تکنیکال ( بهرام و رفقا )

Collapse
این تاپیک بسته شد.
X
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • shahin
    عضو فعال
    • May 2011
    • 2244

    #11311
    پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

    در اصل توسط عباس انصاری پست شده است View Post
    وقتی اساتید دانشگاهها را اخراج می کنند ! آیا برای سرمایه مردم ارزشی قائل می شوند !
    ازین پس خیلی باید مواظب بود این افراد بویی از انسانیت نبردند .

    عرض احترام

    این نوع رفتارها ، خصوصا از زمان احمدی نژاد مسبوق به سابق است . هزاران نفر را از پست های کلیدی اخراج می کنند ، نخاله های خودشون منصوب کنند.

    این دولت بی عیار واقعا فکر می کند مردم ایران اجازه می دهند دور بعدی انتخابات هم روی صندلی ریاست جمهوری حضور داشته باشند؟ اصلا ممکن است اینها بتوانند این دوره را به پایان برسانند ؟؟؟

    لعنت به این ویرانه کثیف که سر وصاحاب ندارد.

    نظر

    • مایکل داگلاس
      Banned
      • Sep 2020
      • 378

      #11312
      پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

      در اصل توسط ققنوس14 پست شده است View Post


      احترام ویژه ژنرال روس به ۳ سرباز ایرانی

      سوم شهریورماه سال ۱۳۲۰ شمسی یادآور یورش و تجاوز ناجوانمردانه ارتش اتحاد جماهیر شوروی به ایران در جریان جنگ جهانی دوم است.

      در این روز سه مرزبان غیور ایرانی به نام‌های ژاندارم سرجوخه مصیب محمدی، سرباز سید محمد راثی هاشمی و سرباز عبدالله شهریاری دستور تسلیم در برابر دشمن متجاوز را که از سوی حکومت رضاخان ابلاغ شده بود نادیده گرفته و جان و خون خود را با غیرت و مردانگی تقدیم وطن کردند. با توجه به موقعیت رود مرزی ارس، تنها راه عبور نیروهای ارتش شوروی در آن برهه زمانی پل آهنی جلفا در نقطه صفر مرزی ایران و شوروی سابق و فعلی جمهوری آذربایجان بود و در همان مکان مقاومت تاریخی سه مرزبان ایرانی در دفاع از میهن در مرز جلفا به وقوع پیوست.

      واکنش فرمانده روسی به رشادت سه سرباز ایرانی
      سرلشکر نوویکف، فرمانده لشکر ۴۷ شوروی وقتی متوجه می‌شود که سربازان ایرانی کشته شده‌اند از پل آهنی عبور می‌کند و وارد خاک کشور می‌شود. او وقتی فهمید ۴۸ ساعت است که تنها با ۳ سرباز جنگیده، به نشانه احترام یکی از درجه‌هایش را از روی دوشش باز کرد و روی سینه سرجوخه محمدی گذاشت و از چوپانی خواست ۳ سرباز شجاع را به شیوه مسلمانان کنار پل آهنی دفن کند.

      تدفین این ۳ سرباز به‌خاطر وطن‌پرستی‌شان با تشریفات نظامی از سوی لشکر ۴۷ ارتش دشمن صورت گرفت. بر روی سنگ آرامگاه هر سه نوشته شده است : آرامگاه ژاندارم شهید ...، که در شهریور ماه ۱۳۲۰ در راه انجام وظیفه در مقابل مهاجمین ایستادگی و به شهادت رسیده است.
      درد و بلای این سه سرباز بخوره تو سر رضا پالان بی عرضه که بدون کوچکترین مقاومتی کشور را تسلیم اجنبی ها کرد و تبعید شد

      نظر

      • مایکل داگلاس
        Banned
        • Sep 2020
        • 378

        #11313
        پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

        بهرام خان وقت کردی یه تحقیقی درباره نوع قرار داد نفتی قاجار و پهلوی بکن.به نکات خوبی میرسی و دلیل مخالفت مصدق با شاه را میفهمی.و نظر مصدق درباره این قرار داد توسط رضا شاه شاهان را پیدا کن بخوان و بزار تو تاپیکت

        نظر

        • بهرام نامدار
          عضو فعال
          • Oct 2020
          • 9392

          #11314
          پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

          تکنیکال وبشهر (آپدیت ) :


          .

          نظر

          • بهرام نامدار
            عضو فعال
            • Oct 2020
            • 9392

            #11315
            پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

            تو را چه سود
            فخر به فلک بَر فروختن

            هنگامي که
            هر غبار راه ِ لعنت‌شده نفرين‌ات مي‌کند؟

            تو را چه سود از باغ و درخت
            که با ياس‌ها
            به داس سخن گفته‌اي.

            آن‌جا که قدم برنهاده باشي
            گياه از رستن تن مي‌زند
            چرا که تو
            تقواي خاک و آب را
            هرگز
            باور نداشتي.

            فغان! که سرگذشت ما
            سرود بي‌اعتقاد سربازان تو بود
            که از فتح قلعه‌ي روسبيان
            بازمي‌آمدند.

            باش تا نفرين دوزخ از تو چه سازد،
            که مادران سياه‌پوش
            داغ‌داران زيباترين فرزندان آفتاب و باد ــ

            هنوز از سجاده‌ها
            سر برنگرفته‌اند!


            ( شاملو )
            .

            نظر

            • بهرام نامدار
              عضو فعال
              • Oct 2020
              • 9392

              #11316
              پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

              بگذار قشنگ به بن بست بخوری، خوب ناامید شوی و به قدر کفایت به استیصال برسی
              تازه می‌فهمی چقدر قدرت داری و تا چه اندازه جسور هستی!
              تازه می‌فهمی قادری حتی در دل بن‌بست‌‌ هم راه باز کنی و از دل عمیق‌ترین بخش‌های اقیانوس، خودت را به ساحل برسانی.

              بگذار زمین بخوری و کسی نباشد دستانت را بگیرد و تو را از زمین بلند کند، تازه می‌فهمی چطور باید بدون نیاز به یاری آدم‌ها بلند شد و جوری ایستاد که احتمال افتادنت صفر باشد!

              تازه می‌فهمی چقدر می‌توان به سختی‌های جهان پیروز شد و مشکلات لاینحل و مسائل دشوار را حل کرد.

              بگذار خوب به ته خط برسی؛ به تو می‌گویم چطور می‌توانی فقط با تکیه به باورها و توانایی‌های وجود خودت، از نو شروع کنی و به بهترین شکل ممکن به مقصدهای خوب برسی.

              باید خوب ناامید شوی تا در تاریکی‌های یاس، روزنه‌های کوچک امید را پیدا کنی.

              باید خوب از همه چیز و همه‌کس قطع امید کنی و باید باورت بشود که به جز خودت هیچ‌کس را برای ادامه نداری ...
              .

              نظر

              • بهرام نامدار
                عضو فعال
                • Oct 2020
                • 9392

                #11317
                پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                گاهی نام خودفریبی را امید می‌گذاریم ...

                "هنرِ ناامید زیستن"، زیستن است بی آن که چیزی برای امیدواری وجود داشته باشد. از ناامید بودن نهراسیم. چه بسیار افرادی که در شرایط فردی و جمعیِ تلخ و تاریکی بسر می‌برند و نمی‌توانند به یک رابطه‌ی بد و موقعیت رنج آوری پایان دهند، زیرا جسارت ناامید شدن ندارند و به هر نحو ممکن و البته عموما ناآگاهانه، خود فریبی می کنند. اندک از احساس امیدی ته خورجین ذهنشان مانده است. آنان چشمشان را به واقعیت‌ها می‌بندند و بر نقطه‌ی ناکجاآبادِ به دست نیامدنی خیره می‌شوند. همین خودفریبی است که سیاه بختشان می‌کند. گاهی لازم است پرده ی پندار را کنار بزنیم و خودمان را از هر چه امید است تهی کنیم تا شاید از در جا زدن "در اینجا و اکنون" برهیم و مسیری تازه بجوییم.

                هنر ناامید زیستن، چونان هنر پریدن بی پر و راه رفتن بی پا است. هنر شناکردن در استخر خالی از آب، هنر با زبانِ بسته سخن گفتن و حتی هنر بی‌خدا، مؤمنانه زیستن است. در عین بی افقی، به گشودن افق‌های تازه اندیشیدن و در بن بست‌ها در جستجوی یافتن مسیری جدید رفتن است. ایستادن در انتهای کوچه بن‌بست و زل زدن به دیوار بلند، همان خودفریبی بزرگ است. آن که در انتها‌ی راه از حرکت باز ایستاده است، باید که از هر امیدی برای یافتن شکافی در دیوار دست بشوید و بگذارد همه ی وجودش را ناامیدی فرا گیرد. آن گاه در پی چاره‌ای دیگر برمی آید. از ناامیدی می‌ترسیم زیرا فریب را دستمایه‌ی گریز از واقعیت کرده‌ایم. زیرا با فریب خوشتریم.

                تلاش برای امیدوار ماندن، جانکاه و بیهوده است، هنر ناامید زیستن را بیاموزیم. آن چنان که کامو و سارتر زیستند. جهان را عاری از معنا و عبث و تهی از افق می‌یافتند. در رویکرد آنان هر گونه پروژه‌ی معنابخشی به زندگی و هستی، پروژه‌ی شکست خورده‌ای است. گویی آدمی در این جهانِ سراسر سوت و کور، موجودی "بیگانه" است. از این رو سعی وافری کردند تا در این جهان پوچ و بی معنا، هنر بی معنا زیستن را بیاموزند و بیاموزانند. تاریخِ عشق نشان می‌دهد که عشق، رنج است، عشق، اندوه فراق است. اما کسانی چون اریک فروم و یا مولانا جهد مستمری کردند تا "هنر عشق ورزیدن" را بیاموزانند. درس مهمشان این بود که چگونه با موفقیت، رنج عشق را بر دوش بکشیم. بر همین سبک و سیاق باید یاد بگیریم که چگونه با موفقیت، ناامید شویم.

                "لئوتولستوی" در رمان آناکارنینا می‌نویسد: "همه ی خانواده‌های خوشبخت شبیه همدیگرند، اما هر خانواده‌ی بدبختی به شیوه‌ی خودش بدبخت است." و شاید بتوان جمله‌ی تولستوی را این گونه ادامه داد که: همه ی انسان‌های امیدوار شبیه همدیگرند، اما هر انسان ناامیدی، به شیوه‌ی خودش ناامید است. جسارت به شیوه‌ی خود زیستن را تمرین کنیم.

                در زندگی فردی و اجتماعی شرایطی پیش می آید که در آن، ناامیدی، رهایی‌بخش است ...
                .

                نظر

                • abdollah000
                  عضو فعال
                  • Apr 2022
                  • 1528

                  #11318
                  پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                  سلام بهرام خان...ارادت.....وقت کردید نمودار شکربن رو آپدیت کنید....سپاس

                  نظر

                  • بهرام نامدار
                    عضو فعال
                    • Oct 2020
                    • 9392

                    #11319
                    پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                    .

                    نظر

                    • بهرام نامدار
                      عضو فعال
                      • Oct 2020
                      • 9392

                      #11320
                      پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                      چرا امسال بحث درباره کودتای ۲۸ مرداد گسترده تر بود؟


                      سوالی که بعد از هفتادمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد و بحث های گسترده در این مورد مطرح می شود این است که چرا امسال بحث ها در مورد این تحول تاریخی تا این حد گسترده بود؟ (البته اخیرا در سالگرد مشروطه هم همینطور بود اما در سطحی محدودتر) پاسخ مقدماتی من از این قرار است :

                      امسال و تحت تاثیر قضایای اعتراضات سال پیش، منازعات سیاسی در داخل جامعه نیز تشدید شده و طیف های سیاسی مختلفی که برای آینده ایران فکرها و نقشه هایی دارند به مصاف هم رفته و سعی در تبلیغ ایده ها و راه حل های خود در سطح عموم دارند. بخشی از این رویارویی معطوف به تبلیغ قرائتی است که هر یک از این طیف ها از تحولات مهم تاریخ معاصر دارند. این طیف های مختلف در پی آن هستند که قرائت های خود را که رابطه ارگانیکی با برنامه های آنها دارد، در سطح جامعه مطرح و افکار عمومی را حول و حوش آن بسیج کنند.

                      در نتیجه ما با یک رویارویی حاد برای جلب و کنترل افکار عمومی با نگاه به آینده مواجه هستیم. صرفنظر از کسانی در ایران که همیشه ملاحظات و برداشت های خود را از تاریخ معاصر داشته اند و نظراتشان محترم است، راست افراطی ایرانی در داخل و خارج در ادامه تلاش برای تثبیت خود و جذب افکار عمومی لازم دیده که در تاریخ معاصر نیز به دنبال نقاط قوت خود بگردد و نقاط ضعف گذشته خود را ماله کشی و ماست مالی کند.

                      تاکتیک آنها هم در این مسیر تکرار و تکرار و باز هم تکرار قطع نظر از درستی و نادرستی مطالب مکرر است با این تصور که به ضرب تکرار، هر چیزی را می توان جا انداخت و در این رابطه، اندک بودن اطلاعات تاریخی اکثر مردم ما، بویژه جوانان، تحت تاثیر سیاست های ۷۰ ساله به کمک آنها آمده است.

                      به موازات آن، کسانی نیز که برای ایران حکومت قانون و دمکراسی می خواهند متوجه ضرورت وام گرفتن از تاریخ معاصر برای پیشبرد نظرات خود و مقابله با قرائت راست افراطی و اقتدارگرا از تحولات تاریخ معاصر شده اند. البته کسانی نیز بی توجه و شاید بی اعتنا به این جهات کار خود را می کنند. به این دلیل بود که تقابل بین این دو گرایش این بار در ارتباط با ۲۸ مرداد به مراتب حادتر و جدی تر از گذشته شد.

                      ۲۸ مرداد را شاید بتوان مهمترین تحول در تاریخ معاصر ایران دانست؛ حداقل از این نظر که ما قبل از این تاریخ نوعی نظام و سنت پارلمانی داشتیم، آزادی مطبوعات و آزادی احزاب سیاسی داشتیم، انتخابات در شهرهای بزرگ تا حدی آزاد برگزار می شد و دستگاه قضایی تا حدودی مستقل بود. بعد از ۲۸ مرداد ما به تدریج همه اینها را از دست دادیم و همین وضع منجر به فروپاشی ۵۷ شد و سنت ناشی از آن در بعد از انقلاب هم گرته برداری شده و ادامه یافت.

                      اکنون مسئله این است که ما ایرانیان در کدام سمت این شکاف تاریخی در ایران که نقطه عطف آن ۲۸ مرداد است، ایستاده ایم؟ اصل مطلب این است. حال اینکه حزب توده چقدر مهم و خطرناک بود یا نبود، آیا آیت الله کاشانی و بقایی پول گرفتند یا نگرفتند، رفراندم مصدق درست بود یا غلط، شاه حق عزل و نصب داشت یا نداشت، مصدق لجبازی کرد یا نکرد، کودتا بود یا نبود و صدها مورد دیگر از این قبیل به قول فرنگی تنها امور تکنیکال است که اگر چه در جای خود مهم است اما در حکم تک تک درختها در قیاس با جنگل است.

                      ما اول باید تکلیف خود را با جنگل روشن کنیم بعد به تک تک درختها بپردازیم. مصدق هم به عنوان یک شخص، به قولی، استخوانش پوسیده است. مهم این است که ما آیا می خواهیم سنت حکومت قانون در این کشور را تقویت کنیم یا اهمیت نمی دهیم و می گذاریم راست افراطی هر کاری که خواست بکند؟

                      به هر حال، تازه در ابتدای این نزاع در حوزه افکار عمومی هستیم. ضمنا در این رابطه نکته مهم این است که جمهوری اسلامی موضوعیت خود را در این جنگ رسانه ای از دست داده و مداخله ای در آن ندارد و نمی تواند داشته باشد. ...



                      ( کوروش احمدی)
                      .

                      نظر

                      • بهرام نامدار
                        عضو فعال
                        • Oct 2020
                        • 9392

                        #11321
                        پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                        انتشار تصویر خیره‌کننده تلسکوپ جیمز وب از کهکشان گرداب با ۱۰۰ میلیارد ستاره ...!!


                        کهکشان نارنجی پرجنب و جوش «گرداب» که با ستاره مرکزی درخشان خود در وسط تصویر دیده می‌شود، در فاصله ۲۷ میلیون سال نوری از زمین و در صورت فلکی «تازی‌ها» قرار دارد ...




                        .

                        نظر

                        • بهرام نامدار
                          عضو فعال
                          • Oct 2020
                          • 9392

                          #11322
                          پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                          در اصل توسط abdollah000 پست شده است View Post
                          سلام بهرام خان...ارادت.....وقت کردید نمودار شکربن رو آپدیت کنید....سپاس

                          درود ...

                          درگیر با مقاومت هایی هست که نسبتا فشرده و متراکم هستند ...

                          مهم ترین مقاومت های مسیر ۵۶۰ هست و ۵۸۰

                          ۵۸۰ را بزنه سقف هایی بسیار بالاتر را خواهد دید ....




                          تکنیکال
                          شکربن :


                          .

                          نظر

                          • Davar
                            عضو فعال
                            • May 2017
                            • 3155

                            #11323
                            پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                            در اصل توسط بهرام نامدار پست شده است View Post
                            چرا امسال بحث درباره کودتای ۲۸ مرداد گسترده تر بود؟

                            سوالی که بعد از هفتادمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد و بحث های گسترده در این مورد مطرح می شود این است که چرا امسال بحث ها در مورد این تحول تاریخی تا این حد گسترده بود؟ (البته اخیرا در سالگرد مشروطه هم همینطور بود اما در سطحی محدودتر) پاسخ مقدماتی من از این قرار است :

                            امسال و تحت تاثیر قضایای اعتراضات سال پیش، منازعات سیاسی در داخل جامعه نیز تشدید شده و طیف های سیاسی مختلفی که برای آینده ایران فکرها و نقشه هایی دارند به مصاف هم رفته و سعی در تبلیغ ایده ها و راه حل های خود در سطح عموم دارند. بخشی از این رویارویی معطوف به تبلیغ قرائتی است که هر یک از این طیف ها از تحولات مهم تاریخ معاصر دارند. این طیف های مختلف در پی آن هستند که قرائت های خود را که رابطه ارگانیکی با برنامه های آنها دارد، در سطح جامعه مطرح و افکار عمومی را حول و حوش آن بسیج کنند.

                            در نتیجه ما با یک رویارویی حاد برای جلب و کنترل افکار عمومی با نگاه به آینده مواجه هستیم. صرفنظر از کسانی در ایران که همیشه ملاحظات و برداشت های خود را از تاریخ معاصر داشته اند و نظراتشان محترم است، راست افراطی ایرانی در داخل و خارج در ادامه تلاش برای تثبیت خود و جذب افکار عمومی لازم دیده که در تاریخ معاصر نیز به دنبال نقاط قوت خود بگردد و نقاط ضعف گذشته خود را ماله کشی و ماست مالی کند.

                            تاکتیک آنها هم در این مسیر تکرار و تکرار و باز هم تکرار قطع نظر از درستی و نادرستی مطالب مکرر است با این تصور که به ضرب تکرار، هر چیزی را می توان جا انداخت و در این رابطه، اندک بودن اطلاعات تاریخی اکثر مردم ما، بویژه جوانان، تحت تاثیر سیاست های ۷۰ ساله به کمک آنها آمده است.

                            به موازات آن، کسانی نیز که برای ایران حکومت قانون و دمکراسی می خواهند متوجه ضرورت وام گرفتن از تاریخ معاصر برای پیشبرد نظرات خود و مقابله با قرائت راست افراطی و اقتدارگرا از تحولات تاریخ معاصر شده اند. البته کسانی نیز بی توجه و شاید بی اعتنا به این جهات کار خود را می کنند. به این دلیل بود که تقابل بین این دو گرایش این بار در ارتباط با ۲۸ مرداد به مراتب حادتر و جدی تر از گذشته شد.

                            ۲۸ مرداد را شاید بتوان مهمترین تحول در تاریخ معاصر ایران دانست؛ حداقل از این نظر که ما قبل از این تاریخ نوعی نظام و سنت پارلمانی داشتیم، آزادی مطبوعات و آزادی احزاب سیاسی داشتیم، انتخابات در شهرهای بزرگ تا حدی آزاد برگزار می شد و دستگاه قضایی تا حدودی مستقل بود. بعد از ۲۸ مرداد ما به تدریج همه اینها را از دست دادیم و همین وضع منجر به فروپاشی ۵۷ شد و سنت ناشی از آن در بعد از انقلاب هم گرته برداری شده و ادامه یافت.

                            اکنون مسئله این است که ما ایرانیان در کدام سمت این شکاف تاریخی در ایران که نقطه عطف آن ۲۸ مرداد است، ایستاده ایم؟ اصل مطلب این است. حال اینکه حزب توده چقدر مهم و خطرناک بود یا نبود، آیا آیت الله کاشانی و بقایی پول گرفتند یا نگرفتند، رفراندم مصدق درست بود یا غلط، شاه حق عزل و نصب داشت یا نداشت، مصدق لجبازی کرد یا نکرد، کودتا بود یا نبود و صدها مورد دیگر از این قبیل به قول فرنگی تنها امور تکنیکال است که اگر چه در جای خود مهم است اما در حکم تک تک درختها در قیاس با جنگل است.

                            ما اول باید تکلیف خود را با جنگل روشن کنیم بعد به تک تک درختها بپردازیم. مصدق هم به عنوان یک شخص، به قولی، استخوانش پوسیده است. مهم این است که ما آیا می خواهیم سنت حکومت قانون در این کشور را تقویت کنیم یا اهمیت نمی دهیم و می گذاریم راست افراطی هر کاری که خواست بکند؟

                            به هر حال، تازه در ابتدای این نزاع در حوزه افکار عمومی هستیم. ضمنا در این رابطه نکته مهم این است که جمهوری اسلامی موضوعیت خود را در این جنگ رسانه ای از دست داده و مداخله ای در آن ندارد و نمی تواند داشته باشد. ...

                            ( کوروش احمدی)
                            توس تهماسبی

                            بحث مصدق و بیست و هشت مرداد، صرفا یک بحث تاریخی یا یک دعوای قدیمی نیست. این بحث یک موضوع استراتژیک و تعیین‌کننده برای شرایط امروز ما است. به عبارت دیگر یک جنگ سیاسی زنده است. مصدق، نخ تسبیح اردوگاه پنجاه و هفتی‌ها است. مصدق و بیست و هشت مرداد برای پنجاه و هفتی‌ها همچون ذخایر طلا برای بانک مرکزی کشورها هستند.
                            دقت کنید که پنجاه و هفت از جنبش مصدق و جریان موسوم به نهضت ملی آغاز شد، همان ائتلافی که جنبش مصدق را پیش برد، پنجاه و هفت را هم به پیروزی رساند، تنها وزن و تفوق نیروها تغییر کرده بود.

                            مصدق همچون ژله‌ای است که بخش اعظم گفتمان‌ها و نیروهای پنجاه و هفتی را به یکدیگر پیوند داده و مفصل بندی می‌کند.

                            دقت کنید که طبقه متوسط و روشنفکر و دانشجو را با موئتلفه و مصباح یزدی نمی‌شد وارد اردوگاه پنجاه و هفت کرد. این کار فقط از علی شریعتی‌ها، بنی‌صدرها، حبیب‌الله پیمان‌ها، نخشب‌ها و حنیف‌نژاد‌ها برمی‌آمد که همگی مریدان و شیفتگان مصدق بودند.
                            حتی امروز هم مصدق اسم رمز وحدت پنجاه و هفتی‌ها در شرایط بحران و علیرغم همه اختلاف‌ها است.

                            فقط یک نام است که می‌تواند در شرایطی ویژه مریم رجوی را با زهرا رهنورد و فرخ نگهدار و رضا علیجانی و سعید حجاریان دور هم جمع کند و آن مصدق است.

                            امروز شما جاندارانی مانند بیژن عبدالکریمی را فقط با شریعتی و مصدق می‌توانید تحلیل کنید. اگر مصدق و شریعتی نبودند، بیژن عبدالکریمی‌ها هم وجود نداشتند و اگر امروز عبدالکریمی‌ها ورشکسته و رقت‌انگیزند به آن سبب است که مصدق و شریعتی ورشکسته و رقت‌انگیز شده‌اند.

                            ۲۸ مرداد یک جنگ سیاسی زنده و بنیادی بر سر این پرسش است که آیا کسی محق است ایرانیان را از کاروان تکامل و پیشرفت بشری جدا کرده و به سبب اندیشه واپس‌گرا و توهم آلود خود،به انزوا، فلاکت و ستیز با عقل و خرد پیشرو بشری بکشاند؟

                            فراموش نکنید که برای کامیابی فردا باید گردنه‌های کلیدی تاریخ تان را پس بگیرید و فتح کنید.

                            برای تصاحب فردا، همین امروز باید گذشته را تصاحب کرده و از نو روایت کنید.

                            نظر

                            • همیشه گمراه
                              ستاره‌دار(11)
                              • Oct 2020
                              • 516

                              #11324
                              پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                              ماه کامل دیشب دیدید
                              ماه بزرگ نورانی در نزدیکترین فاصله به زمین
                              بسیار زیبا بوددددددددددددد
                              ای جووووووووووووووونم
                              https://coincodex.com/convert/pinetwork/usd/ https://geph.io/en

                              نظر

                              • بهرام نامدار
                                عضو فعال
                                • Oct 2020
                                • 9392

                                #11325
                                پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                                در اصل توسط Davar پست شده است View Post
                                توس تهماسبی

                                بحث مصدق و بیست و هشت مرداد، صرفا یک بحث تاریخی یا یک دعوای قدیمی نیست. این بحث یک موضوع استراتژیک و تعیین‌کننده برای شرایط امروز ما است. به عبارت دیگر یک جنگ سیاسی زنده است. مصدق، نخ تسبیح اردوگاه پنجاه و هفتی‌ها است. مصدق و بیست و هشت مرداد برای پنجاه و هفتی‌ها همچون ذخایر طلا برای بانک مرکزی کشورها هستند.
                                دقت کنید که پنجاه و هفت از جنبش مصدق و جریان موسوم به نهضت ملی آغاز شد، همان ائتلافی که جنبش مصدق را پیش برد، پنجاه و هفت را هم به پیروزی رساند، تنها وزن و تفوق نیروها تغییر کرده بود.

                                مصدق همچون ژله‌ای است که بخش اعظم گفتمان‌ها و نیروهای پنجاه و هفتی را به یکدیگر پیوند داده و مفصل بندی می‌کند.

                                دقت کنید که طبقه متوسط و روشنفکر و دانشجو را با موئتلفه و مصباح یزدی نمی‌شد وارد اردوگاه پنجاه و هفت کرد. این کار فقط از علی شریعتی‌ها، بنی‌صدرها، حبیب‌الله پیمان‌ها، نخشب‌ها و حنیف‌نژاد‌ها برمی‌آمد که همگی مریدان و شیفتگان مصدق بودند.
                                حتی امروز هم مصدق اسم رمز وحدت پنجاه و هفتی‌ها در شرایط بحران و علیرغم همه اختلاف‌ها است.

                                فقط یک نام است که می‌تواند در شرایطی ویژه مریم رجوی را با زهرا رهنورد و فرخ نگهدار و رضا علیجانی و سعید حجاریان دور هم جمع کند و آن مصدق است.

                                امروز شما جاندارانی مانند بیژن عبدالکریمی را فقط با شریعتی و مصدق می‌توانید تحلیل کنید. اگر مصدق و شریعتی نبودند، بیژن عبدالکریمی‌ها هم وجود نداشتند و اگر امروز عبدالکریمی‌ها ورشکسته و رقت‌انگیزند به آن سبب است که مصدق و شریعتی ورشکسته و رقت‌انگیز شده‌اند.

                                ۲۸ مرداد یک جنگ سیاسی زنده و بنیادی بر سر این پرسش است که آیا کسی محق است ایرانیان را از کاروان تکامل و پیشرفت بشری جدا کرده و به سبب اندیشه واپس‌گرا و توهم آلود خود،به انزوا، فلاکت و ستیز با عقل و خرد پیشرو بشری بکشاند؟

                                فراموش نکنید که برای کامیابی فردا باید گردنه‌های کلیدی تاریخ تان را پس بگیرید و فتح کنید.

                                برای تصاحب فردا، همین امروز باید گذشته را تصاحب کرده و از نو روایت کنید.
                                بیژن عبدالکریمی را نمی شناسم و مهم هم نیست چه دیدگاهی داره ، مریم رجوی هم عددی نیست ...

                                داور ، نکته مهمی در نوشته طهماسبی نهفته است :

                                طهماسبی نویسنده ی متن اگر اعتقاد داره تمام این اقشار و طیف ها و جریان ها ، که وزن بالایی هم از جمعیت ایران را تشکیل میدن ، عزادار دموکراسی به سرقت رفته در کودتای ۲۸ مرداد هستند ، این معنی خاص و عمیقی داره ...

                                به نظرم طهماسبی به عمد خاندان سلطنتی و خود شاه را از قلم انداخت...

                                شاید شاه هم اگر می دانست، زدن مصدق نتیجه اش انقلاب ۵۷ میشه ، هیچ وقت با انگلیس و آمریکا برای کودتا همکاری نمی کرد ...

                                و امروز ایرانی آزاد و دموکرات داشتیم ( حداقل شبیه هند یا ترکیه )
                                .

                                نظر

                                در حال کار...
                                X