نظرات, پرسش و پاسخ مبحث مدیریت سرمایه

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • HOLY
    عضو فعال
    • Sep 2025
    • 1113

    #46
    در اصل توسط بابای دارا پست شده است View Post
    تشكر مي كنم جناب Holy

    يه نكته اي كه مدنظر من هست اينه كه اگر حد ضرر برابر 1% سرمايه باشه، با توجه به لبه استراتژي كه كار مي كنيم ما قطعا برنده اين بازي خواهيم بود.
    قاعدتا ورود به معامله زماني انجام مي شه كه حد سود بيشتر از حد ضرر ما باشه و در نتيجه معمولا بطور متوسط، سود ما در هر معامله 1.5 % سرمايه خواهد بود حالا بعد از معامله اول بالانس حساب اضافه ميشه و به همين ترتتيب 1% سرمايه نيز روند رو به رشدي رو خواهد گرفت اگه درست بگم n+1 مي شه

    فرض كنيد در يه دوره 1 ماه بعنوان ماه پايه كه ما قادر باشيم 100 معامله انجام بديم و اگه لبه استراتژي ما 10 باشه ما 20% خالص سرمايه اوليه خودمون كه در روند افزايشي بالانس حساب احتمالا بيش از 20% بازده داشتيم رو بدست خواهيم آورد.

    اين مقدار بازده مي تونه به عنوان حاشيه امن معاملات ما قرار بگيره تا در ماههاي آينده با همون 3 الي 5 درصد حد ضرر و تجربه بيشتر، بجاي سرمايه كه اولين اصل حفظ اون هست، از اين حاشيه امن در حد ضرر هامون استفاده كرده و به كار خودمون ادامه بديم.

    اين روشي كه من جديدا مي خوام شروع كنم لطفا نظرتونو بفرماييد.
    متشكرم
    سلام بابا دارا عزیز
    خوب ما یه مقدار هنوز از بحث مدیریت سرمایمون مونده اونجا مشخص خواهیم کرد که برای هرنوع تریدر چه میزان ریسک به عبارتی چه میزان سرمایه در معرض خطر مناسبه و برای اسکلپ حتی تا 0.5٪ هم کاهش خواهد داشت(البته یکی از گزینه ها نیم درصد خواهد بود) البته نمیدونم 100 معامله در ماه فقط مثال عددیست یا بر مبنای استراتژیتون این عدد رو بیان فرمودین (که روزانه 5 عدد خواهد بود بطور متوسط (روزهای فعال بازار البته))چون از روی این تعداد میشه باز مشخص کرد که شما جزو کدوم دسته تریدرها قرار میگیرین
    البته باز این رو هم اضافه کنم که برمبنای یک نظریه معروف که جناب ماینر مبدع اون بودند ما دودسته ترید داریم که به تایپ 1 و دو تقسیم میشند و اینها شرایطی خاصی دارند که پاسخ به یک سری پرسشها مشخص میکنه ما جزو کدوم دسته هستیم و بر مبنای اون نیز باز میزان مدیریت سرایه ما تفاوت خواهد کرد
    اماهمچنین دقیقا متوجه نشدم که نظرتون از در یک ماه 20٪ سود بدست آوردن صرفا یک مثال عددیست یا واقعا قصد انجام عملی این مطلب وجود داره که اگر مورد دوم باشه بد نیست یه فکری راجع به این بفرمایین که شما در سال چند درصد بازدهی رو از بازارهای مالی (چه بورس خودمون یا فارکس یا کامادیتی یا فیوچرز و ... ) متصور میدونین (البته با فرهاد61 عزیز یه بار این صحبت مطرح بود)
    ودرآخر این رو هم اضافه کنم که ما تقریبا میشه گفت با تفاوت ریسک بسیار کم میتونیم از 3٪ سرمایه به جای 1٪ استفاده کنیم (طبق دلایلی که در پست قبل خدمتتون به شکل ریاضی ارائه کردم) اگه واقعا به لبه ای که داریم اطمیناان داریم(استراتژیمون تست شدست با همون شرایطی که قبلا عرض کردم) تغییر از 3 به 1 درصد تغییر محسوسی از بابت احتمال ورشکستگی نمیده مثلا 0.0001 ٪ در حالت سه درصد به 0.0000001٪ در حالت یک درصد(در حالت سه درصد ریسک رو کامل حساب کردم و عدد حقیقیست اما در حالت 1٪ حساب نکردم ولی چیزی در همین حدود خواهد بود و بیشتر عرضم اینه این کاهش ریسک تاثیری بر ما نداره)
    اما برای روشنتر شدن قضایا ،بنده مطلب رو ادامه میدم ،شما هم به عرایض من فکر کنین باز اگر موردی بود باهم حلش میکنیم.
    البته درآخر این رو هم اضافه کنم بنده کلا از راههای نو استقبال میکنم ،علیرغم تمام عرایض بالا میشه این روش رو هم امتحان کرد و باز راجع به اون در همین تاپیک صحبت بفرمایین .
    براتون ارزوی موفقیت دارم
    سعی کنیم جزو تغییراتی باشیم که میخواهیم در این دنیا ببینیم ..... @};-

    نظر

    • has456
      عضو عادی
      • Jul 2011
      • 52

      #47
      جناب آقای Holy عزیر

      ابتدا از زحمتی که می کشید در مبحث بسیار زیبای مدیریت سرمایه از شما سپاسگزارم . سوال من این است که در مثالی که ارائه فرمودید برای مپنای 200 تومانی حد ضرر 185 را در نظر گرفته اید . همانطور که فرمودید حد ضرر را نباید خیلی نزدیک به قیمت خرید انتخاب کرد چون با کوچکترین نوسانی ما از بازار خارج خواهیم شد و نباید خیلی دور هم باشد که لطمات خود را دارد . برای تعیین این حد ضرر آیا فرمول محاسبه ای وجود دارد که (چطوری حد ضرر هر سهم را بدست بیاوریم ؟) یک نقطه مناسب را برای خروج از سهم پیدا کنیم؟

      با سپاس

      نظر

      • yasesepid
        عضو جدید
        • Aug 2011
        • 10

        #48
        سلام خدمت جناب holy
        اول از همه کمال تشکر و قدردانی خودم رو نسبت به ارسال های مفید و آموزشی شما ابراز داشته و صمیمانه براتون آرزوی موفقیت و بهروزی دارم .
        ثانیا به عنوان یک شاگرد تازه کار و تحت آموزش یه سوال داشتم خدمتتون :
        اینطور که من متوجه شدم ( البته به عنوان یه شاگرد تنبل کلاس ) مدیریت سرمایه ای که استارت آموزش اون رو در سایت شما زدید , انتخاب یک استراتژی را پیشنهاد میکنه که با انتخاب لبه 3 تا 5 درصد و یک حد ضرر شروع به سرمایه گذاری در بازار میکنیم و بقیه پول به صورت نقد باقی میمونه تا در صورت ضرر های متوالی همچنان قدرت حضور در رقابت و بازار را داشته باشیم . حال یه سوال برای من این وسط پیش اومده که در صورت شروع صعود سهم میتونیم از بقیه نقدینگی استفاده کنیم و به صورت پله ای خرید رو طبق همون فرمول و مشخص کردن لبه و حد ضرر انجام بدیم یا صرفا یه اوردر توسط فرمول فرستاده شده و بقیه به صورت نقد باقی میمونه ؟
        یا شاید به کل برداشت من از بحث اشتباه بوده !!؟؟

        نظر

        • HOLY
          عضو فعال
          • Sep 2025
          • 1113

          #49
          در اصل توسط yasesepid پست شده است View Post
          سلام خدمت جناب holy
          اول از همه کمال تشکر و قدردانی خودم رو نسبت به ارسال های مفید و آموزشی شما ابراز داشته و صمیمانه براتون آرزوی موفقیت و بهروزی دارم .
          ثانیا به عنوان یک شاگرد تازه کار و تحت آموزش یه سوال داشتم خدمتتون :
          اینطور که من متوجه شدم ( البته به عنوان یه شاگرد تنبل کلاس ) مدیریت سرمایه ای که استارت آموزش اون رو در سایت شما زدید , انتخاب یک استراتژی را پیشنهاد میکنه که با انتخاب لبه 3 تا 5 درصد و یک حد ضرر شروع به سرمایه گذاری در بازار میکنیم و بقیه پول به صورت نقد باقی میمونه تا در صورت ضرر های متوالی همچنان قدرت حضور در رقابت و بازار را داشته باشیم . حال یه سوال برای من این وسط پیش اومده که در صورت شروع صعود سهم میتونیم از بقیه نقدینگی استفاده کنیم و به صورت پله ای خرید رو طبق همون فرمول و مشخص کردن لبه و حد ضرر انجام بدیم یا صرفا یه اوردر توسط فرمول فرستاده شده و بقیه به صورت نقد باقی میمونه ؟
          یا شاید به کل برداشت من از بحث اشتباه بوده !!؟؟
          سلام دوست عزیزم
          برای من واقعا جای خوشحالی داره که مطالب بتونه برای شما عزیزانم مفید باشه ،
          اما اگه بخوام فرمایش شما رو بازنویسی کنم ،شاید بتونم اینجوری بگم ،بنده سعی کردم عرض کنم ،ما برای کارمون در بازارهای مالی نیاز به یک استراتژی داریم (که میتونه صرفا تکنیکال هم نباشه) که در اون احتمال برد بیش از باخت باشه و این استراتژی اگه در جهت روندباشه حداقل به شما لبه 5٪ خواهد داد ،حال اگه استراتژی خوبی داشته باشین میتونین این لبه رو افزایش هم بدین ،
          همچنین نیازی نیست ما فقط یک معامله باز داشته باشیم ،ما میتونیم هم زمان تعدادی معامله باز داشته باشیم ،منتها مطلب اینه که اگه تریدری هستیم که تایم معامله ما روزانه به بالاست ،بهتر اینه جوری معاملات رو تنظیم کنیم که در هرکدوم از معاملات در اثر ضرر بیش از 3-5٪ سرمایمون از بین نره ،
          این کل عرایضم تا اینجا بود،که اگه طولانی شدو حدود ده جلسه طول کشید فقط صرف این بود که خواستم این مطلب کاملا ثابت بشه و برای دوستان اطمینان ایجاد بشه ،
          اما اینکه چندتا معامله همزمان میتونیم انجام بدیم ،چقدر میتونیم رو کل سرمایه در ماه ریسک کنیم و ... بقیه عرایضم خواهد بود که حتما در تاپیک اصلی در جلسات بعد صحبت خواهم کرد .
          با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز
          سعی کنیم جزو تغییراتی باشیم که میخواهیم در این دنیا ببینیم ..... @};-

          نظر

          • HOLY
            عضو فعال
            • Sep 2025
            • 1113

            #50
            سلام دوست عزیز
            حد ضرر مبحث مهمی هست ،هم سهل است و هم ممتنع ، هم میشه به سادگی حد ضرر تعیین کرد و هم میشه این کار رو بسیار پیچیده انجام داد ،اما چه ساده و چه پیچیده در کل به استراتژی ما بر میگرده ،ما از هر استراتزی استفاده کنیم ،همون استراتزی برامون حتما قوانینی میزاره که حد ضرر رو بتونیم مشخص کنیم ،
            من توضیحی در ارتباط با حد ضرر در این لینک ،در پست 291 دادم که چون ابتدا اون رو در ورد تایپ کرده بودم اگه بخوام دوباره اینجا نقل قول کنم یه مقدار فونت ها بهم میریزه ،لذا با عرض معذرت همونجا باید مطالعه بفرمایید
            http://forums.boursy.com/showthread....B2-holy/page20

            اما سوای مطالب بالا ،حد ضرر باید جایی در نظر گرفته بشه که اگه قیمت از اون محدوده گذشت ،تحلیل ما نقض بشه ،من این مطلب رو در پاسخ به دوست بسیار عزیزی که در پی ام مطرح کردند ،پاسخ دادم که برای مطالعه دوستان ،اینجا هم نقل میکنم


            سلام دوست عزیز
            عذرخواهی میکنم یه مقدار پاسخ فرمایشتون دیرشد.
            از لطفی که به بنده دارین بسیار سپاسگزارم ،خوشحالم تاپیک مدیریت سرمایه مورد توجهتون واقع شد
            در ارتباط با حد ضرر باید خدمتتون عرض کنم ،واقعیتش اینه که ،خود تعیین حد ضرر بسیار مهم هست ،یعنی ببینین مکان صحیح یا اینجوری بگم مکان ایده آل برای حد ضرر رو همیشه باید تعیین کنیم ،حد ضرر ما نباید به این سبک باشه که بایک نوسان منفی کوچیک از بازار مارو بیرون ببره ( ماینجور حدضررهارو اصطلاحا تایت یا بسته یا محدود میگن که متاسفانه نه تنها کمک کننده نیست که میتونه حتی برای ما دردسر هم درست کنه)،بلکه حد ضرر جایی باید قرار بگبره که اگه قیمت از اونجا گذشت تحلیل ما نقض بشه و زمانی که قیمت از حد ضرر گذشت دیگه با یک نوسان یک روزه یا دوروزه برنگرده ،اگه بخوام براتون مثال بزنم باید گفت ،فرض کنین قیمت در حال ریزش هست جایی ما احساس میکنین این ریزش تموم شده و حتی موج یک صعودی تشکیل شده و بعد در انتهای موج اصلاحی دو هستیم ،خوب حالا اگه بخوایم وارد بشیم حد ضرر رو درست میزاریم زیر شروع موج یک که اگه حد ضرر بخوره یعنی هنوز موج نزولی اصلی تموم نشده اینجا با یک یا دو روز نوسان دیگه مشکل حل نخواهد شد ،شکل زیر مصداق این مطلب هست

            یا مثلا الگوی سرو شونه اگه داریم ،با شکست خط گردن وارد میشیم و حدضرر رو باید زیر شونه راست گذاشت ،که اگه قیمت از اونجا بگذره یعنی دیگه کلا الگو نقض شده و به اون هدف ما نمیرسه ،و کار ما از یک روز یا دوروز نوسان میگذره ،اینجا بهترین کار اینه با حدضرر خارج بشی

            ببینین در دو مثال بالا اگه ما از حد ضرر عبور کنیم کل تحلیلی که بر مبنای اون سهم رو خریدیم زیر سئوال رفته و مشخصه حرکت بازار چیز دیگه ایی هست ،حالا اگه ما حد ضرر رو دائم بیاریم پایین واقعا امکان داره از یه جایی بازار برگرده و ضرر هارو پوشش بده و حتی ما رو به سود برسونه،اما این صرفا یک احتمال و از نوع ضعیف هست ،اینجا منطقی که ما بر اون مبنا وارد بازار شدیم دچار تغییر شده پس بهترین کار این خواهد بود ما هم از بازار بیایم بیرون تا با منطق جدید و تحلیل جدید مجدد بتونیم وارد بشیم ،اما کل این عرایض برمیگرده به اینکه حد ضرر رو خوب و درست و به اندازه انتخاب کنیم و نه اونقدر کوچیک که سریع از بازار خارج بشیم و نه اونقدر بزرگ که ضرر زیادی درصورت رسیدن به اون متحمل بشیم
            امیدوارم تونسته باشم مطلب رو برسونم
            سعی کنیم جزو تغییراتی باشیم که میخواهیم در این دنیا ببینیم ..... @};-

            نظر

            • rezaafshari110
              عضو فعال
              • Oct 2011
              • 347

              #51
              سلام استاد گرامی اولا تشکر می کنم از وقتی که برای آموزش و بالا بردن سطح دانش بچه های این سایت گذاشتید.
              استاد یک سوال داشتم از محضرتون:در مثالی که راجع به مپنا زدید اگر فرض ما 10 میلیون تومان داشته باشیم و تصمیم گرفته ایم در سبد خودمون 5 تا سهم داشته باشیم(هر سهم 2 میلیون تومان)
              حالا برای سهولت کار هر 5 سهم رو همون 200 تومان وحد ضرر رو 185 تومان فرض می کنیم که با کارمزد 18 تومان میشه.حالا 3درصد 2 میلیون میشه60 هزار تومان و 60 هزار تومان تقسیم بر 18 تومان
              میشه حدودا 3500 سهم.خب طبق فرمایش شما ما باید 3500 سهم 203 تومانی میخریم که میشه 710500 تومان.حالا تکلیف اون 1289500 تومان باقی مونده چی میشه؟
              یعنی ما از 10 میلیون تومان فقط باید 3552500 تومان رو برای 5 سهم باید بپردازیم؟

              با تشکر فراوان
              حضرت رسول صلى الله عليه و آله میفرمایند :
              همانا پاكيزه ترين پيشه ، پيشه بازرگانانى است كه چون سخن گويند ، لب به دروغ نگشايند ؛ هر گاه امين شمرده شوند ، خيانت نورزند ؛ زمانى كه وعده دهند ، پيمان نشكنند ؛ چون بخرند ، بر سرِ مال نزنند ؛ چون بفروشند ، بازار گرمى نكنند ؛ هر گاه مديون شوند ، [در پرداخت دين] امروز و فردا نكنند ؛ و هر گاه طلبكار شدند ، [بر بدهكار] سخت نگيرند .

              نظر

              • مهراز
                عضو عادی
                • Feb 2011
                • 207

                #52
                سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان که خواندن نوشته هاشون تو این محیط دوستانه ؛لذت بخش و اموزنده است.
                در مورد مطلب 3% ریسک و معاملات فارکس که در بحث مطرح شده بود کمی برای من گنگ بود و ترجمه ای که برای خودم کردم به صورت ذیل بود امیدوارم چنانچه در برداشت اشتباه کردم رفع خطا بفرمایید:
                این بخش فرمایش شما :قذم سوم استفاده از فرمول : اگه 0.1 لات باشه حجم ما ،میتونیم 150 پیپ ضرر کنیم حال که ضرر ما و اسپرد 25 پیپ هست پس تا 6 برابر اون (150/25) میتونیم حجم رو بالاتر بیاریم ،پس حجم مورد نظر 0.6 lot خواهد بود

                برداشتی که از جمله بالا (اگه 0.1 لات باشه حجم ما ،میتونیم 150 پیپ ضرر کنیم)میکردم این بود که اگه با 0.1 لات میشه 150 پیپ ضرر کنیم با 0.6 لات 6 برابر ضرر میکنیم یعنی 900 پیپ.

                اینطور برای خودم تصحیح کردم که اگه 0.1 لات باشه 25 پیپ حد ضرر رو برای این معامله ( با توجه به نمودارها یا تحلیل هامون در نظر گرفتیم با توجه به حد ضرر سرمایه 150 دلاری پس میتونیم تا 0.6 لات حجم رو بالاتر بیاریم.

                ما حد ضرر سرمایه ای 150 دلار را داریم و در معامله ای که میخواهیم انجام بدهیم برای 0.1 لات با احتساب اسپردمون 50 پیپ

                (چون هر پیپ یک دلار سود یا ضرر است) 150تقسیم بر 50 میشود 3 و ما 0.3 لات میتوانیم سرمایه گزاری کنیم .
                زمانی که برای معامله حد ضرر مجموع 25 پیپ را در نظر گرفتیم یعنی برای هر 0.1 لات سرمایه گزاری، 25 پیپ حد ضرر
                پس 150 تقسیم بر 25 میشود 6 و ما 0.6 لات میتوانیم سرمایه گزاری کنیم.


                با فارکس از طریق نوشته های شما و بوف عزیز دارم تازه اشنا میشم ممکنه این برداشت من به علت عدم اگاهی بنده باشه.پیشاپیش از وقتی که برای اموزش بنده میگزارید ممنون و سپاسگزار هستم.
                آخرین ویرایش توسط مهراز؛ 2011/12/02, 21:19.
                کشتی در ساحل امنتر است ولی برای این کار ساخته نشده است. پائولو کوئلیو

                نظر

                • HOLY
                  عضو فعال
                  • Sep 2025
                  • 1113

                  #53
                  در اصل توسط rezaafshari110 پست شده است View Post
                  سلام استاد گرامی اولا تشکر می کنم از وقتی که برای آموزش و بالا بردن سطح دانش بچه های این سایت گذاشتید.
                  استاد یک سوال داشتم از محضرتون:در مثالی که راجع به مپنا زدید اگر فرض ما 10 میلیون تومان داشته باشیم و تصمیم گرفته ایم در سبد خودمون 5 تا سهم داشته باشیم(هر سهم 2 میلیون تومان)
                  حالا برای سهولت کار هر 5 سهم رو همون 200 تومان وحد ضرر رو 185 تومان فرض می کنیم که با کارمزد 18 تومان میشه.حالا 3درصد 2 میلیون میشه60 هزار تومان و 60 هزار تومان تقسیم بر 18 تومان
                  میشه حدودا 3500 سهم.خب طبق فرمایش شما ما باید 3500 سهم 203 تومانی میخریم که میشه 710500 تومان.حالا تکلیف اون 1289500 تومان باقی مونده چی میشه؟
                  یعنی ما از 10 میلیون تومان فقط باید 3552500 تومان رو برای 5 سهم باید بپردازیم؟

                  با تشکر فراوان
                  سلام دوست عزیز
                  خواهش میکنم ،وظیفم رو انجام میدم
                  ببینین دوست عزیز ،ما وقتی از مدیریت سرمایه استفاده میکنیم ،تمام موارد در اون لحاظ شده (بر مبنای نوع مدیریت سرمایه یک سری متغییرهایی مثل حداکثر تعداد سهام ،یا درصد کلی از دارایی که میتونیم سهام بخریم و از این دست مسائل ) دیگه اینجا ،برای این جایی وجود نداره که ما اول خودمون بیایم و بگیم خوب من فقط 5 تا سهم میخوام با ان شرایط ....
                  بلکه باید خودمون رو تابع اون مدیریت سرمایه کنیم تا بر مبنای نوع خرید و فروش ما بهمون بگه هم زمان چندتا سهم میتونی انتخاب کنیم یا هم زمان چقدر از پولت میتونه درگیر بازار یا چقدرش آزاد باشه ،ما هنوز به این بحث نرسیدیم که به امید خدا وقتی وارد بشیم همه چیز روشن خواهد شد
                  همونطور که در پایان جلسه دهم مشخص کردم تا اینجا صرفا خواستیم بگیم ،اول ) مدیریت سرمایه چقدر اهمیت داره دوم) اگه بخوایم سهمی بخریم که در صورت ضرر بیش از 3٪ سرمایمون از بین نره چجوری باید اقدام کنیم.
                  و ایشالا بقیه مطالب رو هم در آینده نزدیک تقدیم خواهم کرد .
                  سعی کنیم جزو تغییراتی باشیم که میخواهیم در این دنیا ببینیم ..... @};-

                  نظر

                  • HOLY
                    عضو فعال
                    • Sep 2025
                    • 1113

                    #54
                    سلام مهراز عزیز
                    از مشارکتتون تشکر میکنم ،
                    دوست عزیزم ،ما دوجور تناسب داریم (قطعا شما و تمام دوستان بهتر از بنده میدونین واین صرفا یک یادآوریٍ) اون زمان که بنده تحصیل میکردم به نام تناسب مستقیم و تناسب معکوس معروف بود ،در حال حاضر نمیدونم واقعا اسمش همونه یا چیز دیگه ایی اما مثالش این بود ،
                    در تناسب مستقیم : اگه مثلا از شیر آبی در دو ساعت 8 لیتر آب خارج شود در 6 ساعت چقدر آب خارج خواهد شد ،که خوب بعد از تناسب بستن پاسخ طبق شکل زیر 24 خواهد شد



                    اما تناسب معکوس : اگه مثلا دیواری را دونفر بنا در عرض 8 ساعت میسازند ،حال اگر تعداد بناها 4 نفر شود دیوارد در چند ساعت تمام خواهد شد؟ پاسخ طبق شکل زیر 4 ساعت خواهد بود



                    به عبارتی در تناسب مستقیم افزایش مولفه اول باعث افزایش مولفه دوم میشود اما در تناسب معکوس افزایش مولفه اول باعث کاهش مولفه دوم خواهد شد(یا کاهش مولفه اول باعث اوفزایش مولفه دوم )
                    و خلاصه اینکه ارتباط دو مولفه برعکس هم میباشد
                    در مورد محاسبه حجم هم باید از تناسب معکوس استفاده بفرمایید چون هرچقدر حجم بالا رود باعث میشود ما از فضای کمتری به عنوان استاپ لاس (درصورت ثابت بودم مقداری از سرمایه که برای ضرر در نظر گرفتیم) استفاده کنیم ،
                    من از فرمول استفاده نکردم تا بیشتر مطلب مفهومی باشد ،اما میتونیم از فرمول هم استفاده کنیم



                    من خودم عذاب آور ترین کار برام در ذهن نگه داشتن فرمول هست برای همین از همون راهی که همیشه خودم استفاده میکنم عرض کردم ،اما خوب این واقعا سلیقه ایی هست شاید خیلی از دوستان استفاده از فرمول رو بیشتر بپسندند ،به همین دلیل سعی کردم اون تناسب رو به شکل فرمول بنویسم ،امیدوارم مفید واقع بشه .
                    براتون آرزوی موفقیت دارم
                    سعی کنیم جزو تغییراتی باشیم که میخواهیم در این دنیا ببینیم ..... @};-

                    نظر

                    • rezaafshari110
                      عضو فعال
                      • Oct 2011
                      • 347

                      #55
                      مقدمه ای بر بسته سرمایه (استراتژی، تنوع و مدیریت ریسک)

                      در دنیای مسائل مالی و سرمایه گذاری، یک بسته سرمایه (Portfolio) عبارت است از مجموعه ای از داشته و اندوخته های مالی نظیر انواع سهام شرکت ها، اوراق قرضه و یا مشارکت، سپرده های بانکی، کالاهای اولیه که به آسانی قابل تبدیل به پول هستند مانند طلا، قراردادهای آتی و انتخاب که یک سرمایه گذار برای کسب اهداف مالی کوتاه، میان و یا بلند مدت خود آن ها را نگه داری می کند.

                      طرح ریزی استراتژیک.
                      سرمایه گذار ابتدا هدف سرمایه گذاری خود را مشخص می کند و سپس به دنبال نقشه راهی برای رسیدن به آن هدف است. تهیه این نقشه راه را طرح ریزی استراتژیک نامیم. برای مثال سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که قصد دارد بسته سرمایه خود را به گونه ای تنظیم کند تا پشتوانه مالی دوران بازنشستگی اش باشد. در این صورت وی تمایل دارد از سرمایه گذاری های ریسکی اجتناب کند. بر همین مبنا استراتژی محتاطانه ای را در پیش می گیرد و سهام هایی را در ترکیب بسته سرمایه اش استفاده می کند که در بلند مدت دارای بازدهی خوبی باشند و احتمالا از اوراق قرضه و یا سپرده های پس انداز بانکی نیز در بسته خود به طور قابل ملاحظه ای استفاده می کند.



                      تنوع.
                      یک سرمایه گذاری ایده آل سرمایه گذاری ای است که کمترین ریسک و بیشترین سود را به ارمغان بیاورد. ولی اغلب سرمایه گذاری های پر سود ریسکی هستند. لذا سرمایه گذاران در ترکیب بسته سرمایه خود از انواع مختلف سرمایه ها که در شرایط مختلف بازارهای مالی و سرمایه متفاوت از یک دیگر عمل می کنند استفاده می کنند، تا از در خطر قرار گرفتن کل سرمایه اشان در هر شرایطی که برای بازارهای مالی و رمایه ممکن است در آینده به وجود آید جلوگیری کنند. برای مثال اگر یک بسته سرمایه کاملاً از یک یا چند سهام تشکیل شده باشد که همگی به طور مستقیم به قیمت نفت بستگی داشته باشند، این بسته سرمایه می تواند در شرایطی که قیمت نفت کاهش می یابد، به شدت نزول کند. ولی اگر درصد خاصی از بسته سرمایه ب قیمت نفت بستگی داشته باشد از طرفی از سود محتمل بخاطر بالا رفتن احتمالی قیمت نفت سود حاصل می شود و از سوی دیگر در شرایط بد قیمت نفت کل بسته سرمایه دچار مشکل نخواهد شد.

                      مدیریت ریسک.
                      از آنجائی که هدف عمده مدیریت ریسک در یک بسته سرمایه کاهش دادن آن است، ابتدا ضروریست مشخص کنیم که چه انواعی از ریسک بسته سرمایه یک سرمایه گذار را تهدید میکنند. به طور کلی دو نوع ریسک وجود دارند:

                      ریسک طبیعی (Systematic Risk). این ریسکی است که مربوط به کل اقتصاد و بازارهای مالی می شود و ربطی به یک یا چند سهام و یا کالا ندارد. برای مثال جنگ، ناپایداری های سیاسی، رکود اقتصادی و تغییرات نرخ بهره عموماً عواملی هستند که بر تمام سهام ها تاثیر گذارند. بطور کلی می توان گفت هر چیزی که باعث تغییر در کل بازار بشود یک عامل ریسک طبیعی بازار بشمار می رود.

                      ریسک غیر طبیعی (Unsystematic Risk). این ریسکی است که به یک یا چند سهام و یا کالای خاص و یا به یک صنعت یا بخش اقتصادی خاص مربوط می باشد و بر تمام بازار به طور تعیین کننده ای تاثیر گذار نمی باشد. برای مثال بالا رفتن قیمت آهن صنایع مصرف کننده به این ماده اولیه را شدیداً دچار اسیب می سازد ولی صنایع آموزشی و یا شرکت های اینترنتی کوچکترین آسیبی نخواهند دید.

                      برخی از کارشناسان معتقدند برای آن که یک بسته سرمایه به خوبی متنوع شده باشد و ریسک را مینیمم نماید لازم است 25 تا 30 سهام از شرکت های مختلف در آن کنجانده شده باشند. تنوع کمتر ریسک بسته سرمایه گذاری را افزایش می دهد و تنوع بیشتر سود احتمالی بسته را کاهش خواهد داد.
                      حضرت رسول صلى الله عليه و آله میفرمایند :
                      همانا پاكيزه ترين پيشه ، پيشه بازرگانانى است كه چون سخن گويند ، لب به دروغ نگشايند ؛ هر گاه امين شمرده شوند ، خيانت نورزند ؛ زمانى كه وعده دهند ، پيمان نشكنند ؛ چون بخرند ، بر سرِ مال نزنند ؛ چون بفروشند ، بازار گرمى نكنند ؛ هر گاه مديون شوند ، [در پرداخت دين] امروز و فردا نكنند ؛ و هر گاه طلبكار شدند ، [بر بدهكار] سخت نگيرند .

                      نظر

                      • rezaafshari110
                        عضو فعال
                        • Oct 2011
                        • 347

                        #56
                        نظریه مدرن بسته سرمایه
                        (Modern Portfolio Theory)


                        اگر تلاش می کنید که استاد سرمایه گذاری شوید، این بدان معناست که به دنبال راهی می گردید که با کمترین ریسک سود خود را افزایش دهید. البته، این گونه سرمایه گذاری تقریباً غیر ممکن است با این همه افراد زمان زیادی را صرف تدوین استراتژی ها و روش هایی برای رسیدن به سرمایه گذاری ایده آل میکنند. ولی هیچ کدام از این روش ها به اندازه نظریه مدرن بسته سرمایه مقبولیت نیافته اند. در این مقاله ما نگاهی داریم به این نظریه و نکات قوت و ضعف آن و این که چگونه این نظریه می تواند کیفیت سرمایه گذاری افراد را ارتقا بخشد.
                        شالوده نظریه
                        نظریه مدرن بسته سرمایه (Modern Portfolio Theory) به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیر گذارترین نظریات اقتصادی مربوط به سرمایه گذاری و امور مالی توسط هری مارکوویتز (Harry Markowitz) در سال 1952 تحت عنوان "انتخاب بسته سرمایه" در مجله مالی (Journal of Finance) ابداع و منتشر شد. طبق این نظریه توجه به ریسک و سود احتمالی یک سهام خاص کفایت نمی کند و با سرمایه گذاری در چند سهام، سرمایه گذار می تواند از یک طرف سود سهام های پر سود و احتمالاً ریسکی را بدست آورد و از جهت دیگر ریسک کل بسته سرمایه را با سهام های کم ریسکتر کاهش دهد. این نظریه که به طور کمی منافع تنوع (Diversification) در سرمایه گذاری را اندازه گیری می کند، معمولا با این جمله هم توصیف می شود: "بهتر است تمام تخم مرغ ها را در یک سبد قرار نداد!".
                        ریسکی که بیشتر سرمایه گذاران متحمل می شود از ناحیه سود است، به این معنا که ممکن است از سود حاصل از میزان پیش بینی شده انحراف پیدا کنند. لذا ریسک بنا به تعریف عبارت است از درصد انحراف استاندارد از سود متوسط. هر سهام برای خود انحراف استاندارد از سود متوسط خاصی دارد که در نظریه مدرن بسته سرمایه ریسک آن سهام نامیده می شود.
                        یکی از نکات کلیدی نظریه مدرن بسته سرمایه این است که اگر سهام چند شرکت با یکدیگر به طور مستقیم رابطه نداشته باشند و یا به عبارت دیگر نسبت به هم مستقل باشند، در اینصورت ریسک بسته سرمایه متشکل از ترکیبی از این سهام ها کمتر است از ریسک هر یک از بسته های سرمایه ای که فقط از یکی از این سهام ها تشکیل شده باشد. برای مثال دو سهام متفاوت را در نظر بگیرید که سودسهام یکی به طور مستقیم با قیمت نفت رابطه دارد و سود سهام دیگری به طور معکوس با قیمت نفت رابطه دارد. هر بسته سرمایه متشکل از این دو سهام در هر شرایط بازار نفت سودآور خواهد بود و از ریسک کمتری نیز برخوردار است.
                        به طور خلاصه این نظریه بیان می کند که تنها انتخاب سهام خوب کافی نیست و سرمایه گذار باید به دنبال ترکیبی متناسب از سهام های خوب باشد که تغییرات این سهام ها نسبت به یکدیگر مستقل باشند.
                        دو نوع ریسک
                        بنابر نظریه مدرن بسته سرمایه دو نوع ریسک وجود دارند: ریسک طبیعی که عبارت است از ریسکی که با تنوع کاهش نمی یابد و به شرایط بازار بستگی دارد، برای مثال ریسک هایی که از شرایطی چون جنگ، رکود اقتصادی، تورم، تغییر نرخ سود بانکی و غیره بوجود می آیند. ریسک غیر طبیعی یا ریسک خاص که به ریسک مخصوص هر سهام به طور ویژه اطلاق می شود و مربوط به فعل و انفعالات بازار نمی باشد. این ریسک را می توان با تنوع بخشیدن به بسته سرمایه کاهش داد (نمودار 1 را ببینید).




                        نمودار 1
                        در یک بسته سرمایه که به خوبی متنوع شده باشد ریسک هر سهام به مقدار خیلی کمی روی ریسک کل بسته سرمایه تاثیر می گذارد، در عوض این تفاوت بین ریسک های هر یک از سهام های موجود در بسته سرمایه است که یکدیگر را خنثی کرده و ریسک کلی بسته سرمایه را تعیین میکند. به همین دلیل است که تنوع سهام ها در یک بسته سرمایه باعث کاهش ریسک آن می شود.
                        مرز کارآمدی
                        اکنون که به فایده تنوع پی بردیم، سئوال این است که چگونه و تا چه حد بایستی در طراحی بسته سرمایه خود تنوع را به کار برد؟ این سئوال ما را ناچار بب بحث در مورد مفهوم دیگری به نام مرز کارآمدی می کند. فرض کنید که سهام تعدادی از شرکت های موفق را برای بسته سرمایه خود انتخاب کرده ایم، برای هر سطحی از سود تنها یک ترکیب از این سهام ها کمترین ریسک را برای بسته سرمایه ما تضمین می کند و همینطور برای هر سطحی از ریسک تنها یک ترکیب از این سهام ها بالاترین میزان سود را برای بسته سرمایه ما به ارمغان می آورد. این ترکیبات را می توان در یک نمودار به تصویر کشید که در آن هر نقطه منحنی ترکیب خاصی را از سهام ها نمایش می دهد. این منحنی را مرز کارآمدی بسته سرمایه نامند. برای مثال اگر بسته سرمایه ما تنها از دو سهام، یکی سهام گوگل که سهامی پر ریسک و با احتمال سود بیشتر و دیگری سهام کوکاکولا که سهامی کم ریسک ولی با سود احتمالی کمتر است، تشکیل شده باشد، مرز کارآودی در نمودار 2 نمایش داده شده است.




                        نمودار 2
                        هر بسته سرمایه که ترکیب آن در بالای منحنی مرز کارآمدی قرار گیرد، یعنی با ریسکی کمتر، سودی بیشتر را تضمین کند کارآمد نامیده می شود. در عمل یک سرمایه گذار حداکثر می تواند بسته سرمایه خود را جایی نزدیک به منحنی مرز کارآمدی طراحی کند. معمولاً بیشترین مقدار ریسکی که سرمایه گذار می تواند انجام دهد موقعیت بسته سرمایه را روی منحنی تعیین خواهد نمود.
                        نظریه مدرن بسته سرمایه این ایده را گسترش می دهد و پیشنهاد می کند که قسمتی از بسته سرمایه به سرمایه گذاری بدون ریسک تعلق داشته باشد، یعنی سرمایه گذاری هایی نظیر خرید اوراق قرضه. در این صورت بخش های دیگر بسته سرمایه می توانند ریسکی تر انتخاب شوند تا احتمال سودآوری کل بسته سرمایه افزایش یابد.
                        دیگر جنبه های نظریه مدرن بسته سرمایه
                        این نظریه از بدو پیدایش تاثیر زیادی بر طرز تلقی سرمایه گذاران نسبت به مفاهیمی چون ریسک، سود و مدیریت بسته سرمایه گذاشته است. این نظریه نشان مدهد که چگونه تنوع می تواند باعث کاهش ریسک کل بسته سرمایه شود و به همین دلیل بسیاری از مدیران مالی شرکت های سرمایه گذاری عمیقاً به تبعیت از این نظریه معتقد و ملتزم می باشند.
                        علیرغم تمام جنبه های مثبت نظریه مدرن بسته سرمایه، این نظریه نقائصی نیز دارد. برای مثال این نظریه سرمایه گذار را ملزم می سازد که از معاملات ریسکی و بعضاً بسیار سودآور مانند بازار آتی صرفنظر کند و یا آن ها را محدود سازد. همچنین این نظریه مبتنی برا وجود سهام های است که نسبت به یکدیگر مستقل باشند. ئلی عملاً تاریخ بازارهای بورس نشان داده است که هنگام بروز بحران های مالی وضعیت بازارهای بورس به طور کامل به هم می ریزد و سهام ها همگی به طور وابسته ای تغییر می کنند. استفاده از این نظریه مستلزم تسلط بر برخی جنبه های نسبتاً پیچیده مدیریت بسته سرمایه است که خارج از توان افراد غیر متخصص می باشد. به علاوه در مورد گسترش این نظریه و خرید سرمایه گذاری های بدون ریسک باید گفت که بسیاری از چنین سرمایه گذاری ها نیز در عمل مقداری ریسک و انحراف از سود پیش بینی شده را در خود دارند. مثلاً تورم سود اوراق قرضه را تحت تاثیر قرار می دهد. لذا تصور وجود سرمایه گذاری بدون ریسک تا حدی غیر واقعی می باشد. مسئله دیگر این سئوال است که چه تعداد سهام شرکت های متفاوت بایستی در یک بسته سرمایه گنجانده شوند. در این مورد هی اتفاق نظری وجود ندارد و به نظر می رسدکارشناسان از تعداد انگشت شمار تا بیش از 100 سهام شرکت های مختلف را پیشنهاد کرده اند.
                        نتیجه
                        جوهره نظریه مدرن بسته سرمایه این است که بسیار دشوار است که سرمایه گذاری بتواند بیش متوسط کل بازار سود ببرد و تنها کسانی که تن به ریسک می دهند می توانند به طور متوسط از کل بازار بهتر سرمایه گذاری کنند، ولی ایشان نیز وقتی بازارهای مالی، کالا و سرمایه دچار بحران می شوند به شدت ضرر خواهند کرد. و عملکرد سرمایه گذاران بزرگی چون وارن بافت (Warren Buffet) ما را متقاهد می سازد که نظریه مدرن بسته سرمایه با تمام مزیت هایش تنها یک نظریه است و سود واقعی و عالی نسیب سرمایه گذارانی می شود که دقت، فکر و زمان زیادی را صرف تصمیم گیری های خود کنند.
                        حضرت رسول صلى الله عليه و آله میفرمایند :
                        همانا پاكيزه ترين پيشه ، پيشه بازرگانانى است كه چون سخن گويند ، لب به دروغ نگشايند ؛ هر گاه امين شمرده شوند ، خيانت نورزند ؛ زمانى كه وعده دهند ، پيمان نشكنند ؛ چون بخرند ، بر سرِ مال نزنند ؛ چون بفروشند ، بازار گرمى نكنند ؛ هر گاه مديون شوند ، [در پرداخت دين] امروز و فردا نكنند ؛ و هر گاه طلبكار شدند ، [بر بدهكار] سخت نگيرند .

                        نظر

                        • داش مهدی
                          عضو فعال
                          • Jan 2011
                          • 595

                          #57
                          در اصل توسط rezaafshari110 پست شده است View Post
                          نظریه مدرن بسته سرمایه
                          (Modern Portfolio Theory)


                          سه نکته:
                          1- تشکر از شما جناب افشاری که زکات علم را می پردازید.

                          2- زیباتر بود منبع را نیز ذکر می کردید و حقوق معنوی مولف را رعایت می کردید. به حقوق دیگران احترام بگذاریم تا به حقوقمان احترام بگذارند.

                          3- ظاهرا مولف یا مترجم مطلب کوچکترین آشنایی با مباحث و ادبیات رایج مالی در کشورمان ندارد. این را از همان عنوان نوشته( نظریه مدرن بسته سرمایه) می توان به راحتی فهمید. پرتفولیو یک واژه پذیرفته شده در متون مالی کشورمان است، اگر چه کسانی که وسواس استفاده از واژگان سره فارسی در ترجمه متون دارند به جای پرتفولیو از واژه های جایگزین بدره یا سبد سهام استفاده می کنند. این عدم استفاده از لغات تخصصی در سرار متن خواننده را ازار می دهد. مثل استفاده از ریسک طبیعی و مرز کارآمدی و ....
                          با تشکر و با ارزوی غنای هر چه بیشتر دانش مالی کشور
                          آخرین ویرایش توسط داش مهدی؛ 2012/01/27, 20:12.
                          مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ

                          نظر

                          در حال کار...
                          X