ترسیم منحنی (مرز) امکانات تولید
نمودار زیر، مرز امکانات تولید برای دو کالای تجمّلی و ضروری رو نشون ميده..... این نمودار، میزان عرضه این کالاها رو با نمایش ترکیباتی از اونا كه با منابع موجود اقتصاد قابل تولیدن، نشون ميده..... مثلا 10 واحد کالای تجمّلی و سه واحد کالای ضروری و یا 4 واحد کالای تجمّلی و 12 واحد کالای ضروری، میتونن باهم تولید بشن..... ترکیبات زياد دیگه اي از کالای تجملی و کالای ضروری هم قابل تولید هستن...... مرز امکانات تولید، همه اين تركيباتو نشون ميده....... ترکیب کالای ضروری و تجملی خارج از محدوده مرز امکانات تولید، غیر قابل تولیده؛ چون منابع کافی برای تولید اینقد محصول، در دسترس نیست...... مرز امکانات تولید، اصل اقتصادی منابع کمیاب رو یادآوری میكنه که منابع کافی برای تولید همه محصولات وجود نداره..... این کمبود،معنيش اينه که باید انتخاب کنیم که قصد تولید چه مقدار از هر محصولو داریم. شکل زیر نشون ميده که هر انتخاب، هزینه مخصوص به خودشو داره..... نقطه A به معني اينه که همه امکانات، صرف تولید کالای تجملی شده و کالای ضروری تولید نشده و چون دو کالا، اقتصادی هستن، عدم تولید پوشاک غیر معقوله.... اگه اقتصاد در نقطه B، 10 واحد کالای تجمّلی و 3 واحد کالای ضروری تولید کنه، تولید یک واحد کالای ضروری بیشتر، بهقیمت از دست دادن 2/1 واحد کالای تجملی خواهد بود و افزایش یک واحد کالای ضروری، به معنی کاهش تولید2/1 واحد کالای تجملی هست..... تو این شرایط، اقتصاد دونا میگن که هزینه فرصت یک واحد کالای ضروری در نقطه B، به اندازه 2/1 واحد کالای تجملیه..... از طرف ديگه، اگه اقتصاد در ابتدا در نقطه C، 4 واحد کالای تجملی و 12 واحد کالای ضروری تولید کنه، تولید یک واحد بیشتر کالای ضروری هزینه ای معادل تولید دو واحد کالای تجمّلی ميشه..... هزینه فرصت یک واحد بیشتر از کالای ضروری در نقطه C، به 2 واحد کالای تجمّلی افزایش یافته ..... ایده های مارشال (Jean Baptiste Say: 1842-1924) و ریکاردو (David Ricardo: 1772-1823) در خصوص هزینه های نهایی صعودی، بهدلیل تولید بیشتر کالای ضروری در نقطه C نسبت به نقطه B، اين طور بيان ميكنن که هزینه فرصت یک واحد لباس کالای ضروری در نقطه C، نسبت به نقطه B، بالاتره

تو پست بعدي وضعيت منحني امكانات توليد رو در يه بازه زماني بررسي ميكنم
نمودار زیر، مرز امکانات تولید برای دو کالای تجمّلی و ضروری رو نشون ميده..... این نمودار، میزان عرضه این کالاها رو با نمایش ترکیباتی از اونا كه با منابع موجود اقتصاد قابل تولیدن، نشون ميده..... مثلا 10 واحد کالای تجمّلی و سه واحد کالای ضروری و یا 4 واحد کالای تجمّلی و 12 واحد کالای ضروری، میتونن باهم تولید بشن..... ترکیبات زياد دیگه اي از کالای تجملی و کالای ضروری هم قابل تولید هستن...... مرز امکانات تولید، همه اين تركيباتو نشون ميده....... ترکیب کالای ضروری و تجملی خارج از محدوده مرز امکانات تولید، غیر قابل تولیده؛ چون منابع کافی برای تولید اینقد محصول، در دسترس نیست...... مرز امکانات تولید، اصل اقتصادی منابع کمیاب رو یادآوری میكنه که منابع کافی برای تولید همه محصولات وجود نداره..... این کمبود،معنيش اينه که باید انتخاب کنیم که قصد تولید چه مقدار از هر محصولو داریم. شکل زیر نشون ميده که هر انتخاب، هزینه مخصوص به خودشو داره..... نقطه A به معني اينه که همه امکانات، صرف تولید کالای تجملی شده و کالای ضروری تولید نشده و چون دو کالا، اقتصادی هستن، عدم تولید پوشاک غیر معقوله.... اگه اقتصاد در نقطه B، 10 واحد کالای تجمّلی و 3 واحد کالای ضروری تولید کنه، تولید یک واحد کالای ضروری بیشتر، بهقیمت از دست دادن 2/1 واحد کالای تجملی خواهد بود و افزایش یک واحد کالای ضروری، به معنی کاهش تولید2/1 واحد کالای تجملی هست..... تو این شرایط، اقتصاد دونا میگن که هزینه فرصت یک واحد کالای ضروری در نقطه B، به اندازه 2/1 واحد کالای تجملیه..... از طرف ديگه، اگه اقتصاد در ابتدا در نقطه C، 4 واحد کالای تجملی و 12 واحد کالای ضروری تولید کنه، تولید یک واحد بیشتر کالای ضروری هزینه ای معادل تولید دو واحد کالای تجمّلی ميشه..... هزینه فرصت یک واحد بیشتر از کالای ضروری در نقطه C، به 2 واحد کالای تجمّلی افزایش یافته ..... ایده های مارشال (Jean Baptiste Say: 1842-1924) و ریکاردو (David Ricardo: 1772-1823) در خصوص هزینه های نهایی صعودی، بهدلیل تولید بیشتر کالای ضروری در نقطه C نسبت به نقطه B، اين طور بيان ميكنن که هزینه فرصت یک واحد لباس کالای ضروری در نقطه C، نسبت به نقطه B، بالاتره

تو پست بعدي وضعيت منحني امكانات توليد رو در يه بازه زماني بررسي ميكنم
نظر