پاسخ : فلسفی-عرفانی
سلام.
ببینید. من پیشتر هم گفتم. ببینید. برای گفتگوی فلسفی نباید حالت شعاری و احساسی حرف زد.
فلسفه یعنی اندیشه منطقی.
باید در گفتگوی فلسفی یک گزاره مشخص را بیان کرد. و یک دلیل مشخص برای آن آورد.
نه انبوهی از گزارههای بدون دلیل.
خوب... این مواردی که شما فرمودید انبوهی از مسائل است که حالت احساسی و شعاری دارند و دلیل واضحی هم برای آنها ذکر نکردید.
اینگونه نمیشود گفتگوی فلسفی داشت.
---------------------------
دخترانی که حالت احساسی دارند از نوشتههای انشاءگونه و احساسی خوششان میآید... پسرانی که غضب قوی دارند از نوشتههای شعاری و حماسی به وجد میآیند...
اشکالی هم ندارد. خیلی هم خوب است. انسان به این دو جنبه اتفاقا گاهی یا اصلا خیلی وقتها احتیاج هم دارد...
ولی حقیقتش این است که ما اینجا نه این کار را میخواهیم بکنیم و نه آن کار را.
ما اگر بخواهیم با هم گفتگو کنیم میخواهیم حق را پیدا کنیم. (البته اگر شما هم مایل باشید.)
و برای پیدا کردن حق باید ۱- انصاف داشت و به خود راست گفت و روی پیشفرضهایی که در ذهن است تعصب نداشت و ۲- شعاری و احساسی صحبت نکرد و ۳- یک موضوع (یک گزاره) مشخص را بیان کرد. و ۴- برای آن یک دلیل آشکار آورد. (که این چند مورد را با هم جمع کنید و چندین مورد دیگر را هم کنارش بگذارید میشود منطق.)
---------------------------
برخی از نوشتههایتان اشتباه نیست. ولی نتیجهگیریهایی که میکنید اشتباه است. من اکنون نمیدانم کدام را بررسی کنیم...
باز دوباره احتمالا مانند همان قضیه اثبات اتم (بور) میشود.
...
حالا اگر خواستید از همان نخستین چیزی که مطرح کردید برویم جلو...
گفتید:
اعتباری برای مفهوم خدا وجود ندارد.
منظورتان چیست؟ احتمالا منظورتان این است که دلیلی بر وجود خدا نیست. درست است؟
دلیلی برای این ادعا دارید؟
در اصل توسط manmehdiam پست شده است
View Post
ببینید. من پیشتر هم گفتم. ببینید. برای گفتگوی فلسفی نباید حالت شعاری و احساسی حرف زد.
فلسفه یعنی اندیشه منطقی.
باید در گفتگوی فلسفی یک گزاره مشخص را بیان کرد. و یک دلیل مشخص برای آن آورد.
نه انبوهی از گزارههای بدون دلیل.
خوب... این مواردی که شما فرمودید انبوهی از مسائل است که حالت احساسی و شعاری دارند و دلیل واضحی هم برای آنها ذکر نکردید.
اینگونه نمیشود گفتگوی فلسفی داشت.
---------------------------
دخترانی که حالت احساسی دارند از نوشتههای انشاءگونه و احساسی خوششان میآید... پسرانی که غضب قوی دارند از نوشتههای شعاری و حماسی به وجد میآیند...
اشکالی هم ندارد. خیلی هم خوب است. انسان به این دو جنبه اتفاقا گاهی یا اصلا خیلی وقتها احتیاج هم دارد...
ولی حقیقتش این است که ما اینجا نه این کار را میخواهیم بکنیم و نه آن کار را.
ما اگر بخواهیم با هم گفتگو کنیم میخواهیم حق را پیدا کنیم. (البته اگر شما هم مایل باشید.)
و برای پیدا کردن حق باید ۱- انصاف داشت و به خود راست گفت و روی پیشفرضهایی که در ذهن است تعصب نداشت و ۲- شعاری و احساسی صحبت نکرد و ۳- یک موضوع (یک گزاره) مشخص را بیان کرد. و ۴- برای آن یک دلیل آشکار آورد. (که این چند مورد را با هم جمع کنید و چندین مورد دیگر را هم کنارش بگذارید میشود منطق.)
---------------------------
برخی از نوشتههایتان اشتباه نیست. ولی نتیجهگیریهایی که میکنید اشتباه است. من اکنون نمیدانم کدام را بررسی کنیم...
باز دوباره احتمالا مانند همان قضیه اثبات اتم (بور) میشود.
...
حالا اگر خواستید از همان نخستین چیزی که مطرح کردید برویم جلو...
گفتید:
از آنجا که اعتباری بلحاظ تعقل برای مفهوم خدا (خدای متشخص و انسان گونه واعظان و فقیهان ) وجود ندارد
منظورتان چیست؟ احتمالا منظورتان این است که دلیلی بر وجود خدا نیست. درست است؟
دلیلی برای این ادعا دارید؟
نظر