Tweet
پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی
سلام من خدمت اقا عبدالله گرامی
من کمی رفتم تو فار پارسالم عصبانی شدم/:.Heart.:/
اما امسال اروم هستم.
در مورد اسم فرزندان می تونست تعادل را حفظ کند نه اینکه همه اسلامی
البته یک علت دیگر این است فکر می کنم شاه از سال 1350 بیشتر به سمت ملی گرایی رفته بود ( سال 50 جشن 2500 ساله و سال 1355 تغییر تاریخ از هجری به ملی )
و چون فرزندانش اکثرا متولد دهه 1339 تا 1349 هستند ان موقع بیشتر پادشاه مذهبی بود
در مورد اینکه فرمودید پادشاه از مذهبی نمی ترسید و چپ ها از همسایه شمالی دستور می گرفتند خوب همین هم از سادگی ایشون بوده که قدرت عظیم اخوندها بی اطلاع بوده!
او متوجه نبود که اخوندها چه ایدئولوژی فوق العاده قوی دارند و چه سازمان دهی نیرومندی چه نفوذی در بازار اقتصادی و چه افکار بینهایت عقب مانده برای کشور دارند.
ایشون از حیله گری اخوند و از رفتار های مخفیانه انها بی اطلاع بوده
شک ندارم اخوندها را بسیار دست کم گرفته بوده
نکته دیگر فرمودی که جامعه ایران مذهبی بوده و پادشاه باید رعایتشون می کرد
اما نه به نظرم صحیح نیست
الان جامعه مصر و عربستان و ترکیه هم مذ هبی هستند
اما حکومت ها باج نمی دهند
ایشون به اخوندها باج می داد و خودش هم مذهب را گسترش می داد
این جدا از حرمت گذاشتن به یک مردم مذهبی است
از سوی دیگر خود دولت ایشون مردم را مذهبی می کرد
اما در مورد مقاسه رفتن پادشاه با رفتن صدام
این مقایسه درست نیست
چرا که صدام اشغال گر یک کشور دیگر بوده و تمام افکار دنیا علیه ان بوده
اما ایران قضیه داخلی و انقلاب بوده.
از سوی دیگر اره خیلی موقع باید جنگید و هزینه های را هم داد.
مثلا در مورد اشغال ایران در سال 1320 توسط متفقین من با تسلیم ایران موافق بودم
چون ما در ان موقه بسیار ضعیف بودیم و جهان درگیر جنگ جهانی وحشیانه بوده
و تسلیم رضا شاه کار درستی بوده
اما در سال 1357 ایران ضعف کلی خود پادشاه و واکنش انفعالی ایران سبب شده بود که غربی ها تسلط پیدا کنند
جمعیت ایران 37 میلیون بوده و ایران بسیار تواناتر از سال 1320 شده بود و جنگ با ایران برای غرب بسیار پر هزینه بوده و اگر شاه نمی رفت فکر نمی کنم غربی هرگز به فکر حمله به ایران می افتادند چرا که مسئله انقلاب به اهمیت اینکه بخواهند با جنگ دولت ایران را از بین ببرند نداشت.
قبلا هم اشاره کرده بودیم که به چالش کشیدن غرب در قضیه نفت در دهه 1350 اشتباه بوده.
نکته دیگر فرمودید که شاه گفته دوست ندارد که جوانانی که به دست خومان پرورش دادیم کشته شوند
خوب حالا که کل ایران از بین رفته خوب است یا کشتن تعداد کمی ادم خرابکار؟؟؟
ایشون اگر اهل ادم کشتن نبود پس باید زمینه را برای یک دموکراسی انچنان که در کشور هندوستان به وجود امده بود فراهم می کرد
نمیشه که نه قاطعیت دیکتاتوری داشته باشید و نه تکثرگرایی دموکراسی.
در اصل توسط abdollah000 پست شده است
View Post
من کمی رفتم تو فار پارسالم عصبانی شدم/:.Heart.:/
اما امسال اروم هستم.
در مورد اسم فرزندان می تونست تعادل را حفظ کند نه اینکه همه اسلامی
البته یک علت دیگر این است فکر می کنم شاه از سال 1350 بیشتر به سمت ملی گرایی رفته بود ( سال 50 جشن 2500 ساله و سال 1355 تغییر تاریخ از هجری به ملی )
و چون فرزندانش اکثرا متولد دهه 1339 تا 1349 هستند ان موقع بیشتر پادشاه مذهبی بود
در مورد اینکه فرمودید پادشاه از مذهبی نمی ترسید و چپ ها از همسایه شمالی دستور می گرفتند خوب همین هم از سادگی ایشون بوده که قدرت عظیم اخوندها بی اطلاع بوده!
او متوجه نبود که اخوندها چه ایدئولوژی فوق العاده قوی دارند و چه سازمان دهی نیرومندی چه نفوذی در بازار اقتصادی و چه افکار بینهایت عقب مانده برای کشور دارند.
ایشون از حیله گری اخوند و از رفتار های مخفیانه انها بی اطلاع بوده
شک ندارم اخوندها را بسیار دست کم گرفته بوده
نکته دیگر فرمودی که جامعه ایران مذهبی بوده و پادشاه باید رعایتشون می کرد
اما نه به نظرم صحیح نیست
الان جامعه مصر و عربستان و ترکیه هم مذ هبی هستند
اما حکومت ها باج نمی دهند
ایشون به اخوندها باج می داد و خودش هم مذهب را گسترش می داد
این جدا از حرمت گذاشتن به یک مردم مذهبی است
از سوی دیگر خود دولت ایشون مردم را مذهبی می کرد
اما در مورد مقاسه رفتن پادشاه با رفتن صدام
این مقایسه درست نیست
چرا که صدام اشغال گر یک کشور دیگر بوده و تمام افکار دنیا علیه ان بوده
اما ایران قضیه داخلی و انقلاب بوده.
از سوی دیگر اره خیلی موقع باید جنگید و هزینه های را هم داد.
مثلا در مورد اشغال ایران در سال 1320 توسط متفقین من با تسلیم ایران موافق بودم
چون ما در ان موقه بسیار ضعیف بودیم و جهان درگیر جنگ جهانی وحشیانه بوده
و تسلیم رضا شاه کار درستی بوده
اما در سال 1357 ایران ضعف کلی خود پادشاه و واکنش انفعالی ایران سبب شده بود که غربی ها تسلط پیدا کنند
جمعیت ایران 37 میلیون بوده و ایران بسیار تواناتر از سال 1320 شده بود و جنگ با ایران برای غرب بسیار پر هزینه بوده و اگر شاه نمی رفت فکر نمی کنم غربی هرگز به فکر حمله به ایران می افتادند چرا که مسئله انقلاب به اهمیت اینکه بخواهند با جنگ دولت ایران را از بین ببرند نداشت.
قبلا هم اشاره کرده بودیم که به چالش کشیدن غرب در قضیه نفت در دهه 1350 اشتباه بوده.
نکته دیگر فرمودید که شاه گفته دوست ندارد که جوانانی که به دست خومان پرورش دادیم کشته شوند
خوب حالا که کل ایران از بین رفته خوب است یا کشتن تعداد کمی ادم خرابکار؟؟؟
ایشون اگر اهل ادم کشتن نبود پس باید زمینه را برای یک دموکراسی انچنان که در کشور هندوستان به وجود امده بود فراهم می کرد
نمیشه که نه قاطعیت دیکتاتوری داشته باشید و نه تکثرگرایی دموکراسی.
نظر