پاسخ : فلسفی-عرفانی
سلام و عرض ادب.
ابتدا در مورد سخنرانی آقای امینی خواه /:.Heart.:/ در مورد کتاب آنسوی مرگ یک چیزی بگویم. خیلی دلم میخواهد در مورد آن چیزی بگویم...
من تمامش کردم. ۳۹ جلسه + دو جلسه پرسش و پاسخ را با ولع تمام در عرض دو سه روز گوش دادم. و بسیار لذت بردم.
مشاهدهی موجودات غیر مشهود به وسیلهی تفسیر شخصی
-------------------------------------------------------------
منتها چیزی که میخواستم در موردش بگویم این است که اینها که نصفه نیمه مردهاند و زنده شدهاند هر چند مشاهدات بسیار عالیای داشتهاند و برای ما آوردهاند. ولی ما باید توجه کنیم که این چیزهایی که اینها دیدهاند صد در صد درست نیست. هر چند بسیار درست و عالی است و قابل استفاده. به این معنی که: در عوالم بالاتر، یعنی با بالا رفتن به سوی عالمهای بالاتر، یواش یواش قیدها برکنار میروند و موجودات بیقیدتر و آزادتر میشوند. در بالاتر از این دنیای مادی موجودات ماده ندارند. (کما این که در کتاب هم بارها اشاره شد و جناب امینی خواه عزیز /:.Heart.:/ هم این را گفتند.) بالاتر از عالم ماده عالم مثال است. و بالاتر از عالم مثال موجودات مجرد دیگری هستند که از قیدهای همین عالم مثال هم حتی مجرد (و جدا) هستند. بیقید هستند. یعنی چه؟ یعنی قید صورت داشتن را هم حتی ندارند! موجودات بیصورت. بدون شکل. معنی دارند. مفهوم دارند. وجود دارند. حیات دارند. ولی شکل ندارند. بالاتر از شکل هستند. (البته دو نوع خوانش میتوان داشت: شکل ندارند - یا - شکلهای زیادی میتوانند داشته باشند.) ولی آیا این موجودات بیشکل را نمیتوان دید؟ آری میتوان دید. چگونه؟ عرض میکنم.
حالا منظور چیست؟ منظور این است که: این عزیزان که رفتهاند نصفه نیمه یک چرخ زدهاند و برگشتهاند چیزهایی دیدهاند. ولی این چیزهایی که دیدهاند صد در صد نیست. هم به جهت نقص در بینایی شخصی خودشان (هیچ کس محمد (ص) نیست! و هیچ کس حقایق را به بهترین شکل نمیبیند). و نیز این که دیدن این عزیزان «شخصی» بوده!
توضیح این که... در عوالم بالاتر... زمانی که شخص با یک پدیده، با یک حقیقت، با یک معنی و مفهوم (مثل خوبی یا بدی) رو برو میشود او این پدیده را با چشم مادی یا مثالی خودش نمیبیند. بلکه در عوالم بالاتر با چشم عوالم بالاتر خودش میبیند. ولی برای این که آن دیدن خودش را محسوس و ملموس کند آن حقیقت دیده شده را میآید برای خودش «تفسیر» میکند.
او آن بالا «تباهی» را درک میکند و این پایین «انسانی در حال پودر شدن» را میبیند!
آن بالا «بدی» را درک میکند و این پایین «رنگ سیاه» را میبیند!
آن بالا «پستی» را درک میکند و این پایین «انسان حشره مانند» را میبیند!
آن بالا «کثیفی» را درک میکند و این پایین «آب دهان و خلط» را میبیند!
آن بالا «قداست» را درک میکند و این پایین «رنگ سفید و نور» را میبیند!
آن بالا «زندگی» را درک میکند و این پایین «آب» را میبیند!
وگرنه هیچ وقت چیزی به نام «زندگی» قابل دیدن نیست. همینجور بدی و پستی و کثیفی و زیبایی!
حالا صحبت سر این است که این شخص ممکن است اینگونه ببیند... شخص دیگری ممکن است به گونهای دیگر ببیند.
مثلا اگر این شخص پستی را به شکل انسانهای حشره مانند میبیند ممکن است اگر یک نفر دیگر نگاه بیاندازد این مورد را به شکل انسانهایی در قبر یا انسانهایی روی زمین یا آدمهایی کوتوله ببیند!
دیدنیهای شخص در حقیقت تفسیر دیدن او در عالمی بالاتر است!
(حتی شاید این مورد را به همین دنیای مادی هم بتوان تعمیم داد که در مورد آن صحبت نکنیم بهتر است. فقط این که: دانشمندان همین دنیای مادی هم میگویند که لزوما دیدههای دو شخص در این دنیا با هم یکسان نیست! بماند.)
منظور نهایی چه بود؟ این که... دیدههای این عزیزان برای ما بسیار سودمند است. ولی باید توجه کنیم که آن چیزهایی که دیدهاند ممکن است متفاوت از آن چیزی باشدکه دیگری دیده. و حتی از چیزی که ممکن است ما ببینیم. و ما باید دیدهی سطح بالاتر او را تلاش کنیم درک کنیم.
--------------------------------------
دوستان، آن چله را کسی توانست آغاز کند. بد نیست چله. حتی اگر یک چیز بسیار ساده باشد. حتی اگر بسیار کم باشد.
چلهی دست کشیدن از یک گناه کوچک (برای پروردگار عالمیان و معشوق دل ما) کار بسیار بزرگی است که مطمئن باشیم آن عزیز حکیم رئوف لطیف در ازایش حتما یک چیزی به ما میدهد. مطمئن باشیم.
در اصل توسط sooroosh1315 پست شده است
View Post
ابتدا در مورد سخنرانی آقای امینی خواه /:.Heart.:/ در مورد کتاب آنسوی مرگ یک چیزی بگویم. خیلی دلم میخواهد در مورد آن چیزی بگویم...
من تمامش کردم. ۳۹ جلسه + دو جلسه پرسش و پاسخ را با ولع تمام در عرض دو سه روز گوش دادم. و بسیار لذت بردم.
مشاهدهی موجودات غیر مشهود به وسیلهی تفسیر شخصی
-------------------------------------------------------------
منتها چیزی که میخواستم در موردش بگویم این است که اینها که نصفه نیمه مردهاند و زنده شدهاند هر چند مشاهدات بسیار عالیای داشتهاند و برای ما آوردهاند. ولی ما باید توجه کنیم که این چیزهایی که اینها دیدهاند صد در صد درست نیست. هر چند بسیار درست و عالی است و قابل استفاده. به این معنی که: در عوالم بالاتر، یعنی با بالا رفتن به سوی عالمهای بالاتر، یواش یواش قیدها برکنار میروند و موجودات بیقیدتر و آزادتر میشوند. در بالاتر از این دنیای مادی موجودات ماده ندارند. (کما این که در کتاب هم بارها اشاره شد و جناب امینی خواه عزیز /:.Heart.:/ هم این را گفتند.) بالاتر از عالم ماده عالم مثال است. و بالاتر از عالم مثال موجودات مجرد دیگری هستند که از قیدهای همین عالم مثال هم حتی مجرد (و جدا) هستند. بیقید هستند. یعنی چه؟ یعنی قید صورت داشتن را هم حتی ندارند! موجودات بیصورت. بدون شکل. معنی دارند. مفهوم دارند. وجود دارند. حیات دارند. ولی شکل ندارند. بالاتر از شکل هستند. (البته دو نوع خوانش میتوان داشت: شکل ندارند - یا - شکلهای زیادی میتوانند داشته باشند.) ولی آیا این موجودات بیشکل را نمیتوان دید؟ آری میتوان دید. چگونه؟ عرض میکنم.
حالا منظور چیست؟ منظور این است که: این عزیزان که رفتهاند نصفه نیمه یک چرخ زدهاند و برگشتهاند چیزهایی دیدهاند. ولی این چیزهایی که دیدهاند صد در صد نیست. هم به جهت نقص در بینایی شخصی خودشان (هیچ کس محمد (ص) نیست! و هیچ کس حقایق را به بهترین شکل نمیبیند). و نیز این که دیدن این عزیزان «شخصی» بوده!
توضیح این که... در عوالم بالاتر... زمانی که شخص با یک پدیده، با یک حقیقت، با یک معنی و مفهوم (مثل خوبی یا بدی) رو برو میشود او این پدیده را با چشم مادی یا مثالی خودش نمیبیند. بلکه در عوالم بالاتر با چشم عوالم بالاتر خودش میبیند. ولی برای این که آن دیدن خودش را محسوس و ملموس کند آن حقیقت دیده شده را میآید برای خودش «تفسیر» میکند.
او آن بالا «تباهی» را درک میکند و این پایین «انسانی در حال پودر شدن» را میبیند!
آن بالا «بدی» را درک میکند و این پایین «رنگ سیاه» را میبیند!
آن بالا «پستی» را درک میکند و این پایین «انسان حشره مانند» را میبیند!
آن بالا «کثیفی» را درک میکند و این پایین «آب دهان و خلط» را میبیند!
آن بالا «قداست» را درک میکند و این پایین «رنگ سفید و نور» را میبیند!
آن بالا «زندگی» را درک میکند و این پایین «آب» را میبیند!
وگرنه هیچ وقت چیزی به نام «زندگی» قابل دیدن نیست. همینجور بدی و پستی و کثیفی و زیبایی!
حالا صحبت سر این است که این شخص ممکن است اینگونه ببیند... شخص دیگری ممکن است به گونهای دیگر ببیند.
مثلا اگر این شخص پستی را به شکل انسانهای حشره مانند میبیند ممکن است اگر یک نفر دیگر نگاه بیاندازد این مورد را به شکل انسانهایی در قبر یا انسانهایی روی زمین یا آدمهایی کوتوله ببیند!
دیدنیهای شخص در حقیقت تفسیر دیدن او در عالمی بالاتر است!
(حتی شاید این مورد را به همین دنیای مادی هم بتوان تعمیم داد که در مورد آن صحبت نکنیم بهتر است. فقط این که: دانشمندان همین دنیای مادی هم میگویند که لزوما دیدههای دو شخص در این دنیا با هم یکسان نیست! بماند.)
منظور نهایی چه بود؟ این که... دیدههای این عزیزان برای ما بسیار سودمند است. ولی باید توجه کنیم که آن چیزهایی که دیدهاند ممکن است متفاوت از آن چیزی باشدکه دیگری دیده. و حتی از چیزی که ممکن است ما ببینیم. و ما باید دیدهی سطح بالاتر او را تلاش کنیم درک کنیم.
--------------------------------------
دوستان، آن چله را کسی توانست آغاز کند. بد نیست چله. حتی اگر یک چیز بسیار ساده باشد. حتی اگر بسیار کم باشد.
چلهی دست کشیدن از یک گناه کوچک (برای پروردگار عالمیان و معشوق دل ما) کار بسیار بزرگی است که مطمئن باشیم آن عزیز حکیم رئوف لطیف در ازایش حتما یک چیزی به ما میدهد. مطمئن باشیم.
نظر