای افرادی مثل ما
مگه اونایی که میرن توی این هتل ها و شبی 5 میلیون میدن خونشون از ما رنگین تره
نه اونا فقط خواستن که بیشتر داشته باشن
من الان ندارم
اما فکر که کنتور نمی ندازه. حداقل فکر اینکه برم اونجا رو از خودم دریغ نمی کنم.
خدا خودش راهش و فراهم میکنه. مگه همش باید این ذهنم و محدود کنم به این که اخه چجوری؟؟؟
همش بگم با این شرایطم چجوری؟؟؟؟
نه نمی گم. از حالا میخوام فکرم و محدود نکنم. بزرگ فک کنم.

در مورد بورس هم بازم میگم وقتی لذت پول هایی که به حساب بورسیمون اضافه میشه رو نبریم روحانی بلده لذتش و ببره
من آپارتمان نخریدم که بتونم با زیاد شدن پولم خونه ویلایی بخرم اما روحانی همون پول آپارتمان من و هم دوس داشت
به قول یکی از بچه ها می گفت اگه پولایی که قبل ریزش توی بورس داشتم و فلافل هم خورده بودم بهتر از این بود که روحانی بخوره.

[davoo]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

با سلام البته جسارت منو ببخشیدواژه تفریح از فرح میاد به معنای شادی /:.grlim:./QUOTE=mhjboursy;895374]ها پارسی تر است.
ات نشانهی جمع مونث عربی است. اگر اشتباه نکنم.

البته خود تفریح هم عربی است و ریشه در «روح» و یا «ریح» دارد. به معنای روان بودن و جاری بودن یا به معنای آسایش و آسودگی.[/QUOTE]

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

ها پارسی تر است.
ات نشانهی جمع مونث عربی است. اگر اشتباه نکنم.

البته خود تفریح هم عربی است و ریشه در «روح» و یا «ریح» دارد. به معنای روان بودن و جاری بودن یا به معنای آسایش و آسودگی.

گفتم که منم ادبیاتم ضعیفه.
میدونستم که باید ات بگیره اما نمی دونستم دلیلش عربی بودنش هست/.:biggrinsmiley.:/

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

من دیگه نمیخوام اینجوری فک کنم.
پارسال موقع خرید آپارتمان و ماشین همین فکرها رو کردم که الان وضعم اینه
من که از این به بعد اگر اگر اگر بورس دوباره رشد کنه میخوام به جای اینکه به فکر این باشم که هی سهامم رو زیاد کنم کیفیت زندگیم رو تغییر بدم
میخوام لذت پولهایی که درمیارم رو ببرم.
همین امسال که خیلی از چیزای خونمون رو نو کردیم نمی دونید چه حس خوبی دارم. همین حس خوب رو با هیچ سهمی نمیشه عوض کرد.
اگه ماشین و هم خریده بودم یه حس اعتماد به نفسی الان داشتم.
وقتی دوستم ماشین داره و همش واسه کلاس رفتن مجبورم باهاش هماهنگ کنم که با ماشین اون برم حس بدی و تجربه می کنم.
وقتی خونه نداریم و نگران سررسید اجاره خونمون میشم حس بدی رو تجربه می کنم.
من دیگه از سال 1400 تصمیم گرفتم جور دیگه ای زندگی کنم.
مگه چند سال زنده ایم
اون هتل هم ساخته شده برای افرادی مثل ما
مگه اونایی که میرن توی این هتل ها و شبی 5 میلیون میدن خونشون از ما رنگین تره
نه اونا فقط خواستن که بیشتر داشته باشن
من الان ندارم
اما فکر که کنتور نمی ندازه. حداقل فکر اینکه برم اونجا رو از خودم دریغ نمی کنم.
خدا خودش راهش و فراهم میکنه. مگه همش باید این ذهنم و محدود کنم به این که اخه چجوری؟؟؟
همش بگم با این شرایطم چجوری؟؟؟؟
نه نمی گم. از حالا میخوام فکرم و محدود نکنم. بزرگ فک کنم.

در مورد بورس هم بازم میگم وقتی لذت پول هایی که به حساب بورسیمون اضافه میشه رو نبریم روحانی بلده لذتش و ببره
من آپارتمان نخریدم که بتونم با زیاد شدن پولم خونه ویلایی بخرم اما روحانی همون پول آپارتمان من و هم دوس داشت
به قول یکی از بچه ها می گفت اگه پولایی که قبل ریزش توی بورس داشتم و فلافل هم خورده بودم بهتر از این بود که روحانی بخوره.

و یه نکته ی دیگه اینه که ما عادت داریم ذهنمون رو محدود کنیم چون همش به چگونگی فکر می کنیم.
اقا اگه آدم قسمتش باشه که توی یه همچین هتلی اقامت کنه مگه حتما باید به این فکر کنه که از پولای بورسش باید برداره
شاید مثلا یه جا جایزه بردیم جایزه اش 5 شب اقامت توی این هتل بود.
این یه دونه مثالش بود که به ذهن من رسید.
هزاران راه دیگه وجود داره که ما نمی دونیم خدا میدونه.
یه پسره هست (عرفان طهماسبی) توی عصر جدید قهرمان شد.
خواننده و آهنگساز و شاعر هست.
که من خودم بهش رای دادم.
از بس قشنگ و با احساس میخونه و ساعت ها با گوش کردن به اجرای اخرش گریه کردم.
دیشب مستندش و نگاه می کردم. از روزی که توی رستوران ها و کافه ها میخونده تا الانی که همه ی مردم ایران و حتی کلیپ هایی که دیدم بعضی از مردم جهان می شناسنش
بعد از حضورش توی عصر جدید توی جهان هم در مورد اجراش صحبت شده.
می گفت شبی که اجرای اولم توی عصر جدید پخش شد من خوابیدم با 700 تا دنبال کننده توی پیجم.
صبح که بیدار شدم دیدم دنبال کننده هام شدن 70 هزار تا
من یه هفته پیش داشتم به این فکر می کردم که چطوری میشه دنبال کننده های پیجم رو افزایش بدم.
دیشب که عرفان این و گفت با خودم گفتم اگه خدا بخواد تمام دیوارهای منطق کنار میره و اینجوری اتفاق رقم میخوره.
و الان هم که دنبال کننده های عرفان خیلی خیلی بیشتر از این حرفاست و شده محبوب دلها:)/:.Heart.:/
من که خیلی دوسش دارم. با این که یه پسر 23 ساله است اما توی مستندش دنبال این بودم که یاد بگیرم ازش.
چون خیلی پخته تر از سنش بود و توی مسیر موفقیت بود. راهش و قشنگ و درست حسابی اومده بود.
البته الان که توی اوج هست. در واقع از مسیر رسیده به قله. اما چون بازم هدف داره قطعا تازه اول راهشه.

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

خواستم مطلبی بنویسم که شما مخلص کلام را گفتید،


پنجره ی بسته مرا یاد خانم هاویشام در کارتون آرزوهای بزرگ می اندازد (دهه شصت)


حتی خرید در فضای باز (بازار دستفروشان) را به پاساژها و مال های بزرگ (با تهویه های مدرن)، ترجیح می دهم.


زندگی در کلبه ای در وسط مزرعه را، به زندگی در آپارتمان های لوکس شهرهای شلوغ ترجیح می دهم.


خوشبختانه با اینترنت و دورکاری این آرزوها را میتوان برآورده کرد.

به نظرم یکی از عوامل از رونق افتادن قیمت آپارتمان در آینده، تجربه کرونا، و امکان دورکاری است.

لایک به وجودت. با صفا.

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

با سلام البته جسارت منو ببخشیدواژه تفریح از فرح میاد به معنای شادی /:.grlim:./QUOTE=mhjboursy;895374]ها پارسی تر است.
ات نشانهی جمع مونث عربی است. اگر اشتباه نکنم.

البته خود تفریح هم عربی است و ریشه در «روح» و یا «ریح» دارد. به معنای روان بودن و جاری بودن یا به معنای آسایش و آسودگی.

[/QUOTE]

بلی. بلی. شما درست میفرمایید.
تفریح بر وزن تفعیل است.

[Amir.tala]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

.................................................. ..................

[Amir.tala]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

تکراری......................

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

من دیگه نمیخوام اینجوری فک کنم.
پارسال موقع خرید آپارتمان و ماشین همین فکرها رو کردم که الان وضعم اینه
من که از این به بعد اگر اگر اگر بورس دوباره رشد کنه میخوام به جای اینکه به فکر این باشم که هی سهامم رو زیاد کنم کیفیت زندگیم رو تغییر بدم
میخوام لذت پولهایی که درمیارم رو ببرم.
همین امسال که خیلی از چیزای خونمون رو نو کردیم نمی دونید چه حس خوبی دارم. همین حس خوب رو با هیچ سهمی نمیشه عوض کرد.
اگه ماشین و هم خریده بودم یه حس اعتماد به نفسی الان داشتم.
وقتی دوستم ماشین داره و همش واسه کلاس رفتن مجبورم باهاش هماهنگ کنم که با ماشین اون برم حس بدی و تجربه می کنم.
وقتی خونه نداریم و نگران سررسید اجاره خونمون میشم حس بدی رو تجربه می کنم.
من دیگه از سال 1400 تصمیم گرفتم جور دیگه ای زندگی کنم.
مگه چند سال زنده ایم
اون هتل هم ساخته شده برای افرادی مثل ما
مگه اونایی که میرن توی این هتل ها و شبی 5 میلیون میدن خونشون از ما رنگین تره
نه اونا فقط خواستن که بیشتر داشته باشن
من الان ندارم
اما فکر که کنتور نمی ندازه. حداقل فکر اینکه برم اونجا رو از خودم دریغ نمی کنم.
خدا خودش راهش و فراهم میکنه. مگه همش باید این ذهنم و محدود کنم به این که اخه چجوری؟؟؟
همش بگم با این شرایطم چجوری؟؟؟؟
نه نمی گم. از حالا میخوام فکرم و محدود نکنم. بزرگ فک کنم.

در مورد بورس هم بازم میگم وقتی لذت پول هایی که به حساب بورسیمون اضافه میشه رو نبریم روحانی بلده لذتش و ببره
من آپارتمان نخریدم که بتونم با زیاد شدن پولم خونه ویلایی بخرم اما روحانی همون پول آپارتمان من و هم دوس داشت
به قول یکی از بچه ها می گفت اگه پولایی که قبل ریزش توی بورس داشتم و فلافل هم خورده بودم بهتر از این بود که روحانی بخوره.

سلام.
از یک دید دیگر:
این همان جایی است که من حالت خساست دارم.
این هتل باید شبی ۵۰۰ تومان بگیرد... ولی دارد ده برابر حساب میکند. (اصلا هزینههایش را نگاه کنی احتمالا ۵۰ تا ۱۰۰ تومان هم نمیشود.)
من اینجور جاها احساس میکنم دارد کلاه سرم میرود. دارد خیانت میشود به من. حالا اگر حسابم بینهایت هم پول داشته باشد باز دوست ندارم جنس گران به من بیاندازند. حتی در مورد چیزهای ارزانی مانند پفک و تخمه هم همینگونهام. احساس میکنم این کار رواج دادن فرهنگ پدرسوختهبازی و بیانصافی است.

مورد مشابه اینکه تقریبا هیچگاه به گدایان و بچههای کار کمک نقدی نمیکنم. یک خوردنی هم اگر برای یک بچه بگیرم همانجا باز میکنم میدهم دستش بخورد (که به او نگفته باشند برو خوردنیها را هم بفروش).

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

و یه نکته ی دیگه اینه که ما عادت داریم ذهنمون رو محدود کنیم چون همش به چگونگی فکر می کنیم.
اقا اگه آدم قسمتش باشه که توی یه همچین هتلی اقامت کنه مگه حتما باید به این فکر کنه که از پولای بورسش باید برداره
شاید مثلا یه جا جایزه بردیم جایزه اش 5 شب اقامت توی این هتل بود.
این یه دونه مثالش بود که به ذهن من رسید.
هزاران راه دیگه وجود داره که ما نمی دونیم خدا میدونه.
یه پسره هست (عرفان طهماسبی) توی عصر جدید قهرمان شد.
خواننده و آهنگساز و شاعر هست.
که من خودم بهش رای دادم.
از بس قشنگ و با احساس میخونه و ساعت ها با گوش کردن به اجرای اخرش گریه کردم.
دیشب مستندش و نگاه می کردم. از روزی که توی رستوران ها و کافه ها میخونده تا الانی که همه ی مردم ایران و حتی کلیپ هایی که دیدم بعضی از مردم جهان می شناسنش
بعد از حضورش توی عصر جدید توی جهان هم در مورد اجراش صحبت شده.
می گفت شبی که اجرای اولم توی عصر جدید پخش شد من خوابیدم با 700 تا دنبال کننده توی پیجم.
صبح که بیدار شدم دیدم دنبال کننده هام شدن 70 هزار تا
من یه هفته پیش داشتم به این فکر می کردم که چطوری میشه دنبال کننده های پیجم رو افزایش بدم.
دیشب که عرفان این و گفت با خودم گفتم اگه خدا بخواد تمام دیوارهای منطق کنار میره و اینجوری اتفاق رقم میخوره.
و الان هم که دنبال کننده های عرفان خیلی خیلی بیشتر از این حرفاست و شده محبوب دلها:)/:.Heart.:/
من که خیلی دوسش دارم. با این که یه پسر 23 ساله است اما توی مستندش دنبال این بودم که یاد بگیرم ازش.
چون خیلی پخته تر از سنش بود و توی مسیر موفقیت بود. راهش و قشنگ و درست حسابی اومده بود.
البته الان که توی اوج هست. در واقع از مسیر رسیده به قله. اما چون بازم هدف داره قطعا تازه اول راهشه.

عالی.

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

بسم الله الرحمن الرحیم


آموزش الیوت ، خلاصه و کاربردی و راحت آسان در قالب داستان اثر سروش 1315
----------------------------------------------------------------------

مقدمه : کسی که الیوت نمی داند وارد معامله گری نشود!!! (1)
اسکلت معامله گری الیوت هست ، انواع اقسام روش های تلحلیل بنیادی و تکنیکال رو الیوت سوار میشن ،
الیوت در واقع سنت الهی ، دست غیب و چرخش روزگار هست



احتمالا در تحلیل های تکنیکال و نقاشی ها ، موج شماری ها رو دیدن موج های 1و3و5 و a , c در جهت روند اصلی ( روند قدرتمند تر ) و موج های 2,4 ,b در خلاف جهت روند و کم قدرت تر

چنتا شرط هم وجو داره ، که قبول کردن یا نکردنش به نظر شخصی شما بستگی داره ،
یعنی ممکنه این شرط ها رخ نده (موج شماری شما در ظاهر اشتباه باشه) ولی باطنش درست باشه (2)
مثلاشرط های : موج 3 نمی تواند کوتاه ترین موج باشد ، یا موج چهار نمی تونه به موج یک وارد بشه و...
این شرط ها مهم هستن ، ولی نه بیشتر از احساس شما (اصل چیزیه که با نا خودآگاهت عمیقا احساس می کنی ، نه نقاشی که روی نمودار هست و کوتاه و بلند شده )

الیوت یا مهارت شناخت جنسیت امواج: (3)

موج یک از جنس زیرساخت هست و ایجاد تحول ، مثلا پایان قاجاریه را تصور کنید ، که تغییر میکنه به رضا میر پنج ، مدارس گسترش پیدا میکنه ، سربازی اجباری به وجود میاد ، با دزدان گردنه بگیر یا جنگلی ها مبارزه میشه و نابود میشن و.... میشه موج یک در نظر گرفت ، دو تا شرط داشت که باید حسش کنید ، یکی تغییر و تحول نسبت به قبل (معمولا این تغییر ناگهانی و سریع هم هست) یکی هم آماده سازی زیر ساخت ها

موج دوم ، زمان آغازش اصلا مشخص نیست ، رضا میرپنجی که برای خودش ساز و برگ درست کرده از آلمان نازی هم بدش نمیاد و... از بد شانسی جنگ جهانی میشه و انگلیس هم چشمش میوفته به ایرانو... خلاصه ایران تصرف میشه ، رضا میر پنج تبعید ، دوران نسبتا کوتاه تصرف ایران در 1320 موج 2 هست (خصوصیتش اینه که ناگهانی شروع میشه و گیج می زنید ! خوشبختانه به لحاظ زمانی بلند مدت نیست ، یعنی قبل از اینکه بخواید به شرایط عادت کنید و دنبال راه حل باشید خود به خود موج 2 تموم میشه ، زرنگ باشین تو همین موج 2 هم میشه سود کرد حتی )

موج سوم ، میشه محمدرضا را تصور کرد ، موج سه معمولا طولانی ترین موج هست ، میشه روش حتی ی پنج موجی کوچکتر هم ایجاد کرد ! موج یک از سه ، زیر ساخت های تثبیت قدرت محمدرضا پس از تبعید پدرش ، موج 2 از سه ماجرای مصدق و فرار شاه ، موج 3 از3 کودتای 28 مرداد و برگشت مغرورانه محمدرضا با خیال راحت لذت بردن (موج 3 مغرور و لذت بخش و خیال راحت هست ) ،موج 4 از 3 معمولا ضعیف تر هست ،میشه انقلاب سفید و... که موج نزولی تو موج صعودی قدرت حذف و خورده میشه (خطری احساس نمیشه) ، موج5 از3 که با جنگ اعراب و اسراییل و فروش روزانه 6 میلیون بشکه نفت اتفاق میوفته و اون دیالوگ شاه که میگه هر سال کسری بودجه داشتیم امسال انقدر داریم نمی دونیم چیکار کنیم باهاش (هر وقت انقدر داشتین که نمی دونستین باهاش چیکار کنید یعنی اواخر موج 3 هستین)

موج چهارم ، موج چهار رو میشه پیروزی شکوهمند انقلاب و جنگ تحمیلی در نظر گرفت ، اینکه موج چهار کی اتفاق میوفته ، بازم حدس زدنش کار سختی هست ، مخصوصا وقتی میبینی شاه در اوج قدرت هست ، برای خودش کلی تسلیحات و... خریده ، انقدر تو خوش خیالی 36 سال پادشاهی خودش (موج 3 بزرگ) غرق شده که نمی تونه تصور کنه موج نزولی 4 هم وجود داره ، البته اگر کسی غرق نشده باشه تو مج سه و هر لحظه منتظر موج 4 باشه ، تقریبا می تونه از موج 4 نجات پیدا کنه و جون سالم بدر ببره
موج چهار خیلی قوی هست! ، تقریبا هرچه در موج 3 بدست اومده با موج چهار چه بشکل سقوط چه به شکل اصلاح زمانی نابود میشه (جنگ 8 ساله )

موج پنج هم بقول آقامحمد حسین ، میشه دوره هاشمی ، و جهاد سازندگی ، گویا خیلی از صنایع و زیر ساخت هایی که داریم ازشون استفاده می کنیم یا مال زمان موج یک هستن مثل مدارس و سربازی ی سریا مال زمان 3 هست ایران خودرو و... مابقی هم مال موج پنج که میشه دولت هاشمی (در موج پنج هنوز از زیرساخت های موج های 3و1 استفاده میشه در موج یک (جدید از زیر ساخت های دوره قبل استفاده خاصی نمیشه و تحول به وجود میاد) )

بعد موج a را داشتیم در زمان خاتمی (گفتار درمانی و حمایت و... )

بعد موج b را داشتیم در چهار سال اول احمدی نژاد که به ساخت زیر ساخت های کشور کمی پرداخت

بعد هم موج c در چهار سال دوم احمدی و 8 سال روحانی که صدای همه رو در اورد ، از خصوصیات موج c اینه که همه ضرر میکنه و خیلی ها نیت می کنن از بازار (کشور) برن و مهاجرت کنن

البته x موج هم داریم ، ایکس موج جنس بی صاحبی هست ، موج هایی که هیچکدام از خصوصیات موج های فوق را ندارن و همین جور ول بی صاحب هیچ اتفاق و داستانی ندارند ، را با x نشون میدن

==========================
تقریبا یک سیکل کامل الیوت بر اساس جنس تعریف کردیم.

سخن پایانی :
مهم قصه و داستانی هست که شما برای خودتان می توانید رو نمودار و موج ها تعریف کنید ، ممکنه روایت ها و قصه ها متفاوت باشه و موج شماری ها متفاوت باشه ، موج شماری هر کس مخصوص خودشه و درسته ، مگر اینکه خودش بخواد تغییرش بده

هم زمان میشه چندین موج شماری مختلف هم داشت
مثال:
مثلا ورود تلفن همراه به کشور و ایجاد زیر ساخت هاش از دهه 70 شروع شد که میشه موج یک
در دهه 80 اگر موج شماری می کردین وارد موج سه شده بودین که موج شماریتان هم درست بوده ،
اما چند سال دیگه با فرارگیری اینترنت چیزها (اشیاء ) متوجه میشین که از زمان علامت دادن با دود تا نسل دوم و سوم اینترنت ، بعضا حتی در موج یک هم قرار نمیگیره ! ( در واقع هر چند مدت باید موج شماری ها رو از نو بشمارید )

و بازم اینکه همزمان چندین تا موج شماری مختلف برای قسمت های مختلف باشیم
مثلا صنعت خودروی داخلی ، در انتهای موج 5 باشه ، ولی صنعت خرده فروشی اینترنتی و دیجی کالا ، ابتدا موج 3 خودش باشه ، هردو هم در یک اقتصاد و یک کشور و... هستن.

مشق شب :
شما (خودتان) الان موج چند از چند زندگی خودتان هستید ؟


پا.نویس:
(1) البته تا وارد معامله گری نشی هم احساس نیازی پیدا نمی کنی برای یادگیریش :D
(2) موج شماری های شما همیشه درست است ، همیشه ، مگر اینکه خودتان شخصا به این نتیجه و بلوغ برسین که قسمتی از شمارش رو تغییر بدین (خیلی مهمه)
(3) نقل می کردن از یکی از پیشکسوت های بازار ، که ازش پرسیده بودن خرید فروش سهام یعنی چی و چطور و.... ؟ گفته بود ، ما اینجا سهام و شرکت ها و خرید و فروش نمی کنیم ، داستان خرید و فروش می کنیم ، داستان های تکنیکالی مثل برخورد نمودار به کف یا سقف ، یا داستان های بنیادی!! یا داستان های سیاسی و... با همین داستان ها و قصه سرایی ها و بعضا حتی شایعات قیمت ها رو تکون میدن ، بخر و بفروش می کنن ، ی وقتا قصه به نفع شماس ، ی وقت قصه به ضرر شما
قصه ی بنیادی ! بنیاد مگه قصه اس !؟ واقعیت هست ، کالا و خدماتی هست که تولید شده و قیمت خورده و... !
همین بنیاد هم قصه اس! قصه نبود پی به ای ها بالا و پایین نمی شدن ، ی روز بگن پی ای نرمال بازار 10 هست ی روز با پی به ای 6 هم سهم صف فروش بشه ، تمام صعود و نزول بازار و سهام قصه اس
مواظب باشین کجای قصه رو دارین می خرید ! قسمت های بزم هست یا رزم ، اگز بزم هست ، به کام شماس یا کام دشمن ؟ اگر رزمه تهش هلاکته یا شهادته یا فتح المبین ؟

محتاجیم به دعای خیر همه دوستان