تکنیکال ( بهرام و رفقا )

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

تحلیل تکنیکال دلار :
( یکی از مهم ترین پارامترهای موثر بر بورس تهران )
دلار کف کانال دوم را ازدست داد ...
به نظرم در 23,000 تومان حمایت می شود ...

تحلیل تکنیکال دلار (آپدیت ) :
دلار مجددا به طرف حمایت 23000 تومان در حال حرکت است ...

تاکنون 2 بار به خط مقاومتی ترسیم شده برخورد کرده و توانایی عبور از ان را نداشته است ...

قیمت در حال متراکم شدن در کنج مثلث کاهشی قیمت است ...

به نظرم حمایت 23,000 تومان حمایت قدرتمندی است و احتمال از دست رفتن آن ضعیف می باشد ...

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

قیمت امروز سهم 6800 تومان ( به تاریخ 25 آبان 1399 ))
هدف اول : 9500 تومان
هدف دوم : 14000 تومان
این نوشته صرفا جهت درج در حافظه ی تاریخی تاپیک می باشد و به هیچ وجه سیکنال خرید یا فروش نیست ...

در قدیم الایام می رفتم کدال و خط به خط گزارش می خواندم و ...

اکنون نیک می دانم , نمودارها درون شان گزارشات کدال وجود دارد , با این تفاوت که هنوز گزارش ارسال نشده است ...

این هم علت بنیادی رشد شکربن : فروش سنگین 50 میلیارد تومانی در آبان ( بدون فروش شدوص و پسهند که زیر مجموعه های شکربن هستند ...))

با شدوص و پسهند می تواند بالای 80 میلیارد هم بفروشد ( زمین شهری کارخانه در دل شهر اهواز هم ... ))

اخطار :قیمت شکربن از کف فاصله گرفته و خرید آن پرریسک است ...

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

باز بچه های بازار دارن فراموش میکنن که همه تو یه کشتی سواریم
اگر شستا ریزش داشته باشه تمام بازار سقوط میکنه
شستا با پی به ای 11
پی به ای کلی بازار 25
من کاری به اززندگی سهام ندارم
ولی دولت و بازار ساز خوب میدونه بازار بدون شستا جایی نمیره
فعلا سکاندار شستا است باید باهاش مهربان باشن

درود بر کاربر قدیمی این تاپیک ...

تحلیل تکنیکال شستا :

دیتای زیادی از شستا نداریم ...

به نظرم 2850 حمایت می شود و بعید می دانم این حمایت از دست برود ...

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

شاخص کل :

به نظر می رسد برای شکست قطعی کانال نزولی , مقداری دست به دست شدن سهام لازم داریم ...

اخبار منفی فولادی ها به نظر, عمدا به بازار ارسال شد تا سهام شاخص ساز به اصطلاح دست به دست شوند ( از نظر زمانی , قسمتی از نمودار که با یک مسطیل نشان شده است ))

و حوالی مقاومت مهم سقف کانال نزولی , خبرهای مثبت روانه بازار شود ...

این تحلیل قطعی نیست و صرفا تفکرات نگارنده است ...

اندیکاتور rsi مقاومت های مهمی را از پیش رو برداشته است ...

[امیر محمد ۲]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

با اجازه کاربر بهرام خان

////////
قدرتی که در بخشش وجود داره

این اتفاق چند سال پیش و توی یک روز خیلی گرم تابستونی برام افتاد. داشتم می-
رفتم چند تا چیز بخرم. اون روزها زیاد پیش میاومد که به سوپرمارکت برم چون اون
قدر پول نداشتم که بتونم مواد غذایی رو که در طول هفته مصرف میکردیم یک-
دفعهای بخرم.
زن جوونم چند ماه پیش و بعد از مدتها مبارزه با سرطان مرده بود. هیچ بیمهای هم
نداشتیم. خرجمون زیاد بود و خیلی هم بدهی داشتم. فقط یک شغل نیم هوقت داشتم
که ازش به قدری در میآوردم که بتونم شکم دو تا بچه کوچیکم رو سیر کنم. اوضاع
بد بود – خیلی بد.
اون روز در حالی که دلم حسابی گرفته بود و فقط چهار دلاری توی جیبم بود داشتم
میرفتم سوپرمارکت تا چند لیتر شیر و یک بسته نون بخرم. بچه ها گرسنه بودن و
باید چیزی بهشون میدادم تا سیر بشن. وقتی به چراغ قرمز رسیدم یک زن و مرد
جوون رو با بچه اشون دیدم که توی چمنهای کنار خیابون نشسته بودن. آفتاب سرظهر هم حسابی اذیتشون میکرد.

مرد روی یک تکه مقوا نوشته بود "اگه بهم غذا بدین براتون کار میکنم". زنش هم
کنارش بود و به ماشینهایی که پشت چراغ قرمز وایمیستادن نگاه میکرد. بچهشون
هم که حدود دو سالش بود عروسکی رو که فقط یک دست داشت بغل کرده بود. همه
این چیزها رو توی همون سی ثانیه ای که پشت چراغ بودم دیدم.
خیلی دلم میخواست چند دلار بهشون بدم. ولی اگه این کار رو میکردم دیگه پولی
برای خرید شیر و نون برام باقی نمیموند. چراغ که سبز شد یک دفعه دیگه بهشون
نگاه کردم. هم احساس گناه کردم )که بهشون کمک نمیکنم( و هم ناراحت شدم
)چون پول کافی نداشتم که به اونا هم بدم(.
موقع رانندگی نتونستم از فکر اونا بیرون بیام. تا یکی دو کیلومتر فقط چشمهای
غمگین و بی روح اون مرد جوون و خونوادهاش رو میدیدم. دیگه نتونستم تحمل کنم.
دردی رو که داشتن حس کردم و دیدم باید کاری براشون بکنم. این بود که دور زدم
و برگشتم به همون جایی که اونا رو دیده بودم.
کنار خیابون نگه داشتم و دو دلار از چهار دلاری رو که داشتم به اونا دادم. وقتی ازم
تشکر میکرد اشک توی چشمهاش جمع شده بود. لبخندی زدم و به سمت
سوپرمارکت رفتم. امیدوار بودم که شاید هم شیر و هم نون رو به قیمت حراجی
بفروشن. شاید هم میشد که فقط شیر یا فقط نون بخرم. خب، باید این جوری
وقتی به پارکینگ رسیدم هنوز هم اون واقعه توی ذهنم بود. ولی احساس خوبی
نسبت به کاری که کرده بودم داشتم. از ماشین که پیاده شدم احساس کردم که یک
چیزی زیر پامه. پام رو بلند کردم و دیدم یک بیست دلاری اونجاست. اصلا باورم
نمیشد. اطراف رو نگاه کردم و هیچ کسی رو ندیدم. در حالی که از تعجب حیرون
مونده بودم رفتم توی سوپرمارکت و عالوه بر شیر و نون چند تا چیز دیگه هم که
خیلی لازم داشتم خریدم.
اون واقعه رو هرگز فراموش نمیکنم چون بهم یاد داد که دنیا عجیب و مرموزه. یک
بار دیگه این باورم رو که هرگز نمیشه به دنیا زیادی بخشید تقویت کرد. دو دلار داده
بودم و بیست دلار گیرم اومده بود. توی مسیر برگشت هم دوباره به اون خونواده
گرسنه رسیدم و پنج دلار دیگه هم بهشون دادم.
اون اتفاق فقط یکی از اتفاقهای این جوری بود که توی زندگیم افتادن. به نظر میاد
که هر چی بیشتر بدیم بیشتر گیرمون میاد. شاید هم این یکی از قوانین جهانی باشه
که میگه "اگه میخواین بگیرین باید اول بدین".
یک شعری رو به این مضمون یادمه:
"یک آدم دیوونهای بود که هر چی بیشتر میداد پولدارتر میشد".
اغلب مواقع فکر میکنیم که چیزی نداریم که بدیم. ولی اگه به دقت نگاه کنیم می-
بینیم که چیزای کوچیکی داریم که میتونیم اونا رو به دیگران بدیم. بیاین برای یک
دفعه هم که شده فکر نکنیم که اول باید خیلی داشته باشیم تا بعدش بتونیم بدیم. با
بخشیدن از همون مقدار کمی هم که داریم در انبار دنیا رو روی خودمون باز میکنیم
و اجازه میدیم که خیلی چیزها به طرفمون سرازیر بشن.
لزومی هم نداره که اینو فقط به خاطر این که من دارم میگم باور کنین. فقط کافیه
که صادقانه امتحانش کنین تا از نتایجی که میگیرین تعجب کنین. معمولا هم از
همون کسانی که بهشون دادیم پس نمیگیریم بلکه از جاهایی میاد که ما حتی
تصورش رو هم نمیتونیم بکنیم.
این قانون جهانی رو خودتون امتحان کنین. قانون جهانی همیشه کار میکنه.

از کتاب بزرگترین راز پول. اثر جو ویتالی

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

بهرام خان نظرتون راجع به دی وتحلیلتون چیه؟
ممنون میشم

سلام بر سهامدار خرد ...

بانک دی در کانالی تقریبا افقی نوسان می کند

خرید در کف کانال ( 4000) و فروش در سقف کانال (5800 ) استراتژی مناسبی است ...

شکست هرکدام از این عددها سیکنال های سقوط یا صعود مهمی هستند ...

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

هر وقت در فريب دادن كسي موفق شدی

به اين فكر نباش كه چقدر ساده و نادان است ...

به اين فكر كن كه چقدر به تو اعتماد داشته است

پس در حقيقت تو باخته ای!

رفقا تاج سر ما هستند ...

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

بازی همان بازیست

معرفی دو سهم در منفی و مثبت پی در پی روزهای بعد.

سپس تشویق سهامداران به خرید در شاخص فضایی یا خودروی 800

هنوز خونه های دوم و سوم و N ام رو فراموش نکردیم

ولی عجب کارت درسته بهرام!!!!!، هر سهمی معرفی میکنی فردا و پس فرداش مثبت میشه!!!

این رویه ادامه داره تا شاخص فضایی رو از پهنا بکنی توی آستین خلق الله.

نتیجه چی میشه؟؟ کسری بودجه دولت مطبوعت، که ازش حقوق میگیری، جبران میشه

یعنی کسی هست که بین مهناز و بهرام تفاوتی نبینه؟؟؟

مهناز هم دقیقا مثل بهرام، اوایل فعالیتش سهمها و سودهای خوبی داد

ولی شاخص فضایی خوبی درست کردند و فرو کردند به ....

هیچ فرقی بین مهناز و بهرام نیست.

.

چنین است کردار گردنده دهر
گهی نـوش یابیم ازو گاه زهر ...

چه بندی دل اندر سرای سپنج
چو دانی که ایدر نمانی مرنـج ...

[منیب]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

[ Video ]
افشاگری عجیب در مورد نقش بانکها در گرانی مسکن!

رئیس اتحادیه املاک کشور و تهران در گفتگو با خبرفوری:
?متاسفانه بانکها، شرکتهای ساختمانی زدند چون اعتبار و تسهیلات از همه جا دارند و میتوانند با قیمتگذاری بازار را کنترل کنند.
?۲۰ درصد درآمد بانکها به بانک مرکزی میرود به همین خاطر همدیگر را حفظ میکنند.
?باید دست بانک ها از ساخت و ساز قطع شود
?مالیات خانههای خالی اجرایی نشد چون بیشتر این خانهها متعلق به بانکها و ارگانهای دولتی بود.
@



[ Photo ]
?این مادربزرگ اهل تالش بوده که زمین هزار متری خودش رو وقف مدرسه ساختن و آموزش و پرورش میکنه و خودش تا امروز توی چادر زندگی میکرده و فوت کرده!
?آدم هر چه از بزرگی و وسعت قلب و مهربونی این زن بنویسه کم نوشته. این بنده خدا که دستش به هیچ جا نمی رسیده اینجور کمک کرده ولی ما یک سری آدم داریم دستشون به همه جا میرسه کاری نمیکنند که هیچ! تازه وظیفهشون رو هم انجام نمیدن!

خانم فرح نساء آنجوح ممنون که بزرگ بودن رو به ما یاد دادی و رفتی...
@AkhbareFori






AkhbareFori

[b4city]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

بازی همان بازیست

معرفی دو سهم در منفی و مثبت پی در پی روزهای بعد.

سپس تشویق سهامداران به خرید در شاخص فضایی یا خودروی 800

هنوز خونه های دوم و سوم و N ام رو فراموش نکردیم

ولی عجب کارت درسته بهرام!!!!!، هر سهمی معرفی میکنی فردا و پس فرداش مثبت میشه!!!

این رویه ادامه داره تا شاخص فضایی رو از پهنا بکنی توی آستین خلق الله.

نتیجه چی میشه؟؟ کسری بودجه دولت مطبوعت، که ازش حقوق میگیری، جبران میشه

یعنی کسی هست که بین مهناز و بهرام تفاوتی نبینه؟؟؟

مهناز هم دقیقا مثل بهرام، اوایل فعالیتش سهمها و سودهای خوبی داد

ولی شاخص فضایی خوبی درست کردند و فرو کردند به ....

هیچ فرقی بین مهناز و بهرام نیست.

.

درود بر دوست نازنین و فرهیخته . منم میگم این تیپ ادمها فرق ندارند و کاملا حق با شما بود
اینطور هم نبوده هر سهمی معرفی کرده روز بعدش مثبت شده
اخه سهمی هم معرفی کنیم و کلیت بازار ( منظورم همه بازار نیست ) در ابتدای یه رالی صعودی هر چند موقتی هم باشد، چه فایده داره
با برگشت بازار برگشته . این هنر نیست . کم سهم بوده این 10 روز اخیر برگشت خوب داشته ؟

من بیام دو سهم بنجل و باد کرده بخصوص شکربن که هنوز جا برای کف های جدید داره ، با سود دهی مزخرف نسبت به قیمتش فعلیش ، و جا برای افت بیشتر معرفی کنم و صاف بخوره به برگشت بازار و یه چند تا مثبت بخوره ابن خیلی هنر است ؟ وقتی نمادهای بسیاری بودند در همین فاصله تا 40-50% بالا اومدند ؟
گروه کاشی سرامیک هنوز حباب زیادی دارد . کلوند یا کسعدی یا کحافظ و بقیه اش . حباب دارند زیاد هم دارند . کلوند نسبی بهتر از بقیه است ولی همینم ریسک داره
کسعدی شیک و مجلسی حداقل تا 2500 میریزه
کحافظ حباب اندر حباب محض است و معادل 18000 تومان است ( افزایش سرمایه داشته )
کترام بسیار خطری است و سهمی فسقلی و سفته بازی محض است

هنر وقتی رو میشه که بازار چیزی توش در نیاد و بتونی در اوج خرابی ازش سود بگیری نه اینکه در خرابی بازار غیب بشی و وقت واهی گیری و سو استفاده از دیگران پیدات بشه . نمیخوام بگم الزاما من این هنر را دارم که در خرابی بازار سود بگیرم . کلا میگم . ولی وقتی بازار 160 هزار واحد که با شرایط بد بازار کم هم نبود ، میاد بالا و من بیام دو سهم نیمه جون معرفی کنم و بازم هی بوق بوق کنم ... این هنر نیست . چیز دیگری است
متعاقبش بیام بعد از چند روز مثبت بازم هی بوق بوق کنم و انگیزه خرید ایجاد کنم و خودمو به در و دیوار بکوبم و تصویر از خریدهام بگیرم و اپلود کنم و چه ها که مثل بچه دبستانی ها نکنم ... که چیه این دو تا بنجل را من خریم شما هم بیا بخر ، اخه این کار مفهوم دیگری ندارد ، در حالی که توان اون دو سهم همون چند مثبت بیشتر نبوده ؟
اسم این کار چیه ؟ سهم معرفی کردن یا چیزی دیگر ؟ قطعا خودتون هم واقفید چیزی دیگر است

[siamand]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

با اجازه کاربر بهرام خان

////////
قدرتی که در بخشش وجود داره

این اتفاق چند سال پیش و توی یک روز خیلی گرم تابستونی برام افتاد. داشتم می-
رفتم چند تا چیز بخرم. اون روزها زیاد پیش میاومد که به سوپرمارکت برم چون اون
قدر پول نداشتم که بتونم مواد غذایی رو که در طول هفته مصرف میکردیم یک-
دفعهای بخرم.
زن جوونم چند ماه پیش و بعد از مدتها مبارزه با سرطان مرده بود. هیچ بیمهای هم
نداشتیم. خرجمون زیاد بود و خیلی هم بدهی داشتم. فقط یک شغل نیم هوقت داشتم
که ازش به قدری در میآوردم که بتونم شکم دو تا بچه کوچیکم رو سیر کنم. اوضاع
بد بود – خیلی بد.
اون روز در حالی که دلم حسابی گرفته بود و فقط چهار دلاری توی جیبم بود داشتم
میرفتم سوپرمارکت تا چند لیتر شیر و یک بسته نون بخرم. بچه ها گرسنه بودن و
باید چیزی بهشون میدادم تا سیر بشن. وقتی به چراغ قرمز رسیدم یک زن و مرد
جوون رو با بچه اشون دیدم که توی چمنهای کنار خیابون نشسته بودن. آفتاب سرظهر هم حسابی اذیتشون میکرد.

مرد روی یک تکه مقوا نوشته بود "اگه بهم غذا بدین براتون کار میکنم". زنش هم
کنارش بود و به ماشینهایی که پشت چراغ قرمز وایمیستادن نگاه میکرد. بچهشون
هم که حدود دو سالش بود عروسکی رو که فقط یک دست داشت بغل کرده بود. همه
این چیزها رو توی همون سی ثانیه ای که پشت چراغ بودم دیدم.
خیلی دلم میخواست چند دلار بهشون بدم. ولی اگه این کار رو میکردم دیگه پولی
برای خرید شیر و نون برام باقی نمیموند. چراغ که سبز شد یک دفعه دیگه بهشون
نگاه کردم. هم احساس گناه کردم )که بهشون کمک نمیکنم( و هم ناراحت شدم
)چون پول کافی نداشتم که به اونا هم بدم(.
موقع رانندگی نتونستم از فکر اونا بیرون بیام. تا یکی دو کیلومتر فقط چشمهای
غمگین و بی روح اون مرد جوون و خونوادهاش رو میدیدم. دیگه نتونستم تحمل کنم.
دردی رو که داشتن حس کردم و دیدم باید کاری براشون بکنم. این بود که دور زدم
و برگشتم به همون جایی که اونا رو دیده بودم.
کنار خیابون نگه داشتم و دو دلار از چهار دلاری رو که داشتم به اونا دادم. وقتی ازم
تشکر میکرد اشک توی چشمهاش جمع شده بود. لبخندی زدم و به سمت
سوپرمارکت رفتم. امیدوار بودم که شاید هم شیر و هم نون رو به قیمت حراجی
بفروشن. شاید هم میشد که فقط شیر یا فقط نون بخرم. خب، باید این جوری
وقتی به پارکینگ رسیدم هنوز هم اون واقعه توی ذهنم بود. ولی احساس خوبی
نسبت به کاری که کرده بودم داشتم. از ماشین که پیاده شدم احساس کردم که یک
چیزی زیر پامه. پام رو بلند کردم و دیدم یک بیست دلاری اونجاست. اصلا باورم
نمیشد. اطراف رو نگاه کردم و هیچ کسی رو ندیدم. در حالی که از تعجب حیرون
مونده بودم رفتم توی سوپرمارکت و عالوه بر شیر و نون چند تا چیز دیگه هم که
خیلی لازم داشتم خریدم.
اون واقعه رو هرگز فراموش نمیکنم چون بهم یاد داد که دنیا عجیب و مرموزه. یک
بار دیگه این باورم رو که هرگز نمیشه به دنیا زیادی بخشید تقویت کرد. دو دلار داده
بودم و بیست دلار گیرم اومده بود. توی مسیر برگشت هم دوباره به اون خونواده
گرسنه رسیدم و پنج دلار دیگه هم بهشون دادم.
اون اتفاق فقط یکی از اتفاقهای این جوری بود که توی زندگیم افتادن. به نظر میاد
که هر چی بیشتر بدیم بیشتر گیرمون میاد. شاید هم این یکی از قوانین جهانی باشه
که میگه "اگه میخواین بگیرین باید اول بدین".
یک شعری رو به این مضمون یادمه:
"یک آدم دیوونهای بود که هر چی بیشتر میداد پولدارتر میشد".
اغلب مواقع فکر میکنیم که چیزی نداریم که بدیم. ولی اگه به دقت نگاه کنیم می-
بینیم که چیزای کوچیکی داریم که میتونیم اونا رو به دیگران بدیم. بیاین برای یک
دفعه هم که شده فکر نکنیم که اول باید خیلی داشته باشیم تا بعدش بتونیم بدیم. با
بخشیدن از همون مقدار کمی هم که داریم در انبار دنیا رو روی خودمون باز میکنیم
و اجازه میدیم که خیلی چیزها به طرفمون سرازیر بشن.
لزومی هم نداره که اینو فقط به خاطر این که من دارم میگم باور کنین. فقط کافیه
که صادقانه امتحانش کنین تا از نتایجی که میگیرین تعجب کنین. معمولا هم از
همون کسانی که بهشون دادیم پس نمیگیریم بلکه از جاهایی میاد که ما حتی
تصورش رو هم نمیتونیم بکنیم.
این قانون جهانی رو خودتون امتحان کنین. قانون جهانی همیشه کار میکنه.

از کتاب بزرگترین راز پول. اثر جو ویتالی

اینها ذهنیات غلط نوسنده یعنی همان "جو ویتالی " است اگر فرض کنیم مدیریتی اینجوری در کار است خب بیست دلاری را به همون خانواده گرسنه میداد نه زیر پای اون نویسنده . این نویسندگان بدنبال خرافات هستند و هیچگاه به فکر آگاه کردن برای برطرف کردن علت گرسنگی بر نمیآیند و به این طریق گرسنگی به این شکل ادامه می یابد و توسط چنین نویسندگانی توجیه اخلاقی میشود .

[جان اسنو.]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

[sooroosh1315]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

اینها ذهنیات غلط نوسنده یعنی همان "جو ویتالی " است اگر فرض کنیم مدیریتی اینجوری در کار است خب بیست دلاری را به همون خانواده گرسنه میداد نه زیر پای اون نویسنده . این نویسندگان بدنبال خرافات هستند و هیچگاه به فکر آگاه کردن برای برطرف کردن علت گرسنگی بر نمیآیند و به این طریق گرسنگی به این شکل ادامه می یابد و توسط چنین نویسندگانی توجیه اخلاقی میشود .

نویسنده را نمی شناسم ، اما چیزی که گفته اشتباه نیست ، بنظرم ارزش یکبار امتحان کردن را دارد ، فقط یک شرط هم دارد ، چیزی را که ایثار می کنید ، باید برای خودتان هم جذاب (مهم) باشد ،

مثلا وقت ندارید ، یک جلسه مهم دارید یا یک رقابت مهم ، بعد بین راه یک نفر را می بینید که کمک نیاز دارد از طرفی شما هم فرصت ندارید ولی می دانید اگر به طرف کمک نکنید ، عذاب وجدان می گیرید

و ایثار می کنید به طرف کمک می کنید ، 100% ی اتفاق خیلی عالی که جز ارزوهاتون بوده اتفاق میوفته براتون ، ی چیز خیلی محال (خیلی بیشتر از 20 دلاری )



کار سختی هم هست ، بخشیدن از چیزی که خودت کم داری ازش و شدیدا لازمش داری ، ولی پاداش خوبی اتفاق میوفته


پ.ن: اوایلش البته اسون تر هست ، چیز کمتری داری ، و در عین حال تعلق کمتری هم بهش داری ، ولی هرچه داراییت (یا جایگاهت یا....) رشد میکنه اینکار سخت تر میشه و دلبستگیت بهش بیشتر ولی خوب پاداش ها همیشه شگفت انگیز هستن ، وقتی وضعت خوبه ، ی اتفاق بزرگتر برات میوفته

پ.ن2: هیچوقت البته 100 درصد ایثار نکن ! اون وقت پاداشت بینهایت میشه و بینهایت هم که در دنیا نداریم پاداش معنوی نصیبت میشه ، ی چیزی بین 10 درصد تا 50 نهایت /:.ph34r-smiley.:/

[siamand]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

نویسنده را نمی شناسم ، اما چیزی که گفته اشتباه نیست ، بنظرم ارزش یکبار امتحان کردن را دارد ، فقط یک شرط هم دارد ، چیزی را که ایثار می کنید ، باید برای خودتان هم جذاب (مهم) باشد ،

مثلا وقت ندارید ، یک جلسه مهم دارید یا یک رقابت مهم ، بعد بین راه یک نفر را می بینید که کمک نیاز دارد از طرفی شما هم فرصت ندارید ولی می دانید اگر به طرف کمک نکنید ، عذاب وجدان می گیرید

و ایثار می کنید به طرف کمک می کنید ، 100% ی اتفاق خیلی عالی که جز ارزوهاتون بوده اتفاق میوفته براتون ، ی چیز خیلی محال (خیلی بیشتر از 20 دلاری )



کار سختی هم هست ، بخشیدن از چیزی که خودت کم داری ازش و شدیدا لازمش داری ، ولی پاداش خوبی اتفاق میوفته


پ.ن: اوایلش البته اسون تر هست ، چیز کمتری داری ، و در عین حال تعلق کمتری هم بهش داری ، ولی هرچه داراییت (یا جایگاهت یا....) رشد میکنه اینکار سخت تر میشه و دلبستگیت بهش بیشتر ولی خوب پاداش ها همیشه شگفت انگیز هستن ، وقتی وضعت خوبه ، ی اتفاق بزرگتر برات میوفته

این بحث دامنه زیادی دارد و این تاپیک را منحرف میکند . فقط بگم هر بخششی در راه خدا باید باشد و فقط بخاطر او نه فرد . ما حق نداریم دلسوزی کنیم و اشک در چشمهایمان جاری شود و سپس بخشش کنیم .بخشش یعنی از خود گذشتن نه منت گذاشتن . این از ما یعنی عوام الناس . ولی طرف صحبت آن نویسنده است که که وظیفه اشن آگاهی عمومی برای بشریت است که باید علل گرسنگی را از بین ببرند .

از طرف من این بحث ادامه نمی یابد .

[فرهنگ سازان]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

درود بر کاربر قدیمی این تاپیک ...

تحلیل تکنیکال شستا :

دیتای زیادی از شستا نداریم ...

به نظرم 2850 حمایت می شود و بعید می دانم این حمایت از دست برود ...

درود و ارادت

البته راه های نقاشی کردن تکنیکال به تعداد آدم هاست ولی

نمیدونم چه اصراریه که اون خط آبی حمایت رو اونجوری بالا پایین کشیدی برادر ، احیانا کف ها برای حمایت به هم باید متصل بشن . قانون اول محدوده حمایتی .

وصل کردن دو سقف اولیه سهم به هم و امتداد دادن تا انتها چرا ؟ اون هم وقتی همین الان کف ها به این زیبایی در یک راستا هستند و میشه همین محدوده 3000 الان رو

هم روی خط حمایتی در نظر گرفت.