دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #106
    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    رای من این پسره سیبیلو که کچل است. (خیلی با نمک بود... کلی خندیدم. laughingsmiley دمش گرم ✌) (اسمش هم رضا نظری است.)



    (خنداننده‌ی نخست را هم ندیدم. آن که ریشو است.) (دختره شیرازیه هم خیلی خوب بود. خیلی. ولی این پسره سیبیلو فوق‌العاده بود.)
    کاش این یارو مجری‌اش را هم عوض می‌کردند... (احسان کرمی) هر کسی را دیدم ازش بدش می‌آید... /:.nono.:/ طرف هم پررو است و هم نچسب. (نچسبی که خودش احساس می‌کند بامزه و بچسب است!)
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

    نظر

    • mhjboursy
      ستاره‌دار (۱۳)
      • Jul 2013
      • 18270

      #107
      پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

      در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
      رای من این پسره سیبیلو که کچل است. (خیلی با نمک بود... کلی خندیدم. laughingsmiley دمش گرم ✌) (اسمش هم رضا نظری است.)



      (خنداننده‌ی نخست را هم ندیدم. آن که ریشو است.) (دختره شیرازیه هم خیلی خوب بود. خیلی. ولی این پسره سیبیلو فوق‌العاده بود.)
      کاش این یارو مجری‌اش را هم عوض می‌کردند... (احسان کرمی) هر کسی را دیدم ازش بدش می‌آید... /:.nono.:/ طرف هم پررو است و هم نچسب. (نچسبی که خودش احساس می‌کند بامزه و بچسب است!)
      ویدئو کلی: http://www.telewebion.com/episode/1847673
      ویدئو ابوطالب حسینی: https://hw17.cdn.asset.aparat.com/ap...44p__99880.mp4
      «محمد حسین» هستم.
      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

      نظر

      • mhjboursy
        ستاره‌دار (۱۳)
        • Jul 2013
        • 18270

        #108
        پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

        صلیب شکسته

        از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد






        چلیپای شکسته از تمدن هند




        علامت چلیپای شکسته که علامت رسمی حزب نازی بود و هم‌اکنون توسط نئو نازیها استفاده می‌شود




        صلیب شکسته یا گردونهٔ خورشید[۱] یا سواستیکا (به سانسکریت: स्वस्तिक) یک چلیپا با شاخه‌های ۹۰ درجه به سمت راست یا چپ است؛ که معمولاً با جهت افقی یا گوشه‌هایی با زاویه ۴۵ درجه می‌باشد. در شکل هندی نقطه‌هایی در هر ربع آن قرار می‌دهند.
        سواستیکا از واژه سانسکریت "swastika" مشتق شده و به معنای خوب برای بودن است. در فرهنگ هند و اروپایی، این نشان بر روی اشیا یا مردم ایجاد می‌شد تا برایشان شانس خوب بیاورد. این نشان برای هزاران سال متداول بوده‌است، خصوصاً به عنوان یک نماد هند در کتاب‌های مقدس، به معنای بخت، برهما یا سامسارا (تولد دوباره). امروزه این نشان معمولاً در آثار هنری هندی و معماری کنونی و باستانی هندو و نیز در خرابه‌های شهر تاریخی تروآ دیده می‌شود.[۲]
        چلیپای شکسته در بسیاری از هنرها و طراحی‌های تاریخ بشری پدیدار می‌باشد، نشان بسیاری از چیزها، همچون خوش‌اقبالی، خورشید[نیازمند منبع] در آئین مهرپرستی[نیازمند منبع]، برهما یا هندوها بود. در روزگار باستان، صلیب شکسته در بین سومری‌ها[نیازمند منبع]، سلت‌ها و یونانی‌ها استفاده می‌شد.

        در غرب، چلیپای شکسته با نام سواستیکا به عنوان نماد نازیسم شناخته می‌شود (به خاطر آنکه به عنوان نشان حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان به‌کار می‌رفت). پس از جنگ جهانی دوم[نیازمند منبع]، این نماد وجهه بدنامی در غرب پیدا کرده‌است.

        چلیپا یا گردونه مهر از قدیم‌ترین اشکال نمادین، با کاربرد گسترده در هنر و معماری به خصوص دوره اسلامی است. چلیپا در زبان‌های سامی از جمله سریانی، به‌صورت صلیبا آمده و به شکل صلیب وارد زبان عربی شده‌است. این اصطلاح برای دو شکل به‌کار می‌رود. یکی به صورت دو خط متقاطع، که نماد درخت زندگی، صورت مثالی انسان، چهار جهت اصلی، برکت، خوشبختی، پیوند زن و مرد، زایش و باروری و دارای ارزش دینی، عاطفی و درمانی بوده و در مسیحیت نمودار وجوه گوناگون انوار الهی است. دیگری چلیپای شکسته، به شکل به‌علاوه‌ای که انتهای هر دو بازوی آن به زاویه قائمه در یک جهت شکسته می‌شود، که نماد حرکت چرخشی جهان، خورشیدگردان و ارابه خورشید است و در زبان سانسکریت به آن سواستیکا، به معنای هستی‌نیک، می‌گویند. این نماد در آثار بازمانده از تمدن دره سند پیش از ورود آریاییها دیده شده‌است و برای آریاییهای هند و پیروان آیینِ جاینی، مقدّس و نماد ویشنو (یکی از خدایان آیین هندو) بوده، در چین مظهر یانگ و یین (نماد مذکر و مؤنث) و در روم مظهر برخی خدایان به‌شمار می‌آمده‌است.
        از چلیپا و چلیپای شکسته در هنر و معماری بسیار استفاده شده‌است. در آثار بازمانده از هزاره پنجم پیش از میلاد[نیازمند منبع] تا دوره ساسانیان، نقش چلیپا و چلیپای شکسته پیوسته مورد توجه بوده و بر روی آثار سفالین، زینت‌آلات، پارچه، ظروف، مُهر و گچ‌بریهای کاخها در مناطق باستانی ایران، چون صخره‌های لاخ‌مزار، شوش، تپه‌سِیلک، تل بَکون، تپه‌حصار، و شهر سوخته مشاهده می‌شود. گونه‌ای از چلیپا نیز در الفبای فینیقی وجود دارد که احتمالاً حرف t زبان‌های اروپایی از آن گرفته شده‌است.
        چلیپا، به صورت کامل و شکسته، در دوره اسلامی نشانه مقام وحدت و مظهر چهار جهت اصلی و فرشتگان ناظر بر چهار فصل، نماد روح و حیات مجدد (کاربرد آن را در آرامگاه‌ها از این جهت دانسته‌اند) به‌شمار می‌آید. چلیپا در ادبیات و عرفان جلوه‌ای از عالم طبیعت و صفات جلال است.
        با آنکه بنابر روایتی پیامبر اسلام استفاده از نقش چلیپا به صورت صلیب بر روی لباس و پرده را منع کرد[نیازمند منبع]، احتمالاً سادگی این نقش سبب کاربرد زیاد آن در انواع هنرهای اسلامی گردیده‌است. از چلیپا، علاوه بر کاربرد مستقل، برای نوشتن نامهای بزرگان دین، نگاره‌های پیچیده، گل و بته‌ها و شاخ و برگ‌ها استفاده شده و ترکیب چلیپا با نقش جانوران، به صورت چرخشی، در تزیین اشیای فلزی و سرامیک به‌کار رفته‌است.
        گزارش شده در ذخیره طرحهای بخش‌هایی از منسوجات پارتی یافت شده در ناحیه گرمی در آذربایجان شرقی، موتیف‌های سواستیکا یافت شده‌است.[۷] این نماد در دوره هخامنشی بین هند و ایران منتقل شده‌است.[۸][۸]
        در یکی از مهرهای عصر مس یافت شده در شوشا، که دارای حیوانی از گاوسانان است دور آن با سواستیکا پوشانده‌است.[۹]
        در پاوین سلطنتی قلعه یزدگرد مربوط به دوره پارتی، طرحهای سواستیکا و ویره وجود دارد. در دورهٔ ساسانی، در مجموعه عظیم سازه‌های بیشاپور، طاقچه‌های با طرحهای سواستیکا تزیین شده‌است.[۱۰]



        نقش رستم (دیواره چلیپا) در شهرستان مرودشت.[۱]
        «محمد حسین» هستم.
        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

        نظر

        • mhjboursy
          ستاره‌دار (۱۳)
          • Jul 2013
          • 18270

          #109
          پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

          برهما

          از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد


          Brahma, the god who created knowledge and then universe


          برهما یا براهما ایزد آفرینش، در آئین هندو و در کنار ویشنو و شیوا، از ایزدان تریمورتی است. همسر براهما، ساراسواتی، ایزدبانوی دانش و شناخت است. آیین قوم آریایی هندوستان، برهمایی بود که به برهما (Brahma) خدای هندوان اشاره می‌کند.[۱] بنا به باور هندوان، براهما را پنج دست و چهار سر بود که شیوا (از ایزدان آئین هندو که بخشاینده گناهان است) یکی از سرهای وی را برید.[نیازمند منبع] در شمال هند، او را با ریش سفید تصویر می‌کنند. بنا به باور هندوان، هر یک از دستهای براهما نمایانگر یک جهت جغرافیایی یا یک بخش از وداها است. در هند، پرستشگاه‌هایی هست که برای پرستش براهما بنیاد گشته‌اند؛ برجسته‌ترین این پرستشگاه‌ها، پرستشگاه پوشکار در ایالت راجستان هند است.


          __________________________________



          شیوا

          از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
          ایزد برتر، یکی از پنج شکل خدا
          تندیس بزرگی از شیوا در حال مراقبه، در بنگلور.
          دوا (تریمورتی)
          کوه کیلاش
          اوم ناما شیوایا
          سه‌شاخ (تریشول)
          ساتی، پارواتی، کالی
          ناندی (گاو نر)
          شیوا (سانسکریت: शिव به معنی نیک‌اختر یا فرخ‌پی) یکی از بلندپایه‌ترین ایزدان آئین هندو است. شیوا خدای نگهدار آسمان و زمین، نابودکننده اهریمنان، بخشاینده گناهان و بسیارکننده روزیست.

          نام شیوا به هیچ وجه در وداهای سانسکریت ذکر نشده است.[۱]

          برعکس ویشنو که در متون کهن، به عنوان عضوی از گروه خدایان، و خدایی علاقه‌مند به انسان ظاهر می‌شود، شیوا به صورت بیگانه‌ای تاریک و دیوسان است که به تمامی در تضاد با سایر خدایان و انسان قرار می‌گیرد. نیای ودایی او رودْرا است که پاراجاپاتی را به خاطر زنای با محارم، پادافراه می‌کند. رودرا خدای برهوت، خدای حیات‌وحش و جنگل‌ها، خدای ستیغ کوه‌ها، خدای تقاطع‌های خطرناک است؛ به وی که در مناطق مختلف، و به صورت جداگانه پرستیده می‌شود سهمی از قربانی‌های ودایی داده نمی‌شود. زمانی که خدایان برای نخستین بار قربانی کردند، رودرا، از سهم قربانی محروم شد، و سپس او در طی حمله‌ای آن‌ها را مجبور ساخت، که سهمی به وی اختصاص دهند و سروری حیات‌وحش را به او ببخشند.[۲]

          این اسطوره، در هندوگرایی، به صورتی ناخواسته و تحلیل‌ناپذیر، در عصر پسا-ودایی، بارها تکرار می‌شود. شیوا با ساتی، دختر داکشا ازدواج می‌کند؛ داکشا مراسم قربانی را بدون دعوت نمودن از شیوا انجام می‌دهد، و ساتی به خاطر بی‌آبرویی که پدر بر او وارد آورده بود، خودکشی می‌کند. وی دارد آتش قربانی می‌شود و به عنوان اولین مفهوم برای سنت ساتی (رسم سوزاندن بیوه‌ها) قربانی می‌گردد. سپس، شیوا رسم قربانی را ممنوع ساخت، داکشا را گردن زد و کلّه وی را در آتش انداخت. هنگامی که خدایان در پیشگاه او به خاک افتادند و از وی طلب بخشش کردند، شیوا قربانی را دوباره پس داد و داکشا را زنده ساخت. بدین ترتیب، شیوا که از سهم قربانی محروم شده بود، قربانی کردن خود را اجرا نمود و سرانجام، در کنار خدایان جای گرفت.[۲]


          چشم سوم

          چشم سوم شیوا که بر پیشانی او قرار گرفته، چشم عقل است که آن را با نام «بیندی - bindi» می‌شناسند. این چشم ورای ظاهر را می‌نگرد. همچنین آنطور که در اذهان عمومی نقش بسته‌است، این چشم سوم با انرژی خاص شیوا که عوامل و گناهان اهریمن را نابود می‌کند نیز رابطه دارد.

          گردنبند مار کبرا

          شیوا از مرگ مبری است و اغلب بعنوان حامی در مواقع اضطراب شناخته می‌شود. او در ازای تندرستی جهان، زهر هلاهل را ارها است که تحت تسلط شیوا درآمده‌است.
          موهای پریشان

          دسته موهای پریشان او، نشان دهنده این است که او ارباب باد یا «وایو» است.
          هلال ماه

          شیوا روی سر خود، هلال پنج روزه ماهی را حمل می‌کند. این ماه در نزدیکی چشم سوم قرار گرفته و نشان دهنده این است که شیوا علاوه بر قدرت زایش، توانایی نابود کردن را هم دارد. علاوه بر این، این هلال ماه نمودی از زمان نیز هست.

          گنگ مقدس

          گنگ مقدس، رودخانه‌است که از موهای پریشان شیوا جریان یافته و شیوا اجازه داده تا این رودخانه بر روی زمین جاری شده و برای انسان‌ها زندگی به ارمغان بیاورد.

          طبل

          طبل شیوا که در دست او قرار گرفته، منبع تمامی صداها و زبان‌ها در جهان است. این طبل را با نام "Damru" می‌شناسند.
          ویبوتی

          ویبوتی سه خط از خاکستر کشیده شده بر روی پیشانی است که نشان دهنده جوهره بدی در انسان است (جهل، خودپرستی و خشونت).

          خاکستر

          شیوا بدن خود را با خاکستر گورستان پوشانده‌است تا نشان دهد مرگ و زندگی در کنار هم هستند و مرگ نیز، واقعیتی در کنار زندگی است.

          پوست ببر

          ببر، جانور دست‌آموز شاکتی، ایزد توان و نیرو است. شیوا بالای هر نوع نیرو و قدرتی است؛ او ارباب شاکتی است؛ بنابراین پوست ببری که او به تن دارد نشان دهنده این است که او بر هر قدرتی پیروز است. همچنین ببر نماینده شهوت است. شیوا پوست ببر به تن دارد تا نشان دهد بر شهوت نیز غلب آمده‌است.

          پوست فیل و گوزن

          فیل‌ها نماینده غرور هستند. شیوا پوست فیل به تن کرده تا نشان دهد بر غرور پیروز شده‌است. همچنین گوزن نماینده ذهنی است که نمی‌تواند تمرکز کند. شیوا پوست گوزن پوشیده تا نشان دهد ذهن خود را کنترل می‌کند.

          رودراکشا

          شیوا بندهایی به دور مچ دست خود بسته‌است که به نظر می‌رسد کاربرد درمانی دارند.
          عصای سه شاخه

          عصای سه شاخه شیوا، تریشول نشان دهنده سه عملکرد ویژه هستند: خلق، نگهداری و مرگ. این عصا در دست شیوا، نشان دهنده این است که تمامی این قدرت‌ها در کنترل او هستند. برداشت دیگر این است که این سه شاخه، نماینده گذشته، حال و آینده هستند که نشان می‌دهند زمان در کنترل شیوا است.





          پی‌نوشت: اینها را همین‌جوری داشتم در اینترنت گذر می‌کردم به چشمم آمد... دیدم جالب است گفتم برای شما بگذارم شما هم شاید لذت ببرید.
          پی‌نوشت: اکنون عرفان‌های کاذب بسیار شده. در شمار زیادی از آنها به اسم اسلام و تشیع و قرآن آغاز می‌کنند و با انرژی و چاکرا و چشم سوم و فیزیک کوانتوم ملغمه‌ای درست می‌کنند که عصاره‌اش جهل است و انتهایش از چاله در آمدن و به چاه افتادن است.
          «محمد حسین» هستم.
          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

          نظر

          • mhjboursy
            ستاره‌دار (۱۳)
            • Jul 2013
            • 18270

            #110
            پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

            جریان‌های شکافنده در دریای خزر قربانی می‌گیرند

            عمده تلفات ناشی از شنا در دریای خزر مربوط به جریان های ناشی از امواج است که به جریان شکافنده معروف است.

            • ۱۴ تير ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۷


            به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی و علوم جوی، حمید علیزاده لاهیجانی معاون پژوهش و فناوری پژوهشگاه اقیانوس شناسی عامل عمده غرق شدن شناگران در دریای خزر را، ‏جریان شکافنده عنوان کرد و گفت:‏‎ موج هایی که با چشم در ساحل دیده می شوند ناشی از باد است، وقتی این موج ها به ساحل می آیند شکسته شده و جریان تولید می کنند، عمده تلفات ناشی از شنا مربوط به این جریان های ناشی از امواج است که به جریان شکافنده معروف است.
            وی درباره جریان شکافنده توضیح داد: زمانی که موج به ساحل می رسد بعد از مدتی در فاصله نزدیک به ساحل شکسته می شود و این عمل بر اساس موقعیت و شکل بستر و زاویه برخورد موج، برای ورود به ناحیه ساحلی، جریان های موازی و عمود بر ساحل را تشکیل می دهد.
            وی افزود: زمانی ‏که موج می شکند و به دو مولفه عمود بر ساحل و موازی با ساحل تجزیه می شود، مولفه عمود بر ساحل هنگام بازگشت مانند ‏کانال خروشان با سرعت بالا عمل می کند و اگر قهرمان شنای المپیک هم بخواهد برخلاف این جریان که حدود 2 متر بر ثانیه ‏سرعت دارد حرکت کند، غرق خواهد شد.
            علیزاده در خصوص نحوه برخورد شناگران با جریان شکافنده گفت: افرادی که وارد دریا می شوند اگر می خواهند وارد آب های عمیق با عمق بیشتر از یک و نیم متر شوند نه فقط باید شنا را به خوبی بدانند بلکه باید به توان فیزیکی خودشان هم ایمان داشته باشند چون فن شنا یک بحث است و شنا کردن طولانی در دریا هم بحث دیگری دارد، بنابراین پیشنهاد می شود که در مناطقی که آب عمیق یا حتی بیشتر از شانه است، وارد نشوند.
            به گفته وی، جریان شکافنده شبیه بادبزن است که دسته بادبزن به سوی ساحل و دهنه آن به طرف دریا است، قسمت دسته بادبزن بیشترین قدرت جریان را دارد. اگر کسی در آن قرار گرفت نباید سعی کند برخلاف جریان به طرف ساحل بیاید. این جریان صرف نظر از اینکه شناگر چقدر توان جسمی دارد و چقدر شنا بلد است عملا برگشتن به طرف ساحل را غیر ممکن می کند.
            علیزاده با بیان اینکه عمودی برگشتن یا به عبارتی برخلاف جریان برگشتن بسیار سخت و عملا غیر ممکن است، گفت: شناگر باید کاری کند که اگر در جریان قرار گرفت، در صورتی که توان بدنی بالایی دارد، به شکل مورب برگردد، در غیر این صورت سعی کند خودش را شناور و در عمق آب با خونسردی شنا کند و سپس به صورت نیم دایره به طرف ساحل برگردد.
            این عضو هیات علمی پژوهشگاه در خصوص علایم یا نشانه های جریان های شکافنده نیز گفت: در بسیاری از نقاط در سواحل استان های گیلان و مازندران، ساحل ماسه ای است و در این نوع ساحل، علایمی شبیه اشکال هلالی وجود دارد، نوک هلال جایی است که جریان شکافنده تشکیل می شود، همچنین می توان اشکال بادبزنی جریان را با کف و رنگ متفاوت در آب های پیرامون تشخیص داد.
            وی با تاکید بر این که در مناطقی که جریان شکافنده تشکیل می شود باید تابلو نصب کرد، ‏خاطرنشان کرد: ما در بررسی ها اینگونه مناطق را به پر خطر و کم خطر تقسیم کرده ایم با توجه به این که در نقاط دارای ‏ریسک، افرادی که شنا بلد هستند نیز به واسطه ترس، ممکن است دچار صدمه شوند‎.
            علیزاده از موج مرده به عنوان عامل دیگر غرق شدن شناگران در دریای خزر نام برد و گفت: فرض کنید در آب های جمهوری آذربایجان، توفان اتفاق می افتد در حالی که در انزلی ‏دریا آفتابی و بدون موج و باد است؛ ناگهان تک موج مرتفعی ایجاد می شود و ‏افرادی که در کنار ساحل شنا می کنند و آمادگی ندارند را با خود به دریا می برد و غرق می کند‎.
            معاون پژوهش و فناوری پژوهشگاه اقیانوس شناسی گفت: هنگام توفان در دریا، ماسه های زیر آب جابجا می شوند، حاصل این جابجایی تپه های ‏کوچکی است که حجم زیادی آب و گاز جمع می کنند و وقتی شناگران روی این تپه ها پا می گذارند به علت ناپایداری، عمق آب ‏افزایش می یابد و موجب غرق شدن آنها می شود.
            علیزاده تصریح کرد: پدیده جریان شکافنده در منابع علمی از حدود 70 سال پیش در کشورهایی که در مطالعات دریایی پیشگام بوده اند، ذکر شده است و در کشورهای دیگر به این جریان ها، جریان های مرگ آور گفته می شود و برخی کشورها در خصوص جریان های شکافنده مطالعات زیادی انجام داده اند.
            وی افزود: این کشورها تابلوهای هشدار دهنده بزرگ در کنار ساحل نصب می کنند، به نحو مطلوب اطلاع رسانی و آگاهی عمومی در سطح مدارس، مهد کودک ها با انیمیشن، کارتون و کاریکاتور و اشکال مختلف برای همه اقشار جامعه ارائه می شود، متخصصان جریان شکافنده و مخاطرات دریایی را به مردم توضیح می دهند و نحوه برخورد با این جریان آموزش داده می شود.
            به گفته وی، در سایت های مراکز تحقیقاتی بزرگ دنیا در مورد این جریان ها مطالعه می شود و اطلاعات آن در دسترس مردم قرار می گیرد، غیر از آن چون در بعضی از مناطق ساحلی در دنیا گردشگری یکی از منابع اصلی درآمد آنهاست پیش بینی های روزانه نسبت به وجود و یا نبود جریان شکافنده و میزان مخاطرات آن به مردم ارائه می شود، بنابراین به روش های مختلف نسبت به اهمیت آن منطقه ساحلی اطلاع رسانی می کنند.
            وی درباره نقش اطلاع رسانی و آگاهی عمومی به موقع در کاهش تلفات جانی ناشی از شنا گفت: اطلاع رسانی و آگاهی عمومی به شیوه های مختلف می تواند برای کاهش تلفات انسانی بسیار موثر باشد، رادیو و تلویزیون و مطبوعات محلی و سراسری می توانند نقش ویژه ای در اطلاع رسانی و کاهش تلفات ناشی از غرق شدن شناگران در دریای خزر، ایفا کنند.
            معاون پژوهش و فناوری پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی درباره اقدامات به عمل آمده برای پیشگیری از تلفات انسانی در دریا، یادآور شد: امسال نیز به طور محدود در منطقه چالوس و نوشهر با هماهنگی مقامات محلی بروشور، پوستر و بنر بزرگ در قالب اطلاع رسانی و هشدار در خصوص جریان شکافنده در سواحل و بین مردم، توزیع شد، با این حال پیش بینی عملیاتی و به هنگام، مستلزم هزینه های سنگین و بسیاری است که باید مورد توجه دستگاه های ذیربط قرار گیرد.
            وی به گردشگران توصیه کرد در مناطقی که ناجیان غریق حضور دارند شنا کنند تا درصورت بروز مشکل بتوان سریع به آنها کمک کرد.

            انتهای پیام/
            «محمد حسین» هستم.
            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

            نظر

            • MOSTAFAVI
              ستاره‌دار(1)
              • Jun 2012
              • 5633

              #111
              پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

              بیا ساقی آن می به گردش در آر
              که دلگیرم از گردش روزگار
              از آن می که چون ریزیش در سبو
              برآرد سبو از دل آواز هو
              از آن می که چون شیشه بر لب زند
              لب شیشه تبخاله از تب زند
              ....

              نظر

              • mhjboursy
                ستاره‌دار (۱۳)
                • Jul 2013
                • 18270

                #112
                پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                رفته بودم بوستان (پارک) یک مقدار با این وسیله‌های ورزشی بازی کنم... یک بنده خدایی هم آمد پیشم... سریع گفت... اووووف... وضع اقتصادی چقدر بد شده! باید خرج زن و بچه‌ام را بدهم و ...
                یک مقدار بهش دلداری دادم و گفتم وضع خیلی هم بد نیست و اگر هم بد باشد تو فکرت را خوب کن که در هر صورت برایت فرقی نمی‌کند... چه با اندیشه‌ی خوش چه با اندیشه‌ی گرفته و اعصابی خراب...
                خلاصه از دید روانشناسی مقداری بهش انرژی مثبت القاء کردم...
                و البته خودم هم از این اندیشه‌ای که به او گفتم متاثر شدم و استفاده کردم!
                ولی می‌دانید چیست؟ من از آنهایی هستم که خودم درونم بدتر از آن بنده خداست! وقتی اختلاس‌گرها را می‌بینم... وقتی مسئولین فاسد را می‌بینم... وقتی مدیر عامل وقوام را می‌بینم که به خاطر دو زار چاپلوسی یا منفعت شخصی برایش مهم نیست حق چه کسی پایمال شود... وقتی سازمان بورس را می‌بینم که به خاطر اشتغال‌زایی در برخی شرکت‌های خصوصی! نمودارهایش را حذف می‌کند (که همه‌مان می‌دانیم معنی‌اش چیست) و از آن سو به خاطر مسائل شخصی‌اش با های‌وب درگیر می‌شود و از سوی دیگر هم به خاطر بی‌عرضگی‌اش در بسیاری از نمادها مانند نمادهای بانکی و پالایشگاهی و کچینی و آکنتور سهامداران خرد و از همه جا بی خبر و بی تقصیر خسارت می‌بینند... وقتی اینها را می‌بینم اعصابم خرد می‌شود... و در دلم حالت خشمی به وجود می‌آید... (که البته چون نمی‌دانم چه کنمش و نمی‌توانم... ولش می‌کنم و می‌سپارمش به خدا.)
                امروز که به آن بنده خدا یک مقدار از این حرف‌ها زدم... حرف‌هایم به خودم هم رسید.
                گفتم آخر چه کاری است...
                دنیا چه تو عز-و-جز کنی چه نکنی روال خودش را دارد... این اتفاقات می‌افتد... چه بخواهی چه نخواهی... پس چه بهتر اعصاب خودت را خرد نکنی... (امر به معروف و نهی از منکر و به پا خواستن و بر علیه دزدی و کثافت و رانت و پارتی بازی قیام کردن جای خودش را دارد... ولی آدم اعصابش را هم بیهوده خراب نکند...)
                اینها که بالاخره سرت کلاه می‌گذارند... چه در دلت خشمگین باشی چه نباشی... تو هم اعتراضت را می‌کنی... چه با اعصاب خرد چه با اعصاب آسوده... وضع اقتصادی مملکت هم همین است که هست... چه تو به آن فکر کنی چه اندیشه‌ات را آزاد کنی...
                پس چه بهتر که زیاد خودت را اذیت نکنی.
                «محمد حسین» هستم.
                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                نظر

                • mhjboursy
                  ستاره‌دار (۱۳)
                  • Jul 2013
                  • 18270

                  #113
                  پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                  در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                  رفته بودم بوستان (پارک) یک مقدار با این وسیله‌های ورزشی بازی کنم... یک بنده خدایی هم آمد پیشم... سریع گفت... اووووف... وضع اقتصادی چقدر بد شده! باید خرج زن و بچه‌ام را بدهم و ...
                  یک مقدار بهش دلداری دادم و گفتم وضع خیلی هم بد نیست و اگر هم بد باشد تو فکرت را خوب کن که در هر صورت برایت فرقی نمی‌کند... چه با اندیشه‌ی خوش چه با اندیشه‌ی گرفته و اعصابی خراب...
                  خلاصه از دید روانشناسی مقداری بهش انرژی مثبت القاء کردم...
                  و البته خودم هم از این اندیشه‌ای که به او گفتم متاثر شدم و استفاده کردم!
                  ولی می‌دانید چیست؟ من از آنهایی هستم که خودم درونم بدتر از آن بنده خداست! وقتی اختلاس‌گرها را می‌بینم... وقتی مسئولین فاسد را می‌بینم... وقتی مدیر عامل وقوام را می‌بینم که به خاطر دو زار چاپلوسی یا منفعت شخصی برایش مهم نیست حق چه کسی پایمال شود... وقتی سازمان بورس را می‌بینم که به خاطر اشتغال‌زایی در برخی شرکت‌های خصوصی! نمودارهایش را حذف می‌کند (که همه‌مان می‌دانیم معنی‌اش چیست) و از آن سو به خاطر مسائل شخصی‌اش با های‌وب درگیر می‌شود و از سوی دیگر هم به خاطر بی‌عرضگی‌اش در بسیاری از نمادها مانند نمادهای بانکی و پالایشگاهی و کچینی و آکنتور سهامداران خرد و از همه جا بی خبر و بی تقصیر خسارت می‌بینند... وقتی اینها را می‌بینم اعصابم خرد می‌شود... و در دلم حالت خشمی به وجود می‌آید... (که البته چون نمی‌دانم چه کنمش و نمی‌توانم... ولش می‌کنم و می‌سپارمش به خدا.)
                  امروز که به آن بنده خدا یک مقدار از این حرف‌ها زدم... حرف‌هایم به خودم هم رسید.
                  گفتم آخر چه کاری است...
                  دنیا چه تو عز-و-جز کنی چه نکنی روال خودش را دارد... این اتفاقات می‌افتد... چه بخواهی چه نخواهی... پس چه بهتر اعصاب خودت را خرد نکنی... (امر به معروف و نهی از منکر و به پا خواستن و بر علیه دزدی و کثافت و رانت و پارتی بازی قیام کردن جای خودش را دارد... ولی آدم اعصابش را هم بیهوده خراب نکند...)
                  اینها که بالاخره سرت کلاه می‌گذارند... چه در دلت خشمگین باشی چه نباشی... تو هم اعتراضت را می‌کنی... چه با اعصاب خرد چه با اعصاب آسوده... وضع اقتصادی مملکت هم همین است که هست... چه تو به آن فکر کنی چه اندیشه‌ات را آزاد کنی...
                  پس چه بهتر که زیاد خودت را اذیت نکنی.
                  یک مدیری داشتیم ما...
                  زمانی که وضع خراب بود... بحث دلار و سکه و این حرف‌ها بود... همه می‌نالیدند.... (البته همه همیشه می‌نالند! دقت کردید؟ ولی آن زمان بیشتر می‌نالیدند. مثل این روزها شده بود.) همه می‌گفتند کاسبی‌ها خوابید و وضع خراب شد و دیگر نمی‌توانیم کار کنیم و باید از این مملکت برویم و باید اعلام ورشکستگی کنیم و باید تعدیل نیرو دهیم و از این حرف‌ها...
                  همه آیه‌ی یاس می‌خواندند...
                  ولی دمش گرم... (آدم بدی بود ولی اینجا دمش گرم) می‌دانید آن مدیر ما (با خودش) چه می‌گفت؟ می‌گفت آخ‌جان! وضع خراب شده... در این وضع خراب رقبای دست و پا گیر و ضعیف ما قرار است حذف شوند و ما قرار است خودمان را در این بازارها بسازیم و سهم بازار اینها را از آن خود کنیم! می‌گفت اکنون زمان استفاده است!

                  واقعا... بسیاری از پندهای برنامه‌های موفقیت در همان نگاه آن مدیر ما خلاصه می‌شود! یعنی خوش بینی و واقع بینی و جلوگیری از قورباغه‌آب‌پز شدن و فن چه‌کسی‌پنیرمراجابه‌جاکرد و همواره دنبال راهکار بودن و و و را قشنگ می‌توانید از این نگاه استخراج کنید.

                  کاش بتوانیم همیشه این‌گونه بیاندیشیم.
                  «محمد حسین» هستم.
                  امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                  نظر

                  • mhjboursy
                    ستاره‌دار (۱۳)
                    • Jul 2013
                    • 18270

                    #114
                    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                    در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                    بالاخره خکاوه خریدم. یعنی یک ساعت بود اواخر صف بودم... ولی فروشنده نمی‌آمد به من بفروشد. البته فقط یک پله.
                    حالا تقاضای ما از سفته بازان محترم این است که آستین همت را بالا بزنند، دست به کار شوند و خکاوه را ببرند بالا.
                    سفته بازی خوب است یا بد؟
                    _____________________

                    کاری به معنای واقعی واژه (به خصوص واژه‌ی انگلیسی‌اش که Speculation) می‌باشد ندارم. (سفته‌بازی به معنای خرید و فروش کوتاه مدت که بدی‌ای ندارد... یک نفر بلند مدت کار می‌کند یک نفر کوتاه مدت...)
                    به مفهوم مصطلح آن اشاره دارم. یعنی تهییج + استفاده از زور (پول/سهام) برای تغییر قیمت.

                    آیا این کار بد است؟

                    اگر «دروغ‌گویی» در آن وجود نداشته باشد چه؟ باز هم بد است؟
                    توضیح اینکه دو حالت برای دروغ گویی در سفته بازی وجود دارد یکی اینکه بوقچی‌ها می‌آیند در تلگرام و سایت‌های بورسی و زمانی که دارند خودشان خالی می‌کنند می‌گویند بخرید که ارزشمند است... این یک حالت. حالت دیگر هم این است که در عمل چیزی که قیمتش بسیار پایین‌تر از اینی است که باید باشد را با تهییج دروغین و ایجاد صف‌های خرید کاذب به مردم می‌اندازند.
                    اگر این دو حالت نباشد باز هم بد است؟ یعنی تهییج باشد ولی نه در قیمت‌های بالاتر از ارزش واقعی سهام و صف خرید ایجاد شود ولی نه در قیمت‌های بالا که خود طرف می‌خواهد بفروشد. و نیز در زمان فروش که قیمت‌ها بالاست در محافل مختلف دروغی بیان نشود آیا سفته‌بازی بد است؟ در مجموع این‌گونه بگویم که اگر به جای اینکه سفته‌باز روی قیمت‌های بالا بخواهد خالی کند در قیمت‌های میانی یا پایین خالی کند آیا این بد است یا نه؟ فرض بفرمایید قیمت واقعی یک کالایی ۱۰۰ درصد است. سفته‌باز می‌آید این را در ۵۰ درصد می‌خرد و می‌برد بالا روی ۱۵۰ درصد خالی می‌کند... حالا اگر این را روی همین ۵۰ درصد بخرد ولی از ۶۰ درصد تا ۹۰ درصد آهسته آهسته خالی کند چه؟ این بد است؟

                    نمی‌دانم... پی‌اش را نگرفته‌ام... ولی اگر اشتباه نکنم در قانون خودمان و دیگر کشورها با سفته‌بازی برخوردهایی وجود دارد. ولی اگر این‌چنین باشد... به چه جرمی؟ به جرم اینکه طرف زیاد خرید انجام داده؟ یا در صف نشسته؟ این جرم است؟ سپس اینکه... ملاک تشخیص این جرم چیست؟ بالاخره باید قانونی وجود داشته باشد دیگر... نمی‌توان همه چیز را به ناظر سپرد و گفت به دلخواه ناظر هرجا احساس کرد سفته‌بازی‌ای صورت گرفته بزند پدر صاحب‌بچه را در بیاورد...نه این نمی‌شود... باید یک ملاک و مقیاس و قانون و مکتوبی در این زمینه باشد... آن چیست و چگونه می‌تواند باشد؟ مثلا خرید بیش از ۵ درصد سهام یک شرکت؟ سود کردن یک نفر بیش از فلان قدر در سال؟ چه؟
                    «محمد حسین» هستم.
                    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #115
                      پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                      آدم در بین نمادها و اسم شرکت‌ها چه چیزهایی پیدا می‌کند!'@-@
                      در تی اس ای کلاینت اینها را پیدا کردم... گویا می‌خواسته‌اند بیایند بازار...

                      ولیچر خودرو!
                      جنگل شفارود! /:.ph34r-smiley.:/ (بر وزن جنگل شروود. حتما یک دانه رابین‌هود هم به عنوان سود مجمع تقسیم می‌کنند. :d شاید هم زمان افزایش سرمایه بلوط بدهند بهت!)
                      توربو!
                      ترازوی هوشمند! :-B
                      پردازش اطلاعات
                      باربند نرم خودرو! /:.wubsmiley.:/ /:.smilingsmiley.:/:->
                      جورا -> جوراب مقاومتی آبی! /.:biggrinsmiley.:/
                      ایجاد محیط! (داداش ما در مضیقه‌ایم واقعا محیط کم داریم... می‌شود یک کم محیط برایمان ایجاد کنی...)
                      سوسیس ماهی :-&
                      سوپر ظرف‌شویی!
                      شماره‌گذاری کالا
                      غیرصنعتی!
                      فیلتر شیکونین -> فیلتر جذاب مواد سرطان‌زای دخانیات (توضیح: شیکونین به لری یعنی «شما قصد دارید چه کاری را انجام دهید؟»)
                      کورزی (حتما به معنای کسی که کورکورانه به زندگی سخت خودش ادامه می‌دهد... :( )
                      لیوان دردار! -> لیوان استوانه‌ای با در فشاری
                      مخروط! -> مخروط تقویت کننده عضلات! (احیانا نباید می‌گفتند مخلوط؟ یا معجون؟ یا ترکیبی؟ بعد این چیزها جایش در بورس است آیا؟ نباید در داروخانه‌ها می‌فروختند؟)


                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • mhjboursy
                        ستاره‌دار (۱۳)
                        • Jul 2013
                        • 18270

                        #116
                        پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                        آیا می‌دانید؟
                        در اکسل اگر یک خانه دارای اعدادی باشد که به صورت متن ذخیره شده معمولا اگر رویش دوبارکلیک کنید و بعد اینتر را بزنید نوشته تبدیل به عدد می‌شود و می‌توان کارهای ریاضی رویش انجام داد.
                        حال اگر حجم این داده‌ها زیاد باشد چه؟ (معمولا این مشکل زمانی به وجود می‌آید که فهرست کارهایمان، مثلا خرید و فروش‌هایمان) را از کارگزاری می‌گیریم و پرونده‌ی اکسل آنها به صورت نوشته ذخیره شده و ما عدد می‌خواهیم)
                        در این حالت نخست ستونی از داده‌ها را انتخاب می‌کنیم و سپس از منوی Data گزینه‌ی Text To Columns را می‌زنیم و سپس دکمه‌ی Finish را فشار می‌دهیم.
                        تمام.
                        «محمد حسین» هستم.
                        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                        نظر

                        • mhjboursy
                          ستاره‌دار (۱۳)
                          • Jul 2013
                          • 18270

                          #117
                          پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                          آیا می‌دانید؟
                          __________
                          جستجوگر اختصاصی برای سایت بورسی
                          ____________________________

                          اگر شما هم مانند من زیاد از سایت بورسی استفاده می‌کنید و اگر دوست دارید به شیوه‌ای بسیار تند و اختصاصی هر بار جستارهای مختلف سایت را جستجو کنید...
                          برای ساخت جستجوگر اختصاصی برای سایت بورسی (و یا هر سایت دیگری) تنها چند گام کوچک لازم است:





                          از این پس هر بار خواستید جستجو کنید کافی است در نوار جستجوی مرورگرتان نماد مورد نگرتان را بنویسید! همین.



                          «محمد حسین» هستم.
                          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                          نظر

                          • Mehdi1400
                            ستاره دار(19)
                            • Jul 2013
                            • 2938

                            #118
                            پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                            سلام محمد حسین گرانقدر

                            خیلی عالی بود
                            متشکر از دانش مفیدی که به اشتراک می‌گزاری

                            چه میشه کرد که بیاد صفحه آخر جستار؟

                            نظر

                            • mhjboursy
                              ستاره‌دار (۱۳)
                              • Jul 2013
                              • 18270

                              #119
                              پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                              در اصل توسط Mehdi1400 پست شده است View Post
                              سلام محمد حسین گرانقدر

                              خیلی عالی بود
                              متشکر از دانش مفیدی که به اشتراک می‌گزاری

                              چه میشه کرد که بیاد صفحه آخر جستار؟

                              ۰- سلام و عرض ادب. خوشحالم مفید واقع شد. دقیقا نمی‌دانم از کجا منظورتان است که می‌‌خواهید از آنجا به صفحه‌ی آخر منتقل شوید. ولی...
                              ۱- این کار خارج از سایت (گوگل، محیط معمول مرورگر) عملا ممکن نیست. (چون هر بار که ما دستور رفتن به آخرین صفحه را می‌دهیم سرور بورسی می‌گردد ببیند آخرین صفحه چند است. یعنی یک چیزی است که هر بار محاسبه می‌شود... یعنی نه تنها گوگل و فایرفاکس نمی‌دانند آخرین صفحه چند است بلکه حتی خود سرور هم نمی‌داند آخرین صفحه چند است! و باید هر بار که تغییری ایجاد می‌شود یا درخواستی می‌آید بنشیند این را محاسبه کند!)
                              (اجازه بدهید در چند نوشته پاسخ دهم وگرنه درهم برهم می‌شود...)
                              «محمد حسین» هستم.
                              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                              نظر

                              • mhjboursy
                                ستاره‌دار (۱۳)
                                • Jul 2013
                                • 18270

                                #120
                                پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                                ۲- علاوه بر این در خود سایت (انجمن vBulletin) دو راهکار ساده برای رفتن به آخرین صفحه یا رفتن به آخرین ارسال دیده نشده وجود دارد:
                                کافی است به یک جستار خاص برویم و آنجا یکی از این دو دکمه را بزنیم.

                                «محمد حسین» هستم.
                                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X