همراه با همدم

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • hamdam
    عضو عادی
    • Apr 2011
    • 55

    #16
    سلااااااااااااااااااااااااااام دوست جون(capitan)
    ممنونممممممممممممم

    نظر

    • مصطفي رستمي
      عضو فعال
      • Nov 2010
      • 1159

      #17
      به به ببين كي اينجاست همدم خانم;)
      با اينكه بالا اسم من رو نبردي ولي بهت خوشامد ميگم;)
      خدایا ایستاده مردن را نصيبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته ام!

      نظر

      • Captain Nemo
        مدیر
        • Dec 2010
        • 2934

        #18
        در اصل توسط hamdam پست شده است View Post
        سلااااااااااااااااااااااااااام دوست جون(capitan)
        ممنونممممممممممممم
        ارادتمندم
        خوبی
        از درس دانشگاه چه خبر
        واسه دکترا داری میخونی دیگه ...... ایول داری ها .........:">
        یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
        دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

        شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
        مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

        نظر

        • hamdam
          عضو عادی
          • Apr 2011
          • 55

          #19
          در وصف مادر
          گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهان گرفتن آموخت


          شب ها بر ِ گاهواری من بیدار نشست و خفتن آموخت دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه ی راه رفتن آموخت
          یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت
          لبخند نهاد بر لب من بر غنچه ی گل شکفتن آموخت
          پس هستی من ز هستی اوست تا هستم وهست دارمش دوست
          ( ایرج میرزا)
          ایرج میرزای قرن 21
          گوینــــــــد مرا چـــو زاد مـادر روی کاناپه، لمــــیدن آموخت شب ها بر ِ مـــاهــواره تا صبــح بنشست و کلیـپ دیدن آموخت
          برچهـــره، سبوس و ماست مالید تا شیوه ی خوشگلیـدن آموخت
          بنــــمود «تتو» دو ابروی خویش تا رســم کمان کشـیدن آموخت
          هر مــــاه برفـــت نزد جـــــراح آیین ِ چروک چیـــــدن آموخت
          دستـــــــــم بگـــرفت و ُبرد بازار همـــــواره طلا خریدن آموخت
          با دایــــــی و عمّه های جعــــلی پز دادن و قُمپُــــــزیدن آموخت
          با قوم خودش ، همیــــــشه پیوند از قوم شــــوهر، بریدن آموخت
          آســــــوده نشست و با اس ام اس جک های خفن، چتیدن آموخت
          چون سوخت غذای ما شب وروز از پیک، مدد رسیــــدن آموخت
          پای تلفــــن دو ساعت و نیــــــم گل گفتن و گل شنیـــدن آموخت
          بابــــــام چــــو آمد از سر کـــار بیماری و قد خمیـــــدن آموخت

          نظر

          • hamed cici 2
            عضو عادی
            • Apr 2011
            • 70

            #20
            به به همدم خان!

            فرابورس رو كه بي خداحافظي ول كردي رفتي!


            حالا اسم من رو كه نگفتي، هيچي!

            اسم ناهيد خان يا خيليا ديگه رو نبايد ميگفتي؟؟!


            خوش آمديد!
            LOVE all, trust a few, do wrong to none *** آن کس که تو را شناخت جان را چه کند**فرزند و عیال و خانمان را چه کند
            *** دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی**دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند

            نظر

            • mrt1364
              عضو عادی
              • Dec 2010
              • 85

              #21
              وااااااااااااییییی---ببین اینجا کیه,همدم عزیز
              بابا یکی بیاد یه چایی به ما بده

              نظر

              • mrt1364
                عضو عادی
                • Dec 2010
                • 85

                #22

                نظر

                • mrt1364
                  عضو عادی
                  • Dec 2010
                  • 85

                  #23
                  همدم بعد از سالها

                  نظر

                  • hamdam
                    عضو عادی
                    • Apr 2011
                    • 55

                    #24
                    راز خوشبختی در زندگی مشترک


                    روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر
                    مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم
                    ...نداشتند.تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا
                    علت مشهور بودنشون (راز خوشبختی شون رو) بفهمند.
                    سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟
                    شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه:بعد از ازدواج برای ماه عسل به
                    شمیلا رفتیم،اونجا برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب
                    کردیم.اسبی که من انتخاب کرده بودم خیلی خوب بود ولی اسب همسرم به نظر یه
                    کم سرکش بود.سر راهمون اون اسب ناگهان پرید و همسرم رو زین انداخت .
                    همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :"این بار اولته"
                    دوباره سوار اسب شد و به راه افتاد.بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد
                    این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب انداخت و گفت:"این دومین بارت" بعد
                    بازم راه افتادیم .وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت خیلی با
                    آرامش تفنگشو از کیف برداشت و با آرامش شلیک کرد و اونو کشت.
                    سر همسرم داد کشیدم و گفتم :"چیکار کردی روانی؟ حیوان بیچاره رو کشتی!دیونه شدی؟"
                    همسرم با خونسردی یه نگاهی به من کرد و گفت:"این بار اولت بود.

                    نظر

                    • hamdam
                      عضو عادی
                      • Apr 2011
                      • 55

                      #25
                      در اصل توسط mrt1364 پست شده است View Post
                      همدم بعد از سالها

                      بسم ا...
                      این منم؟/:)
                      سلام دوستم;;)

                      نظر

                      • hamdam
                        عضو عادی
                        • Apr 2011
                        • 55

                        #26
                        در اصل توسط hamed cici 2 پست شده است View Post
                        به به همدم خان!

                        فرابورس رو كه بي خداحافظي ول كردي رفتي!


                        حالا اسم من رو كه نگفتي، هيچي!

                        اسم ناهيد خان يا خيليا ديگه رو نبايد ميگفتي؟؟!


                        خوش آمديد!



                        سلام بر حامد 2 عزیز
                        خب علم غیب که ندارم
                        تغییر اسم دادی چرا؟؟؟؟/:)
                        سی سی چیه دیگه؟؟؟:))

                        نظر

                        • hamdam
                          عضو عادی
                          • Apr 2011
                          • 55

                          #27
                          /:)

                          نظر

                          • مهربان
                            عضو فعال
                            • Mar 2011
                            • 1675

                            #28
                            ....نه....نکنه منتظری من بیام استقبالت...نه...نکنه من با این سنو سال ویالو کوپالم اینهمه راهو باید بکوبم بیام اینجا ...نه...نباید تولد منو تبریک بگی....
                            ...سلام...چطوری دختر...خوبی...بزرگ شدی یانه....چه خبرا...این دکترای سبزی شناسی :dرو گرفتی یانه...چه خبرا...از ناهید سراغتو گرفتم گفت پدرش با تحصیل دختر مخالف بوده الان خونه داره گوبلن میدوزه...:d;)
                            ...خیلی خوشحالم که میبینمت...یاد اون دوران و اون روزگاران بخیر...تو 30 سالت شد من 33 سال...هیییی...بیشتر بنویس من نوشته هاتو میفرستم برا خانم بچه هام اونا فکر میکنن من خیلی رمانتیکمو خیلی سرم میشه...:d....بچه هارو جمع میکنیم میام اینجا...یاد مرحوم اریانا بخیر...محمد که رفیق فاب خودمه...کلی باهم در تماسیم...یه خونه خریده...
                            [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                            نظر

                            • hamed cici 2
                              عضو عادی
                              • Apr 2011
                              • 70

                              #29
                              در اصل توسط hamdam پست شده است View Post



                              سلام بر حامد 2 عزیز
                              خب علم غیب که ندارم
                              تغییر اسم دادی چرا؟؟؟؟/:)
                              سی سی چیه دیگه؟؟؟:))
                              تغيير اسم ندادم! همدم خان
                              توي چند فرومي كه عضو هستم اسمم hamed cici 2 هست

                              فقط توي فرابورس نميدونم چرا cici اش رو نشد بزنم واسه همين بدون سي سي گذاشتم!
                              ولي آواتارم همين بود
                              و امضا هم تاحدي


                              حالا دكترا گرفتي؟؟
                              LOVE all, trust a few, do wrong to none *** آن کس که تو را شناخت جان را چه کند**فرزند و عیال و خانمان را چه کند
                              *** دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی**دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند

                              نظر

                              • FENCER
                                عضو فعال
                                • Aug 2025
                                • 601

                                #30
                                در اصل توسط hamdam پست شده است View Post
                                سلام گوگولی ها
                                ;;)
                                من به آغوشتان بازگشتم/:)
                                ناهید-مهربان-capitan nemo-mrt-فرهاد جنگجو و ....

                                به به سلام همدم خانوم رسیدن بخیر
                                خوشحالمون کردی . بابا به جان خودم من شمشیربازم نه جنگجو !!! ;)

                                شخصیت مرد سرنوشت اوست

                                نظر

                                در حال کار...
                                X