سینــــــما

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • کریس گاردنر
    ستاره‌دار (۱۰)
    • Jan 2013
    • 2904

    #766
    پاسخ : سینــــــما

    در اصل توسط کیمیاگر پست شده است View Post
    سلام. اتفاقا دیشب دیدم این فیلم رو. راسل کرو چقدر تغییر کرده... حالا نمیدونم برای این فیلم اینطور شده بود یا کلا بدنش افت کرده اینطور...
    knives out هم که اشاره کردید فیلم خیلی قشنگ و مرموزیه.

    من قویا به دوستانی که اهل اندیشیدن در لایه های پنهان فیلمها هستند، فیلم Platform 2019 رو پیشنهاد میکنم. موضوع فیلم یک زندان عمودی است که در هر طبقه دو نفر هستند و غذا از طبقه های بالا به طبقه های پایین روی یک میزی حرکت میکنه. افراد هر ماه به صورت رندوم در یک طبقه میافتند. ممکنه یکی که قبلا در طبقات بالا بوده ماه بعدی بیافته در طبقات پایین و خیلی موارد دیگه که گفتنش اسپویل میکنه فیلم رو ... خیلی نکات روانشناختی و جامعه شناختی جالبی میشه از فیلم برداشت کرد.
    البته ناگفته نماند صحنه های خشن و گاهی چندش آور دارد این فیلم.

    El hoyo (2019) - IMDb
    سلام جناب کیمیاگر...
    فیلم Platform 2019 را دیشب نگاه کردم...البته دوبله شده....فیلم عمیقی بود...البته صحنه های چندش آوری هم داشت....فیلم گویای وضعیت کنونی جامعه هست...فکر کنم یکبار دیگر بایست ببینم...تا بیشتر متوجه بشوم....
    آنجایی که جوان خواست با طبقه پایین حرف بزند...پیرمرد گفت اونا پایین تر از تو هستند...و بالایی ها بالاتر از تو...
    جوان حاضر نمی شد پس مانده غذا را بخوره...در نهایت حاضر شد گوشت انسان هم بخوره...
    آدم نمی تونه تصور کنه....در جایگاهی که آنها قرار گرفته اند....قرار بگیره..حاضر میشه چنین کارهایی را بکنه یا نه؟!...
    از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی می‌شوند که، خدایی کردن نمی‌دانند!
    وَ شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!

    نظر

    • کیمیاگر
      عضو عادی
      • Apr 2011
      • 298

      #767
      پاسخ : سینــــــما

      در اصل توسط کریس گاردنر پست شده است View Post
      سلام جناب کیمیاگر...
      فیلم Platform 2019 را دیشب نگاه کردم...البته دوبله شده....فیلم عمیقی بود...البته صحنه های چندش آوری هم داشت....فیلم گویای وضعیت کنونی جامعه هست...فکر کنم یکبار دیگر بایست ببینم...تا بیشتر متوجه بشوم....
      آنجایی که جوان خواست با طبقه پایین حرف بزند...پیرمرد گفت اونا پایین تر از تو هستند...و بالایی ها بالاتر از تو...
      جوان حاضر نمی شد پس مانده غذا را بخوره...در نهایت حاضر شد گوشت انسان هم بخوره...
      آدم نمی تونه تصور کنه....در جایگاهی که آنها قرار گرفته اند....قرار بگیره..حاضر میشه چنین کارهایی را بکنه یا نه؟!...
      سلام جناب کریس گرامی...

      دقیقا... فیلم پرمفهومی است و حال و روز جوامع . چه غربی چه شرقی و چه کشور خودمان متاسفانه.
      انسانها در شرایط سخت، کلا طرز فکرشان عوض میشود. ایدئولوژی ها تغییر میکنند. جهان بینی ها تغییر میکنند. این حالت معروفه به حس survive . که یکی از اولیه ترین حس های هر انسانی هست. یه چیزی در مایه های تنظیمات کارخانه! یعنی انسان همه آمال و ایده آلهایش رو ول میکنه و فقط براش زنده ماندن (تلاش برای حفظ بقاء) مهمه.
      جالبه که این حس غریزیه. و ناخودآگاه فرمان ذهن رو به دست میگیره. هرچقدر هم که کسی جانش براش مهم نباشه، اما سخت میشه برخلافش عمل کرد. مثل اون جوان که خیلی سعی داشت با این حس ذاتی بجنگد.
      خیلی قدرت میخواد بودن در چنین شرایطی و انسان خوب و با وجدان ماندن!

      فیلم جا برای فکر کردن زیاد داره. من خوشم میاد از این قبیل فیلمهایی که ذهن آدم رو به چالش میکشه و سوال ایجاد میکنه.
      منم منتظرم دوباره آمادگی ذهنی اش رو پیدا کنم و دوباره ببینمش.
      اون دختر برای من هنوز سواله که نماد چی میتونست باشه... شاید نماد معصومیت گم شده، یا نماد اصالت انسانیت...

      نظر

      • کریس گاردنر
        ستاره‌دار (۱۰)
        • Jan 2013
        • 2904

        #768
        پاسخ : سینــــــما

        در اصل توسط کیمیاگر پست شده است View Post
        سلام جناب کریس گرامی...

        دقیقا... فیلم پرمفهومی است و حال و روز جوامع . چه غربی چه شرقی و چه کشور خودمان متاسفانه.
        انسانها در شرایط سخت، کلا طرز فکرشان عوض میشود. ایدئولوژی ها تغییر میکنند. جهان بینی ها تغییر میکنند. این حالت معروفه به حس survive . که یکی از اولیه ترین حس های هر انسانی هست. یه چیزی در مایه های تنظیمات کارخانه! یعنی انسان همه آمال و ایده آلهایش رو ول میکنه و فقط براش زنده ماندن (تلاش برای حفظ بقاء) مهمه.
        جالبه که این حس غریزیه. و ناخودآگاه فرمان ذهن رو به دست میگیره. هرچقدر هم که کسی جانش براش مهم نباشه، اما سخت میشه برخلافش عمل کرد. مثل اون جوان که خیلی سعی داشت با این حس ذاتی بجنگد.
        خیلی قدرت میخواد بودن در چنین شرایطی و انسان خوب و با وجدان ماندن!

        فیلم جا برای فکر کردن زیاد داره. من خوشم میاد از این قبیل فیلمهایی که ذهن آدم رو به چالش میکشه و سوال ایجاد میکنه.
        منم منتظرم دوباره آمادگی ذهنی اش رو پیدا کنم و دوباره ببینمش.
        اون دختر برای من هنوز سواله که نماد چی میتونست باشه... شاید نماد معصومیت گم شده، یا نماد اصالت انسانیت...
        ممنون از توضیحات تان..
        اتفاقا برای بنده هم سواله:دختر کوچولو در آخرین طبقه چطوری دوام آورده بود...نشانی از خستگی و گرسنگی در چهره اش نمایان نبود بر خلاف آدم بزرگهای فیلم.....دوم اینکه آخرین طبقه چرا 333 بود؟!...آیا این عدد نشانه خاصی داره؟!....
        سوال دیگری که به ذهنم رسید:..اون خانمی که سگ داشت...خیلی تلاش کرد تا به بقیه بفهماند...در خوردن به فکر طبقات پایینی هم باشند....چرا بیچاره گیر دو تا وحشی افتاد که کشتندش؟!...سرنوشت چقدر بی رحم هست....
        به نظر شما خوب بودن یا بد بودن تغییری در سرنوشت آخر انشان ها داره؟.....قابل تغییر هست با توجه به نیات و عملکرد انسانها؟..
        از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی می‌شوند که، خدایی کردن نمی‌دانند!
        وَ شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!

        نظر

        • کاوه.
          عضو جدید
          • Apr 2011
          • 14

          #769
          پاسخ : سینــــــما

          در اصل توسط کیمیاگر پست شده است View Post
          شب بخیر
          کسی از دوستان میتونه بدون گوگل کردن حدس بزنه این تصویر متعلق به کدوم بازیگر معروفه؟




          راستش این فیلم رو چند وقت پیش میدیدم، با اینکه اسم این بازیگر توی لیست بازیگرانش بود، و جزو بازیگرانی هم هست که من تابحال اکثر کارهاش رو دیده ام و بازی اش رو دوست دارم، اما با شروع فیلم داشتم دنبالش میگشتم، کم کم از روی صداش تشخیصش دادم و البته هنوزم باورم نمیشد که همین ایشان باشه. دوباره فیلم رو نگه داشتم، توی نت دوباره به اسم، ایمیج ها رو سرچ کردم تا بلکه یه کم بتونم قبول کنم. باز هم وقتی دوباره برگشتم سر فیلم خیلی سخت بود قبول کردنش!!

          یکی از بهترین گریم های سینما است به نظر من. فکر کنم جایزه اسکار هم گرفت به خاطر گریم.
          Charlize Theron

          سلام و عرض ادب
          وامگیری و گرته برداری میکنم از کلام خود کیمیاگر عزیز در تاپیک دوست داشتنی " لحظاتی با هنر هفتم....." در بورکس که در مورد فیلم های خوب یه توصیف جالب و دلنشین داشت که .....با تماشای فلان فیلم حال خوبی به آدم دست میده.....
          حال حکایت خود ایشون هست، هر جا کیمیاگر حضور داشته باشه.......یه حس خوبی به آدم دست میده.....
          آنچنان حس خوب و حال خوب که 10 سال پیش با دعوت علیرضا جمالی بیانگذار سایت بورسی ثبت نام کردم. این اولین پست و اولین نوشته من است.
          کیمیاگر عزیر خوشحالم از حضور شما.

          نظر

          • کاوه.
            عضو جدید
            • Apr 2011
            • 14

            #770
            پاسخ : سینــــــما

            برای خالی نبودن عریضه و صحبت و پیشنهاد برای دیدن فیلم....
            نمیدونم شاید مشکل از جانب بنده است که هنوز بهترین فیلم های انتخابی من ، فیلم های کلاسیک است. دوران طلایی هالیوود.
            برای علاقمندان سینما این چند فیلم را پیشنهاد میکنم.

            1950 - All About Eve
            Witness for the Prosecution - 1957
            His Girl Friday - 1940
            The Shop Around the Corner - 1940

            جناب کیمیاگر ، حتماً و به یقین فیلم 1950 - All About Eve را تماشا کردید. نظر شما در مورد این فیلم چیست؟ برای من یک شاهکار به تمام معنا است، آنهم در سال 1950 که حتی در خیلی موارد چند گام از فیلم های امروز جلوتر است.

            نظر

            • کیمیاگر
              عضو عادی
              • Apr 2011
              • 298

              #771
              پاسخ : سینــــــما

              در اصل توسط کاوه. پست شده است View Post
              Charlize Theron

              سلام و عرض ادب
              وامگیری و گرته برداری میکنم از کلام خود کیمیاگر عزیز در تاپیک دوست داشتنی " لحظاتی با هنر هفتم....." در بورکس که در مورد فیلم های خوب یه توصیف جالب و دلنشین داشت که .....با تماشای فلان فیلم حال خوبی به آدم دست میده.....
              حال حکایت خود ایشون هست، هر جا کیمیاگر حضور داشته باشه.......یه حس خوبی به آدم دست میده.....
              آنچنان حس خوب و حال خوب که 10 سال پیش با دعوت علیرضا جمالی بیانگذار سایت بورسی ثبت نام کردم. این اولین پست و اولین نوشته من است.
              کیمیاگر عزیر خوشحالم از حضور شما.
              سلااام بر دوست قدیمی و بزرگوار کاوه عزیز ...
              باور نمیکنید چقدر خوشحال شدم از دیدنتون

              می بینید تو رو خدا کاوه جان ;) ;) ، هر جا میریم، بعد از بحث بورس و سهام، سریع میریم روی بحث عشق و علاقه : سینما...
              بنده هم که در این موارد کلی پرحرفی میکنم، انشالا دوستان آزرده نشوند

              لطف دارید کاوه عزیز. بورکس یادش بخیر تاپیک لحظاتی با هنر هفتم... شما جزو پایه ثابت ها بودید و جناب گهرریز و مارال صفا و علیرضا بورس فوراور عزیز (خبری از این دوستان ندارم اما امیدوارم هرجا هستند انشالا سلامت باشند)
              چه بحثهای خوبی داشتیم...

              All About Eve رو خییلی سال پیش دیده ام اما خاطرم نمانده. به خصوص این که در یک دوره ای از زندگیم بود که ذهنم خیلی درگیر سینمای هنری (برگمان و آنتونیونی و بونوئل و...) شده بود. تا جایی که یادمه در مورد شهوت رسیدن به شهرت بود و فراز و فرودهایی که شخصیت اصلی فیلم در این راه داشت. در خوش ساخت بودنش و شاهکار بودنش شکی نیست. به نظرم اگر سلبریتی های کنونی این فیلم رو میدیدن، خیلی از رفتارهای متظاهرانه شون رو کنار میگذاشتن.

              یادم رفت... بله . شارلیز ترون ... دیدید شما bombshell رو؟ فیلم خیلی خوبی بود به نظر من. خوش ریتم و خوش ساخت. دو تا فیلم اخیرا از شارلیز ترون دیدم هر دو عالی بودند. یکی این و یکی old guard

              نظر

              • کیمیاگر
                عضو عادی
                • Apr 2011
                • 298

                #772
                پاسخ : سینــــــما

                در اصل توسط کریس گاردنر پست شده است View Post
                ممنون از توضیحات تان..
                اتفاقا برای بنده هم سواله:دختر کوچولو در آخرین طبقه چطوری دوام آورده بود...نشانی از خستگی و گرسنگی در چهره اش نمایان نبود بر خلاف آدم بزرگهای فیلم.....دوم اینکه آخرین طبقه چرا 333 بود؟!...آیا این عدد نشانه خاصی داره؟!....
                سوال دیگری که به ذهنم رسید:..اون خانمی که سگ داشت...خیلی تلاش کرد تا به بقیه بفهماند...در خوردن به فکر طبقات پایینی هم باشند....چرا بیچاره گیر دو تا وحشی افتاد که کشتندش؟!...سرنوشت چقدر بی رحم هست....
                به نظر شما خوب بودن یا بد بودن تغییری در سرنوشت آخر انسان ها داره؟.....قابل تغییر هست با توجه به نیات و عملکرد انسانها؟..
                عذرخواهی میکنم بابت تاخیر پاسخ. داشتم پاسخ را می نوشتم پست جناب کاوه عزیز رو دیدم، کلا فضای ذهنم عوض شد...
                333 طبقه با توجه به دو نفر در هر طبقه میشود 666 که معروف هست به عدد وحش. اما اینکه منظور کارگردان دقیقا از این عدد چی بوده، من هم نتوانستم در موردش به نتیجه خوبی برسم...

                به نظر من انسانها، فارغ از سیستم میتوانند خوب یا بد باشند. اما وقتی پای یک سیستم (مثل زندان پلتفرم) به میان می آید، شرایط غلبه میکنند. تا جایی که خیلی ها مجبور میشوند علیرغم خوب بودن، از سر غریزه کارهای ناشایستی انجام بدهند.
                سیستم خیلی تاثیر گذاره و نقشش رو نمیشود دست کم گرفت.
                اون دو نفر هم اگرچه آدمهای خوبی بودند اما ماحصل همین سیستم شدند و دست به خشونت زدند، در آخر هم خودشون رو لایق ندونستند. اما اثر حرکت شان، باعث رستگاری نسل بعدشان شد (آن دختر کوچک) و همچنین محقق شدن هدفشان که رساندن پیام به بالایی ها بود.

                نظر

                • علیرضا حسنی
                  عضو فعال
                  • Mar 2019
                  • 1642

                  #773
                  پاسخ : سینــــــما

                  فیلمی که این اواخر دیدم و به نظرم بسیار زیبا بود فیلم her با بازی یوآخیم فینیکس که روایتی ست از پیچیدگی های روابط عاشقانه انسانی در دنیای مدرن. هر چند شاید تجربه مشترک خلا عاطفی و تجربیات احساسی نقش اصلی فیلم برای افرادی که تجربه یک شکست عشقی و یا طلاق داشته باشن بسیار ملموس تر و دلپذیر تر باشه اما دیدن فیلم برای همه افراد خالی از لطف نیست ضمن اینکه دوبله فارسی فیلم هم بنظرم تمام و کمال حس نسخه اصلی رو منقل میکرد هر چند نسخه دوبله و غیر سانسور شده فیلم هم موجود هست که پیشنهاد میکنم اون رو ببینید.

                  پیشنهاد بعدی اگه اشتباه نکنم از همین کارگردان و همین بازیگر فیلم مرشد the master باشه که اون رو هم دانلود کردم که ببینم.

                  نظر

                  • رادین1
                    عضو فعال
                    • Dec 2018
                    • 4716

                    #774
                    پاسخ : سینــــــما

                    سلام
                    این فیلم را توصیه می کنم به دوستان حتما ببینند فیلمی بسیار پر محتوی ! (سکوت Silence)
                    داستان فیلم : تعدادی کشیش را از اروپا به ژاپن می فرستند تا تبلیغ دین مسیحیت کنند ! بلایی بر سر کشیشها می آورند که انها را تبدیل به راهب دین ژاپنی ها می شوند !
                    در یک صحنه ای که بسیار برایم جالب بود ! تعدادی از ژاپنی ها را که مسیحی شده بودند یکی یکی اعدام می کردند تا کشیشی را مجبور به کاری بکنند . کشیش داد می زد گریه می کرد که اینها را نکشید ! بعد یکی از اون ژاپنی های مسیحی شده برگشت به کشیش گفت چرا ناراحتی! اینها که کشته می شوند به بهشت می روند ! یعنی اونها بهشت را باور کرده بودند و از مرگ نمی ترسیدند اما معلوم بود خود کشیش خیلی مطمئن نیست به آنچه تعلیم داده است !
                    Provider

                    Paramount

                    Release date

                    2016
                    Running time

                    2:41:07
                    Audio

                    English
                    Subtitle

                    English
                    Actors

                    Andrew GarfieldAdam DriverTadanobu AsanoCiaran HindsLiam Neeson
                    Director

                    Martin Scorsese
                    Producers

                    Martin ScorseseEmma Tillinger KoskoffRandall EmmettBarbara De FinaGaston PavlovichIrwin WinklerVittorio Cecchi GoriDale A. BrownMatthew J. MalekManu GargiKen KaoDan KaoNiels JuulChad A. VerdiGianni NunnariLen BlavatnikAviv Giladi
                    Writers

                    Shusaku EndoJay CocksMartin Scorsese
                    Genres

                    Drama
                    آخرین ویرایش توسط رادین1؛ 2020/10/30, 04:53.

                    نظر

                    • Bourse-Plan
                      عضو فعال
                      • Jun 2020
                      • 490

                      #775
                      پاسخ : سینــــــما

                      در اصل توسط کاوه. پست شده است View Post
                      برای خالی نبودن عریضه و صحبت و پیشنهاد برای دیدن فیلم....
                      نمیدونم شاید مشکل از جانب بنده است که هنوز بهترین فیلم های انتخابی من ، فیلم های کلاسیک است. دوران طلایی هالیوود.
                      برای علاقمندان سینما این چند فیلم را پیشنهاد میکنم.

                      1950 - All About Eve
                      Witness for the Prosecution - 1957
                      His Girl Friday - 1940
                      The Shop Around the Corner - 1940

                      جناب کیمیاگر ، حتماً و به یقین فیلم 1950 - All About Eve را تماشا کردید. نظر شما در مورد این فیلم چیست؟ برای من یک شاهکار به تمام معنا است، آنهم در سال 1950 که حتی در خیلی موارد چند گام از فیلم های امروز جلوتر است.
                      چه پیشنهادهای جذابی. «همه چیز درباره ایو» البته شگفت انگیز است و پیشروتر از زمان. در سال 1950 دو فیلم به فاصله ای اندک اکران میشوند: یکی همین فیلم و دیگری «سانست بولوار/Sunset Boulevard» و وجه اشتراک هر دو، دهن کجی به سیستم و نظام نمایش است. اولی در عالم تئاتر و دومی سینما. در هر دو فیلم ستاره ای رو به افول و در مرز فراموشی، با چنگ و دندان سعی می کند جایگاه خود را حفظ کند ولی چرخ دنده های سیستم چنین اجازه ای به او نمیدهد. چنین مضمونی برای هالیوود کلاسیک غیرمنتظره بود و جالب آنکه در نهایت اکثر اسکارهای آن سال شامل فیلم، فیلمنامه، داستان، کارگردانی، مرد مکمل، موسیقی متن، ضبط صدا، طراحی صحنه و طراحی لباس را این دو فیلم مشترکا درو کردند و تعجب آور آنکه اسکار بهترین بازیگر زن نه به گلوریا سوانسونِ «سانست بولوار» (که به اعتفاده بنده بهترین فیلم تاریخ سینماست) رسید و نه بتی دیویسِ جادوییِ «همه چیز درباره ایو»!

                      در مورد «شاهدی برای تعقیب/Witness for the Prosecution» ممکن است ریتم فیلم تماشاگر امروزی را اذیت کند ولی بنده کمتر نمونه ای را در تاریخ سینما به یاد دارم که چرخش و پیچش داستانی و رودست زدن به مخاطب را در 3 پله و در ظرف چند دقیقه پایانی رونمایی کند! درست لحظه ای که شما تصور میکنید همه چیز حل و فصل و مجرم شناخته شده، ورق بر میگردد و پشت سرش یک پیچش دیگر که اصلا انتظارش را نداشته اید! همچنین بازی چارلز لاتون، به مانند همیشه، در اینجا در نقش وکیل مدافع پرونده ستودنی است.

                      در مورد «منشی همه کاره او/His Girl Friday» که در بین 100 فیلم محبوب عمر اینجانب هم جا دارد بسیار نوشته اند. ریتم و ضرباهنگ مافوق سریع آن در تاریخ سینما کمتر تکرار شده. نمیدانم بازسازی آن را که بیلی وایلدر (کارگردان فیلم بالایی) با نام «صفحه اول/The Front Page» در دهۀ 70 ساخته دیده اید یا نه. البته آنجا تاکید بر روی تیم دو نفره جک لمون/والتر ماتا بنا شده و از لطافت و زنانگی دلنشینی که به لطف حضور روزالیند راسل در نسخۀ اصلی نصیب مخاطب میشود خبر خاصی نیست. در مجموع این زیرگونه ژانر کمدی که اسکروبال/Screwball یا خل و چل بازی نامیده میشود در دوران پسا-رکود اقتصادی آمریکا در دهه های 30 و 40 بسیار مطرح و محبوب بود و نمونه های بسیار عالی دیگری مثل «بزرگ کردن بِیبی/Bringing Up Baby» (بِیبی نام یک قلاده پلنگ است!) و «در یک شب اتفاق افتاد/It Happened in One Night» را میتوان نام برد که هر دو مفرح و خوش ساخت هستند.

                      فیلم «فروشگاه کنار خیابان/The Shop Around the Corner» از آن کمدی-رمانتیک های خاص و لطیف است که دنیای پرخاشگر امروز نه طلب میکند و نه تحملش را دارد. سال ها پیش نسخه ای بازسازی با حضور تام هنکس و مگ رایان با عنوان «نامه داری/You've Got Mail» از روی آن ساختند که دست بر قضا فیلم بدی هم نیست. البته آنجا کمی ماجرا پیشرفته تر شده و از طریق ایمیل با یکدیگر در تماس هستند!

                      در اصل توسط علیرضا حسنی پست شده است View Post
                      فیلمی که این اواخر دیدم و به نظرم بسیار زیبا بود فیلم her با بازی یوآخیم فینیکس که روایتی ست از پیچیدگی های روابط عاشقانه انسانی در دنیای مدرن. هر چند شاید تجربه مشترک خلا عاطفی و تجربیات احساسی نقش اصلی فیلم برای افرادی که تجربه یک شکست عشقی و یا طلاق داشته باشن بسیار ملموس تر و دلپذیر تر باشه اما دیدن فیلم برای همه افراد خالی از لطف نیست ضمن اینکه دوبله فارسی فیلم هم بنظرم تمام و کمال حس نسخه اصلی رو منقل میکرد هر چند نسخه دوبله و غیر سانسور شده فیلم هم موجود هست که پیشنهاد میکنم اون رو ببینید.

                      پیشنهاد بعدی اگه اشتباه نکنم از همین کارگردان و همین بازیگر فیلم مرشد the master باشه که اون رو هم دانلود کردم که ببینم.
                      البته کارگردان فیلم «مرشد» شخص دیگریست ولی حقیقتا هیچ بازیگری معاصری رو نمیشناسم که مانند واکین فینیکس تنهایی انسان مدرن (درونگرایی) رو چنین استادانه با عصیان و سرگشتگی بشر امروزی (برونگرایی) ترکیب و بر روی پرده بازنمایی کرده باشه. جالب آنکه داستان یکی از این دو فیلم در دهۀ 1950 میلادی میگذرد و دیگری در آینده ای متفاوت و تکنولوژیک و هوشمند، ولی در نهایت هر دو چه بسا در زیرمتن و نهان خود به یک موضوع اشاره میکنند. این بازیگر به سلیقۀ شخصی بنده بهترین بازیگر حال حاضر سینماست.

                      نظر

                      • Bourse-Plan
                        عضو فعال
                        • Jun 2020
                        • 490

                        #776
                        پاسخ : سینــــــما




                        فردا در بلاد کفر هالووین است و شب ترس و هیجان و این چیزها (خبر ندارند ما خودمون هر روز اینجا هالووین داریم). به هر حال فیلم های بسیاری با این مضمون ساخته شده که شاید همچنان فیلم «هالووین» محصول 1978 یکی از بهترین آنها باشد. ممکن است برای مخاطب امروزی ترسناک - به معنی وحشت لحظه ای - نباشد اما از دیدنش پشیمان نخواهید شد. 10 دنباله و فیلم دیگر حد فاصل 1978 الی 2018 بر اساس همین فیلم/داستان ساخته اند و 2 فیلم دیگر هم در سال های 2021 و 2022 قرار است اکران شود. به قولی ول کن این کاراکتر قاتل که تصویرش در بالا آمده نمیشوند و ظاهرا تا دنیا دنیاست، «هالووین» های جدید هم خواهد آمد! نکته قابل توجه فرعی آن که تهیه کننده این فیلم مصطفی عقاد است که دو سال قبل ترش فیلم «محمد رسول الله» را ساخته بود.

                        به نقل از ویکی پدیا: فعالیت‌های مرسوم روز هالووین شامل قاشق‌زنی، شرکت در مهمانی‌های هالووین با لباس‌های ویژه این روز، تهیه کدوی هالووین، روشن‌کردن آتش، سیب‌بازی، بازی‌های فال‌بینی، شوخی دستی، بازدید از خانه‌های وحشت، تعریف‌کردن قصه‌های وحشت‌آور و تماشای فیلم‌های ترسناک است. در بسیاری از نقاط جهان مراسم‌های مسیحیِ روز همه قدیسان، مانند حاضر شدن در کلیسا یا روشن‌کردن شمع در کنار قبر مردگان، هنوز هم محبوب و رایج است. اما در دیگر کشورها بُعد تجاری و غیردینی هالووین اهمیت بیشتری دارد.برخی مسیحیان به صورت تاریخی از خوردن گوشت در این روز اجتناب می‌کنند، سنتی که خود را در خوردن غذاهای گیاهی مثل پنکیک سیب‌زمینی، سیب و کیک روح در طول شب‌زنده‌داری این روز تجلی داده ‌است.

                        چند سالی میشه که در ایران هم برخی از ما بهترون پارتی هالووین برگزار میکنند که با جستجوی «هالووین در ایران» تصاویرش را میتوانید ببینید. چیزی مشابه با کریسمس و درختی که برخی از هموطنان در ایام سال نو میلادی در منازل خود نصب میکنند!
                        آخرین ویرایش توسط Bourse-Plan؛ 2020/10/30, 12:39.

                        نظر

                        • کیمیاگر
                          عضو عادی
                          • Apr 2011
                          • 298

                          #777
                          پاسخ : سینــــــما

                          در اصل توسط علیرضا حسنی پست شده است View Post
                          فیلمی که این اواخر دیدم و به نظرم بسیار زیبا بود فیلم her با بازی یوآخیم فینیکس که روایتی ست از پیچیدگی های روابط عاشقانه انسانی در دنیای مدرن. هر چند شاید تجربه مشترک خلا عاطفی و تجربیات احساسی نقش اصلی فیلم برای افرادی که تجربه یک شکست عشقی و یا طلاق داشته باشن بسیار ملموس تر و دلپذیر تر باشه اما دیدن فیلم برای همه افراد خالی از لطف نیست ضمن اینکه دوبله فارسی فیلم هم بنظرم تمام و کمال حس نسخه اصلی رو منقل میکرد هر چند نسخه دوبله و غیر سانسور شده فیلم هم موجود هست که پیشنهاد میکنم اون رو ببینید.

                          ...
                          به نظر من 50% از گیرایی این فیلمِ فوق العاده، مدیون همان صدای خاص و گرفته اسکارلت جوهانسون است.

                          در اصل توسط Bourse-Plan پست شده است View Post
                          ...

                          البته کارگردان فیلم «مرشد» شخص دیگریست ولی حقیقتا هیچ بازیگری معاصری رو نمیشناسم که مانند واکین فینیکس تنهایی انسان مدرن (درونگرایی) رو چنین استادانه با عصیان و سرگشتگی بشر امروزی (برونگرایی) ترکیب و بر روی پرده بازنمایی کرده باشه. جالب آنکه داستان یکی از این دو فیلم در دهۀ 1950 میلادی میگذرد و دیگری در آینده ای متفاوت و تکنولوژیک و هوشمند، ولی در نهایت هر دو چه بسا در زیرمتن و نهان خود به یک موضوع اشاره میکنند. این بازیگر به سلیقۀ شخصی بنده بهترین بازیگر حال حاضر سینماست.
                          واکین فینیکس، کاراکتر عجیبی است. و هنگام بازیگری، عجیب در نقش فرو میره و نقش رو مال خود میکنه. موقع گرفتن اسکار برای جوکر هم همچنان معلوم بود که هنوز جدا نشده از آن نقش.
                          به نظرم خیلی از توان بازیگری اش ذاتی است، یعنی تظاهر و بازی نمیکند و به خودش فشار نمی آورد و چیزی رو اجرا میکنه که حس اش رو قبلا داشته یا الان داره.
                          اگرچه بازیگر قهاری است اما به نظرم روزی خودکشی خواهد کرد... دنیاش خیلی تفاوت داره با دنیای بازیگرهای معمولی.

                          نظر

                          • "Midas"
                            عضو فعال
                            • Oct 2013
                            • 2483

                            #778
                            پاسخ : سینــــــما

                            در اصل توسط Bourse-Plan پست شده است View Post
                            برای کسانی که به تریلرهای سیاسی/جاسوسی دهۀ 70 علاقه دارند، علاوه بر «سه روز کرکس»، فیلم های «روز شغال» به کارگردانی فرد زینه مان، «کلوت» اثر آلن جی. پاکولا و «پرونده اودسا» ساختۀ رونالد نیم هم گزینه های مطلوبی هستند.

                            درود،

                            لطفا نظرتان ار در مورد پاپیون (Papillon 1973) بفرمایید.

                            از دوران نوجوانی که تلویزیون (دهه هفتاد) این فیلم را پخش کرد، تا الان فیلمی نتوانسته تا این حد من مرا مجذوب کند.


                            دلیلش را نمی دانم (I love , because I love)، اینقدر این فیلم را تماشا کردم که تمام دیالوگ ها و سکانس هایش را از حفظ شده ام.

                            حتی سایر فیلم های کارگردان این فیلم (Franklin J. Schaffne)، را تماشا کردم. اما هیچکدام به پای این نرسید.

                            Sunset Boulevard محبوب شما هم هم جزو اولین فیلم هایی بود که ا دانلود کردم، و لذت بردم.


                            بانک ها گروه پیشرو در حرکت بعدی بورس خواهند بود. (1400/7/19)
                            ecosia.org جستجو = کاشت درخت!

                            نظر

                            • Bourse-Plan
                              عضو فعال
                              • Jun 2020
                              • 490

                              #779
                              پاسخ : سینــــــما

                              در اصل توسط "Midas" پست شده است View Post



                              درود،

                              لطفا نظرتان ار در مورد پاپیون (Papillon 1973) بفرمایید.

                              از دوران نوجوانی که تلویزیون (دهه هفتاد) این فیلم را پخش کرد، تا الان فیلمی نتوانسته تا این حد من مرا مجذوب کند.


                              دلیلش را نمی دانم (I love , because I love)، اینقدر این فیلم را تماشا کردم که تمام دیالوگ ها و سکانس هایش را از حفظ شده ام.

                              حتی سایر فیلم های کارگردان این فیلم (Franklin J. Schaffne)، را تماشا کردم. اما هیچکدام به پای این نرسید.

                              Sunset Boulevard محبوب شما هم هم جزو اولین فیلم هایی بود که ا دانلود کردم، و لذت بردم.


                              من هم مانند شما این فیلم را اولین بار همان حوالی دیدم. اساسا در سینمای دهه های 60 و 70 میلادی یک مجموعه فیلم عالی با محوریت رفاقت یک زوج مردانه (تاکید بر مرد بودن هر دو طرف است) ساخته شد که در ایران به «فیلم های رفاقتی» هم معروف است و «پاپیون» هم به نوعی در همین دسته قرار میگیرد. نمونه های دیگرش «بوچ کسدی و ساندیس کید» به سال 1969 یا «دو نفر با هم تاختند» به سال 1961. چنین فیلم هایی در روزگار فعلی کمتر ساخته میشود شاید به خاطر کمرنگ شدن مفهوم رفاقتِ غیرجنسیِ مردانه، میان دو همجنس (که بر پایه رفاقت است و ربطی به مسائل جنسی ندارد) و دیگری کمبود بازیگران کاریزماتیکی که بتوانند شیمی و اتمسفر دو نفره را خلق کنند. همین فیلم «پاپیون» دو سه سال پیش با بودجه 10 میلیون دلاری بازسازی شد ولی توفیقی کسب نکرد. نام «پاپیون» را که میشنوم همیشه ابتدا موسیقی متن معروف آن در ذهنم جاری میشود و سپس پلان پایانی که آنری شاریر ملقب به پاپیون (استیو مک کوئین) سوار بر امواج دریا بالاخره موفق به فرار میشود و فریاد میزند «آهای حرومزاده ها، من هنوز زنده ام» و البته بعدش ترانه ای زیبا به فرانسوی هم پخش میشود که در نسخۀ پخش شده از تلویزیون ایران سانسور شده بود. این پایانبندی، یک سویۀ هولناک کمتر لمس شده هم دارد: لویی دگایی (داستین هافمن) که در جزیره شیطان میماند چون میترسد بپرد و تا ابد محبوس خواهد ماند. منطقا همه ما در زندگی عادی و روزمره لویی دگا هستیم و از آزادی حقیقی ترس داریم و حاضر نیستیم بهای آن را بپردازیم، و شاید زیبایی چنین فیلم هایی در همین باشد که ما برای ساعتی با دیدن آنها غرق در دنیای دیگری میشویم، دنیایی که میدانیم در واقعیت از آن ما نیست!

                              بله، فرانکلین جی. شافنر از آن غول های هالیوود نوین بود که فیلم های بسیار خوبی ساخت. شخصا «سیاره میمون ها» (1968) رو حتی بیشتر میپسندم.

                              در مورد ضرب المثلی که فرمودید، حقیقتِ عالم هنر و سینما همین است. میگویند هنر سلیقه ای است و و هرشخص بسته به زیست، علائق و دریافت هایش میتواند فیلمی را بپسندد و یا از آن بدش بیاید و به هیچ کسی هم مربوط نیست! البته مادامی که وارد ورطۀ نقد نشده و صرفا سلیقه شخصی اش را بیان کند. حتی منتقدین نیز بر خلاف تصور عامه، در نهایت بر اساس سلیقه شخصی رای به خوب یا بد بودن فیلمی می دهند. حال مخاطبی در طول سالیان میبینید نظر و سلیقه اش به فلان منتقد نزدیک تر است، پس نوشته های او را دنبال میکند.

                              نظر

                              • کاوه.
                                عضو جدید
                                • Apr 2011
                                • 14

                                #780
                                پاسخ : سینــــــما

                                در اصل توسط کیمیاگر پست شده است View Post
                                سلااام بر دوست قدیمی و بزرگوار کاوه عزیز ...
                                باور نمیکنید چقدر خوشحال شدم از دیدنتون

                                می بینید تو رو خدا کاوه جان ;) ;) ، هر جا میریم، بعد از بحث بورس و سهام، سریع میریم روی بحث عشق و علاقه : سینما...
                                بنده هم که در این موارد کلی پرحرفی میکنم، انشالا دوستان آزرده نشوند

                                لطف دارید کاوه عزیز. بورکس یادش بخیر تاپیک لحظاتی با هنر هفتم... شما جزو پایه ثابت ها بودید و جناب گهرریز و مارال صفا و علیرضا بورس فوراور عزیز (خبری از این دوستان ندارم اما امیدوارم هرجا هستند انشالا سلامت باشند)
                                چه بحثهای خوبی داشتیم...

                                All About Eve رو خییلی سال پیش دیده ام اما خاطرم نمانده. به خصوص این که در یک دوره ای از زندگیم بود که ذهنم خیلی درگیر سینمای هنری (برگمان و آنتونیونی و بونوئل و...) شده بود. تا جایی که یادمه در مورد شهوت رسیدن به شهرت بود و فراز و فرودهایی که شخصیت اصلی فیلم در این راه داشت. در خوش ساخت بودنش و شاهکار بودنش شکی نیست. به نظرم اگر سلبریتی های کنونی این فیلم رو میدیدن، خیلی از رفتارهای متظاهرانه شون رو کنار میگذاشتن.

                                یادم رفت... بله . شارلیز ترون ... دیدید شما bombshell رو؟ فیلم خیلی خوبی بود به نظر من. خوش ریتم و خوش ساخت. دو تا فیلم اخیرا از شارلیز ترون دیدم هر دو عالی بودند. یکی این و یکی old guard
                                سلام مجدد به کیمیاگر بزرگ، خیلی مخلصم....من هم دقیقاً حال و هوای شما را دارم....بسیار خوشحالم و از همنشینی با شما همیشه بهره مند هستم......از دوستان قدیمی کم و بیش بااطلاع هستم.

                                چون امشب قصدم این هست که پرحرفی کنم و به چند موضوع یک چنگ و ناخنکی بزنم،اجازه بدهید هم در مورد پست بالای شما و مطالب دوستان و هم در مورد موضوعات دیگر، مطالب را بصورت پاراگراف و اپیزود تقسیم بندی کنم.

                                1- فیلم bombshell را هنوز ندیدم، تریلر آن را سال گذشته دیده بودم. اصل فیلم را دانلود کردم که همین روزها با دقت تماشا کنم. در مورد شارلیز ترون که شما اشاره داشتید. اصلا یه سوال؟ مگه ایشون فیلم بد و ضعیف هم دارد؟ من فیلم ضعیف ازش ندیدم. بازیگر قوی که خودش را محبوس و در گیر و بند ظاهر زیبای خود نکرد و از پس هر نقشی به خوبی برمیآید و ابایی ندارد که مثلا در فیلم Tully‎ بیش از 17 کیلو به وزنش اضافه کند و در نقش زن حامله فربه شلخته بازی کند و یا مثلا در نقش اکشن دست قطع شده Mad Max....... حالا ایشون را مقایسه کنید با بازیگران درجه سه زن ایرانی فیلم های سوپرمارکتی و شونه تخم مرغی که با آرایش کامل در حد عروس در فیلم ها ظاهر میشوند و حتی اجازه نمیدهند که گوشه ای از رژ لب و سایه چشم آنها پاک بشه.
                                اگر به فرض یه بازیگر ایرونی، ظاهر و جمال و کمال شخصی به مانند شارلیز ترون را داشت، دیگر خدا را بنده نبود.
                                فکر کنم اولین مرتبه که فیلمی از شارلیز ترون دیدم، فیلم وکیل مدافع شیطان در کنار آل پاچینو و کیانو ریوز بود، با اینکه جزء اولین بازی هایش بود و خیلی جوان، آنجا هم خیلی قوی و خوب ظاهر شد.
                                دو سال پیش فیلم کمدی وسترن A Million Ways to Die in the West - یک میلیون راه برای مردن در غرب - از شارلیز ترون دیدم، با اینکه از نظر سینمایی فاقد ارزش هنری است و پر از حرفهای درجه R+، اما دو ساعت خندیدم. اگر این فیلم کمدی سیاه را ندیدید به شما پیشنهاد میکنم ببینید، به عنوان یه تفریح چند ساعته....
                                2- چه اشاره ای داشتید به برگمان، آنتونیونی و...........یادش بخیر یک دورانی داشتم که فقط به دنبال تماشای فیلم های فلسفی و عرفانی و هنری بودم ، آنهم در سنین کم......عیب از خود من بود در مورد فیلم و فیلم دیدن خیلی زود بزرگ شدم. یعنی در فیلم دیدن کودکی نکردم که این درست نبود. هنوز نوجوان بودم که عاشق فیلم های آندری تارکوفسکی - کریشتوف کیشلوفسکی - اینگمار برگمان- آندری وایدا- آنتونیونی بودم...... راستش را بخواهید بعضی وقتها آنقدر مفاهیم فیلم ها سنگین و عمیق بود که بعضی جاها از فیلم را متوجه نمیشدم.....12 سالم بود که فیلم مهره هفتم را 7 الی 8 مرتبه دیدم، خواننده همیشگی مجله فیلم و مجله کایه دو سینما فرانسه بودم که چیزی ازش نمیفهمیدم....مثلا یه سالی فیلم سکوت بره ها جایزه اسکار گرفت و من نوجوان که اخبار سینمایی را دنبال میکردم، کل تهران و ایران را گشتم تا مثلا نسخه ای از این فیلم پیدا کنم، نه آنزمان سی دی و دی وی دی و ماهواره ای بود نه سایت و اینترنتی که بشود فراهم کرد.... دیدن این فیلم برای من آرزو شده بود.....چند سال بعد یه آشنایی که ساکن آمریکا بود ، نخسه VHS را برایم آورد که در فرودگاه و حراست تحت شدیدترین کنترل ها بازبینی شد.
                                میگویند که مثلا دوران پسا کرونا ، دوران پسا مدرن و یا دوران پسا خیلی چیزها...........آقا من راحت بگم، من خیلی وقت و خیلی سال است که از این دوران و از این ذهنیت عبور کردم. الان فیلم دیدن برای من مثل خوردن یه راحت الحلقوم است. اصلا دیگر دنبال دیدن فیلم های عمیق و چند لایه و سنگین نیستم.
                                شاید این برگرده به سن و سال و شرایط ذهنی و زیستی و محیطی آدم که دیگه مثل گذشته سختگیر و کمال گرا و ایده ال گرا نیست. الان خیلی راحت با مسایل کنار میآیم و از خیلی چیزها که قبلا خوشم نمی آمد، الان راحت می پذیرم.
                                مثلا چند سال پیش فیلم Baywatch‎ ، تمشک طلایی بدترین فیلم سال را گرفت. اتفاقا من این فیلم را دیدم و لذت بردم. درسته از نظر سینمایی و هنری فاقد ارزش است. اما دیدن این فیلم برای من به عنوان 2 ساعت شادی و تفریح و سرگرمی جذاب بود.
                                در شرایط فعلی من از دیدن فیلم های کمدی درام ، فانتزی بیشتر لذت می برم تا دیدن فیلم های عمق چند لایه.
                                این موضوع شاید برای خیلی از ما رخ دهد، یادم می آید چند سال پیش از داریوش مهرجویی پرسیدن که چرا دیگه از شاهکارهای گذشته خودتون خبری نیست و فیلم هایی به مانند ( سارا ، بانو ، پری ، لیلا ، درخت گلابی ) نمیسازید. ایشون گفتن که آن فیلم ها حاصل یه دوره از زندگی من بود. دیگه نه الان آن حال و هوای گذشته را دارم و نه حوصله. ذهنیت من و جامعه و مردم امروز با آن دوران فرق کرده.
                                با همه این اوصاف این چند فیلم مهرجویی را میشه بارها و بارها دید و لذت برد که در هیچ دوره و زمانی بوی کهنگی نمیدهد.

                                در اصل توسط Bourse-Plan پست شده است View Post
                                چه پیشنهادهای جذابی. «همه چیز درباره ایو» البته شگفت انگیز است و پیشروتر از زمان. در سال 1950 دو فیلم به فاصله ای اندک اکران میشوند: یکی همین فیلم و دیگری «سانست بولوار/Sunset Boulevard» و وجه اشتراک هر دو، دهن کجی به سیستم و نظام نمایش است. اولی در عالم تئاتر و دومی سینما. در هر دو فیلم ستاره ای رو به افول و در مرز فراموشی، با چنگ و دندان سعی می کند جایگاه خود را حفظ کند ولی چرخ دنده های سیستم چنین اجازه ای به او نمیدهد. چنین مضمونی برای هالیوود کلاسیک غیرمنتظره بود و جالب آنکه در نهایت اکثر اسکارهای آن سال شامل فیلم، فیلمنامه، داستان، کارگردانی، مرد مکمل، موسیقی متن، ضبط صدا، طراحی صحنه و طراحی لباس را این دو فیلم مشترکا درو کردند و تعجب آور آنکه اسکار بهترین بازیگر زن نه به گلوریا سوانسونِ «سانست بولوار» (که به اعتفاده بنده بهترین فیلم تاریخ سینماست) رسید و نه بتی دیویسِ جادوییِ «همه چیز درباره ایو»!

                                در مورد «شاهدی برای تعقیب/Witness for the Prosecution» ممکن است ریتم فیلم تماشاگر امروزی را اذیت کند ولی بنده کمتر نمونه ای را در تاریخ سینما به یاد دارم که چرخش و پیچش داستانی و رودست زدن به مخاطب را در 3 پله و در ظرف چند دقیقه پایانی رونمایی کند! درست لحظه ای که شما تصور میکنید همه چیز حل و فصل و مجرم شناخته شده، ورق بر میگردد و پشت سرش یک پیچش دیگر که اصلا انتظارش را نداشته اید! همچنین بازی چارلز لاتون، به مانند همیشه، در اینجا در نقش وکیل مدافع پرونده ستودنی است.

                                در مورد «منشی همه کاره او/His Girl Friday» که در بین 100 فیلم محبوب عمر اینجانب هم جا دارد بسیار نوشته اند. ریتم و ضرباهنگ مافوق سریع آن در تاریخ سینما کمتر تکرار شده. نمیدانم بازسازی آن را که بیلی وایلدر (کارگردان فیلم بالایی) با نام «صفحه اول/The Front Page» در دهۀ 70 ساخته دیده اید یا نه. البته آنجا تاکید بر روی تیم دو نفره جک لمون/والتر ماتا بنا شده و از لطافت و زنانگی دلنشینی که به لطف حضور روزالیند راسل در نسخۀ اصلی نصیب مخاطب میشود خبر خاصی نیست. در مجموع این زیرگونه ژانر کمدی که اسکروبال/Screwball یا خل و چل بازی نامیده میشود در دوران پسا-رکود اقتصادی آمریکا در دهه های 30 و 40 بسیار مطرح و محبوب بود و نمونه های بسیار عالی دیگری مثل «بزرگ کردن بِیبی/Bringing Up Baby» (بِیبی نام یک قلاده پلنگ است!) و «در یک شب اتفاق افتاد/It Happened in One Night» را میتوان نام برد که هر دو مفرح و خوش ساخت هستند.

                                فیلم «فروشگاه کنار خیابان/The Shop Around the Corner» از آن کمدی-رمانتیک های خاص و لطیف است که دنیای پرخاشگر امروز نه طلب میکند و نه تحملش را دارد. سال ها پیش نسخه ای بازسازی با حضور تام هنکس و مگ رایان با عنوان «نامه داری/You've Got Mail» از روی آن ساختند که دست بر قضا فیلم بدی هم نیست. البته آنجا کمی ماجرا پیشرفته تر شده و از طریق ایمیل با یکدیگر در تماس هستند!
                                شما اصل جنس هستید. خود خود سینما.
                                آفرین به نقد و تفسیر زیبا و خواندنی شما.
                                میشه با شما نشست و ساعتها و روزها صحبت کرد و لذت برد.
                                آخرین ویرایش توسط کاوه.؛ 2020/10/30, 19:57.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X