اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

[Arian02]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

برخی عزیزان مثل من نه سواد ارائه مطلب به درد بخور رو دارن نه بر خلاف بنده شعور ساکت بودن رو
.
وا بده ببینیم چی میگن اخه

[manmehdiam]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شما اسلام اصل رو چطور از اسلام من دراوردی تشخیص میدهید؟

......................

اینها که عرض کردم سواد اعظم مسلمین بر این هستند................
موید باشید

اینطوری :D

[manmehdiam]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

....
تاکیدا عرض میکنم در دین اسلام در کلیت تقلید حرام است مگر در موارد خاص و پسندیده و انسانی که در قرآن هم به این مهم تاکید شده است
...........

درود بر شما

اگر حول همین جمله نخستین شما بخواهم مطالبی عرض کنم ، کلی باید روده درازی کنم که خوب حوصله خوانندگان سرخواهد رفت!

فقط دقت بفرمایید این حضرتعالی هستید که مطابق نظر شخصی خودتان !!! تاکیدا!! میفرمایید که در دین اسلام در کلیت (؟؟؟!!!) تقلید حرام است! و یا این فقط شما یا بخشی از هم عقیده های شما هستند که مثلا باور دارند که در اسلام فلان است و بهمان است!

ولی شما مبنا و مرجع اسلام نیستید! بنده هم نیستم!

درست ترین مرجع اسلام همانگونه که در پست قبلی در جواب دوست دیگر هم عرض کردم سواد اعظم مسلمین هستند! یعنی اکثریت جماعت مسلم!

اصولا بهترین تعریف اسلام این است: اسلام دینی است که مسلمانان به آن باور دارند!

مطابق این تعریف پس مطابق بهترین تعریف اسلام ، باید دید اکثریت مسلمین بر چه نظر هستند!

چیزی تحت عنوان کلیت اسلام بی معنی است! بزرگان و فقیهان و صاحبان دین و ... اکثریت علی الظاهر یک اصول دین و یک فروع دین قائل میشوند و ..... تقلید را در فروع جایز میدانند

----------------------------------------------------------------------
شما به همین جمله که فرمودید یکبار دیگر دقت کنید:
در دین اسلام در کلیت تقلید حرام است مگر در موارد خاص و پسندیده و انسانی که در قرآن ......

موارد خاص را چه کسی تشخیص میدهد؟

اصلا پسندیده و ناپسندیده بودنش مرجعش چیست؟ اگر شما تشخیص پسندیدگی بکنید که دیگر تقلید معنی ندارد!!! تقلید یعنی اینکه این تشخیص را به دیگری واگذار کنید!!!

از همه اینها گذشته....قرآن بسنده بودن خودش صرفا خوانشی از اسلام و دین است که همگان بر آن صحه نمیگذارند... و برای خودش یک فرقه و گروه از اسلام باوران است. نه همگان...ونه حتی بخش قابل توجه مسلمین

اکثریت مسلمین که اهل سنت هستند:قرآن و سنت را کافی میدانند

گروهی رجوع به سلف صالح و سنتش را مدنظر قرار میدهند (همین سلفی های فلان فلان شده!)

بگذریم....

ادامه بحث لطف خاصی ندارد...

موید باشید.

[manmehdiam]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

اووووه...جناب طیب...شماهم که مخلوط کردین همه چیو...آخرشم نتیجه ای رو که دوست داشتین از مخلوط کن درآوردین....
اگر انطباق باقرآن...فقط مد نظر باشد که....کتاب التوحید...اثر مشهورمحمدبن عبدالوهاب(کتاب وهابیهای سلفی)...ازنگاه "ظاهر"بیشترین شباهت را به قرآن دارد....به هرحال نظر هرکسی محترمه...
پستهای جالبی دراین چند صفحه اخیر زده شد....اما به نظر ...این بحثها..مثل این میماند که....در قبیله ای دور افتاده در دنیا...عده ای گاو...یا موش بپرستند....دانشمندان کشورهای دنیا وقت بگذارند و علت گاوپرستی...یا سنتهایی شبیه به انرا نقد کنند و برخی طرفدار آن...وبرخی مخالف آن شوند....درصورتیکه اصل ماجرا ابدا ارزش بحث نداشته باشد.....
نکته آخر...اتفاقا....پست جناب من مهدیم(خدایی اینم شد اسم کاربری؟)....را برعکس شما خیلی پسندیدم...حاوی نکات جالبی ازجمله نقش جغرافیا..و فرهنگ محلی...بود...

درود

ممنون از لطفتان. من در قالب نام کاربری خودم را معرفی کرده ام...چه از این بهتر :D که البته مربوط به سالها قبل است و اکثر دوستان به نام کوچک محبت میکنند و مخاطب قرار میدهند..

فقط یک نکته ای در باب فرمایشتان!

دقت کنید شاید گاوپرستی و موش پرستی و .....و اصول این ادیان! بی اهمیت و بی ارزش و گاها! در نگاه عقلا مسخره باشد!

ولی دلایل این تمایلات و دلایل این باورها نه تنها بی ارزش نیست....بلکه خیلی خیلی خیلی هم جای بحث دارد!!!

این انسان است که واجد اهمیت است! به همین خاطر بررسی دلایل این قضایا اهمیت پیدا میکند....

به نظر شما مهم نیست که انسانها عمر خودشان را به گاو پرستی و موش پرستی و ..... تلف میکنند؟؟ علتش را بشناسیم؟؟

خلاصه کنم! ما الان گرفتار چه هستیم؟؟؟

گرفتاریه ما ارزش بحث ندارد!!؟؟:D

[Bikhabar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

اینطوری :D

خب خوبه که شما یه متری داری سواد اعظم مسلمین رو متر بگیری، ما که نداریم!! <و اگر منظورتون از اعظم اکثریت هست> جالبتر اینکه اعتقاد دارید اونچه که اکثریت بهش اعتقاد دارند میشه اصل و هر چیزی غیر از اون میشه من درآوردی!!! در هر حال بر خلاف شما سعیم تو زندگی بر این بوده که کاری به اعظم و اکرم نداشته باشم و راه رو پیدا کنم چه اعظم باهاش همراه باشند و چه نباشند. ضمن اینکه تا اونجاییکه میدونم اکثریت، بیشتر مواقع در گمراهی به سر میبردند (معروفترینش هم گالیله). مثلا اگر اکثر محصلین معتقد باشند که تحصیل چیزی جز اتلاف وقت نیست، شما میگی تحصیل یعنی اتلاف وقت و هر تعریفی به جز اون من در آوردی خواهد بود!!

[مگنوس کارلسن]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

البته اسلام من درآوردی ازنظر من نیاز به متر نداره...یعنی میرن مثلا 250 سال بعد ازپیامبر(واقعا زمان درازیست)....به یه نفر میگن اگه شما بیای...دین پیامبر کامل میشه...جالبه که کسی هم ایشون رو ندیده...کاری نداریم...این هیچی..من اشتباه کردم...
ایرانیها...بنابر فرهنگ غنی که دارند...از تعدد زوجات معمولا...اجتناب میکنن...اکثریت مخالفند...اماخوب همه میگن الگوی من پیامبران وائمه هستند....زنان در تمام کشور با تعداد زیادی از مردان نامحرم...بدون محدودیت صحبت میکنند....در تاکسیها با مرد نامحرم زیر یک سقف میروند....والبته الگوهایشان ائمه وحضرت فاطمه هستند...پرستاران...پزشکان...ونیروهای مهم دیگراز خانمها شبها بیرون از خانه به سر میبرند....بسیاری از زنان بدون اجازه مردانشان....روزها در خیابانها میچرخند...اما ادعای اسلام دارند....مردان ریششان را باتیغ از ته میتراشند....اما برای اسلام...جان هم میدهند....طرف مست میکند....و شب تاصبح یا علی میگویدو عاشورا وتاسوعا درمراسم سینه میزند....موسیقی را به سلام فرمانده تبدیل میکنند....و با اینکار شرعی میشود....باریتم موسیقی اذان میگویندونوحه میخوانند...اما غنا را حرام میدانند...عکس بر دیوارها آویزان میکنند وپایش نماز میخوانند....درمساجد به نام مولودیه خوانی....دست افشانی میکنند....زنان آرایش میکنندو در خیابان قدم میزنند....زنان باچادرومقنعه در تلویزیون ظاهر میشوندوخلقی نامحرم برچهره اش خیره میشوند درحالیکه داستان امام حسین را برایتان میخواند....زنان در خیابان بستنی میخوانندو میخندند....فرق بین امام وپیامبر رانمیدانند...طرف سوادخواندن یانوشتن نداردوطبیعتا حتی معنی اسلام را نمیداند...اما برای عمل به دستورات خدا که در قران امده....مردم را میکشد....
برای فرزندانشان جشن تولد میگیرند...نوروز راجشن میگیرند...مجسمه میسازندو نقاشی میکنند...دختران درخانه پدریشان حیض میبینند....زنان به مردان آموزش میدهند.....وجنایات بسیاردیگری تحت عنوان اسلام....
.
کارهایی که دربالا اشاره شد....یاحرامند با مکروه....
اما اسلام جدیدی آمده وهمه این موارد را حلال کرده ودریک جامعه اسلامی...طبیعی وعادی جلوه داده است...

[گنجشک]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

البته اسلام من درآوردی ازنظر من نیاز به متر نداره...یعنی میرن مثلا 250 سال بعد ازپیامبر(واقعا زمان درازیست)....به یه نفر میگن اگه شما بیای...دین پیامبر کامل میشه...جالبه که کسی هم ایشون رو ندیده...کاری نداریم...این هیچی..من اشتباه کردم...
ایرانیها...بنابر فرهنگ غنی که دارند...از تعدد زوجات معمولا...اجتناب میکنن...اکثریت مخالفند...اماخوب همه میگن الگوی من پیامبران وائمه هستند....زنان در تمام کشور با تعداد زیادی از مردان نامحرم...بدون محدودیت صحبت میکنند....در تاکسیها با مرد نامحرم زیر یک سقف میروند....والبته الگوهایشان ائمه وحضرت فاطمه هستند...پرستاران...پزشکان...ونیروهای مهم دیگراز خانمها شبها بیرون از خانه به سر میبرند....بسیاری از زنان بدون اجازه مردانشان....روزها در خیابانها میچرخند...اما ادعای اسلام دارند....مردان ریششان را باتیغ از ته میتراشند....اما برای اسلام...جان هم میدهند....طرف مست میکند....و شب تاصبح یا علی میگویدو عاشورا وتاسوعا درمراسم سینه میزند....موسیقی را به سلام فرمانده تبدیل میکنند....و با اینکار شرعی میشود....باریتم موسیقی اذان میگویندونوحه میخوانند...اما غنا را حرام میدانند...عکس بر دیوارها آویزان میکنند وپایش نماز میخوانند....درمساجد به نام مولودیه خوانی....دست افشانی میکنند....زنان آرایش میکنندو در خیابان قدم میزنند....زنان باچادرومقنعه در تلویزیون ظاهر میشوندوخلقی نامحرم برچهره اش خیره میشوند درحالیکه داستان امام حسین را برایتان میخواند....زنان در خیابان بستنی میخوانندو میخندند....فرق بین امام وپیامبر رانمیدانند...طرف سوادخواندن یانوشتن نداردوطبیعتا حتی معنی اسلام را نمیداند...اما برای عمل به دستورات خدا که در قران امده....مردم را میکشد....
برای فرزندانشان جشن تولد میگیرند...نوروز راجشن میگیرند...مجسمه میسازندو نقاشی میکنند...دختران درخانه پدریشان حیض میبینند....زنان به مردان آموزش میدهند.....وجنایات بسیاردیگری تحت عنوان اسلام....
.
کارهایی که دربالا اشاره شد....یاحرامند با مکروه....
اما اسلام جدیدی آمده وهمه این موارد را حلال کرده ودریک جامعه اسلامی...طبیعی وعادی جلوه داده است...

درود بر شما

اصل عرف هست


همین نوزاد بازی هم میشه عرف کرد بین جامعه کار سختی نیست

چهارتا فیلم و سریال می خواد ، کنارش هم چهار نفر نوزاد بستری می کنند و گره کارشان باز میشد مردم ترقیب می شوند


هرکی هم نوزاد بستری نکرد به خاک سیاه میوفته


به بنده بسپارن تو یک فرصت کمتر از 5 سال عرفش می کنم تو جامعه با بودجه کمتر از 10 همت کار رو در میارم


اصل عرف هست

[ADLER]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

عجیب ترین مورد حمله شیمیایی به دبیرستان دخترانه عفتیه تبریز است!

دقیقا جاییه که یه طرفش اطلاعات سپاه تبریزه یه طرفش خود اداره اطلاعات قرار داره و کنارش بیت امام جمعه!

یعنی از امنیتی ترین مکانهای تبریز

اگر فرض را بزاریم بر کار دشمن بودن!دقیقا دارن سازمان اطلاعات را مسخره میکنند!

[گنجشک]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

زمان ما عرف بود جوانتر ها و بچه ها صندلی های اتوبوس رو میدادن به پیرمرد پیرزن ها


6 صبح از خونه میزدم بیرون 8 شب خسته سوار اتوبوس میشدم ( ایسگاه اول مقصد ایسگاه آخر ) حتی توان نشستن هم نداشتم ، پیرمرد پیرزن که میومد ناخودآگاه بلند میشدم صندلی رو همون ایسگاه اول دوم بفنا میدادم می رفت

تو دلم هم میگفتم ثواب داره ، تهش حوری میدن بهم !!!


الان که خودمون پیر و فرتوت شدیم ، عرف عوض شده ، جوان ها گول حوری موری نمی خورن ، دس به نقد زندگی می کنند

میگن اگر امروز که جوان هستیم نشینیم فردا که پیر شدیم پا درد می گیریم ، حوری ها هم مفت چنگ جوان های قدیم : ))


الان نباید بنیاد شهیدی چیزی بیاد از ما حمایت کنه ؟

======

یک عده سهمیه کیک نسل بعد رو میخورن

نسل بعد هم کیک نسل بعدتر را می خوره

یک جایی نسلی به وجود میاد ، که دیگه میبینه کیکی در آینده نیست کیک فعلی رو هم گذشتگان خوردن ( داستان شروع میشه )

=========

دختر 16 ساله نشسته ترک موتور دوس پسرش سیگار میکشه و جوونیش استفاده میکنه !!! چون میبینه آینده ای نداره برای چی دنبال طول عمر باشه ( میگه تا هستم خوش باشم کیف دنیا رو بکنم همه جوره )


یکی هم نیست بره بزنه تو دهنش بگه پفیوز تو باید سالم بمونی گنجشک خان پیر شده ، 2 روز دیگه می خواد بازنشست کنه ، تو باید سالم بمونی و حالا حالا ها به گنجشک خدمت کنی و سرویس بدی


میگه نه من برای خودم می خوام زندگی کنم و نمیذارم شما سهمیه کیک منو بخورید.

================

علما مسئلتون چیکار کنیم با پیرمردهایی که صندلی هامون مفت دادیم بهشون و با جوان هایی که حاضر نیستن صندلی خودشون رو بدن ما .

[Arian02]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

زمان ما عرف بود جوانتر ها و بچه ها صندلی های اتوبوس رو میدادن به پیرمرد پیرزن ها


6 صبح از خونه میزدم بیرون 8 شب خسته سوار اتوبوس میشدم ( ایسگاه اول مقصد ایسگاه آخر ) حتی توان نشستن هم نداشتم ، پیرمرد پیرزن که میومد ناخودآگاه بلند میشدم صندلی رو همون ایسگاه اول دوم بفنا میدادم می رفت

تو دلم هم میگفتم ثواب داره ، تهش حوری میدن بهم !!!


الان که خودمون پیر و فرتوت شدیم ، عرف عوض شده ، جوان ها گول حوری موری نمی خورن ، دس به نقد زندگی می کنند

میگن اگر امروز که جوان هستیم نشینیم فردا که پیر شدیم پا درد می گیریم ، حوری ها هم مفت چنگ جوان های قدیم : ))


الان نباید بنیاد شهیدی چیزی بیاد از ما حمایت کنه ؟

======

یک عده سهمیه کیک نسل بعد رو میخورن

نسل بعد هم کیک نسل بعدتر را می خوره

یک جایی نسلی به وجود میاد ، که دیگه میبینه کیکی در آینده نیست کیک فعلی رو هم گذشتگان خوردن ( داستان شروع میشه )

=========

دختر 16 ساله نشسته ترک موتور دوس پسرش سیگار میکشه و جوونیش استفاده میکنه !!! چون میبینه آینده ای نداره برای چی دنبال طول عمر باشه ( میگه تا هستم خوش باشم کیف دنیا رو بکنم همه جوره )


یکی هم نیست بره بزنه تو دهنش بگه پفیوز تو باید سالم بمونی گنجشک خان پیر شده ، 2 روز دیگه می خواد بازنشست کنه ، تو باید سالم بمونی و حالا حالا ها به گنجشک خدمت کنی و سرویس بدی


میگه نه من برای خودم می خوام زندگی کنم و نمیذارم شما سهمیه کیک منو بخورید.

================

علما مسئلتون چیکار کنیم با پیرمردهایی که صندلی هامون مفت دادیم بهشون و با جوان هایی که حاضر نیستن صندلی خودشون رو بدن ما .

شما شورشیها رو که انقلاب کردید و گند زدید به اینده همین نسلی که میگید رو نمیزنن شل و پل کنن برو خداتو شکر کن

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

پرتاب گاز اشکآور به تجمع معلمان معترض به مسمومیت دانشآموزان

اسکای نیوز: مسمومسازی دانشآموزان نمیتواند بدون اطلاع حکومت ایران باشد

[گنجشک]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

آیا اتفاقی که رخ میده و دودش تو چشم تو میره بنا به عرف یا هرچی ، و حقت خورده میشه به هر دلیل


آیا بعدش باید یک ،بنیاد شهید، وجود داشته باشه و از حق بقیه ( سهمیه کنکور و اشتغال وام و مسکن و غیره ) برداره و بده به تو که ضررت جبران بشه


یا باخت باخته و باخت دادی رفته دیگه قسمت و قضا و قدرت بوده


دوست دارم نظرم و دیدگاه تمام دوستان را در این مورد بدونم


======
مثلا همین بورس
سرمایه و عمر ما در جهت جنگ اقتصادی و تحریم های ناجوانمردانه غرب علیه نظام اسلامی مورد آسیب و تجاوز واقع شد


جنگ اقتصادی هم مجروح و تلافات داره دیگه ، آیا بنیاد شهید اقتصادی هم باید داشته باشیم که از ما رزمندگان بورسی حمایت بشه یا نه ؟ مثلا بچه های من سهمیه کنکور ایثارگری بورسی بخورن

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

پرتاب گاز اشکآور به تجمع معلمان معترض به مسمومیت دانشآموزان

اسکای نیوز: مسمومسازی دانشآموزان نمیتواند بدون اطلاع حکومت ایران باشد

تجمع مردم و معلمان در دستکم ۲۰ شهر ایران در حمایت از دانشآموزان؛ نیروهای امنیتی به خشونت متوسل شدند

---
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان : دانشآموزان خط قرمز معلمان هستند

[manmehdiam]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

خب خوبه که شما یه متری داری سواد اعظم مسلمین رو متر بگیری، ما که نداریم!! <و اگر منظورتون از اعظم اکثریت هست> جالبتر اینکه اعتقاد دارید اونچه که اکثریت بهش اعتقاد دارند میشه اصل و هر چیزی غیر از اون میشه من درآوردی!!! در هر حال بر خلاف شما سعیم تو زندگی بر این بوده که کاری به اعظم و اکرم نداشته باشم و راه رو پیدا کنم چه اعظم باهاش همراه باشند و چه نباشند. ضمن اینکه تا اونجاییکه میدونم اکثریت، بیشتر مواقع در گمراهی به سر میبردند (معروفترینش هم گالیله). مثلا اگر اکثر محصلین معتقد باشند که تحصیل چیزی جز اتلاف وقت نیست، شما میگی تحصیل یعنی اتلاف وقت و هر تعریفی به جز اون من در آوردی خواهد بود!!

درود.
موارد راباهم خلط نکنید. اینکه شما میفرمایید اسمش در منطق، مغلطه تشبث به اکثریت نام دارد....اینا رو بلدم:D
دقت بفرمایید:
اگر هدف این باشد که حقیقت کدام است! شما برای کشف حقیقت نیازمند جهانبینی هستید. (خط کش شما میشود جهانبینی که دارید).

مثلا اگر شما جهانبینی علمی دارید، آنگاه حقیقت برای شما باید مستند به شواهد علمی باشد. و لذا آنگاه دیگر اکثریت و اقلیت اصلا محلی از اعراب ندارد. یعنی مثلا شواهد علمی میگوید زمین دور خورشید میچرخد و لذا حقیقت اینگونه کشف میشود. (ولو اینکه همه عالم خلاف این را باور داشته باشند)

بنابراین اگر شما در راه کشف حقیقت متشبث به اکثریت شوید اسمش میشود مغلطه تشبث به اکثریت!

این دیدگاه علمی است که خوب کار عقلا و خردمندان است:D

ولی اگر جهانبینی شما جهانبینی وحیانی یا الهی باشد، آنگاه متر شما میشود آن چیزی که وحی گفته است. یعنی وقتی وحی بیان میدارد که آخرت هست، اجنه فلان هستند.... هفت آسمان فلان گونه است.....شما مبتنی بر آن این گزاره ها را حقیقت میدانید.

حال اینجا بین باورمندان به جهانبینی وحیانی وقتی اختلاف بیفتد (که افتاده است و هزار هزار شقه دارد این ادیان و مذاهب) از کجا بفهمیم که حقیقت وحی کدامیک راست است! و منظور وحی کدام بوده....اینجا دیگر کار مثل جهانبینی علمی نیست که شما به شواهد علمی و جهانشمول رجوع کنید!! خیر! اگر اینجوری بود که اینقدر اختلاف ایجاد نمیشد!

نهایتا میتوانید بررسی کنید که اکثریت این جماعت به چه باور دارند!

لذا وقتی کسی بگوید نظر اسلام! در فلان موضوع چنان است و بهمان است!! پرواضح است که بررسی میکنیم اکثریتی که تحت نام مسلمان باورمند به اسلام هستند چه نوع باوری دارند و باور آنها را اسلام تعریف میکنیم.

بعد نگاه میکنیم ببینیم این اسلام اکثریت نظرش راجع به فلان و بهمان چه چیزی است...(هیچ مبنایی هم برای اینکه حقانیت با اقلیت است یا با اکثریت وجود ندارد!) چون مبنای مشترکی نیست! متر و خط کش یگانه ای نیست! فقط میتوانیم بگوییم به طور کلی اسلام نظرش راجع به فلان چیز این است!


----------------------------------
شما همینجا به تفاوت دو جهانبینی اگر دقت کنید. در جهانبینی علمی شما یک جهانشمولی میبینید! چون خرد انسانهاست که متر و معیار است. هیچ عالمی هم بابت اینکه مثلا کسی قانون دوم نیوتن را قبول نکند سرش را با قمه نمیزند:D در تمام جامعه بشری به یک زبان مشترک (ریاضیات) حرف میزنند! و قس لهذا...

ولی جماعت جهانبینی وحیانی!!! بخصوص تا قبل از رنسانس! هر کس ساز خودش را میزده و میزند....چون متر و معیار یگانه نیست....جهان شمول نیست. مبتنی بر باور و جغرافیا و عقاید و ....ملاحظه کرده ایم که بخصوص قشر تندرو برای اینکه حقانیت خود را نشان بدهند قمه را برمیدارند و از طریق جهاد مثلا حقانیت را گسترش میدهند:D یا شوالیه میشوند و با شمشیر تعالیم مسیح را میکنند حلق جماعت کافر....در تاریخ هم نمونه زیاد دارد....:D

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود.
موارد راباهم خلط نکنید. اینکه شما میفرمایید اسمش در منطق، مغلطه تشبث به اکثریت نام دارد....اینا رو بلدم:D
دقت بفرمایید:
اگر هدف این باشد که حقیقت کدام است! شما برای کشف حقیقت نیازمند جهانبینی هستید. (خط کش شما میشود جهانبینی که دارید).

مثلا اگر شما جهانبینی علمی دارید، آنگاه حقیقت برای شما باید مستند به شواهد علمی باشد. و لذا آنگاه دیگر اکثریت و اقلیت اصلا محلی از اعراب ندارد. یعنی مثلا شواهد علمی میگوید زمین دور خورشید میچرخد و لذا حقیقت اینگونه کشف میشود. (ولو اینکه همه عالم خلاف این را باور داشته باشند)

بنابراین اگر شما در راه کشف حقیقت متشبث به اکثریت شوید اسمش میشود مغلطه تشبث به اکثریت!

این دیدگاه علمی است که خوب کار عقلا و خردمندان است:D

ولی اگر جهانبینی شما جهانبینی وحیانی یا الهی باشد، آنگاه متر شما میشود آن چیزی که وحی گفته است. یعنی وقتی وحی بیان میدارد که آخرت هست، اجنه فلان هستند.... هفت آسمان فلان گونه است.....شما مبتنی بر آن این گزاره ها را حقیقت میدانید.

حال اینجا بین باورمندان به جهانبینی وحیانی وقتی اختلاف بیفتد (که افتاده است و هزار هزار شقه دارد این ادیان و مذاهب) از کجا بفهمیم که حقیقت وحی کدامیک راست است! و منظور وحی کدام بوده....اینجا دیگر کار مثل جهانبینی علمی نیست که شما به شواهد علمی و جهانشمول رجوع کنید!! خیر! اگر اینجوری بود که اینقدر اختلاف ایجاد نمیشد!

نهایتا میتوانید بررسی کنید که اکثریت این جماعت به چه باور دارند!

لذا وقتی کسی بگوید نظر اسلام! در فلان موضوع چنان است و بهمان است! آنگاه باید اول بدانیم اسلام کدام است! پرواضح است که بررسی میکنیم اکثریتی که تحت نام مسلمان باورمند به اسلام هستند چه نوع باوری دارند و باور آنها را اسلام تعریف میکنیم.

بعد نگاه میکنیم ببینیم این اسلام اکثریت نظرش راجع به فلان و بهمان چه چیزی است...(هیچ مبنایی هم برای اینکه حقانیت با اقلیت است یا با اکثریت وجود ندارد!) چون مبنای مشترکی نیست! متر و خط کش یگانه ای نیست!

کماکان در بین این جماعت وحیانی! به تعداد باورمندان ، باور دینی هم فرق میکند! هر کس هم حقیقت خودش را قبول دارد! برای خودش دلایلی هم دارد....برخی ها با برخی اشتراکاتی هم دارند...

----------------------------------
شما همینجا به تفاوت دو جهانبینی دقت کنید. در جهانبینی علمی شما یک جهانشمولی میبینید! چون خرد انسانهاست که متر و معیار است. هیچ عالمی هم بابت اینکه مثلا کسی قانون دوم نیوتن را قبول نکند سرش را با قمه نمیزند:D در تمام جامعه بشری به یک زبان مشترک (ریاضیات) حرف میزنند! و قس لهذا...

ولی جماعت جهانبینی وحیانی!!! بخصوص تا قبل از رنسانس! هر کس ساز خودش را میزده و میزند....چون متر و معیار یگانه نیست....جهان شمول نیست. مبتنی بر باور و جغرافیا و عقاید و ....ملاحظه کرده ایم که بخصوص قشر تندرو برای اینکه حقانیت خود را نشان بدهند قمه را برمیدارند و از طریق جهاد مثلا حقانیت را گسترش میدهند:D یا شوالیه میشوند و با شمشیر تعالیم مسیح را میکنند حلق جماعت کافر....در تاریخ هم نمونه زیاد دارد....:D

درود

متن تون واقعا جالب بود حیفم اومد یه ایراد بسیار جزیی اصلاح نشه(البته اگه بشه بهش گفت ایراد)

توسل به اکثریت هست

و یا

تشبث به محبوبیت

به انگلیسی
appeal to the people
( خود appeal که در اینجا البته یه جور طلب نظر و استفتا از مردم (اکثریت) میشه گفت هست(مثلا در حقوق معنی فرجام و فرجام خواهی هم میده یعنی طلب نظر از یک مرجع ثالث ))


به لاتین

Argumentum ad Populum
------
In argumentation theory, an argumentum ad populum (Latin for "appeal to the people") is a fallacious argument which is based on claiming a truth or affirming something is good because the majority thinks so.
-----
البته عملا فرق چندانی هم نداره و بیشتر به نظر مترجم نخست که ترجمه کرده مربوط هست و وسواس گونه گفتم اینو /.:blushsmiley:./