کاربران گرامی بورسی، با توجه به تغییرات اخیر سایت در صورت وجود هر گونه مشکل در استفاده از سایت (درج پیام، عضویت و...) با ایمیل boursy.com[@]gmail.com در ارتباط باشید یا موضوع را در تاپیک «شما بگویید...» درج کنید.
اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی
سلام دوست گرامی
حالا که سالگرد قیام مشروطه است و یادی کردید به جا است یک خاطره از زنده یاد ناصر انقطاع و جنبش مشروطه و پرچم زیبای شیر خورشید نشان یادی کنیم
همون جور که می دانیم پرچم شیر خورشید نشان ملی ایرانیان است
اما حکام قجر با ان میانه خوبی نداشتند
ناصر انقطاع می گوید:
چون جنبش مشروطه در ماه مرداد پیرور شد
و چون ماه مرداد با صورت فلکی اسد یا همون شیر مطابقت دارد یعنی نماد مراد در طالع بینی ( که طالع بینی در مذهب اسلام روسوخ زیادی کرده مثل دوستمون ابلیس با قمر در عقرب)
در نتیجه شاه قجر به دلیل علاقه به دین ان را پذیرفت
که شیر در پرچم قرار گیرد
از سوی دیگر در برج مرداد در طالع بینی سیاره ان خورسید است ( در طالع بینی هر صورت فلکی یک سیاره یا ستاره دارد)
پس بهتر است که خورشید هم در کنار شیر باشد به خصوص اینکه ماه مرداد گرمای خورشید در حد اعلا است.
نتیجه شیر خورشید نماد زیبای ایرانیان با طالع بینی ( که من به ان علاقه و اعتقاد دارم ) از ان موقع دوباره به پرچم ایرانیان افزوده شذ/:.Heart.:/
جالب بود این از ناصر انتقطاع نازنین 5 سال پیش شندیم که متاسفانه الان در قید حیات نیستند
درود دوست خوبم جناب اورآسیا
برای درک درست حقایق باید وقایع گذشته را در بستر تاریخی خود نگریست
سالی که مشروطه در ایران متولد شد،
در باغوحش محله برانکس نیویورک یک مرد آفریقایی در درون قفس به نمایش گذاشته میشد.
چهاردهم اَمرداد ماه، سالروز امضای فرمان مشروطیت و روزی است که ملک ایران پس از سالها رنج بردن از رعیتداری حاکمان نالایق، به دستاوردی برای احقاق حقوق ملت و نجات مملکت دست یافت و به پشتوانه این همت ملی و سترگ بود که سردار سپه توانست، ایران اسیر در دست خانها و مزدوران بیگانه و غرق در فقر و بیماری و بیسامانی را بار دیگر در مسیر احیای عظمت و قدرت تاریخی خود قرار دهد.
به شکرانه مشروطیت ایران چندچیز به دست آورد
اولا مردم ایران از رعایا تبدیل شدن به شهروندان.
دوم ایران پذیرفت باید یه جامعه قانونمند باشه.
پاینده ایران
مشروطه یک واقعه تاریخی نبود که در نقطهای از تاریخ تمام شده باشد.
بلکه مشروطه خواست همیشگی ماست و همیشه ادامه دارد.
بر این اساس، مهم است که نگاهمان به مشروطه، رو به آینده باشد
و به دنبال آن باشیم که در ایران فردا، دو خواست اصلی مشروطیت یعنی:
حکومت قانون و نظام آزادی را نهادینه، پایدار و غیرقابلبازگشت سازیم.
داستان آقای الاغ را که شنیده اید
الاغ هزار حسن دارد و یک اشکال , اگر خواستید حسن ها را برایتان خواهم گفت اما الان فقط همان یک اشکال
الاغ را اجازه ندهید یا کمکش نکنید که بالاترین نقطه خانه اتان که همانا سقف منزل است جلوس کند که اگر اینکار را کرد یا کردید
دیگر نمیتوانید پایین بیاوریدش مگر اینکه شما را خانه خراب کند
حالا حکایت مسئولین مملکتی ما است
اشتباهی که پدران ما کردند و الان باید فرزندان ما خانه خراب شوند
یه بار افشین خان نخ تنبانت رو کشید، آبروت ریخت بیرون، هنوز آدم نشدی؟
چه کسی هم مخالف پهلوی و رضا شاه بوده؟ کسروی!!!
عجبا
چرا اینقدر دروغ میگی؟
پاسخ دندان شکن زنده یاد احمد کسروی به جماعت توده ای و مصدقی،
اگر #رضاشاه ابزار دست انگلیسها بوده پس چرا برای ایران #ارتش تهیه کرد!؟
چرا #ایلات را بتحت اقتدار دولت درآورد!؟
چرا #زنها را از چادر وچاقچور بیرون کشید!؟
چرا از #قمه_زنی و #زنجیر_زنی و دیگر رسواییهای جلو گرفت!؟
شما از یکسو میگویید انگلیسها طرفدار ارتجاعند و از یکسو رضاشاه را که کارهایش بضد ارتجاع بوده آلت دست انگلیسها میخوانند من نمیدانم این دو سخن با هم چگونه سازگار است!؟
میدانم خاهند گفت از رضا شاه دفاع میکند ولی چنین نیست #رضاشاه اگر دفاع لازم داشته پسرش #شاه ایرانست بهتر میتوانند دفاع از پدرشان کنند من از حقیقت دفاع میکنم از"تاریخ ایران"دفاع میکنم در این چند سال"تاریخ" هم لگدمال شد وراهش گم گردید من عادت نکرده ام سخنی را برخلاف حقيقت بشنوم و بدفاع قادر باشم و خودداری نشان دهم.
اصلاً برو توی یک کانال تلگرام پر اساتید بورس که از قدیم همدیگر را میشناسن.
دوتاشون را هم عقیده پیدا کنی جایزه داری.
تفرقه لازم هم نیست بیاندازی خودش هست. حکومتت را با خیال راحت بکن.
اینم واسه شما استاد از خبرگزاری تسنیم
قرمزش کردم که قشنگ ببینیش
* دفاع از رضاخانشخصیت کسروی در دوران انقلاب مشروطه و تحت تاثیر آرمانهای آن، شکل گرفت و بسیاری از اندیشههایش در پرتو انقلاب بارور شد.
اما نکته مهم این است، که کسروی برخلاف بسیاری از منتقدان رضاشاه در همه حال، قاطعانه از اقدامات رضاشاه دفاع کرد و از سـرنگونی او افـسوس خـورد.
این نوع نگاه و اساساً داوریها و تـحلیلهای کـسروی از عملکرد رضاشاه، این پرسش را به ذهن متبادر میسازد که چرا کسروی مشروطهخواه، از رضاشاه استبدادگر دفاع کرد؟
کسروی یکی از دغدغههای کسروی و حکومت رضاشاه، برانگیختن انگیزههای مـیهن دوستی ایـرانیان بود.
کسروی در عصر یکه تازی ناسیونالیسم میزیست. دورهی او، دوران رواج گونههای مختلف ناسیونالیسم بود،کـه در دنـیای پس از جنگ بخش بزرگی از جهان را درنوردیده بـود.
هـرچند انـدیشه کسروی با همهی گونههای موجود نـاسیونالیسم تـفاوت داشت، اما همین امر یکی از انگیزههای اصلی تمایل و پیوند کسروی با رضاشاه بـود.
کسروی در نیمه دوم پادشاهی رضاشاه، از حکومت او دلخور شد و از کارهای دولتی کـناره گـرفت.
چـنانکه خود گفته است: «من از رضاشاه جز زیان و گزند ندیدم.
از این شاه جانشین هم کـمترین نـیکی ندیدهام و اگر بگویم بدی هم دیدهام، دور نرفتهام.» (احمد کسروی، (1357)، سرنوشت ایران چه خواهد بود؛در موضوع پیشامد آذربـایجان، تـهران: رشدیه، ص25.)
از آن پس کسروی، تنها به وکالت و پژوهش پرداخـت. چـندی در دانـشگاه تهران و دانشکده افسری به تدریس پرداخت، اما با تصویب قانون استخدام استادان در مجلس، از وی خواسته شـد در بـرخی مطالب مندرج در ماهنامه پیمان پیرامون شعر و شاعری عدول کند، که وی زیر بـار نـرفت و عـطای تدریس را به لقای آن بخشید.
کسروی کسروی در سالهای خدمت در دادگستریبا آنکه کسروی در سالهای خفقان رضاشاهی، به نقد اجتماعی و آسیب شناسی رفـتار ایـرانیان پرداخـت و از آرمانهای مشروطه دفاع کرد، اما هرگز گرفتار سیاه چالهای رضاشاه نشد و دولت نسبت بـه نـشستهای خانه کسروی، انتشار کتاب آیین، نقد اروپائیگری، نقد صوفیگری و خراباتیگری و حتی کتابسوزان او، تسامح نشان داد.
این مـسائل، نـشانگر آن است که رضاشاه منافع کسروی را برای حکومت خود به مراتب مهمتر از زیـانهای او مـیدانست و میکوشید او را به هر قیمتی جذب نظام سـیاسی، قـضائی و آمـوزشی حکومت کند. حتی دعوت او برای تدریس در دانـشگاه، در هـمین راستا صورت گرفت. هر چند کسروی از مواضع خود عـقب نـنشست، اما در آثار خود از تلاشهای رضاشاه سـتایش کرد.از نگاه کسروی، رضـاشاه دسـت نشانده انگلیس نبود. زیرا در قـضیه شـیخ خزعل، که انگلیس قصد داشت پادشاهی را در خاندان وی زیر حمایت انگلیسیها حفظ کند، ایـن اقـدام توسط رضاخان ناکام ماند.
بـه اعـتقاد کـسروی:
اگر رضاشاه عـامل انـگلیس بود چرا برای ایـران ارتـشی مجهز تدارک دید؟
چرا ایلات را تحت اقتدار دولت درآورد؟
چرا زنان را از زیر چادر و چاقچور بیرون کشید؟
چرا قـمه زنی و زنـجیرزنی و دیگر رسوائیها را برانداخت؟
(احمد کسروی، (1357)، سـرنوشت ایـران چه خواهد بود، تهران: رشدیه، ص24.)
اینم واسه شما استاد از خبرگزاری تسنیم
قرمزش کردم که قشنگ ببینیش
* دفاع از رضاخانشخصیت کسروی در دوران انقلاب مشروطه و تحت تاثیر آرمانهای آن، شکل گرفت و بسیاری از اندیشههایش در پرتو انقلاب بارور شد.
اما نکته مهم این است، که کسروی برخلاف بسیاری از منتقدان رضاشاه در همه حال، قاطعانه از اقدامات رضاشاه دفاع کرد و از سـرنگونی او افـسوس خـورد.
این نوع نگاه و اساساً داوریها و تـحلیلهای کـسروی از عملکرد رضاشاه، این پرسش را به ذهن متبادر میسازد که چرا کسروی مشروطهخواه، از رضاشاه استبدادگر دفاع کرد؟
کسروی یکی از دغدغههای کسروی و حکومت رضاشاه، برانگیختن انگیزههای مـیهن دوستی ایـرانیان بود.
کسروی در عصر یکه تازی ناسیونالیسم میزیست. دورهی او، دوران رواج گونههای مختلف ناسیونالیسم بود،کـه در دنـیای پس از جنگ بخش بزرگی از جهان را درنوردیده بـود.
هـرچند انـدیشه کسروی با همهی گونههای موجود نـاسیونالیسم تـفاوت داشت، اما همین امر یکی از انگیزههای اصلی تمایل و پیوند کسروی با رضاشاه بـود.
کسروی در نیمه دوم پادشاهی رضاشاه، از حکومت او دلخور شد و از کارهای دولتی کـناره گـرفت.
چـنانکه خود گفته است: «من از رضاشاه جز زیان و گزند ندیدم.
از این شاه جانشین هم کـمترین نـیکی ندیدهام و اگر بگویم بدی هم دیدهام، دور نرفتهام.» (احمد کسروی، (1357)، سرنوشت ایران چه خواهد بود؛در موضوع پیشامد آذربـایجان، تـهران: رشدیه، ص25.)
از آن پس کسروی، تنها به وکالت و پژوهش پرداخـت. چـندی در دانـشگاه تهران و دانشکده افسری به تدریس پرداخت، اما با تصویب قانون استخدام استادان در مجلس، از وی خواسته شـد در بـرخی مطالب مندرج در ماهنامه پیمان پیرامون شعر و شاعری عدول کند، که وی زیر بـار نـرفت و عـطای تدریس را به لقای آن بخشید.
کسروی کسروی در سالهای خدمت در دادگستریبا آنکه کسروی در سالهای خفقان رضاشاهی، به نقد اجتماعی و آسیب شناسی رفـتار ایـرانیان پرداخـت و از آرمانهای مشروطه دفاع کرد، اما هرگز گرفتار سیاه چالهای رضاشاه نشد و دولت نسبت بـه نـشستهای خانه کسروی، انتشار کتاب آیین، نقد اروپائیگری، نقد صوفیگری و خراباتیگری و حتی کتابسوزان او، تسامح نشان داد.
این مـسائل، نـشانگر آن است که رضاشاه منافع کسروی را برای حکومت خود به مراتب مهمتر از زیـانهای او مـیدانست و میکوشید او را به هر قیمتی جذب نظام سـیاسی، قـضائی و آمـوزشی حکومت کند. حتی دعوت او برای تدریس در دانـشگاه، در هـمین راستا صورت گرفت. هر چند کسروی از مواضع خود عـقب نـنشست، اما در آثار خود از تلاشهای رضاشاه سـتایش کرد.از نگاه کسروی، رضـاشاه دسـت نشانده انگلیس نبود. زیرا در قـضیه شـیخ خزعل، که انگلیس قصد داشت پادشاهی را در خاندان وی زیر حمایت انگلیسیها حفظ کند، ایـن اقـدام توسط رضاخان ناکام ماند.
بـه اعـتقاد کـسروی:
اگر رضاشاه عـامل انـگلیس بود چرا برای ایـران ارتـشی مجهز تدارک دید؟
چرا ایلات را تحت اقتدار دولت درآورد؟
چرا زنان را از زیر چادر و چاقچور بیرون کشید؟
چرا قـمه زنی و زنـجیرزنی و دیگر رسوائیها را برانداخت؟
(احمد کسروی، (1357)، سـرنوشت ایـران چه خواهد بود، تهران: رشدیه، ص24.)
فکر می کنم به شکل کلی میشه به رضا شاه نمره قبولی داد با توجه به شرایط کلی جامعه اون روز
از کف جامعه بالا اومد یا خودش آمد یا بهش کمک شد به هر حال حرکت رو به جلو بود البته که با کودتا قدرت گرفت
بعد از اون هم روس ها تمایل به علیرضا پهلوی 19 ساله داشتن و آمریکایی ها به محمد رضا 22 ساله
وقتی محمد رضا برای دیدار با چرچیل و روزولت به سفارت شوروی میره دیگه تکلیف معلومه
خیلی بهتر میتونست عمل کنه جامعه ایران رو به درستی نمیشناخت شاید چون ایزوله بود از 12 تا 17 سالگی سوییس بود
در داستان 28 مرداد هر اتفاقی افتاد کاری نداریم اما پادشاه کجا بود ؟ ایتالیا
سه ضلع یک مثلث اجازه پیشرفت به ایران ندادن
حکومت های نادان ایران ، خارجی ها ( روس ، انگلیس ، آمریکا ) و مردم بیسواد ایران
پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی
من کاری به احزاب وسلطنت ومشروطه ندارم...
فقط به گواه تاریخ...ومشاهده خودم از عصرجدید...اگر مردانی ازجنس رضا شاه وکسروی برکشور حکومت میکردند...اکنون...آمریکا به جای چین...درفکر مهارپیشرفت ایران بود...اگر تاریخ معاصر...تنها دومرد به خود دیده باشد...همین دوتن هستند....
به گمان من....در آن دوران...تنها کسی که...صلاحیت نقد رضا شاه را داشته....فقط وفقط ...کسروی بوده....
هیچ انسانی ...مقدس نیست...همه به جرم انسان بودن..محکوم به اشتباه هستند....
پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی
حتی اگر ایده ها و افکارت مال خودت نباشد و بهت الهام بشه هر روز. باز هم خودت نیستی و از حایی نامعلوم تغذیه و جه بسا هدایت و کنترل و برنامه ریزی میشوی. وقتی وجود نداری نمیتونی از هویت و ملیت حرفی بزنی.
������ تولید ناخالص داخلی
از ۸۰٫۶ به ۹۳۹٫۳ میلیارد
������مرگ نوزادان در هر ۱۰۰۰ تولد،
از ۹۳.۳ فوتی به ۱۰.۵ فوتی
بالاخره یکی از "خودیهای"حکومت....یه انتقاد صحیح با"منبع"...گذاشت تو تاپیک...به فال نیک میگیرم...همیشه حرف منطقی...اجازه بحث میده...وگرنه مثل بقیشون...یه تهمتی بزنی وبری...باعث میشه...بهشون...خدای نکرده ..توهین بشه...کسی جوابی برای ایشون نداره؟
نظر