آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

[نوام چامسکی]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

کتاب روان شناسی کاربردی بازار سرمایه

مطالعه ای بر بازار بورس ایران

نوشته : حمید رضازاده-یحیی خوشرنگ

ناشر : چالش

ترجمه : -

شابک : 978-964-2522-64-4

تعداد صفحات : 106

شمارگان چاپ : 2000

نوبت چاپ : اول- زمستان 1392

لیتوگرافی : فرشیوه

قیمت پشت جلد : 6000 تومان

درباره کتاب :

یک تحلیل گر خوب لزوما یک معامله گر خوب نیست

! هستند کسانی که از نقطه نظر تحلیلی در سطح قابل قبولی می باشند اما هنگام معاملات عملکرد مناسبی ندارند.آنچه یک معامله گر حرفه ای را از یک تحلیل گر متمایز می سازد تسلط وی بر رفتار شناسی بازار و توان کنترل هیجانات در تصمیم گیری های فردی است.اشراف به مباحث روان شناسی معاملات و مدیریت صحیح سرمایه معمولا به موفقیت در معاملات منجر می شود، حتی اگر معامله گر چندان به مباحث تحلیلی مسلط نباشد. کتاب حاضر کوششی است برای ارائه ی مطالبی که یک تحلیل گر بایستی برای تبدیل شدن به یک معامله گر خوب بداند و به کار گیرد....

فهرست مطالب :

مقدمه ی مولف

تاریخچه ای بر "رفتار مالی"

درس های روانشناسی بازار

درس اول : اولویت اول : حفظ سرمایه !

درس دوم : در جهت حرکت آب شنا کنید !

درس سوم : مدیریت سرمایه داشته باشید !

درس چهارم : اصل تشکیل پرتفوی را رعایت کنید !

درس پنجم : استراتژی معاملاتی انتخاب کنید و به آن پایبند باشید !

درس ششم : استراتژی خود را مورد ارزیابی قرار دهید

درس هفتم : داشتن دید بلند مدت؛ تنها راه ورود و خروج مناسب به یک سهم

درس هشتم : بازار همواره فرصت خرید بهینه می دهد

درس نهم : حجم معاملات را جدی بگیرید

درس دهم : بدست آوردن موفقیت در سرمایه گذاری نیازمند ضریب هوشی بالایی نیست

درس یازدهم : ذهن تان را از پیش فرض ها بشویید

درس دوازدهم : قبل از خرید و فروش اقدام به تحلیل کنید

درس سیزدهم : زیان های شروع کار هزینه ی آموزش شماست

درس چهاردهم : سهم هایی بخرید که روند حرکتی شان با روحیات شما همخوانی دارد

درس پانزدهم : در سود صبور باشید و در زیان عجول

درس شانزدهم : قیمت ها در بازار تعین می شوند نه در ذهن ما

درس هفدهم : قیمت ها بر اساس انتظارات شکل می گیرند نه واقعیت ها

درس هجدهم : فقط کاری را که می فهمید انجام دهید

درس نوزدهم : مسئولیت خرید و فروش خود را بر عهده بگیرید

درس بیستم : مدام خرید و فروش نکنید

درس بیست و یکم: نقاط حمایت و مقاومت تکنیکالی را بدانید

درس بیست و دوم : واقع بین باشید

درس بیست و سوم : همیشه ریسک های بالا متضمن بازدهی های بالا نیستند

درس بیست و چهارم : پیگیر روند سهم هایی باشید که فروخته اید

درس بیست و پنجم : همیشه یک گام از بازار جلوتر باشید

درس بیست و ششم: اشتباهات سرمایه گذاری خود را بپذیرید

درس بیست و هفتم : احساسی عمل نکنید

درس بیست و هشتم : ترس از تغییر وضعیت موجود (دگرگونی گریزی)

درس بیست و نهم : تمام سود بازار مال شما نیست

درس سی ام : خرید و فروش حقوقی ها را کامل تجزیه و تحلیل کنید

درس سی و یکم : حرکات گروهی صنایع مختلف را جدی بگیرید و به تحلیل آن بپردازید

درس سی و دوم : قبل از مرگ خودکشی نکنید

درس سی و سوم : بازار بی رحم تر از آن است که فکر می کنید

درس سی و چهارم : شرکت هایی را که از زیان خارج می شوند ، جدی بگیرید

درس سی و پنجم : با شایعه بخر با خبر بفروش

درس سی و ششم : از زیان نترسید، به سودهای کلان بیاندیشید

درس سی و هفتم : خود تأییدی پس از وقوع

درس سی و هشتم : پایین آوردن میانگین قیمت خرید : تسکینی برای بازیافتن اعتماد به نفس یا استراتژی معاملاتی

درس سی و نهم : به گشت و گذار بیهوده در سایت ها و فروم های بورسی عادت نکنید

درس چهلم : اطلاعات نهانی و رانت اطلاعاتی : واقعیت یا بهانه

اصطلاحات و واژگان مالی رفتاری

[نوام چامسکی]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

من يک معامله گر موفق هستم ، زيرا:


1) لبه هاي خود را کاملا بي طرفانه انتخاب ميکنم.

2)قبل از ورود به هر معامله ريسک خود را تعيين ميکنم.

3)يا کاملا اين ريسک را ميپذيرم يا وارد معامله نميشوم.

4)بدون هيچ درنگ يا محافظه کاري بر طبق لبه هاي خود عمل مي کنم.

5)همانقدر از بازار سود ميگيرم که موقعيتش را براي من فراهم کرده .

6)به طور مرتب بر خودم نظارت دارم تا خطا نکنم.

7)کاملا به لزوم رعايت اين اصول براي موفقيت مستمر دربازار باور دارم،در نتيجه هيچ گاه از آنها تخطي نميکنم.



(مارک داگلاس)

هر کی تو بازارهای مالی فعالیت میکنه

او را از این کتاب گریزی نیست /

حرف اول
شروع
بخش اول مقدمه
1 چرا اين کتاب را نوشته ام
2 چرا يک متد فكري جديد
بخش دوم طبيعت، معامله از ديدگاه روان شناختي
3 حق هميشه با بازار
4 محيطي با پتانسيل نا محدود براي سود و ضرر
5 قيمت ها هميشه بدون محدوه معيني در حركت
6 بازار يک محيط پويا
7 در بازار پويا، دلايل حركت بازار نامشخص
8 سه مرحله براي تبديل شدن به يك معامله گر موفق

بخش سوم ساختن يک چهارچوب را براي درک خودمان

9 درك ماهيت رواني بازار
10 چگونه خاطرات، وابستگي ها، و باورها فضاي فكري ما را مديريت مي كنند
11 چرا بايد انعطاف پذيري را بياموزيم
12 پويايي در دستيابي به اهداف
13 مديريت انرژي فكري
14 فنوني براي تغييرات موثر
بخش چهارم چگونه يك معامله گر منظم شويم
15 روان شناسي تغييرات قيمت
16 مراحل موفقيت
17 پايان
.................................................. .................................................. ......................
حرف اول
از سال 1979 تا كنون جايگاه منحصر به فرد من در جامعه مالي، به من اجازه بحث و سوال با هزاران نفر از تجار، دلالان و مشاوران را داده است. من يک دلال و يا يک نويسنده نيستم. من ریيس اجرايي CompuTrac هستم. اين شركت خدمات تجزيه و تحليل فني در مورد سهام و قرارداد آتی را ارائه مي كند. احساس مي كنم كه موقعيت من به عنوان يك فرد بي طرف موجب شده كه مردم به راحتي با من صحبت كنند. از سال 1960 كه معامله گري مستقل خود را شروع كردم به سرعت متوجه شدم كه مشكلات رواني معامله گران موجب جلوگيري از موفقيت آن ها در بازار مي شود. اين تشخيص موجب شد كه عده بيشتري از مردم براي مشاوره به من مراجعه كنند.
به عنوان يك نتيجه صادقانه احساس مي كنم كه موفقيت در تجارت 80 درصد رواني و تنها 20 درصد به متد معامله گري اعم از فاندمنتال يا تكنيكال مربوط مي شود. براي مثال شما مي توانيد با يك دانش متوسط از تحليل فاندامنتال و تكنيكال، در صورتي كه كنترل روحي خود را از دست ندهيد، در بازار سود كنيد و برعكس اگر بهترين و بزرگ ترين سيستم معاملات را داشته باشيد، اما كنترل رواني وجود نداشته باشد، شما بازنده هستيد.
يك معامله گر خوب به تجربه دريافته است كه قبل از يك معامله موفق ممكن است با چندين معامله زيان ده روبه رو شود. مديريت سرمايه و حد ضررهاي واقع بينانه مي تواند معامله گر را از خطرات جدي محافظت كند تا اينكه در يك حركت بزرگ بازار به سود برسد.
مديريت سرمايه از دو عنصر اساسي تشكيل شده است: مديريت رواني و مديريت ريسك. مديريت ريسك زير مجموعه عوامل رواني است كه توسط معامله گر درك و قبل از آنكه در موقعيت خطرناكي قرار گيرد در نظر گرفته مي شود.
مطمئنا حركت با احتياط در بازار و مطالعه و تجزيه و تحليل، مخصوصا براي معامله گران جوان، يك ضرورت است. اما آزمون نهايي معامله گر در بازار واقعي و تحت فشار آن است. به آهستگي شروع كنيد. در هر معامله سوال كنيد: چه انگيزه اي داشته ايد؟ آن معامله را چگونه مديريت كرديد؟ آيا با موفقيت همراه بود؟ چرا؟ آيا با ضرر همراه بود؟ چرا؟ قبل از آنكه معامله جديدي را انجام دهيد به ارزيابي ها، نظرات و پيشنهادات معاملات قبلي خود رجوع كنيد.
من در تمام سمينارهاي بزرگ شركت سعي مي كنم كارگاه هايي داشته باشم تا بر جنبه هاي مختلف روحي و رواني بازار كار كنيم. الهه مرگ، كسي كه سرمايه شما را از بين مي برد و سودتان را ناپديد مي كند نه اسرارآميز است و نه كاملا روشن و واضح، اما به سادگي شما را به گمراهي مي كشد.
"مديا درست قبل از آنكه فرزندانش را به قتل برساند گفت: من مي دانم چه عمل بدي انجام مي دهم، اما احساسات من از منطق من قوي تر است." اگر در هنگام معامله كردن احساسات شما منعكس كننده ذهن شما است ، بنابراين قطعا "معامله گر منظم" كتابي است كه شما بايد آن را مطالعه كنيد.
خواندن اين كتاب بسيار لذت بخش است. من براي فرا گرفتن آن ها هزينه سنگيني پرداختم و راه دشواري را سپري كردم. مي توانم صفحات كتاب را بخوانم و بگويم من آن هستم، من آن هستم. جملات مهم و كليدي كتاب را علامت گذاري كنيد و درست مانند آنكه با دوست خود صحبت مي كنيد آن ها را بخوانيد و از مطالعه آن لذت ببريد. شما خوش شانس هستيد، چون قبل از آنكه اشتباهات خيلي جدي انجام دهيد درباره آن مي آموزييد.
اميدوارم در مورد خودتان بيشتر ياد بگيريد و در زمينه مهارت هاي خود مطالعه كنيد.
معامله¬گر ها كساني هستند كه براي فكر كردن وقت مي گذارند و براي باقي ماند در بازار تمرين مي كنند و احتمالا موفق مي شوند.
تیماتی اسلاتر
مدیرعامل شرکت نرم افزاری کامپیوتریس


شروع .................................................. .................................................. .........
معامله گر منظم راهنمايی جامع براي فهم اين نكته است كه براي تبديل شدن به يك معامله گر موفق در بازار سهام يا قرارداد آتی نياز به خودشناسي، انضباط و بازنگري شخصيتي است. اين كتاب يك راهنماي گام به گام براي "تطبيق" با موفقيت در موقعيت هاي غير معمول رواني بازارهاي جهاني است.
مي گويم "تطبيق دادن" زيرا بسياري از مردم در محيط بازار اقدام به معامله مي كنند، بدون آنكه متوجه شوند كه اين محيط تفاوت بسياري با محيط اطراف آن ها دارد. عدم شناخت اين تفاوت ها موجب مي شود كه بسياري از اعتقادها و باورها كه موجب عملكرد موثر در محيط اجتماعي مي شود، در محيط بازار موانع رواني ايجاد كرده و دستيابي به موفقيت را بسيار سخت نمايد. براي دستيابي به سطوح موفقيت، به عنوان حداقل نياز معامله گران، آن ها بايد اقدام به درك تفاوت هاي بازار كنند. برخلاف ديگر محيط هاي اجتماعي، مهارت هاي معامله گري، درجه بسيار بالايي از خود كنترلي و اعتماد به نفس را از معامله گر طلب مي كند كه موفقيت هاي او تابعي از آن ها است. با اين حال بسياري از ما نمي توانيم خود را كنترل كنيم. زيرا همانند بچه ها آموخته ايم كه اختيار ما توسط يك محيط ساخت يافته قوي تر كنترل شود تا رفتار ما براي مطابقت با انتظارات جامعه اصلاح گردد.
به اين ترتيب ما تحت تاثير نيروهاي خارجي مجبور بوده ايم در چهارچوب يك سيستم پاداش و مجازات، روش هاي خاصي از رفتار را بروز دهيم. به عنوان پاداش ما را در بيان برخي از سليقه ها و روشها آزاد مي گذارد و به عنوان تنبيه ما را از داشتن چيزهايي كه مي خواهيم محروم مي كند، براي ما ايجاد درد كرده و يا ه صورت مختلف ما را تنبيه بدني مي كند. به عنوان يك نتيجه ما به طور معمول تنها صورتي از كنترل رفتاري را آموخته ايم كه مبتني بر دوري از درد، فيزيكي يا روحي، از كسي يا چيزي است كه فكر مي كنيم قدرت بيشتري از ما دارد. از آنجايي كه مجبور به چشم پوشي از قدرت شخصي خود عليه ديگران شده ايم، طبيعتا ما بر اساس همان چهارچوب ذهني روش هاي سنتي را براي موفق شدن توسعه مي دهيم (از راه هاي خاصي كه هر كدام از ما آموخته ايم تا به خواسته هاي خود برسيم). بنا به آنچه كه گفته شد: ما آموخته ايم كه كسب قدرت و دستكاري آن و فشار براي تغيير دنياي بيروني، تنها راه براي رسيدن به خواسته هاي ما است.
شما به عنوان يك معامله گر بايد بدانيد كه منابع ذهني كه شما در زندگي روزمره تان براي به دست آوردن خواسته هايتان استفاده مي كنيد در محيط بازار كارايي ندارد. قدرت و كنترلي كه لازمه اداره بازار است (آن ها را براي آنچه كه مي خواهيد به كار بگيرید) فراتر از قدرت چند نفر انگشت شمار است. و محدوديت هاي خارجي كه در محيط اجتماع براي كنترل رفتار شما وجود دارد در داخل محيط بازار وجود خارجي ندارد. بازار به هيچ وجه قدرت يا كنترلي روي شما ندارد، بدون انتظار از نوع رفتار شما و بدون توجه به خواسته هاي شما حركت مي كند. در حقيقت اگر شما نمي توانيد بازار را كنترل يا اداره نماييد و بازارها هم هيچ قدرت و يا كنترلي روي شما ندارند، بنابراين مسوليت ادراك شما و نتايج رفتار شما فقط با شما است. كاري كه شما مي توانيد انجام دهيد كنترل خودتان است. به عنوان يك معامله گر شما مي توانيد قدرت يا پول به خودتان بدهيد يا پول تان را به ديگر معامله گران ببخشد.
اينكه شما كداميك از اين دو راه را انتخاب نماييد با چند فاكتور روحي مشخص مي شود كه يا اصلا مورد توجه قرار نمي گيرد و يا خيلي كم به آن توجه مي شود. و اين ادامه دارد تا اينكه شما مهارت هاي جديدي را كسب نمایيد و هم چنين ياد بگيريد كه چگونه خود را با شرايط بازار تطبيق دهيد.
براي دستيابي به يك موفقيت پايدار در اين بازار نياز داريد كه ياد بگيريد چگونه خود را كنترل نمایيد. ممكن است راه هاي اين كار به كلي براي شما نا آشنا باشد. همچنين بايد ياد بگيريد چگونه براي ارتقا ديدگاه تان با شناخت احتمالات ممكن براي رسيدن به روياهاي تان در عرصه تجارت، به خودتان آزادي ذهني اهدا نمایيد.
تنها تعداد كمي از معامله گران درك كرده اند كه مسوليت همه فعاليت هايشان در بازار فقط با خود آن ها است. حتي كم تر كساني هستند كه مي¬پذيرند پيامدهاي رواني معامله كردن در بازار ناشي از درك آن ها از محيط بازار است و بايد براي دستيابي به درك بالاتري از بازار تلاش كنند. هيچ يك از ما در دوران رشد ياد نگرفته ايم در فضايي كه هيچ ساختار محدود كننده اي وجود نداشته و داراي آزادي مطلق هستيم، چگونه بايد رفتار كنيم. در محيط بازار اين تنها شما هستيد كه قوانين را وضع مي كنيد و سپس بايد با نظم و انضباط به آن پاي بند باشيد. اين كار بسيار مشكل است. نوسانات قيمت هاي سيال، هميشه در حركت هستند. حوادث كاملا بر خلاف ساختاري كه ما به آن عادت كرده ايم اتفاق مي افتند. در محيط بازار تصميم ها در مقابل شما به اندازه نوسان قيمتها بي¬انتها است. تصميم¬گيري صرفا براي اينكه در بازار شركت كرده باشيد، اشتباه است.، بلكه بايد تصميم بگيريد كه چه زماني وارد شويد، چه مدت در بازار باقي بمانيد و تحت چه شرايطي از بازار خارج شويد. هيچ آغازي، ادامه اي و پاياني وجود ندارد. تنها چيزي كه وجود دارد افكار ذهني شما است.
علاوه بر آن در هر تصميمي پيامدهاي رواني منفي وجود دارد. اين را بدانيد كه حتي كوچك ترين تعهد مالي از يك قرارداد در هر تجارت يك پتانسيل نا محدود براي ضرر كردن است. از ديدگاه روانشناختي، اين بدان معني است كه هر موقعیت معامله ممكن است همه روياهاي استقلال مالي شما را برآورده كند و بطور هم زمان خطر از دست رفتن كل سرمايه شما را با خودش دارد. حركت و نوسانات دایمي قيمت به سادگي شما را به ناديده گرفتن خطرات با اعتماد به نفس كاذب و اينكه در اين زمان لازم نيست از قوانين خود پيروي كنيد، مي فريبد.
بازار محيطي است با آزادي عمل مطلق. تركيبي از امكانات نامحدود و خطرات نامحدود. اگر شما يكي از شركت كنندگانی هستيد كه به پارامترهاي روحي رواني بي توجه است (كسي كه رفتارهايش در چهارچوب ذهني به سمت ساختارها، محدوديت ها و انتظارات خارجي متمايل است) پس براي حوادث اين محيط و فاجعه هاي مالي آن بايد آماده باشيد.
اين سناريو شوم قطعا توضيح مي دهد كه چرا افراد كمي از معاملات به سود مي رسند. تقريبا تمام كساني كه تلاش براي ايجاد يك معامله كامل و بي نقص را دست كم گرفته اند و توانايي هاي خود را بيش از حد واقعي برآورد كرده اند، انتظارشان از بازار زياد مي شود. بنابراين بیش تر افراد، اگر نگویيم همگي،درجاتي از "آسيب هاي رواني" را متحمل مي شوند.
تعريف من از" آسيب هاي رواني" هر چهارچوب ذهني است كه پتانسيل ايجاد ترس را داشته باشد. از نتايج ترس، ايجاد شرايط روحي مانند استرس، اضطراب، سردرگمي، نااميدي و يا خيانت است. در واقع شرايط احساسي دردناك، محصول انتظارات غيرواقع گرايانه است. انتظارات غير واقع گرايانه بين باورهاي شخص در مورد چيزهايي كه بايد باشد و شرايط واقعي كه منطبق بر باورهاي شخص نيست، ايجاد تضاد مي كند. اين تضاد از طريق احساسات ما به صورت درد بيان شده كه ما به طور كلي با عناوين استرس، اضطراب،سردرگمي و ... مي شناسيم. به نظر مي رسد براي اجتناب از اين درد، سيستم دفاعي رواني به صورت غريزي از ورود هرگونه اطلاعات تاييد كننده وجود تضاد بين انتظارات و واقعيات بيروني جلوگيري مي كند. اين دفاع شامل انكار، توجيه، چشم پوشي و ... همه گي در نتيجه اعوجاج (انحراف) ذهني است.
اعوجاج ذهني زماني رخ مي دهد كه سيستم رواني ما به طور خودكار اطلاعات محيط بيروني را با شكل دهي و گزينش اطلاعات، منحرف مي كند تا براي اجتناب از احساس هر گونه درد، تضاد بين انتظارات ما و واقعيات بيروني را جبران نمايد. اين كار به گونه اي انجام مي شود كه ما به يك "واقعيت مشترك" بين باورهاي مان و واقعيت هاي بيروني معتقد شويم. من با تعريف"واقعيت مشترك" يك تناظر بين باورهاي خودم و شرايط واقعي محيط ايجاد مي كنم.
اگر شما اطلاعات بازار را تحريف نمایيد، نمي توانيد واقعيت هاي بازار را درك كنيد، همچنين نمي توانيد با توهم خودتان مقابله كنيد، تا جایي كه از نااميدي احتمالات ممكن را ناديده مي گيريد. در اين مرحله خود را در معرض چيزي قرار مي دهيد كه به آن "آگاهي اجباري" گفته مي شود. بديهي است در صورتي كه بازار بر خلاف چيزي كه شما اجازه درك آن را به خود مي دهيد، كاري انجام دهد (زيرا مقداري، نه همه، اطلاعات بازار آن طور كه شما مي خواهيد در دسترس نيست) مقداري از سرمايه خود را از دست خواهيد داد. اين تحريف واقعيت ها تا جايي ادامه خواهد داشت، كه تناقض بين باورهاي شما و اطلاعات واقعي بازار سيستم دفاع رواني(توهم) شما را درهم بشكند. اين مساله معمولا باعث ايجاد حالت شوك مي شود، تا جايي كه ممكن است تعجب كنيد چه گونه اتفاقات بد به اين سرعت براي شما رخ مي دهد. در چنين وضعيتي ضررهاي پي در پي در بازار شما را وادار به مقابله با توهم داشتن درك مشترك از بازار مي كند و باعث ايجاد يك آگاهي دردناك مي شود.
در زمان هايي، لازم است به بررسي و بازنگري درك خود از بازار بپردازيد. زيرا به خاطر نحوه شكل گيري افكارمان از زمان كودكي، از طريق درك اين مساله كه در آينده چه اتفاقي مي افتد، سعي در كنترل حوادث بازار داريم. ما بازار را پيش بيني مي كنيم و سپس سفت و سخت در انتظار رخ دادن آنچه پيش بيني كرده ايم مي مانيم. اين جاست كه شما نياز به فراگيري تكنيك هاي انعطاف پذيري رواني داريد تا اجازه دهيد ديدگاه تان ارتقا يابد. به نحوي كه احتمالات و حوادث مختلف را در نظر گيريد. شايد شما قادر به كنترل بازار نباشيد، اما مي توانيد ادراكات خود را كنترل نمایيد و از آن ها به منظور دستيابي به درجه بالاتري از واقع بيني و در نتيجه درجه بالايي از درك مشترك از بازار، استفاده کنيد.
آگاهي هاي اجباري ممكن است دردناك باشند، اما به احتمال زياد آن ها نمي توانند مانع از جذب شما به فرصت هايي كه بازار فراهم مي كند شوند. با اين حال اثر رواني انباشته شدن آن در ذهن شما بسيار منفي است. اگر شما از طريق چندين آگاهي اجباري برنجيد، ادراك شما به جاي جست و جوي فرصت هاي بازار، به شدت تبديل به وزنه اي جهت اجتناب از درد مي شود. ترس از دست دادن پول، اشتباه كردن يا گم كردن فرصت ها ، انگيزه اوليه شما از عمل كردن يا نكردن خواهد شد.
زماني كه ترس انگيزه انجام دادن يا ندادن كاري شود، چند مشكل عمده بوجود مي آيد. زماني كه با تمركز بر ترس به فرصت ها نزديك مي شويد دامنه درك شما محدود مي شود. شما اطلاعاتي كه به دلخواهتان هست را درك مي كنيد و اين بزرگترين دليل وجود ترس در شما است. ترس بطور سيستماتيك مانع اعتماد شما به اطلاعات بازار كه بيان گر فرصت هاي ديگر است، مي شود. همان طور كه شما ارتباط منفي بين ترس و آگاهي را درك ميكنيد، ممكن است متعجبانه بياموزيد كه تلاش تان براي جلوگيري از ضرر، منجر به ايجاد آن مي شود. ترس همچنين دامنه پاسخ گويي شما را به هر وضعيتي محدود مي كند. تعداد قابل توجهي از معامله گران رنج مي برند، زماني كه دقيقا مي دانند چه كار مي خواهند انجام دهند، اما در زمان انجام دادن آن، خود را بطور كامل ناتوان مي يابند.
قبل از آنكه كسي بتواند در يك محيط تجاري بدون ساختار مشخص موفق شود، نيازمند آن است كه اعتماد به نفس و اطمينان به خويشتن را در خود تقويت كند. من اعتماد به نفس را عدم وجود ترس همراه با اطمينان به خويش تعريف مي كنم. اينكه بدانيم در حال حاضر چه كاري نياز هست انجام دهيم و سپس بدون درنگ آن را انجام دهيم. هرگونه دو دلي، تنها ايجاد ترديد و ترس خواهد كرد. هر درجه از ترديد و دودلي كه در ذهن وجود داشته باشد، به همان اندازه شما احساس ترس و اضطراب مي كنيد. نتيجه منفي تجربه معامله كردن در حالت ترس، اضطراب و سردرگمي، ايجاد يا افزايش باور ضعف و بي كفايتي در خويشتن است.
بدون در نظر گرفتن اينكه ما با چه سختي تلاش مي كنيم تا نتايج رفتارهاي خود را از ديگران مخفي نمایيم، به وضوح مشخص است كه نمي توانيم اين نتايج را ازخودمان مخفي كنيم. اگر رفتار بازار با شما مرموز به نظر مي رسد، به خاطر رفتار مرموز و مديريت نشده شما است. صرف نظر از آن چيزي كه درك مي كنيد يا خواهان آن هستيد. به احتمال زياد شما نمي توانيد رفتار بعدي بازار را تعيين كنيد وقتي كه حتي نمي دانيد رفتار آينده خودتان چگونه است.
تعدادي از معامله گراني كه از موانع رواني عبور كرده اند، حكمت اين كار را در قالب جملات طلايي به ما آموخته اند. "ياد بگيريد چگونه ضرركنيد!"، " به دنبال روندها برويد"، " روندها دوست شما هستند" ، "جلوي ضررها را بگيريد و به سودها اجازه پيشرفت دهيد"، "براي شناخت بازار لازم است كه ابتدا خودتان را بشناسيد" و ... .
كتاب "معامله گر منظم" به طور كامل به كاوش، تحليل و سپس سازماندهي اجزا اين مشاوره رواني با فرايند يادگيري گام به گام مي پردازد. اين فرآيند شما را از طريق مراحل لازم براي بدست آوردن موفقيت در محيط بازار هدايت مي كند. اين كتاب به شما توضيح مي دهد چه مهارت هايي لازم است، چرا نياز داريم آن ها را درك كنيم و چه گونه بايد آن ها را فرا بگيريم.
اين كتاب در چهار بخش سازمان يافته است. اولين بخش شامل يك مقدمه و دو فصل است. بخش دوم شامل فصل سوم تا هشتم است كه به تعريف مشكلات و چالش هاي پيش رو براي يك معامله گر موفق مي پردازد. بخش سوم متشكل از شش فصل است كه به شما بينش اساسي لازم براي شناسايي آنچه كه در روان تان بايد تغيير كند و چگونه گي ايجاد اين تغيير را مي دهد. بخش چهارم شامل فصول 15 و 16 است كه تمام نكات مهم براي توسعه مهارت هاي تجاري خاص را در يك چهارچوب جمع بندي كرده است. در اين فصل مي آموزيد كه چگونه هدف مندانه فعاليت هاي بازار را زير نظر بگيريد و تعيين كنيد كه كجا لازم است خود را محدود كنيد. پياده سازي اين مراحل نيازمند باز شدن اين محدوديت ها در يك مسير پربار و بي دردسر است.

["heydar"]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

hgالبته که برنامه دارد منتها برای جیب مردم
مثلا چکار کرده است که عالی بوده است ....
طرح تحول انجام نداد که داد...قیمت سوخت صنایع مافوق خانگی رشد کرد....سود بانکی در رکود سرسام شد ....فقط یک احمق در تولید سرمایه گذاری خواهد کرد بعد از این مگر اینکه با رانت اکثر سرمایه اش را وام بگیرد ....با انجام تحول حاشیه سود صنایع ایران به زیر 10می رسد
انچه مهار تورم است خودکار رخ میداد ربطی به دولت نداشت کما اینکه زمان احمدی نژاد هم دلار تاب مقاومت در3600نداشت و ریخت لذا تورم و قیمتها در حد اکثر خودش است و بیش از یان تاب نداشت همینطور مسکن در حد بالای قدرت خرید است ....و وزیر عامدا مانع ریزش می شود یکباربا وعده وام بیشتر یکبار با وعده ازاد کردن مسکن مهر.....الانم با رشد دلار و تحول
تنها کار خوب اینها حباب شکستن بورس بود ...منتها مشکل شخص حسن روحانی بود که با وعده دروغ توافق حتمی و مهمتر تشویق مردم به بورس در یک بازی کثیف سرمایه خیلی زا مردم را به بورس کشاند و برای مدتها بایکوت کرد یا نصفش را بالا کشید ....در هر جای دنیا چنین دروغ شاخدار میگفت با تخم مرغ گندیده روی صورتش پذیرایی میشد ....
در انموقع وزیر هیچ حبابی نگفت و در این بازی کثیف مقصر است

با سلام
شما باید ورودی را در نظر بگیرید و بعد بتوانید ارزیابی کنید
این تیم اقتصادی که تحویل گرفتند در چه حالی بود؟ بسیاری از اقتصاددان معتقد بودند که در حال رفتن به سمت فروپاشی اقتصادی هستیم
البته الان ای خطر رفع نشده و فعلا با آمپول و قرص سرپا مونده و دل به مذاکرات هسته ای دارند ،میگویند کاری به مذاکرات نداریم !!

اینکه توانستند به گونه ای سوء مدیریت دولت قبلی رو سامان بدهند به نظرم کار بزرگی کردند
سود بانک ها را هم همه میدونند برای کنترل نقدینگی و کاهش رشد تورم موقتا بالا بردند
افزایش نرخ سوخت و برق و.. هم باید باشه،چرا باید ارزان فروشی کنند؟ بنزین و گازوییل که همین طور قاچاق میشد ،زیر مجموعه های وزارت نیرو اکثرا در آستانه ورشکستگی بودند ،اکثرا زیان ده شده اند
..

دولت کمبود منابع داره شما راهکار بده از کجا پول دربیاره؟

["heydar"]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

خوب خودرو و اعوان و انصار صف فروش شدند ..البته فکر کنم گروهی متعمدانه دارند صف میچینند،نحوه ی معاملات اینطور میگوید!

[abstract]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

صف خريدهاي امروز



وتوسم بي سر و صدا داره ميره

[abstract]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

بازار ميتونه از نيمه دوم سبز بشه
فقط يك احتماله
البته مپنا و شبندر در آستانه يك تراژدي هستن
بايد ببينيم واكنش بازار به اينا چيه
بنظرم خودرو زياد براي بازار مهم نيست

[سرژیک]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

جناب حیدر
با سلام
چند روز پیش شما در مورد کچینی و نوسان ازش فرمودین.
آیا قیمت امروز رو مناسب برای خرید می دونین؟
واتی و کنتور رو چطور؟
با سپاس.

[abstract]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

شاخص ساختماني رو اغلب دوستان در نماي لگاريتمي اميدوار كننده مي بينن
ولي نماي حسابي يه چيز ديگه نشون ميده

توريل رو پيشنهاد ميدم دوستان بررسي كنن

[abstract]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

دوستاني كه ديروز ارفع خريدن با 5% ميتونن خداحافظي كنن
اونايي كه مي مونن ديگه زندگي رو سختش نكنن :D
من مي مونم

[abstract]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

بيمه ميهن آقا حيدرم آماده پرتابه
يه جوانمرد رنج بكشه صف ميشه

[نوام چامسکی]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

بيمه ميهن آقا حيدرم آماده پرتابه
يه جوانمرد رنج بكشه صف ميشه

بیمه میهن

کندلهای که داره یک جوری است من نمیفهم

رفتنی بالا هم یکجوری میره بالا

[abstract]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

بیمه میهن

کندلهای که داره یک جوری است من نمیفهم

رفتنی بالا هم یکجوری میره بالا

اگه منظورتون كندل امروزه فكر كنم نقش اين كندل روي حمايت و مقاومت فرق ميكنه ./:.smilingsmiley.:/
اگه درست گفته باشم

[نوام چامسکی]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

اگه منظورتون كندل امروزه فكر كنم نقش اين كندل روي حمايت و مقاومت فرق ميكنه ./:.smilingsmiley.:/
اگه درست گفته باشم

نه قبلی رو میگم رالی صعودی قبلی

تو یک روز انقدر بالا پایین میشه ادم جون به لب میشه

ولی فکر کنم برای نوسان خوب باشه

یک لحظه دیدم

نوسان میده این سهم

هم کوچیک است هم ادم خودشو داره

بعضی سهما ادمهای خودشو برای نوسان داره
نوسان میده

من چون خرینگ گرفتم

نرسیدم زیاد رو این باشم و تمرکز داشته باشم

از دیشب خواب خرینگ میدیدم :.thumbsupsmileyanim/:.grlim:./

[poya bors]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

با سلام به همه
قبلا فکر می کردم ولی حالا تقریبا مطمئن دارم می شم که 70%- میتوان سود کرد/:.ohno-smiley.://:.nono.://:.nono.://:.nono.:/

["heydar"]

پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟

جناب حیدر
با سلام
چند روز پیش شما در مورد کچینی و نوسان ازش فرمودین.
آیا قیمت امروز رو مناسب برای خرید می دونین؟
واتی و کنتور رو چطور؟
با سپاس.

باسلام کچینی حدودا 7-8درصد داد فعلا باید مجددا بررسی شود

با سلام به همه
قبلا فکر می کردم ولی حالا تقریبا مطمئن دارم می شم که 70%- میتوان سود کرد/:.ohno-smiley.://:.nono.://:.nono.://:.nono.:/

با سلام برو بالاتر:D


امروز سمگا در حد 5درصد سبد از صف فروش خریدم و 540تومان گذاشتم برای فروش و رفتم که دیدم بله فروش رفته
دیگه ریسک پذیری رو کم میکنم

فلوله و ارفع دست بردار نیستند
شاوان 1900تومانی هم خوبه
ساختمان هم خوبه فقط نمیدونم چرا این گروه با من سازگار نیستند البته ثباغ خشک تر از بقیه ی سهام گروهه و بهتر میره بالا

مداران هم زیر 200زیاد نمیمونه
راستی از تجمع چه خبر!!!!!!/:.yead.:/

راستی حواستون به غبهنوش باشه

ذوب فکر کنم پارسال تو همین روزها بود خریدم تا 370-380 تومان رفت
فباهنر هم آخر اصلاحه حواس ها به این هم باشه

نظر دوستان در مورد شاخص فلزات اساسی؟