اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

دو تا بحث حجاب و حجاب اجباری رو قاطی نکنید...حجاب اجباری با توجه به معیارها و حدودی که این حکومت تعریف کرده در صدر اسلام هم نبوده....اینها تعابیری از حجاب دارند...همون ها رو قانون و لازم الاجرا کردند...بعد هم کی گفته بی حجابی یعنی برهنگی؟؟؟ کجا اومدند چهار تا جامعه شناس و ۴ تا نخبه جمع کنند و یک تصمیم برای حدود و قصور پوشش زن تصویب کنند؟؟؟ در اروپا هم وضعیت پوشش یکسان نیست...حتی آلمان و فرانسه نسبت به پوشش و برهنگی موضع یکسانی ندارند
اون طرفداری از حکومت ایران توسط سوریه هم بحثش مفصل هست...کمترین انگیزه برای این طرفداری مسایل مشترک مذهبی بود...فقط عقاید علوی های سوریه رو مطالعه بفرمایید تا ببینید چقدر اشتراک وجود داشته...حمایت حافظ اسد از ایران در جنگ با عراق بخاطر اختلافاتی بود که حافظ اسد با صدام داشت...ریشه این اختلافات هم حزب بعث عراق بود که قرار بود یک اتحادیه تشکیل شود بین عراق و سوریه و یک کشور واحد تشکیل بشه که صدام این طرح رو در سال ۵۸ خراب کرد و اختلاف شدیدی بین صدام حسین و حافظ اسد ایجاد شد

آخه اصلا لباس تنگ و کوتاه چه ربطی به چارقد و روسری داره ؟؟

حافظ اسد میگفت من بعثی ام صدام میگفت نه من بعثی ام با هم لج بودندسر این که کی از همه بعثی تره (بقول خاله شادونه /:.yead.:/-مثل اینکه یاداوری کتاب مطهری کودک درونمو بیدار کرد) و دشمن دشمن حافظ اسد میشد دوستش !!تصادفا خوب یادمه این دلیل اختلاف اسد و صدام رو هم پسرخاله م خیلی ساده شده ش رو بهم گفت وقتی بچه بودم اون موقع که گوگل نبود

البته نفت های رایگان ایران هم بی تاثیر نبوده و هنوز هم هست و ادامه داره بعد قریب 50 سال !!
خیلی چیزا جوابش هست ولی حس تایپش نیست

[علیرضا۱۲۳]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

رئیسی: رشد اقتصادی در ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، ۵ و خُردهای یا ۴/۴ درصد بوده؛ متوسطش را بگیریم، میشود ۴ درصد
ابراهیم رییسی میگوید: «رشد اقتصادی در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ طبق برخی آمارها ۵ و خردهای و طبق برخی دیگر ۴.۴ درصد بوده که ما متوسط آن را بگیریم ۴ میشود
خاک بر سرت کنند که همون ۶ کلاس هم سواد نداری

[طيب]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

?دادگاه میکونوس
آیا. میدانید ...
علت نامگذاری دادگاه میکونوس چیست...?میکونوس یک ایرانی بوده است؟!
پاسخ : بله
(میکونوس، از گیلان)

...حوالی سال 1946 میلادی يكسال پس از جنگ جهاني مردی اهل شمال ايران، در حومه ی رشت به نام ميرزاكاظم بسيار مورد اعتبار و احترام مردم بود او در داوری و حل و فصل كردن اختلافات مردم، شهره عام و خاص بود، از اين رو ميرزاكاظم را به سِمَت ميراب منطقه تعيين كرده بودند تا در تقسيم آب زراعی به كشاورزان كمک كند،

ميرزاكاظم حدود يک هكتار باغ در نزديک رودخانه پسيخان داشت كه ازگيل پرورش ميداد
(ازگيل به زبان گيلكی كونوس گفته ميشود)
ميرزاكاظم در فصل بهار و تابستان ميراب شاليزار و در پاييز زنبيل بر دوش در باغ ازگيل خود مشغول بكار بود...
در آن دوره به فرمان رضا شاه برای هر ايرانی سجل(شناسنامه) صادر مي شد که معمولا بر اساس شغل، ظاهر شخص و... نام فامیل تعيين وثبت می گرديد!!!

يكي از روزهای سرد پاييز درحالی که ميرزاكاظم در باغ مشغول امور باغ و برداشت محصول ازگیل بود خبر دادند كه از ثبت احوال رشت برای صدور سجل آمده اند، ميرزاکاظم با زنبيل پر از ازگيل برای گرفتن سجل رفت، مامور ثبت احوال كه در منزل کدخدا در حال تنظيم مدارک بود چشمش به زنبيل ميرزاكاظم افتاد، از او پرسید پیرمرد چی با خودت داری؟ ميرزاكاظم با لهجه ی شیرین گيلكی جواب داد
"می كونوس"( ازگيل من) كه مامور ثبت احوال همان نام را برايش انتخاب ميكند،

“ميكونوس”
از آن روز، ميرزاكاظم میرآب معروف به میرزاکاظم ميكونوس شد.
میرزاکاظم چهار فرزند داشت كه پسر سومش محمدجواد از نظر ظاهری و خلق و خوی شباهت زيادی به پدر داشت. محمدجواد پس از فارغ التحصيل شدن از دبيرستان كورش رشت، تصميم گرفت برای ادامه تحصيل در رشته حقوق به دانشگاه تهران برود، از قضا در آن زمان تسهيلاتی را برای تحصيل در فرنگِ دانش آموزان موفق در نظر میگرفتند، كه اين تسهيلات شامل حال محمدجواد ميكونوس هم شد و او توانست به آرزوی دیرینه ی خود يعنی تحصيل در رشته حقوق آنهم در فرنگ برسد!

محمدجواد ميكونوس شهر برلين آلمان را برای تحصيل انتخاب نمود و شش سال در آنجا با جديّت و علاقه فراوان تحصيل نمود و از دانشجويان تراز اول دانشگاه'' Humboldt برلين'' شد و بلافاصله پس از اتمام تحصيلات جذب آكادمی حقوق دانان آلمان شد.
محمدجواد میکونوس پس از ٣٠ سال كار مداوم و خستگی ناپذير از سوی دادگاه فدرال به عنوان قاضی برتر آلمان در قرن بیستم معرفی شد
و دولت آلمان نیز به پاس زحمات او ساختمان دادگاه برلين را به نام ميكونوس تغییر داد.

همان دادگاهی که در خصوص ترورهای سیاسی معروف رای داده است.
از محمدجواد كتاب های زيادی برجا مانده است.
همچنین گزيده ای از سخنان او در ورودی دادگاه ميكونوس به عنوان منشور میكونوس نصب شده است.

محمدجواد ميكونوس باقی عمرش را در جزيره ایی در یونان كه به نام خود خريداره كرده بود گذراند، جزيره ميكونوس اكنون از جزاير پر رونق یونان بشمار می آید،
?لازم به ذكر است جناب ميكونوس قبل از ترک آلمان درخت ازگيلی به يادبود پدرش در محوطه دادگاه ميكونوس كاشت كه هنوز پا برجاست و هر ساله كودكان در زادروز ميكونوس دور اين درخت حلقه ميزنند و شعری به زبان آلمانی می خوانند.

?اقتباس از ترجمه مقاله ی ''پرفسور هلموت'' شماره ٣١٧ ماهنامه اشپیگل بررسي كتاب تاریخ شناس آلمانی در زمینه آسیا میانه

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

رئیسی: رشد اقتصادی در ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، ۵ و خُردهای یا ۴/۴ درصد بوده؛ متوسطش را بگیریم، میشود ۴ درصد
ابراهیم رییسی میگوید: «رشد اقتصادی در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ طبق برخی آمارها ۵ و خردهای و طبق برخی دیگر ۴.۴ درصد بوده که ما متوسط آن را بگیریم ۴ میشود
خاک بر سرت کنند که همون ۶ کلاس هم سواد نداری

یه گله 100 تایی بز بهش بدی سر سال 5 تاش نمونده

بعد مملکت بهش دادن بچرخونه

[20reza]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

اصل مقاله ( مطلب بالا...میکونوس ) رو کسی می تونه پیدا کنه و مطابقت بده ... سرچی که زدم منبع معتبری پیدا نشد ...


با تشکر از شما جناب طیب ( از این دم بریده ها هر چی که بگی بر میاد )

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

اصل مقاله ( مطلب بالا...میکونوس ) رو کسی می تونه پیدا کنه و مطابقت بده ... سرچی که زدم منبع معتبری پیدا نشد ...


با تشکر از شما جناب طیب ( از این دم بریده ها هر چی که بگی بر میاد )

میکونوس اسم یک سری جزایر تفریحی یونانی است و رستورانی در آلمان
البته مهم ماجرای دادگاه معروفش هست نه وجه تسمیه و نامگذاری رستوران مربوطه

[طيب]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

?? *«««ای رهبر خطیب فقیهان...»»»*

*رحیم قمیشی*

در جاده رانندگی میکنم. سه خودرو به هم خوردهاند، نمیتوانم نگاه کنم.
پتوهایی کشیده شده بر انسانهایی که تا دقایقی پیش میخندیدهاند.
در جاده تابلوهای هشداردهنده نبوده. کناره جاده خطکشی نشده بوده، دوربرگردانها بدون علامت هشدار بوده، خودروها بدون کیفیت بوده، لاستیکها استاندارد نبوده، لنتها کیفیت نداشته، جاده استاندارد نبوده.
به که باید شکایت کنند؟ خون آنها برعهده کیست؟
هیچکس!
خودشان.
باید در کشور دیگری به دنیا میآمدند. کشوری که کسی پاسخگو باشد.
کاش فقیهی در کشوری که فقها حکومت میکنند هم، فریادی میکشید، که این حق مردم نیست.
کاش فقه برای جان انسانها هم ارزش قائل بود.
چرا واردات خودروهای ایمن ممنوع است؟
چرا جادههای ما نباید ایمن باشند؟
ما چند برابر سایر کشورها باید کشته بدهیم تا فقها حکمی بدهند!
فقه اصلا حکمی دارد!؟
اگر ندارد چرا مقدرات کشور همه باید در دستشان باشد؟

حداقل حقوق برای زندگی معمولی شده ۱۸ میلیون تومان، ۹۰ درصد مردم بسبار کمتر از ان میگیرند. نظر فقها چیست؟ همه باید دزدی کنند!
اگر نخواهند دزدی کنند چه باید بکنند؟
حاکمیت ارزش پول کشور را نصف کرده، عدد پرداختیاش را ثابت نگاه داشته! مالیاتها افزایش مییابد، بهای گاز دو برابر میشود، اجاره خانهها سه برابر، خورد و خوراک چند برابر، به نظر فقها مردم چه باید بکنند؟
مگر فقها حاکم نیستند!

آی فقها!
در پاریس تظاهرات بیسابقه علیه دولت برگزار شده، یک نفر هم کشته نشده.
در اسرائیل در همین روزها تظاهراتهایی علیه دولت حاکم میشود که در تاریخشان بیسابقه بوده است، یک نابینا هم نداشتهاند. ما در پناه حاکمیت فقها میخواهیم اعتراض سادهای کنیم، چشمها کور میشوند، جانها بیارزش میشوند، کودکان یتیم میشوند، مادرها داغ فرزند میبینند، از نظر فقه تکلیف مردم چیست؟
فقه هیچ دستوری ندارد؟!
هیچ توصیهای ندارد؟
راه گریزی، راه نجاتی؟

مردم اکثرشان نظری دارند، حاکمان بیاعتنایند، حتی برای تغییر قانون اساسی هم کمترین نرمشی نشان نمیدهند، مردم تهدید میشوند، اهانت میشنوند، فقه چه میگوید؟!
حرفی ندارد؟ نظری ندارد؟

در زندان برای اعترافگیری میگویند شکنجه شدهاند، در یک اعتراض صد نفر کشته میشوند با یک تیربار، با دو موشک هواپیمایی میافتد، همه سرنشینانش زنده زنده در اتش میسوزند، فقه چه میگوید؟
نظری ندارد! برای او مهم چیست؟
اگر فقیهان کاری به کار مظلومان ندارند، چرا ما باید اول ولایتشان را بپذیریم تا بتوانیم اجازه زندگی داشته باشیم؟!

آی فقیهان ساکت
آی فقیهان حاکم
آی فقیهان بینظر
راستش را بگویید...
بگویید ما برای حاکمیت صلاحیت نداریم.
بگویید ما نمیخواهیم خون مردم به پای فقه ما نوشته شود.
بگویید ما پایمان در صدها سال پیش گیر است.
بگویید و نترسید!
حکومت بر کشوری که مردم شما را نخواهند،
حکومت بر مردمی که از شما خستهاند،
مزهای هم دارد؟!
تا کجا میخواهید دین را فدای ترس خود کنید؟
تا کجا میخواهید برای حکومت ظالمانه خود از خدا خرج کنید؟
چقدر باید کشته بدهیم تا شما به خود بیایید!
چقدر یتیم، چقدر بی فرزند، چقدر داغدار؟

آی فقیهان
اگر مردم شما را نخواهند فقهتان دستوری ندارد؟
اگر فقهتان دستوری برای مسائل امروز ما ندارد
که ندارد
چرا ماندهاید...

آی فقیهان متعهد
آی دینداران واقعی
گوشی برای شنیدن ندارید؟
تا کجا زندگی در حاکمیتی با ننگ،
برای شما ممکن است
تا کجا قرار است سکوت کنید؟!
تا کجا رضایت به ظلم
آی فقیهان.....!!!

[طيب]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

اصل مقاله ( مطلب بالا...میکونوس ) رو کسی می تونه پیدا کنه و مطابقت بده ... سرچی که زدم منبع معتبری پیدا نشد ...


با تشکر از شما جناب طیب ( از این دم بریده ها هر چی که بگی بر میاد )

سلام وعرض ادب واحترام

این مطلب در فضای مجازی نشر داده شده که از بیخ غلط است

بنده عمدا این موضوع را در این تاپیک قرار دادم تا دوستان بیشتر تحقیق کنند

مخلصیم

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

سلام وعرض ادب واحترام

این مطلب در فضای مجازی نشر داده شده که از بیخ غلط است

بنده عمدا این موضوع را در این تاپیک قرار دادم تا دوستان بیشتر تحقیق کنند

مخلصیم

درود و احترام
بنده معمولا تمامی پستهای شما رو دربست لایک میکنم@};- ولی راستش چون اینو در جا متوجه شدم لایک نکردم

[طيب]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

?? *«««ای رهبر خطیب فقیهان...»»»*

*رحیم قمیشی*

در جاده رانندگی میکنم. سه خودرو به هم خوردهاند، نمیتوانم نگاه کنم.
پتوهایی کشیده شده بر انسانهایی که تا دقایقی پیش میخندیدهاند.
در جاده تابلوهای هشداردهنده نبوده. کناره جاده خطکشی نشده بوده، دوربرگردانها بدون علامت هشدار بوده، خودروها بدون کیفیت بوده، لاستیکها استاندارد نبوده، لنتها کیفیت نداشته، جاده استاندارد نبوده.
به که باید شکایت کنند؟ خون آنها برعهده کیست؟
هیچکس!
خودشان.
باید در کشور دیگری به دنیا میآمدند. کشوری که کسی پاسخگو باشد.
کاش فقیهی در کشوری که فقها حکومت میکنند هم، فریادی میکشید، که این حق مردم نیست.
کاش فقه برای جان انسانها هم ارزش قائل بود.
چرا واردات خودروهای ایمن ممنوع است؟
چرا جادههای ما نباید ایمن باشند؟
ما چند برابر سایر کشورها باید کشته بدهیم تا فقها حکمی بدهند!
فقه اصلا حکمی دارد!؟
اگر ندارد چرا مقدرات کشور همه باید در دستشان باشد؟

حداقل حقوق برای زندگی معمولی شده ۱۸ میلیون تومان، ۹۰ درصد مردم بسبار کمتر از ان میگیرند. نظر فقها چیست؟ همه باید دزدی کنند!
اگر نخواهند دزدی کنند چه باید بکنند؟
حاکمیت ارزش پول کشور را نصف کرده، عدد پرداختیاش را ثابت نگاه داشته! مالیاتها افزایش مییابد، بهای گاز دو برابر میشود، اجاره خانهها سه برابر، خورد و خوراک چند برابر، به نظر فقها مردم چه باید بکنند؟
مگر فقها حاکم نیستند!

آی فقها!
در پاریس تظاهرات بیسابقه علیه دولت برگزار شده، یک نفر هم کشته نشده.
در اسرائیل در همین روزها تظاهراتهایی علیه دولت حاکم میشود که در تاریخشان بیسابقه بوده است، یک نابینا هم نداشتهاند. ما در پناه حاکمیت فقها میخواهیم اعتراض سادهای کنیم، چشمها کور میشوند، جانها بیارزش میشوند، کودکان یتیم میشوند، مادرها داغ فرزند میبینند، از نظر فقه تکلیف مردم چیست؟
فقه هیچ دستوری ندارد؟!
هیچ توصیهای ندارد؟
راه گریزی، راه نجاتی؟

مردم اکثرشان نظری دارند، حاکمان بیاعتنایند، حتی برای تغییر قانون اساسی هم کمترین نرمشی نشان نمیدهند، مردم تهدید میشوند، اهانت میشنوند، فقه چه میگوید؟!
حرفی ندارد؟ نظری ندارد؟

در زندان برای اعترافگیری میگویند شکنجه شدهاند، در یک اعتراض صد نفر کشته میشوند با یک تیربار، با دو موشک هواپیمایی میافتد، همه سرنشینانش زنده زنده در اتش میسوزند، فقه چه میگوید؟
نظری ندارد! برای او مهم چیست؟
اگر فقیهان کاری به کار مظلومان ندارند، چرا ما باید اول ولایتشان را بپذیریم تا بتوانیم اجازه زندگی داشته باشیم؟!

آی فقیهان ساکت
آی فقیهان حاکم
آی فقیهان بینظر
راستش را بگویید...
بگویید ما برای حاکمیت صلاحیت نداریم.
بگویید ما نمیخواهیم خون مردم به پای فقه ما نوشته شود.
بگویید ما پایمان در صدها سال پیش گیر است.
بگویید و نترسید!
حکومت بر کشوری که مردم شما را نخواهند،
حکومت بر مردمی که از شما خستهاند،
مزهای هم دارد؟!
تا کجا میخواهید دین را فدای ترس خود کنید؟
تا کجا میخواهید برای حکومت ظالمانه خود از خدا خرج کنید؟
چقدر باید کشته بدهیم تا شما به خود بیایید!
چقدر یتیم، چقدر بی فرزند، چقدر داغدار؟

آی فقیهان
اگر مردم شما را نخواهند فقهتان دستوری ندارد؟
اگر فقهتان دستوری برای مسائل امروز ما ندارد
که ندارد
چرا ماندهاید...

آی فقیهان متعهد
آی دینداران واقعی
گوشی برای شنیدن ندارید؟
تا کجا زندگی در حاکمیتی با ننگ،
برای شما ممکن است
تا کجا قرار است سکوت کنید؟!
تا کجا رضایت به ظلم
آی فقیهان.....!!!

در این مطلب دقت کنیم هدف حاکمیت است نه دین اسلام

در اسلام ربا حرام است

در اسلام بیت المال از اموال مردم محسوب میشود و هر کسی در این اموال کوچکترین خیانتی کند به اشد مجازات میرسد

در اسلام مبارزه با ظلم از واجبات است

در اسلام دروغگویی بزرگترین گناه است ودقت کنیم رییس جمهور ما در انتخابات چه مواردی را گفته و حالا چه کرده ؟!

حاکمیت چه هدیه به مردم داده ؟!تورم افسار گسیخته

دانشگاه و دانشجو و اساتید هر جامعه ای از ارزش خیلی خیلی زیادی برخوردار است ولی در کشور ما حمله به دانشگاه ها و دانشجویان و اساتید از افتخارات نظام محسوب میشود و هدیه نظام به مردم است ?

نوامیس مردم در هر کشوری و در هر دینی از قداست بالایی برخوردار است ولی در کشور ما حمله به دختران دانشجو مدال افتخار هم دارد ?

حتی به قانون اساسی هم عمل نمیکنند ؟!

[طيب]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود و احترام
بنده معمولا تمامی پستهای شما رو دربست لایک میکنم@};- ولی راستش چون اینو در جا متوجه شدم لایک نکردم

درود بر شما دوست فرهیخته

??

[amirardalan]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

(خواندن این مطلب خالی از لطف نیست )

این مقاله را نه برای تطهیر حکومت سابق ، بلکه برای برخی علل عقب ماندگی و اشتباهات خودمان در هنگام انقلاب در مقایسه با سایر کشورها تحریر شده

پهلوی هرچه خودش دوست داشت برای منِ ایرانی هم میخواست و این اشتباه تاریخی باعث شکست هردوی ما شد

آیا توسعه و پیشرفت اقتصادی یک جامعه نباید به موازات توسعه و پیشرفت فرهنگ یک جامعه باشد؟

اگر توسعه و پیشرفت اقتصادی جلوتر از جامعه باشد چه اتفاقی میافتد؟

در زمانی که رضا شاه پل میساخت ، راه آهن ایجاد میکرد ، جاده میساخت ، بیمارستان احداث میکرد ، چادر از سر زن ایرانی به زور آژان برمیداشت ، هنوز درخاورمیانه زن را سوار شتر نمیکردند ، بلکه مرد سوار میشد و زن دنبال شتر راه میرفت!!

در زمانیکه قمر الملوک وزیری صفحه گرامافون پر میکرد ، زن ایرانی از پشت درب ، دست در دهان میکرد و حرف میزد که مرد نامحرم صدای او را نشنود!!

نمیشود از درشکه و گاری پیاده شد و سوار اتوبوس دو طبقه لیلاند موتور انگلیس شد!!
نمیشود هم در کوچه "شهرفرنگ" دوره گردها را تماشا کرد و هم "سینما مهتاب" و "سینما رادیو سیتی" را افتتاح کرد!

نیویورک غول اقتصادی دنیا اگر ساخته شد به موازات آن فرهنگ جامعه را ساختند.

در دو جنگ جهانی اول و دوم زنان اروپایی همسو با مردان در جبهه های جنگ بودند.
اما در هر دو جنگ زن ایرانی در پستو خانه و در مطبخ بود و مرد ایرانی پای منقل!!

نمیشود یکباره از کاروانسرا و مسافرخانه ها به "هتل هیلتون" و "هتل شرایتون" رفت!!

نمیشود یکباره از قهوه خانه های "سید اسمال" به "کاباره باکارا" رفت!!

نمیشود از قطار شابدالعظیم "ماشین دودی" ناگهان پرواز مستقیم به نیویورک داشت، با هواپیمای بولینگ 747 ،اما در داخل هواپیما برای رفاه حال مسافران سماور داشت!!

نمیشود دانشگاه هاروارد را به شیراز آورد ، در زمانیکه ۸۰ در صد دختران تا ششم ابتدایی بیشتر حق نداشتند ادامه تحصیل بدهند!

اینها ایراد پهلوی نیست ایراد ما هم نبود.
این همه سرعت در پیشرفت اقتصادی یک جامعه اگر همسو با پیشرفت فرهنگ یک جامعه نباشد به انفجار یا انقلاب منجر میشود.

خیلی چیز ها برای منِ ایرانی زود بود ، زود بود ببینم که همه خوشحال باشند

پهلوی به زنان ایران ده سال زودتر از زنان سوئیس حق رای داد ، اما کسی نپرسید آیا منِ ایرانی شعور رای دادن داشتم؟


برای من که هنوز با توپ پلاستیکی در کوچه های خاکی فوتبال بازی میکردم و توی کوچه کُشتی میگرفتم ، استادیوم صد هزار نفری آریا مهر زود بود..

شاید برای مردمی که همچنان در تعصبات و خرافات کور کورانه ی خود غلط میزدند برایشان آن سبک زندگی زود بود .
کشور به سرعت از نظر زیر ساخت در حال پیشرفت اما از نظر فرهنگی با رخنه ی ملاها بسیار کند پیش میرفت.

به زور نمیشود فرهنگی مدرن را به جامعه توهم زده و سنتی تزریق کرد.

محمدرضا شاه میخواست تا قبل از دهه ۱۹۸۰ ایران را جلو تر از اروپا ببرد ، درحالی که آرزوی مردم ایران برگشت به ۱۴۰۰ سال پیش بود!!
شاید بزرگترین اشتباه پهلوی این بود که قبل از تعریف رفاه آن را برای جامعه فراهم کرد.....

Sent from my M2007J3SY using Tapatalk

سلام در تایید فرمایش جناب پهلوان عرض کنم شوهر خواهر بنده یک مسافت 12 کیلومتری را بدنبال الاغی که کود حیوانی بارش بود می پیمود تا پولی کار کند تا اگهی خلبانی پخش میشه میره نام نویسی به فاصله کوتاهی امریکا بعداز برگشت اقای خلبان وخرید کادیلاک وسکونت در خانه ویلایی بزرگ با دو نفر گماشته::سرباز نوکر::اسم ولی نعمت خود رو گذاشته بود ممد نفتی وکسی بود که درب اسلحه خونه پادگان نیروی هوایی شیراز رو شکست ومردم رو مسلح کرد .از همراهی الاغ با بار کود حیوانی تا جت f14وکادیلاک وووووووووووووو نتیجه میشه این.

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

سلام در تایید فرمایش جناب پهلوان عرض کنم شوهر خواهر بنده یک مسافت 12 کیلومتری را بدنبال الاغی که کود حیوانی بارش بود می پیمود تا پولی کار کند تا اگهی خلبانی پخش میشه میره نام نویسی به فاصله کوتاهی امریکا بعداز برگشت اقای خلبان وخرید کادیلاک وسکونت در خانه ویلایی بزرگ با دو نفر گماشته::سرباز نوکر::اسم ولی نعمت خود رو گذاشته بود ممد نفتی وکسی بود که درب اسلحه خونه پادگان نیروی هوایی شیراز رو شکست ومردم رو مسلح کرد .از همراهی الاغ با بار کود حیوانی تا جت f14وکادیلاک وووووووووووووو نتیجه میشه این.

درود
خدا بیامرز ما مردم رو با استکان فرانسوی نشکن اشتباه گرفته بود
نمیگفت سرد و گرم میشن ، بقول اصفهونیا میپوکیم ;)

[علیرضا۱۲۳]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود
خدا بیامرز ما مردم رو با استکان فرانسوی نشکن اشتباه گرفته بود
نمیگفت سرد و گرم میشن ، بقول اصفهونیا میپوکیم ;)

دادا...شما انگار از ما بیشتر لهجه اصفهانی داری/.:biggrinsmiley.:/

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

دادا...شما انگار از ما بیشتر لهجه اصفهانی داری/.:biggrinsmiley.:/

:.thumbsupsmileyanim
قبلاً هم گفتم فکر کنم
یکی از بهترین دوستان من و برادرام در ایام کودکی در محله قبلیمون تو تهران چندتا برادر اصفهانی بودند و هنوز هم دورادور در ارتباطیم/:.Heart.:/
البته ما نتونستیم تهاجم فرهنگی کنیم ترکی یاد بدیم بهشون /.:biggrinsmiley.:/
از مزاح گذشته یکی از زیباییهای کشورمون و دلایلی که آدم هر روز بیشترعاشق ایران میشه همین زبانها و لهجه های مختلفمون هست