کارگاه

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

و حدسم این است که دلیل این موضوع این است که در بازار سرمایه (بر خلاف بازار های نسبت ارزها و طلا و کالاها که افت ها و رشد ها یک جور بایند باشند) رشد ها باید از جنس امواج جنبشی و افت ها باید از جنس امواج اصلاحی باشند.

طلا و شاخص دلار و نسبت یورو به یوان و ... باید در کلیت خودشان یک حالت ثابتی داشته باشند. نباید ما در این نمودارها دنبال این باشیم که سال به سال یک کمیتی رشد کند و رشد کند و رشد کند...

ولی در عوض در بازار سرمایه انتظار اصلا این است که آن واحد صنعتی هر سال رشد کند. امسال باید بهتر از پارسال باشد. که اگر نباشد و قرار باشد هر سال آن واحد اقتصادی از سال گذشته اش وضعی بدتر داشته باشد، آن واحد را باید ببندند!!! (باید سرمایه گذاران و سهامداران در آن واحد اقتصادی پولشان را ببرند در جاهای دیگر و دست کم از همان کالاها (طلا و نفت و ...) بخرند!

پس:
در بازار سرمایه پیش فرض این است که در کلیت داستان ما باید شاهد غلبه ی امواج جنبشی بر رشد ها و غلبه ی امواج اصلاحی بر افت ها باشیم! (در کلیت، در اکثریت، در اکثر نمادها و اکثر زمان ها)

پس:
معمولا باید قاب های افت پهن تر و کوتاه تر و قاب های رشد بلند تر و باریک تر باشند.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

Short_Sell
======


جناب نیما آزادی چند وقت پیش در صفحه اش گفته بود که بازار شورت_سل و کاور (Cover) کم دارد...
داشتم به این فکر می کردم...

خیلی از نماد ها و نمودارها هستند که من می توانم افتشان را پیشبینی کنم. یعنی در شناسایی موج 5 و احیانا انتهای موج 5 مهارت دارم. اگر این طور بشود برای من بد نیست.
ولی آیا این کار شرعی است؟ آیا شورت درست است؟
شورت سل (اگر درست خاطرم باشد) یعنی فروش چیزی که ندارید.

مثلا من دارم از خیابان رد می شوم و می گویم آن میوه هایی که در آن وانتی که آنجاست را می فروشم. (مثلا به یک شخص سومی. میوه ها به هیچ وجه برای من نیست. ولی من می فروشمشان!) و تعهد می دهم بعدا همین ها را بخرم.
الان کاری که ما می کنیم این است که میوه های وانتی را می خریم و بعد آنها را می فروشیم (یا نگه می داریم و مصرف کننده ی آن می شویم.) ولی در این حالت شورت سل ما ابتدا چیزی که نداریم را می فروشیم بعد تعهد می دهیم که همان مقدار بخریم بگذاریم سر جایش. (نگهداری و مصرف هم که بالتبع بی معنی است.)

خوب... یک اشکالی که وجود دارد این است که این داد و ستد واقعی نیست! مجازی است. حالت دروغ و مجاز و بی پایه دارد. من اگر آنجا در حالت عادی خرید و فروش انجام می دادم (یعنی ابتدا خرید و بعد فروش) این کار بر پایه ی واقعیت بود. ولی اگر ابتدا بفروشم این کار بر پایه ی واقعیت نیست. زیربنای کار حق و حقیقت و واقعیت نیست. زیر بنای کار مجاز و خیال و تصور است.

حالا یک نفر ممکن است بگوید چه اشکالی دارد. بگذار زیربنای کار مجازی باشد... روی هوا ما با هم یک داد و ستدی می کنیم یکی از ما زیان می کند یکی از ما سود. وقتی با هم داریم توافق می کنیم و از پیش با هم طی کرده ایم چه اشکالی دارد؟
اشکالش اینجا است که اولا حالت قمار ممکن است داشته باشد. ثانیا وقتی شما یک بنای واقعی را بر روی زیر بنایی مجازی می سازی احتمال خراب شدن آن هست. البته نه در زمان کوتاه ولی وقتی خراب شود حسابی حال گیری می شود.
نمونه اش؟ نمونه اش بانک های جهانی که روی هوا کار می کردند و با یک تلنگر داشتند اقتصاد جهان را نابود می کردند. (آخر هم دقیقا نفهمیدیم آن بحران چگونه جمع شد... احتمالش هست که بحران حل نشده باشد و آتش زیر خاکستر کرده باشندش که چند سال دیگر دوباره بیاید و آتش به پا کند... البته همان یک کوچولو که ظهور کرد و رفع شد هم، همان، شد نابودی نیمی از اقتصاد چند کشور! چند کشور بزرگ مانند یونان و اسپانیا و ایتالیا...)
نمونه اش؟ نمونه اش شرکت های وطنی که سود الکی می سازند و تقسیم می کنند... (کچینی همین جوری بدبخت شد مثلا. اگر اشتباه نکنم دو سه مورد دیگر هم بود که همین جور سود غیر واقعی تقسیم کرد.)
نمونه اش؟ بانک های خودمان که بیشتر از 50 درصد سرمایه شان بلکه بیشتر از تمام سرمایه شان وام می دهند. (وقوام مثلا 120 برابر سرمایه اش به یکی وام داده بود! که الان این جوری شده! بر پدر مادر نتاج و خطیبی و فرماندهان بنیاد تعاون ناجا لعنت.)

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

تعریف شورت سل:
(البته گمان کنم با حرف های من کاملا معنی اش مشخص شد... ولی به هر حال...)

What is 'Short Selling'

Short selling is the sale of a security that is not owned by the seller, or that the seller has borrowed. Short selling is motivated by the belief that a security's price will decline, enabling it to be bought back at a lower price to make a profit. Short selling may be prompted by speculation, or by the desire to hedge the downside risk of a long position in the same security or a related one. Since the risk of loss on a short sale is theoretically infinite, short selling should only be used by experienced traders who are familiar with its risks.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

مذاکره با وزارت نفت برای اصلاح قیمت خوراک به دستور رییس جمهور/
دبیرکل انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پتروشیمی ایران با تشریح مذاکرات وزارت نفت و پتروشیمیها برای اصلاح قیمت خوراک متان و اتان، تاکید کرد: با توجه به دستور رییس جمهور، سازمان برنامه و بودجه با هدف حمایت از صنعت پتروشیمی و بازار سرمایه پیگیر رقابت پذیری نرخ خوراک پتروشیمی ها است.

خبری هست که پخش می کنند.
تاثیرش روی بازار که مشخص است.

چقدر محتمل است؟
هر وقت بهره مالکانه و ... روی سنگ آهنی ها درست شد این هم درست می شود.

موضوع این است که دولت پول ندارد.

هر وقت دولت پول دار شد این ها را هم می تواند درست کند در غیر این صورت خیر.

البته این موضوع را می توان به نحو برعکس هم قرائت کرد:
هر وقت اینها را دولت درست کرد معلوم می شود که پول دار شده.
و معلوم است که می تواند در آن صورت پول پیمانکاران را پرداخت کند. بدهی خودش به بانک ها را بپردازد. به دارویی ها مبالغ بسیار زیادی که بدون عنوان گرفته (عنوانش در حقیقت این است: دیرکرد بدون جریمه در پرداخت) برگرداند. پروژه های عمرانی را راه بیاندازد. مصرف سیمان را بالا ببرد و ...

[روندشناس]

پاسخ : کارگاه

تعریف شورت سل:
(البته گمان کنم با حرف های من کاملا معنی اش مشخص شد... ولی به هر حال...)

محمد حسین عزيز اصلاحي در گفته تان ميكنم
بايد گفت در مورد كالا بحثش فرق ميكنه چون سررسيد داره حالا شما اين اختيار را داري تا قيل از سررسيد هر كاري انجام دهي چه فروش چه خريد .
ولي در مورد بورس در واقع نوعي قمار ميشه .

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

برای اندیشه
======

بیرون زدگی از فرینه ی پیشین
=================

یکی از کارهایی که با همان تابع زیگزاگی که خدمتتان عرض کردم می شود انجام داد کار زیر است:

https://vgy.me/NyaseC.png

یک نواری می شود مانند باندهای بولینگر.

یک راهبرد می تواند این باشد که هر گاه قیمت از نوار بیرون زد در راستای همان حرکت وارد داد و ستد شو. (اگر سقف پیشین شکسته شد بخر. اگر کف پیشین شکسته شد بفروش.) (خارج شدن از داد و ستد هم با نگاه به بازار باشد. یا حالا از روی نشانه ها و نشانگر های دیگر)

علی الظاهر هم راهبرد بدی نیست.

منتها یک مقدار جای سوال دارد.
* ابتدا اینکه باید این را به صورت ماشینی در بیاورم و یک آزمایش کامل (بعدها) رویش انجام دهم و ببینم بازدهی اش چقدر است.
* و مسئله ی دیگر هم این است که یک بررسی کنم ببینم با توجه به اینکه تابع زیگزاگ در این نشانگر/راهبرد به کار رفته، راهبرد تحت تاثیر این آینده_گویی قرار گرفته یا نه؟ به عبارت دیگر ببینم نشانگر و راهبرد چرت (fake) هستند یا درست؟

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

محمد حسین عزيز اصلاحي در گفته تان ميكنم
بايد گفت در مورد كالا بحثش فرق ميكنه چون سررسيد داره حالا شما اين اختيار را داري تا قيل از سررسيد هر كاري انجام دهي چه فروش چه خريد .
ولي در مورد بورس در واقع نوعي قمار ميشه .

سلام؛
دقیق نگرفتم مطلب شما را.

در مورد تعریف گفته ی من را اصلاح کردید؟ (و احیانا آن مثال میوه فروش)
یا در مورد اینکه شک وارد کرده بودم که ممکن است حالت مجازی و قمار داشته باشد؟

در مورد تعریف که... البته بنده ادعایی هم نمی کنم... چون تا به حال این کار را نکرده ام و دنبالش هم نبوده ام و آشنایی ندارم... احیانا اگر اشتباه برداشت کرده ام لطفا بیشتر توضیح بدهید.


اما در مورد اینکه این کار مجاز است و ... اگر منظورتان این است... خوب... مجازی است دیگر... وقتی من چیزی که ندارم را بفروشم این کار روی هوا است دیگر. نه؟
حالا چه سررسید دار باشد چه بدون سررسید.

مثلا در مورد همان وانت میوه، اگر دو حالت زیر را در نگر بگیریم:
1- من میوه های آن وانت را (که مالکش نیستم) به شما می فروشم و بعدا یک زمانی قول می دهم بخرم بگذارم سر جایش. (بدون سررسید)
2- من میوه های آن وانت را (که مالکش نیستم) به شما می فروشم و قول می دهم تا 50 روز دیگر همان قدر میوه را بخرم بگذارم سر جایش. (سررسید دار)

هر دو حالت به نگر من یک فروش مجازی (و بدون پایه ی واقعی) است. موضوع سر سررسید داشتن یا نداشتن نیست. موضوع سر این است که من چیزی فروخته ام که مالکش نبوده ام. حالا چه به طور قطع زمان برگرداندن چیزی که فروخته ام معلوم باشد. چه معلوم نباشد. چه اینکه آن شیئی که فروخته ام را ده سال بعد برگردانم، چه اینکه آن شیء را یک ثانیه بعد از اینکه فروختم، بخرم و بگذارم سر جایش.

[روندشناس]

پاسخ : کارگاه

سلام؛
دقیق نگرفتم مطلب شما را.

در مورد تعریف گفته ی من را اصلاح کردید؟ (و احیانا آن مثال میوه فروش)
یا در مورد اینکه شک وارد کرده بودم که ممکن است حالت مجازی و قمار داشته باشد؟

در مورد تعریف که... البته بنده ادعایی هم نمی کنم... چون تا به حال این کار را نکرده ام و دنبالش هم نبوده ام و آشنایی ندارم... احیانا اگر اشتباه برداشت کرده ام لطفا بیشتر توضیح بدهید.


اما در مورد اینکه این کار مجاز است و ... اگر منظورتان این است... خوب... مجازی است دیگر... وقتی من چیزی که ندارم را بفروشم این کار روی هوا است دیگر. نه؟
حالا چه سررسید دار باشد چه بدون سررسید.

مثلا در مورد همان وانت میوه، اگر دو حالت زیر را در نگر بگیریم:
1- من میوه های آن وانت را (که مالکش نیستم) به شما می فروشم و بعدا یک زمانی قول می دهم بخرم بگذارم سر جایش. (بدون سررسید)
2- من میوه های آن وانت را (که مالکش نیستم) به شما می فروشم و قول می دهم تا 50 روز دیگر همان قدر میوه را بخرم بگذارم سر جایش. (سررسید دار)

هر دو حالت به نگر من یک فروش مجازی (و بدون پایه ی واقعی) است. موضوع سر سررسید داشتن یا نداشتن نیست. موضوع سر این است که من چیزی فروخته ام که مالکش نبوده ام. حالا چه به طور قطع زمان برگرداندن چیزی که فروخته ام معلوم باشد. چه معلوم نباشد. چه اینکه آن شیئی که فروخته ام را ده سال بعد برگردانم، چه اینکه آن شیء را یک ثانیه بعد از اینکه فروختم، بخرم و بگذارم سر جایش.

خوب الان چنين حالتي در اتي سكه وجود دارد راجع به اون چه توضيحي داري.پس اونهايي كه خريد فروش ميكنن دارن قمار ميكنن.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

خوب الان چنين حالتي در اتي سكه وجود دارد راجع به اون چه توضيحي داري.پس اونهايي كه خريد فروش ميكنن دارن قمار ميكنن.

خوب... بنده شک وارد کردم. نه اینکه اعتقاد راسخ داشته باشم. (آدم باید ادله ی این ور و آن ور را گوش بدهد... الان من نه عقیده ی مخالفین را می دانم و نه موافقین را... فقط می دانم جای شک وجود دارد! /.:biggrinsmiley.:/ )

از طرف دیگر من زیاد روی کلمه ی «قمار» تاکید ندارم (چرا که اطلاعاتم در مورد قمار هم کم است.) و بیشتر تاکیدم روی «رو_هوا_بودن» این داد و ستد ها و مجازی بودن و بر پایه ی واقعیت نبودن آنها بود...

اتفاقا همان چیزی که شما فرمودید هم مد نگرم بود...
وقتی در آتی سکه این حالت را مجاز کرده اند مطمئنا از هفتصد تا کانال نظارتی گذشته! که تصویب شده...
و اگر هم این گونه نبود حتما تا الان کلی اعتراض می شد.
(البته... هر چند... الان کل مراجع در مورد مسائل بانکی که از نظر ابعاد اصلا قابل مقایسه با آتی سکه نیست می گویند این کار اشکال شرعی دارد و کسی هم کاری نمی کند... البته نمی توانند هم بکنند...)

[روندشناس]

پاسخ : کارگاه

خوب... بنده شک وارد کردم. نه اینکه اعتقاد راسخ داشته باشم.

از طرف دیگر من زیاد روی کلمه ی «قمار» تاکید ندارم (چرا که اطلاعاتم در مورد قمار هم کم است.) و بیشتر تاکیدم روی «رو_هوا_بودن» این داد و ستد ها و مجازی بودن و بر پایه ی واقعیت نبودن آنها بود...

اتفاقا همان چیزی که شما فرمودید هم مد نگرم بود...
وقتی در آتی سکه این حالت را مجاز کرده اند مطمئنا از هفتصد تا کانال نظارتی گذشته! که تصویب شده...
و اگر هم این گونه نبود حتما تا الان کلی اعتراض می شد.
(البته... هر چند... الان کل مراجع در مورد مسائل بانکی که از نظر ابعاد اصلا قابل مقایسه با آتی سکه نیست می گویند این کار اشکال شرعی دارد و کسی هم کاری نمی کند... البته نمی توانند هم بکنند...)

خوب چرا بايد شك كرد شما بايد موقع رسيدن سررسيد بايد تعهدت را انجام بدي يعني كالا يا سكه را بصورت فيزيكي تحويل بدي.در مورد سكه از طريق بانك اين كار انجام ميشه .به نظرم اشكالي درش وجود ندارد .

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

برای اندیشه
======

بیرون زدگی از فرینه ی پیشین
=================

یکی از کارهایی که با همان تابع زیگزاگی که خدمتتان عرض کردم می شود انجام داد کار زیر است:

https://vgy.me/NyaseC.png

یک نواری می شود مانند باندهای بولینگر.

یک راهبرد می تواند این باشد که هر گاه قیمت از نوار بیرون زد در راستای همان حرکت وارد داد و ستد شو. (اگر سقف پیشین شکسته شد بخر. اگر کف پیشین شکسته شد بفروش.) (خارج شدن از داد و ستد هم با نگاه به بازار باشد. یا حالا از روی نشانه ها و نشانگر های دیگر)

علی الظاهر هم راهبرد بدی نیست.

منتها یک مقدار جای سوال دارد.
* ابتدا اینکه باید این را به صورت ماشینی در بیاورم و یک آزمایش کامل (بعدها) رویش انجام دهم و ببینم بازدهی اش چقدر است.
* و مسئله ی دیگر هم این است که یک بررسی کنم ببینم با توجه به اینکه تابع زیگزاگ در این نشانگر/راهبرد به کار رفته، راهبرد تحت تاثیر این آینده_گویی قرار گرفته یا نه؟ به عبارت دیگر ببینم نشانگر و راهبرد چرت (fake) هستند یا درست؟

یکی از عزیزان یادم است روی این روش خیلی کار می کرد. اگر اشتباه نکنم جناب m_karimi_mavad بود که یک مدت هم می آمد این جستار و به من لطف داشت و این روش را می خواست معرفی کند... (وقت هم نشد پی اش را بگیرم.) بعدا یادم باشد ازشان بپرسم ببینم چه شد...

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

ببینید...
بگذارید اصلا در مورد داد و ستد مجازی یک مقدار نگرم را بگویم...
بگذارید مثال بزنم...
یک مقدار پررنگ ترش می کنم که واضح تر شود:

مثلا من می گویم الان من یک کارخانه ی مجازی دارم. می گویم سود و زیان کارخانه ی من به قیمت جهانی نیکل بستگی دارد. به این صورت که اگر قیمت نیکل 5 درصد بالاتر رفت سود کارخانه ی من هم 40 درصد بیشتر می شود و قیمت هر سهم آن هم حدود 80 درصد بیشتر می شود. حالا 100 درصد... مثال است دیگر. و از آن طرف اگر قیمت نیکل 5 درصد پایین تر رفت قیت هر سهم کارخانه ی من هم 100 درصد پایین می آید.
بعد من و شما با هم می نشینیم و قرارداد می بندیم که من به شما مقداری سهم بفروشم و شما هم تعهد می کنید که دوباره همان تعداد سهامی که از من خریده اید را در 2 روز دیگر به من بفروشید.
دو روز می شود و قیمت نیکل 5 درصد رشد می کند و من سهامی که به شما فروخته ام را به دو برابر قیمت می خرم از شما و شما 100 درصد سود می کنید. (یا برعکس، 50 درصد زیان می کنید و من 100 درصد سود می کنم.)

حالا آیا این کار درست است؟
آیا این حالت شبیه شرط بندی هست؟
آیا این حالت شبیه Short_sell است؟
آیا این کار بر پایه ی واقعیت است؟

به نگر من که این کار بر پایه ی مجاز بود. و خیلی خیلی شبیه حالت شرط بندی. (چه فرقی داشت که ما از همان اول روی قیمت نیکل شرط بندی می کردیم که اگر 5 درصد رشد کرد شما به من 100 درصد بدهی و اگر افت داشت من به شما 100 درصد بدهم.)
نمی دانم دیده اید یا نه؟ یک بار رفته بودم لاله زار تهران (طرف های میدان امام خمینی) دیدم یک سری خیلی خیلی جدی دارند ماشین ها را می شمارند و شماره ی ماشین ها را بسیار با دقت نگاه می کنند ببینند چیست! بعدا فهمیدم شرط بسته اند که اگر از ده ماشینی که از خیابان عبور می کند بالای 5 تایشان دارای پلاک زوج باشند این باید به آن یک مقدار پول بدهد و اگر زیر 5 تا زوج باشد برعکس، آن باید به این یک مقدار پول بدهد.

اما از نگر اینکه این حالت شبیه شورت_سل هست یا نه؟
هر دو تای اینها بر پایه ی مجاز هستند.
ولی اینجا ما (برای اینکه روغن داغش را زیاد کنیم) همه چیز را مجازی گرفتیم. ولی در شورت_سل یک چیز واقعی است و آن اصل جنس است. یعنی مانند آن میوه فروختن واقعا یک کالایی هست آن وسط که شما دارید روی آن بحث می کنید. ولی در مثال ما آن کارخانه که بنده سهامش را به مزایده گذاشتم هم در عالم مجازی بود! (خیالی بود. الکی بود.)
اینجا در این مثال هم کالا مجازی است و هم مالکیت آن کالا. ولی در شورت_سل کالا حقیقی است ولی مالکیت مجازی.
که به نگر من هیچ فرقی نمی کند.

برای اینکه نشان دهم فرقی نمی کند بگذارید باز هم یک مثال بزنم:
من ده هزار عدد از سهام شرکت مایکروسافت را که مالکش نیستم را به شما می فروشم به قیمت تابلو. به شرطی که شما تعهد کنید 10 روز من همان تعداد سهام را به قیمت تابلو به من بفروشید.
الان آیا این کار حالت مجازی دارد؟
حالت شرط بندی چطور؟
شبیه شورت سل هست؟

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

خوب چرا بايد شك كرد شما بايد موقع رسيدن سررسيد بايد تعهدت را انجام بدي يعني كالا يا سكه را بصورت فيزيكي تحويل بدي.در مورد سكه از طريق بانك اين كار انجام ميشه .به نظرم اشكالي درش وجود ندارد .

ببینید، چون من آشنایی زیاد ندارم شاید اظهار نگرم اشتباه باشد.
یک سوالی دارم. این تعهد برای شما چگونه انجام می شود؟
آیا چیزی روی زمین (در واقعیت منظور است.) وجود دارد که تعهد بر آن استوار باشد.

اصلا بگذارید این گونه بپرسم:
من اگر فردا بروم یک کارگزاری ناشناس و همین جوری بگویم آتی سکه پانصد هزار عدد شورت سل، آیا کارگزاری این کار را برای من انجام می دهد؟ یا یک چیزی در ازای آن از من می خواهد؟ اگر چیزی در ازای آن طلب کند خوب... دیگر حالت مجازی شاید پیدا نکند. چون روی زمین واقعا یک چیزی هست. یک چیزی وجود دارد که من بر پایه ی آن سرمایه گذاری کرده ام. سرمایه گذاری واقعی.
(برای مثال می توان این طور گفت که خود کارگزاری یا بانک مرکزی به عنوان کسی که یک عالم از این سکه ها دارد طرف مقابل من قرار می گیرد و به واسطه ی آن چیزی که واقعا وجود دارد (بر مبنای آن چیز واقعی، آن کالای سرمایه ای) اختیار آن سکه هایی که در دست دارد را به صورت واقعی به من منتقل می کند.)

[روندشناس]

پاسخ : کارگاه

گفتم در مورد بورس حالت قمار دارد اما كالا خير و گرنه تا الان اين كار را ميكردند.چون ميشد از صف خريد و فروش
و بازي با سهم جلوگيري كرد.

[Milad 999]

پاسخ : کارگاه

پوزيشن سل نه تنها قمار نيست بلكه تنها راه نجات بازار از جولان سفته بازي و باندبازي است
در بازارهاي جهاني ، سه ركن براي معامله وجود داره: 1- تريدر 2- بازار 3- كارگزار

تريدر در بازارهاي جهاني (برخلاف بورس خودمان) به واسطه كارگزار با بازار معامله ميكنه و مستقيما در بازار خريد يا فروش انجام نميده .... كارگزارها هم از هر چيز قابل معامله مقدار زيادي دارند و در هنگام پوزيشن سل به تريدر عرضه ميكنند .... مثلا همون مثال وانت ميوه:

فرض كنيد يه كارگزار خيلي پولدار تعداد زيادي وانت ميوه ميخره و شما بعنوان مشتري اون كارگزار قصد داريد روي ميوه ها پوزيشن سل بگيريد.... در اين حالت كارگزار به اندازه سفارش سل شما، ميوه هاي خودش رو در بازار ميفروشه و بعد از اينكه افت قيمت ميوه تمام شد به همون اندازه از بازار ميوه ميخره و ميزاره سر جاش ... و پوزيشن سل شما با سود بسته ميشه

اين كار قمار نيست و اتفاقا بازار دوطرفه بهترين راه براي استاندارد شدن بازار و تحليل درست است .... اما بازار يكطرفه مثل بورس خودمان، براي دلالي و سفته بازي و ايجاد حباب قيمت مناسبه كه البته براي تصميم گيرنده ها و سياستگذاران ما همين وضعيت مطلوب تره