کارگاه

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

حالا ببینیم از این تفکرات می توانیم چیزی برای خودمان درست کنیم...
(برخی می گویند علم برای علم! در حرف قشنگ است ولی یک حرف مفت بیشتر نیست! اینها علم و فن را با هم قاطی کرده اند به عبارت دیگر علوم معنوی و دنیوی را با هم اشتباه گرفته اند... نه خیر! بنده فنون و مهارت های دنیوی را اولا اینکه علم نمی دانم. ثانیا در مورد این فن ها به هیچ وجه قائل به این نیستم که «علم برای علم» نه خیر! بنده می گویم «فن برای پول» :d >:) هرچند ممکن است از طرف دیگر معتقد باشم کل دنیایم و پول و ... برای خدا... در راه اهداف والای معنوی... در راه خدا... که در آن صورت اگر دقت کنیم دیگر این فنون و علوم ِ دنیوی علم حساب نمی شوند! بلکه عمل حساب می شوند! بگذریم...)
به هر حال... ببینیم از این حرف ها آیا می توانیم به نتیجه گیری ای برسیم که آن نتیجه گیری ما را در بررسی های نموداری موفق تر کند که در نتیجه پیشبینی ها و پیشنهادهایمان بیشتر به هدف بخورد که در نتیجه پوووووول بیشتری در بیاوریم؟

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

خوب... از این حرف ها چه نتیجه گیری ای می توانم بکنم؟
1- خوب... به عنوان مورد اول می توانم نتیجه گیری کنم که : شیب را بسنج. اگر شیب کم بود به آن امیدی نداشته باش. که جنسش اصلاحی است.
2- دیگر اینکه نگاه کن ببین قیمت وارد محدوده ی امواج پیش از خودش می شود یا نه؟ اگر شد بدان در یک موج اصلاحی به سر می بری.
3- زود نباید تصمیم گیری کرد. باید یک مقیاس بالاتر رفت و دید اگر امواج حاضر جنبشی یا اصلاحی هستند امواج بزرگتری که اینها را در بر گرفته اند از چه جنسی هستند؟
4- هر موجی که خصائص امواج جنبشی را دارد و خیلی شیک و مجلسی دارد کار می کند ممکن است به یک سه موجی اصلاحی تبدیل شود. پس: اولا اینکه حواست را جمع کن. ثانیا اینکه در این مورد هم تحقیق کن ببین این گونه امواج در چه شرایطی تبدیل به امواج اصلاحی می شوند. و در کجا می توان مطمئن شد که دیگر امیدی به بالا رفتن و تکمیل موج جنبشی نیست.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

بیایید به این فکر کنیم:



می خواهیم فقط به خطوط زرد فکر کنیم...

(آن یک تا پنج که نوشته ام شماره ی امواج جنبشی نیست... همین جوری شماره گذاری کرده ام که بتوانم ازشان یاد کنم.)

اینها با اینکه خیلی راحت 5 قسمت می شوند و نیز شیب خوبی هم دارند ولی جنبشی نیستند و اصلاحی هستند. چرا؟

چون موج شماره 4 رفته تو محدوده ی موج 1!

ولی چرا؟

چون موج 3 نتوانسته حسابی اصلاح کند... (پس هر چقدر هم موج 4 کوچک بوده باشد باز بالاخره وارد موج 1 می شده)

ولی چرا؟

شاید به خاطر اینکه موج 2 خیلی بزرگ شده! (یعنی اگر موج 2 نصف این بود، با همین موج 3 و 4 هم می شد یک 5 موجی جنبشی داشت.)

ولی چرا؟

شاید به خاطر اینکه موج 1 خیلی بزرگ شده! (به حالت اشباع می خواهم اشاره کنم. به اغراق. یعنی در یک 5 موجی موج 1 یک بازار سنجی است در حقیقت! یک مزنه گیری! یک یک_دستی می زنند تا ببینند عکس العمل بازار چیست؟ و بعد موج 3 قوی می آید... ولی اینجا یک موج 1 قوی یک کله آمده بیش از 62 درصد موج پیشین را پوشانده... )



خوب... فکر کنیم ما آنجا بودیم... دو حالت داشت: یا یک موج سه بسیار عظیــــــــم می آمد و دست کم در حد و اندازه های همین موج 1 ظاهر می شد! یا اینکه همین موج 3 کوچک... این موج 3 کوچک که دیدیم چه شد... تبدیل به اصلاح شد... اما اگر آن موج 3 بزرگ می آمد چطور؟ این موج 1 که شد 62 درصد آن موج 2 هم دست کم 62 درصد پس دست کم 120 درصد. یعنی 20 درصد پایین تر از موج اصلی قبلی! در نتیجه وقتی کل ماجرا را با هم در نگر می گیریم می بینیم که همچین چیزی اصلا بعید است!
یعنی بعید است (دست کم من اگر نگویم تا به حال ندیده ام باید بگویم کمتر دیده ام) اوضاع نوسانی باشد بعد یک موج جنبشی رو به بالا داشته باشیم بعد یک موج جنبشی رو به پایین با قدرتی بیش از موج رو به بالا!

نتیجه:
پس در کل می توان گفت، پیشبینی آینده در گرو تفسیر درست از امواج حال حاضر است و تفسیر درست امواج کنونی نیز در گرو فهم جنس امواج بزرگتر است (که به گذشته اشاره دارد.)

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

دوستان من یک نکته ای را در جدول امروز دیدم ، توجهم را جلب کرد !

اینکه نفر اول 2 سهم دارد یکی با بازدهی مثبت و دیگری با بازدهی منفی !

اما نفر دوم دو سهم با بازدهی مثبت دارد ! اما در مجموع دوم شده !

بعد یک حساب و کتابی کردم دیدم ظاهرا دوستان میانگین می گیرند بین بازدهی دو یا چند سهم، تا متوسط بازدهی بدست آید و رتبه بندی صورت گیرد !

به نظرم وقتی بازدهی مثبت و منفی داریم، یعنی داده های آماری ما از لحاظ درصدی مثبت و منفی هستند، میانگین هندسی درست تر است تا میانگین حسابی !

مثلا الان اگر برای نفر اول میانگین هندسی بگیریم برای دو سهم با بازدهی مثبت 33.05 و منفی 4.01 ، میانگین هندسی می شود 13.011 %

و برای نفر دوم اگر میانگین هندسی بگیریم بین دو سهم با بازدهی مثبت 21.29 و مثبت 5.79، میانگین هندسی می شود 13.27%

حالا بقیه را من حساب نکردم ! اما از لحاظ علمی به نظرم میانگین هندسی درست تر است !

سلام

با عرض معذرت، این نوشته ی شما در جستار مربوطه پاک شد. چون آن جستار فقط برای اعلام سبد و نتایج مسابقه است.

لطفا برای اعلام پیشنهادتان از جستار «ارتباط با مدیران» استفاده بفرمایید. @};-

خانم مینوی، اگر اینجا را می بینید، این میانگین هندسی اصلا چه هست؟؟؟

=============

ولی حالا هر چه باشد فکر کنم هین میانگین ساده بهتر باشد.

چون الان شما حساب بکنید یک نفر 10 میلیون ریال را می آورد دو تا سهم می خرد... نیمی از این و نیمی از آن... هفته ی بعد می خواهد ببیند چقدر سبدش بازدهی داشته... وقتی فروخته چقدر دستش را گرفته...
خوب همین میانگین ساده ی حسابی فکر کنم درست باشد و نتیجه را بهتر نشان دهد. (حالا میانگین هندسی هر چه باشد باشد...)

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

برای تفکر
=====

کلا کار کردن با امواج جنبشی راحت تر است... خوش دست تر هستند... راحت تر معلوم می شوند... مهم تر هم هستند چون سود (و البته زیان) تو اینها است...
کلا مهم اینها هستند...

ولی ما باید (یعنی باید) امواج اصلاحی را هم یاد بگیریم!
چرا؟
چون تا نفهمیم اصلاح تا کجا ادامه دارد از کجا می خواهیم امواج جنبشی را شناسایی کنیم؟ پس شناسایی امواج جنبشی به شناسایی امواج اصلاحی مربوط است...

از طرف دیگر درون هر موج جنبشی ای هم امواج اصلاحی وجود دارند... (2 و 4 )

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

برای تفکر
=====

تاپ و ضرب آهنگ و بازیگر
=============

آن مثال را همه می دانند که یارو که سرمایه دار بود به کارمندش گفت برو تحلیل کن... بعد که تحلیل کرد فرداش پول وارد نماد کرد و تحلیل کارمند را خراب کرد و گفت: حرف اول و آخر را ما می زنیم...

بلی... این مثال را همه ی ما می دانیم... ولی این همه ی داستان نبود... گوینده ی این داستان بخش هایی از داستان را حذف کرده! راوی نگفته که آن آقای سرمایه دار بعدا مجبور شد با زیان از آن داد و ستد خارج شود! و بعد پشت دستش را داغ کرد و درس عبرت گرفت که دیگر از این درس عبرت ها به کارمندانش ندهد! یا اگر طرف حقوقی بود ترسید و بعدا در محفلی مورد بازخواست قرار گرفت که چرا اموال را حیف و میل کرده ای...

این بخش هایی از داستان بود که حذف شده بود. (به نگر من)


حالا چرا این را گفتم؟

(پیش تر) بازیگر را به کودکی تشبیه کردیم که سوار بر یک تاپ است و می خواهد استفاده ی بیشینه از این تاپ ببرد... و گفتیم که باید ضرب آهنگ را بداند و پیش از شروع آماده باشد...
مخلص کلام اینکه بازیگر باید ریتم تاپ را بداند. شرایط محیطی که برخواسته از فیزیک تاپ می باشد را باید بداند. بازیگر نمی تواند با اعمال قدرت زیاد خلاف جهت تاپ حرکت کند! البته می تواند. البته که می تواند. ولی از آن طرف باید هزینه پرداخت کند! پس علی القاعده نمی کند. درست مانند کودکی که طبق معمول خارج از ضرب آهنگ تاپ خودش و پاهایش را باز و بسته نمی کند! البته هم می تواند... هم گاهی از سر کنجکاوی و تفریح این کار را می کند... ولی هزینه اش را هم می پردازد! که آنجا هزینه کند شدن سرعت تاپ، زمان گذاشتن برای سرعت گیری دوباره و محروم ماندن از 40 ثانیه هیجان است!

این برای بازیگری است که با ابعاد تاپ هماهنگ است. (یعنی کسی که 1 میلیارد دارد برود سراغ یک نماد 100 میلیاردی)

اگر بازیگر بزرگتر بود چه؟ بلی... در اینجا آن مثال سرمایه دار و کارمند تحلیلگر درست از آب در می آید... ولی! ولی موضوع اینجا است که هیچ وقت بازیگر سراغ نمادی کوچکتر از اندازه ی خودش نمی رود... (علی القاعده و طبق معمول نمی رود) که پیش تر در موردش صحبت کردیم.

[Abad]

پاسخ : کارگاه

برای تفکر
=====

کلا کار کردن با امواج جنبشی راحت تر است... خوش دست تر هستند... راحت تر معلوم می شوند... مهم تر هم هستند چون سود (و البته زیان) تو اینها است...
کلا مهم اینها هستند...

ولی ما باید (یعنی باید) امواج اصلاحی را هم یاد بگیریم!
چرا؟
چون تا نفهمیم اصلاح تا کجا ادامه دارد از کجا می خواهیم امواج جنبشی را شناسایی کنیم؟ پس شناسایی امواج جنبشی به شناسایی امواج اصلاحی مربوط است...

از طرف دیگر درون هر موج جنبشی ای هم امواج اصلاحی وجود دارند... (2 و 4 )

محمد حسین عزیز با سلام
با توجه به مطلب فوق ، لطفا ایرادات نظرم در سدور را بفرمایید

تارگت حدود 150 و 170 و 220 به تدریج با زمان حدود 5 ماه
گر جه انتظارم این بود که سدور با حجم های بسیار خوبی که زد مقاومت حدود 120 تومانی را رد کند ،
اما با توجه به کلیت منفی بازار در جند روز گذشته سدور را هم اصلاحی کرد ،
و این منفی های سدور فرصتی شد که خرید را افزایش دهیم.
احتمالا فردا اگر سدور به منفی بودن خودش ادامه دهد ( که احتمالا ادامه ندهد و حدود 103 تومان باید پایان اصلاح باشد ) با هر منفی من پله های خرید را افزایش خواهم داد.
و اگر برگردد خریدم تکمیل شده است
به نظرم و احتمالا اصلاح اخیر موج 2 باشد و بعد از برگشت قیمت و با شکست قیمت 123 تومان به موج 3 با اهداف ذکر شده در بالا وارد خواهیم شد.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

خیلی دوست داشتم در کنار این جستار چند جستار دیگر هم افتتاح می کردم مشابه این...
یکی اش را دوست داشتم اسمش را بگذارم «کارگاه الیوت» و درون آن بنشینیم و با دوستان، تمرین کنیم، ببینیم امواج را چگونه می توانیم تشخیص دهیم و مثلا یک نفر یک عکس بگذارد و بقیه در مورد آن اظهار نظر کنند....
یا مثلا یک تکه از نماد را یک نفر ببرد بگذارد و بقیه در مورد ادامه ی آن استدلال کنند و به بحث بپردازند...

ولی همه اش خواست است...

کو وقت؟


به هر حال...

حالا یک جستار نشد اشکال ندارد... دست کم یک ارسال در این مورد داشته باشیم:

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه






به نگر شما در تصویر بالا (که مال حال حاضر ِ رتکو است) در چه موجی قرار داریم؟؟؟؟

[Abad]

پاسخ : کارگاه

به نگر شما در تصویر بالا (که مال حال حاضر ِ رتکو است) در چه موجی قرار داریم؟؟؟؟

احتمالا موج 5 است

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

سیمانی ها
======

محمد حسین عزیز با سلام
با توجه به مطلب فوق ، لطفا ایرادات نظرم در سدور را بفرمایید

تارگت حدود 150 و 170 و 220 به تدریج با زمان حدود 5 ماه
گر جه انتظارم این بود که سدور با حجم های بسیار خوبی که زد مقاومت حدود 120 تومانی را رد کند ،
اما با توجه به کلیت منفی بازار در جند روز گذشته سدور را هم اصلاحی کرد ،
و این منفی های سدور فرصتی شد که خرید را افزایش دهیم.
احتمالا فردا اگر سدور به منفی بودن خودش ادامه دهد ( که احتمالا ادامه ندهد و حدود 103 تومان باید پایان اصلاح باشد ) با هر منفی من پله های خرید را افزایش خواهم داد.
و اگر برگردد خریدم تکمیل شده است
به نظرم و احتمالا اصلاح اخیر موج 2 باشد و بعد از برگشت قیمت و با شکست قیمت 123 تومان به موج 3 با اهداف ذکر شده در بالا وارد خواهیم شد.

عرض ارادت؛ @};-
ابتدا اجازه بدهید سیمانی ها را یک نگاه بیاندازیم... چون اینها همبستگی شان با هم بد نیست.



بخت و دی تی و مکدی هر سه افتضاح!
ولی الگو بسیار مستعد است که دسته ی فنجان باشد!
با توجه به شیب موجود حال حاضر و اصلاح زیاد انجام گرفته به نگر می رسد اصلاح زمانی خواهیم داشت. (افت زیادی نخواهیم داشت... ولی رشد هم نخواهیم داشت... نوسان خواهیم داشت.)

پس فعلا در کلیت سیمانی ها خبری نیست. (به نگر می رسد که نباشد...)

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

برای تفکر
=====

تاپ و ضرب آهنگ و بازیگر
=============

آن مثال را همه می دانند که یارو که سرمایه دار بود به کارمندش گفت برو تحلیل کن... بعد که تحلیل کرد فرداش پول وارد نماد کرد و تحلیل کارمند را خراب کرد و گفت: حرف اول و آخر را ما می زنیم...

بلی... این مثال را همه ی ما می دانیم... ولی این همه ی داستان نبود... گوینده ی این داستان بخش هایی از داستان را حذف کرده! راوی نگفته که آن آقای سرمایه دار بعدا مجبور شد با زیان از آن داد و ستد خارج شود! و بعد پشت دستش را داغ کرد و درس عبرت گرفت که دیگر از این درس عبرت ها به کارمندانش ندهد! یا اگر طرف حقوقی بود ترسید و بعدا در محفلی مورد بازخواست قرار گرفت که چرا اموال را حیف و میل کرده ای...

این بخش هایی از داستان بود که حذف شده بود. (به نگر من)


حالا چرا این را گفتم؟

(پیش تر) بازیگر را به کودکی تشبیه کردیم که سوار بر یک تاپ است و می خواهد استفاده ی بیشینه از این تاپ ببرد... و گفتیم که باید ضرب آهنگ را بداند و پیش از شروع آماده باشد...
مخلص کلام اینکه بازیگر باید ریتم تاپ را بداند. شرایط محیطی که برخواسته از فیزیک تاپ می باشد را باید بداند. بازیگر نمی تواند با اعمال قدرت زیاد خلاف جهت تاپ حرکت کند! البته می تواند. البته که می تواند. ولی از آن طرف باید هزینه پرداخت کند! پس علی القاعده نمی کند. درست مانند کودکی که طبق معمول خارج از ضرب آهنگ تاپ خودش و پاهایش را باز و بسته نمی کند! البته هم می تواند... هم گاهی از سر کنجکاوی و تفریح این کار را می کند... ولی هزینه اش را هم می پردازد! که آنجا هزینه کند شدن سرعت تاپ، زمان گذاشتن برای سرعت گیری دوباره و محروم ماندن از 40 ثانیه هیجان است!

این برای بازیگری است که با ابعاد تاپ هماهنگ است. (یعنی کسی که 1 میلیارد دارد برود سراغ یک نماد 100 میلیاردی)

اگر بازیگر بزرگتر بود چه؟ بلی... در اینجا آن مثال سرمایه دار و کارمند تحلیلگر درست از آب در می آید... ولی! ولی موضوع اینجا است که هیچ وقت بازیگر سراغ نمادی کوچکتر از اندازه ی خودش نمی رود... (علی القاعده و طبق معمول نمی رود) که پیش تر در موردش صحبت کردیم.

یادم رفت بگویم... ما به عنوان نمودارکار، هم سعی می کنیم دست بازیگر را ببینیم و تشخیص دهیم و هم شرایط محیطی (ضرب آهنگ تاپ)
و البته بیشتر توانایی ما در مورد شناسایی ضرب آهنگ است.
(عمل پیشبینی ==> بیشتر ضرب آهنگ. شناسایی روند ==> بیشتر دست بازیگر)

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

سدور
====

در بلند مدت که به نگر می رسد فوق العاده باشد... (البته کامل دقیق نگاه نکردم ولی یک نگاه سریع به نگر می رسد احتمال رشد عالی و فتح قله ی پیشین خیــــــــــــلی زیاد باشد...)



این از این... و با توجه به اینکه 150 درصد سود می شود، حتی ارزش 1.5 سال صبر هم دارد...


اما در کوتاه مدت چگونه؟

نشانگر بخت هنوز از پیشنهاد خرید خودش پایین نیامده. این 1.
2. یک شکاف ادامه دهنده آن زیر داشتیم! که مانند آهنربا قیمت را می تواند به خودش جذب کند! فوووووووق العاده این شکاف خطرناک است! می تواند کاری کند که مقدار این اصلاح به 100 درصد برسد! یا بدتر! یعنی این شکاف ادامه دهنده می تواند پر شود. پس من اگر سهامدار بودم حتما یک آستانه زیان می گذاشتم روی 990 ریال. و اگر قیمت از آن حتی اندکی (حتی در بخشی از روز) پایین تر آمد سریع می فروختم.
3- نشانگر مکدی و دی تی به میانه دارند نزدیک می شوند ولی هنوز از آن عبور نکرده اند.

4- در مورد اینکه موج 1 می تواند باشد یا نه... یک مقدار جای تردید است... حجم زیادی خورده... البته می تواند موج 1 از 3 باشد... ولی در آن صورت موج 1 بزرگ زیاد جالب از آب در نمی آید... به هر حال ما این را موج 1 از 3 بزرگ می گیریم. و البته چون پیشبینی بلند مدتمان خیلی عالی است بهتر است بگوییم 1 کوچک از 3 بزرگ از 1 خیلی بزرگ.

پس محتمل ترین پیشبینی به نگر من این است:

https://vgy.me/kRTPOf.png

یعنی بازگشت از خطرناک ترین مکان! /:.negaran.:/

ولی باز هم تاکید می کنم، همان جا یک آستانه زیان بسیار مهم هم در نگر گرفته می شود! که نباید بشکند.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

یک چیزی را یادم رفت در نگر بگیرم...
اگر بخواهد برگردد، پیش از برگشت به احتمال قوی یک مقدار قر و قمبیل می آید! پس یک مقدار اصلاح زمان بر خواهد شد... مطابق گروه سیمانی...

ولی باز می گویم آن 991 مهم است. اگر آمد پایین رفت بالا و دوباره بعد از یکی دو هفته خواست بیاید سمت 991 ریال باز آن موقع هم باید دست به ماشه باشیم.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

به نگر شما در تصویر بالا (که مال حال حاضر ِ رتکو است) در چه موجی قرار داریم؟؟؟؟

من خودم گمان می کنم وسط یک موج 3 باشیم...

ولی موضوع اینجاست که همه ی امواج درون هم رفته اند! در هم تنیدگی امواج داریم... نامرد ها یکی شان هم مثل آدم رشد نکرده! :d
خوب... موج 3 (یا 5 یا 1) که این جوری نمی شوند... باید صاف و تر تمیز باشند... نه در هم تنیده...

از طرف دیگر اصلاح هم اینگونه نیست...




:-/

(شاید بد نباشد اسمش را بگذاریم موج بی شعور! یا موج بینابینی!)