اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

[امیدازاد]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

آمریکا جمهوری نبود؟! یا خیلیهای دیگه؟!!
اگر یک پادشاه عملکرد بینظیر و شگفتانگیزی داشت، میتونیم نتیجه بگیریم که کلا سیستم پادشاهی بینظیر و شگفتانگیزه؟! آیا این نتیجهگیری اشتباه و مسخره نیست؟

البته کلمه "همسایه"در کنار کلمه "هم عصر"از قلم افتاده بود!!این بار رو شما به بزرگی خودتون ببخشید ...!!مقایسه صرفا منطقه ای و بین همسایگان بود

[delta]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

مگه چه گلی به سر امتش زده که حالا اگه به ملت اعتقاد داشت به سر ملتش میزد؟! حس میکنم چندان تفاوتی نمیکرد و مشکل ریشهای تر هست.

امتی که ایشان بهش اعتقاد دارند و اون امت به ایشان اعتقاد دارند حداکثر استفاده را از این خاک برده اند،تقاوت دو نگاه به امت و ملت ریشه دار تر از این هست که بشه اینجا نوشت،طرفدار دیکتاتوری مطمینا نیستم ولی این دو نگاه دیکتاتو ری رو احتیاج نیست آیندگان برامون بنویسند امروز داریم میبینیم

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

تکراری ...

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی



تاریخ کوتاه و تلخ جمهوری در پادشاهی انگلستان
تاریخ کوتاه و تلخ جمهوری در پادشاهی انگلستان که میرفت این کشور را به نابودی کامل بکشاند،
ولی با درایت و میهندوستی سران حکومت جمهوری و پس از مرگ رهبر در سال نهم تاسیس این جمهوری نوپا،
مجدداً به پادشاهی از نوع مشروطه (پارلمانی) تبدیل شد و زمینهساز رشد و پیشرفت بسیار سریع و شگرف
این کشور و تبدیل این کشور-جزیره کوچک به بزرگترین قدرت نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان
به مدت بیش از دو قرن و سیطره آن بر شرق و غرب عالم، از کانادا و آمریکا گرفته تا اروپا و آسیا و استرالیا و نیوزیلند شد.

متاسفانه شورشیان خود روشنفکرخوان پنجاه و هفت حتی با دیدن جنایات و ویرانیهای ناشی از جمهوری 57 ، پس از مرگ او نه لیاقت و درایت سران جمهوری انگلستان را داشتند و نه میهنپرستی و شجاعت آنان را که به اشتباه وحشتناک خود اعتراف کرده و بکوشند تا هرچه زودتر جلوی ویرانی سرزمینمان را گرفته و راه آبادانی و پیشرفت را پیش بگیرند

[مگنوس کارلسن]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

تاریخ کوتاه و تلخ جمهوری در پادشاهی انگلستان
تاریخ کوتاه و تلخ جمهوری در پادشاهی انگلستان که میرفت این کشور را به نابودی کامل بکشاند،
ولی با درایت و میهندوستی سران حکومت جمهوری و پس از مرگ رهبر در سال نهم تاسیس این جمهوری نوپا،
مجدداً به پادشاهی از نوع مشروطه (پارلمانی) تبدیل شد و زمینهساز رشد و پیشرفت بسیار سریع و شگرف
این کشور و تبدیل این کشور-جزیره کوچک به بزرگترین قدرت نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان
به مدت بیش از دو قرن و سیطره آن بر شرق و غرب عالم، از کانادا و آمریکا گرفته تا اروپا و آسیا و استرالیا و نیوزیلند شد.

متاسفانه شورشیان خود روشنفکرخوان پنجاه و هفت حتی با دیدن جنایات و ویرانیهای ناشی از جمهوری 57 ، پس از مرگ او نه لیاقت و درایت سران جمهوری انگلستان را داشتند و نه میهنپرستی و شجاعت آنان را که به اشتباه وحشتناک خود اعتراف کرده و بکوشند

تا هرچه زودتر جلوی ویرانی سرزمینمان را گرفته و راه آبادانی و پیشرفت را پیش بگیرند

عجب مثالی زدین جناب داور...کرامول هم...خودش نماینده هاو...کنسولهارا انتخاب میکرد...آخه اونم مثل همین جمهوری مابود...رهبر خودش خبرگان رو تعیین میکنه...
به اینا میگن جمهوری دیکتاتوری مطلقه

[EHSANI]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

آدم باید داراییهاشو به تناسب قدرتش نمایان کنه
بقیه شو باید مخفی کنه
اگه دارایی ای دارید که قدرت محافظت ازش ندارید
منتظر باشید عنقریب یکی که قدرت بیشتری داره پیدا میشه
یکی میزنه تو سرتون و اون مقدار اضافی رو ازتون میگیره !

یک بچه یتیم نمیتونه از ارثیه اش محافظت کنه
برای همینه که این همه تاکید میکنند مال یتیم خوردن نداره
انگار مال غیر یتیم حلاله !!!
همه میخوان مال یتیم رو بالا بکشند
چون قدرت محافظت از مالش رو نداره.

برعکس ؛
طرف آقازاده است ،
مال ما رو دزدیده ، داره باهاش پز میده !
با رانت پدرش خدا تومن اختلاس کرده و رفته خارج
عوض اینکه مال دزدی رو مخفی کنه
توی اینستاگرام زندگی لاکچری شو به رخ ما میکشه
چیزی که با پول خودمون درست شده
چون مطمئنه به قدری قدرت داره که
بتونه از اموال دزدی محافظت کنه

پس میبینید که هرکس باید به اندازه قدرتش ، داراییهاشو نمایان کنه


در داستان طوطی و بازرگان مولانا میخوانیم :

گفت طوطی کو به فعلم پند داد
که رها کن لطف آواز و وداد

زانک آوازت ترا در بند کرد
خویشتن مرده پی این پند کرد

یعنی ای مطرب شده با عام و خاص
مرده شو چون من که تا یابی خلاص

دانه باشی مرغکانت بر چنند
غنچه باشی کودکانت بر کنند

دانه پنهان کن بکلی دام شو
غنچه پنهان کن گیاه بام شو

هر که داد او حسن خود را در مزاد
صد قضای بد سوی او رو نهاد

چشمها و خشمها و رشکها
بر سرش ریزد چو آب از مشکها

دشمنان او را ز غیرت میدرند
دوستان هم روزگارش میبرند


.

[امیدازاد]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

تاریخ کوتاه و تلخ جمهوری در پادشاهی انگلستان
تاریخ کوتاه و تلخ جمهوری در پادشاهی انگلستان که میرفت این کشور را به نابودی کامل بکشاند،
ولی با درایت و میهندوستی سران حکومت جمهوری و پس از مرگ رهبر در سال نهم تاسیس این جمهوری نوپا،
مجدداً به پادشاهی از نوع مشروطه (پارلمانی) تبدیل شد و زمینهساز رشد و پیشرفت بسیار سریع و شگرف
این کشور و تبدیل این کشور-جزیره کوچک به بزرگترین قدرت نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان
به مدت بیش از دو قرن و سیطره آن بر شرق و غرب عالم، از کانادا و آمریکا گرفته تا اروپا و آسیا و استرالیا و نیوزیلند شد.

متاسفانه شورشیان خود روشنفکرخوان پنجاه و هفت حتی با دیدن جنایات و ویرانیهای ناشی از جمهوری 57 ، پس از مرگ او نه لیاقت و درایت سران جمهوری انگلستان را داشتند و نه میهنپرستی و شجاعت آنان را که به اشتباه وحشتناک خود اعتراف کرده و بکوشند

تا هرچه زودتر جلوی ویرانی سرزمینمان را گرفته و راه آبادانی و پیشرفت را پیش بگیرند

درود..وقتی به این انقلابیون عزیز و هواداران فکری انقلاب ۵۷ انتقادی میشه !!و سوال میشه که چرا انقلاب کردید برای توجیه درستی اش کلی دلیل و علت ردیف می کنند...بعد هم از زیرش شانه خالی می کنند..و میگن این چیزی نبود که براش انقلاب کردیم یا می خواستیم !خوب شماها که دیدید این همانی نبود که براش انقلاب کردید چرا قبولش کردید ؟؟چرا پذیرفتید ؟؟و چرا دوباره انقلاب نکردید یا نمی کنید که آرمان های خیالی همون انقلاب رو محقق کنید ؟؟الان که تو هر زمینه این سیستم بدتر از قبلی هست اگر اون انقلاب رو واجب و حق می دونستید که الان صد درجه واجب تر و حق تر هست !!!در پاسخ به همچی سوال و انتقادی سکوت برقرار می کنند...میدونید چرا ..دوتا عامل بزرگ داره که این انقلابیون نادیده می گیرند و ادعا می کنند که "من انم که رستم پهلوان بود"!!!اولا دستگاه سرکوب شاه ابدا این چیزی نبود که این انقلابیون توصیف می کنند ووازش یه اژدها ساختند..دوم اینکه اگر دخالت و نقش افرینی مستقیم و غیر مستقیم غرب نبود...همچی انقلابی محال بود محقق شود!!واین ها به این انقلاب و ساقط کردن شاه افتخار کنند یا بیان سیاست های بعضا غلطش رو مورد تمسخر قرار بدن ...

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ایران بهشت چه کسانی است؟
✍️فرهاد قنبری


۱- دلالان و مشاوران املاک:
در مورد دلالان همین یک نکته کافیست که اگر فرد دلال یک سال پیش یک پراید خریداری نموده و امروز بفروشد، سود و درآمدی بیشتر از دستمزد یکسال یک کارگر را به جیب زده است. در سرزمین عزیز ما یک "موبایل فروش" با مدرک تحصیلی زیر دیپلم که تنها هنرش سفارش خرید کالا از چین است، پانصد، ششصد میلیون تومان را پول خُرد میشمارد، یا مشاور املاک که خود با کنترل بازار باعث افسارگسیختگی بازار اجاره و مسکن میشود، با انجام یک معامله دهها میلیون تومان دستمزد میگیرد، اما استاد بهترین دانشگاههای کشور در تامین نیازهای اولیهٔ خود با مشکل مواجههاند.


۲- آرایشگران و جراحان زیبایی:
تاجرانِ «نفرت از بدن» سالیانه صدها میلیونها تومان از طریق فروش مواد شیمیایی آرایشی یا بریدن و کم و زیاد کردن قسمتهایی از بدن مشتریان، به دست میآورند. در ایران بهطور متوسط درآمد یک روزهٔ یک آرایشگر عروس بیش از یک ماه حقوق یک کارگر است. در آن سو یک جراح زیبایی (بخوانید زشتی) به ازاء کار یک روز، چیزی بیش از دو تا سه ماه حقوق یک کارگر را دریافت میکند.


۳- آقازادهها:
به جرأت میتوان ادعا کرد میزان رانت و سوءاستفادهای که عضویت در شورای شهر یا روستا در یک منطقهٔ کوچک در ایران برای افراد فراهم میکند، جایگاهی مانند نخستوزیری در کشورهایی مانند هلند و بلژیک و سوئیس و..ایجاد نمیکند. در ایران امروز یک رابطهٔ نسبی یا سببی با رئیسجمهور، وزیر، معاون وزیر، مدیر کل یک نهاد دولتی، امام جمعه، نماینده فعلی یا سابق مجلس، فرمانده نظامی، شهردار و امثالهم می تواند به اندازهٔ چندین مدرک تخصصی و میلیاردها تومان سرمایه ارزش داشته باشد و فردی را به سرعت از فرش به عرش اعلی رهنمون سازد.


۴- ملاکین وصاحبخانهها:
در بازار تهران برای اجارهٔ یک مغازه پانزده متری باید ماهیانه چیزی حدود حقوق ده کارگری که کار تولیدی یا خدماتی انجام میدهند، پرداخت کرد. در ایران داشتن ده متر مغازه در بازار یا یک مجتمع تجاری کافیست تا دیگر بینیاز از کار و تلاش شده و با فراغت از پول حاصل از اجاره و از طریق استثمار مستأجر به راحتی زندگی خوب و راحتی داشته باشند.


۵- مافیای کنکور و دانش:
به برکت پولی شدن آموزش در ایران بنگاههایی ایجاد شدهاند که با آموزش شیوههای تستزنی در مسابقهٔ کنکور سالیانه هزاران میلیارد تومان درآمد کسب میکنند. درآمد ساعتی و روزانهٔ بسیاری از این مؤسسات از حقوق سالیانهٔ یک معلم بیشتر است. در سوی دیگر بنگاههای زودبازدهای بهنام دانشگاه آزاد و غیرانتفاعی و پردیس و.. تجارت پررونقتری هم دارند.


۶- سلبریتی های سینما:
به برکت سالها مبارزه سیستماتیک با هنر اصیل و واقعی در یک دههٔ اخیر طبقهای از لودگان و نوجوانان بیهنری وارد عرصهٔ سینما و موسیقی شدهاند که به راحتی میتوانند با ادا و اطوارهای مشمئزکننده و بیمعنی، بدون هیچ مشکلی فیلمهای متعددی در قالب سینما و سریال روانهٔ بازار کرده یا یک ساله به تک ستارهٔ عالم موسیقی تبدیل شده و با ارائهٔ آلبومها و کنسرتهای فراوان بهراحتی در مسیر میلیاردر شدن قرار بگیرند. آنها نه مالیاتی میدهند و نه کسی کاری به کارشان دارد و نه حساسیتی را برمیانگیزند. درآمد روزانهٔ برخی از این افراد فقط ازطریق استوریهای اینستاگرامشان از درآمد سالیانهٔ یک کارگر در کشور بیشتر است.


۷- ورزشکاران حرفهای:
ورزش حرفهای در ایران حکایت عجیبی دارد. از بازیکن لیگ چهار فوتبال تا قهرمانان کشوری و آسیایی و جهانی همه دست در جیب دولت دارند. در این میان ورزشکارانی که بیشترین درآمد را کسب میکنند اهالی بسکتبال، فوتبالیستها و والیبالیستها هستند.


متوسط درآمد یک فوتبالیست درجه اول در لیگ اسپانیا، ایتالیا و آلمان چیزی حدود ده تا پانزدهبرابر کارگران آن جامعه است. یا متوسط درآمد یک ملیپوش تیم ملی والیبال آمریکا شش تا هشتبرابر متوسط درآمد کارگر در آمریکاست. اما در کشور ما متوسط درآمد فوتبالیستهای لیگ یک و ملیپوشان والیبال چیزی حدود شصت تا هفتادبرابر حقوق یک کارگر است. تفاوت عمده دیگر میان ایران و سایر کشورها، ارتزاق ورزشکاران غربی از بخش خصوصی و پرداخت مالیاتهای سنگین توسط ورزشکاران حرفهای است، اما در کشور ما تمام حق قرارداد ورزشکاران مستقیم و غیرمستقیم از بیت المال پرداخت می شود.

[Bikhabar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

نتیجه جمهوری رو الان 45 ساله که می بینید و با زرنگی تمام اون رو مربوط به حکومت آخوندی می دونید.
آقا جمهوری همینه، همینی که می گید گمراه شده و از انقلابیون دزدیده شده!!!!
چند بار دیگه تست بکنیم تا خیالتون مطمئن بشه که جمهوری به درد ما و این منطقه نمی خوره؟
.

عجب مثالی زدین جناب داور...کرامول هم...خودش نماینده هاو...کنسولهارا انتخاب میکرد...آخه اونم مثل همین جمهوری مابود...رهبر خودش خبرگان رو تعیین میکنه...
به اینا میگن جمهوری دیکتاتوری مطلقه

آخه مشکل همینجاست.
من همیشه فکر میکردم، ۴۵ ساله که پادشاهی داریم و شما میگی ۴۵ ساله که جمهوری داریم. به خاطر همین پرسیدم "چرا پادشاه خوبه و ولایت فقیه بد؟"

واقعا وضعیت فعلی به پادشاهی نزدیکتره یا جمهوری؟
من حس میکنم شباهتش به جمهوری نزدیک به صفره ... تفاوتهاش با پادشاهی رو هم که از بقیه خواستم تا بگند

به نظرم شرط لازم برای جمهوری اینه که هر ننه قمری اجازه کاندید شدن داشته باشه (مثل اون چیزی که تو آمریکا داره اتفاق میافته)
من جمهوریهای دیگهای که گفتید رو بررسی نداشتم، آیا اونها هم مثل آمریکا هستند و این شرط توی اونها اجرا میشه؟ (شورای نگهبان نوعی ندارند؟)

آیا فکر میکنید اگر در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بعدی، همهی افراد امکان کاندید شدن داشته باشند و قدرتی بالاتر از منتخبین مردم در کشور نباشه، باز هم هیچ تغییری در وضعیت کشور ایجاد نمیشه؟
///////////////////////////////////////////////////////////////////
اصلا چطوره پادشاه داشته باشیم ولی پادشاه رو هم مردم انتخاب کنند!! مثلا برای یه دورهی طولانی ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ ساله!!:.thumbsupsmileyanim

ولی به نظرم اگر هم مردم انتخاب کنند که سیستم کشور پادشاهی باشه، باید راهی در قانون اساسی پیش بینی بشه که چنانچه در آینده تصمیم ملت تغییر کرد! این امکان براشون فراهم باشه که بزنن زیر میز بازی!

[آتلانتیس]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ایران بهشت چه کسانی است؟
✍️فرهاد قنبری


۱- دلالان و مشاوران املاک:
در مورد دلالان همین یک نکته کافیست که اگر فرد دلال یک سال پیش یک پراید خریداری نموده و امروز بفروشد، سود و درآمدی بیشتر از دستمزد یکسال یک کارگر را به جیب زده است. در سرزمین عزیز ما یک "موبایل فروش" با مدرک تحصیلی زیر دیپلم که تنها هنرش سفارش خرید کالا از چین است، پانصد، ششصد میلیون تومان را پول خُرد میشمارد، یا مشاور املاک که خود با کنترل بازار باعث افسارگسیختگی بازار اجاره و مسکن میشود، با انجام یک معامله دهها میلیون تومان دستمزد میگیرد، اما استاد بهترین دانشگاههای کشور در تامین نیازهای اولیهٔ خود با مشکل مواجههاند.


۲- آرایشگران و جراحان زیبایی:
تاجرانِ «نفرت از بدن» سالیانه صدها میلیونها تومان از طریق فروش مواد شیمیایی آرایشی یا بریدن و کم و زیاد کردن قسمتهایی از بدن مشتریان، به دست میآورند. در ایران بهطور متوسط درآمد یک روزهٔ یک آرایشگر عروس بیش از یک ماه حقوق یک کارگر است. در آن سو یک جراح زیبایی (بخوانید زشتی) به ازاء کار یک روز، چیزی بیش از دو تا سه ماه حقوق یک کارگر را دریافت میکند.


۳- آقازادهها:
به جرأت میتوان ادعا کرد میزان رانت و سوءاستفادهای که عضویت در شورای شهر یا روستا در یک منطقهٔ کوچک در ایران برای افراد فراهم میکند، جایگاهی مانند نخستوزیری در کشورهایی مانند هلند و بلژیک و سوئیس و..ایجاد نمیکند. در ایران امروز یک رابطهٔ نسبی یا سببی با رئیسجمهور، وزیر، معاون وزیر، مدیر کل یک نهاد دولتی، امام جمعه، نماینده فعلی یا سابق مجلس، فرمانده نظامی، شهردار و امثالهم می تواند به اندازهٔ چندین مدرک تخصصی و میلیاردها تومان سرمایه ارزش داشته باشد و فردی را به سرعت از فرش به عرش اعلی رهنمون سازد.


۴- ملاکین وصاحبخانهها:
در بازار تهران برای اجارهٔ یک مغازه پانزده متری باید ماهیانه چیزی حدود حقوق ده کارگری که کار تولیدی یا خدماتی انجام میدهند، پرداخت کرد. در ایران داشتن ده متر مغازه در بازار یا یک مجتمع تجاری کافیست تا دیگر بینیاز از کار و تلاش شده و با فراغت از پول حاصل از اجاره و از طریق استثمار مستأجر به راحتی زندگی خوب و راحتی داشته باشند.


۵- مافیای کنکور و دانش:
به برکت پولی شدن آموزش در ایران بنگاههایی ایجاد شدهاند که با آموزش شیوههای تستزنی در مسابقهٔ کنکور سالیانه هزاران میلیارد تومان درآمد کسب میکنند. درآمد ساعتی و روزانهٔ بسیاری از این مؤسسات از حقوق سالیانهٔ یک معلم بیشتر است. در سوی دیگر بنگاههای زودبازدهای بهنام دانشگاه آزاد و غیرانتفاعی و پردیس و.. تجارت پررونقتری هم دارند.


۶- سلبریتی های سینما:
به برکت سالها مبارزه سیستماتیک با هنر اصیل و واقعی در یک دههٔ اخیر طبقهای از لودگان و نوجوانان بیهنری وارد عرصهٔ سینما و موسیقی شدهاند که به راحتی میتوانند با ادا و اطوارهای مشمئزکننده و بیمعنی، بدون هیچ مشکلی فیلمهای متعددی در قالب سینما و سریال روانهٔ بازار کرده یا یک ساله به تک ستارهٔ عالم موسیقی تبدیل شده و با ارائهٔ آلبومها و کنسرتهای فراوان بهراحتی در مسیر میلیاردر شدن قرار بگیرند. آنها نه مالیاتی میدهند و نه کسی کاری به کارشان دارد و نه حساسیتی را برمیانگیزند. درآمد روزانهٔ برخی از این افراد فقط ازطریق استوریهای اینستاگرامشان از درآمد سالیانهٔ یک کارگر در کشور بیشتر است.


۷- ورزشکاران حرفهای:
ورزش حرفهای در ایران حکایت عجیبی دارد. از بازیکن لیگ چهار فوتبال تا قهرمانان کشوری و آسیایی و جهانی همه دست در جیب دولت دارند. در این میان ورزشکارانی که بیشترین درآمد را کسب میکنند اهالی بسکتبال، فوتبالیستها و والیبالیستها هستند.


متوسط درآمد یک فوتبالیست درجه اول در لیگ اسپانیا، ایتالیا و آلمان چیزی حدود ده تا پانزدهبرابر کارگران آن جامعه است. یا متوسط درآمد یک ملیپوش تیم ملی والیبال آمریکا شش تا هشتبرابر متوسط درآمد کارگر در آمریکاست. اما در کشور ما متوسط درآمد فوتبالیستهای لیگ یک و ملیپوشان والیبال چیزی حدود شصت تا هفتادبرابر حقوق یک کارگر است. تفاوت عمده دیگر میان ایران و سایر کشورها، ارتزاق ورزشکاران غربی از بخش خصوصی و پرداخت مالیاتهای سنگین توسط ورزشکاران حرفهای است، اما در کشور ما تمام حق قرارداد ورزشکاران مستقیم و غیرمستقیم از بیت المال پرداخت می شود.

متن فوق العاده ایه....واقعا عالی ودرست...
اما درمورد ورزش حرفه ای ...بی انصافیه...به جز فوتبال...که حتی خیلیها اون رو ورزش حساب نمیکنن...درمورد بقیه ورزشها...اینجوری نیست...حتی خیلیها باهزینه شخصی تو مسابقات برون مرزی شرکت میکنن...
فوتبال هم...چون دوتاتیم پایتخت باپول بیتالمال...اداره میشه....بریزو بپاش زیاده....حالا چندتا تیم صنعتی هم..
کلا ورزش حرفه ای ایران...توآفسایده

[آتلانتیس]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

آخه مشکل همینجاست.
من همیشه فکر میکردم، ۴۵ ساله که پادشاهی داریم و شما میگی ۴۵ ساله که جمهوری داریم. به خاطر همین پرسیدم "چرا پادشاه خوبه و ولایت فقیه بد؟"

واقعا وضعیت فعلی به پادشاهی نزدیکتره یا جمهوری؟
من حس میکنم شباهتش به جمهوری نزدیک به صفره ... تفاوتهاش با پادشاهی رو هم که از بقیه خواستم تا بگند

به نظرم شرط لازم برای جمهوری اینه که هر ننه قمری اجازه کاندید شدن داشته باشه (مثل اون چیزی که تو آمریکا داره اتفاق میافته)
من جمهوریهای دیگهای که گفتید رو بررسی نداشتم، آیا اونها هم مثل آمریکا هستند و این شرط توی اونها اجرا میشه؟ (شورای نگهبان نوعی ندارند؟)

آیا فکر میکنید اگر در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بعدی، همهی افراد امکان کاندید شدن داشته باشند و قدرتی بالاتر از منتخبین مردم در کشور نباشه، باز هم هیچ تغییری در وضعیت کشور ایجاد نمیشه؟
///////////////////////////////////////////////////////////////////
اصلا چطوره پادشاه داشته باشیم ولی پادشاه رو هم مردم انتخاب کنند!! مثلا برای یه دورهی طولانی ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ ساله!!:.thumbsupsmileyanim

ولی به نظرم اگر هم مردم انتخاب کنند که سیستم کشور پادشاهی باشه، باید راهی در قانون اساسی پیش بینی بشه که چنانچه در آینده تصمیم ملت تغییر کرد! این امکان براشون فراهم باشه که بزنن زیر میز بازی!

جرج واشنگتن...پدر دموکراسی...دراوج قدرت...جمهوری را چهارساله تعریف کرد...وبه راحتی ازقدرت کنار رفت...
این درسی بود..حتی برای پادشاه انگلستان...درهمان دوره...شگفتی شاه بریتانیا...از واگذاری قدرت توسط یک مرد واقعی...وطن پرست...و دوستدار ملت....(حالا بگذریم از برخی از اخلاقیات زشتش...مثل اعتقادبه برده داری)
من شاه را به خاطر شخصیت دوستدار ملتش...تحسین میکنم...اما برای پدر بزرگوارشان...احترامی ویژه...قائلم...این حقی است که بر گردن مردم ایران داره...خدمات بی شمار ایشان که ایران عقب افتاده قاجاری رابه کشوری متمدن وپیشرفته تبدیل کردند....
پسرشان...مرد خوبی بودند...اما در طول سلطنت طولانیشان... علی رغم خدماتشون...اشتباهات مهلکی راهم مرتکب شدند....
گذشتن از خون ...قاتلان کسروی....اولین ومهمترین...اشتباه شاه بود....تبدیل همان خونخواران...به فدائیان خلق...وسپس تبدیل شدن این گروهک...به انقلابیون ۵۷...گناهی نابخشودنی برای شاه است...اگر آنزمان...این جریان را "اخته"کرده بود...الآن...ژاپن هم جلوی ما زانو زده بود...
پس...سلطنت طولانی مدت...وبدون رفرم...نه تنها خوب نیست...بلکه مهلک است....

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

جرج واشنگتن...پدر دموکراسی...دراوج قدرت...جمهوری را چهارساله تعریف کرد...وبه راحتی ازقدرت کنار رفت...
این درسی بود..حتی برای پادشاه انگلستان...درهمان دوره...شگفتی شاه بریتانیا...از واگذاری قدرت توسط یک مرد واقعی...وطن پرست...و دوستدار ملت....(حالا بگذریم از برخی از اخلاقیات زشتش...مثل اعتقادبه برده داری)
من شاه را به خاطر شخصیت دوستدار ملتش...تحسین میکنم...اما برای پدر بزرگوارشان...احترامی ویژه...قائلم...این حقی است که بر گردن مردم ایران داره...خدمات بی شمار ایشان که ایران عقب افتاده قاجاری رابه کشوری متمدن وپیشرفته تبدیل کردند....
پسرشان...مرد خوبی بودند...اما در طول سلطنت طولانیشان... علی رغم خدماتشون...اشتباهات مهلکی راهم مرتکب شدند....
گذشتن از خون ...قاتلان کسروی....اولین ومهمترین...اشتباه شاه بود....تبدیل همان خونخواران...به فدائیان خلق...وسپس تبدیل شدن این گروهک...به انقلابیون ۵۷...گناهی نابخشودنی برای شاه است...اگر آنزمان...این جریان را "اخته"کرده بود...الآن...ژاپن هم جلوی ما زانو زده بود...
پس...سلطنت طولانی مدت...وبدون رفرم...نه تنها خوب نیست...بلکه مهلک است....

درود بر شما
قطعا اگه ایرادی نبود که انقلاب نمی شد.
همه چیز رو نباید سیاه و سفید دید نقاط خاکستری هم این وسط هستند.

دوستمون با 17 ستاره قرمز رنگ خوشگل میگه:
45 سال فکر می کرده که شاه حاکمه و تمام بدبختی هاش مربوط به پهلوی میشه
من باید ثابت کنم که الان حکومت جمهوری هست نه پادشاهی.

داداش عزیزم گلم
توی حکومت مشروطه می تونی قانون مصوب کنی که پادشاه هیچ قدرت اجرایی نداشته باشه.
مثل تمام حکومتهای مشروطه فعلی که دارن با بهترین بازدهی کار می کنن.

ولی توی حکومت جمهوری نمی تونی قانون مصوب بکنی که واردات ماشین آزاد باشه
چرا؟ چون اول باید شورای نگهبان بعد مجمع تشخیص مصلحت و
بعد از مجمع، هم جدیدا شورای نظارت بر مجمع(میرسلیم) باید قبول بکنن!!!

این یه مثال بود فقط برای واردات ماشین چه برسه به تغییر شاه!!!

نه من و نه دیگر دوستان در فروردین 58 یا بچه بودیم یا اسپرم
و به این قانون رای ندادیم ولی شنیدیم که در اون سال تغییر حکومت از مشروطه به جمهوری انجام شد.
الان میگید که جمهوری نبوده؟!!! وامصیبتا.

آها!!!! به بیراهه رفته و ازتون دزدیده شده.
.

[b4city]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

یه سرچ ساده توی اینترنت کردم برای واژه ملی گرایی:

ملّی گرایی یا ناسیونالیسم از عشق و علاقه و تعلـق خـاطر داشـتن یـک ملّـت بـه سـرزمین، زبـان،
فرهنگ، تاریخ و یا نژادشان است که همین وابستگیها باعث میشود آن ملّت از این خصـایص
دفاع کرده و آنها را حفظ کنن

حالا شما مقایسه بکنید با قسمت قرمز شده پست خودتون ببینید چقدر باهم تفاوت دارن
عشق و علاقه به فرهنگ و سرزمین رو به تعصب با غلظت بالا تعبیر می کنید و سپس اون رو مذموم می دونید
دقیقا برعکس چیزی که گفتید افتخار نیست و نتیجه مطلوبی نداره، برای ما افتخاره و ارزش بالایی داره
و قطعا نتیجه بسیار مطلوبی خواهد داشت
در رد سخنتون همین بس که کشورهای دور تا دور این سرزمین مشغول تصاحب فرهنگ و تاریخی هستند که
مال ماست و به زبان ما گفته شده و با پوست و خون ما عجین شده
یه بیت شعر از مولوی بیارید که به زبان ترکی باشه ولی چون قبرش اونجاست ترکیه ادعای مالکیت داره!!!
اگه اینها بد هست و اخه!!! پس ترکیه و آذربایجان و ترکمنستان و تاجیکستان و ..... چی می گین این وسط؟
شما هم تاریخ 2500 پادشاهی رو میخوای بریزی سطل آشغال؟
همه اینها که شما ردشون می کنید ما با جان و دل پذیرا هستیم و بهش افتخار می کنیم.

در خصوص جمهوری و مشروطه که شما عمدا به سلطنت طلبی و پادشاه پرستی ازش یاد می کنید.


.

درود
زیاد وقت ندارم سعی میکنم طولانی نشه
عرض کردم ملی گرائی را اونی نمیدونم که شما میدونید . اون ملی گرائی نیست . خود برتر پنداری است و راسیسم
اگر نظر بر اینه که فخر فروشی به دنیا در حالی که هیچی نبودیم و نیستیم را سرلوحجه قرار بدیم ... اگر قرار است صبح تا شب بگیم ما فلان بودیم و عربهای فلان فلان شده هیچی نبودند

اگر قرار است برای افغانستانی ها خط و نشون بکشیم که باید بریزیمشون بیرون و .... اگر قرار است پان فارسیسم راه بندازیم و سایر اتنیک ها را بکوبیم و بگیم غلط میکنید حرف میزنید ، ما همه یه ملت هستیم و زبان مشترک و تاریخ و فلان و فلان و شما هم باید هر چی ما میگیم بگید چشم وگرنه خائن و تجزیه طلب هستید و همه مسائل را بفرستیم زیر فرش و صورت مساله را پاک کنیم

من اینها را ملی گرائی نمیدونم و تعریفش را در کامنت قبلی گفتم

من هیچ مشکلی با حفظ هویت و تاریخ و فرهنگ ندارم و بازم عرض کردم تعصب با غلظت بالا را به شدت مخالفم . من نگفتم هر عشقی افراطی است . گفتم غلظت بالاش را مخالفم . در ضمن در کنار اونائی که شما گفتید عشق به مردم کشور مهم تر از همه است که شما نگفتی و من بار دوم است میگم . عشق به همه مردم کشور از هر نژاد و اتنیک و باور و عقیده ای

عشق به همه مردم کشور . در حالی شمای ملی گرا در همان ابتدای بحث در این ارتباط و حدود 2 ماه پیش گفتید تصور کنید یه کرد بشه رئیش جمهور ببین چی میشه !!!! این طرز نگاه مستبدانه است که باید فکری برایش شود و تمام حرف من از مثنوی های هفتاد من در این تاپیک همین چیزهاست

باز باید هی مدام حرف تکراری بزنم
من در هر کامنتی بسیار شفاف سخن میگم نمیدونم چرا باید مدام حرفهای قدیمی را از ارشیو بیارم بالا
2500 سال پادشاهی سلطل اشغال جاش نیست ولی سینه چاکیدن و دریدن براش و گره زدنش به پادشاهی و بولد کردن شاه و شاه بازی به بهانه تاریخ و تمدن جای بحث است و نوعی بهره برداری سیاسی

ضمن اینکه قبلا هم گفتم و بازم تکراری میشه ... تخته سنگ های استان فارس و تاریخ و فلان و بهمان همه سر جای خودش در حدی و برای مسائل فرهنگی و توریستی و حتی پز دادنش به دنیا نه برای بت پرستی
زیر همین تخته سنگهای غول پیکر ، خون های حداقل ده ها هزار برده و ادمیزاد ریخته شده برای بنا و ساخته شدن ، تا شهوات نفسانی پادشاهان زمانه را ارضا کنند و کاخ و قصرهایشان باشد . اینها قصر و جولانگاه های مستبدان تاریخ است ، برای رفاه و خوش گذرانی های خودشون ساختند نه برای نماد تاریخی و فرهنگی الان و برای ما !!! نمیشه روی اینها چشم بست و هیچ نقدی نداشت

بازم قبلا گفتم ... تاریخ و تمدن های بشری در کل کشورهای تاریخی همراه با کشور گشائی و خون و فاجعه بوده ، حالا اگر گفته میشه کوروش برخورد بهتری داشته یا یهودیان را ازاد کرد ... ولی اصل قضیه سر جای خودش است . اینها قابل نقد است
در دنیای امروز نمیشه برگردی تاریخ و تخته سنگ هاش را بلیسی و بپرستی

المان های رشد فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و مدنی و سیاسی ، مسائل دیگری است که باید انها ارتقا و تقویت شوند
الزاما یه سری مفاهیم و پارامترهای ملی گرایانه همراه با تعصب نمیتونه راهگشا باشه

گفتید چطور به خودم اجازه میدم مشروطه را نقدش کنم ، خوبه از شما یا همفکرانتان اجازه بگیرم از این بعد برای این کار ؟ /:.negaran.:/

عمد و غیر عمد نداره . من مشروطه نمیدونم چیه یعنی میدونم ولی در مخیله ام نمیگنجه چون اصلا مشروطه اجرا نشده که بخوام نقدش کنم یا بخواهیم برای بار دوم تستش کنیم
مشروطه که باز تکراری میشه قبلا گفتم ف بخشی روشنفکر بودند که به اقتضای زمان 117 سال قبل ف گفتند شاه باشه ولی اختیاراتش کم شود

اون موقع و در اون مقطع جمهوری خواهی برای کشوری فلک زده خیلی زود بود و نمیشد یهو بزنی زیر میز پادشاهی . اصلا فرض کنیم اون دلاوران و خرد ورزان که بهای سنگینی هم دادند مایل بودند شاه باشد ف این مقایسه ها با 117 سال پیش یا گفتن اینکه رضا شاه هم جمهوری میخواست با خواسته های الان چه معنی میده جز نبش قبر بیهوده تاریخ ؟
اخوندای اون موقع جمهوری را غربی میدونستند و نگرشی از غربگرائی از جمهوری داشنتند و به همین دلیل مخالفت کردند

در مورد مشروطه ... محمد علی سلطان و پهلوی ها نقضش کردند و احمد شاه هم یه نیم بندی از سر نوجوانی و علاقه اش به لبو فروشی و نه پادشاهی بود که نیم بند رعایت کرد و اصلا بهش نمی اومد و مال این حرفا نبود قلدر بازی در بیاره

بخاطر همین بیشتر از سلطنت طلبی جرف میزنم به جای مشروطه . دارم از نوع ساختاری حرف میزنم که منتهی میشه به اینکه یه نفر و یه ادمیزاد بشه شاه و منتهی میشه به همین یک نفر و لاغیر و قبلا هم عرض کردم اگر به هر دلیلی این یک نفر نبود یا نخواست باشه باید چه کرد ؟
شما از جمهوری های پیشرفته حرف نمیزنید ولی از پادشاهی های مشروطه اروپائی مثال میزنید که ببینید اونا خوبه ما هم میتونیم

و اما اونجائی که گفتی ، نتیجه جمهوری رو الان 45 ساله که می بینید و با زرنگی تمام اون رو مربوط به حکومت آخوندی می دونید.

واقعا شوک شدم از این استدلال . من کجا خواستم چنین نتیجه ای بگیرم یا خدااااا
زیاد وقت ندارم دیگه و تکراری میشه . جناب بیخبر به خوبی در کامنتهاشون توضیح دادند

عذر میخوام طولانی شد و منم کار پیش اومده باشه برای بعد
گفتمان دوستانه و فضا صمیمی است زیاد به دل نگیرید . بله منم میتونم ملی گرا باشم . از این حصر و قفس تنگ خود ساخته که ما خوبیم و ملی هستیم و ایران دوست و فلان ... و بقیه اخ و اوخ بیرون بیائید
کلی میگم نه الزاما شخصی ، تفکر پادشاهی خواهی را کلا بر همین محور می بینم ، تنگ و محصور

[afshinamin]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

آخه مشکل همینجاست.
من همیشه فکر میکردم، ۴۵ ساله که پادشاهی داریم و شما میگی ۴۵ ساله که جمهوری داریم. به خاطر همین پرسیدم "چرا پادشاه خوبه و ولایت فقیه بد؟"

واقعا وضعیت فعلی به پادشاهی نزدیکتره یا جمهوری؟
من حس میکنم شباهتش به جمهوری نزدیک به صفره ... تفاوتهاش با پادشاهی رو هم که از بقیه خواستم تا بگند

به نظرم شرط لازم برای جمهوری اینه که هر ننه قمری اجازه کاندید شدن داشته باشه (مثل اون چیزی که تو آمریکا داره اتفاق میافته)
من جمهوریهای دیگهای که گفتید رو بررسی نداشتم، آیا اونها هم مثل آمریکا هستند و این شرط توی اونها اجرا میشه؟ (شورای نگهبان نوعی ندارند؟)

آیا فکر میکنید اگر در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بعدی، همهی افراد امکان کاندید شدن داشته باشند و قدرتی بالاتر از منتخبین مردم در کشور نباشه، باز هم هیچ تغییری در وضعیت کشور ایجاد نمیشه؟
///////////////////////////////////////////////////////////////////
اصلا چطوره پادشاه داشته باشیم ولی پادشاه رو هم مردم انتخاب کنند!! مثلا برای یه دورهی طولانی ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ ساله!!:.thumbsupsmileyanim

ولی به نظرم اگر هم مردم انتخاب کنند که سیستم کشور پادشاهی باشه، باید راهی در قانون اساسی پیش بینی بشه که چنانچه در آینده تصمیم ملت تغییر کرد! این امکان براشون فراهم باشه که بزنن زیر میز بازی!

https://www.bbc.com/persian/iran-features-56553856
همین چند ماه قبل در خبر لینک فوق ، رضا پهلوی گفته که انتخابی و موقت باشه. مدتش هم با لحنی که گفت استنباط بنده این بود نظرش روی مدت های کمتر از مد نظر شما باشه
ضمنا اولش گفت ترجیحم جمهوری هست
ولی گفت اگه نظر مردم احیانا بر پادشاهی مشروطه باشه ، شرط فوق را باید لحاظ کرد

[Davar]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

درود

زیاد وقت ندارم سعی میکنم طولانی نشه

سالار، ناراحت نشو اگه پستت رو کامل بالانیاوردم و حذف کردم
خواستم که دوستان موبایل به دست راحت باشن

من نگفتم مشروطه را نقد نکنید، دقت کنید: گفتم نفی نکنید. اتفاقا نقد باید بشود ولی اینکه بگیم مال 117 سال پیشه و به درد الان نمی خوره!!! این رو درست نمیدونم

"چطور به خودتون اجازه می دید نفی بکنیدش؟ از خودتون به عنوان ملی گرا یاد می کنید؟!"

************************************************** *********************

شما حتی یه بار هم از حکومت 45 ساله فعلی به عنوان تجربه حکومت جمهوری یاد نکردید
اون نتیجه گیری به همین دلیل بود.