کاربران گرامی بورسی، با توجه به تغییرات اخیر سایت در صورت وجود هر گونه مشکل در استفاده از سایت (درج پیام، عضویت و...) با ایمیل boursy.com[@]gmail.com در ارتباط باشید یا موضوع را در تاپیک «شما بگویید...» درج کنید.
اندیشهای در تقوا
==========
پرهیزکاری یعنی اراده.
این یکی از بزرگترین قدرتهاست که در انسان نهاده شده است.
قدرتی داریم مانند قدرت بدنی.
قدرتی داریم مانند اجتماع.
قدرتی داریم مانند فکر و هوش.
و به واسطهی آن غلبه بر محیط و استفاده از آن.
ولی این جنس قدرت یک مقدار متفاوت است. در اینجا قرار است با هوای نفس مقابله شود و بر آن غلبه شود. و کسی که این قدرت را پیدا کند احتمالا منافعش را نیز میتواند ببرد.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
اندیشهای در تقوا
==========
پرهیزکاری یعنی اراده.
این یکی از بزرگترین قدرتهاست که در انسان نهاده شده است.
قدرتی داریم مانند قدرت بدنی.
قدرتی داریم مانند اجتماع.
قدرتی داریم مانند فکر و هوش.
و به واسطهی آن غلبه بر محیط و استفاده از آن.
ولی این جنس قدرت یک مقدار متفاوت است. در اینجا قرار است با هوای نفس مقابله شود و بر آن غلبه شود. و کسی که این قدرت را پیدا کند احتمالا منافعش را نیز میتواند ببرد.
زمانی که انسان بتواند خودش را مدیریت کند به گونهی جدیدی از قدرت دست یافته است.
روزی اسکندر مقدونی نزد دیوجانس آمد تا با او گفت و گو کند.دیوجانس که مردی خلوت گزیده و عارف مسلک بود، اسکندر را آن چنان که او توقع داشت احترام نکرد و وقعی ننهاد.
اسکندر از این برخورد و مواجهه دیوجانس برآشفت و گفت این چه رفتاری است که تو با ما داری، آیا گمان کرده ای که از ما بی نیازی؟
دیوجانس گفت آری، بی نیازم.
اسکندر گفت تو را بی نیاز نمی بینم.
بر خاک نشسته ای و سقف خانه ات، آسمان است.
از من چیزی بخواه تا تو را بدهم.دیوجانس گفت ای شاه، من دو بنده حلقه به گوش دارم که آن دو، تو را امیرند. (تو بنده بندگان منی .)
اسکندر گفت آن بندگان تو که بر من امیرند، چه کسانی اند؟
دیوجانس گفت خشم و شهوت.
من آن دو را رام خود کرده ام، حال آنکه آن دو بر تو امیرند و تو را به هر سو که بخواهند می کشند.
این قدرت و مالکیت از جنس قدرت و مالکیت معمول و مصطلح نیست.
از جنس مالکیت سنگ و چوب و زر و چیزهای دیگر دنیوی نیست.
(شاید به کل از جنس مالکیتهای اعتباری دنیوی بیرون باشد و مالکیت حقیقی باشد.)
و اگر بخواهیم در مقام مقایسه بر بیاییم...
آیا اصلا درست است که انسان تا این دو را (یعنی خشم و خواهش (غضب و شهوت) را) به مالکیت خویش در نیاورده قصد (مالکیت و حکومت بر) چیز دیگر بکند؟
اصلا زمانی که میخواهد فلان شیء را داشته باشد این تصمیم تصمیم خودش است یا تصمیم آن دو؟ این دو مانند دو حیوان هستند در همراهی انسان. دو بخش حیوانی از انسان. انسان باید برآورد کند که باید آنها را بر خود سوار کند یا خودش سوار آنها شود. تقوا (از این دید) یعنی سوار آنها شدن.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
زمانی که انسان بتواند خودش را مدیریت کند به گونهی جدیدی از قدرت دست یافته است.
[/FONT][/COLOR]این قدرت و مالکیت از جنس قدرت و مالکیت معمول و مصطلح نیست.
از جنس مالکیت سنگ و چوب و زر و چیزهای دیگر دنیوی نیست.
(شاید به کل از جنس مالکیتهای اعتباری دنیوی بیرون باشد و مالکیت حقیقی باشد.)
و اگر بخواهیم در مقام مقایسه بر بیاییم...
آیا اصلا درست است که انسان تا این دو را (یعنی خشم و خواهش (غضب و شهوت) را) به مالکیت خویش در نیاورده قصد (مالکیت و حکومت بر) چیز دیگر بکند؟
اصلا زمانی که میخواهد فلان شیء را داشته باشد این تصمیم تصمیم خودش است یا تصمیم آن دو؟ این دو مانند دو حیوان هستند در همراهی انسان. دو بخش حیوانی از انسان. انسان باید برآورد کند که باید آنها را بر خود سوار کند یا خودش سوار آنها شود. تقوا (از این دید) یعنی سوار آنها شدن. [/FONT][/COLOR][/RIGHT]
خشم بر شاهان شه و بر ما غلام ----------- خشم را هم بسته ام زیر لگام (مربوط به جنگ امرابن ابدود با حضرت علی (ع))
تا ۵۰ سوره مبارکه انفال
===================
اگر توانستیم تدبر در دو سه آیه آخر همین بخشی که میخوانیم.
إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَٰؤُلَاءِ دِينُهُمْ ۗ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ [٨:٤٩]
هنگامی که میگفتند دورویان و آنان که در دلهاشان بیماری است فریب داد اینان را دینشان و هر که بر خدا توکل کند همانا خداوند است عزّتمند حکیم ﴿٤٩﴾
وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ [٨:٥٠]
و اگر (کاش) میدیدی هنگامی را که دریابند گروه کافران را فرشتگان زنند رویهایشان و پشتهایشان را و بچشید عذاب سوزان را ﴿٥٠﴾
ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ [٨:٥١]
این بدان است که پیش آورد دستهای شما و آنکه نیست خدا ستمکننده بر بندگان ﴿٥١﴾
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
۱۷ دی: آیات ۵۰ تا ۷۵ (پایان) سوره مبارکه انفال و آیات ۱ تا ۲۵ سوره مبارکه توبه
۱۸ دی: آیات ۲۵ تا ۷۵ سوره مبارکه توبه
========================
اگر توانستیم روی دو آیه دو دقیقه زمان بگذاریم و تدبر کنیم. دو آیه آخر همین بخشی که داریم میخوانیم مثلا.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
تا ۱۰۰ سوره مبارکه یونس.
=============================
یک جاهایی قرآن به وضوح دارد میگوید فلان کار را بکنید. یا فلان کار را نکنید.
انگار آن آیه دقیقا برای همین موقعیت کنونی همین ماها نازل شده!
آخوند دانشگاه شریف در مراسم ماه محرم میگفت قرآن به وضوح دارد میگوید برجام نکنید. میگفت از این واضحتر دیگر نمیشود... برایم جالب بود...
ولی جالبتر اینکه چند وقت پیش که به سورهی انفال رسیده بودیم و موضوع شهادت سپهبد سلیمانی مطرح شده بود... آیاتی که میخواندم انگار دقیقا برای همان زمان و همان مکان نازل شده...
اکنون هم که دارم سورهی مبارکهی یونس را میخوانم میبینم انگار باز برای همین روزها انگار آیات نازل شده...
(دلیلش را میدانید چیست؟ (به گمان من) دلیلش تکراری بودن حالات و رفتار انسان و شکلگیری و از بین رفتن جوامع است! تا بوده همین گونه آز و ترس و فریب و سلطه و خدعه بوده. یعنی بگردی در تاریخ میبینی دورهای همینجور بنسلمانها و ترامپها و اوباماها و امامخمینیها(ره) و سلیمانیها ایجاد شدهاند و رفتهاند. دقیقا مانند امواج الیوت که تکرار میشوند.)
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آيَاتِنَا ۚ قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا ۚ إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ [١٠:٢١]
و هرگاه چشانیم مردم را رحمتی پس از سختی که بدانان رسیده ناگهان ایشان را است نیرنگی در آیتهای ما بگو خدا شتابندهتر است در نیرنگ همانا فرستادگان ما مینویسند آنچه را نیرنگ کنید ﴿٢١﴾
وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَّسَّهُ ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [١٠:١٢] و هرگاه برسد انسان را سختی بخواند ما را بر پهلو یا نشسته یا ایستاده تا گاهی که بازکردیم (برگشودیم) از او سختیش را درگذرد چنانکه گوئی نخوانده است ما را بسوی سختی که بدو رسیده بدینسان بیاراست برای اسرافکنندگان آنچه بودند میکردند ﴿١٢﴾
واقعا جالب است... زمانی که یک فشار زیادی به وجود میآید آدمیزاد ناخودآگاه یک اخلاص صادقانهای پیدا میکند. جوری که یک حالت معنوی به او دست میدهد. ولی همین که تمام شد او هم تمامش میکند.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
میفرماید الی مرجعکم.
برخی این را «زمانی» میاندیشند.
یعنی میگویند در فلان زمان الی الله مرجعنا.
و حال اینکه خدا چنین چیزی نگفته.
و نیز اینکه اصولا چنین چیزی ممکن نیست.
برای اینکه خداوند زمانمند نیست.
و رجوع و صیر و سیر الی الله مستلزم خروج از زمان و مکان است.
و چگونه ممکن است این واقعه یک واقعهی زمانمند باشد؟
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
نظر