تکنیکال ( بهرام و رفقا )

Collapse
این تاپیک بسته شد.
X
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • بهرام نامدار
    عضو فعال
    • Oct 2020
    • 9392

    #12016
    پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

    گندم دزدی را گرفتند و سوار بر الاغ در شهر میچرخاندند...
    مردم هم میخندیدن و هل هله میکردند..
    سرباز خطاب به دزد گفت: سخت میگذرد؟؟دزد پاسخ داد گندم ها را که خوردم...سواری هم کردم مردم هم شاد شدند و میخندند چی از این بهتر؟؟؟



    حکایت مملکت ماست
    بیت المالو میخورن
    بنزشو هم سوار میشن
    ما مردم هم جوک میسازیم و میخندیم...
    .

    نظر

    • بهرام نامدار
      عضو فعال
      • Oct 2020
      • 9392

      #12017
      پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

      در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همكاری یک مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یک مركز شبانه‌روزی تأسیس كردند. در این مركز، نوجوانان ۱۲ تا ۱۹سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌كردند. مدّت یک سال همه‌چیز به‌صورت عادی جریان داشت و آزمایش‌های مختلف كمی و كیفی بر روی آنان انجام می‌گرفت. در طول این یک سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعده‌ها، ۸۰۰ گرم غذا می‌خورد. پس از یک سال به‌تدریج و آگاهانه شایعه كردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانه‌روزی، ممكن است غذا به لحاظ كمی و كیفی جیره‌بندی شود. شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰ گرم به ۱۲۰۰ گرم افزایش یافت.
      هنگامی كه عملاً جیره‌بندی را آغاز كردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰ گرم به ۱۵۰۰ گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند كه در شبانه روز بیش از ۵ كیلوگرم غذا می‌خوردند.

      دلیل افزایش مصرف این بود كه نوجوانان آیندۀ خود را مبهم می‌دیدند.

      هنگامی كه مركز شبانه‌روزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یكدیگر تعارف می‌كردند و نسبت به یكدیگر رابطه‌ای مبتنی بر نیكوكاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی كه شایعۀ كمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یكدیگر كمتر شد. در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و.. به مرور زمان كمرنگ گشت.
      آینده مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و ... آستانۀ اخلاق و تحمل را در هر جامعه‌ای كاهش می‌دهد.

      برای مثال، در جامعه‌ای كه همۀ افراد با هر تخصصی می‌توانند شغلی داشته باشند، كارشكنی، حسادت، تهمت، سخن‌چینی، چاپلوسی و.. كمتر است.
      به طور كلی در جامعه‌ای كه نیازهای اساسی انسان‌ها در آن تأمین می‌شود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی می‌كنند.

      پس اخلاقی زیستن ارتباطی به نصیحت‌های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد.
      اخلاقی زیستن نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد.
      .

      نظر

      • بهرام نامدار
        عضو فعال
        • Oct 2020
        • 9392

        #12018
        پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

        از دكتر ﻣﺼﺪﻕ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
        ﻓﺮﻕ ﺑﻴﻦ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ فاسد ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ یک ﻣﺪﯾﺮ فاسد ﻏﺮﺑﻰ ﭼﻴﺴﺖ؟
        ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺍﺳﺖ!
        ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﻣﻨﻈﻮﺭتان ﭼﻴﺴﺖ؟
        ﮔﻔﺖ: ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻰ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻛﻨﻰ ﺑﺎﯾﺪ ﻓﻘﻂ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﻴﺞ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻰ ،ﻭﻟﻰ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻰ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻞ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﻰ ﻭ ﻛﺎﺷﻰ ﻭ ﺳﺮﺍﻣﯿﮏ ﻫﺎﻯ ﺩﻭﺭ ﻭ ﻭﺭ ﺁﻧﺮﺍ بشکنی ﻭ ﺳﻴﻤﺎﻥ ﺯﻳﺮ ﺁﻧﺮﺍ ﻫﻢ ﺧﺮﺩ ﻛﻨﻰ و بوى گندى راتحمل کنی،
        ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻰ ﺁﻧﺮﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻰ.!
        .

        نظر

        • بهرام نامدار
          عضو فعال
          • Oct 2020
          • 9392

          #12019
          پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

          آورده اند که..
          چون فردوسی وفات کرد،شیخ ابوالقاسم کرگانی بر او نماز نکرده و عذر آورده که مداح کفار بوده است..
          بعد از مدتی خواب دید،که حکیم فردوسی در بهشت با فرشتگان است،شیخ به او میگوید؛ به چه چیز خدای تعالی تو را آمرزیده و در جنت ساکن گردانید؟
          جواب میشنود به دو چیز!
          یکی به آنکه تو بر من نماز نکردی و دیگر اینکه سروده ام

          جهان را بلندی و پستی تویی
          ندانم چه ای، هرچه هستی تویی ...
          .

          نظر

          • بهرام نامدار
            عضو فعال
            • Oct 2020
            • 9392

            #12020
            پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

            چرا در ژاپن کسی " مرگ بر آمریکا " نمیگوید ؟؟؟

            از یکی از مقامات ژاپن پرسیدند :
            شما تنها کشوری بودید که آمریکا
            علیه تان از بمب اتم استفاده کرد
            قاعدتاً شما باید بزرگ ترین دشمن آمریکا باشید
            پس چرا هیچوقت شعار
            " مرگ بر آمریکا " سر نمیدهید ؟
            او پاسخ داد :
            شعار دادن کار کسانیست که در عمل
            نمیتوانند کاری انجام دهند !!!
            همین که روی میز رئیس جمهور آمریکا
            تلفن پاناسونیک ما نشسته
            یعنی اینکه ما پیروز شدیم !
            .

            نظر

            • بهرام نامدار
              عضو فعال
              • Oct 2020
              • 9392

              #12021
              پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

              وعده و شعار شاخص نیست،

              قدرت خرید کارگر شاخص موفقیت اقتصادی است.

              به این نمودار خوب توجه کنید.

              در سال هفتاد و شش، 80درصد واجدین شرایط رأی می‌دهند و دولتی با حدود 70درصد آرا منتخب مردم ایران می‌شود.

              شعار
              تنش‌زدایی و گفتگو می‌دهد و در طول این دولت قدرت خرید کارگر به مرور افزایش می‌یابد.


              در اوج قدرت خرید کارگر دولت دیگری با
              حمایت اصولگرایان انقلابی بر قدرت می‌نشیند و تحریم را کاغذپاره می‌داند،

              افت قدرت خرید کارگر آغاز می‌شود.


              مجددا مردم ایران در انتخابات 92 مسیر گفتگو را انتخاب میکنند. آغاز برجام باز هم قدرت خرید کارگران را افزایش می‌دهد.

              خروج ترامپ از برجامی که از ابتدا هم
              مخالفان جدی در داخل ایران داشت و ادامه تحریم ها باعث کاهش شدید قدرت خرید مردم می‌شود.

              اگر به فکر مشکلات مردم هستید در تحلیل دست از سیاسی بازی بردارید. با اعداد نمی‌شود جنگید. از آمار و ارقام در جهت کسب تجربه و بهبود تصمیم‌سازی ها استفاده کنید.

              مردم گرفتار وعده ها و شعارهای بی نتیجه شده‌اند.









              آخرین ویرایش توسط بهرام نامدار؛ 2024/03/26, 08:59.
              .

              نظر

              • بهرام نامدار
                عضو فعال
                • Oct 2020
                • 9392

                #12022
                پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                ميگن خواب یه مرگ كوتاهه

                ولى چه فرق عجيبى است بين"مرگ"
                و"خواب"

                وقتى "عزيزى"خوابيده دلت
                مى خواد حتى هيچ پرنده اى
                پر نزنه تابيدار نشه

                و وقتى
                "مرده"...
                دوست دارى
                بابلندترين صداى دنيا
                بيدارش كنى ولى افسوس که هرگز بیدار نمیشه..

                تا هستیم قدر همدیگر را بدانیم ...
                .

                نظر

                • بهرام نامدار
                  عضو فعال
                  • Oct 2020
                  • 9392

                  #12023
                  پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                  بزرگی میگفت؛
                  زنده بودن حرکتی است افقی، از گهواره تا گور.
                  اما زندگی کردن حرکتی است عمودی، از فرش تا عرش.
                  زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست ...
                  ماموریت ما در زندگی " بی مشکل زیستن " نیست،
                  " با انگیزه زیستن " است ...

                  " سلطان دلها " باش، اما دل نشکن ...
                  پله بساز، اما از کسی بالا نرو ...
                  دورت را شلوغ کن، اما در شلوغی ها خودت را گم نکن ...

                  " طلا " باش، اما خاکی ...
                  .

                  نظر

                  • بهرام نامدار
                    عضو فعال
                    • Oct 2020
                    • 9392

                    #12024
                    پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                    یکی از دردناک‌ترین لحظه‌ها در زندگی احتمالا لحظه‌ای است که آدم می‌بیند سال‌های پیشِ رویش، کمتر از سال‌های پشتِ سرش هستند.


                    ( مردی به نام اُوِه
                    فردریک بکمن)
                    .

                    نظر

                    • بهرام نامدار
                      عضو فعال
                      • Oct 2020
                      • 9392

                      #12025
                      پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                      وقتی کسی جوان، زیبا، ثروتمند و مورد احترام است، میپرسیم که:
                      آیا شاد هم هست؟ تا بدانیم که خوشبخت است یا نه...
                      ولی اگر شاد باشد، دیگر فرقی نمیکند که جوان است یا پیر، راست قامت است یا گوژپشت، ثروتمند یا فقیر؛ چنین کسی شادکام است و این او را بس...
                      امتیازات واقعی شخصی، چون بزرگی روح یا خوش قلبی، در مقایسه با امتیازاتی چون مقام، اصل و نسب، ثروت و از این قبیل؛ مانند تفاوت میان پادشاه واقعی و هنر پیشه ای است که در صحنه ی نمایش نقش پادشاه را ایفا می کند.



                      (آرتور شوپنهاور)
                      .

                      نظر

                      • اسد-ص
                        ستاره دار(5)
                        • Feb 2011
                        • 690

                        #12026
                        پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                        قسمتهای دیگر تالار برای این مطلب ها هست کاربرتالار وارد میشه ببینه تکنیکال چه خبر میبینه سرکاریه

                        نظر

                        • بهرام نامدار
                          عضو فعال
                          • Oct 2020
                          • 9392

                          #12027
                          پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                          "خانه پدر و مادر"
                          بعد از خانه خدا،تنها خانه ای است که:
                          روزی ده ها بار می توانی بروی بدون دعوت
                          و هر بار صاحب خانه از دیدنت خوشحال و خوشحال تر می شود.
                          خانه ای که برای رفتن نیازی به دعوت ندارد
                          خانه ای که حتی خودت می توانی کلید بیندازی و وارد شوی
                          خانه ای که همیشه چشمانی مهربان به در دوخته تا تورا ببینند
                          خانه ای که یاد آور آرامش کودکانه توست
                          خانه ای که حضورت و نگاهت به پدر و مادر عبادت محسوب می شود و گفتگویت با آنها ذکر الهی است
                          خانه ای که اگر نروی دل صاحبخانه میگیرد و غمگین می شود.
                          خانه ای که قهر با آن ، قهر با خداست!
                          خانه ای که دو تا شمع سوخته اند تا روشنی به ما بدهند و تا وقتی سوسو میزنند، شادی و حیات در وجودت جریان دارد.
                          خانه ای که سفره هایش خالص و بی ریاست
                          خانه ای که وقتی خوردنی آوردند اگر نخوری ناراحت و دلشکسته می شوند
                          خانه ای که همه بهترین هایش با خنده و شادمانی تقدیم تو می شود
                          خانه ای که .........

                          چقدر خانه والدین به خانه خدا شباهت دارد

                          "قدر این خانه ها را بدانیم"
                          "قدر این فرشته های آسمانی را بدانیم"
                          شاید خیلی زودتر از آن که فکر کنیم
                          دیر می شود ....
                          .

                          نظر

                          • بهرام نامدار
                            عضو فعال
                            • Oct 2020
                            • 9392

                            #12028
                            پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                            حکایت جوجه تیغی یکی از مشهورترین عبارات شوپنهاور است که نگاه او را به روابط انسانی آشکار می سازد...

                            یک روز سرد زمستانی چند جوجه تیغی دست و پایشان را جمع کردند و به هم نزدیک شدند تا با گرم کردن یکدیگر از سرما یخ نزنند.
                            ولی خیلی زود تیغ هایشان در تن دیگری فرو رفت و باعث شد از هم دور شوند. وقتی نیاز به گرم شدن، دوباره آنها را دور هم جمع کرد، تیغ‌هایشان دوباره مشکل ساز می شد و به این ترتیب آنها میان دو مصیبت در رفت و آمد بودند تا آنکه فاصله‌ی مناسبی را که در آن می توانستند یکدیگر را تحمل کنند یافتند.

                            چنین است نیاز به تشکیل جامعه که از تُهیگی و یکنواختی زندگی انسان ها سرچشمه می گیرد و آنها را به سوی هم می کشاند ولی ویژگی های ناخوشایند و زننده‌ی فراوانشان، باز از هم دورشان می کند. با این حال، هرکس گرمای درونی زیادی از آن خود داشته باشد ترجیح می دهد از جامعه فاصله بگیرد تا از ایجاد گرفتاری و یا تحمل آزردگی بپرهیزد.


                            (اروین یالوم)
                            .

                            نظر

                            • بهرام نامدار
                              عضو فعال
                              • Oct 2020
                              • 9392

                              #12029
                              پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                              تنهایی ...


                              تنهایی از منظر اگزیستانسیالیسم
                              دیدگاهی که در آن تنهایی، به صورت مفهومی اساسی و بنیادی مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته، رویکرد وجودی یا اگزیستانسیال است. از پنجره‌ی این دیدگاه، مفهوم تنهایی به سه نوع درون فردی، بین فردی و اگزیستانسیال تقسیم بندی می‌شود.

                              تنهایی درون فردی نوعی از تنهایی است که در آن اجزای مختلف وجود فرد از هم فاصله می‌گیرند، فرد احساسات یا خواسته‌هایش را خفه می‌کند، باید ها و اجبار ها را به جای آرزوهایش می‌پذیرد، به قضاوت خود بی‌اعتماد می‌شود و یا استعداد های خود را فراموش می‌کند.
                              الن وست تنهایی درون فردی را این‌گونه توصیف می‌کند: در کودکی کاملا فارغ از نظرات دیگران بود، ولی حالا دیگر کاملا به افکار دیگران وابسته است. دیگر اصلا نمی‌داند خودش چه احساسی دارد یا نظرش چیست. این تنهاترین وضعیت ممکن است، یک جدایی تقریبا کامل از ساختار خودمختار فرد.

                              نوع دوم تنهایی شناخته‌ترین و ملموس ترین حالت تنهایی است. حس ناخوشایند جدا‌افتادگی و بی‌کسی که به معنای دور افتادن از دیگران به صورت فیزیکی است. احتمالا در یکی از نوشته های آرتور شوپنهاور که اظهار می‌دارد:
                              "انسان اگر شعوری در حد کمال داشته باشد تنهایی را برمی‌گزیند‌ زیرا آدمی هرچه در درون خود بیشتر مایه داشته باشد از بیرون کمتر طلب می‌کند و دیگران هم کمتر می‌توانند چیزی به آن عرضه کنند."
                              مقصود از تنهایی، تنهایی میان فردی بوده که از نظر وی، کمال در تنها بودن و انتخاب تنهایی است.

                              تنهایی وجودی یا اگزیستانسیال
                              سومین نوع و ناشناخته ترین نوع تنهایی، نوعی از تنهایی است که در سطح زندگی روزمره، قابل لمس نمی‌باشد، همان نوعی از تنهایی که زمانی درک می‌شود، که ما می‌پذیریم که تنها هستیم و از دیگران و از دنیا در طی ماجراجویی زندگی جدا هستیم.
                              به نقل از مارتین هایدگر: انسان به این جهان پرتاب شده است و این پرتاب شدگی موقتی/اجباری است.

                              کیرکگور و وجود
                              وجود تنها به انسان اختصاص دارد، چون تنها در انسان است که تمایز وجود و ماهیت معنا می‌یابد. وجود صندلی چیزی به ماهیت صندلی نمی‌افزاید. تنها چیزی که بودن برای او پرسش است انسان است و تنها انسان باید نحوه‌ی بودن خود را در این جهان مشخص و معین کند.
                              کیرگور ما را به انتخاب حقیقی فرا می‌خواند که ریشه در خودمان داشته باشد. چنین کسی باید تاب تنهایی را داشته باشد. پیامبران و نخستین مؤمنان در همه ادیان چنین افرادی بودند. افرادی تک و تنها که بیمی از جامعه و خلق نداشتند و این توانایی را داشتند که چیزی برگزینند که "خود‌‌"شان حقیقت می‌دانند.

                              از طرفی دیوید هیوم می‌نویسد: تنهایی مطلق شاید بدترین مجازاتی باشد که بر ما تحمیل می‌شود. هر لذتی که جدا از دوستان می‌بریم بی‌رمق می‌شود، و هر دردی در تنهایی شدیدتر و غیرقابل تحمل تر می‌شود. هر احساسی که ما را برمی‌انگیزاند، غرور باشد یا جاه طلبی یا حرص یا کنجکاوی یا انتقام یا شهرت، فرقی نمی‌کند، اصل جانبخش همه‌ آن‌ها همراهی است. به همین علت، هیوم آن نوع تنهایی را که مورد ستایش متفکران دینی است کاملا غیرطبیعی می‌داند.

                              نیچه و تنهایی
                              نیچه که در زندگی خود شاید بیشتر از هر فیلسوف دیگری مزه تنهایی را چشیده باشد تنهایی را نوعی فضلیت می‌داند. به عقیده او تنهایی برای کسی زندان است که تاب تحمل خویش را ندارد یا آنچنان از درون فقیر است که به دیگران نیازمند است.
                              با این حال نیچه آگاه است که گریز به تنهایی همواره از بلندی طبع شخص حکایت نمی‌کند. برخی از مردم به تنهایی می‌گریزند، چون خود بیمارند و برخی از مردم به تنهایی می‌گریزند، چون مردم بیمارند.
                              "بگریز، دوست من، به تنهایی ات بگریز! تو را از بانگ بزرگ‌مردان کَر و از نیش خُردان زخمگین می‌بینم. پایان تنهایی آغاز بازار است؛ و آن جا که بازار آغاز می‌شود، همچنین آغاز هیاهوی بازیگرانِ بزرگ است و وِز وِزِ مگسان زهرآگین."

                              سارتر و تنهایی
                              سارتر انسان را وانهاده در جهانی بی‌روح و خاموش و گاه دشمن‌خو می‌بیند که هیچ چیز نه به او لطفی دارد و نه توجهی. بنابراین، انسان باید به تنهایی بار خود را به دوش بکشد و راه خود را بیابد، بی‌آنکه راهنمایی داشته باشد. ما مادام که زنده‌ایم و بدنی داریم تنهایی برای ما هم درد است و هم لذت، هم پاداش است و هم مجازات. فراموش نکنیم که زندان و سلول انفرادی برای عذاب دادن شخص با تنهایی اختراع شده است. آنچه را که می‌توانیم زندگی سالم و انسانی بنامیم، در گرو این خواهد بود که تا چه اندازه می‌توانیم موازنه‌ای میان تنها بودن و با دیگران بودن در زندگی خود برقرار کنیم....
                              .

                              نظر

                              • بهرام نامدار
                                عضو فعال
                                • Oct 2020
                                • 9392

                                #12030
                                پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                                در اصل توسط بهرام نامدار پست شده است View Post
                                تکنیکال بهپاک :

                                در حال پولبک به مقاومت شکسته شده ...











                                تکنیکال بهپاک(آپدیت) :

                                فرار قیمت از محدوده ی تراکمی ...





                                .

                                نظر

                                در حال کار...
                                X