******موشكافي هاي بنيادي ******

[*سامان*]

تو اين تاپيك به مسايل بنيادي تا الان بهزاد 2007 و خانم رجب نژاد علاقه نشون دادن....محسن بهم پي ام زده تهديدم كرده:d

[مصطفی مصری پور]

کلا توی ایران همه میوه دوسدارن.

مثلا تاپیک آموزشی هیچ جذابیتی نداره اما اگر یه فرد بیاد و تاپیک ارسال سیگنال بزنه میشه استاد و فلان و... حتی اگه 4 خطم بنیادی بلد نباشه و تو عمرش یه صفحه کتاب مدیریت مالی هم نخونده باشه.

[*سامان*]

کلا توی ایران همه میوه دوسدارن.

مثلا تاپیک آموزشی هیچ جذابیتی نداره اما اگر یه فرد بیاد و تاپیک ارسال سیگنال بزنه میشه استاد و فلان و... حتی اگه 4 خطم بنیادی بلد نباشه و تو عمرش یه صفحه کتاب مدیریت مالی هم نخونده باشه.

اين حرفو بايد طلا گرفت

[rajabnejad]

تو اين تاپيك به مسايل بنيادي تا الان بهزاد 2007 و خانم رجب نژاد علاقه نشون دادن....محسن بهم پي ام زده تهديدم كرده:d

نکنه به خاطر ما دو نفر به زحمت افتاده باشین خدا شاهده به شخصه راضی به اینکار نیستم اگه علاقه مندان کمند ،دوستانی مثل آقایان ساده ی ساده؛ بهنام،داشمهدی؛مصری پور خودتون رو اذیت نکنید به قول داش مهدی ماهم خودجوش یاد میگیریم

[*سامان*]

نکنه به خاطر ما دو نفر به زحمت افتاده باشین خدا شاهده به شخصه راضی به اینکار نیستم اگه علاقه مندان کمند ،دوستانی مثل آقایان ساده ی ساده؛ بهنام،داشمهدی؛مصری پور خودتون رو اذیت نکنید به قول داش مهدی ماهم خودجوش یاد میگیریم

يه نفرم باشه حداقل من يكي هستم.....بهنام مصطفي داش مهدي رو نميدونم

[roohe-khashen]

سامان رفیقه دیگه اقا منم میام این تاپیک خوبه سامان؟

[*سامان*]

در این پست قصد دارم نکاتی رو که در تحلیل صورت های مالی باید مد نظر داشت بنویسم:
صورت های مالی اساسی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و صورت جریان وجوه نقد میشوند. که بیشتر توجه تحلیلگران به ترازنامه و صورت سود و زیان معطوف میشود. صورت جریان وجوه نقد هم حاوی اطلاعات مفید در مورد وضعیت نقدینگی شرکته که از بطن ترازنامه و صورت سود و زیان می توانیم به دست آوریم.
هدف ارائه صورت های مالی: تهیه وارائه اطلاعات مفید، طبقه بندی شده، خلاصه شده و قابل اطمینان برای استفاده کنندگان
استفاده کنندگان صورت های مالی شامل مدیران بنگاه، نهادهای ناظر، سهامداران و سایر استفاده کنندگان( تحلیل گران، دانشجویان، رقبا و....) می باشند.
نکته: مدیریت شرکت برای اطلاع از وضعیت بنگاه تحت مدیریت خود بیشتر از همه به صورت های مالی واقعی نیاز دارد. همچنین مدیریت تصمیم میگیرد که صورت های مالی که برای استفاده کنندگان خارجی بنگاه منتشر می شود به چه نحوی تهیه می شود. یعنی ممکن است به قصد فریب دادن سایر استفاده کنندگان صورت های مالی دستخوش تغییرات زیادی شوند. البته نباید از همه این تغییرات برداشت منفی شود و بعضی از این تغییرات به نفع سهامداران است.
نکات کلی در تحلیل صورت های مالی:
**اعداد داخل صورت های مالی را نباید به طور مطلق مورد بررسی قرار داد. مثلا سود خالص یک شرکت در سال گذشته 2000 میلیون تومان بوده است اطلاعات خاصی به ما نمیدهد( این شرکت می تواند فولاد مبارکه یا فولای باشد که نتیجه برای هر کدام زمین تا آسمان فرق دارد). بنابراین ارقام داخل صورت های مالی را به طور نسبی مورد مطالعه قرار می دهیم. یعنی نسبت به پارمترهای دیگری مقایسه می کنیم.
سوال: اعداد صورت های مالی با چه چیزی قابل مقایسه هستند؟
جواب:
1- با اعداد داخل همان صورت مالی یا گزارش که نسبت های مالی را به وجود می آورد. مثل سود خالص تقسیم بر فروش کل که نسبت حاشیه سود خالص به دست می آید.
2- با صورت های مالی قبلی یا بعدی (از نظر زمانی) همان شرکت که موضوع تجزیه و تحلیل افقی صورت های مالی یا به طور ساده تر بررسی روندها در صورت های مالی می باشد. مثال: سود عملیاتی شرکت الف در سه سال گذسته به طور متوسط 20% افزایش داشته است.
3- با صورت های مالی دیگر شرکت ها
سوال: صورت های مالی چه شرکت هایی با هم قابل مقایسه هستند؟
به طور کلی دو شرکت با هم قابل مقایسه هستند اگر سایز، زمینه فعالیت و ساختار سرمایه آنها باهم مشابه باشد.
اگر دو شرکت در دو یا سه مورد بالا را با هم مشابه بودند قابل مقایسه هستند.

** برای تحلیل جامع صورت های مالی باید هر سه مقایسه یا تحلیل بالا را به طور همزمان انجام داد.
** در تحلیل صورت های مالی همیشه به دنبال اعداد یا ارقام غیر عادی باشید. مثل افزایش های غیر عادی روی داده شده در یک بازه زمانی، یا مثلا اعداد رند( مثلا اگه در صورت های مالی 9ماهه دقیقا 75% پوشش ای پی اس داشتیم، به احتمال 90% صورت مالی دستکاری شده). اکثر اوقات این ارقام غیر عادی یا در نتیجه دستکاری در صورت های مالی و یا نشان دهنده یک وضعیت غیر عادی (مثبت یا منفی) می باشد.
**به دنبال توجیه منطقی ارقام غیر عادی در توضیحات و یادداشت های توضیحی در صورت های مالی باشید. اگر دلیل موجه پیدا نکردید، سعی کنید قصد مدیریت را از این دستکاری بفهمید.

این نکاتی بود که فعلا به ذهنم رسید. خوشحال میشم سایر دوستان هم روش ها، تجربه ها و نکات مد نظرشون را عنوان کنن تا به نتیجه خوبی برسیم.
ان شا الله در پست بعدی در حد سوادم در مورد روابط موجود در ترازنامه و صورت سود و زیان می نوسیم تا سریع تر به نسبت های مالی و اهرم ها برسیم.

بدهی های غیر جاری

تعهداتی که انتظار نمی رود ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه تسویه شوند،بدهی غیر جاری می باشند
اوراق مشارکت،وامهای بلند مدت و ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان نمونه هایی از بدهی های بلند مدت هستند

تابع توليد يک مفهوم کاملاً فيزيکى است و بهطور ساده رابطه بين ستاده و نهادههاى توليد را نشان مىدهد. اين تابع بيانگر حداکثر محصولى است که از ترکيبات مختلف نهادههاى توليد بهدست مىآيد. در اين تعريف هم مقدار محصول و هم مقادير نهادهها بهصورت فيزيکى بيان مىشود. البته تابع توليد در شرايط تکنولوژيکى معينى تعريف مىشود. به بيان ديگر اين تابع بهعنوان مفهوم اصلى در اقتصاد، يک روش سيستماتيک براى نشان دادن رابطه بين مقادير مختلف يک نهاده يا عامل توليد که براى استفاده يک محصول مىتواند بهکار رود، با محصول يا ستاده است. تعريف اخير را مىتوان بدينگونه نيز بيان کرد که تابع توليد نشاندهنده مقادير يک محصول است که با استفاده از مقادير مختلف يک نهاده متغير بهدست مىآيد. علاوه بر اين مىتوان گفت که اين تابع 'قانون نسبتها' (Laws of Proportion)، را توضيح مىدهد. به اين معنى که تبديل عوامل توليد به محصولات در يک زمان معين توصيف مىشود. همچنين اين تابع تکنولوژى يک واحد توليدى (يا کل اقتصاد) را نشان مىدهد.
در بعضى موارد به تابع توليد، تابع تبديل (Transformation function)، نيز گفته مىشود. ولى به هر حال اين تابع بيانگر نرخ تکنيکى (Technical Rate)، است که در آن يک يا چند نهاده به محصول مشخصى تبديل مىشود.
همانند هر تابع ديگر، تابع توليد را نيز مىتوان به يکى از اشکال نمودار، جدول و يا يک فرم رياضى بيان کرد. پس اگر مقدار نهادههاى توليد را با Xi و مقدار محصول را با Y نشان دهيم، فرم کلى تابع توليد در کوتاهمدت بهصورت زير خواهد بود:
Y = f (X1, X2 ,.... , Xk ׀ Xk +1 ,...., Xn)
در رابطه فوق X1 تا Xk نهادههاى متغير و ساير نهادهها بهعنوان عوامل توليد ثابت مىباشند. بديهى است در بلندمدت که تمامى نهادهها متغير هستند، تابع توليد بهصورت زير نمايش داده مىشود:
Y = f(X1، X2، ....، Xn)
همچنين هر يک از اين توابع به فرمهاى مختلفى ممکن است ظاهر شود. از جمله در سادهترين فرم خود بهصورت خطى و در شکلهاى پيچيدهتر و در عين حال واقعىتر بهصورت درجات دو و بالاتر، لگاريتمى و نيمهلگاريتمي، نمائى و امثالهم قابل بيان است. تعيين فرم دقيق اين تابع تا حدود زيادى بستگى به شرايط توليد دارد. با اين وجود غالباً اقتصادانان علاوه بر استفاده از تجربيات مشابه، ملاک انتخاب فرم تابع را بر مبناى توجيه آمارى آن قرار مىدهند.
علاوه بر اين توابع توليد برحسب تعداد نهادههاى متغير و دوره زمانی متفاوتی دارند .

حالا بخوایم به زبان ساده تر بگیم اینطور میشه. اگر فرض کنیم عوامل تولید برای یک شرکت، نیروی کار و نیروی سرمایه باشه. یک تابع دو بعدی از ترکیبات مختلف نیروی کار و سرمایه به دست میاد که بهش تابع تولید میگیم.

موند اونور

[*سامان*]

سامان رفیقه دیگه اقا منم میام این تاپیک خوبه سامان؟

خوش اومدي....ميدونم تو هم بنيادي كار هستي پس هر مطلبي كه به ذهنت رسيد بگو

[مصطفی مصری پور]

يه نفرم باشه حداقل من يكي هستم.....بهنام مصطفي داش مهدي رو نميدونم

ما هم هستیم سامان.

[behnam]

نکنه به خاطر ما دو نفر به زحمت افتاده باشین خدا شاهده به شخصه راضی به اینکار نیستم اگه علاقه مندان کمند ،دوستانی مثل آقایان ساده ی ساده؛ بهنام،داشمهدی؛مصری پور خودتون رو اذیت نکنید به قول داش مهدی ماهم خودجوش یاد میگیریم

خانم رجب نژاد
بنده اگه این چهار خط رو نوشتم به خاطر احترام به ساده عزیز و استقبال دوستانی همچون شما بوده
هیچ منتی هم نیست
خیلی از دوستان این تعاریف رو بهتر از من بلدن
مطمئن باشید بنده کاری رو که شروع کردم،تمام خواهم کرد

[کیوان]

کلا توی ایران همه میوه دوسدارن.

مثلا تاپیک آموزشی هیچ جذابیتی نداره اما اگر یه فرد بیاد و تاپیک ارسال سیگنال بزنه میشه استاد و فلان و... حتی اگه 4 خطم بنیادی بلد نباشه و تو عمرش یه صفحه کتاب مدیریت مالی هم نخونده باشه.

=))
اونم از نوع هلووو برو تو گلوووو
:))

[وحید 20]

خب شركت مورد علاقه من خوسازم تركوند...پيشنهاد خريدشو داده بوديم

http://codal.ir/Reports/Exports/5cBh...nfxA%3d%3d.pdf

البته همون گزارش قبلیه منتها حسابرسی شدشه
با خریدش البته من هم موافقم گاها حرکات خوبی میکنه ضمن اینکه ممکنه معامله بلوکی داشته باشه....

[behnam]

ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان

طبق قانون کار،در صورت خاتمه قرارداد کارفرما مکلف است به کارگری که مطابق قرارداد یک سال یا بیشتر، به کار اشتغال داشته است برای هر سال سابقه،اعم از متوالی یا متناوب بر اساس آخرین حقوق مبلغی معادل یک ماه حقوق به عنوان مزایای پایان کار پرداخت نماید
با توجه به این قانون،با گذشت هر سال خدمت کارکنان،برای شرکت تعهدی قانونی ایجاد می شود که باید ذخیره لازم را برای آن شناسایی کند
در حال حاضر اکثر شرکتها ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان را در سر فصل بدهی های غیر جاری منعکی می کنند
اما بخشی از این ذخیره مربوط به کارکنانی است که در طی یک سال آتی بازخرید یا باز نشست می شوند و در صورت با اهمیت بودن مبلغ مزایای پایان خدمت آنها،باید آن را در سر فصل بدهی های جاری طبقه بندی کرد

[*سامان*]

خب فكر كنم كم كم داره معرفي ترازنامه تموم ميشه

[*سامان*]

بريم يه بررسي رو فاذر انجام بديم