****** زنگ تفريح بورسي ******

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • بابک 52
    ستاره‌دار (27)
    • Mar 2011
    • 17028

    #76
    يک تاجر آمريکايي نزديک يک روستا تو مکزيک ايستاده بود. در همان موقع يک قايق کوچک ماهيگيري رد شد که داخلش چند تا ماهي بود.
    از ماهيگير پرسيد: چقدر طول کشيد تا اين چند تا ماهي رو گرفتي؟
    ماهيگير: مدت خيلي کمي.

    تاجر: پس چرا بيشتر صبر نکردي تا بيشتر ماهي گيرت بياد؟
    ... ماهيگير: چون همين تعداد براي سير کردن خانواده ام کافي است.

    تاجر: اما بقيه وقتت رو چيکار مي کني؟

    ماهيگير: تا دير وقت مي خوابم, يه کم ماهي گيري مي کنم, با بچه ها بازي ميکنم بعد ميرم توي دهکده و با دوستان شروع مي کنيم به گيتار زدن. خلاصه مشغوليم به اين نوع زندگي.

    تاجر: من تو هاروارد درس خوندم و مي تونم کمکت کنم. تو بايد بيشتر ماهي گيري کني.
    اون وقت مي توني با پولش قايق بزرگتري بخري و با درآمد اون چند تا قايق ديگر هم بعدا اضافه ميکني. اون وقت يه عالمه قايق براي ماهيگيري داري.

    ماهيگير: خوب, بعدش چي؟

    تاجر: به جاي اينکه ماهي ها رو به واسطه بفروشي اونا رو مستقيــما به مشتري ها ميدي
    و براي خودت کارو بار درست مي کني... بعدش کارخونه راه مي اندازي و به توليداتش نظارت
    ميکني... اين دهکده کوچک رو هم ترک مي کني و مي روي مکــــزيکوسيتي! بعد از اون هم
    لوس آنجلس! و از اونجا هم نيويورک... اونجاست که دست به کارهاي مهم تري مي زني...

    ماهيگير:اين کار چقدر طول مي کشه؟

    تاجر: پانزده تا بيست سال.

    ماهيگير: اما بعدش چي آقا؟

    تاجر: بهترين قسمت همينه,در يک موقعيت مناسب که گير اومد ميري و سهام شرکت رو به قيمت خيلي بالا مي فروشي! اين کار ميليون ها دلار برات عايدي داره.

    ماهيگير: ميليون ها دلار! خوب بعدش چي؟

    تاجر: اون وقت بازنشسته مي شي! مي ري يه دهکــده ي ساحلي کوچيک! جايي که مي توني تا دير وقت بخوابي! يه کم ماهيگيري کني, با بچه هات بازي کني! بري دهکده و تا ديروقت با دوستات گيتار بزني و خوش بگذروني
    The greater the risk ، The greater the reward

    هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

    نظر

    • مجيد رادمنش
      مدیر (6)
      • Oct 2010
      • 4902

      #77
      یـــــاد خــــــدا آرامش بخش دلهــــــاست ..... کجایند مردان بی ادعـــــــا

      نظر

      • meysam_sh_2020
        عضو فعال
        • Dec 2011
        • 20673

        #78
        ای بابا فردا هم که بورس تعطیله حوصلمون سر رفت :d
        ///

        نظر

        • مصطفی مصری پور
          عضو فعال
          • Mar 2012
          • 6951

          #79
          در اصل توسط mostafa227 پست شده است View Post
          با عرض سلام و ارادت خدمت استاد مصطفی
          .با توجه به تاریخ عضویتتون من متوجه نشدم این کلیپو با گوشی دیدید؟آخه اونموقعه گوشی که سهله تلویزیونم نبود که.فضولیم گل کرد دوباره :))
          سلام قربان
          این تاریخو جدی نگیر شما.
          دبیرستان رفتن ما، 3 سال پیش تموم شد
          وقتي برنده ميشوي، نيازي به توضيح نداري! وقتي مي بازي چیزی برای توضیح دادن نداری!

          نظر

          • meysam_sh_2020
            عضو فعال
            • Dec 2011
            • 20673

            #80
            در اصل توسط roohe-khashen پست شده است View Post
            اره بابا مگه مشه با این چینی ها و ژاپنی ها دعوا کرد از کوچیک و بزرگ زن و مرد همه رزمی کارن شاید این کلیپ برای ما تعجب اور باشه اما برای این چشم بادومی ها کاملا طبیعیه یه بارم بنده گوانجو که بودم با یکی از این بانوان دلگیر شدم!!البته حق با من بودها اون گفت ایرانیها تروریستن منم گفتم شما ها قورباغه خور و اشغال خورید خلاصه داشت گارد میگرفت که دیگه خدا رحم کرد
            در اصل توسط behnam پست شده است View Post


            من که باورم نمیشه راست باشه. پسره میتونست در بره نهایتش اینکه که کیف رو میداد بهش در میرفت چون دختره اول کیف رو کشید بعد رفت فنو روش اجرا کنه =)) این چشم بادومی ها هم خالی بندن.
            بعدشم تو اسانسوری که دوربین هست طرف دیونست مگه دزدی کنه=))
            ///

            نظر

            • roohe-khashen
              عضو فعال
              • Apr 2011
              • 2270

              #81
              در اصل توسط meysam_sh_2020 پست شده است View Post
              من که باورم نمیشه راست باشه. پسره میتونست در بره نهایتش اینکه که کیف رو میداد بهش در میرفت چون دختره اول کیف رو کشید بعد رفت فنو روش اجرا کنه =)) این چشم بادومی ها هم خالی بندن.
              بعدشم تو اسانسوری که دوربین هست طرف دیونست مگه دزدی کنه=))
              میثم جان دختره هم میتونست این فن رو نزنه اما این کار رو کرد که دیگه پسره از این کارا نکنه انصافا حرفه ای هم زد به قول خودمون smack down ردیفی زد!!
              دستم بگرفت و پا به پا برد...

              نظر

              • بابک 52
                ستاره‌دار (27)
                • Mar 2011
                • 17028

                #82
                در مسابقه اسبدواني یه نفر صد هزار دلار روي اسب شماره 28 شرطبندي كرد و اتفاقا برنده 500 هزار دلار شد.
                مسئول برگزاري مسابقه از او پرسيد: چطور اين همه پول رو روي اسب شماره 28 شرطبندي كردي؟
                گفت: ديشب خواب ديدم كه دائما جلوي چشمم يك عدد 6 و يك عدد 8 ميآد.
                مسئول برگزاري پرسيد: 6 و 8 چه ربطي به 28 داره؟
                یارو گفت: مگه شيش هشت تا 28 تا نميشه؟
                The greater the risk ، The greater the reward

                هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                نظر

                • بابک 52
                  ستاره‌دار (27)
                  • Mar 2011
                  • 17028

                  #83
                  دوستی تعریف میکرد که صبح یک زمستان سرد که برف سنگینی هم آمده بود مجبور شدم به بروجرد بروم… هوا هنوز روشن نشده بود که به پل خرم آباد رسیدم…
                  وسط پل به ناگاه به موتوری که چراغ موتورش هم روشن نبود برخوردم……. به سمت راست گرفتم ، موتوری هم به راست پیچید… چپ، موتوری هم چپ… خلاصه موتوری لیز خورد و به حفاظ پل خورد و خودش از روی موتور پرت شد تو رودخونه… وحشت زده و ترسیده، ماشین رو نگه داشتم و با سرعت رفتم پ...ایین ببینم چه بر سرش اومد ، دیدم گردن بیچاره ۱۸۰ درجه پیچیده… با محاسبات ساده پزشکی، با خودم گفتم حتما زنده نمونده …
                  مایوس و ناراحت، دستم را گذاشتم رو سرم و از گرفتاری پیش آماده اندوهگین بودم… در همین حال زیر چشمی هم نیگاش میکردم،… باحیرت دیدم چشماش را باز کرد …
                  گفتم این حقیقت نداره… رو کردم بهش و گفتم سالمی…؟
                  با عصبانیت گفت: ” په چونه مثل یابو رانندگی موکونی…؟ ”
                  با خودم گفتم این دلنشین ترین فحشی بود که شنیده بودم… گفتم آقا تورو خدا تکون نخور چون گردنت پیچیده….
                  یک دفه بلند شد گفت: شی پیچیده ؟ شی موی تو ؟ هوا سرد بید کاپشنمه از جلو پوشیدم سینم سرما نخوره …. !!!
                  The greater the risk ، The greater the reward

                  هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                  نظر

                  • بابک 52
                    ستاره‌دار (27)
                    • Mar 2011
                    • 17028

                    #84
                    یه نفر رو به جرم قتل زن و مادر زنش داشتن محاکمه میکردن!
                    قاضی بهش میگه: شما مظنون به قتل همسرتون توسط ضربات چکش هستید! یهو یکی از افراد بسیار محترم جامعه از پشت دادگاه داد میزنه: ای کثافت بی شرف!
                    دوباره قاضی میگه: در ضمن شما مظنون به قتل مادر زنتان با ضربات چکش هم هستید! دوباره اون فرد محترم میگه: ای آشغال کثیف!
                    قاضیه این دفعه دیگه عصبانی میشه و میگه: آقای فرد محترم جامعه! میدونم که به خاطر این بی رحمی و جنایت چقدر از این آقا بدتون میاد، اما اگه یک بار دیگه از این حرفای رکیک بزنین ناچار میشم که از دادگاه اخراجتون کنم!
                    فرد محترم میگه: مساله این نیست که ازش بدم میاد، مشکل اینه که من 15 ساله که همسایه ی اینام و در طی این 15 سال هر وقت خواستم ازش چکش قرض بگیرم، گفته که ما چکش نداریم.
                    The greater the risk ، The greater the reward

                    هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                    نظر

                    • بابک 52
                      ستاره‌دار (27)
                      • Mar 2011
                      • 17028

                      #85
                      امروز نشسته بوديم سر سفره داشتيم ناهار ميخوريم! واسم اس.ام.اس اومده نگاه ميکنم ميبينم بابامه! متن اس.ام.اس:بابا جون عزيزم اون خورشت رو بده بياد سمت من! من همينجور هاج و واج موندم!... ميخنده و بازم بهم اس.ام.اس ميده که :امروز همراه اول بهم 150 تا "مسيج" هديه داده ، گفتم حروم نشه!!!!! من :|
                      The greater the risk ، The greater the reward

                      هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                      نظر

                      • Fmoradi
                        كاربر فعال
                        • Nov 2011
                        • 279

                        #86
                        بورس ايران با نشات ترين و بهترين بورس دنياست (دكي احمدي نژاد)




                        اي مردم نا شكر قماربازهاي محترم چي ميخواهيد بريد حال كنيد<:-p

                        نظر

                        • bahary
                          عضو فعال
                          • Dec 2011
                          • 2510

                          #87
                          در اصل توسط بابک 52 پست شده است View Post
                          امروز نشسته بوديم سر سفره داشتيم ناهار ميخوريم! واسم اس.ام.اس اومده نگاه ميکنم ميبينم بابامه! متن اس.ام.اس:بابا جون عزيزم اون خورشت رو بده بياد سمت من! من همينجور هاج و واج موندم!... ميخنده و بازم بهم اس.ام.اس ميده که :امروز همراه اول بهم 150 تا "مسيج" هديه داده ، گفتم حروم نشه!!!!! من :|
                          =))=))=))

                          نظر

                          • کیوان
                            ستاره دار (1)
                            • Jun 2011
                            • 5095

                            #88
                            بابک اون قضیه ماشین و موتور را تعریف کرد من هم یک جوک یادم اومد تعریف کنم! :p

                            یک نفر داشت با مرسدس بنز اس الش تو اتوبان با سرعت 100 کیلومتر و در آرامش رانندگی می کرد. در حین رانندگی به آرامی از کنار یک موتور سوار رد شد و از اون سبقت گرفت. کمی که از او دور شد از آینه دید که موتور سوار گازو گرفته و با سرعت از بنز او سبقت گرفت و رد شد! راننده کمی بهش برخورد که یعنی چی یک موتور بیاد و از بنز اون سبقت بگیره! کمی پاشو روی پدال گاز فشار داد و سرعتشو به 120 رسوند و راحت از کنار موتور سبقت گرفت. هنوز کمی فاصله نگرفته بود که دید باز موتوره با سرعت بیشتر از اون سبقت گرفت!! دیگه کمی لجش در اومد ، گازو گرفت تا 150 تا و با سرعت از موتور سبقت گرفت! اما موتور سواره دست بردار نبود و با سرعتی بیشتر از اون از ماشینش سبقت گرفت. راننده دیگه قاطی کرد و با سرعت 180 تا از موتور سبقت گرفت ...کمی که جلوتر رفت زد کنار ببینه این موتوره دیگه چی هستش که میتونه از مرسدسش اینطور سبقت بگیره! دید موتور سواره هم اومد نزدیکش و زد کنار!
                            موتور سوار نفس زنان اومد کنارشو و گفت : آقا خدا خیرت بده که نگه داشتی!!! این کش تمبون من گیر کرده بود به آیینه بغلت ماشینتون! شما گاز میدادی که بری کش تمبون ما هم کش میومد و موتور من از ماشینتون جلو میوفتاد نمی تونستم بهتون بگم که بایستید!!!
                            ما را به چوب و رخت شبانی فریفته اند ، این گرگ سالهاست که با گله آشناست

                            نظر

                            • *سامان*
                              عضو فعال
                              • May 2011
                              • 4691

                              #89
                              دوستان تا اين تاپيك منتقل نشده هر چي جك داستان اس ام اس قديمي جديد هر چي كه هست داريد بزاريد كه ما تو آرشيومون سيو كنيم
                              مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                              نظر

                              • *سامان*
                                عضو فعال
                                • May 2011
                                • 4691

                                #90
                                قصه ازآنجاشروع شدکه... خیلی عصبانی بود، گفت اگه دوستم داری ثابت کن، گفتم چجوری؟ تیغ روبرداشت وگفت رگتو بزن، گفتم مرگ و زندگی دست خداست،گفت پس دوستم نداری،تیغو برداشتم ورگمو زدم،وقتی داشتم توآغوش گرمش جون میدادم یواش درگوشم گفت:اگه دوستم داشتی تنهام نمیذاشتی

                                مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


                                نظر

                                در حال کار...
                                X