کـــیـوســــک مطبــــــــــوعــات

[zorba]

پاسخ : در یکسالگی فاجعهی «شینآباد»!!

آقای زنجانی!
من طرفدارتان نیستم، اما امروز از شما تشکر میکنم

این که پرداخت هزينه درمان همه دانشآموزان شينآباد را قبول کردید، کافی بود تا اثبات شود خیلیها حتی برای صحنهآرایی و نمایش هم که شده، تاکنون حاضر به انجام این کار نشده بودند و نخواهند شد.

آقای بابک زنجانی!
خیلیها خیلی پول و ثروت دارند، اما خیر آنها به کسی نمیرسد.

آقای بابک زنجانی!
شما هر کسی یا هر چیزی که هستید، اکنون برای من مهم نیست.
اگر حتی برای نمایش این کار را کردید، اما باز بچههای بیگناه شینآباد از آن نفع بردند و به حق مسلم و اندک خود رسیدند.

آقای زنجانی!
من طرفدارتان نیستم، اما امروز از شما تشکر میکنم.

همین بابک زنجانی ها به علت دلالی و رانت خواری از نفت و غیره! باعث استفاده از بخاری نفتی بر سر کلاس ها میشوند!...
با احترام به نظر شما، گمان میکنم با تشکر من و شما ،بابک زنجانی به هدف خودش رسید!
داستان اینگونه حرکات معصوم نمایانه و پوپولیستی بابک زنجانی ها، داستان همان مردیست که شب ها زیر چشم همسرش را با مشت سیاه میکرد و فردا با خرید یک تکه طلای ملبس به یاقوت کبود، میخواست کبودی پای چشم همسرش را برطرف کند....
پوپولیسم فقط در احمدینژاد خلاصه نمیشود.....پوپولیست میتواند بابک زنجانی باشد؛ در لباس یک خیر مدرسه ساز و یا پرداخت کننده هزینه ی درمان کودکان شین آباد!

[آمن خادمی]

پاسخ : در یکسالگی فاجعهی «شینآباد»!!

همین بابک زنجانی ها به علت دلالی و رانت خواری از نفت و غیره! باعث استفاده از بخاری نفتی بر سر کلاس ها میشوند!...
با احترام به نظر شما، گمان میکنم با تشکر من و شما ،بابک زنجانی به هدف خودش رسید!
داستان اینگونه حرکات معصوم نمایانه و پوپولیستی بابک زنجانی ها، داستان همان مردیست که شب ها زیر چشم همسرش را با مشت سیاه میکرد و فردا با خرید یک تکه طلای ملبس به یاقوت کبود، میخواست کبودی پای چشم همسرش را برطرف کند....
پوپولیسم فقط در احمدینژاد خلاصه نمیشود.....پوپولیست میتواند بابک زنجانی باشد؛ در لباس یک خیر مدرسه ساز و یا پرداخت کننده هزینه ی درمان کودکان شین آباد!

"بابک زنجانی" را در بوق و کرنا کردهاند تا صدای زلزله تهران،آتش گرفتن اسکانیا،تولید پراید ،سالگرد سوختن بچههای مدرسه شینآباد ، مسمومیت اهالی مشکینشهر، آلودگی هوای خوزستان،تهران ، زنجان و بالا رفتن آمار سرطان خون ، خشک شدن کارون ، مرگ دریاچه ارومیه ، پارازیت و ایدز و سرطان،بالا رفتن نرخ تورم، انتشار ویروس زگیل تناسلی که از ایدز خطرناک تر است،پایین آمدن آمار فحشا(12 سال) و... را نشنویم و به چیز دیگری فکر نکنیم.

پیش از آن هم «مشایی» و «مرتضوی» را با بالون به هوا فرستادند تا حواسمان پرت باشد...
پنجم دیماه روز ملی مقابله با زلزله بود. در این روز چه کردند، جز این که عکسها و فیلمهای بم را باری چندینبار بازنشر کنند؟
مگر غیر از این است که باز هم روی همان گسل و دوباره از خشت گلی خانه ساختند؟! چه فرقی کرد؟

یادمان باشد اسامی چون بابک زنجانی،شهرام جزایری،خاوری و حتی حسین شریعتمداری باید باشند تا به اصل حواسمان نباشد و در پی جزییات باشیم...
آیا امثال بابک زنجانی منجر به اقتصاد بیمار ایران شده اند؟یا بر عکس، اقتصاد بیمار ما باعث فربه شدن چنین نام هایی می شود؟
و اینکه چه کسانی به این اقتصاد بیمار دامن زدند؟!

[غزاله]

پاسخ : کـــیـوســــک مطبــــــــــوعــات

گفت و گوی خانم خادمی با محمد مهدی گورنگی در روزنامه آرمان،
درباره مافیای تیتراژ خوانی در سریال های تلویزیون


نوشتن موسیقی فیلم خودش دنیایی دارد و به قول محمدرضا درویشی، هم باید فن آهنگسازی بلد باشی هم باید شعور ارتباط با تصاویر یک فیلم را بدانی.از همه سختتر اینکه بتوانی با کارگردان فیلم هم هماهنگ باشی.اگر از چند آهنگساز تاثیرگذار عرصه فیلم بگذریم بسیاری از فیلمها و سریالهای امروزی از موسیقی بهعنوان پوشالی برای خرد نشدن ظروفشان استفاده میکنند و برخی دیگر موسیقی را آنچنان پررنگ میکنند تا ضعفهای آن اثر به چشم نیاید؛ این در حالی است که موسیقی باید بتواند همپای ریتم فیلم پیش رود. خصوصی شدن این روزها به عرصه فرهنگ هم کشیده شده است و به گفته مجید انتظامی تهیهکنندهها برای کم شدن هزینهها ترجیح میدهند از آهنگسازان جوان که دستمزد کمی میگیرند استفاده کنند.

http://www.armandaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=493&pageno=7

[vet]

پاسخ : در یکسالگی فاجعهی «شینآباد»!!

"بابک زنجانی" را در بوق و کرنا کردهاند تا صدای زلزله تهران،آتش گرفتن اسکانیا،تولید پراید ،سالگرد سوختن بچههای مدرسه شینآباد ، مسمومیت اهالی مشکینشهر، آلودگی هوای خوزستان،تهران ، زنجان و بالا رفتن آمار سرطان خون ، خشک شدن کارون ، مرگ دریاچه ارومیه ، پارازیت و ایدز و سرطان،بالا رفتن نرخ تورم، انتشار ویروس زگیل تناسلی که از ایدز خطرناک تر است،پایین آمدن آمار فحشا(12 سال) و... را نشنویم و به چیز دیگری فکر نکنیم.

پیش از آن هم «مشایی» و «مرتضوی» را با بالون به هوا فرستادند تا حواسمان پرت باشد...
پنجم دیماه روز ملی مقابله با زلزله بود. در این روز چه کردند، جز این که عکسها و فیلمهای بم را باری چندینبار بازنشر کنند؟
مگر غیر از این است که باز هم روی همان گسل و دوباره از خشت گلی خانه ساختند؟! چه فرقی کرد؟

یادمان باشد اسامی چون بابک زنجانی،شهرام جزایری،خاوری و حتی حسین شریعتمداری باید باشند تا به اصل حواسمان نباشد و در پی جزییات باشیم...
آیا امثال بابک زنجانی منجر به اقتصاد بیمار ایران شده اند؟یا بر عکس، اقتصاد بیمار ما باعث فربه شدن چنین نام هایی می شود؟
و اینکه چه کسانی به این اقتصاد بیمار دامن زدند؟!

حرف ها از سوز دل بود و لا جرم بر دل نشست
سرکار خانوم خادمی به یک بخش از حرف شما ایراد دارم و اون اینه که چرا فقط انگشت اتهام رو به سوی بقیه میگیریم؟؟؟؟؟؟
من برای سرطان،آلودگی هوا،مرگ دریاچه ارومیه، ایدز و ..... چه کردم؟؟؟(بهتره بگیم ما چه کردیم؟؟؟)
اگر منتظر باشیم کسی برای ما کاری بکند فقط میتونیم منتظر باشیم!!!!
این که مردم ما عادت کردن که بقیه براشون یک کاری بکنن بدترین حالت انفعال شخصیتی هست که میتونه رخ بده.
NGO توی کشور ما در حد زیر خط فقره و خیلی از این چیز هایی که گفتین درست بشو نیست جز با تغییر سبک زندگی مردم وجز با افزایش دانش و آگاهی مردم و جز با خواست عمومی مردم برای بهتر شدن.
اینکه تقصیر رو بندازیم گردن کس دیگه راحترین کار ممکن هست و از جمله همین بابک ها و خاوری هاست که شما اشاره کردین!!!
وقتی مردم ما به جای اینکه دنبال اشکال در خودشون بگردن اول دنبال ایراد گرفتن از بقیه هستن نتیجه اش این میشه که با همون چیزها سر مردم گرم میشه و هر روز اسامی جدیدی بیرون میاد تا ذهن مردم درگیر بشه و فرصتی برای ماهیگیری برخی از آب گل آلود
موفق باشید@};-@};-@};-

[anji-47]

پاسخ : کـــیـوســــک مطبــــــــــوعــات


بانک مرکزی: ادعای بابک زنجانی دروغ است

کد خبر: ۳۶۷۶۰۰
تاریخ انتشار:
۰۷ دی ۱۳۹۲ - ۲۰:۳۸
-
28 December 2013
بانک مرکزی ادعای بانک زنجانی مبنی بر واریز وجه (بدهی خود به وزارت نفت) به حساب این بانک را تکذیب کرد.

روابط عمومی بانک مرکزی با اعلام اینکه بابک زنجانی تاکنون هیچ گونه وجهی را به حساب بانک مرکزی واریز نکرده است، ادعای وی را تکذیب کرد.

بنا بر اعلام روابط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، با استعلام به عمل آمده در روز جاری، واریز هر گونه وجهی به حساب بانک مرکزی بابت بدهی آقای بابک زنجانی تایید نمیشود.

به گزارش فارس، سید سعید حیدری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، اظهار داشت: سندی که بابک زنجانی مبنی بر پرداخت بدهی خود به وزارت نفت به کمیسیون اصل 90 ارائه کرده است، طبق بررسیهای انجام شده جعلی از آب درآمد.

وی ادامه داد: با پیگیریهای انجام شده از سوی مجلس و برخی دیگر، این سند و گواهی که ظاهراً از بانک مرکزی تاجیکستان صادر شده، جعلی بوده است.

نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی افزود: زنجانی تاکنون هیچ مبلغی بابت بدهی خود به وزارت نفت، به دولت پرداخت نکرده و ادعای قبلی وی مبنی بر پرداخت بدهی، دروغ بوده است.

این عضو کمیسیون انرژی یادآور شد: پس از بررسیها متوجه شدیم زنجانی سند پرداخت بانک مرکزی تاجیکستان را جعل کرده است.

حیدری تأکید کرد: پرونده بابک زنجانی در کمیسیون اصل 90 قانون اساسی مجلس، حتماً مورد بررسی موشکافانه قرار میگیرد.

وی یادآور شد: از کل رقم حدود 2 میلیارد و 60 میلیون یورویی که بابک زنجانی مدعی پرداخت آن به دولت شده بود، تا کنون هیچ رقمی پرداخت نشده و هیچ پولی به حساب دولت واریز نشده است.

براساس این گزارش، چندی پیش بابک زنجانی گواهی از بانک مرکزی تاجیکستان ارائه کرد، مبنی بر اینکه تمامی بدهی خود به دولت ایران را در این کشور به حساب بانک مرکزی ایران واریز کرده است، اما با پیگیریهای مجلس مشخص شد حتی پولی به حساب دولت ایران واریز نشده و گواهی صادر شده نیز ظاهراً یا جعلی بوده و یا با پرداخت یک میلیون دلار از سوی وی صادر شده است.

یکی از نمایندگان مجلس در اینباره گفته بود: در جلسه ای که سه ماه پیش با آقای زنجانی داشتیم، وی با ارائه یک سری گواهی مدعی بود نه تنها بدهی های خود به دولت ایران را پرداخت کرده بلکه اعلام می کرد، حدود 2 هزار میلیارد تومان نیز طلبکار است، حالا چه طور شده که حرف خودش را پس گرفته و با ارائه گواهی جعلی مدعی پرداخت بدهی خود به دولت ایران است.

این دسته شهرام جزایریو از پشت بسته!!!!!!!!!!!
جالبه! 1 میلیون دلار فقط هزینه صدور رسید جعلی بوده!!!!!!! چه پولهایی که خرج نمیکنه!!!!!!
پول بیت المال توجیبشه! انگا نه انگار... هیچ کس جرأت نمی کنه بهش بگه بالایه چشمت ابروه....

[آمن خادمی]

روزنامه های امروز

[آمن خادمی]

دولتی که فعل نتوانستن را خوب صرف می کند!!

دولتی داریم که نمی تواند جلوی توقیف روزنامه ها را بگیرد، نمی تواند از بازداشت افراد جلوگیری کند، نمی تواند آزادی زندانیان سیاسی را برآورده سازد، نمی تواند حصار "ثلاثه محصور" را بشکند، نمی تواند به توهین و هتاکی بی شرمانه علیه چهره های ملی و رای دهندگان به خود پایان دهد.
حتی نمی تواند فیلتر سایت هایی که اعضای کابینه خودش در آن ها عضو هستند را بردارد ... دولتی داریم که فعل "نتوانستن" را خوب صرف می کند و ما ناچاریم که برای داشتن همین دولت "ناتوان" شکر به جا آوریم.
وضعیت سیاسی حقیقی ایران را می توان در همین آیینه دید و نگریست که ما چه مردمان بی رویایی در روزگار مرگ باورها هستیم....

[آمن خادمی]

بدون شرح این روزها

ثبت مفاخر ملی به نام دیگر کشورها



شماره جدید مجله خط خطی!



Disagreement
مانا نیستانی




نابخشودنی!(مانا نیستانی)

[غزاله]

پاسخ : کـــیـوســــک مطبــــــــــوعــات

ما فراموشكاران، گناهكاريم



[ یاداشت محمدرضا شجریان ]

من این یادداشت را از سر خشم و درد مینویسم. مهم نیست امروز چندمین سالگرد زلزله بم است. مهم نیست که آلودگی هوا در شهرهای ما کشنده شده است، مهم نیست که رودها و دریاچهها را نابود کردهایم، مهم نیست که محیط زندگی را با دستهای خود، حریصانه از بین بردهایم و هزار مساله مشابه دیگر، هیچ کدام مهم نیستند. مهم آن است که فراموش کردهایم. اگر کسی به تقویم نگاهی نیندازد، روز وقوع زلزله بم را به یاد نمیآورد. تالابهای خشک شده را فراموش کردهایم، دریاچه ارومیه را هم فراموش خواهیم کرد و هولناکتر از همه اینکه فراموش کردهایم در کدام سرزمین زندگی میکنیم. فراموش کردهایم که این سرزمین زلزلهخیز، خشک است و کمآب و فراموش کردهایم که نیاکان ما در همین سرزمین خشک، چه هوشمندانه، آب را نگه میداشتند. با طبیعت کنار میآمدند و یادشان بود که در چنین سرزمینی چگونه باید زیست. ما زیستن در این سرزمین را فراموش کردهایم و هولناکتر آنکه نمیخواهیم به یاد بیاوریم. نیاز داریم که نیشتریبرداریم و به جان وجدان و روح خود بیفتیم. ما در برابر زلزله بم، گناهکاریم. در برابر جانهای از دست رفته، گناهکاریم.

در پیش چشم میبینم که مردگان بم- و همه فاجعههای طبیعی دیگر- بر ما چشم دوختهاند و به ما میگویند ما قربانی خانههای سست شدیم و شما که بعد از ما زنده ماندید، چرا فرزندان به جا مانده ما را فراموش کردید؟ من از شرم، نگاهم را میدزدم و به زمین خیره میشوم. چه بگویم، بگویم هنوز زندگی بر همان مدار است که بود؟ بگویم «قهر طبیعت» است؟ آیا فراموشی ما «قهر طبیعت» است؟

آری مهم نیست که پنجم دی ماه ۱۳۸۲ در بم زلزله آمد. چه تفاوت دارد که یک سال گذشته باشد یا ۱۰ سال یا ۲۰ سال. مهم آن است که درد بم در خاطر نماند. وجدانها آسوده و همه سرگرم کار و بار خویش شدهاند. اگر هم در سالگرد زلزله، یادی از بم میشود، اشعار احساساتی و پرسوز و گداز خوانده میشود. بر خود نهیب میزنم. ما نیازمند نهیبی به خود هستیم.

[غزاله]

پاسخ : کـــیـوســــک مطبــــــــــوعــات

«گردشگری کباب» شکست خورده

تورلیدرهای ایرانی که وظیفه راهنمایی گردشگران خارجی را بر عهده دارند، این کلمات را بسیار از زبان توریستهای خارجی شنیدهاند: "No kebab ... No kebab".

به گزارش ایسنا سایت عصر ایران در گزارشی درباره توریسم غذایی افزوده است: کباب با انواع مختلفاش، از غذاهای بسیار خوشمزه ایرانی است، مخصوصاً اگر با مواد اولیه خوب و پختی استادانه به عمل بیاید. با این حال ، حتی بهترین غذاها را نیز نمی توان هر روز خورد و از آنها لذت برد.

توریستهایی که به ایران میآیند و خود ایرانیانی که در کشور خودمان سفر میکنند نیز از این قاعده مستثنی نیستند و طبیعتاً دوست دارند در هنگام سفر از تنوع غذایی برخوردار باشند. اساساً یکی از جاذبههای سفر برای گردشگران ، آشنایی با غذاهای مختلف ملل و چشیدن طعمهای متنوعی است که شاید هیچگاه در عمرشان تکرار نشود.

http://isna.ir/fa/news/92100804429/-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D8%A8%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87

[آمن خادمی]

بازتاب روزنامه ها در تعطیلات خبر ساز

[آمن خادمی]

هفتتیرکشی حاج محمود کریمی (مداح معروف )در اتوبان شهید بابایی!

"در مملکتی زندگی میکنیم که بازی کردن با تفنگ آبپاش(ماجرای پارک آب و آتش)
برای ۹۹% مردم جرم محسوب میشود ولی با کلت تیراندازی کردن برای ۱% دفاع محسوب میشود."

اندر حکایت هفتتیرکشی حاج محمود کریمی مداح معروف در اتوبان شهید بابایی/طراح :مانا نیستانی



طراح :توکا نیستانی

[آمن خادمی]

سخنان مهم حسن روحانی درباره حوادث سال 88

اکبر منتجبی در هفته نامه آسمان مطلبی درباره دیدگاه حسن روحانی از حوادث 88 نوشته که به نظرم جالب اومد :

هفته گذشته در مراسم ختمی که برای مادر دکتر ظریف برگزار شد، فرصتی پیش آمد تا برخی از دوستان قدیم را که این روزها در قامت وزیر و مدیران ارشد در دولت فعالیت می کنند از نزدیک ببینم. در یکی از این خوش و بش ها بود که فهمیدم آقای روحانی سخنان و پیشنهادهای درباره حوادث سال 88 بیان کرده و از برخی نمایندگان مجلس نیز خواسته است که به این موضوع بیندیشند.

این دوست قدیمی موضوع را هنگامی گفت که از مسجد نور بیرون زده بود. با هم از مسجد بیرون زده بودیم در پیاده روی کنار مسجد می رفتیم که او این موضوع را گفت. ماجرا و جزییات بیشتری را از او خواستم که این پیشنهاد چیست و از چه وقتی قرار است اجرایی شود. در آن سوز سرما سرش را تا جایی که داده بود، در پالتوی خودش پنهان کرده بود. از گوشه چشم نگاهی کرد و از زیر شال گردنی که روی صورتش را پوشانده بود گفت: اجرایی شدن این موضع را نمی دانم. ولی قصد و اراده براین است که این مشکل حل شود. آقای روحانی در این جلسه هم همین را گفته و تاکید کرده من نمی گویم که تمام مشکلات ما خارجی است. نه. بخشی از مشکلات ما داخلی است. و اشکال ما در این است که نمی توانیم از یک سری مسایل ساده در زمانی کوتاه عبور کنیم. یک مشکلی 4 سال پیش در این کشور بوجود آمده است. ما دو راه بیشتر نداریم. یا آن را تا قیامت کش بدهیم که اصلا این شدنی نیست یا آن که هرچه سریعتر آن را حل کنیم. قدرت ملی ما نیز در این است که این مشکل را زودتر حل کنیم نه آن که هر روز حل آن را به تاخیر بیندازیم. این به ضرر ماست.

احساس می کردم که عین کلماتی را رییس جمهوری به کار می برد، می گوید. برای اطمینان بیشتر پرسیدم که این ها را رییس جمهور گفته است؟ سرش را با نشانه تایید تکان داد و در حالی که بخار دهانش به بیرون می زد، گفت: آقای روحانی می گفت که در این کشور هیچ جناحی از بین نمی رود. هر دو جناح ماندنی هستند. و بعد به همان نمایندگانی که میهمانش بودند رو کرده و گفته بود: مگر می توان بخشی از جامعه را حذف کرد و از بین برد؟ اصلا آیا این کار درست است؟ هر کسی ممکن است خطایی داشته باشد. ممکن است اشتباهی داشته باشد. همانطور که در سال 88 نیز خطا و اشتباه از همه طرفها رخ داد. حالا نیز باید بر گذشته فایق آمد و مسایل را زودتر حل کرد.

از یکی از فرعی ها پیچیدیم به سمت خیابان فلسطین و بعد همانطور که به سمت جنوب خیابان فلسطین می رفتیم پرسیدم که پیشنهاد رییس جمهور چی بود؟ گفت: رییس جمهور معتقد است که ما در کشوری زندگی می کنیم که دارای تکثر احزاب است. کشور ما نه تک حزبی است و نه ما می خواهیم که حزب واحد داشته باشیم. همه نیز به دنبال رقابت سالم هستند.طبیعتا در این وسط نیز خطا و اشتباه ممکن است از هر دو طرف سر بزند. حتی ممکن است خطایی سر بزند که رسیدگی در دادگاه باشد. اشکالی هم ندارد. اما نباید بگذاریم که یک موضوع کش پیدا کند. به همین جهت هم باید زودتر این مساله را حل کنیم.
تقریبا جوابم را گرفتم.با این حال او همچنان سخن را ادامه می داد و از رییس جمهوری نشانه می آورد که به ماجرای هسته ای اشاره کرد که به عقیده رییس جمهورقدرت ملی ما در سایه انسجام و وحدت حاصل می شود و همه باید در مسایل ملی و کشوری یک صدا باشیم. به همین جهت نیز دولت وقتی می تواند با 6 کشور بزرگ با قاطعیت صحبت کند که همه ملت پشت او باشند. حتی رییس جمهوری زمانی می تواند با قاطعیت صحبت کند که احسا کند ملت پشتوانه اوست و در داخل نیز اختلافی نیست. اگر آنها بفهمند که ما در داخل مشکل داریم از همان سواستفاده کرده به ما فشار وارد می کنند ولی اگر ما در داخل مشکلات را حل کنیم آنها دیگر اهرمی برای فشار به ما ندارند.

نزدیک خیابان ولی عصر رسیده بودیم. همچنان قصد قدم زدن داشت. گفتم اینجا راه ما از هم جدا می شود. جون من باید همین مسیر را به بالا برگردم و شما گویا قصد دارید پیاده نهاد ریاست جمهوری پیش بروید. خندید. دستی تکان داد که برود. گفتم: شما گفتید که رییس جمهور به دنبال این است که این مساله زودتر حل شود. اما نگفتید که به عقیده رییس جمهور راه حل این موضوع چیست؟ دستم را گرفت و به کناری کشید و گفت: آقای روحانی در همان جمع راه حل را نیز گفته بود. این که باید با اعتدال و عقلانیت این مشکل را حل کنیم. او از افراطیون به شدت ابراز گله کرده و گفته بود همیشه این گروه برای کشور مشکلات زیادی آفریده اند و نباید دوباره فرمان را دست آنها داد یا این که از آنها مشورت گرفت. ما باید مشکلاتمان را خودمان حل کنیم. من وقتی که شعار تدبیر و عقلانیت را مطرح کردم نه از روی این که فقط حرفی زده باشم. بلکه باور دارم که مسایل ما بدون اعتدال حل نخواهد شد. نتیجه کار افراطیون هیچ وقت به نفع نظام و کظور نبوده است. ممکن است آنها حتی نیت خیّر داشته اند اما چون راه را اشتباه رفته اند، صدماتی را وارد کرده اند.
سوز سردی می آمد. اما او همچنان ادامه می داد و می گفت که رییس جمهورعقیده اش براین است که باید گذشت داشته باشیم. مگر بدون گذشت می توانیم کار کنیم؟ مگر با اختلاف و انشقاق می توانیم مسایل را پیش ببریم؟ ما الگوهایی مانند حضرت محمد(ص) و امیرالمومنین(ع) داریم. چرا نمی توانیم دوباره به یکدیگر نزدیک شویم؟ چرا نباید مشکلاتمان حل کنیم؟ اگر یک اختلاف را بخواهیم 20 سال کش بدهیم مسایل ما حل نخواهد شد. ما باید به منافع ملی خودمان نگاه کنیم. منافع ملی ما نیز با قدرت ملی ما حاصل می شود. بخش بزرگی از قدرت ملی نیز نشأت گرفته از وحدت است. الان اکثریت بزرگی از جامعه ما امیدوار به حل مشکلات هستند. قوای سه گانه باید یگانه باشند و زیر پرچم رهبری و تحت هدیات ایشان کارها را با وحدت پیش ببرند. وحدت کلید موفقیت ماست.
دست دادیم که از هم جدا شویم. در آخر نگاهی به چشهام کرد و گفت: آقای روحانی می گوید که وحدت با صبوری حاصل می شود.ما سرمایه بزرگی داریم که نباید نشاط را از آنها بگیریم. باید مشکلاتمان را عاقلانه و در زمانی کوتاه حل کنیم.
از هم جدا شدیم. او به سمت جنوب خیابان فلسطین رفت؛ من به سمت خیابان ولی عصر. و این فکر ذهنم را مشغول خود کرده بود که آیا می توانیم در زمانی کوتاه مشکلی را که 4 سال پیش بوجود آمد عاقلانه حل کنیم یا این که دوباره باید فرمان را سپرد دست افراطیون و آنها ما را دنبال خودشان بکشانند؟ او می گفت:آقای روحانی خیلی امیدوار به حل این مشکل در کوتاه مدت است. منم امیدوارم. همه امیدواریم. خوشبختانه این اراده وجود دارد که طلیعه آن به زودی نمایان می شود. منتظر باشید.

[آمن خادمی]

حکایت تحریمهای کاغذپاره و دستگیری بابک زنجانی!

زمانی که احمدینژاد میگفت: «تحریمها کاغذپاره است» و اقتصاد ضعیف کشور را فلج کرد، به جای آن که او را خفه کنند، در میکروفونها داد زدیم که تحریمها هیچ اثری روی هیچ چیزمان نداشته.

اکنون بازداشت «بابک زنجانی» را «مهمترین پرونده قضایی در حوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی از آغاز انقلاب تاکنون» نامیدهاند.

صرفنظر از این که زنجانی چه کسی بوده و چه کرده، میخواهند چنان او را له کنند که صدای ترکیدن جمجمهاش تا هشت سال دیگر هم هر روز و هر روز شنیده شود.

خدایش رحمت کند....

[غزاله]

پاسخ : کـــیـوســــک مطبــــــــــوعــات

مختاباد:ماجرای شلیک مداح معروف و جای خالی خبر و خبرنگار


حادثه بنا به روایت ایسنا از یک سایت فیلترشده«ساعت ۳ بامداد روز ۵ دیماه در اتوبان بابایی» رخ داد و طرف تصادف زوج جوانی بودند سوار بر خودروی 206 که کار به «مشاجره لفظی کشیده و مداح معروف بعد از تیراندازی، با همراهان از محل دور شده و سرنشینان ۲۰۶ به کلانتری شکایت میبرند و شکایت ثبت و به دادسرا ارسال میشود اما جناب مداح تیرانداز در جلسه دادرسی حضور پیدا نمیکند.»

http://www.entekhab.ir/fa/news/143610/%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%84%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AD-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-%D9%88-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1