نمایشگاه بورس،بانک و بیمه ( فاینکس )

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • مهربان
    عضو فعال
    • Mar 2011
    • 1675

    #121
    در اصل توسط roohe-khashen پست شده است View Post
    نه دکتر من هر لباسی بپوشم برام استرچ میشه!!!شوخی کردم بابا گفتم همه کت . شلوار میرن یکی هم مخالف همه بره !!!اما خدایی پذیرایی فراتر از رانی و کیک بود دکتر حمید هم لالا بود
    ....که استرچ میشه....؟؟؟...حیف که ندیدمت وگرنه با یه دست بسته و دوتا انگشت از این دست اوانس یه خمتو میگرفتم....هییی....اینارو میتونستم تو جوونی انجام بدم...به چه وضع اسفناکی دچار شدیم...دخترم اون اسپرس منو بده نفسم تنگ شد....
    ...من جای تو بودم مغازه اشو اتیش میزدم جمعه بیفته به سطل اب پاشی...:d...نمیدونم چطور تاحالا کنار همید مغازه اهی همو اتیش نزدید....غیر طبیعیه...
    [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

    نظر

    • محسن نظري
      عضو فعال
      • Mar 2011
      • 3397

      #122
      در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
      :x;)
      ....ا...راستی محسن سهمه چی شد...جان من زود بگو بخرم.....اگر معرفی میکردی امروز میخریدم منفی میشد که اون کت و شلوارو از تنت میکندم...:D
      اتفاقا با راي اكثريت ديروز تصويب شد كه نامردم اگه به دكي زير خاكي بگم بچه ها ميگفتن حقشون ضايع ميشه راني و كيكتو كجا خوردي كه زير خاكيتو از من ميخواي اگه ميومدي اونجا يه جوج كباب مشتي بهت ميدادم ميخوردي با كلي شكلات و بيسكوييت هر بلايي سرت مياد حقته=((
      به سان رود كه در نشيب دره سر به سنگ ميزند رونده باش
      اميد هيچ معجزي ز مرده نيست زنده باش

      نظر

      • hamdam
        عضو عادی
        • Apr 2011
        • 55

        #123
        در اصل توسط قاتل بروسلی پست شده است View Post


        این هم چهره محبوب فروم های بورسی دکتر مهربان

        وااااااااااااااای خدای من اینه مهربان؟
        چه اعتماد به نفسی داره عکسم گرفتییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیگه در مورد من حرف نزنیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااا/:)/:):-&

        نظر

        • hamdam
          عضو عادی
          • Apr 2011
          • 55

          #124
          من اگه این شکلی بودم یک گوشه وای میستادم فقط نیگا میکردم مردم و!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تازه احتمالاااااااا بهترین تیپشم زده اوووووووووومده وااااااااااااااااااااااااااااااااای!!!!!!!!!!!!!! خداااااااایااااا توبه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

          نظر

          • hamdam
            عضو عادی
            • Apr 2011
            • 55

            #125
            حیف اااااااااین همه وقت که باااااهات همکلام شدمممممممم ای خدا همه حبابای بالای سرم ترکیییییییییییییییییییید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!! نمیشد عکس نگیری حالااااااااااااااااااااااااا

            نظر

            • محسن نظري
              عضو فعال
              • Mar 2011
              • 3397

              #126
              در اصل توسط hamdam پست شده است View Post
              حیف اااااااااین همه وقت که باااااهات همکلام شدمممممممم ای خدا همه حبابای بالای سرم ترکیییییییییییییییییییید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!! نمیشد عکس نگیری حالااااااااااااااااااااااااا
              يعني همدم جان دكي رو شستي همونطوري خيس پهنش كردي چروك نشه:D
              حالا يكم شفاف سازي كنيد ببينيم اين مهربان چه خبطي كرده:-s
              به سان رود كه در نشيب دره سر به سنگ ميزند رونده باش
              اميد هيچ معجزي ز مرده نيست زنده باش

              نظر

              • hamdam
                عضو عادی
                • Apr 2011
                • 55

                #127
                در اصل توسط محسن نظري پست شده است View Post
                يعني همدم جان دكي رو شستي همونطوري خيس پهنش كردي چروك نشه:D
                حالا سازي كنيد ببينيم اين مهربان چه خبطي كرده:-s
                سلام محسن جان
                خبطش اینه که با این شمایل با من همکلام میشد و جلچلی هم میکرد با خودم گفتم چه پافیههههههههههههههههههههههه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

                نظر

                • قاتل بروسلی
                  كاربر فعال
                  • Feb 2012
                  • 684

                  #128
                  همدم جان من هم تازه داشت از دکتر خوشم میومد میخواستم باهاش رفیق بشم ولی از وقتی این عکس رو دیدم پشیمون شدم:d
                  کودکی اندیشید که خدا چه می خورد، چه می پوشد و در کجا منزل دارد؟
                  ندایی آمد که :
                  او غم بندگانش را می خورد، گناهانشان را می پوشد و در قلب شکسته آنان ساکن است...

                  نظر

                  • قاتل بروسلی
                    كاربر فعال
                    • Feb 2012
                    • 684

                    #129
                    بچه ها در برید.دکتر online شد.
                    کودکی اندیشید که خدا چه می خورد، چه می پوشد و در کجا منزل دارد؟
                    ندایی آمد که :
                    او غم بندگانش را می خورد، گناهانشان را می پوشد و در قلب شکسته آنان ساکن است...

                    نظر

                    • مهربان
                      عضو فعال
                      • Mar 2011
                      • 1675

                      #130
                      در اصل توسط hamdam پست شده است View Post
                      من اگه این شکلی بودم یک گوشه وای میستادم فقط نیگا میکردم مردم و!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تازه احتمالاااااااا بهترین تیپشم زده اوووووووووومده وااااااااااااااااااااااااااااااااای!!!!!!!!!!!!!! خداااااااایااااا توبه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
                      ....یعنی من تا اینجا رسیدم 10 تا اس و زنگ به من شد که بیا برو تو سایت یه خانمی خودشو به تو چسبونده میگم بابا من زنو بچه دارم...
                      ....آآآ...همدم؟؟؟...تویی...اون موقع که تو فرابورس مینوشتی میگفتی مامانمم کنارمه غلط املاییامو با پاک کن از رو صفحه مونیتور پاک میکنه...فکر میکنم اون موقع ناهید عزیز هم حضور داشت ناهید جان اگر ان لاین هستید همدم اون موقع میگفت چند سالش بود 12 سال 14 سال چه قدی کشیده ....
                      ...ایینججااا چیکار میکنی تو....خوب تو فرابورس ملتو سر کار گذاشته بودیاااا...عزیزانی که تازه عضو شدن و اطلاع ندارند باید عرض کنم که اون زمان ارتباط من با ایشون فقط ارشادی و انذاری بود دیپلمشو باراهنماایهای من گرفت میخواست ترک تحصیل کنه میگفت همین سیکل خوبه کلی با مادرش حرف زدم گفتم این فیس بوس و چت و اینا برا بچه تو این سن ضرر داره....پیامبر گونه نصیحتش میکردم بارها به من میگفت حکایت منو تو مثل شمس و مولانا یا ژان والژانو کوزه :d هستش....خوبی ...چه خبرا دختر...
                      [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                      نظر

                      • roohe-khashen
                        عضو فعال
                        • Apr 2011
                        • 2270

                        #131
                        اما خدایی دکتر فیست شبیه برو بچ یگان ویژه میزنه خداییش دکتر نکنه عضو کلاه سبزها یا نوپو هستی ؟؟
                        دستم بگرفت و پا به پا برد...

                        نظر

                        • مهربان
                          عضو فعال
                          • Mar 2011
                          • 1675

                          #132
                          ....عجب بد بختی گیر کردیم...بابا یه ماهه یه مشکل خفنی دارم ریش گذاشتم اونروزم عرق کرده و گرما زده داشتم یمرفتم خونه دیدم نمایشگاه نزدیکه گفتم یه خودی نشون بدم بچه اون فرچه ریش تراشو بیار ببینم لازم شد یه عکس براد پیتی بزارم تو سایت بابا تو این عکس سایه حمید افتاده رو من اون هاله نورم تو کسوف رفته....
                          .....من دنبالت افتاده بودم....اووووو....تو نبودی نوشته بودی من ساکن مشهدم کارم اینه هرروز رو به حرم دست به دعام که خدایا چی میشه این اقای دکتر جواب یکی از پستای منو بده....یه شب خواب دیدم تو یه باغ پر گلیم یه نوری اطراف منو گرفت یه صدایی امد که بر تو تکلیفه که جواب پستای این نونهالو بدی منم اطاعت امر کردم...با اون رشته جلبک شناسیت...اعصابم خراب شد این زیتونای من کجاست...اقا هفته بعد 3 شنبه ساعت 3 کارگزاری بازار سهام به صرف دیدن من....;;)
                          [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                          نظر

                          • مهربان
                            عضو فعال
                            • Mar 2011
                            • 1675

                            #133
                            در اصل توسط محسن نظري پست شده است View Post
                            يعني همدم جان دكي رو شستي همونطوري خيس پهنش كردي چروك نشه:D
                            حالا يكم شفاف سازي كنيد ببينيم اين مهربان چه خبطي كرده:-s
                            ....تو که رسما منهدمی....از حالا بگو برن بهشت زهرا دنبال قطعه ات بگردند...حالا دنبال شفاف سازی هستی....
                            [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                            نظر

                            • roohe-khashen
                              عضو فعال
                              • Apr 2011
                              • 2270

                              #134
                              ببین دکتر همش از کلمات خفن یگان ویژه استفاده میکنی منهدم و انفجار رو اقا تو عضو تیم خنثی سازی بمب هستی یا همون تخریبچی درسته نه درسته دیگه؟؟
                              نکته:دکتر خیلی مخلصیم
                              دستم بگرفت و پا به پا برد...

                              نظر

                              • hamdam
                                عضو عادی
                                • Apr 2011
                                • 55

                                #135
                                در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
                                ....یعنی من تا اینجا رسیدم 10 تا اس و زنگ به من شد که بیا برو تو سایت یه خانمی خودشو به تو چسبونده میگم بابا من زنو بچه دارم...
                                ....آآآ...همدم؟؟؟...تویی...اون موقع که تو فرابورس مینوشتی میگفتی مامانمم کنارمه غلط املاییامو با پاک کن از رو صفحه مونیتور پاک میکنه...فکر میکنم اون موقع ناهید عزیز هم حضور داشت ناهید جان اگر ان لاین هستید همدم اون موقع میگفت چند سالش بود 12 سال 14 سال چه قدی کشیده ....
                                ...ایینججااا چیکار میکنی تو....خوب تو فرابورس ملتو سر کار گذاشته بودیاااا...عزیزانی که تازه عضو شدن و اطلاع ندارند باید عرض کنم که اون زمان ارتباط من با ایشون فقط ارشادی و انذاری بود دیپلمشو باراهنماایهای من گرفت میخواست ترک تحصیل کنه میگفت همین سیکل خوبه کلی با مادرش حرف زدم گفتم این فیس بوس و چت و اینا برا بچه تو این سن ضرر داره....پیامبر گونه نصیحتش میکردم بارها به من میگفت حکایت منو تو مثل شمس و مولانا یا ژان والژانو کوزه :d هستش....خوبی ...چه خبرا دختر...
                                اولا شما روتو اونور کن با من حرف بزن !#-o
                                دوما 3 خرداد نتیجه دکترام میاد اونوقت باید ازم وقت بگیری که با این شکل و شوکلت بهت وقت نمیدم:D
                                سوما جدا مهربان جان چرا این شکلی خداییییییییییی؟؟؟؟:-?چی تصور میکردم و چی شد!!!/:) من اومودم یک نگاهی کنم ببینم کی به کیه که شما رو زیارت کردم الانم دیر جواب دادم داشتم نماز میخوندم از نوع وحشتشششششششش:-<

                                نظر

                                در حال کار...
                                X