منابع و ذخاير معدني به عنوان يكي از اصليترين منابع تجديدناپذير طبيعي، نقش انکارناپذيري در اقتصاد ايفا مي کند بگونه اي که صنعت و حتي زندگي بشري بر شانههاي معدن بنا شده است. فعاليت هاي معدني و محصولات آن داراي آثار توسعهاي مختلفي در زنجيره تامين بخش هاي مختلف اقتصادي در حداكثرسازي ثروت هاي بالقوه كشور، ايجاد ارزش افزوده، رشد متوازن و محروميتزدايي هستند.
مطالعات صورت گرفته در خصوص اهميت معادن نشان ميدهد كه به ازاي هر دلار هزينه شده در معادن، حدود 2.8 دلار در اقتصاد توليد مي شود. براين اساس فعاليت هاي معدني داراي نقش مهمي در تحقق جنبههاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي توسعه پايدار بوده و لزوم اعمال يك سياستگذاري منسجم از طرف دولتها در خصوص بهرهبرداري بهينه از اين منابع را ايجاب ميکند.دارا بودن بيش از 55 ميليارد تن منابع معدني شناسايي شده و تنوع بالاي مواد معدني در ايران بههمراه موقعيت استراتژيك موجود، فرصتي بيبديل براي رشد و توسعه كشور فراهم آورده است. بهرهبرداري بهينه از اين ذخاير و تلفيق آن با ساير مزيتهاي كشور ميتواند به عنوان يكي از محورهاي رشد اقتصادي مطرح باشد كه نقش بيبديلي در زمينه توسعه متوازن كشور ايفا کند.در نگاهي کلي مي توان بيان داشت که رشد بخش معدن بر رشد اقتصادي ايران بطور غيرمستقيم بسيار بيشتر از تجارت و حتي صنعت است. بدان دليل که حجم عظيم اقدامات بخش معدن سبب رونق ترانزيت و ترابري ميشود. همچنين اشتغال در بخش معدن پايدارتر و با توجه به پراکندگي آن در سراسر ايران به ايجاد اشتغال در مناطق محروم هم منجر مي شود.
تحليلي بر وضع بخش معدن و صنايع معدني حاکي از وجود برخي نقاط قوت همچون ذخاير عظيم مواد معدني (وجود بيش از 57 ميليارد تن منابع قطعي و احتمالي)، تنوع مواد معدني (حدود 68 نوع ماده معدني)، نهادسازيهاي انجام شده در زمينه سازمان توسعهاي بخش و پوشش خطرات فعاليتهاي معدني و وجود بنگاههاي بزرگ شناخته شده و داراي توان بالقوه فعاليت در سطح منطقه اي و بين المللي در زمينه صنايع توليد فلزات اساسي دارد. هرچند برخي نقاط ضعف هم همچون فقدان اطلاعات كامل زمين شناسي و عدم اكتشاف كامل ذخاير معدني كشور نسبت به استانداردهاي بينالمللي، ضعف تكنولوژيك و فرسودگي ماشين آلات معادن (بويژه معادن بخش خصوصي)، بهره وري ناكافي عوامل توليد در استخراج و فرآوري برخي محصولات معدني و تكميل نشدن زنجيره ارزش افزوده كامل مواد معدني در كشور وجود دارد.
شايان ذکر است برخي فرصت هاي مناسب همچون امكان رشد زنجيره هاي پايين دستي صنايع مصرفي بادوام، صنايع ساختماني پيش ساخته و كالاهاي نهايي در كشور به عنوان بازار تقاضاي محصولات واسطه اي معدني فلزي و غيرفلزي، رشد ميان مدت و بلندمدت تقاضاي محصولات واسطه اي در اقتصادهاي نوظهور، وجود ظرفيت هاي طراحي، ساخت و نصب تجهيزات و ماشينآلات صنعتي و معدني و اجراي آنها و وجود نيروي انساني ماهر و توانمند در بخش معدن و صنايع و معدني ايران وجود دارد.البته در اين خصوص به وجود برخي تهديدات همچون كمبود زيرساخت هاي موردنياز توسعه بخش معدن و صنايع معدني، ناهماهنگي بين بخشي در جهت توسعه صنايع معدني و ضعف سازوكارهاي تامين مالي داخلي و خارجي پروژه ها هم بايد اشاره داشت.در مجموع ميتوان اشاره داشت که متناسب با نقش و جايگاه بالاي بخش معدن و صنايع معدني در اقتصاد ايران، توجه درخور و شايسته اي بدان نميشود و لذا نياز است تا در چارچوب نگاهي جامع و راهبردي نسبت به طراحي برنامههاي منسجم از جمله ارتقاي سطح اكتشاف و استخراج معادن به استانداردهاي جهاني، حمايت از بخش اكتشاف و كمك به تشكيل شركت هاي پيمانكاري اكتشافي، تقويت و تشويق سرمايه گذاران به سمت طرحهاي اقتصادي مرتبط با تكميل زنجيره ارزش افزوده مواد معدني در بخش صنايع معدني، مشاركت در طرح هاي بين المللي معدني و حمايت از توسعه صنايع فرآوري مواد معدني در خصوص كسب ارزش افزوده بيشتر اقدامات موثري صورت پذيرد.
نظر