نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • TAJ2014
    عضو فعال
    • Dec 2014
    • 1027

    #1486
    پاسخ : نبض سیاست

    صادق خرازی بواسطه برادرش که وزیر خارجه بود شد سفیر ایران درفرانسه
    اما این اواخر چند بار اوردنش جلوی دوربین فکر میکنم یه شیره ای تمام عیاره عین معتادها حرف میزنه حالت خماری داره

    نظر

    • گیلان
      عضو فعال
      • Jul 2011
      • 2178

      #1487
      پاسخ : نبض سیاست

      در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
      از توافق قرن ! که چیزی عاید دولت نشد !

      از بقایی هم که نتونستن تا الان چیزی در بیارن !

      برای سرپا نگه داشتن دولت بی تدبیر و البته انحراف افکار عمومی از دستاوردهایی ! که در توافق هسته ای داشتن ! احتمال داره مشایی رو هم بگیرن

      من بشخصه استقبال می کنم از این کارشون ، هرچی بیشتر این کارها رو بکنن نشون میده که سقوط این دولت جدی تر شده و دستشون بسیار خالی هست !

      صادق خرازی گفته بود ما حاضریم برای حذف خط احمدی نژاد در کشور آدم بکشیم و خون بریزیم ! دستگیری که چیزی نیست !!
      به نظر من نبایستی کنترل خودتان را از دست بدهید , و به قانون احترام بگذارید ...اینجا ایران است و آسیاب به نوبت است !!!
      این قانونی که همه سوگلی های پاک دست ترین دولت را به جرم دزدی و فساد و خیانت در حق مردم ایران دستگیر و افشاء میکند , همان قانونی است که سران فتنه را مدتهاست بدون محاکمه در حصر نگهداشته است و البته بی جواب ماندن خونهایی که درآن جریان از ملتی ریخته شد که جناب احمدی نژاد خس و خاشاک نامیدندشان(احتمالا در آن زمان و اکنون شما ذوق مرگ ازاین دست بی عدالتی ها بودید و هستید) !!!...و اگر دفاع تمام قد برادر بزرگتر در آن زمان از جناب احمدی نژاد نبود چه بسا ایشان نیز الانه در حلوف دانی بودند و احتمالا منتظر مجازات خیانتهایی که به ملت ایران کرده اند...اما این عمل فعلا صورت نمیپذیرد , چرا که تف سر بالا است برای سیستم!و اگر مرگ ایشان را به کام خود ببرد مطمئن باشید اولین نفری که سزای خیانت و جنایتش به مردم ایران را میدهد جناب احمدی نژاد میباشند ....و آنهم نه برای اجرای قانون بلکه برای جنگ قدرت داخلی که در آینده ایی نزدیک گریبان ایران را خواهد گرفت و با حذف اشخاص منفوری در نزد ملت ایران مانند جناب احمدی نژاد میتوانند وجهه ایی برای خودشان دست و پا کنند !!!
      آخرین ویرایش توسط گیلان؛ 2015/07/24, 19:11.
      هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

      نظر

      • negarminavi
        عضو فعال
        • May 2013
        • 35714

        #1488
        پاسخ : نبض سیاست

        در اصل توسط گیلان پست شده است View Post
        به نظر من نبایستی کنترل خودتان را از دست بدهید , و به قانون احترام بگذارید ...اینجا ایران است و آسیاب به نوبت است !!!
        این قانونی که همه سوگلی های پاک دست ترین دولت را به جرم دزدی و فساد و خیانت در حق مردم ایران دستگیر و افشاء میکند , همان قانونی است که سران فتنه را مدتهاست بدون محاکمه در حصر نگهداشته است و البته بی جواب ماندن خونهایی که درآن جریان از ملتی ریخته شد که جناب احمدی نژاد خس و خاشاک نامیدندشان(احتمالا در آن زمان و اکنون شما ذوق مرگ ازاین دست بی عدالتی ها بودید و هستید) !!!...و اگر دفاع تمام قد برادر بزرگتر در آن زمان از جناب احمدی نژاد نبود چه بسا ایشان نیز الانه در حلوف دانی بودند و احتمالا منتظر مجازات خیانتهایی که به ملت ایران کرده اند...اما این عمل فعلا صورت نمیپذیرد , چرا که تف سر بالا است برای سیستم!و اگر مرگ ایشان را به کام خود ببرد مطمئن باشید اولین نفری که سزای خیانت و جنایتش به مردم ایران را میدهد جناب احمدی نژاد میباشند ....و آنهم نه برای اجرای قانون بلکه برای جنگ قدرت داخلی که در آینده ایی نزدیک گریبان ایران را خواهد گرفت و با حذف اشخاص منفوری در نزد ملت ایران مانند جناب احمدی نژاد میتوانند وجهه ایی برای خودشان دست و پا کنند !!!
        جناب گیلان خوبه بنده نوشتم که استقبال میکنم از این بگیر و ببند و اشتباهاتی که آقایون دارن انجام میدن، بعد شما نوشتید نباید کنترل خودتونو از دست بدید !

        کنترل اونایی از دست دادن که سالهاست دارن فحاشی و توهین میکنن فقط به خاطر اینکه نمی خواستن قانون رو قبول کنن !

        کنترل اونایی از دست دادن که 9 ماه توی این کشور آشوب کردن و سطل آشغال آتیش میزدن و اموال مردم رو نابود میکردن!

        برای اونها باید از قانون بگید که نگفتید و تشویقشون هم کردید و حالا صحبت از قانون می کنید !

        نظر

        • گیلان
          عضو فعال
          • Jul 2011
          • 2178

          #1489
          پاسخ : نبض سیاست

          در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
          جناب گیلان خوبه بنده نوشتم که استقبال میکنم ....
          .
          .
          بنده هم بر اساس همین جمله شما نوشتم کنترل خود را حفظ کنید !...چرا که انسان دلداده و متعصب و سینه چاک , ! استقبال نمیکند از حبس معشوق و مرادش !...و این نمایانگر اینست که بهم ریخته اید و سیم آخر زده اید !
          البته در پرده و آشکار به شما گفتم اینجا ایران است و آسیاب به نوبت !
          آخرین ویرایش توسط گیلان؛ 2015/07/24, 21:34.
          هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

          نظر

          • Nay
            Banned
            • Aug 2014
            • 641

            #1490
            پاسخ : نبض سیاست

            از بعد از توافق، تمامی نگاهها باید معطوف به بازی شطرنجِ تایر سفید اکبر با تایر سیاه عظمی بود

            الباقی بازی ها، کشکه!

            یادمون نره که بازی اصلی از coup 88 شروع شد و تا مهره آخر باید ادامه داشته بشه!

            نظر

            • Nay
              Banned
              • Aug 2014
              • 641

              #1491
              پاسخ : نبض سیاست

              در اصل توسط گیلان پست شده است View Post
              به نظر من این توافق اگر نهایی بشود , دوام چندانی نخواهد داشت ! یا اینطور بگویم اگر اجرایی هم بشود (با توجه به کیفیت طرفین مذاکره که ایران امریکا و اسرائیل مهره های اصلیش میباشند)برای دهه ها محل مناقشه و کشمکش میباشد و هر لحظه آبستن حادثه ایی تازه است !
              هر طرف به راحتی میتواند دبه کند و دیگری را محک بزند برای باج خواهی بیشتر(شد شد , نشد هم نشد!) ...مخصوصا ایران که اگر در تنگنا قرار بگیرد(و یا قدرتی بگیرد و شلوارش دو تا شود)به راحتی میتواند با استناد به متن از تعهداتش طفره برود و دیگران را به مخمصه و دردسر بیاندازد !
              به نظر من اغلب ایرادت سناتورهای امریکایی مخصوصا جمهوریخواهان به جا میباشد و دقیقا نکاتی را بیرون کشیدند که نشان میدهد افق دیدشان بلند مدت است ,...
              جایی گفتند اگر سرمایه گذار در بخش هایی از ایران سرمایه دانشی و دلاری وارد کند و سپس ایران از تعهداتش سرباز بزند تکلیفش چطور میشود ؟!...
              که احتمال قوی مسئولیتش را میاندازند گردن خود سرمایه گذار که بایستی متن را خوانده باشد و ریسکهای بسیار زیاد متن را بداند و سپس اقدام کند !...که در اینصورت انتظار ورود سرمایه های غیر دولتی کمتر میشود , مگر سرمایه های بسیار خرد و کوچک با پشتوانه بیمه ایی بسیار قوی که در اینصورت هزینه های سرمایه گذار را بالا میبرد و قدرت رقابتش کمتر میشود !
              بازی اصلی از خرداد 88 شروع شد، جایی که بازنده زد زیر میز و کودتا کرد

              تمام دعواها سر منابع ایرانه که نقطه آخرش به همون چند شلواری منتهی میشه!

              اما سیاست صرفاً متکی به پول نیست و برخی روابط یک طرفه است. شما پول داشته باشی، لزوماً صاحب قدرت نخواهی شد (نمونه اش ایران)

              اما اگر قدرت داشته باشی، صاحب همه چیز خواهی شد (نمونه اش آمریکا)

              دانایی، قدرته و تا اینجای کار به نظرم، تیم تایر سفید ها دست بالا رو دارند

              پس در صحنه شطرنج داخلی، باید حرکات تایر سفید اکبر و تایر سیاه عظمی رو زیر نظر داشت. بازی ای که تا مهره آخر تلفات نداشته باشه، اعلام برنده کردن یعنی آتش زیر خاکستر!

              و سرمایه های اصلی هم، وقتی وارد میشند که برنده نهایی اعلام بشه! یعنی 96 به بعد

              سرمایه گذار در بخش هایی وارد نمیشه که سیاه و سفید توامان حکومت کنند، بلکه در محیطی وارد میشه که تضمین بلند مدتی یا ثبات موجود باشه!

              نظر

              • گیلان
                عضو فعال
                • Jul 2011
                • 2178

                #1492
                پاسخ : نبض سیاست

                در اصل توسط Nay پست شده است View Post
                بازی اصلی از خرداد 88 شروع شد، جایی که بازنده زد زیر میز و کودتا کرد

                تمام دعواها سر منابع ایرانه که نقطه آخرش به همون چند شلواری منتهی میشه!

                اما سیاست صرفاً متکی به پول نیست و برخی روابط یک طرفه است. شما پول داشته باشی، لزوماً صاحب قدرت نخواهی شد (نمونه اش ایران)

                اما اگر قدرت داشته باشی، صاحب همه چیز خواهی شد (نمونه اش آمریکا)

                دانایی، قدرته و تا اینجای کار به نظرم، تیم تایر سفید ها دست بالا رو دارند

                پس در صحنه شطرنج داخلی، باید حرکات تایر سفید اکبر و تایر سیاه عظمی رو زیر نظر داشت. بازی ای که تا مهره آخر تلفات نداشته باشه، اعلام برنده کردن یعنی آتش زیر خاکستر!

                و سرمایه های اصلی هم، وقتی وارد میشند که برنده نهایی اعلام بشه! یعنی 96 به بعد

                سرمایه گذار در بخش هایی وارد نمیشه که سیاه و سفید توامان حکومت کنند، بلکه در محیطی وارد میشه که تضمین بلند مدتی یا ثبات موجود باشه!
                نفسهای آخر را میکشند وتازه بازی قدرت و پاره پاره شدن ایران بعد از این نسل اولی ها دیدن دارد !!
                .
                سرمایه گذار حرفه ایی بیشتر از اینکه بدنبال سود باشد , دنبال امنیت و قوانین شفاف با ضمانت اجرایی است .
                اینطور است در کشورهای جهان سومی مانند ایران سرمایه های خرد جواب میدهد و راه فرار از عوارض و مالیاتش را پیدا میکند , اما همینکه سرمایه چشمگیر شد احتمال دست درازی با دلایل واهی (وشاید هم منطقی) وجود دارد و دیگر احمقیت است در کشوری مانند ایران فعالیت کند و همانطورکه آمارها نیز گواهی میدهند فرار سرمایه از کشورهای عقب مانده به سمت کشورهای قوی بنیه همیشه در جریان میباشد و این مهم جز در قوانین آن کشورها نمیباشد !
                اینکه بنده گفتم شلوارش دو تا بشود منظورم از مسیر دانش نمیباشد , بلکه دقیقا برعکس منظورم از مسیر نادانی و جهل میباشد که خودش هنری است برای خودش!!! ...به طور نمونه که همه ایران و دنیا با گوشت و پوست خود حس کردند ,احتمال دارد که در آینده پولهای یامفتی مانند زمان جناب احمدی نژاد مجددا به ایران سرازیر بشود و همزمان شخص احمق و رندی نیز مانند جناب احمدینژاد و دار و دسته ش به قدرت برسند که تخصصش ایران هراسی و دزدی از ملت با شعارهایی مانند انکار هولوکاست و کاغذ پاره های سازمان ملل و هاله نور به گرد خود... و از این دست مزخرفات بود!!! و دیگر خود بخوانید انتهای ماجرا چه میشود !!!...
                این نمونه که عرض شد و دهها ریسک مشابه که بالقوه و هر لحظه برای هر سرمایه گذاری موجود است , احتیاط را ضمیمه سرمایه گذاری در ایران میکند و این احتیاط هزینه ها را بالا و بالاتر میبرد و شاید اصلا شرش را نخواست و از خیرش بگذرد !
                آخرین ویرایش توسط گیلان؛ 2015/07/25, 13:51.
                هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

                نظر

                • خوشبخت
                  عضو فعال
                  • Jul 2012
                  • 5464

                  #1493
                  پاسخ : نبض سیاست

                  جناب nay از برگشتتون خیلی خوشحالم

                  امیدوارم دیگه مسدود نشید و بیشتر خودتتون سعی کنید که نشید

                  نوشته های شما واقعا دلچسبه برای من:x
                  زندگی بدون تحریم سلام....

                  نظر

                  • Nay
                    Banned
                    • Aug 2014
                    • 641

                    #1494
                    پاسخ : نبض سیاست (راه حل برون رفت از بن بست سیاسی حاضر ایران)

                    (راه حل)

                    به نظر شما، برای اینکه از این بن بستی که مملکت درش گرفتار آمده، چطور میشه بیرون آمد؟

                    من راه حل conservative رو یک بار داده ام و میخوام با چند مثال، دوباره روی راه حل مقدماتی خودم، پافشاری کنم!

                    در پزشکی، وقتی شما با بیماری پیچیده ای مواجه هستید (کامپلیکه) یعنی مجموعه از چند بیماری که بعضاً معارض یکدیگر هستند، بعضی وقتها، درمان قطعی نیست و یکی از راه حل های ابتدایی، درمان کنزرواتیو یا همان محافظه کارانه است که آسیب جدی به موضع یا بدن نمیزنه، رفع بیماری فوری هم نمیکنه، اما کمک میکنه که شرایط بیمار، از اینی که درش گرفتار شده، حاد تر نشه!

                    شرایط سیاسی حاضر هم دقیقاً به همین منواله

                    شرایط به غایت پیچیده و حاد که هر از گاهی علائم حیاتیش به سمت فلت لاین میل میکنه و با شوک، بر میگردونندش به ضربان و تپش

                    اما چه کاری از ما تماشاگران صحنه سیاست بر میاد؟

                    صحنه سیاست 3 بخش داره

                    1- روی صحنه
                    2- پشت صحنه
                    3- تماشاگر

                    از بازیِ بازیگر، میشه به قدرت بازیگردان پی برد و تماشاگر هم براش کف و سوت و جیغ و هورا میکشه!

                    شعور و تجربه تماشاچی هم اینجا لحاظ میشه و اونایی که شاهد صحنه های تکراری و نخ نما و کلیشه ای هستند، دیگه نمیشه به راحتی سر ذوق و شوق آوردشون و توی خیل طرفداران و طالبین نگه داشت شون!


                    نمیدونم فیلمای جکی چان رو دیده اید یا نه... تو یک سری فیلم های به سبک چین باستان که هنر مبارزاتی و رزمی، نبردهای تن به تن و استفاده از سلاح های متعارف اون زمان، طرفداران خاص خودش رو داشته، باشگاه هایی آموزش کانگ فو را در دسترس مردم عادی گذاشته بودند

                    رقابت بین باشگاه ها هم بود و توی دعوای بین روسای باشگاه ها، همیشه یه عده مثل حزب باد، دنبال رییس قوی تر و ماهر تر، باشگاه خودشون رو عوض میکردند و برخی هم وفادادر به استاد خود مانده، به تمرین های طاقت فرسا تر روی میاوردند تا بتوانند در فرصت بعدی، جبران مافات بکنند1

                    حالا راه حل برون رفت از بحران سیاسی حاضر چی میتونه باشه؟


                    از همین تالار میشه فعالیت رو تعمیم داد و از انفعال به فعالیت روی آورد، اما نه با لفاظی صرف و تکرار مکررات و بدیهیات

                    خوب دقت کنیم، می بینیم که یه سری معضلات، آنقدر بدیهی است که لا اقل در چنین محیط نسبتاً حرفه ایی (قائدتاً کسانی که فعالیت مستمر و پر حضور در بازار بورس دارند، حرفه ای تلقی میشوند) نیاز به روشنگری نیست!

                    پس آیا نباید، محیط مبارزه و ابزارش رو عوض کرد؟


                    حالا تو دست بی صدا، دشنه ی ما شعر و غزل!

                    انقلاب 57 چگونه حادث آمد؟

                    یک شبه؟ یک نفره؟ بدون هزینه؟ بدون زحمت؟ بدون خیانت؟ بدون ایثار؟ بدون هدف؟ بدون طمع؟ بدون دروغ و وعده و قول و .... ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


                    پس عوض شدن شرایط حاضر هم نمیتونه بدون هزینه و صرف زمان و فداکاری و ........ میسر نیست!

                    یه عده سوار خر مراد و عده ای هم در حسرت سواری، اما عده دیگر در حال تدارک برای پایین کشیدن سواران و زمین زدن ایشان، حتی به قیمت تلف کردن مرکب!


                    برگردیم سر اصل ماجرا

                    صحنه سیاسی ایران، 2 بازیگر اصلی داره

                    یک عده موسوم به ولایت مدار
                    عده دیگر موسوم به ضد ولایت

                    با مخالفین نظام و اوپوزیسیون هم کاری نداریم

                    آیا بعد از 37 سال، کارنامه این 2 طیف اصلی، میشه که از دید عقلا و عوام، پنهان مونده باشه و نکته تاریکی مونده باشه که کسی ندونه؟

                    مطمئناً کارنامه هر دو طیف، داری نقاط تاریک و روشن فراوانه که میتونه معدل رو خاکستری کنه! معدلی که تا ریز نمرات رو شفاف نداشته باشیم، میزان تاریکی و روشنی این رنگ خاکستری، با دقت بالا، امکان پذیر نیست!

                    اما تو نظامی که، شفافیت یعنی مصلحت نظام و مصلحت نظام یعنی دوام و بقا و توجیه وسیله به منظور رسیدن به هدف، آیا کسی قادر خواهد بود که به اصل برگه های امتحانی، دسترسی داشته باشه؟ جواب واضحهه، خیر!!!!! اینو تاریخچه این 37 سال به ما آموزش داده... از آبان 58 و 7 تیر 60 و نوژه و مک فارلین و تیر 67 و قطعنامه 598 گرفته تا تقلب سازمان یافته 84 و کودتای 88 و رفراندوم درون گروهی 92، همه و همه، کارنامه این نظامه که هر کسی به فراخور دقت و فهمش، به برخی حقایق دست پیدا کرده که یا مجبور به سکوت شده، یا حذفش کرده اند یا فراری شده، یا مثل حزب بادی ها، به روسای برنده باشگاه بطور مقطعی پیوسته، یه روز خط امام، یه روز حزب الله، یه روز سازندگی، یه روز ولایتمدار، یه روز اصلاح طلب و یه روز هم معتدل!

                    چه باید کرد و هزینه تحقیق، آیا ارزشش رو داره؟ آیا تکنیکی وجود داره تا بشه از روی نمودار و چارت و اندیکاتور، با سرعت هر چه تمام تر، جهت و روند آینده رو تشخیص داد؟

                    من فکر میکنم وجود داره و اون گوش سپردن به ریتم سخنان و ایدئولوژی 2 جناح اصلی که بتوانیم پیام اصلیشون رو درک و دریافت کنیم!


                    مهم اینه که پیام اصلی این 2 طیف، بعد از استحاله های فراوان، در مقطع کنونی چیست؟


                    دقت کنید که تعیین این پیام و اثراتش، از اهم واجبات و اوجب واجبات هر ایرانی محسوب میشه، اگر به سربلندی خودش و کشورش، اهمیت میده!


                    مسیر 37 سال اخیر طی شده ایران، رسیده به یک دو راهی که یکیش قطعی و دیگریش همراه با احتمالاتی است که پس از انتخاب راه دوم و تعقل، دور نماش میتونه بین سقوط و سعادت تغییر کنه!

                    اما راه اول به چی منتهی میشه که قطعی است؟

                    راه اول، بدون شک، بدون حتی ذره ای احتمال اشتباه بودن، منتهی به تباهی و نابودی و بلا و اضمحلاله و اون راهی است که تایر سیاه عظمی در پیش روی ما ترسیم کرده!

                    ما راه دوم نداریم! و تنها راه نجات کشور، خلاصی از جریان موسوم به دلواپسان برای همیشه است، بدون حتی یک اپسیلون پس مانده از ایشان! پس باید هر چی در توان داریم، همگی از پشت جریان دلواپسی فاصله بگیریم، خود بخود، جریان ضدش، تقویت میشه و فعلاً، خطر راه عدم و نیستی از سر ما دور میشه و ما خود به خود، در مسیر سمت راست خواهیم افتاد که افقی روشن منتهی میشه، اگر و اگر، افق تیره و تار فعلی دلواپسان را برای همیشه و قطعی، خنثی و مضمحل کنیم!

                    متاسفانه هنوز بعد از 37 سال از پرکتیس سیاست، باید بین بد و بدتر، بد رو انتخاب کنیم، باشد که از گذشته عبرت بگیریم تا در آینده مجبور به هزینه های گزاف مکرر نشویم!

                    مخلص کلام

                    بجای اینکه بیاییم اینجا با دلواپسان یکی به دو بکنیم، همین اسناد و مدارک و استدلالها را بایست در محیطی مناسب تر نشر و گسترش داد، تا اونایی که میان زمین و آسمان جناح راست و چپ، سیاه و سفید، دلواپس و صلاح، گیر کرده اند، با قاطعیت بدون بازگشت، از جریان دلواپسی برای همیشه فاصله بگیرند! این تنها راه حل برای رهایی از انگله که انگل فقط با میزبان کاهل و نا آگاه، زنده میماند!

                    (نی)

                    نظر

                    • Nay
                      Banned
                      • Aug 2014
                      • 641

                      #1495
                      پاسخ : نبض سیاست

                      در اصل توسط گیلان پست شده است View Post
                      نفسهای آخر را میکشند وتازه بازی قدرت و پاره پاره شدن ایران بعد از این نسل اولی ها دیدن دارد !!
                      .
                      سرمایه گذار حرفه ایی بیشتر از اینکه بدنبال سود باشد , دنبال امنیت و قوانین شفاف با ضمانت اجرایی است .
                      اینطور است در کشورهای جهان سومی مانند ایران سرمایه های خرد جواب میدهد و راه فرار از عوارض و مالیاتش را پیدا میکند , اما همینکه سرمایه چشمگیر شد احتمال دست درازی با دلایل واهی (وشاید هم منطقی) وجود دارد و دیگر احمقیت است در کشوری مانند ایران فعالیت کند و همانطورکه آمارها نیز گواهی میدهند فرار سرمایه از کشورهای عقب مانده به سمت کشورهای قوی بنیه همیشه در جریان میباشد و این مهم جز در قوانین آن کشورها نمیباشد !
                      اینکه بنده گفتم شلوارش دو تا بشود منظورم از مسیر دانش نمیباشد , بلکه دقیقا برعکس منظورم از مسیر نادانی و جهل میباشد که خودش هنری است برای خودش!!! ...به طور نمونه که همه ایران و دنیا با گوشت و پوست خود حس کردند ,احتمال دارد که در آینده پولهای یامفتی مانند زمان جناب احمدی نژاد مجددا به ایران سرازیر بشود و همزمان شخص احمق و رندی نیز مانند جناب احمدینژاد و دار و دسته ش به قدرت برسند که تخصصش ایران هراسی و دزدی از ملت با شعارهایی مانند انکار هولوکاست و کاغذ پاره های سازمان ملل و هاله نور به گرد خود... و از این دست مزخرفات بود!!! و دیگر خود بخوانید انتهای ماجرا چه میشود !!!...
                      این نمونه که عرض شد و دهها ریسک مشابه که بالقوه و هر لحظه برای هر سرمایه گذاری موجود است , احتیاط را ضمیمه سرمایه گذاری در ایران میکند و این احتیاط هزینه ها را بالا و بالاتر میبرد و شاید اصلا شرش را نخواست و از خیرش بگذرد !
                      جناب گیلان سلام و خسته نباشید

                      بنده با دیدگاه های شما با ضریب بالایی موافقم (اندک اختلاف دیدگاه آنچنان نیست که محل مناقشه باشه، شاید قدری تفاوت سلیقه باشه تا تفاوت در اصول)

                      حرف اصلی من اینه که دنیای امروز حاصل تقابله تا تعامل و وقتی رسیدیم به سطح تعامل، دیگه تقابلی در کار نخواهد بود و تمامی تقابل ها، خارج از سیستم خواهد بود، مثل جنگ سرد (که الان داره میشه جنگ خیلی سرد)

                      من میگم و مفصلاً تو پست قبلیم توضیح دادم، اینه که بایست به انگلها خوراک نداد. همین!

                      بجای اینکه با یک انگل بصورت مستقیم تقابل کنیم، میشه رابطه اش رو با میزبانش قطع کرد!

                      آبشخور دلواپسی، ایدئولوژی پوسیده اش است که بایست این آبشخور را نابود کرد! کاری که دنیا از بعد از جنگ جهانی دوم شروع کرده، ریشه کنی جهل!

                      نظر

                      • گیلان
                        عضو فعال
                        • Jul 2011
                        • 2178

                        #1496
                        پاسخ : نبض سیاست

                        در اصل توسط Nay پست شده است View Post
                        جناب گیلان سلام و خسته نباشید

                        بنده با دیدگاه های شما با ضریب بالایی موافقم (اندک اختلاف دیدگاه آنچنان نیست که محل مناقشه باشه، شاید قدری تفاوت سلیقه باشه تا تفاوت در اصول)

                        حرف اصلی من اینه که دنیای امروز حاصل تقابله تا تعامل و وقتی رسیدیم به سطح تعامل، دیگه تقابلی در کار نخواهد بود و تمامی تقابل ها، خارج از سیستم خواهد بود، مثل جنگ سرد (که الان داره میشه جنگ خیلی سرد)

                        من میگم و مفصلاً تو پست قبلیم توضیح دادم، اینه که بایست به انگلها خوراک نداد. همین!

                        بجای اینکه با یک انگل بصورت مستقیم تقابل کنیم، میشه رابطه اش رو با میزبانش قطع کرد!

                        آبشخور دلواپسی، ایدئولوژی پوسیده اش است که بایست این آبشخور را نابود کرد! کاری که دنیا از بعد از جنگ جهانی دوم شروع کرده، ریشه کنی جهل!
                        سلام و عرض ادب
                        , توضیح مفصلی داشتم در ادامه صحبت شما که برخی شان را بقدری تکرار کردم که دیگر خودم هم بدم میآید و از حوصله خوانندگان هم خارج است و الباقی را هم بخواهم بیان کنم به احتمال بالای 90 درصد مجددا کاربری بنده مسدود و یا محدود میشود, البته به مدیران فروم هم حق میدهم که اینجا ایران است و حساسیت های خاص خودش را دارد !
                        اما یک نکته در مورد انگلی که فرمودید , انگلها معلول هستند, حذف انگل حذف علتش نمیتواند باشد ! ,زمینه و علتش در جهالت ,بی هویتی و شخصیتی برایند عمومی جامعه میباشد !
                        هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

                        نظر

                        • Nay
                          Banned
                          • Aug 2014
                          • 641

                          #1497
                          پاسخ : نبض سیاست

                          در اصل توسط خوشبخت پست شده است View Post
                          جناب nay از برگشتتون خیلی خوشحالم

                          امیدوارم دیگه مسدود نشید و بیشتر خودتتون سعی کنید که نشید

                          نوشته های شما واقعا دلچسبه برای من:x
                          شما لطف دارید

                          من از ناظرین واقعاً سپاسگزارم که منو تحمل میکنند، اما فقط برای ناظرین میگم که، خط فکری من جدا از هرگونه جناح بندی های سیاسی است و دنبال آرامش و شایسته سالاری هستم!

                          خدمت شما دوست گرامی عرض کنم که، هر کاری میکنم، نمیتونم دولا دولا راه برم، از من ساخته نیست!

                          بنده اصلا سیاسی نیستم، ولی این به معنای بدون سیاست بودن نیست!

                          فانکشن اصلی من، ارائه راهکار عملی و موثر، برای بهبودِ سطح زندگی عامه مردمه و هر کسی به فراخور خصوصیات و علایق فردیش، میتونه در این مهم، دخیل و سهیم باشه!

                          یکی مثل من با بازخوانی و تفحص توی قصه ها و نقلیات، یکی با علوم پایه، یکی با کشاورزی، یکی با صنعت، یکی با موسیقی، یکی با ایثار و ... تهِ تهِ همه رو که خوب نگاه کنیم، می بینیم که اونی که عرضه داره، سیاسی کاری نمیکنه و اونی که فاقد هنره، روی میاره به خیانت و جنایت! و همه اینها باز یعنی سیاست!

                          من فقط دارم از خیانت ها، شکایت میکنم! این سیاست منه!

                          همین
                          آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/07/25, 14:39.

                          نظر

                          • Nay
                            Banned
                            • Aug 2014
                            • 641

                            #1498
                            پاسخ : نبض سیاست

                            در اصل توسط گیلان پست شده است View Post
                            سلام و عرض ادب
                            , توضیح مفصلی داشتم در ادامه صحبت شما که برخی شان را بقدری تکرار کردم که دیگر خودم هم بدم میآید و از حوصله خوانندگان هم خارج است و الباقی را هم بخواهم بیان کنم به احتمال بالای 90 درصد مجددا کاربری بنده مسدود و یا محدود میشود, البته به مدیران فروم هم حق میدهم که اینجا ایران است و حساسیت های خاص خودش را دارد !
                            اما یک نکته در مورد انگلی که فرمودید , انگلها معلول هستند, حذف انگل حذف علتش نمیتواند باشد ! ,زمینه و علتش در جهالت ,بی هویتی و شخصیتی برایند عمومی جامعه میباشد !
                            خب من هم که تصریح کردم، ریشه کنی جهل= ریشه کنی انگلها، عامل اصلی رشد و نمو انگل ها، نبود آگاهی است دیگه!

                            هم تو بعد پزشکی و بهداشت و مادیات و هم تو بعد اجتماعی و ایدئولوژی و معنویات، راه حل اول و آخر دنیای بشر، آگاهی و خردمندی است! مشکل اینجاست که هر کسی فکر میکنه که خودش عاقله، برای همین تقابل میکنه، ولی اگر اینسایت داشته باشه به جهالتش که بهش میگن آستانه آگاهی، اونوقت روی میاره به تعامل! (یعنی همیشه ذره ای تقابل برای ایجاد تعامل لازمه)

                            نکته اینجاست که وقتی شما با انگلی مواجه میشوید، راه های مقابله باهاش زیاده، اما موثرترینش رو باید انتخاب کرد و در این جا (محیط مجازی)، موثر ترین درمان، ایگنور کردنه!

                            در سطح اجتماع، جامعه میزبان انگلهاست که اصلاح کل جامعه، موثر هست، اما شدنی نیست و بعبارتی، انرژی زیادی میطلبه که فراهم نیست!

                            همونطور که انگلها، به سرعت تکثیر میشوند، باید راهی پیدا کرد که به سرعت هم نابود شوند!

                            با مرگ یک میزبان، انگل هم از بین میره، اما آیا میشه یک اجتماع را نابود کرد؟

                            دعوای امروز دنیا هم بر سر همینه!

                            برخی معتقدند، موثر ترین راه برای حذف جهان سوم، کشتار، جنگ و رها کردن به حال خوده!

                            اما هنوز هستند کسانی که معتقدند، باید جوامع را به توانمندی رساند و توانمند سازی رو سرلوحه فعالیت های حقوق بشری خود کرده اند! یعنی بسط و گسترش آگاهی!

                            و برخی هم بین این دو طیف، بینابینی عمل میکنند، اونجایی که لازمه، جنگ و خون ریزی (تهاجمی مثل تزریق)، اونجایی که امکانش هست، توانمند سازی! (درمان کُنزِرواتیو، مثل رعایت بهداشت)

                            حرف من این بود

                            بجای انرژی گذاشتن برای کشتن تک تک انگلها، می بایست میزبان اصلی رو از پای در آورد (ایدئولوژی غالب) و اینجایی که یک انگل، میزبان خودش رو بدون بازگشت آلوده کرده (مثل دلواپس ها که حقایق غیر قابل انکار رو منکر میشوند)، باید میزبان های سالمتر را از عامل بیماری دور نگه داشت (اونایی که هنوز اینسایت دارند یا مثل یک دلواپس آلوده نشده اند) (ایدئولوژی مشخصی ندارند و حزب بادی هستند و هنوز دنبال معجزه و توانمندی های عجیب و غریب و شق القمر میگردند)

                            شتر سواری دولا دولا نمیشه، آگاهی رسانی هم بدون مسدود شدن، میسر نیست!

                            نظر

                            • Nay
                              Banned
                              • Aug 2014
                              • 641

                              #1499
                              پاسخ : نبض سیاست (غلبه شعور بر شعار»، افقی نو در برابر جامعه مدنی )

                              چرخش حاکمیت از شعارمحوری به سوی خردگرایی در عرصه دیپلماسی خارجی ایران، هر چند از روی ناچاری انجام شده، دریچه جدیدی را در برابر جامعه مدنی کشور گشوده‌است. به شمار آوردن هزینه سیاست‌های نابخردانه حکومت و ورود آمار و ارقام به عرصه سیاست و گفتمان داخلی ابزاری قوی در دست منتقدان قدرت قرار داده‌است که با استفاده از آن می‌توانند رفتار حکومت را از دریچه منافع ملی نقد و در برابر داوری شهروندان قرار دهند.

                              از این دیدگاه مفهوم «برد - برد» که در مذاکرات نیز مطرح شد جایگاه ویژه‌ای می‌یابد. حکومت با استفاده از این دیدگاه توانست با موفقیت، پشتیبانی بخش بزرگی از جامعه را در گفت‌وگوهای هسته‌ای به دست آورد، پس از این بر جامعه مدنی و نخبگان است که ابتکار عمل را در دست گرفته و بر اساس همین دیدگاه مطالبات مدنی را مطرح کنند.

                              به سخن دیگر، گفت‌وگوی نخبگان و منتقدان با حاکمیت نباید یک بازی برد و باخت تلقی شود، بلکه باید پذیرفت که با رسیدن به میان‌راهکار نیز می‌توان دستاوردهای ارزشمندی را به دست آورد.

                              نکته مهم این است که طیف قدرت و منتقدان آن گفت‌وگوی خود را نه برای طرد دیگری بلکه بر اساس پذیرش اختلاف‌ها قرار دهند. هدف نه همشکلی بلکه پذیرش و در نهایت ارزش قائل شدن برای تفاوت‌ها است.


                              لزوم رویکرد مطالبه‌محور منتقدان قدرت
                              همان‌گونه که جامعه بین‌المللی با وجود ناهماهنگی آشکار منافع اعضای آن توانست با همسو کردن مطالبات خود و برای گریز از جنگ، حکومت را وادار به چرخش از شعار و نشستن پای میز مذاکره کند، منتقدان قدرت و حکومت نیز با هماهنگ کردن گفتمان خود با مطالبات جامعه مدنی، با وجود تفاوت‌های ارزشی و ایدئولوژیکی، می‌توانند طیف گسترده‌ای از جامعه مدنی را نمایندگی و حاکمیت را متقاعد کنند که بهترین راه برای پرهیز از انقلاب و هرج و مرج ناشی از آن، پذیرفتن وجود مخالفان و یافتن سازوکارهای خشونت‌پرهیز برای یافتن راهکار بینابینی و ایجاد تغییر است.



                              توانایی برای گفت‌وگو و کشاندن حاکمیت به پای میز مذاکره یکی از مؤثرترین روش‌های موجود برای تغییر خشونت‌پرهیز است.



                              پیش‌نیاز متمایل کردن حاکمیت به مذاکره، ایجاد انرژی در جامعه مدنی و هدایت آن از طریق کنار هم قرار دادن مطالبات مدنی و گروه‌های مدافع آن مطالبات است. به کلام دیگر پذیرفتن این واقعیت که، مطالبات جامعه نه تنها در یک سطح و شکل نیست بلکه هیچ گروهی نیز به تنهایی نمی‌تواند آنها را نمایندگی کند.


                              استراتژی چرخش به سوی شهروندان
                              آنچه هم‌اکنون مغتنم است به حساب آمدن پشتیبانی جامعه از دست‌آوردهای بخش عملگرای حکومت است. اگر حضور مردم در پای صندوق‌های رأی به واسطه قول‌های داده شده توسط دولت فعلی، سرمایه‌ای برای پیشبرد مذاکرات بود، تن دادن به مطالبات مدنی موجب تقویت دو چندان آن سرمایه و ارتقا جایگاه کشور در مناسبات منطقه‌ای و جهانی خواهد شد.
                              در واقع می‌توان ادعا کرد راهبرد چرخش به سوی شهروندان و حرکت به سمت برآورده کردن مطالبات مدنی آنان بسیار مؤثرتر از استراتژی رویکرد به شرق (که تا کنون نتیجه‌ای جز به یغما رفتن و وجه‌المصالحه شدن منافع کشور نداشته‌است) خواهد بود.

                              رویکرد به سوی شهروندان بدون شک جان تازه‌ای در کالبد فرتوت و زخم‌خورده خاورمیانه آشوب‌زده خواهد دمید. تکیه بر ارزش‌های مدنی و دوری جستن از قشری‌گری و شعارهای فاشیستی (برخاسته از مذهب و یا ملی‌گرایی افراطی) بهترین استراتژی برای کاهش تنش و اختلافات با کشورهای منطقه است.

                              آنچه موجب الگو شدن یک کشور و افزایش ضریب نفوذ معنوی آن می‌شود بهبود شاخص‌های انسانی، مدنی و اقتصادی شهروندان آن است نه به‌کارگیری سیاست‌های عوام‌فریبانه و پخش پول میان گروه‌های حامی خود.


                              در کوتاه‌مدت می‌توان از طریق تقویت رویکرد خردگرا هزینه حکومت بر جامعه مدنی و کشور را کاهش داد و با افشای هزینه‌هایی که مراکز غیر انتخابی و امنیتی بر کشور تحمیل کرده‌اند ضریب نفوذ آنان را کم کرد. توانایی آوردن مطالبات مدنی به صحنه انتخابات و در صورت لزوم به صحنه اجتماع ابزاری قوی در دست منتقدان قدرت است. چنین حضوری نباید به عنوان یک تهدید و لشکرکشی اجتماعی تلقی شود، بلکه چنین سازوکاری بهترین راه برای کاهش خشونت و افزایش سرمایه اخلاقی جامعه مدنی است.


                              از این رو است که شناسایی و احترام به کثرت باید جایگزین ادعای وحدت و یکپارچگی حزبی شود. در این میان هنر سیاست و نخبگان در ایجاد ساختارها و شیوه‌های کنشی است که با وجود تمایزات و اختلافات، زمینه را برای یافتن میان راهکار و گشودن مجاری دادوستد فکری ایجاد کند. در این جا است که نقش واقعی سیاست‌مداران به عنوان راهبران جامعه مدنی از طریق ارتقاء جایگاه آنان به واسطه تأثیرشان بر سرعت‌دهی به دادوستد ایده‌ها و کاهش موانع گفت‌وگو عینیت می‌یابد.

                              نکته مهم این است که تا کنون سیاست‌مداران و نخبگان جامعه چه در موقعیت قدرت و چه در مواجه با آن از شناسایی و مطرح ساختن گستره سیاسی و عقیدتی کثرت‌گرایی که بازتاب‌دهنده واقعیت جامعه ایران باشد، طفره رفته‌اند. در واقع به جای ترویج فرهنگ مدارا و ایجاد ساختارهای مدنی که تسهیل‌کننده ارتباط شهروندان باشد، دغدغه اصلی بسیاری از نخبگان تحمیل ایدئولوژی و یا مهندسی جامعه بوده‌است، چه با سوق دادن جامعه به سوی دروازه‌های تمدن و یا کوچاندن اجباری آن به بهشت.

                              آغاز گفت‌وگو با هدف دست‌یابی به مطالبات مدنی از راه مذاکره



                              فرصتی که این توافق در برابر جامعه مدنی نهاده الگویی است برای تغییر رفتار و منش حکومت و منتقدان آن. تکیه و اصرار بر مطالبات مدنی و صنفی بهترین راه کشاندن حکومت به بازی عقلانی است. در این میان نقش نخبگان در تکیه بر مطالبات و انعکاس رسای آن نه در حرف بلکه در عمل، اهمیت بسیار دارد.


                              شاید مرور کردن تجربه بریتانیا و شکل‌گیری مردم‌سالاری پارلمانی در آن کشور برای ایرانیان مفید باشد. در بریتانیا، گام‌های نخست و پر اهمیت در راه طــــــــــولانــــــــــی مردم‌سالاری، در پی مذاکره و کنش نخبگان با حاکمیت موجود به دست آمد. بر این اساس تکیه بر گفت‌وگو و پافشاری بر مطالبات مدنی بهترین و کم‌هزینه‌ترین راه برای ارتقاء ارزشهای مدنی و بهبود وضعیت شهروندان است.



                              یعنی هر کی خواست با یک دلواپس بحث کنه، اول باید تکلیف سخنان و راه کارهای سیاسی غلط (و اثبات شده غلط) بزرگمردان خودشون رو روشن کنند، بعد بیان برای آینده دیگران تصمیم بگیرند! بحث کردن در مورد شاخ و برگِ ریشه فاسد، وقت تلف کردنه!

                              مثلاً یکی از این سخنان گهر بار بسیار بسیار غلط: بگذارید این مغزهای پوسیده از این مملکت بروند، به جهنم .... نتیجه عینی استیصال و زانو زدن در برابر قدرتهای بزرگ دنیاست، جایی که اصولاً میتوانست بجای تقابل، تعامل باشه!

                              چون که صد آمد، نود هم پیش ماست و وقتی ریشه فاسد بود، مطمئناً میوه گندیده خواهد بود! چنانکه سال 88 پرده بر افتاد و فیهم خالدون سیاست های به کار گرفته، بر همه عیان شد!

                              بحث سر امکانات، زمان و در نهایت کارنامه است!

                              نظر

                              • Nay
                                Banned
                                • Aug 2014
                                • 641

                                #1500
                                پاسخ : نبض سیاست

                                یک نماینده مجلس: اصلاح‌طلبان خط قرمز شورای نگهبان هستند




                                ۱۳۹۴/۰۵/۰۳

                                محمدجواد کريمی قدوسی، نماينده اصولگرای مجلس شورای اسلامی گفته که «احزاب و چهره‌های اصلاح‌طلب» در انتخابات پيش رو «خط قرمز شورای نگهبان» هستند.

                                آقای قدوسی در مصاحبه‌ای با خبرگزاری تسنيم که شنبه سوم مرداد منتشر شده، گفته است که اصلاح‌طلبان «دو مشکل اساسی» در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی دارند.

                                نماينده مشهد در مجلس شورای اسلامی در توضيح اين «دو مشکل اساسی» گفته است:

                                «اول آنکه احزاب اصلاح‌طلب در فتنه ۸۸ ضربه خوردند و
                                دوم، چهره‌های سياسی اين جريان آسيب ديدند.


                                احزاب و چهره‌های اصلاح‌طلب خط قرمز شورای نگهبان هستند. هر اصلاح‌طلبی که به هر نحو در فتنه ۸۸ حضور داشته اعم از حضور، نقش، رفتار و سوابق مورد رسيدگی جدی قرار می‌گيرد.»

                                آقای کريمی قدوسی در عين حال که گفته «اصلاح‌طلبان در پی تسخير مجلس هستند» و «برای مجلس خبرگان نيز از اين خواب‌ها ديده‌اند» افزوده است که «مردم به چهره‌های اصولگرا رغبت دارند و به آنان رای می‌دهند.»
                                شورای نگهبان که بر اساس قانون اساسی، وظيفه نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی و رياست جمهوری را بر عهده دارد، اين نظارت را «استصوابی» توصيف کرده است؛ به اين معنی که حق رد صلاحيت کانديداهای انتخابات را برای خود قائل است.


                                *******************

                                اين نهاد در دوره‌های گذشته انتخابات مختلف، هزاران نفر از کانديداها را به دلايل مختلف رد صلاحيت کرده است.

                                احمد جنتی، دبير شورای نگهبان، بارها تاکيد کرده که «فتنه» خط قرمز اين نهاد است. «فتنه» عنوانی است که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و تعدادی از نزديکان او، به جنبش اعتراضی پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ اطلاق کرده و اصلاح‌طلبان را به آن منتسب می‌کنند.
                                در ماه‌های گذشته تعدادی از چهره‌های اصلاح‌طلب مانند محمدرضا عارف، غلامحسين کرباسچی و مصطفی کواکبيان، به طور جداگانه، درباره رد صلاحيت گسترده چهره‌های اين جريان در انتخابات مجلس شورای اسلامی هشدار داده‌اند.
                                به تازگی نيز محمدرضا تابش، از نمايندگان اصلاح‌طلب مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با خبرگزاری ايلنا، با انتقاد از نبود امکان استفاده از نام و تصوير محمد خاتمی، رئيس جمهور اسبق ايران در فعاليت‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان گفته است: «مردم جريان اصلاحات را به نامِ او می‌شناسند و به او اعتماد دارند، اما امکان بيان ديدگاه‌ها و حضور رسانه‌ای برايش فراهم نيست.»
                                آقای تابش اين مسئله را «نوعی تبعيض عليه اصلاحات» خواند که به گفته او «عاملی بازدارنده» برای اين جريان در انتخابات آينده است.
                                سخنگوی قوه قضائيه ايران، در خردادماه گذشته گفت که ممنوع‌التصويری رئيس جمهور اسبق ايران به دستور دادستانی بوده است.



                                شاهد از غیب رسید

                                وحشت دلواپسان، جریان سال 88 است

                                پس کار خیلی راحت شده و میشه به سادگی، جریان خائن رو تشخیص داد! حتی بدون تابلو و تریبون! همون کسانی که مملکت رو به لبه پرتگاه سقوط کشوندند باید از صحنه سیاست ایران حذف شوند، یعنی دلواپسان! و برای همیشه!

                                نظر

                                در حال کار...
                                X