Tweet
پاسخ : دو کلام حرف حساب
-
در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی با هم ندارند نه ماندن کسی حادثه ست نه رفتنِ کسی فاجعه ! -
پاسخ : دو کلام حرف حساب
در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی با هم ندارند نه ماندن کسی حادثه ست نه رفتنِ کسی فاجعه !نظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی با هم ندارند نه ماندن کسی حادثه ست نه رفتنِ کسی فاجعه !نظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی با هم ندارند نه ماندن کسی حادثه ست نه رفتنِ کسی فاجعه !نظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی با هم ندارند نه ماندن کسی حادثه ست نه رفتنِ کسی فاجعه !نظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی با هم ندارند نه ماندن کسی حادثه ست نه رفتنِ کسی فاجعه !نظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
روزی ناصرالدین قاجار وهمرامانش رفتند به باغ دوشان تپه، نهال گل سرخ قشنگی جلوی عمارت، نظر شاه را جلب کرد، فوری کاغذ و قلم برداشت و شروع به نقاشی ان گل نمود. تمام که شد، انرا به درباریان نشان داد و پرسید چطور است؟مستوفی الممالک پاسخ داد "قربان خیلی خوب است". اقبال الدوله گفت "قربان حقیقتا عالی است" و اعتمادالسلطنه نیز عرض کرد "قربان نظیر ندارد" و بعد یکی دیگرگفت "این نقاشی حتی از خود گل هم طبیعی تر و زیباتر است" نوبت به ضیاالدوله که رسید گفت "حتی عطر و بوی نقاشی قبله عالم ازعطر و بوی خود گل، بیشتر و فرحناکتر است". همه حضار خندیدند.
بعد از انکه خلوت شد ،شاه به موسیو ریشار فرانسوی گفت: وضع امروز را دیدی؟من باید با این بی ناموسها مملکت را اداره کنم.
ص ۹۲۳ کتاب "چکیده های تاریخ".هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانتنظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
در واكنش به اظهاراتی درباره وظایف مجلس خبرگان رهبری
نامه علی مطهری به رئیسقوه قضائیه: در جمهوری اسلامی مقام غیرپاسخگو نداریم
علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی در نامهای به رئیس قوه قضائیه گفت: در جمهوری اسلامی مقام غیرپاسخگو نداریم و عظمت جمهوری اسلامی به همین است که ضمن این که یک حكومت دینی است، به سوی استبداد دینی نرفته است.
آفتاب :
سرویس سیاسی- اخیرا آیتالله صادق آملیلاریجانی، رئیس قوه قضائیه در جلسه مسئولان عالی قضایی با اشاره به اینكه «برخی افراد، آرزوها و توقعات غیرقانونی خود را که ربطی به قانون اساسی ندارد مطرح میکنند»، «نظارت مجلس خبرگان بر رهبری» را سخنی نادرست و غیرقانونی اعلام کرد و گفته بود: در قانون اساسی چیزی به نام نظارت بر رهبری نداریم.
به گزارش آفتاب، سخنان رئیس قوه قضائیه بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و برخی نیز به اظهارات وی انتقاد کردند. حالا نیز علی مطهری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه ضمن انتقاد از سخنان وی درباره عدم وظیفه مجلس خبرگان درباره نظارت بر رهبری، نوشته است: 'این سخن شما، هم خلاف سیره امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، هم خلاف حكم عقل و علم سیاست، هم خلاف سیره پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین و هم خلاف قانون اساسی و مذاكرات مجلس خبرگان قانون اساسی است و بهترین شاهد و مستمسک را به دست افرادی داد که همواره جمهوری اسلامی را به استبداد دینی متهم می کنند'.
براساس آنچه خبرگزاری ایرنا منتشر کرده، در این نامه آمده است:
'آیت الله صادق لاریجانی
رئیس محترم قوه قضائیه
با اهداء سلام، اخیراً مطلبی فرمودید که موجب تعجب بسیاری از سیاسیون و حقوقدانان و اسلام شناسان شد. فرموده اید: «در قانون اساسی چیزی به نام نظارت بر رهبری نداریم.» روشن است که کلمه «نظارت بر رهبری» در قانون اساسی نیامده است اما آیا محتوا و مدلول و مفهوم آن هم نیامده است؟ آیا باید جمود به لفظ داشته باشیم؟! '
در ادامه این نامه آمده است: 'این سخن شما، هم خلاف سیره امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، هم خلاف حكم عقل و علم سیاست، هم خلاف سیره پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین و هم خلاف قانون اساسی و مذاكرات مجلس خبرگان قانون اساسی است و بهترین شاهد و مستمسک را به دست افرادی داد که همواره جمهوری اسلامی را به استبداد دینی متهم می کنند'.
مطهری در ادامه آورده است: 'سخن شما یادآور ادعای کلیسای کاتولیک در قرون وسطی است که می گفت حاكم در مقابل مردم مسئولیتی ندارد و فقط در مقابل خدا مسئول است، اما مردم در مقابل حاكم مسئولیت دارند؛ چیزی که از نظر اسلام مردود است چنانكه علی علیه السلام فرمود همان مقدار که حاكم بر مردم حقوقی دارد، مردم نیز بر حاكم حقوقی دارند و اساسا حق همیشه دو طرفی است و اگر کسی باشد که بر مردم حقی دارد و مردم بر او حقی ندارند، او تنها خداست'.
این نماینده مجلس ادامه داده است: 'به نظر می رسد از فرط علاقه به پاسخگویی به سخن آیت الله هاشمی رفسنجانی مبنی بر ضرورت نظارت بر زیرمجموعه نهاد رهبری، عجله فرموده و پاسخی داده اید که شاید خودتان هم آن را چندان قبول ندارید. فرموده اید: «مطابق قانون اساسی تشخیص دارا بودن شرایط رهبری و یا فقدان این شرایط بر عهده خبرگان رهبری است و طبیعی است که مقوله تشخیص از نظارت جداست و این دو تلازمی با هم ندارند.»
به گفته مطهری در این نامه، 'اولا وظیفه خبرگان رهبری صرفا تشخیص دارا بودن یا فقدان شرایط رهبری در روز انتخاب رهبر نیست، بلكه طبق اصل یکصد و یازدهم قانون اساسی تشخیص بقای این شرایط در مدت رهبری هم هست. ثانیا تشخیص بقای شرایط، بدون نظارت بر عملكرد رهبری امكان پذیر نیست و برخلاف نظر جناب عالی این دو با هم تلازم دارند'.
وی ادامه داد: 'قیاسی فرموده اید که متأسفانه نادرست و قیاس مع الفارق است. گفته اید: «نظارت مجلس خبرگان بر رهبری مانند این است که بگوییم افراد در مقام تقلید از مراجع، چون باید شرایطی همچون اعلم بودن یا مجتهد مطلق بودن یا عدالت را در مرجع تقلید احراز کنند، پس بر وی نظارت دارند، سخنی که بطلان آن روشن است.»
اولا بطلان این سخن روشن نیست چون حتی در اینجا هم مقلد وظیفه دارد بقای عدالت مرجع تقلید را رصد کند و این امر مستلزم نظارت بر عملكرد اوست و اگر آن مرجع عدالت خود را از دست داد، مقلد باید به مرجع دیگری رجوع کند. ثانیا فرضا نظارت در اینجا صدق نكند، دلیل نمی شود که در موضوع وظایف خبرگان رهبری نیز صدق نكند زیرا این دو موضوع متفاوت اند، مقلد اختیار عزل مرجع را ندارد اما مجلس خبرگان رهبری اختیار و وظیفه عزل رهبر در صورت زایل شدن شرایط در او را دارد و این اختیار و وظیفه جز با نظارت بر عملكرد و رفتار رهبری تحقق نمی یابد. به عبارت دیگر موضوع مقلد و مرجع تقلید جنبه فردی دارد و موضوع خبرگان و رهبری جنبه اجتماعی و قیاس این دو با هم خطاست.
مطهری اضافه کرد: 'علاوه بر اینها مقام رهبری در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه امیركبیر به تاریخ 9 اسفند 1379 فرمودند: «هیچ کس فوق نظارت نیست. خود رهبری هم فوق نظارت نیست، چه برسد به دستگاه های مرتبط با رهبری. بنابراین همه باید نظارت شوند. نظارت بر کسانی که حكومت می کنند، چون حكومت به طور طبیعی به معنای تجمع قدرت و ثروت است یعنی اموال بیت المال و اقتدار اجتماعی و اقتدار سیاسی در دست بخشی از حكام است. برای این که امانت به خرج دهند و سوء استفاده نكنند و نفسشان طغیان نكند، یک کار لازم و واجب است و باید هم باشد.»
همچنین ایشان در خطبه های نماز عید فطر سال 1385 در ارتباط با انتخاب رهبر فرمودند: «کار مهم خبرگان در درجه اول همین انتخاب است و در درجه دوم نظارت بر وضع رهبر موجود و حاضر.»
در ادامه نامه آورده شده است : 'استاد شهید آیت الله مطهری در کتاب «پاسخهای استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب» می گویند: «معتقد بوده و هستم که هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار بگیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام.»
امام خمینی(ره) در فرمان تاسیس اداره امر به معروف و نهی از منكر به شورای انقلاب، می فرمایند: «حتی اگر خدای نخواسته رهبر انقلاب یا رئیس دولت مرتكب چیزی شد که موجب حد شرعی است، باید در مورد او اجرا شود.» (صحیفه امام، جلد 9، صفحه 213)'
در بخش پایانی این نامه آمده است: 'جناب عالی استحضار دارید که یکی از دلایل عصمت انبیاء این است که اگر پیامبر معصوم نباشد چون امر به معروف و نهی از منكر عمومیت دارد و شامل نبی هم می شود باید او را از منكر نهی کرد و در این صورت مردم از او پیروی نمی کنند و فایده بعثت منتفی می شود، پس نبی باید معصوم باشد. یعنی امر به معروف و نهی از منكر درباره پیامبران نیز باید انجام شود چه رسد به غیر آنها.
خلاصه این که ما در جمهوری اسلامی مقام غیرپاسخگو نداریم و عظمت جمهوری اسلامی به همین است که ضمن این که یک حكومت دینی است، دچار انحرافات حكومتهای دینی در گذشته اروپا نشده و به سوی استبداد دینی نرفته است زیرا قانون اساسی این نظام و از آن بالاتر اسلام این راه را بسته است. 'هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانتنظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
مادرم امروز میگوید , دیگر نفس هم نمیتوان کشید
بهش میگویم , حالا شما که هر طور بوده عمرت را کرده ایی , ....نسل فعلی و آینده ایرانی ها دیدن دارد...با صدها نارسایی فیزیولوژی و روانی و اجتماعی ..
البته این مردم تا زمانی که آقا امام زمان را دارند آسیبی به ایشان نخواهد رسید ;)هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانتنظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
(تصاویر) ۲۰دقیقه جان دادن در ۲۰قدمی بیمارستان
.
.
نظر کاربران هم جالب است , ...
به نظر من هر شخص ایرانی آنجا بود همینطور رفتار میکرد , مخصوصا آنهایی که نظر گذاشته اند وجدان و انسانیت و شرافت مرده است :)هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانتنظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
فرازهایی از سخنان مرحوم آيت الله طالقانی -اولین امام جمعه تهران- در اولین نماز جمعه ی بعداز انقلاب ٢٠ اسفند ١٣۵٧، دانشگاه تهران:
"حتی برای زنهای مسلمان هم در حجاب اجباری نيست،
چه برسد به اقليتهای مذهبی.
ما نمی گوييم زنها به ادارات نروند و هيچ کس هم نمیگويد.
زنان، عضو فعال اجتماع ما هستند. اسلام و قرآن و مراجع دين، میخواهند شخصيت زن حفظ شود. هيچ اجباری هم در کار نيست. مگر در دهات ما، از صدر اسلام تا کنون، زنان ما چگونه زندگی میکردند؟ مگر چادر میپوشيدند؟
کی در اين راهپيمايیها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب يا بیحجاب بيايند؟
نه در زمان پيامبر، نه ائمه ی معصومين، چيزی به نام
حجاب اجباری نبوده، اين يك حكم من در آوردی است، كه نه تنها عفاف و پاكی را در جامعه رواج نخواهد داد، بلكه موجب گسترش فساد و فحشا در كل جامعه خواهد شد.
در اصل دين، اكراه و اجبار نيست، چه برسد به فروع آن،
دين سرنيزه ای، به قلب كسی راه نخواهد داشت.
می ترسم روزی برسد كه غارت بيت المال و فقر و فلاكت، عادی شود و موضوع حساس جامعه، بشود دو تار موی زن،
كه زير روسری است، يا بيرون آن...
"روزنامه اطلاعات ٢١ اسفند ١٣۵٧"هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانتنظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
دو کلام حرف حساب شبکه 4
هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانتنظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی با هم ندارند نه ماندن کسی حادثه ست نه رفتنِ کسی فاجعه !نظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی با هم ندارند نه ماندن کسی حادثه ست نه رفتنِ کسی فاجعه !نظر
-
پاسخ : دو کلام حرف حساب
مثنوی هفتاد "من" مولوی:
مَن(۱) اگر با مَن(٢) نباشم میشَوَم تنهاترین
کیست با مَن(٣) گر شَوَم مَن(۴) باشد از مَن(۵) ماترین
مَن(۶) نمیدانم کیاَم مَن(٧) لیک یک مَن(٨) در مَن(٩) است
آن که تکلیف مَنَ(١۰) اَش با مَن(١١) مَنِ(١٢) مَن(١٣) روشن است
مَن(١۴) اگر از مَن(١۵) بپرسم ای مَن(١۶) ای همزاد مَن(١٧)
ای مَنِ(١٨) غمگین مَن(١٩) در لحظههای شاد مَن(٢۰)
هرچه از مَن(٢١) یا مَنِ(٢٢) مَن(٢٣) در مَنِ(٢۴) مَن(٢۵) دیدهای
مثل مَن(٢۶) وقتی که با مَن(٢٧) میشوی، خندیدهای
هیچ کس با مَن(٢٨) چنان مَن(٢٩) مردم آزاری نکرد
این مَنِ(٣۰) مَن(٣١) هم نشست و مثل مَن(٣٢) کاری نکرد
ای مَنِ(٣٣) با مَن(٣۴) که بی مَن(٣۵) مَن(٣۶) تر از مَن(٣٧) میشوی
هرچه هم مَن(٣٨) مَن(٣٩)کنی، حاشا شوی چون مَن(۴۰) قوی
مَن(۴١) مَنِ(۴٢) مَن(۴٣) مَن(۴۴) مَنِ(۴۵) بیرنگ و بیتأثیر نیست
هیچ کس با مَن(۴۶) مَنِ(۴۷) مَن(۴۸) مثل مَن(۴۹) درگیر نیست
کیست این مَن(۵۰)؟ این مَنِ(۵۱) با مَن(۵۲) زِ مَن(۵۳) بیگانهتر
این مَنِ(۵۴) مَن(۵۵) مَن(۵۶) کُنِ از مَن(۵۷) کمی دیوانهتر ؟
زیر بارانِ مَن(۵۸) از مَن(۵۹) پُر شدن دشوار نیست
ورنه مَن(۶۰) مَن (۶۱) کردنِ مَن(۶۲) از مَنِ(۶۳) مَن(۶۴) عار نیست
راستی . . . این قدر مَن(۶۵) را از کجا آوردهام !!؟
بعد هر مَن(۶۶) بار دیگر مَن(۶۷) چرا آوردهام !!؟
در دهانِ مَن(۶۸) نمیدانم چه شد، افتاد مَن(۶۹)
مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من(۷۰) . . . !!
--------------------------------------------------
هرحرف و سخن ، پند و اندرز گونه ، ارزشمند و سودمندی که حق و حقیقت ، راست و درست ، روشنگر و راهنما ، انرژی بخش و امید دهنده ، باشد .
همانند گوهری گرانبها و شمعی روشن است ، که میتواند هزاران شمع خاموش را ، بدون اینکه ذره ای از نور و ارزشش کاسته شود ، روشن و یاری و متعالی نمایدنظر
نظر