دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • بورث
    ستاره‌دار (۶)
    • Sep 2013
    • 263

    #211
    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    باسلام و احترام
    دلتنگ نوشته های بی پیرایه شماییم...
    امیدوارم هرچه زودتر مشکلات پیش رو برطرف شود.
    کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور....
    ارادت

    نظر

    • بابک 52
      ستاره‌دار (27)
      • Mar 2011
      • 17028

      #212
      پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

      در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
      سلام.
      متاسفانه رایانه ام ترکیده... اعصابم حسابی به هم ریخته... این چند وقته مداوم دارم بد می آورم... نمی دانم جریان چیست... فقط می دانم همین جور پشت هم دارم بد می آورم... اعصابم هم خرد شده...
      پریروز داشتم متن زیر را می نوشتم... که دوباره رایانه ام خراب شد...
      گمان کنم این بار کارت گرافیکش باشد...





      واقعا دیگر خسته شده ام...
      یک روز کارت شبکه اش از کار می افتد... یک روز کارت صدایش...
      یک روز منبع تغذیه اش...
      یک روز هم کارت گرافیکش...

      (اکنون هم دارم با یک رایانه ی دیگر می نویسم و احتمالا تا چند وقت دیگر رایانه ام درست نمی شود و از آن ور هم گوشی ام هم شکسته... پس مدتی نمی توانم خدمتتان برسم...)

      کلا همه چیزم دارد خراب می شود...
      حالا اینها که خوب است... این چند وقته بدنم و چیزهای دیگر هم دارد واکنش نشان می دهند...
      این یکی دو هفته ای دندان هایم یک سری درد گرفته و یکی هم شکسته... الان هم که دارم این را می نویسم تب دارم و مریضم...
      واقعا نمی دانم جریان چیست... اعصابم خرد شده...


      خدایا از تو به تو پناه می برم.

      با سلام و احترام


      از خداوند منان خواستاریم تا هر چه سریعتر تمامی مشکلات جنابعالی بر طرف گردد

      ضمنا" بنده به شخصه از زحمات جنابعالی در این وبسایت سپاسگزارم . الحق که وبسایت را یک تنه و با تاپیکهای خود بالا نگه داشته بودید .

      به امید سلامتی شما و خانواده محترمتان

      کمکی هم از دست این حقیر بر می آید در خدمتتان خواهم بود

      کامپیوتر و موبایل و .. مهم نیست . مهم فقط و فقط سلامتی هست .


      همیشه افراد ساکت را دوست داشته ام ، هیچگاه نمی فهمی که در حال رقصیدن در رویای خود هستند یا دارند سنگینی بار هستی را به دوش می کشند .... !

      سعی کنید به خودتان بیشتر برسید ....

      ضمنا" یه نصیحت جهت بر طرف شدن همه مشکلاتتان که بسیار هم جالب هست و باید آب طلا گرفت :

      مثل تمبر پستی باشید ...

      وقتی به چیزی می چسبید،

      تا رسیدن به مقصد آنرا رها نکنید


      در پناه حق باشید
      آخرین ویرایش توسط بابک 52؛ 2018/10/21, 06:36.
      The greater the risk ، The greater the reward

      هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

      نظر

      • gholamk
        عضو فعال
        • Jan 2015
        • 520

        #213
        پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

        در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
        سلام.
        متاسفانه رایانه ام ترکیده... اعصابم حسابی به هم ریخته... این چند وقته مداوم دارم بد می آورم... نمی دانم جریان چیست... فقط می دانم همین جور پشت هم دارم بد می آورم... اعصابم هم خرد شده...
        پریروز داشتم متن زیر را می نوشتم... که دوباره رایانه ام خراب شد...
        گمان کنم این بار کارت گرافیکش باشد...





        واقعا دیگر خسته شده ام...
        یک روز کارت شبکه اش از کار می افتد... یک روز کارت صدایش...
        یک روز منبع تغذیه اش...
        یک روز هم کارت گرافیکش...

        (اکنون هم دارم با یک رایانه ی دیگر می نویسم و احتمالا تا چند وقت دیگر رایانه ام درست نمی شود و از آن ور هم گوشی ام هم شکسته... پس مدتی نمی توانم خدمتتان برسم...)

        کلا همه چیزم دارد خراب می شود...
        حالا اینها که خوب است... این چند وقته بدنم و چیزهای دیگر هم دارد واکنش نشان می دهند...
        این یکی دو هفته ای دندان هایم یک سری درد گرفته و یکی هم شکسته... الان هم که دارم این را می نویسم تب دارم و مریضم...
        واقعا نمی دانم جریان چیست... اعصابم خرد شده...


        خدایا از تو به تو پناه می برم.
        جناب محمد حسین عزیز با سلام
        امیدوارم هر چه زودتر حالتون خوب بشه و زودتر با قدرت بیشتر و سرحال تر به فروم بورسی برگردید.
        براتون دعا میکنم هر چه زودتر رو به راه بشید
        موفق باشید و خدانگهدار

        نظر

        • seraj
          ستاره دار(2)
          • Feb 2012
          • 2064

          #214
          پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

          استاد گرامی و دوست داشتنی محمد حسین عزیز با امید بهبودی حالتان و بسامان شدن اوضاع و حضور گرم شما .
          نظرات شخصی است . ابدا مبنای خرید و فروش نیست .

          نظر

          • mhjboursy
            ستاره‌دار (۱۳)
            • Jul 2013
            • 18270

            #215
            پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

            سلام.
            واقعا از همه دوستان و عزیزان سپاسگزارم. لطفتان را می رساند.
            آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2018/10/22, 00:11.
            «محمد حسین» هستم.
            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

            نظر

            • mhjboursy
              ستاره‌دار (۱۳)
              • Jul 2013
              • 18270

              #216
              پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

              سلام.
              باز هم تشکر می‌کنم از همه‌ی عزیزانی که به بنده لطف داشتند و با نوشته‌های زیبایشان یا با تشکرشان ابراز محبت و بزگرواری فرمودند و دلگرمم کردند. خیلی عزیزید. متشکرم. سپاس.@};-@};-@};-@};- @};-
              ________________________________________
              اما در مورد مشکلم... رایانه را با اینکه چند بار تعمیر کرده‌ام (یا کرده‌اند برایم) باز انگار می‌خواهد بازی در بیاورد. مشکل آخری برای کارت گرافیکش بود که صفحه خط خطی می‌شد (مربوط به لغ بودن یا از کار افتادن یکی از مدارهای مجتمع رم درون کارت گرافیکی است معمولا) که دادیم به تعمیرکار و بعد از کلی این ور و آن ور کردن آخرسر گفت درست شده... عصری رفتم گرفتم و گذاشتم سر جایش و بعد از ۲۰ دقیقه دوباره بازی در آورد... :( خلاصه اینکه گفتم هر چه زودتر نخست نتایج مسابقات را به روزرسانی کنم تا رایانه‌ام دوباره از کار نیافتاده... حالا اکنون یک ساعت است که هنوز بازی در نیاورده... نمی‌دانم دوباره از یک ساعت بعد می‌خواهد بازی در بیاورد یا نه... به هر روی... هر چه خدا بخواهد... خودم هم الحمدلله بهتر شده‌ام... دندانم را هم از فردا ان‌شاءالله بروم تو کارش ببینم چه می‌شود...
              به هر روی... اگر از فردا دوباره ما را ندیدید... یک دعا بکنید ما از دست این مشکلات زودتر خلاص شویم...
              ________________________________________
              پی‌نوشت: یک نیمچه لطیفه‌ای برایتان بگویم... من پیش‌ترها... در بخش فنی یک شرکتی کار می‌کردم... برخی دستگاه‌ها بودند برای برخی آدم‌ها... که انگار درون آنها جن می‌رفت! :)) :d :d :d اصلا من با این جن رفتگی درون دستگاه‌ها آشنایی دیرینه‌ای دارم... عرضم به خدمت شما که... درون این دستگاه‌های این اشخاص که جن می‌رفت دیگر درست نمی‌شد که نمی‌شد... آقا چپش را درست می‌کردی راستش می‌زد بیرون... راستش را درست می‌کردی چپش استاد می‌شد... چپ و راستش را با هم تعمیر می‌کردی از وسط داغان می‌شد... خلاصه یک وضعی... حالا شاید باورتان نشود ولی کار به جایی می‌رسید گاهی که ما کل قطعات درون آن دستگاه را نه یک بار بلکه دو بار تعویض می‌کردیم! (تعمیر هم نه، تعویض!) ولی باز یک مشکلی وجود داشت! :O یعنی دستگاه اصلا شده بود یک دستگاه دیگر... صورتش همان دستگاه بود ولی کل قطعات درونش دو بار تعویض شده بودند... باز مشکل وجود داشت! :O اصلا یک وضعی... هیچ دیگر... ما به این نتیجه می‌رسیدیم که مثلا عیب منتقل شده است... مثلا سری مدارهای مربوط به تغذیه مشکل را منتقل کرده‌اند به سری مدارهای مربوط به پردازنده و دوباره (که ما تغذیه را عوض کرده‌ایم) پردازنده عیب را منتقل کرده به تغذیه.... مثلا...
              بدتر از آن؟ بدتر از آن هم وجود دارد...
              یک بنده خدایی بود که دستگاه ساده و کوچکی خریده بود... ما برای این بنده خدا چندین و چند بار کل دستگاهش را عوض کردیم و یک دستگاه نو به ایشان دادیم! ولی یک بار که آنجا دستگاه کار می‌کرد دستگاه خراب می‌شد!!! یعنی هر چه دستگاه می‌رفت پیش این بنده خدا خراب می‌شد و بعد که بر می‌گشت درست می‌شد...
              حالا دستگاهش چه بود؟ یک دستگاه بسیار بسیار ساده که همه چیزش را حتی یک فرد غیر متخصص هم می‌فهمید... یعنی چیز خاصی نداشت...
              از این بدتر هم بوده... ولی چون یک مقدار تخصصی است نمی‌گویم... (مثلا یک چیزهایی ما داریم به نام مدارهای ساده‌ی منطقی یا Logical Gates اینها این قدر ساده‌اند که مانند جمع و تفریق می‌مانند... برخی اوقات اینها مشکل دار می‌شدند... این قدر اینها پیش پا افتاده و خراب شدنشان عجیب است که مانند این است که برخی مواقع هی دو را با دو جمع کنی ببینی جواب پنج در می‌آید... باز دوباره جمع کنی ببینی ۲+۲=۵ شد... ده بار چیزهای ساده را (مثل اینکه دو واقعا دو است؟ یا به علاوه سر جایش قرار داده شده) را آزمایش کنی ببینی باز دو به علاوه دو شد پنج... )
              چه می‌دانم...
              فقط این را می‌دانم که این جور مشکل‌ها را زیاد دیده‌ام... نمی‌خواهم به چیزی (مانند خرافات یا اشتباه‌های عادی یا ماوراءالطبیعه) مربوطش کنم... که در این زمینه‌ آگاهی ندارم... ولی این را بگویم که جنس این مشکلات را اکنون کامل می‌شناسم... با گوشت و پوست این مشکلات را می‌شناسم... می‌توانم با استشمام بوی مشکل جنس این قبیل حالات را تشخیص دهم... و اکنون این مشکلاتی که دارم را دقیق می‌توانم بگویم که از جنس همان گونه مشکلات است... و من هر آن منتظرم یک جای دیگر رایانه‌ام بزند بیرون... (اگر جایی از خودم پیش از آن بیرون نزدند!) و امیدوارم این جن بو داده‌اش هر چه زودتر برود بیرون و گورش را گم کند...
              «محمد حسین» هستم.
              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

              نظر

              • mhjboursy
                ستاره‌دار (۱۳)
                • Jul 2013
                • 18270

                #217
                پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                سلام.
                این مشکلات انگار قرار نیست دست از سر ما بردارند... یک مشکل می‌رود یکی دیگر می‌آید... اکنون هم به تازگی مشکل خاموش‌روشن شدن خودکارش برطرف شده یک مشکل جدید زده بیرون...
                چند روزی است اینترنتم مشکل پیدا کرده. درست حسابی نمی‌توانم حتی کارهای بورسی‌ام را هم انجام دهم. می‌خواستم بپرسم از شما دوستان که برای شما هم این‌گونه شده... که دقت کردم دیدم دیگر اعضای خانواده به آسانی دارند از اینترنت استفاده می‌کنند! یک مقدار با سخت افزار رایانه و پیکره‌بندی‌های رابط سخت افزار ور رفتم دیدم چیزی مشکل ندارد و با اعمال تغییرات مشکل تغییر نمی‌کند...
                خلاصه اینکه برایم خیلی عجیب است... تهش را گرفتم به این رسیدم که این مشکل حتی روی IDM هم نیست! ولی از آن سو روی همه‌ی مرورگرها هست! یعنی هم FireFox هم Chrome هم Opera هم Edge IE هم Yandex... اصلا تا به حال همچنین چیزی دیده بودید؟؟؟ انصافا؟
                من که تعجب کردم...
                گفتم شاید ویروس باشد... ولی آخر اگر ویروس هم باشد ویروس خیلی عجیبی است... نویسنده‌اش باید نخبه باشد... اصلا چگونه ممکن است یک نرم‌افزار پنهان دقیقا زمانی آغاز به کار کند که یک مرورگر آغاز به کار دارد می‌کند؟؟؟
                خلاصه... سرتان را درد نیاورم... پس از اینکه کلی با آنتی‌ویروس و تنظیمات DNS و جاهای دیگر سر و کله زدم... اکنون به این رسیده‌ام که شاید از یک سرویس باشد به نام VM device meta data... مربوط به نرم‌‌افزار Express Gate که برای مادربردهای Asus است... که فعلا این را غیر فعالش کرده‌ام ببینم چه می‌شود...
                فعلا تارنمای بورسی تند بالا می‌آید. ولی همچنان تارنمای کارگزاری‌ها مشکل دارد.
                نمی‌دانم... کسی ایده‌ای در این زمینه دارد؟ از دوستان کسی مهندس نرم‌افزر هست بتواند راهنمایی کند؟
                (من هنوز دارم تعجب می‌کنم... چرا نویسنده‌ی این نرم‌افزار/سرویس جوری برنامه نوشته که فقط زمانی که مرورگرها به اینترنت وصل می‌شوند کارش را آغاز می‌کند؟؟؟ چرا؟ و چگونه؟ یعنی رفته نام همه‌ی مرورگرها را درآورده؟ حتی یاندکس را؟ یا از روشی دیگر این کار را می‌کند؟ یک اختلال است؟ یا یک برنامه‌نویسی هدف‌دار و هماهنگ؟ به مرورگرها می‌چسبد (AddIn)؟ یا همزمان با فعالیت مرورگرها فعالیت می‌کند؟ عجیب است...)
                «محمد حسین» هستم.
                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                نظر

                • mhjboursy
                  ستاره‌دار (۱۳)
                  • Jul 2013
                  • 18270

                  #218
                  پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                  «محمد حسین» هستم.
                  امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                  نظر

                  • mhjboursy
                    ستاره‌دار (۱۳)
                    • Jul 2013
                    • 18270

                    #219
                    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                    گفتم کجا گفتا به خون

                    گفتم چه وقت؟ گفتا کنون

                    گفتم سبب؟ گفتا جنون

                    گفتم مرو ، خندید و رفت

                    گفتم که بود؟ گفتا که یار

                    گفتم چه گفت؟ گفتا قرار

                    گفتم چه زد؟ گفتا شراب

                    گفتم بمان ، نشنید و رفت

                    آنگه بریدم از زندگی دل

                    کامد به مسلخ شمر سیه دل

                    او میدوید و من میدویدم

                    او سوی مقتل من سوی قاتل

                    او می نشست و من می نشستم



                    او میکشید و من میکشیدم

                    او روی سینه من در مقابل

                    او از کمر تیغ من آه باطن

                    او می برید و من می بریدم

                    او از حسین سر ، من غیر از او دل


                    «محمد حسین» هستم.
                    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #220
                      پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                      یک آهنگ فوق‌العاده از Adele
                      Adele-Million Years Ago
                      @};- @};- @};- @};- @};-

                      I only wanted to have fun
                      Learning to fly, learning to run
                      I let my heart decide the way
                      When I was young


                      Deep down I must have always known
                      That this would be inevitable
                      To earn my stripes I'd have to pay
                      And bear my soul


                      I know I'm not the only one
                      Who regrets the things they've done
                      Sometimes I just feel it's only me
                      Who can stand the reflection that they see
                      I wish I could live a little more
                      Look up to the sky, not just the floor
                      I feel like my life is flashing by
                      And all I can do is watch and cry
                      I miss the air, I miss my friends
                      I miss my mother, I miss it when
                      Life was a party to be thrown
                      But that was a million years ago


                      When I walk around all of the streets
                      Where I grew up and found my feet
                      They can't look me in the eye
                      It's like they're scared of me


                      I try to think of things to say
                      Like a joke or a memory
                      But they don't recognize me now
                      In the light of day


                      I know I'm not the only one
                      Who regrets the things they've done
                      Sometimes I just feel it's only me
                      Who never became who they thought they'd be
                      I wish I could live a little more
                      Look up to the sky, not just the floor
                      I feel like my life is flashing by
                      And all I can do is watch and cry
                      I miss the air, I miss my friends
                      I miss my mother, I miss it when
                      Life was a party to be thrown
                      But that was a million years ago
                      A million years ago


                      گمان کنم پیش‌تر هم این را گذاشته بودم در این جستار... ولی بسیار زیباست و ارزشش را دارد... طرف خیلی هنرمند است و صدایش واقعا به دل می‌نشیند...
                      آهنگ‌های دیگرش مانند Rolling In The Deep و Hello و He Wont Go و و هم زیبا هستند و ارزش وقت گذاشتن و شنیدن دارند ولی این Million Years Ago یک چیز دیگر است...

                      نمی‌دانم چرا یاد جناب Zorba عزیز افتادم... احتمالا به خاطر این است که قبلا در باره‌ی ترانه‌های عرب که در این جستار گذاشته بودم با هم صحبت می‌کردیم... Zorba عزیز هر جا هستی پیروز و شاد باشی.
                      @};- @};- @};-
                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • mhjboursy
                        ستاره‌دار (۱۳)
                        • Jul 2013
                        • 18270

                        #221
                        پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                        آهنگ‌های فوق‌العاده از Cher:
                        Believe
                        Dressed To Kill
                        Strong Enough
                        Dov'e L'Amore
                        «محمد حسین» هستم.
                        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                        نظر

                        • mhjboursy
                          ستاره‌دار (۱۳)
                          • Jul 2013
                          • 18270

                          #222
                          پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                          در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                          آیا می‌دانید؟
                          __________
                          جستجوگر اختصاصی برای سایت بورسی
                          ____________________________


                          یادم رفته بود پیوند این موتور جستجو را بگذارم... که در زیر قرار می‌دهم... البته مرورگر فایرفاکس هم در نسخه‌ی نوینش (نسخه کوانتوم) دیگر نوار جستجو را برداشته و برای اینکه بیاید باید دستی آن را از تنظیمات آورد... مرورگر کروم هم خیلی وقت است که نوار جستجو ندارد و برای آوردنش باید افزونه برایش نصب کرد...
                          OpenSearch plug-in بورسی
                          آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2018/10/28, 01:10.
                          «محمد حسین» هستم.
                          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                          نظر

                          • mhjboursy
                            ستاره‌دار (۱۳)
                            • Jul 2013
                            • 18270

                            #223
                            پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                            من همیشه از آن آدم‌هایی هستم که از بس درخت پیش چشمشان است نمی‌توانند جنگل را ببینند!
                            این قدر به مسایل توجه می‌کنم که یک وقت به خودم می‌آیم می‌بینم اصلا به آن توجه ندارم... اصلا یک وضعی...
                            گاهی اوقات به حواشی این قدر بها می‌دهم که اصل مطلب گم می‌شود...
                            گاهی اوقات این قدر به بسترهای مورد نیاز موضوع توجه می‌کنم که خود موضوع از دستم رها می‌شود...
                            نمی‌دانم چرا... ولی همواره این‌گونه بوده‌ام...
                            از بچگی‌ام هم همین‌جور بوده‌ام...
                            خیلی به درس علاقه داشتم... از مدرسه که می‌آمدم تمام کتاب‌ها و دفتر‌هایم را دور خودم پخش می‌کردم و تمام خودکارها و پاک‌کن‌ها را مرتب می‌چیدم دور خودم و مدادها را وارسی می‌کردم و اگر احیانا سرشان را تیز می‌کردم و کتاب‌ها را باز می‌کردم و همان‌جا که باید مطالعه شوند را باز شده قرار می‌دادم (آماده‌ی مطالعه) و احیانا جاهایی که باید مطالعه می‌شد را با مداد دورشان خط می‌کشیدم و پرانتز می‌گذاشتم و زیرشان خط می‌کشیدم و خلاصه عملیات آماده‌سازی پیش‌نیازها را این‌قدر انجام می‌دادم که گاهی وقتی برای کار اصلی (یعنی مطالعه) نمی‌ماند!
                            مسخره است...
                            همان زمان هم این را می‌دانستم...
                            ولی یک جور ایراد روانی/روانشناسی است...
                            یک اشتباه سیستماتیک در اندیشه (چگونگی اندیشیدن) است...
                            در دانشگاه هم همین بودم در زمان کار هم همین بودم و اکنون دارم نگاه می‌کنم در بورس هم همین است...
                            شاید باورتان نشود ولی در غذا خوردن هم معمولا همین کار را می‌کنم/می‌کردم... سعی می‌کردم در آغاز از قسمت‌های معمولی غذا بخورم و آن گـُل غذا را (یعنی بهترین قسمت غذا را...) بگذارم در انتهای کار بخورم!

                            این موضوع در برخی جاها بد که نیست هیچ بسیار هم عالی است... اگر بسترها درست انتخاب شود و توان کافی برای ادامه‌ی راه (زمانی که بسترها در حال آماده شدن هستند) وجود داشته باشد این روش بهتر از روش معمولی جواب می‌دهد! مثل کارخانه‌ای می‌شود که بخشی از سود کنونی‌اش را می‌گذارد برای طرح توسعه‌اش...
                            ولی خیلی جاها هم اگر درست به آن نیاندیشم بدتر از بدتر می‌شود!!! یعنی می‌شود آش نخورده و دهان سوخته! مثل این می‌شود که در آن غذا خوردن شما قسمت اول غذا را با زهد و قناعتی اشتباه کم رنگ و کم لذت کرده باشی... بعد که به جای عالی‌اش هم می‌رسی به واسطه‌ی گذشت زمان و تغییر دمای غذا (از دهان افتادن آن) آن قسمت را هم از دست می‌دهی و لذتی که باید از آن می‌گرفتی را نمی‌گیری... مثل کارخانه‌ای می‌شود که سود سهامدارانش را کم پرداخت کرده برای طرح توسعه... بعد زمان طرح توسعه که می‌رسد آن پولی که کنار گذاشته بود هم به واسطه‌ی تورم کمرنگ شده باشد و به هیچ دردی نخورد و عملیات و سود عملیاتی کارخانه هم به واسطه‌ی کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش مقداری کاهش یافته باشد و سهم بازار از دست داده باشی...

                            گمان کنم با سیاست «چشم باز» و «دودوتا چهارتا کردن» درست و حسابی می‌شود مشکلات این خصیصه درونی من را کاهش داد...
                            نمی‌دانم...
                            باید رویش بیشتر بیاندیشم...
                            «محمد حسین» هستم.
                            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                            نظر

                            • mhjboursy
                              ستاره‌دار (۱۳)
                              • Jul 2013
                              • 18270

                              #224
                              پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                              آهنگ فوق‌العاده...
                              محبوب زیبا از طاهر قریشی


                              رستن از دامت نتوانم محبوب زیبا
                              طاقت هجرت ندارم محبوب زیبا
                              با ما چه کردی جز جفا محبوب زیبا
                              رحمی کن آخر بی وفا محبوب زیبا

                              سرتا به پا تاب و تبم
                              در آتش هر صبح و شبم
                              دانم که آخر نرسد
                              کامی از آن لب به لبم

                              مرغی بی پناهم
                              عشق تو گناهم
                              یاری از که خواهم؟
                              افسون دل ها

                              گو در درد عشقم
                              درمان از که جویم
                              بر زخم دل مرهم
                              محبوب زیبا

                              فریاد دل زار
                              راز دل بیمار
                              بشنو تو این بار
                              دامن مکش از من
                              کز روی تو روشن
                              گردد شب تار

                              مرغی بی پناهم
                              عشق تو گناهم
                              یاری از که خواهم؟
                              افسون دل ها

                              گو در درد عشقم
                              درمان از که جویم
                              بر زخم دل مرهم
                              محبوب زیبا
                              «محمد حسین» هستم.
                              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                              نظر

                              • بورث
                                ستاره‌دار (۶)
                                • Sep 2013
                                • 263

                                #225
                                پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                                در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                                من همیشه از آن آدم‌هایی هستم که از بس درخت پیش چشمشان است نمی‌توانند جنگل را ببینند!
                                این قدر به مسایل توجه می‌کنم که یک وقت به خودم می‌آیم می‌بینم اصلا به آن توجه ندارم... اصلا یک وضعی...
                                گاهی اوقات به حواشی این قدر بها می‌دهم که اصل مطلب گم می‌شود...

                                بنظرم باید روی الگوی ذهنی خودتان کارکنید. اینکه ریشه در ژنتیک دارد یا وسواستان ناشی ازشرایط محیطی گذشته داره؟

                                نظر

                                در حال کار...
                                X