**** افسانه تامکت ****

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Captain Nemo
    مدیر
    • Dec 2010
    • 2933

    #1216
    پاسخ : **** افسانه تامکت ****

    درود بر شما جناب revolution گرامی

    تشکر که به یاد بنده هستید . این روز ها گرفتاری ها بیشتر از حد معمول هست و بورس هم دیگه رمق سهامدارها را گرفته .... کمتر فرصت مطلب زدن پیش میاد .
    ممنونم از شما

    در مورد سوالی که پرسیده بودین خب باید این سوال را از خلبانان زمان جنگ و کسانی که دستی به قول معروف بر آتش داشتند بپرسید .
    ولی بنده در مورد این سوال شما از خلبانان بازنشسته و بچه های اهل فن نیروی هوایی مطالب زیادی شنیده ام و پرسیده ام که در اولین
    فرصت ممکن خدمتتان تقدیم خواهم کرد .

    با تشکر
    یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
    دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

    شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
    مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

    نظر

    • Captain Nemo
      مدیر
      • Dec 2010
      • 2933

      #1217
      پاسخ : **** افسانه تامکت ****

      بیست و نهمین سالگرد شهادت سرلشگر خلبان عباس بابایی گرامی باد .





      شهید عباس بابایی، در روز چهاردهم آذرماه سال 1329، در شهر قزوین و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد.
      از همان کودکیْ به خاطر هوش فراوانش، مورد توجه خانواده و مردم قرار گرفت.

      او تا پایان دوره متوسطه، در زادگاهش به تحصیل پرداخت و پس از موفقیت در کنکور سراسری، در حالی که در رشته
      پزشکی پذیرفته شده بود، به دلیل علاقه به خلبانی، داوطلب تحصیل در دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد.

      پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتیْ در سال 1349، برای تکمیل تحصیلات به آمریکا رفت.
      البته آمریکا با تمام زرق و برقش نتوانست عباس را که در خانواده ای مذهبی رشد کرده بود، جذب خود کند و او با
      موفقیتْ دوره آموزش خلبانی هواپیمای شکاری را به اتمام رسانید و پس از بازگشت، در پایگاه هوایی دزفول مشغول خدمت شد.




      با شروع جنگ تحمیلی، شهید بابایی آماده خدمت و جانبازی برای اسلام و میهن شد.
      اودر طول خدمت، به خاطر کاردانی و فعالیت شبانه روزی اش، در نهم مردادماه 1360 ضمن ارتقا به درجه سرهنگ دومی،
      به عنوان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان منصوب شد.

      عباس ضمن فرماندهی پایگاه هوایی اصفهان، دست از خلبانی و پرواز نکشید و در بیشتر عملیات های برون مرزی شرکت
      داشت و با بیش از سه هزار پرواز، کارنامه درخشانی برای خود و میهنش به جا گذاشت.



      شهید بابایی پس از چهار سال خدمت در مقام معاونت عملیات نیروی هوایی، به علت لیاقت و رشادت هایی که در دفاع از
      اسلام و میهن اسلامی از خود نشان داد، در اردیبهشت سال 1366 به درجه سرتیپی نایل گردید.

      در مردادماه همان سال، قرار بود شهید بابایی به همراه همسرش در مراسم حج حضور یابد.
      هنگامی که بابایی همسرش را بدرقه کرد، به او گفت که خود را با آخرین پرواز به مراسم حج می رساند؛ ولی مدتی سپری شد و

      حجاج آماده عزیمت به منی و عرفات شدند و هنوز بابایی به عربستان نرفته بود.
      از این رو، همسر شهید با ایران تماس گرفت و علت نیامدن او را جویا شد.

      شهید بابایی در پاسخ گفته بود که در زمان کنونی، حضور در جبهه را از سفر حج واجب تر می داند.
      این شهید در پانزدهم مردادماه همان سال و در روز عید قربان، در 37 سالگی و در عملیاتی برونْ مرزی، به معراج همیشگی دوست قدم نهاد.






      یادش گرامی و راهش پاینده باد.
      یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
      دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

      شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
      مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

      نظر

      • Captain Nemo
        مدیر
        • Dec 2010
        • 2933

        #1218
        پاسخ : **** افسانه تامکت ****

        26 مرداد ماه سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن گرامی باد .




        26 مردادماه سال 1369 ایران اسلامى شاهد بازگشت آزادگان سرافرازى بود که پس از تحمل سالهاى اسارت خود در اردوگاههاى عراق، پاى به میهن اسلامى
        گذاشتند و به آغوش خانواده‏هاى خود بازگشتند.

        این رویداد بزرگ، دو هفته پس از اشغال نظامى کویت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه‏اى به آقاى هاشمى رفسنجانى،
        رئیس جمهور وقت ایران، بار دیگر عهدنامه 1975 الجزیره را پذیرفت و به شرائط ایران براى پایان جنگ تسلیم شد و
        از جمله قول عقب‏نشینى از مرزهاى ایران و آزادسازى اسیران ایرانى را داد.


















        یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
        دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

        شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
        مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

        نظر

        • Captain Nemo
          مدیر
          • Dec 2010
          • 2933

          #1219
          پاسخ : **** افسانه تامکت ****

          یاد سید الاسرای ایران را گرامی میداریم ...






          امیر خلبان حسین لشکری باسابقه ترین آزاده ایرانی که مدت 18 سال در زندانهای عراق بود،
          پس از انجام 12 ماموریت، هواپیمای وی مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفت و 27 شهریور ماه 1359 در سن 28 سالگی به
          عنوان اولین خلبان ایرانی در خاک دشمن به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد.




          امیر لشکری سرانجام پس از 16 سال اسارت به نیروهای صلیب سرخ معرفی شد و دو سال بعد در 17 فروردین 1377 به خاک مقدس
          وطن بازگشت و عنوان پرسابقه ترین آزاده ایرانی را از آن خود کرد.


          این خلبان سرافراز سرانجام در 19 مرداد ماه 1388 بر اثر عارضه های ناشی از دوران اسارت در سالهای جنگ تحمیلی به شهادت رسید.





















          روحش شاد . . .


          یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
          دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

          شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
          مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

          نظر

          • (حیدری)
            عضو فعال
            • Jan 2014
            • 1030

            #1220
            پاسخ : **** افسانه تامکت ****












            زنها همیشه دسته گُلی آب داده اند
            اینجا به رود کرخه و آنجا به رود نیل . . .
            در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی‌ با هم ندارند نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه !

            نظر

            • (حیدری)
              عضو فعال
              • Jan 2014
              • 1030

              #1221
              پاسخ : **** افسانه تامکت ****

              گزارش خبرنگار اعزامی فارس از روسیه/ 10
              تصاویر اختصاصی فارس از هواپیماهایی که ایران برای خرید آن مذاکره کرد
              خبرگزاری فارس تصاویر اختصاصی از هواپیماهایی را که ایران برای خرید آنها مذاکره کرد، منتشر کرد.




              به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس به روسیه، در ادامه برگزاری نمایشگاه هوافضای ماکس 2015 روسیه هواپیماهای مورد نظر ایران که برای خرید آنها مذاکراتی صورت گرفته است به اجرای نمایش هوایی پرداختند.جنگنده‌های سوخو 30 و هواپیماهای مسافربری سوخو سوپر جت 100 دو هواپیمایی هستند که مقامات ایران برای خرید آن با مقامات روس مذاکره کردند.جنگنده بمب افکن سوخو 30 یکی از محصولات شرکت سوخو روسیه، در حقیقت نمونه پیشرفته تر جنگنده Su-27 است که علاوه بر برتری هوایی ، توانایی درگیری با اهداف زمینی و همچنین حمل طیف وسیعی از تسلیحات مختلف را داراست.سوخو ٣٠ در حال حاضر علاوه بر نیروی هوایی روسیه ، در کشورهای چین ، الجزایر ، آنگولا، مالزی ، ونزوئلا ، اندونزی ، اوگاندا ، قزاقستان و ویتنام فعال بوده و در کشور هند نیز تحت لیسانس تولید می شود ضمن آنکه دولت چین طرح J-16 خود را بر مبنای آن توسعه داده است.از ویژگی های این جنگنده میتوان به برد بالا ، مداومت پروازی و مانور پذیری فوق العاده آن اشاره کرد.تصاویر اختصاصی خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس از نمایش هوایی این دو هواپیما در ذیل قابل مشاهده است:

              سوخو 30

              سوخو 30

              سوخو 30

              سوخو 30

              سوخو 30

              *هواپیمای مسافربری سوخو سوپر جت 100*

              سوپر جت 100

              سوپر جت 100

              سوپر جت 100

              سوپر جت 100

              سوپر جت 100

              سوپر جت 100

              سوپر جت 100
              در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی‌ با هم ندارند نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه !

              نظر

              • Senator1989
                عضو فعال
                • Feb 2015
                • 2577

                #1222
                پاسخ : **** افسانه تامکت ****

                شایعاتی بود که میگفتند از سال 88 به این سمت ما تعدادی دانشجوی خلبانانی برای رزم هوایی به روسیه فرستادیم و اکنون با این خبر میشود گفت صحت داشته است ان شایعات و از طرفی دیگر جدا هر دو خرید چه برای نیازهای نیروی هوایی و چه مسافربری هوایی مسیرهای کوتاه برد بسیار ایده ال و مناسب میباشد.........البته بایستی فکری به حال کمبود هواپیماهای دور برد و پرظرفیت کرد همینطور هواپیماهای کارگو باربری هوایی

                نظر

                • Captain Nemo
                  مدیر
                  • Dec 2010
                  • 2933

                  #1223
                  پاسخ : **** افسانه تامکت ****

                  سلام دوستان

                  روسیه الان میگ - 29 هایی را که رفسنجانی برای ایران خرید را پشتیبانی نمیکنه .... همشون الان مشکل دارن در تامین قطعات و موشکهاشون ....
                  بعد فکر میکنید میاد سوخو-30 به ایران میده .....
                  همین جنازه جنگنده های آمریکایی نیروی هوایی خودمون شرف داره به فروش اسقاطی های روسیه و پشتیبانی فنی بعدش ....

                  میشه عین 307 که الان ایران خودرو میخواد تولید ( ببخشید مونتاژ ) کنه .... اگر مردن پژو 308 را بدن .... چرا 307 مال سال 2002 را میخوان بدن ؟؟!!
                  ایشالله که میگ -35 و سوخو -35 روسها بدن به ایران .... ولی مطمئنا آبی از روس ها برای ایران گرم نخواهد شد ..... گذشته چراغ راه آینده هست .
                  یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                  دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                  شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                  مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                  نظر

                  • Senator1989
                    عضو فعال
                    • Feb 2015
                    • 2577

                    #1224
                    پاسخ : **** افسانه تامکت ****

                    شایدها البته شاید ها این قضیه هواپیمایی مسافربری و جنگنده سوخو خریدن از روسیه و درز نکردن اخباری مبنی بر خرید واجباتی مثل موتور توربو فن جت یا پدافند هوایی یا رادار یا... همه برگرده به این داستان قدیمی دکه ها که میگفتن اگه نوشابه خنک میخوای کنارش حتما بایستی کلوچه هم بگیری !!! افتاد داستان؟ آره شاید قضیه خریدهای الان ما این باشه

                    نظر

                    • Rudel
                      عضو فعال
                      • Apr 2014
                      • 2164

                      #1225
                      پاسخ : **** افسانه تامکت ****

                      من با جناب کاپیتان موافقم.
                      روس ها دارن به ما آشغال می اندازند. الان ترکیه دارای روی طراحی یک جنگنده نسل 5 کار می کنه بعد ما تازه میخواهیم سوخو 30 بخریم.
                      بالاترش رو به ایران نخواهند داد این روسها.
                      همون اس 300 مال دهه هفتاد میلادی هست نداده
                      نیروگاه بوشهرش هنوز راه نیفتاده
                      زیردریایی کیلو گلاس رو نمیاد تعمیر کنه

                      نظر

                      • Captain Nemo
                        مدیر
                        • Dec 2010
                        • 2933

                        #1226
                        پاسخ : **** افسانه تامکت ****

                        پروازی که شروع آن در جنگ بود و پایانش در صلح


                        خاطره ای از استاد چیره دست تامکت شکارچی فاکسبت تیمسار خلبان علی اصغر جهانبخش






                        پروازی که شروع آن در جنگ بود و پایانش در صلح ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻭ ﻣﺨﺎﻃﺮﻩ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﺨﯿﺮ ﮔﺬﺷﺖ :

                        ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺤﻀﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺟﻨﮓ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ بمباران ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻭ ...
                        ﺗﺎ ﺟﻨﮓ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﻤﺐ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺩﻓﺎﻉ .
                        ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﻫﺎﯼ ﺳﻮﺧﺖ ﺭﺳﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﻻﯾﺸﮕﺎﻫﺎ ﺩﺭﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﻧﻪ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺭﺍ

                        ﺭﻋاﯿﺖ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ نه ﺭﺣﻢ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺖ.
                        ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺁﺧﺮ ﺑﺎ ﺗﺠﻬﯿﺰ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﺿﺪ ﮐﺸﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﺭﮎ ﻭ ﺍﺳﮑﻠﻪ ﻫﺎ
                        ﻧﻔﺘﯽ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ از ﻧﻮﻋﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺎﯾﺴﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺎﯾﺮ ﻣﯿﺸﺪ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﻭﯾﺎ ﺍﺳﮑﻠﻪ

                        ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭﻟﯽ اﻭﺍﺧﺮ ﺑه ﻣﻮشک ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺠﻬﺰ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﻭﺭ ﺗﺮ ، ﺣﺪﻭﺩﺍ ﭼﻬﻞ ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮﯼ میﺰﺩ ﻭﺩﯾﮕﺮ ﻻﺯﻡ ﻧﺒﻮﺩ
                        ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ موشک را دنبال کند.

                        ﺩﺭ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﻣﻮﺷﮏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ شلیک کن و فراموش کن ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭﺑﺮﻭ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻄﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭد.

                        ﺣﺎﻻ ﮐﺎﺭ ﮐﻤﯽ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ می زند ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﻤﺖ ﺍﻭ ﻣﯿﺮﻭﯼ ﺗﺎ ﻣﻨﻬﺪﻣﺶ ﮐﻨﯽ ﻣﻮﺷﮏ ﺍﻭ ﺑﺴﻤﺖ
                        ﻫﺪﻓﺶ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻢ ﺑﺮ ﮔﺸﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻩ.

                        ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﻫﺎﯼ ﺍﻑ 14 ﺩﺭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺎﺵ 15 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ از بوشهر ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﻃﻮﺭﯼ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺑﯿﺸﺘﺮ
                        ﺍﺯ 40 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻮﺷﮏ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺯ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﭘﻠﯿﺪﺵ ﺑﺸﻮﻧﺪ ﭘﺲ ﻃﺮﺡ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺑﮑﺎﺭ

                        ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻟﺮﺕ 15 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺁﻟﺮﺕ ﯾﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺎﺵ ﺳﺮﯾﻊ ﺑﻨﺎﻡ
                        hot scramble (اسکرمبل سرباند ) تغییر روش دادیم ﮐﻪ
                        ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺠﻬﯿﺰﺍﺕ ﭘﺮﻭﺍﺯﯾﺶ ﺩﺭ ﺩﺍخل ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﻫﻠﻤﺖ ﺑﻪ ﺳﺮﺵ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ
                        ﺁﮊﯾﺮ ﺁﻟﺮﺕ ﺑﺼﺪﺍ ﺩﺭ میاید ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ.






                        ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻫﺎ ﻣﻦ ﯾﺎﺩﻡ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺳﺘﺎﺭﺕ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺎﻧﺪ ﺁﻣﺪﻥ، زیر 4 ﺩﻗﯿﻘﻪ بلند ﺷﺪم.
                        ﺑﺎ ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ اطلاعات ﺩﺷﻤﻦ ﺭﺍ ﺟﻮﯾﺎ ﺷﺪﻡ. ﮔﻔﺖ :ﻫﺪﻑ ﺑﺎﻻﯼ 50 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﻣﻦ هدف ﺭﺍ ﺩﺭ 45 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮﯼ

                        ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺳﻪ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺭﻓﺘﯿﻢ
                        ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮐﺎﺑﯿﻦ ﻋﻘﺐ (ستوان علیرضا جراح) دائم ﺩﺭ ﺣﺎﻝ گزاﺭﺵ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﻮد
                        ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻩ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮﯼ
                        ﺷﻤﺎﺭﻩ ﯾﮏ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻣﻞ ﻣﻮﺷﮏ بود ﺑﺮیک ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑه ﺴﺮﻋﺖ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺘﺶ

                        ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ.
                        ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻥ ﺩﻭ ﻓﺮﻭﻧﺪ اسکورت ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﺩﺍﮔﻔﺎﯾﺖ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎ 80 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮﯼ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺭﺍ
                        ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ 85 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮﯼ ﺑﺮیک ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ.
                        ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮐﺎﺑﯿﻦ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﻣﺎ ﺷﺮﻭع ﺑﻪ ﮔﺮﻡ ﺷﺪﻥ ﻧﻤﻮﺩ.

                        ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﻟﻌﻤﻞ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻭﻟﯽ ECS ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺍﺯ ﮐﺎر ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ.ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ ﺩﺭﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻨﺎﻡ (مبدل حرارتی) ﮐﻪ ﮐﺎﺭﺵ ﺍﯾﻦ
                        ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺍﺯ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﮐﻪ 400 ﺩﺭﺟﻪ ﻓﺎﺭﻧﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩﻻﺯﻡ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻣﺜﻼ ﺑﺮﺍﯼ ضدیخ ﻭ ﺍﯾﺮ

                        ﮐﺎﻧﺪﯾﺸﻦ ﻭ ﻟﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﻭ ﻭﯾﻨﺪ ﺷﯿﻠﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﻭ... ﮐﻪ ﺩﺭ این مورد اضطراری تمام گرما ﯾﮏ ﻃﺮﻓﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
                        ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﺧل ﮐﺎﺑﯿﻦ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻮﺍ ﺑﻘﺪﺭﯼ ﺩﺍﻍ ﺑﻮﺩ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﺒﻮﺩ
                        ستوان جراح دائما ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻫﺴﺘﻢ.

                        ﻣﻦ ﻫﻢ ﺗﻤﺎﻡ دستورالعمل ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩم. کابین عقب ﮔﻔﺖ: اجکت ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﮔﻔﺘﻢ:
                        ﮐﻮﺳﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ. ﺧﻼﺻﻪ 80 ﮐﯿﻠﻮمتر ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ 600 ﻧﺎﺕ ﺑﻄﺮﻑ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﺁﻣﺪﻡ ﺩﺭ 15 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﺑﺎﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ

                        ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺭ 400 ﭘﺎﯾﯽﺑﺎ ﺁﻭﺭﺩﻥ تراتل ﺑﻪ صدرصد ﺯﺩﻥ و زدن اسپید بریک ﻭکشیدن 5 جی سرعت را به زیر 350 نات رساندم. ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻡ
                        ﺑﺮﺍﯼ ﻟﻨﺪینگ ،ﺳﺮﻋﺘﻢ 210 ﻧﺎﺕ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ باید
                        حدود 125 ﻣﯽ ﺑﻮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ باند را لمس ﮐﺮﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺑﻮﺩ ، ﺗﺮﻣﺰ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ

                        ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﻧﺘﺮﮐﺪ ﺑﺨﻮﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﻫﻮاپیما ﺭﺍ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﮐﺮﺩﻡ .
                        ﻭﻗﺘﯽ هواپیما ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﭘﺮﺳﻨﻞ ﻓﻨﯽ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻣﺎ. ﮐﺎﻧﺎﭘﯽ
                        ﺭﺍ ﺑﺎﺯ کردیم ، ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺑﻮﺷﻬﺮ 38 ﺩﺭﺟﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﯾﮏ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﻃﺒﯿﻌﯽ .
                        ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻦ وستوان جراح ﺭﺍ ﺩﺭ
                        ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺟﻨﮓ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﮔﺸﺘﯿﻢ ﺻﻠﺢ


                        برگرفته از سایت :

                        http://rahrovan-artesh.ir/index.php?...-14#entry31959
                        یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                        دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                        شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                        مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                        نظر

                        • reza747
                          عضو جدید
                          • Aug 2015
                          • 2

                          #1227
                          پاسخ : **** افسانه تامکت ****

                          در اصل توسط CAPTAIN NEMO پست شده است View Post
                          پروازی که شروع آن در جنگ بود و پایانش در صلح


                          خاطره ای از استاد چیره دست تامکت شکارچی فاکسبت تیمسار خلبان علی اصغر جهانبخش






                          پروازی که شروع آن در جنگ بود و پایانش در صلح ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻭ ﻣﺨﺎﻃﺮﻩ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﺨﯿﺮ ﮔﺬﺷﺖ :

                          ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺤﻀﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺟﻨﮓ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ بمباران ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻭ ...
                          ﺗﺎ ﺟﻨﮓ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﻤﺐ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺩﻓﺎﻉ .
                          ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﻫﺎﯼ ﺳﻮﺧﺖ ﺭﺳﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﻻﯾﺸﮕﺎﻫﺎ ﺩﺭﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﻧﻪ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺭﺍ

                          ﺭﻋاﯿﺖ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ نه ﺭﺣﻢ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺖ.
                          ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺁﺧﺮ ﺑﺎ ﺗﺠﻬﯿﺰ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﺿﺪ ﮐﺸﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﺭﮎ ﻭ ﺍﺳﮑﻠﻪ ﻫﺎ
                          ﻧﻔﺘﯽ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ از ﻧﻮﻋﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺎﯾﺴﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺎﯾﺮ ﻣﯿﺸﺪ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﻭﯾﺎ ﺍﺳﮑﻠﻪ

                          ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭﻟﯽ اﻭﺍﺧﺮ ﺑه ﻣﻮشک ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺠﻬﺰ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﻭﺭ ﺗﺮ ، ﺣﺪﻭﺩﺍ ﭼﻬﻞ ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮﯼ میﺰﺩ ﻭﺩﯾﮕﺮ ﻻﺯﻡ ﻧﺒﻮﺩ
                          ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ موشک را دنبال کند.

                          ﺩﺭ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﻣﻮﺷﮏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ شلیک کن و فراموش کن ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭﺑﺮﻭ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻄﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭد.

                          ﺣﺎﻻ ﮐﺎﺭ ﮐﻤﯽ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ می زند ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﻤﺖ ﺍﻭ ﻣﯿﺮﻭﯼ ﺗﺎ ﻣﻨﻬﺪﻣﺶ ﮐﻨﯽ ﻣﻮﺷﮏ ﺍﻭ ﺑﺴﻤﺖ
                          ﻫﺪﻓﺶ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻢ ﺑﺮ ﮔﺸﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻩ.

                          ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﻫﺎﯼ ﺍﻑ 14 ﺩﺭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺎﺵ 15 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ از بوشهر ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﻃﻮﺭﯼ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺑﯿﺸﺘﺮ
                          ﺍﺯ 40 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻮﺷﮏ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺯ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﭘﻠﯿﺪﺵ ﺑﺸﻮﻧﺪ ﭘﺲ ﻃﺮﺡ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺑﮑﺎﺭ

                          ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻟﺮﺕ 15 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺁﻟﺮﺕ ﯾﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺎﺵ ﺳﺮﯾﻊ ﺑﻨﺎﻡ
                          hot scramble (اسکرمبل سرباند ) تغییر روش دادیم ﮐﻪ
                          ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺠﻬﯿﺰﺍﺕ ﭘﺮﻭﺍﺯﯾﺶ ﺩﺭ ﺩﺍخل ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﻫﻠﻤﺖ ﺑﻪ ﺳﺮﺵ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ
                          ﺁﮊﯾﺮ ﺁﻟﺮﺕ ﺑﺼﺪﺍ ﺩﺭ میاید ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ.






                          ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻫﺎ ﻣﻦ ﯾﺎﺩﻡ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺳﺘﺎﺭﺕ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺎﻧﺪ ﺁﻣﺪﻥ، زیر 4 ﺩﻗﯿﻘﻪ بلند ﺷﺪم.
                          ﺑﺎ ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ اطلاعات ﺩﺷﻤﻦ ﺭﺍ ﺟﻮﯾﺎ ﺷﺪﻡ. ﮔﻔﺖ :ﻫﺪﻑ ﺑﺎﻻﯼ 50 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﻣﻦ هدف ﺭﺍ ﺩﺭ 45 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮﯼ

                          ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺳﻪ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺭﻓﺘﯿﻢ
                          ﺧﻠﺒﺎﻥ ﮐﺎﺑﯿﻦ ﻋﻘﺐ (ستوان علیرضا جراح) دائم ﺩﺭ ﺣﺎﻝ گزاﺭﺵ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﻮد
                          ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻩ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮﯼ
                          ﺷﻤﺎﺭﻩ ﯾﮏ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻣﻞ ﻣﻮﺷﮏ بود ﺑﺮیک ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑه ﺴﺮﻋﺖ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺘﺶ

                          ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ.
                          ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻥ ﺩﻭ ﻓﺮﻭﻧﺪ اسکورت ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﺩﺍﮔﻔﺎﯾﺖ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎ 80 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮﯼ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺭﺍ
                          ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ 85 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮﯼ ﺑﺮیک ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ.
                          ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮐﺎﺑﯿﻦ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﻣﺎ ﺷﺮﻭع ﺑﻪ ﮔﺮﻡ ﺷﺪﻥ ﻧﻤﻮﺩ.

                          ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﻟﻌﻤﻞ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻭﻟﯽ ECS ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺍﺯ ﮐﺎر ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ.ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ ﺩﺭﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻨﺎﻡ (مبدل حرارتی) ﮐﻪ ﮐﺎﺭﺵ ﺍﯾﻦ
                          ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺍﺯ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﮐﻪ 400 ﺩﺭﺟﻪ ﻓﺎﺭﻧﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩﻻﺯﻡ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻣﺜﻼ ﺑﺮﺍﯼ ضدیخ ﻭ ﺍﯾﺮ

                          ﮐﺎﻧﺪﯾﺸﻦ ﻭ ﻟﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﻭ ﻭﯾﻨﺪ ﺷﯿﻠﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﻭ... ﮐﻪ ﺩﺭ این مورد اضطراری تمام گرما ﯾﮏ ﻃﺮﻓﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
                          ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﺧل ﮐﺎﺑﯿﻦ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻮﺍ ﺑﻘﺪﺭﯼ ﺩﺍﻍ ﺑﻮﺩ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﺒﻮﺩ
                          ستوان جراح دائما ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻫﺴﺘﻢ.

                          ﻣﻦ ﻫﻢ ﺗﻤﺎﻡ دستورالعمل ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩم. کابین عقب ﮔﻔﺖ: اجکت ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﮔﻔﺘﻢ:
                          ﮐﻮﺳﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ. ﺧﻼﺻﻪ 80 ﮐﯿﻠﻮمتر ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ 600 ﻧﺎﺕ ﺑﻄﺮﻑ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﺁﻣﺪﻡ ﺩﺭ 15 ﮐﯿﻠﻮ ﻣﺘﺮ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﺑﺎﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ

                          ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺭ 400 ﭘﺎﯾﯽﺑﺎ ﺁﻭﺭﺩﻥ تراتل ﺑﻪ صدرصد ﺯﺩﻥ و زدن اسپید بریک ﻭکشیدن 5 جی سرعت را به زیر 350 نات رساندم. ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻡ
                          ﺑﺮﺍﯼ ﻟﻨﺪینگ ،ﺳﺮﻋﺘﻢ 210 ﻧﺎﺕ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ باید
                          حدود 125 ﻣﯽ ﺑﻮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ باند را لمس ﮐﺮﺩﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺑﻮﺩ ، ﺗﺮﻣﺰ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ

                          ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﻧﺘﺮﮐﺪ ﺑﺨﻮﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﻫﻮاپیما ﺭﺍ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﮐﺮﺩﻡ .
                          ﻭﻗﺘﯽ هواپیما ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﭘﺮﺳﻨﻞ ﻓﻨﯽ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻣﺎ. ﮐﺎﻧﺎﭘﯽ
                          ﺭﺍ ﺑﺎﺯ کردیم ، ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺑﻮﺷﻬﺮ 38 ﺩﺭﺟﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﯾﮏ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﻃﺒﯿﻌﯽ .
                          ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻦ وستوان جراح ﺭﺍ ﺩﺭ
                          ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺟﻨﮓ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﮔﺸﺘﯿﻢ ﺻﻠﺢ


                          برگرفته از سایت :

                          http://rahrovan-artesh.ir/index.php?...-14#entry31959
                          جناب کاپیتان نمو میشه عکسی که به عنوان پروفایل خودتون هست رو معرفی نمائید؟ با سپاس

                          نظر

                          • Captain Nemo
                            مدیر
                            • Dec 2010
                            • 2933

                            #1228
                            پاسخ : **** افسانه تامکت ****

                            با سلام خدمت جناب reza747 عزیز ...

                            در لینک زیر ایشان را در همین تاپیک معرفی نموده ام .
                            موفق و پیروز باشید .

                            http://forums.boursy.com/showthread....l=1#post303335


                            http://forums.boursy.com/showthread....l=1#post405865
                            آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2015/09/11, 10:28.
                            یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                            دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                            شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                            مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                            نظر

                            • Rudel
                              عضو فعال
                              • Apr 2014
                              • 2164

                              #1229
                              پاسخ : **** افسانه تامکت ****

                              که البته این شهید و همرزمش در حال پاسداری از آسمان کشور توسط پدافند بی کفایت سپاه در شاخاب پارس سرنگون و به شهادت رسید.

                              نظر

                              • Captain Nemo
                                مدیر
                                • Dec 2010
                                • 2933

                                #1230
                                پاسخ : **** افسانه تامکت ****

                                هفته دفاع مقدس گرامی باد





                                یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                                دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                                شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                                مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                                نظر

                                در حال کار...
                                X