سینــــــما

[بابک 52]

شام ایرانی با حضور خانم های بازیگر توقیف شد

وزارت ارشاد چهار قسمت دوم مجموعه "شام ایرانی" با حضور خانم های بازیگر را توقیف کرده است.
بیژن بیرنگ کارگردان این مجموعه گفت وزارت ارشاد برای چهار قسمت دوم این مجموعه، که به خانمهای بازیگر اختصاص داشته، مجوز توزیع، صادر نکرده است.
به گزارش خبرگزاری مهر آقای بیرنگ برنامهساز و کارگردان مجموعه "شام ایرانی" که چهار قسمت اول آن پیشتر در شبکه نمایش خانگی ایران توزیع شده، گفت که به این ترتیب سرنوشت این مجموعه در "هاله ای از ابهام" قرار دارد.
مهدی پاکدل، سروش صحت، اشکان خطیبی و رامبد جوان در قسمت های نخست این مجموعه ایفای نقش کرده اند. سری جدید این مجموعه که وزارت ارشاد مجوز توزیع آن را صادر نکرده به خانم های بازیگر اختصاص دارد. بهاره رهنما، سحر زکریا، شقایق دهقان و لادن طباطبایی در این قسمت ها بازی می کنند.
آقای بیرنگ ضمن اعلام این موضوع که "ادامه تولید این مجموعه در حالت تعلیق قرار گرفته است" گفت که مسئولان در توضیح دلیل عدم صدور مجوز توزیع برای این مجموعه گفته اند که "فعلا برای ادامه تولید آن دست نگه دارید."
مجموعه شام ایرانی نام مجموعهای تلویزیونی برای عرضه در شبکه نمایش خانگی ایران است که به نوعی از ایده مجموعه تلویزیونی Come Dine with Me در بریتانیا الهام گرفته است.
این مجموعه به شکلهای مشابه با اسامی مختلف در بسیاری از کشورهای دنیا ساخته و پخش می شود.
قسمت اول شام ایرانی که به میزبانی اشکان خطیبی اختصاص داشت ۱۱ بهمن ۹۰ منتشر شد.
خانه سبز که یکی از پربیننده ترین مجموعه های تلویزیونی ایران محسوب می شود، اثر مشترک بیژن بیرنگ و مسعود رسام است.

[آمن خادمی]

«رابرت دنیرو» دکترا گرفت

«رابرت دنیرو»، بازیگر سرشناس و اسکاری هالیوود دکترای افتخاری هنرهای زیبا را از دانشگاه «بیتز» دریافت کرد.

به گزارش ایسنا، «رابرت دنیرو» در جمع 463 فارغالتحصیل دانشگاه بیتز و بیش از پنجهزار تماشاچی در پردیس دانشکدهی هنرهای آزاد «بیتز»، بارها حضار را به خنده واداشت و گفت با وجود نداشتن تحصیلات آکادمیک، بسیار موفق بوده است.

10-316.jpg

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، رابرت دنیرو که برای ادامهی حرفه بازیگری دبیرستان را رها کرد، یکی از سه میهمان ویژهای بود که در دانشگاه «بیتز» دکترای افتخاری کسب کرد.

دنیرو در اینباره گفت: از بسیاری جهات ترک مدرسه به سود من بود. چرا که به جای پرداخت شهریهی تحصیل در طول چهار سال توانستم 6000 دلار پسانداز کنم. اما کمی احساس حماقت میکنم، چون اگر برای نرفتن به کالج تا الان صبر کرده بودم، میتوانستم 250 هزار دلار دیگر نیز پسانداز کنم، اما در نهایت همهچیز به سود من شد. چون پول پسانداز کردم و مدرک گرفتم.

[آمن خادمی]

آخرین وضعیت رضا داوود نژاد+نگرانی برای خانواده اهدا کننده عضو

رضا داودنژاد بازیگر سینمای ایران در پی پیوند کبد همچنان در بیمارستان «نمازی» شیراز بستری است.

رضا داودنژاد بازیگر سینمای ایران در پی پیوند کبد همچنان در بیمارستان «نمازی» شیراز بستری است. علیرضا داودنژاد با تایید این خبر گفت: دکترها میگویند وضعیت جسمانی رضا خوب است و اگر مراقبتهای پس از عمل به خوبی انجام شود، جای هیچ نگرانی نیست.


این کارگردان سینمای ایران در ادامه از وضعیت خانواده ی زنده یاد کاکاوند که کبدش به رضا داودنژاد پیوند خورده است، اظهار نگرانی کرد و گفت: این خانواده با وجود اینکه سرپرستشان آقای کاکاوند به سه، چهار نفر پس از مرگش، حیات و زندگی بخشیده است اما از لحاظ بیمه ی تامین اجتماعی هم اکنون وضعیت مناسبی ندارند.


داودنژاد توضیح داد: به دلیل اینکه چند ماه در پرداخت هزینه ی بیمه شان تاخیر داشتند، الان از بیمه محروم شده اند. این درحالی است که پدر این خانواده پس از مرگش به چند نفر زندگی بخشیده است، امیدوارم با توجه به این اقدام مثبت این خانواده، سازمان تامین اجتماعی و نهادهای بیمه کشور برای وضعیت بیمه شان تجدیدنظری بکند.

[آمن خادمی]

*نوشته ای جالب از پگاه آهنگرانی*

يك داستان بی پايان؛ لطفا سناريست را عوض كنيد
...
ـ خانه سینما دوباره باز شد.
ـ خانه سینما دوباره بسته شد.
ـ نه هنوز یه کم لای درش بازه.
ـ بسته نشده، معلق شده.
ـ معلق شده یعنی اینکه ممکنه دوباره باز بشه.
ـ نه خیر به طور دایم بسته شده.

فکر نمیکنید دری رو که اینقدر باز و بستش بکنیم، لولاهاش خراب میشه؟

اصولاً چه علاقه زیادی به تعلیق و تعطیل و توقف در فضای هنری وجود داره؟ خوب حتما از تحرک و تشکل و تأمل بهتره، حداقل ضررش کمتره.
کسانی که خانه سینما را تعطیل یا تعلیق یا متوقف کردند بیشترشان دستاندرکار سینما و کارشناس و فیلمساز و تهیه کننده و فیلمنامه نویس و خلاصه دست به قلم اند و حداقل به لحاظ آماری یک فیلمی، فیلمنامه ای، چیزی ... در پرونده دارند (بد و خوبش با آقای فراستی) و با اصول درام آشنایند و شروع و پایان و اوج و فرود و گرهگشایی را هم خوب می شناسند و می دانند که: داستان که شروع میشود اوضاع معمولا پایدار است ولی قهرمان سر راهش به مانع بر میخورد و مانع هم تا میتواند ممانعت میکند که اوضاع را ناپایدار کند، قهرمان هم هی تقلا میکند تا مانع را از سر راه بر دارد ولی خوب زورش نمیرسد، چون زور مانع خیلی زیاد است و دستش باز و پشتش هم گرم است و میتواند وقتی با زبان خوش کارش پیش نمیرود بدهد در خانه طرف را گل بگیرند تا حساب کار دستش بیاید.

تا اینجا اوضاع کاملا ناامید کننده است ولی ما میدانیم باید راه هایی باشد که کمی امیدوارمان کند، وگرنه از خیر داستان میگذریم و میرویم پی کارمان. قهرمان داستان که میبیند دستش به جایی بند نیست و پیشنهادی را رد کرده که اصولاً نمیشده رد کرد و برایش گران تمام شده به قانون پناه میبرد و دادخواهی می کند، قانون هم بعد از یک بررسی طولانی و پر تعلیق، گره گشایی میکند و بر خلاف انتظار این بار حق را به حقدار می دهد و در خانه دوباره باز می شود و وضعیت به حالت پایدار اولیه باز میگردد. داستان رو به پایان است آن هم از نوع خوشش و البته توجه داریم که زمان هم میگوید که به پرده آخر رسیدهایم ولی یکهو مانع دوباره میپرد وسط که نخیر قبول نیست قانون بیخود کرده و در خانه باید به کل بسته شود و اصلاً من این دفعه درها را که میبندم هیچ، میدم بکوبنش به جاش یه چیز دیگه میسازم و البته الآن درست نمیدونم که اون چیزی که میسازم چیه ولی حتماً خیلی بهتره. حالا همه سر و صداشون در میآد که آقا نکن این کار رو، داستان داره تموم میشه این خیلی ساختارشکنانه است. میگه نه، من اصلاً از این ساختار خوشم نمی آد، پایانهای اینجوری هم دوست ندارم، اصلاً از خونه «حیاتدار» خوشم نمیآد. میگن بابا ناامیدکننده استها.
میگه به جاش غافلگیر کننده است. میگن آخه قانونی نیست. میگه من خودم یه قانونی پیدا می کنم که علاوه بر اینکه بشه درشو بست یه فصل کتک هم برای صاحبخانه توش تعبیه شده باشه حتی برآورد سیاهی لشگر هم کردیم، میبینی خیلی هم اکشندار میشه.

خلاصه هر چی میگن به خرج مانع نمیره و بر خلاف همه قواعد فیلمنامه نویسی عمل میکنه . اینطور که پیداست دوستان مانع یا خیلی از قهرمان داستان بدشون می آد که اصول داستان گویی را فراموش کرده اند، یا اصلاً از اول هم خیلی اهل اصول و قاعده و قانون نبودهاند و متوجه نشدهاند که این ساختار به درد سریال میخورد نه سینما و ساختار تلویزیونی برای سینما اصلاً بفروش نیست حتی با کمکهای دولتی.

خلاصه از ما گفتن یا سناریست را عوض کنید یا بروید سراغ یک قصه دیگر.

[آمن خادمی]

پوشش لیلا حاتمی یکی از ده لباس برتر کن 2012 شد

لباس لیلا حاتمی از سوی یکی از مهم ترین مراکز لباس و مد دنیا به عنوان یکی از ده لباس برتر مراسم فرش قرمز اختتامیه کن انتخاب شد.

لباس لیلا حاتمی که روزهای اخیر در محافل بین المللی و از جمله در فستیوال کن نامش مطرح و بسیار مورد توجه رسانه های دنیا بود، از سوی یکی از مهم ترین مراکز لباس و مد دنیا به عنوان یکی از ده لباس برتر مراسم فرش قرمز اختتامیه کن انتخاب شد.

به نوشته وب سایت مرکز ورلدفشن ترندز در حالی که صدها بازیگر مرد و زن مشهور در این مراسم حضور داشتند، ده نفر بیش از سایرین درخشیدند.

در لیستی که این موسسه منتشر کرده، نام شریل کول، پاس وگا، نیکول کیدمن، چن تینگ جیا، کامیلا آلوز، دایانا کروگر، اوا لانگریا، لیلا حاتمی، فریدا پینتو و کریسچن استورات دیده می شود.

[behnam]

میترا حجار، رامبد جوان و همسرش در یک اکران خصوصی



فیلم سینمایی «نارنجی پوش» داریوش مهرجویی با حضور هنرمندان سینما و تلویزیون به نفع کودکان نیازمند در تالار ایوان شمس روی پرده رفت.این نمایش خصوصی با هدف حمایت از دانش آموزان با استعداد نیازمند تحت حمایت بنیاد کودک برگزار شد و عواید حاصل از این اکران به این دانش آموزان اهدا میشود.

[آمن خادمی]

چرا امین تارخ می ترسد دستش را زیر بالش ببرد؟

- برنامه"گپ" در شبکه آی فیلم، پنجشنبه شب به گفت وگو با امین تارخ اختصاص داشت.

این بازیگر مشهور سینما و تلویزیون کشورمان که در بخشی از برنامه "گپ" به زندگی دوران کودکی خود اشاره می کرداظهار داشت:

چون پدرم نظامی بود، وقتی که دانش آموز کلاس اول ابتدایی بودم به شهرستان خاش مهاجرت کردیم.در آن دوران شهر خاش فقط یک خیابان داشت که نیمه اسفالت بود و امکانات شهری آن بسیار کم بود.

تارخ افزود: خانه ما در خاش یک باغ بود که بدلیل کمبود آب، کاملا خشکیده بود و مشکل بزرگ این بود که خانه پر بود از مار و عقرب و رتیل. پدر و دو برادر بزرگترم، یکی از وظایفشان این بود که اطراف خانه را جست وجو کنند و این حیوانات را ازبین ببرند یا فراری دهند.

امین تارخ گفت: معمولا یکی از گفت وگوهایی که در خانه توسط پدر و برادرهایم به وجود می آمد، صحبت در باره تعداد عقرب و رتیل هایی بود که کشته بودند یا مارهایی که فراری داده بودند.

این بازیگر سینمای ایران اظهار داشت: به خاطر یک خاطره، من هنوز هم می ترسم دستم را زیر بالشم ببرم، چون در دوران زندگی در خاش، یک بار دستم را زیر بالشم بردم و احساس کردم چیزی زیر بالشم حرکت می کند. وقتی نگاه کردم یک عقرب سیاه بزرگ بود که در آن منطقه به عقرب جراره معروف یود.

تارخ ادامه داد: بدلیل اعتراضاتی که به پدرمان کردیم پس از مدتی از خاش به زابل منتقل شدیم، اما تفاوتی که به وجود آمد این بود که در محل جدید، علاوه بر حیوانات قدیم، حشره ای به نام کک هم وجود داشت! این حیوان بدلیل اینکه به هنگام راه رفتن می پرد، در بسیاری از مواقع داخل استکان چای می افتاد و ما مجبور بودیم تا خنک شدن چای دست مان را روی استکان بگذاریم تا از ورود احتمالی این حشره جلوگیری کنیم.

[آمن خادمی]

ماجرای بازیگر شدن ترانه علیدوستی از زبان امین تارخ

بازیگر فیلم سینمایی «مادر» در ادامه گفت: «من این جمله را زیاد شنیدم که آقای تارخ نورچشمیهایش را به پروژهها معرفی میکند در حالی که این درست نیست. مثال واضح آن بازیگر شدن ترانه علیدوستی است.»

تارخ ادامه داد: از پروژه «من ترانه پانزده سال دارم» با من تماس گرفتند و گفتند «ما دختری میخواهیم با ظاهر ظریف و معصوم که اگر باردار شد یه کم عجیب به نظر برسد». گفتم «این مشخصات مخصوص یک نفر است به نام ترانه علیدوستی که به نظر من حقیقتا بسیار مستعد است، اما چون زیر 17 سال است برای این نقش باید با پدرش صحبت کنید.» در نهایت ترانه علیدوستی از میان 700 دختر که برای این نقش تست داده بودند انتخاب شد. بعد از اینکه آن فیلم را بازی کرد آمد و کلاسهای بازیگری را ادامه داد. ترانه همیشه میگوید: «بعد از این فیلم بازیگری را جدی شروع کردم». حقیقتا او از تمام لحظات زندگیاش به نحو احسن استفاده کرد.»

[ماهور]

بازیگری که کارگردان میشود

رضا رویگری بازیگر سینما و تلویزیون ایران درباره اولین ساخته بلند خود گفت: «تلاش میکنم فیلمنامهای به نام «اقبال» را ظرف یک ماه آینده جلوی دوربین ببرم. احتمالاً نام فیلم تغییر خواهد کرد.»

[بابک 52]

آن رادرفورد، هنرپیشه "برباد رفته" درگذشت

آن رادرفورد (Ann Rutherford) که در فیلم "بر باد رفته" نقش کارین، خواهر کوچکتر اسکارلت اوهارا را بر عهده داشت شامگاه دوشنبه (۱۱ ژوئن/۲۲ خرداد) در سن ۹۴ سالگی بر اثر بیماری در خانه خود در بورلی هیلز (Beverly Hills) آمریکا درگذشت.
به گزارش روز سهشنبه (۱۲ ژوئن) خبرگزاری فرانسه، یکی از نزدیکان وی به لوس آنجلس تایمز گفته است که رادرفورد سالها از بیماری قلبی در رنج بود.
آن رادرفورد (کارین اوهارا) که در سال ۱۹۳۹ در این فیلم کلاسیک نقش اندکی ایفا کرد از جمله نقشآفرینان این فیلم بود که تا کنون زنده مانده بود.
رادرفورد دو بار ازدواج کرد. از او یک دختر و دو نوه پسر بر جای مانده است.

[ماهور]

فیلم حامد بهداد پس از چهار سال اکران میشود

بانی فیلم نوشت:

فیلم سینمایی «کیمیا و خاک» به کارگردانی عباس رافعی هفته آینده اکران میشود.


توافقات اولیه برای اکران این فیلم در گروه عصرجدید انجام شده و قرار است از صبح چهارشنبه هفته آینده روی پرده برود.

[آمن خادمی]

هزینه ساخت "قلاده های طلا" چقدر بود؟

طالبی گفت:«مؤسسه روایت فتح در ساخت این فیلم از ما حمایت کرد و مؤسسه رسانههای تصویری نیز 33 درصد رایت فیلم را خرید و نزدیک به 2 میلیارد خرج ساخت «قلادههای طلا» شد که اگر دوستان دیگر چنین جراتی دارند بیانید و هزینههایشان را شفاف اعلام کنند.»

[آمن خادمی]

آمار فروش اولین فیلم عطاران در سه روز نخست اکران

فیلم سینمایی «خوابم میآد» ساخته رضا عطاران پس از گذشت ۳ روز در سینماهای تهران ۱۳۷ میلیون تومان فروخت.

[آمن خادمی]

پخش سریال محبوب پس از 16 سال

سریال «خانه سبز» به کارگردانی زندهیاد مسعود رسام دوباره از شبکه دو سیما پخش میشود.

به گزارش فارس، این سریال محصول سال 1375 را مرحوم مسعود رسام و بیژن بیرنگ تهیه و کارگردانی کردهاند و نویسندگی این سریال را بیژن بیرنگ بر عهده داشته است.


«خانه سبز» درباره خانواه صباحی است که در یک ساختمان زندگی میکنند و در هر قسمت با موضوعات مختلفی دست به گریبان میشوند.


در این سریال مرحوم خسرو شکیبایی، مهرانه مهین ترابی، داریوش اسدزاده، رامبد جوان، آتنه فقیه نصیری، اکرم محمدی و مرحومه حمیده خیره آبادی نقشآفرینی میکنند.

[آمن خادمی]

نظر رضا کیانیان درباره مرگ در 99سالگی

« قدیمها فکر میکردم یک آدم 30 ساله دیگر پیر است. وقتی 30 ساله شدم فکر میکردم 40 سالگی زیاد است. در 50 سالگی تصورم این بود که 70 سالگی دیگر پیری است اما حالا که 61 ساله شدهام، فکر میکنم اگر 99 سالگی هم بمیرم، جوانمرگ شدهام!»

« قدیمها فکر میکردم یک آدم 30 ساله دیگر پیر است. وقتی 30 ساله شدم فکر میکردم 40 سالگی زیاد است. در 50 سالگی تصورم این بود که 70 سالگی دیگر پیری است اما حالا که 61 ساله شدهام، فکر میکنم اگر 99 سالگی هم بمیرم، جوانمرگ شدهام!» اینها جملات رضا کیانیان است در گفتوگویی با ایسنا، همزمان با ـ 29 خرداد ماه ـ سالروز تولد 61 سالگیاش.


وقتی میگویم «انشاءالله 120 سال زندگی کنید» جواب میدهد: « حوصله 120 سال زندگی را ندارم، همیشه برایم دعا کنید تا وقتی سلامت هستم و با آبرو، زنده بمانم.»