****** زنگ تفريح بورسي ******

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • *سامان*
    عضو فعال
    • May 2011
    • 4691

    #91
    عاقد: عروس خانم وکیلم؟
    عروس : پ ن پ تو این بی شوهری می رم گل بچینم!

    مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


    نظر

    • *سامان*
      عضو فعال
      • May 2011
      • 4691

      #92
      خنكه ولي خب ديگه جزيي از خاطراته

      روباهی داشت با موبایل شماره میگرفت.
      زاغ گفت اینجا آنتن نمیده،بده بالای درخت برات بگیرم.
      روباه موبايلو اانداخت بالا.زاغ گفت
      این جای پنیری که دوم ابتدایی ازم دزدیدی.

      مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


      نظر

      • شاه جهان
        عضو عادی
        • Mar 2011
        • 42

        #93
        شعر خدایا پس چرا من زن ندارم؟ )

        Error! Filename not specified.

        خدایا پس چرا من زن ندارم؟

        زنی زیبا و سیمین تن ندارم؟

        دوتا زن دارد این همسایه ما

        همان یک دانه را هم من ندارم

        آزانس ملکی امشب گفت به من:

        مجرد, بهر تو مسکن ندارم

        چه خاکی بر سرم باید بریزم؟

        من بیچاره آخر زن ندارم

        خداوندا تو ستارالعیوبی

        وبر این نکته سوءظن ندارم

        شدم خسته دگر از حرف مردم

        تو میدانی دل از آهن ندارم

        تجرد ظاهرا"عیب بزرگی است

        من عیب دیگری اصلا"ندارم

        خودم میدانم این"اصلا" غلط بود

        در اینجا قافیه لیکن ندارم

        تو عیبم را بپوش و هدیه ای ده

        خبر داری نیکول کیدمن ندارم؟

        اگر او را فرستی دیگر از تو

        گلایه قد یک ارزن ندارم
        شنگلاسیون[SIZE="7"][COLOR="magenta"][B]B-)[/B][/COLOR][/SIZE]

        نظر

        • *سامان*
          عضو فعال
          • May 2011
          • 4691

          #94
          فقط یه ایرانی میتونه صبح جمعه ساعت 6 با هزار مشقت و برنامه ریزی قبلی پاشه بره بیرون حلیم بخوره , پارک بره,ورزش هم کنه,
          بعد ساعت 9 برگرده خونه بگیره تا ظهر بخوابه :))


          فقط خانومهای ایرانی هستن از یه هفته قبل از عروسی هی میگن

          چی بپوشیم؟! .. چی بپوشیم؟!
          اونوقت شب عروسی ؛ رسماً هیچی نمی پوشن :)))


          فقط یه ایرانی میتونه اینو باور داشته باشه که اگه جفت راهنمای ماشین و روشن کنه، مجازه تو اتوبان دنده عقب حرکت کنه!

          فقط تو ایران مدارسو 5شنبه ها تعطیل میکنن ولی به جاش بقیه هفته رو براش کلاس جبرانی در نظر میگیرن باپولهای آنچنانی !!!

          تعمیرات مدل ایرانی:۱-درشو باز کردن و فوت کردن. ۲-کامل باز کردن و دوباره بستن ۳-محکم زدن(مثل به پشت کنترل تلویزیون).

          فقط آسمون ایران میتونه : کمی ! تا قسمتی! نیمه ابری! همراه با بارش پراکنده!در برخی از نقاط باشه. . . ( آخر ادبیاته این جمله)! :

          فقط در تهران که مردم شمال شهردر سال 2011میلادی و مردم جنوب شهر در سال 70 هجری قمری زندگی میکنن!

          تنها ایرانیان که وقتی میخوان از خیابون رد شن به جا اینکه به چراغ عابر نگاه کنند
          به ماشینا نگاه میکنن که کی خلوت میشه سریع رد شن!


          اگه ورزشی به نام "سگ دو" وجود داشت ما ایرانیا حتما توش می تونستیم یه خودی نشون بدیم... !!!

          فقط یه ایرانی میتونه پیتزا رو با دوغ ,نوشابه رو با آبگوشت, سبزی رو با کوکوسبزی,
          و کالباس رو با نون سنگک بخوره!


          فقط یه ایرانی میتونه بره قشم لباس بیاره تو خونه بفروشه و بگه اینارو از دبی و ترکیه اوردم!

          فقط یه ایرانی میتونه جلوی خودپرداز بانک با دیدن جمله لطفا منتظر بمانید استرس رو
          با بیشترین فشار تحمل کنه و با نگاهی ملتمسانه به دستگاه تو دلش بگه
          که اگه پول نمیدی جون هرکی دوست داری کارتم رو بده و بعد از دیدن جمله دستگاه
          در حال شمارش وجه می باشد به ناگاه آرامش تمام وجودش رو فرا بگیره دقیقا مثل
          فرود موفقیت آمیز هواپیما اونم در فرودگاه مشهد !!!


          فقط یه ایرانی میتونه وقتی میخواد بره عروسی در به در دنبال یکی بگرده که کراواتشو براش گره بزنه :)))

          فقط یه ایرانی میتونه اول از دستشویی بیاد بیرون بعد زیپ و کمربندشو ببنده :|

          فقط یه ایرونی میتونه اینجوری آشپزی کنه و به نظرش هم آخر برنامه آشپزیه!
          آشپزی سامان گلریز: ماهیتابه چدنی دسینی رو میذارید روی گاز پنج شعله سامسونگ که با ضمانت سام سرویس عرضه میشه,یه کمی روغن لادن دوست تو و من رو بریزید توش و یا از کره اطلس طلایی استفاده کنید, دو تا هم تخم مرغ تلاونگ بندازید داخلش,اگر در حین کار خسته شدید میتونید از ماساژور شاندرمن استفاده کنید,دیدید که چه سریع یه غذای خوب آماده شد!
          تا برنامه بعد همتون رو میسپارم به خدای بزرگ و بیمه سینا و ایران و دانا !!


          فقط یه ایرانی میتونه وقتی مامور آمارگیر میاد در خونه اشون،بگه شرمنده من اینجا مهمونم,صاحبخونه رفته مسافرت!

          فقط یه ایرانی میتونه 2 سال بره سربازی 30 سال تعریف کنه

          فقط یه ایرانی میتونه بـــــه نوشابـــــه "نارنـــجــی" بگــــه "زرد"!

          فقط یه ایرانی میتونه بعد از شنیدن صدای پیغامگیرِ تلفن بگه اِاا رفت رو پیغامگیرشون و سریعاً تلفن رو قطع کنه!

          فقط یه ایرانی میتونه طوری زل زل نگات کنه تو خیابان که نفهمی خوشگلی یا زیپت بازه !

          از هر 2 تا تبلیغ تلویزیون یکی تبلیغ بانکه ، ولی مردم هر روز فقیر تر میشند
          از هر 2 روز هفته یکیش تعطیله اما باز مردم افسرده تر میشند
          از هر 2 نفر توی خیابون یه نفر لیسانس داره اما باز مردم بیکار تر میشند
          از هر 2 تا خونه یکیش نوسازه اما مردم باز بی خانمان تر میشند
          از هر 2 نفر یکی دماغش رو عمل کرده اما باز قیافه ها زیبا نمیشند
          از هر 2 نفر یکی حاجی شده اما باز مردم بی خدا تر میشند!


          فقط یه ایرانی میتونه از بی قانـــونی مملکت بنـــالـــه,
          اما موقــــع دعـــوا و درگیـــــری بگـــــه مملکت قانــــون داره!


          فقط یه زن ایرانی
          درباره زندگی دخترش میگه: شوهرش خیلی خوبه همش میبرتش مسافرت و تو خونه هم خیلی کمکش میکنه حتی پوشک بچه را هم خودش عوض میکنه ، دخترم خوشبخت شد واقعا!
          درباره زندگی پسرش میگه:بیچاره هر چی پول در میاره باید خرج سفرهای خانم کنه!
          از سر کار هم که خسته میاد خونه خانمش کلی ازش کار میکشه حتی زورش میاد پوشک بچشو خودش عوض کنه، پسرم بد بخت شد واقعا!!!


          اینجا ایران است :
          کارت شارژیو که مغازه دار4700میخره و ما 5500میخریم و 4900 شارژ میکنه بهش میگن 5000 تومنی !!!


          فقط یه معلم ایرانی میتونه(البته از نوع اول دبستانی) بری ترسوندن دانش آموزاش و زود خوابیدن اونا بهشون بگه:من رفتارای شما رو تو خونه با دوربین میبینم!:)))

          فقط یه کارخونه ایرانـــی می تونـــــه بهــــت یه بستـــــه هوا بــــده که توش چــند تا دوونـــه چیپس هم اشانتـــــــــیون باشــــــــه!

          فقط یه کودک ایرانی وقتی میره تو صف نونوایی هرچی صبر میکنه میبینه همش آخره صفه!

          اینجا ایران است یعنی:

          ببخشید اتوبوس 9:30 ساعت چند حرکت میکنه؟

          ببخشید کارت شارژ دو تومنی دارین؟ چنده؟


          فقط یه ایرانی میتونه وقتی توی مهمونی یا عروسی آب خوردن گیرش نیاد،
          قرص قندش رو با یک لیوان نوشابه بخوره!


          فقط یه ایرانی میتونه وقتی تو ایرانه همش دنبال جانی واکر و شراب فرانسوی و
          رستورانای مکزیکی و ایتالیایی باشه،
          بعد وقتی رفت خارج در به در بگرده دنبال دوغ آبعلی و شراب شیراز و شربت سکنجبین
          و رب یک و یک !


          فقط یه ایرانی میتونه ماشین خودشو با ریموت قفل کنه, ولی بعدش 4 تا دستگیره رو امتحان کنه که ببیــنـه قفل شده یا نه!

          مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


          نظر

          • *سامان*
            عضو فعال
            • May 2011
            • 4691

            #95
            فكر كنم الان ديگه آيديم مسدود شه
            اگه با یه دختر ازدواج کنی اون همیشه با تو دعوا میکنه ولی اگه با دوتا دختر ازدواج کنی اونا همیشه سر تو باهم دعوا میکنن.......
            حالا کدومش بهتره؟؟؟




            مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست


            نظر

            • شاه جهان
              عضو عادی
              • Mar 2011
              • 42

              #96
              زود قضاوت
              نكنيم






              معلم عصبی دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: مریم ... دخترك خودش
              رو جمع و جور كرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم كشید و با صدای
              لرزان گفت : بله خانوم؟

              معلم كه از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه
              و مظلوم دخترك خیره شد و داد زد:چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و
              پاره نكن ؟ هـــا؟!

              فردا مادرت رو میاری مدرسه...

              می خوام در مورد
              بچه بی انضباطش باهاش صحبت كنم! دخترك چونه ی لرزونش رو جمع كرد...

              بغضش رو
              به زحمت قورت داد و آروم گفت: خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش
              حقوق می دن... اونوقت می شه مامانم رو بستری كنیم كه دیگه از گلوش خون نیاد...
              اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشك بخریم كه شب تا صبح گریه نكنه...


              اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره كه من
              دفترهای داداشم رو پاك نكنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...


              معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ... و كاسه اشك چشمش
              روی گونه خالی شد . . . ..............................
              .................................. زود قضاوت نكنيم
              شنگلاسیون[SIZE="7"][COLOR="magenta"][B]B-)[/B][/COLOR][/SIZE]

              نظر

              • bahary
                عضو فعال
                • Dec 2011
                • 2510

                #97
                شعر طنزی زیبا از سید محمدرضا عالی پیام متخلص به "هالو"

                خم شده پشت نحیف جملهء " مُستَضعَفون "
                از فشار بی حد و اندازه " مُستکبِرون "
                عده ای " اَلتّائبونَ العابِدونَ الحامِدون "
                " سائِحونَ الرّاکعونَ السّاجِدونَ الامِرون "
                گفتم آخر این چه اوضاعی است ای " اَلامِرون" ؟
                این نباشد آنچه " ما کانوا بِه تّستَبشِرون ! "
                این مدینه فاضله باشد که " اُنّا توعَدون " ؟!
                گفت این " هذا الَذی کُنتُم ِبه تَستَعجِلوُن "
                گفتم از چه تند می رانی خر خود را چنین ؟
                در جوابم گفت چون " اِنّا لَنَحنُ الغالِبوُن ! "
                گفتمش قدری به ملت ده ز "مِمّا یَجمَعون "
                گفت هر کس می خورد روزی ز " مِمّا تَکسِبون"
                گفتم از چه گشته ای بر مردمان "ذی إنتقام "
                گفت چون " اَم اَبرَمُوا اَمرَاً فَانّا مُبرِمون "
                گفتم این شلاقها بر گرده مردم ز چیست ؟
                گفت " ما انّا هَدینا هُم اَلاّ تَهتَدون "
                گفتمش آیا بهشت زورکی ما را دهید ؟
                گفت ما خیر شما خواهیم و " اَنتُم مُعرِضون " ؟
                گفتمش"یَبغی بِکُفر"این ملکُ"لایبغی بظلم"
                خوش درخشیدی ولی چون دولت" مُستَعجِلون ! "
                بسته ای" اَغلاق فی اَعناقِ"ملت " تَذهَبون "
                بعد هم خوشحال می خندیُ " کُنتُم تَفرَحون "
                گفت هرکس را که قدرت هست"لا خوفٌ علیه "
                لا"یَمَسَّ السوء " آنها را " ولا هُم یَحزَنون "
                گفتم او را " فَخرِجوا " این را که کردی " داخِلون "
                گفت آنرا می فشارم تا به " فیها خالِدون "
                بعد هم چپ چپ نگاهم کرد " مغضوبٌ علیه"
                زیر لب گفتم بخود "اِنّا اِلیهِ راجِعون "

                نظر

                • amirreza6790
                  عضو فعال
                  • Dec 2011
                  • 328

                  #98
                  در اصل توسط ساده ي ساده پست شده است View Post
                  عاقد: عروس خانم وکیلم؟
                  عروس : پ ن پ تو این بی شوهری می رم گل بچینم!

                  =))=))=))=))
                  دمت گرم سامان جان
                  هميشه بايد به خريدار ها و فروشنده هاي سهم شك داشت!!:-?..شايد خوده فرشنده همان خريدار است!!:-w

                  نظر

                  • بابک 52
                    ستاره‌دار (27)
                    • Mar 2011
                    • 17028

                    #99
                    يه سوال از بچگي مغز منُ درگير كرده...
                    اين كه تو جر و بحث بهت ميگن
                    حالا نشونت ميدم
                    دقيقاً چي رو ميخوان نشون بدن :)))
                    The greater the risk ، The greater the reward

                    هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                    نظر

                    • بابک 52
                      ستاره‌دار (27)
                      • Mar 2011
                      • 17028

                      #100
                      دوست بدار آن هايی را که در زندگيت نقشی داشته اند... نه آن هايی که برایت نقش بازی کرده اند!
                      The greater the risk ، The greater the reward

                      هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                      نظر

                      • bahary
                        عضو فعال
                        • Dec 2011
                        • 2510

                        #101
                        یک دقیقه صبرکن

                        Man: How long is a million years?
                        God: its about a minute!!
                        Man: and how much a million dollars?
                        God: for me its a peny.
                        Man: so can i have a penny?
                        God: wait a minute!

                        (ترجمه در ادامه مطالب)




                        انسان: یک میلیون سال چقدر است؟

                        خدا : حدود یک دقیقه

                        انسان : و یک میلیون دلار چقدر است؟

                        خدا: برای من به اندازه یک پنی است

                        انسان: پس من می تونم یک پنی داشته باشم؟

                        خدا: یک دقیقه صبر کن

                        نظر

                        • bahary
                          عضو فعال
                          • Dec 2011
                          • 2510

                          #102
                          آخرین وصایا در بستر مرگ!
                          ورق بازی نکنیم؟!

                          پدر: اهه ... اهه ... اهه
                          فرزندان : بله پدر، بله پدر، بله پدر، بله پدر، بله پدر! (پنج تا بچه داشته !)
                          پدر : ن ... ن ...
                          فرزند اول : نفت ؟! پدر میگه نفت اساس سیاسته! باید بر نفت مسلط بشیم تا قدرت توی
                          مشتمون باشه !
                          پدر : پ ... پ ...
                          فرزند دوم : پارتی ؟! پدر از ما میخواد که توی همه دستگاه ها پارتی داشته
                          باشیم تا ارادمون
                          همه جا جاری باشه !
                          پدر : ا ... ا ...
                          فرزند سوم : احزاب ؟! باید توی همه احزاب نفوذی داشته باشیم تا جریان های سیاسی رو
                          هدایت کنیم !
                          پدر : ر ... ر ...
                          فرزند چهارم : رانت ؟! رانت حرف اول رو توی پیشبرد کارها می زنه !
                          پدر : ش ... ش ...
                          فرزند پنجم : شبکه مافیای قدرت ؟! باید جایگاهمون رو توش مستحکم کنیم تا آیندمون
                          تضمین بشه !
                          پدر : اک ... اک ...
                          فرزند اول : اک ؟! اکبر جوجه ؟! غذاهاش خوبه ؟! واسه مراسمتون از اونجا
                          غذا بگیریم ؟!
                          فرزند دوم : اکرام ایتام ؟! بابا بهت نمیاد ها !
                          فرزند سوم : اکتبر ؟! مذاکرات هسته ای اکتبر ؟!
                          پدر : ور ... ور ...
                          فرزند اول : ور ؟! ور یعنی چی ؟! ور اندازی کنیم ؟!
                          فرزند دوم : ور شکست نکنیم ؟!
                          فرزند سوم : ورزش کنیم ؟!
                          فرزند چهارم : ورق بازی نکنیم؟!
                          فرزند پنجم : ای بابا یکی بره یک قلم کاغذ بیاره ببینیم چی میخواد بگه .
                          فرزند اول : بیا پدر بنویس ، بنویس تا نسلهای بعدی هم بتونند از اندیشه
                          هات استفاده کنن !

                          و پدر می نویسد : نفهم ! پاتو از روی شیلنگ اکسیژن وردار !

                          نظر

                          • کیوان
                            ستاره دار (1)
                            • Jun 2011
                            • 5095

                            #103
                            در اصل توسط ahmad پست شده است View Post
                            یک دقیقه صبرکن

                            انسان: یک میلیون سال چقدر است؟

                            خدا : حدود یک دقیقه

                            انسان : و یک میلیون دلار چقدر است؟

                            خدا: برای من به اندازه یک پنی است

                            انسان: پس من می تونم یک پنی داشته باشم؟

                            خدا: یک دقیقه صبر کن

                            من یادم باشه اول از خدا 2 دقیقه عمر و بعد یک پنی بخوام!!

                            ما را به چوب و رخت شبانی فریفته اند ، این گرگ سالهاست که با گله آشناست

                            نظر

                            • مجيد رادمنش
                              مدیر (6)
                              • Oct 2010
                              • 4902

                              #104
                              یـــــاد خــــــدا آرامش بخش دلهــــــاست ..... کجایند مردان بی ادعـــــــا

                              نظر

                              • بابک 52
                                ستاره‌دار (27)
                                • Mar 2011
                                • 17028

                                #105
                                ديروز صبح كه رفتم توی فرودگاه یکی بود که پشت سر هم سیگار میکشید . یکی دیگه رفت جلو گفت: - بخشید آقا...! شما روزی چند تا سیگار میکشین...؟! - طرف جواب داد: منظور؟
                                - منظور اینکه اگه پول این سیگارا رو جمع میکردین، به اضافهی پولی که به خاطر سلامتیتون خرج دوا و دکتر میکنین، الان اون هواپیمایی که اونجاست مال شما بود...!
                                طرف با خونسردی جواب داد: - تو سیگار میکشی؟ - نه ! - هواپیما داری؟ - نه ! - به هر حال مرسی بابت نصیحتت...
                                ضمناً اون هواپیما که نشون دادی مال منه
                                The greater the risk ، The greater the reward

                                هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                                نظر

                                در حال کار...
                                X