پاسخ : استفاده از سرمایه های کوچک برای حرکت دادن سهم (سفته بازی یا...؟)
با سلام خدمت دوستانم
بالا سمت چپ سایت بورسی نوشتم "سفته باز" و بعد کلید جستجو را فشردم
اولین تاپیکی که امد همین تاپیک بود.
مطالب را که خواندم جالب بود برای منٍ تازه وارد
پیشنهاد میدهم شما هم مطالعه کنید.
اما چی شد که دنبال چنین تاپیکی گشتم.
چند وقت پیش ملاحظه کردید که بعضی از دوستان باسابقه تاپیک سیگنال ویژه راه انداختند. و خب تقاضا هم داشتند که تاپیک یک طرفه بشود و فقط بعضی از افراد مشخص بتوانند بنویسند. البته که دوستان خوب و السابقون بودند و نیتشان خیر بود انشاالله
دیگر دوستان هم قبلا در بازار نزولی چنین ایده هایی به ذهنشان میرسید که با هم یک کار گروهی انجام دهیم
صرف نظر از درستی یا غلط بودن چنین حرکاتی که با سیاستهای بانیان سایت مغایر است و من و شمای کاربر هم با تایید شرایط اولیه ورود به سایت، متعهد به آن شده ایم.
این سئوال همواره در ذهنم میگردد که چرا و در چه شرایط ویژه ای این افکار در ذهن یک نفر جولان میدهد تا آنجا که پیشنهاد میدهد گروه تشکیل بدهیم و همان کاری را بکنیم که خود تا چندی پیش به مذمت آن میپرداخته
به جواب هم رسیدم که نمونه هایی را مینگارم، شاید شما هم نظری داشته باشید که به ما تازه واردهای بورس کمک کند تا بر صراط ثواب گام نهیم و کمتر گمراه شویم
یکی از دلایلی که به نظرم میرسد منشاء این چنین تفکراتی باشد. اعتماد به نفس کاذب است. شاید بگویید چه ربطی دارد. توضیح میدهم
ببینید یک تحلیل گر همواره باید به این اصل باور داشته باشد که در مقدماتی که منجر به نتیجه تحیلیلش شده ممکن است ایراد یا اشکالی وارد باشد.
از طرفی ممکن است که همه به آن تحلیل که بنده به آن رسیده ام نرسند و نهایتا منجر به اهدافی که برای سهم در ذهن دارم نرسیم در زمان مورد نظر.
خب وقتی اعتماد به نفس کاذب وجود داشت معمولا خواهیم گفت که این تحلیل درست است ولاغیر.
سابقه ی من نشون میده که من در تعیین اهداف فلان سهم چنان بوده ام و حالا در مورد این سهم هم همان است.
خب آخر و عاقبت آن نمیشود که مورد انتظار بوده و بعد از مدتی که با تکرار چنین اشتباهی یک فرد باسابقه متوجه میشود که
یکنفر تازه وارد بورسی توانسته در بازه ی مشابه بیشتر از استاد گین از بازار بگیرد
خب طبیعی است که اعصاب معصاب برای استاد نمیماند و هی با خود کلنجار میرود که
آخه این کجای عدالته که یک تازه وارد بتونه اینقدر سود کند و منِ استخون خورد کرده ی بورس جا بمونم.
اینجا از همان موارد است که استاد به فکر تشکیل گروه میافتد
یا مثلا تشویق میکند کاربران را که دور هم باشیم و هم افزایی کنیم
چه کلمه ی قشنگی ایت این سینرژی/هم افزایی
دیگر نکته ای که به ذهنم میرسد عدم آشنایی و همراهی با روح بازار است.
در ادامه اگر عمری باقی بود بازم خواهم نوشت
با سلام خدمت دوستانم
بالا سمت چپ سایت بورسی نوشتم "سفته باز" و بعد کلید جستجو را فشردم
اولین تاپیکی که امد همین تاپیک بود.
مطالب را که خواندم جالب بود برای منٍ تازه وارد
پیشنهاد میدهم شما هم مطالعه کنید.
اما چی شد که دنبال چنین تاپیکی گشتم.
چند وقت پیش ملاحظه کردید که بعضی از دوستان باسابقه تاپیک سیگنال ویژه راه انداختند. و خب تقاضا هم داشتند که تاپیک یک طرفه بشود و فقط بعضی از افراد مشخص بتوانند بنویسند. البته که دوستان خوب و السابقون بودند و نیتشان خیر بود انشاالله
دیگر دوستان هم قبلا در بازار نزولی چنین ایده هایی به ذهنشان میرسید که با هم یک کار گروهی انجام دهیم
صرف نظر از درستی یا غلط بودن چنین حرکاتی که با سیاستهای بانیان سایت مغایر است و من و شمای کاربر هم با تایید شرایط اولیه ورود به سایت، متعهد به آن شده ایم.
این سئوال همواره در ذهنم میگردد که چرا و در چه شرایط ویژه ای این افکار در ذهن یک نفر جولان میدهد تا آنجا که پیشنهاد میدهد گروه تشکیل بدهیم و همان کاری را بکنیم که خود تا چندی پیش به مذمت آن میپرداخته
به جواب هم رسیدم که نمونه هایی را مینگارم، شاید شما هم نظری داشته باشید که به ما تازه واردهای بورس کمک کند تا بر صراط ثواب گام نهیم و کمتر گمراه شویم
یکی از دلایلی که به نظرم میرسد منشاء این چنین تفکراتی باشد. اعتماد به نفس کاذب است. شاید بگویید چه ربطی دارد. توضیح میدهم
ببینید یک تحلیل گر همواره باید به این اصل باور داشته باشد که در مقدماتی که منجر به نتیجه تحیلیلش شده ممکن است ایراد یا اشکالی وارد باشد.
از طرفی ممکن است که همه به آن تحلیل که بنده به آن رسیده ام نرسند و نهایتا منجر به اهدافی که برای سهم در ذهن دارم نرسیم در زمان مورد نظر.
خب وقتی اعتماد به نفس کاذب وجود داشت معمولا خواهیم گفت که این تحلیل درست است ولاغیر.
سابقه ی من نشون میده که من در تعیین اهداف فلان سهم چنان بوده ام و حالا در مورد این سهم هم همان است.
خب آخر و عاقبت آن نمیشود که مورد انتظار بوده و بعد از مدتی که با تکرار چنین اشتباهی یک فرد باسابقه متوجه میشود که
یکنفر تازه وارد بورسی توانسته در بازه ی مشابه بیشتر از استاد گین از بازار بگیرد
خب طبیعی است که اعصاب معصاب برای استاد نمیماند و هی با خود کلنجار میرود که
آخه این کجای عدالته که یک تازه وارد بتونه اینقدر سود کند و منِ استخون خورد کرده ی بورس جا بمونم.
اینجا از همان موارد است که استاد به فکر تشکیل گروه میافتد
یا مثلا تشویق میکند کاربران را که دور هم باشیم و هم افزایی کنیم
چه کلمه ی قشنگی ایت این سینرژی/هم افزایی
دیگر نکته ای که به ذهنم میرسد عدم آشنایی و همراهی با روح بازار است.
در ادامه اگر عمری باقی بود بازم خواهم نوشت
نظر