پاسخ : سخنی با سازمان بورس
نمودارهای ضایع و بازارگردانی
================
شرانل را نگاه کنید... این را به هیچ وجه من یکی بلد نیستم بررسی درست حسابی کنم. مشخص است که بازیگر دارد. نه بازیگران بلکه تک بازیگر. یا بهتر است بگویم بازارگردان!!!
تا حالا چندین بار به نمادهایی که نمودارهایی این گونه دارند اشاره کرده ام. نمونه ی بارزش رانفور است.
اینها با شیبی خاص و ملایم و با حالت اصلاحی رشد می کنند! یا افت می کنند...
و البته همین هم می تواند بررسی و نتیجه ی بررسی ما باشد یعنی هر وقت به کف کانال رسید یا به میزان خاصی (که مد نگر بازیگر است) رسید، بگوییم رشد می کند و هر وقت به سقف کانال رسید بگوییم می ریزد!
ولی باید توجه داشته باشیم این حاصل بررسی ما از برآیند اندیشه ی بازیگران خرد و درشت و شرایط محیطی و خلاصه هر آنچه در سایر بررسی های نموداری می گفتیم نیست... تنها حاصل این استدلال است که بازیگر اصلی (بازارگردان) این گونه می خواهد... :(
به تدریج سازمان بورس تمایل دارد تمام نمادهای بازار را این گونه بکند... یعنی (برای دور بودن از شکایت ها و تحت کنترل در آمدن داد و ستد ها و بازار) تمایل سازمان بورس بر این است که بیاید و تمام نمادها را به بازارگردان هایی بدهد که با قوانین مشخص شده نزد سازمان بورس کار می کنند!
و این البته به نگر من حماقت است...
چرا که اقتصاد را از حالت آزاد و مردمی خودش در می آورد و همان ساختار استبدادی و دولتی و کمونیستی را به آن دیکته می کند... و صد البته اگر نظام یارانه های زمان جنگ ثابت ماند و بعدها کار را خراب نکرد این نظام بازارگردانی هم برقرار خواهد ماند و کار را خراب نخواهد کرد!
خلاصه اینکه من هم اعتقاد دارم بازار نباید همین جوری کامل رها باشد و از چیزی به نام امپریالیسم و اقتصاد محور بودن و آزادی همه جوره هم حمایت نمی کنم... بالاخره هر جور حساب کنیم یک سری چارچوب و قاعده قانون آخرش باید وجود داشته باشد... ولی برخی جاها هم باید آزادی وجود داشته باشد...
نمی شود ما بگوییم این بورس ما است و قیمت هایش را مردم به وسیله ی عرضه و تقاضا تعیین می کنند و مردم در تعیین قیمت آزاد هستند و بعد بیاییم محدودیت قیمت برایشان بگذاریم... یا نمی شود بگوییم قیمت ها توسط دولت تعیین نمی شود ولی درصد زیادی از بورسمان دولتی باشد و هر وقت دولت خواست عرضه کند یا تقاضا کند و در نهایت قیمت ها را آنچنان که خودمان دوست داریم تعیین کنیم... نمی شود... نمی شود شاخص نماینده ی بورس باشد ولی مخالف حال و هوای واقعی بورس باشد (مردم جیبشان قرمز باشد و شاخص سبز!) و آنچه ما دوست داریم را نشان دهد... نمی شود... نمی شود بگوییم مردم در عرضه و تقاضا آزاد هستند ولی بعد یک چیزی بیاوریم به نام بازارگردانی و به بازارگردان بگوییم این گونه که من می گویم قیمت را کنترل کن... خوب بالاخره چه؟ کنترل؟ یا آزادی؟ کنترل از سمت من؟ یا کنترل از سمت مردم؟ کدام؟؟؟
بلی... سفته بازی وجود دارد... در همه جای دنیا (و تا وقتی یک آدمیزاد روی کره ی زمین وجود دارد و جهل و دنیا دوستی اش را با خود حمل می کند) سفته بازی هست... و باید هم سفته بازی و سفته بازان را مهار و محدود کرد... ولی این رسمش نیست!
مشکل از جای دیگری آب می خورد و تا زمانی که ما اصل مسئله را درست نکرده ایم با این کارها مسئله را حل نمی توانیم بکنیم...
نمونه ی بارزش همین محدودیت قیمت... سازمان می خواست مثلا این جوری کاری کند که سفته بازان قیمت را زیاد تغییر ندهند و سهام دو_زاری را باد نکنند... ولی چه شد؟ الان سفته بازان اصلا از همین محدودیت 5 درصد نوسان قیمت دارند استفاده می کنند و با صف های میلیونی ای که می چینند و در قبالش عرضه کننده ای هم ندارد بیشتر و بیشتر نماد را در چشم مردم می آورند و مردم را تشویق به حمایت از سفته بازی شان می کنند... حالا باز دوباره سازمان آمد برای مقابله با این جریان یک کار اشتباه دیگر کرد و یک بار شروع کرد به تماس گرفتن با سفته بازان! که گندش درآمد... (حرکت سبک و ضایعی هم بود) یک بار آمد نمادها را مسدود کرد... (شلیا مثلا! خودم آنجا بودم وقتی نماینده ی سازمان بورس گفت چون قیمت خیلی رشد کرده ما بستیمش!/.:blinksmiley.:/) یک بار آمد سیستم شفاف_سازی_خواهی راه انداخت! یک بار آمد دوباره قانون جدید گذاشت که اگر چند تا صف خرید پشت سر هم ببیند قیمت رها می شود... یک بار هم، یعنی بهتر است بگویم این آخرین بار هم، آمد گفت روی یک سری نمادها صف خرید و فروش باشد روی یک سری دیگر نباشد...
خوب الان سازمان بورس با این کارها سفته بازی را درست کرد؟ یا بدتر کار را خراب کرد؟ و اخیرا هم که می دانید... جریان سرخطی روی نمادهایی که همه می دانند خوب است به وجود آمد و جریان حمید اعرابی و ژن خوبش و آنتن Eاش و سرخطی 800 هزارتایی اش که گرفت و ... حالا سازمان بورس باز برای پوشاندن این اشتباه آمده یک اشتباه دیگر کرده و دسترسی آنلاین ها را کلا دیر و محدود کرده!
حالا بهتر نبود از همان اول این محدودیت را روی نوسان قیمت نمی گذاشتید؟
این جریان بازارگردانی هم همین است... احتمالا یک گندی از تویش در بیاید که آن سرش ناپیدا... از همین الان می بینم کسانی که با علم به اینکه فلان نماد بازارگردان دارد وقتی فهمیدند قیمت جهانی روی مثلا افت شدید داشته راحت سهامشان را تنها با 5 درصد زیان به بازارگردان می فروشند... یا کسانی که برعکس با یک خبر سیاسی هر چقدر دوست دارند از بازارگردان می خرند... و می بینم بازارگردانی که فساد ایجاد می کند و قیمت را با مکانیزمش بازی می دهد و کدهای حقوقی و حقیقی هماهنگ با بازارگردان... و بازارگردان های در سایه و و و آخرش را هم دارم می بینم... مردم آخر صدایشان در می آید که اگر اینجا واقعا بورس است چرا قیمت ها دارد کنترل می شود؟
چقدر خوب می شد به جای این همه کار اشتباه و محدود کردن چیزی که باید در جای خود آزاد باشد می آمدند و همان کاری که با بازار پایه انجام دادند را می کردند... یعنی می آمدند در مورد سهام مشکوک یک امضاء از طرف می گرفتند که سود و زیانت پای خودت است... والسلام.
نمودارهای ضایع و بازارگردانی
================
شرانل را نگاه کنید... این را به هیچ وجه من یکی بلد نیستم بررسی درست حسابی کنم. مشخص است که بازیگر دارد. نه بازیگران بلکه تک بازیگر. یا بهتر است بگویم بازارگردان!!!
تا حالا چندین بار به نمادهایی که نمودارهایی این گونه دارند اشاره کرده ام. نمونه ی بارزش رانفور است.
اینها با شیبی خاص و ملایم و با حالت اصلاحی رشد می کنند! یا افت می کنند...
و البته همین هم می تواند بررسی و نتیجه ی بررسی ما باشد یعنی هر وقت به کف کانال رسید یا به میزان خاصی (که مد نگر بازیگر است) رسید، بگوییم رشد می کند و هر وقت به سقف کانال رسید بگوییم می ریزد!
ولی باید توجه داشته باشیم این حاصل بررسی ما از برآیند اندیشه ی بازیگران خرد و درشت و شرایط محیطی و خلاصه هر آنچه در سایر بررسی های نموداری می گفتیم نیست... تنها حاصل این استدلال است که بازیگر اصلی (بازارگردان) این گونه می خواهد... :(
به تدریج سازمان بورس تمایل دارد تمام نمادهای بازار را این گونه بکند... یعنی (برای دور بودن از شکایت ها و تحت کنترل در آمدن داد و ستد ها و بازار) تمایل سازمان بورس بر این است که بیاید و تمام نمادها را به بازارگردان هایی بدهد که با قوانین مشخص شده نزد سازمان بورس کار می کنند!
و این البته به نگر من حماقت است...
چرا که اقتصاد را از حالت آزاد و مردمی خودش در می آورد و همان ساختار استبدادی و دولتی و کمونیستی را به آن دیکته می کند... و صد البته اگر نظام یارانه های زمان جنگ ثابت ماند و بعدها کار را خراب نکرد این نظام بازارگردانی هم برقرار خواهد ماند و کار را خراب نخواهد کرد!
خلاصه اینکه من هم اعتقاد دارم بازار نباید همین جوری کامل رها باشد و از چیزی به نام امپریالیسم و اقتصاد محور بودن و آزادی همه جوره هم حمایت نمی کنم... بالاخره هر جور حساب کنیم یک سری چارچوب و قاعده قانون آخرش باید وجود داشته باشد... ولی برخی جاها هم باید آزادی وجود داشته باشد...
نمی شود ما بگوییم این بورس ما است و قیمت هایش را مردم به وسیله ی عرضه و تقاضا تعیین می کنند و مردم در تعیین قیمت آزاد هستند و بعد بیاییم محدودیت قیمت برایشان بگذاریم... یا نمی شود بگوییم قیمت ها توسط دولت تعیین نمی شود ولی درصد زیادی از بورسمان دولتی باشد و هر وقت دولت خواست عرضه کند یا تقاضا کند و در نهایت قیمت ها را آنچنان که خودمان دوست داریم تعیین کنیم... نمی شود... نمی شود شاخص نماینده ی بورس باشد ولی مخالف حال و هوای واقعی بورس باشد (مردم جیبشان قرمز باشد و شاخص سبز!) و آنچه ما دوست داریم را نشان دهد... نمی شود... نمی شود بگوییم مردم در عرضه و تقاضا آزاد هستند ولی بعد یک چیزی بیاوریم به نام بازارگردانی و به بازارگردان بگوییم این گونه که من می گویم قیمت را کنترل کن... خوب بالاخره چه؟ کنترل؟ یا آزادی؟ کنترل از سمت من؟ یا کنترل از سمت مردم؟ کدام؟؟؟
بلی... سفته بازی وجود دارد... در همه جای دنیا (و تا وقتی یک آدمیزاد روی کره ی زمین وجود دارد و جهل و دنیا دوستی اش را با خود حمل می کند) سفته بازی هست... و باید هم سفته بازی و سفته بازان را مهار و محدود کرد... ولی این رسمش نیست!
مشکل از جای دیگری آب می خورد و تا زمانی که ما اصل مسئله را درست نکرده ایم با این کارها مسئله را حل نمی توانیم بکنیم...
نمونه ی بارزش همین محدودیت قیمت... سازمان می خواست مثلا این جوری کاری کند که سفته بازان قیمت را زیاد تغییر ندهند و سهام دو_زاری را باد نکنند... ولی چه شد؟ الان سفته بازان اصلا از همین محدودیت 5 درصد نوسان قیمت دارند استفاده می کنند و با صف های میلیونی ای که می چینند و در قبالش عرضه کننده ای هم ندارد بیشتر و بیشتر نماد را در چشم مردم می آورند و مردم را تشویق به حمایت از سفته بازی شان می کنند... حالا باز دوباره سازمان آمد برای مقابله با این جریان یک کار اشتباه دیگر کرد و یک بار شروع کرد به تماس گرفتن با سفته بازان! که گندش درآمد... (حرکت سبک و ضایعی هم بود) یک بار آمد نمادها را مسدود کرد... (شلیا مثلا! خودم آنجا بودم وقتی نماینده ی سازمان بورس گفت چون قیمت خیلی رشد کرده ما بستیمش!/.:blinksmiley.:/) یک بار آمد سیستم شفاف_سازی_خواهی راه انداخت! یک بار آمد دوباره قانون جدید گذاشت که اگر چند تا صف خرید پشت سر هم ببیند قیمت رها می شود... یک بار هم، یعنی بهتر است بگویم این آخرین بار هم، آمد گفت روی یک سری نمادها صف خرید و فروش باشد روی یک سری دیگر نباشد...
خوب الان سازمان بورس با این کارها سفته بازی را درست کرد؟ یا بدتر کار را خراب کرد؟ و اخیرا هم که می دانید... جریان سرخطی روی نمادهایی که همه می دانند خوب است به وجود آمد و جریان حمید اعرابی و ژن خوبش و آنتن Eاش و سرخطی 800 هزارتایی اش که گرفت و ... حالا سازمان بورس باز برای پوشاندن این اشتباه آمده یک اشتباه دیگر کرده و دسترسی آنلاین ها را کلا دیر و محدود کرده!
حالا بهتر نبود از همان اول این محدودیت را روی نوسان قیمت نمی گذاشتید؟
این جریان بازارگردانی هم همین است... احتمالا یک گندی از تویش در بیاید که آن سرش ناپیدا... از همین الان می بینم کسانی که با علم به اینکه فلان نماد بازارگردان دارد وقتی فهمیدند قیمت جهانی روی مثلا افت شدید داشته راحت سهامشان را تنها با 5 درصد زیان به بازارگردان می فروشند... یا کسانی که برعکس با یک خبر سیاسی هر چقدر دوست دارند از بازارگردان می خرند... و می بینم بازارگردانی که فساد ایجاد می کند و قیمت را با مکانیزمش بازی می دهد و کدهای حقوقی و حقیقی هماهنگ با بازارگردان... و بازارگردان های در سایه و و و آخرش را هم دارم می بینم... مردم آخر صدایشان در می آید که اگر اینجا واقعا بورس است چرا قیمت ها دارد کنترل می شود؟
چقدر خوب می شد به جای این همه کار اشتباه و محدود کردن چیزی که باید در جای خود آزاد باشد می آمدند و همان کاری که با بازار پایه انجام دادند را می کردند... یعنی می آمدند در مورد سهام مشکوک یک امضاء از طرف می گرفتند که سود و زیانت پای خودت است... والسلام.




نظر