عرض تسلیت به سرکار خانم Misha

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • مجیدشمسعلی
    كاربر فعال
    • Jul 2025
    • 643

    #91
    سلام من را هم در غم خود شریک بدانید خدا روحش را با خواندن یک فاتحه شاد گرداند

    نظر

    • سکه شانس
      عضو فعال
      • Mar 2012
      • 1362

      #92
      بغضم را با تقدیم این شعر میشکنم:
      .................................................. ................
      نبرد با روزگار

      خانه ی امید مرا چرخ فلک خراب کرد ...... با همه صبر و حوصله در این عمل شتاب کرد

      سرا و خانه ی دلم بی در و دروازه نبود ......خرابی و ظلم فلک ز روی اندازه نبود

      خانه ی ویرانه ی دل مرمتش ساده نبود .......رنج و ستم کشیدنم حدیث و افسانه نبود

      از ره بیداد فلک ز بیخ و بن خراب شد ...... زین همه بیداد و ستم دلم ز غم کباب شد

      شکست دلم به سنگدلی سنگ جفای روزگار ...... آنچه که شد نصیب من بود به دور از انتظار

      فلک دلم زغم شکست و شرمی از خدا نکرد ....... دلم شکست بی گناه از این سبب صدا نکرد

      به درگه خدا بود دعای صبح و شام من ....... بار دگر به لطف او جهان شود به کام من

      اگر که نور ایزدی چراغ راه من شود ........ سفیدتر از سپیده دم شام سیاه من شود

      لطف خدا اگر دمی شامل حال من شود ....... به لحظه ای زدل برون رنج و ملال من شود

      بار دگر بسازم این خانه ی ویران شده را ....... نفس دهم به لطف حق پیکر بی جان شده را

      به نور عشق بسازم این دل زغم شکسته را .........باز به حرکت آورم ناو به گل نشسته را

      بار دگر بسازمش اگر فلک امان دهد ........ توکلم به او بود انکه به مرده جان دهد

      بنا کنم بسازمش به رحمت و کرامتش ....... به میل و جان و دل خرم تمام رنج و زحمتش

      آب ز سر گذشته را بیم ز موج و باد نیست ........ فلک زمن حذر نما تحملم زیاد نیست

      فلک مباش شادمان از اینکه ناتوان شدم ........ از این بترس که من زغم عبوس و بد زبان شدم

      نزن ز روی سنگدلی آتش غم به جان من ....... دگر نمانده طاقتم حذر کن از زبان من

      بترس و شادمان نباش ز درد بی نوائیم ......... حذر کن از زبان من که من هنوز عطائیم

      .................................................. .................................................. .................................
      داغ عزیز رفته ام، برده زدل قرار من ....... گواه ماجرا بود دیده اشک بار من

      آتش غم به روی دل می گذر د روز و شبم ....... گریه شده زحد فزون خنده پریده از لبم

      خنده پریده از لب و رفته توان و طاقتم ....... قلم برای شرح آن نمی کند اطاعتم
      آخرین ویرایش توسط سکه شانس؛ 2012/10/30, 07:35.

      نظر

      • مصطفي رستمي
        عضو فعال
        • Nov 2010
        • 1159

        #93
        بنده هم به نوبه خودم تسلیت عرض میکنم امیدوارم غم اخر تون باشه
        خدایا ایستاده مردن را نصيبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته ام!

        نظر

        • fiona
          کاربر فعال
          • Apr 2011
          • 405

          #94
          خانم میشا با اینکه بنده هم عزادار برادرم هستم و دقیقا میفهمم که چه حال و روزی دارید بهتون تسلیت میگم و از خداوند برای شما و بقیه بازماندگان طلب صبر میکنم

          نظر

          • majidm
            عضو عادی
            • Dec 2011
            • 125

            #95
            من هم به نوبه خودم تسلیت عرض میکنم
            انشا اله خداوند به شما وسایر بازماندگان صبر عنایت نماید

            نظر

            • shamlo
              عضو عادی
              • Jul 2012
              • 130

              #96
              روحش شاد و قرین رحمت الهی و از خداوند متعال برای بازماندگان صبر و شکیبایی خواستارم

              نظر

              • hamid26967
                عضو فعال
                • Jun 2011
                • 416

                #97
                با سلام
                واقعاً ناراحت شدم :( کسانیکه خودشون پدر و مادر هستند بهتر می تونن درک کنن که چقدر دردناک هست غم از دست دادن فرزند. خداوند به شما و خانواده محترمتان صبر بده و روح فرزندتان شاد.
                لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ --- هیچ نیرو وحرکتی نیست مگر به وسیله ی خداوند والا و بزرگ مرتبه

                نظر

                • کدبان باستان
                  عضو عادی
                  • Aug 2012
                  • 199

                  #98
                  بانوی گرامی
                  سرکار خانم میشا
                  آنهایی که فرزندی دارند ، میدانند که پدر و مادر به معنای واقعی آماده اند تا خار بر چشمشان فرو شود ولی کوچکترین گزندی به فرزندشان نرسد تا چه برسد به اینکه داغ دلبندشان را ببینند.
                  خدای من شاهد است ، اکنون که مینویسم چشمانم پر اشک است. نمیدانم واژگان میتوانند مرحمی بر دل غمگین شما باشند یا اینکه خودفریبی میکنیم و گمان می بریم با کلمه میتوان این داغ تلخ را سامان و آرام بخشید.
                  بانوی ارجمند ، مادر گرامی زندگی هیچ توضیح و توجیهی برای مرگ ندارد. این یک روند است که روی میدهد. روندیست که با جبر طبیعت قلب های ما را می شکند. نشستن در سوگ عزیزان و نزدیکان ، سیه ترین ثانیه های زندگی انسان را رقم میزند.
                  آنهم مادر و پدری که برای لحظه لحظه قد کشیدن ثمره زندگی شان تلاش کرده اند ، خون دل خورده اند و عشق ورزیده اند. چه شبها که بالای سر نوزادی نو رس مینشینند که هر پانزده دقیقه شکم گرسنه اش را سیر کنند. به معنی واقعی خون دل میخورند تا میپرورانند و بزرگ میکنند.
                  مباد باد خزانی که گل های زندگی آدمی را به این سادگی پرپر کند. مباد مباد مباد ...
                  دشوار است ، دشوار است ، به تمام خوبی های جهان سوگند دشوار است. تلخ است . زهر است که بر کام آدم میرود در نبود عزیزان ، زهر است.
                  بانوی ارجمند ، این زندگی که ما در آن غوطه وریم ، لبخند و اشک را همه با هم دارد. لبخند ها می آموزند ، اما اشکها آموزنده ترند.
                  حال که زندگی به این زودی اشکی چنین سنگین را بر گونه های شما و همسرتان نشانده ، برخیزید . نگذارید سنگینی این اشک زمین گیرتان کند.
                  بگذارید ، این رویداد هر چند ناگوار و تلخ هم پیش درآمد رشد و بزرگی شما شود.
                  حال که شده است. نباید می شد. هیچ کس دلش نمیخواهد که چنین بشود. اما شد. این قانون بازی زندگی است. ما هم در این قانون نقشی نداشته ایم. همانگونه که در آمدنمان و شرکت در این بازی نقشی نداشته ایم.
                  اما در چگونگی ادامه زندگی مان نقش داریم . انتخاب های ما موثر است.
                  نخست این داغ را باور کنید. آن را پذیرید. باور و پذیرش به این معنی نیست که سوگواری نکنید. اتفاقا هر آنچه میخواهید در این سوگ اشک بریزید. کوتاهی نکنید. بگذارید این اشک غم درونتان را بشوید و زلالتان کند.
                  این داغ لعنتی، درون آدمی را سیاه میکند. تلخ میکند. بشوییدش. پاکش کنید.
                  بگذارید برای روزهای پس از این بارتان سبک شود. شما به زندگی برخواهید گشت. باید برای آن روز آماده شوید. شما در این سوگ بزرگ تر خواهید شد. پخته تر خواهید شد.
                  هنگامی که رویداد هایی چنین در زندگی آدمی رخ میدهد ، دو انتخاب بیشتر نداریم.
                  یکی آنکه تسلیم شویم و بگذاریم رویداد ما را با خود ببرد به هر کجا که میخواهد یا آنکه بپذیریم و از خود بپرسیم چگونه میتوانم از این عبور کنم و زندگی ام را رشد دهم.
                  انتخاب با من و شماست. با تمام تلخی ، هر انسان عاقلی ، انتخاب دوم را انجام میدهد. میپذیرد ،سوگواری میکند ، درونش را زلال میکند و به زندگی باز میگردد.
                  مبادا ، بگذارید این رویداد تلخ و سیاه ، شما و همسرتان را با خود ببرد . شما باید بمانید و زندگی کنید. من نمیدانم ، مختصات زندگی شما و همسرتان چیست . اما مطمئن هستم که داشته های بسیاری دارید که میتوانید به آنها تکیه کنید و برخیزید.
                  هر چه میکنید ، بکنید. اما برخیزید.
                  پوزش میخواهم ، ابراز همدردی من کمی متفاوت از آنچه مرسوم است ، شد. اما نمیتوانستم آنچه را که گمان میکنم در این لحظات باید بگویم را نگویم.
                  من نیز یک پدرم . پدر و مادر شدن از همان آغاز یک درد است. یک درد شیرین که انسان هر روز بیشتر در آن فرو میرود. دوستش دارد. وقتی میگویم اشک در چشمانم جاریست و مینویسم ، یعنی حتی تصور اینکه مویی از سر فرزندم کم شود هم مرا چنین منقلب میکند. بدانید که شما را بعنوان پدر و مادر میفهمم. با شما همدردی میکنم و از جهان هستی میخواهم ، شانه های شما را استوار تر از همیشه کند تا زیر این بار مصیبت بردباری پدیدار شود و از آن هر چه زودتر عبور کنید.
                  شکیبایی و آرامش فرا روی زندگی شما و خانواده گرامی تان باشد
                  [SIZE=3][COLOR="#0000CD"][B]زمان ، داور میان ادعاهای آدمیان است. به زمان اعتماد کنید نه به زبان!!! [/B][/COLOR][/SIZE]

                  نظر

                  • انزلیچی
                    عضو عادی
                    • Dec 2011
                    • 55

                    #99
                    تسلیت عرض میکنم...

                    نظر

                    • 717
                      عضو فعال
                      • Apr 2011
                      • 596

                      #100
                      ما را در غم خود شريك بدانيد

                      نظر

                      • Dr.boursi
                        عضو فعال
                        • Oct 2012
                        • 1348

                        #101
                        امید وارم ما را در غم خود شریک بدانید و امید آن دارم که غم اخرتان باشد.
                        بعد از گرفتن دکترا من دارم ماهی گیر میشم !!!

                        لذتی که در خرید سهم در منفی هست، در بخشش هم نیست!!! /.:biggrinsmiley.:/

                        نظر

                        • alman
                          عضو عادی
                          • Nov 2011
                          • 85

                          #102
                          Tasliyat arz mikonam , maro ham dar ghame khod sharik bedanid

                          نظر

                          • mkamyab
                            عضو عادی
                            • Jan 2011
                            • 268

                            #103
                            عرض تسلیت و آرزوی صبر و بردباری برای شما و خانواده محترمتان دارم.

                            نظر

                            • حامد24
                              عضو فعال
                              • Mar 2011
                              • 2532

                              #104
                              سرکار خانوم تسلیت میگم
                              امیدوارم ایشالله غم آخرتون باشه

                              حيدربابا ، سنون اوزون آغ اولسون !

                              دورت بير يانون بولاغ اولسون باغ اولسون !

                              بيزدن سورا سنون باشون ساغ اولسون !

                              دونيا قضوقدر ، اولوم ايتيمدي

                              دونيا بويي اوغولسوزدي ، يئتيمدي



                              حيدربابا ، يولوم سنن كج اولدي

                              عومروم كئچدي ، گلممه ديم ، گئج اولدي

                              هئچ بيلمه ديم گوزللرون نئج اولدي

                              بيلمزيديم دونگه لر وار ، دونوم وار

                              ايتگين ليك وار ، آيريليق وار ، اولوم وار
                              یل یاتار ، طوفان یاتار
                              یاتماز آذربـــــــایجـــــــان بایراقی .

                              نظر

                              • آریو
                                عضو فعال
                                • Mar 2011
                                • 4834

                                #105
                                میشای عزیز تسلیت ما رو هم بپذیرید و مرا در غم خود شریک بدانید. ایشالا غم اخرتون باشه
                                ریسک از آنجایی ناشی می‌شود که ندانید در حال انجام چه کاری هستید.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X