کاربران گرامی بورسی، با توجه به تغییرات اخیر سایت در صورت وجود هر گونه مشکل در استفاده از سایت (درج پیام، عضویت و...) با ایمیل boursy.com[@]gmail.com در ارتباط باشید یا موضوع را در تاپیک «شما بگویید...» درج کنید.
رجا نیوز در اقدامی وقیحانه انتخاب مردم رو کارپردازی انگلیس خواند!!!
ضربه سختی از ملت خورده اند , باورش را نمیکردند !...و طبق معمول انگ زدنها یشان شروع شده است و کاربران این خط فکری شاخ و برگ میدهند !
کاربر میناوی که رسما نوشته اند خیلی های دیگر(مردم را به خیلی های دیگر معرفی میکنند) , نمیفهمند که را و چه را مینویسند !
.
.
باز صد رحمت به آقای مهاجری که تتمه شرافت و انسانیتی درش باقی مانده و اعتراف به همه چیز کرده است !
ا خودمان چه کرده ايم، ما اصولگراها؟
.....بعدالتحرير: شايد دوستان اصولگرايم خرده بگيرند که چرا اين حرفها را در برابر چشم رقيب و دشمن مي زنم. جوابم اين است: از بس حرف گوش نكنيم ما اصولگراها!
هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت
نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران تمام خستگیها و همه مسائلی که از انتخابات 88 به این سو بر جریانات اصلاحطلب و میانهرو وارد شده بود را از بین برد.
کی و کجا میتوانستیم تصور کنیم که چهرههای و شخصیتهای جا افتاده اصولگرا نتوانند در یک انتخابات رقابتی برگزار شده به مجلس راه پیدا نكنند؟ باوركردنی نیست ،اما اغلب چهرههایی که لیدری جریان اصولگرایان را در دست داشتند از رفتن به مجلس بازماندند و چهرههای ناشناسی توانستند به راحتی آنان را شكست دهند و این عمق میزان اعتماد مردم به بزرگان اصلاحات است، چراكه همه میدانیم بیش از دو سوم لیست تهران را افراد ناشناخته تشکیل میدادند و صرفاً بهواسطه حمایت اصلاحطلبان از این افراد است که امروز آنان توانستهاند چهرههای قدر و جا افتاده اصولگرایان را به راحتی شكست دهند.
شاید اكنون روحانی بتواند با قوت قلب و اعتماد بیشتری به سراغ برجام 2 و آشتی ملی برود که آیتالله هاشمی رفسنجانی پس از حوادث تلخ خرداد 88 مطرح کردند.
اصولگرایان که از پیروزی و بر سریر قدرت نشستن مسرور بودند، خیلی با آشتی ملی میانه نداشتند اما نتایج انتخابات مجلس دهم در تهران نشان داد که اتفاقاً برای آشتی ملی و برجام داخلی یا برجام 2 چه توان و حمایت مردمی بالقوهای وجود دارد. البته بعید است آن بخش خاص اصولگرایان از این اتفاق درس گرفته باشند و نتایح انتخابات تهران باد غرور را از سر آنان به در کرده باشد اما اگر آنان به نتایج انتخابات نگاه کرده و نگاهی هم به خود کنند، میبینند که چقدر معروف و قدرتمند بودند و از سوی دیگر نگاهی به چهرههای ناشناسی بیندازند که به راحتی آنان را شكست دادند، در حالی که مردم تهران آنها را نمیشناسند و به صرف حمایت بزرگان اصلاحات از آنان حمایت کردند.
زمان آن فرا رسیده است که گامهای استواری نهتنها در عرصه داخلی به سمت توافق و آشتی ملی برداریم بلكه در عرصه سیاست خارجی نیز تنشزدایی را جایگزین صدور سیاست گذشته نماییم و حسب خواست اراده مردم که در نتیجه انتخابات متبلور شده است تلاش کنیم هم در عرصه داخلی و هم عرصه خارجی تجدیدنظرهای مدنظر را به عمل آوریم.
رجا نیوز در اقدامی وقیحانه انتخاب مردم رو کارپردازی انگلیس خواند!!!
باور بفرمایید...باغ وحشیست این لجن نیوز.....از نزدیک با هاشون برخورد داشتم....بنده میرفتم باغ وحش ارم...احساسم میگفت این زبان بسته ها ...باید درس تمدن به امثال لجن نیوز بدن.....
پست ها اینجانب صرفا نظر شخصیست..نه مبنا برای خرید قرار بدهید..نه فروش..بنده هم حق دارم..نظرم..را هر جند غلط باشه..بگم...درست بود..ارزانی وجود...غلط بود به بزرگی خودتان ببخشید..
اگرچه سخن از پیروزی و شکست در انتخابات، سخن پسندیدهای نیست ولی به روال جاری و آنچه بر سر زبانهاست، جریان یاد شده در کلیت انتخابات هفتم اسفند شکست خورده است و ضمن آن که اکثریت مجلس دهم در اختیار اصولگرایان است،
کد خبر: ۵۷۱۳۸۳
تاریخ انتشار:
۱۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۷
-
29 February 2016
«حسین شریعتمداری» در سرمقاله امروز «کیهان» نوشت:
درباره انتخابات دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری که روز جمعه با حضور پرشور مردم در سراسر کشور برگزار شد و نتایج حاصل از آن، گفتنیهایی هست که شاید در نگاه اول چندان به چشم نیاید و یا در هیاهوی تبلیغاتی این روزها، پنهان بماند. یادداشت پیش روی اشارهای گذرا به برخی از این نکات است.
1- این واقعیت میدانی - تاکید میشود میدانی- قابل تردید نیست که لیست مشترک سه گروه موسوم به اصلاحات، کارگزاران و حامیان دولت، در تهران، اکثریت آراء را به خود اختصاص داده است.
2- درباره لیست سه گروه یاد شده برای مجلس خبرگان در استان تهران گفتنی است که 8 تن از نامزدهای این لیست، با فهرست نامزدهای معرفی شده از سوی جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز مشترک هستند. بنابراین؛ 8نامزد مورد اشاره برای خبرگان را نمیتوان نامزدهای وابسته به سه گروه یاد شده تلقی کرد، بلکه این 8 تن اصالتا نامزدهای جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز هستند که سه گروه اصلاحات و کارگزاران و اعتدال از لیست جامعتین وام گرفته و در لیست خود جای داده بودند که مخالفت و اعلام بیاطلاعی اکثر آنان را در پی داشت. بنابراین اگرچه نامزدهای لیست مشترک سه گروه یادشده برای مجلس شورای اسلامی، در تهران بیشترین آراء را به خود اختصاص دادهاند ولی اکثریت قاطع نامزدهای مجلس خبرگان از حوزه استان تهران، به اصولگرایان تعلق دارند و نه اصلاحطلبان.
3- جریان یاد شده در حالی خود را پیروز انتخابات دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری معرفی میکند که اولا؛ اکثریت نزدیک به تمام نامزدهای مجلس خبرگان در سراسر کشور به جبهه اصولگرایان تعلق دارند و ثانیا؛ در مجلس شورای اسلامی نیز فقط حائز اکثریت در تهران هستند و در سطح کشور اکثریت نمایندگان مجلس دهم را اصولگرایان برعهده دارند، بنابراین جریان مزبور برخلاف ادعای تبلیغاتی - و البته زودگذر و بیدوام خود - برنده و پیروز انتخابات روز هفتم اسفند نیست.
4- دیروز، روزنامههای زنجیرهای و سایتهای داخلی و خارجی حامی جریان مورد اشاره، در اقدامی هماهنگ صفحات اول خود را با تیترهای درشت به پیروزی این جریان در انتخابات هفتم اسفند اختصاص داده بودند و از کنار این واقعیت غیرقابل انکار عبور کرده بودند، که «ایران فقط تهران نیست» و مجلس دهم با حضور همه نمایندگان تشکیل میشود و نه فقط نمایندگان تهران. گفتنی است در انتخابات ریاستجمهوری 88 نیز عدهای از فتنهگران با استناد به رأی بیشتر در تهران، اصرار داشتند آن برتری رأی را به حساب کل کشور جا بزنند که... بگذریم!
5- طی سی و چند سال گذشته، همواره در مجلسهایی که بعد از انتخابات ریاستجمهوری تشکیل شدهاند، اکثریت با نمایندگان حامی دولت - صرفنظر از این یا آن دولت- بوده است. مثلا - و فقط به عنوان مثال - در مجلس ششم که بعد از انتخاب آقای خاتمی تشکیل شده بود، 220 تن از نمایندگان جبهه اصلاحات حضور داشتند و حال آن که براساس آمار موجود از نتیجه انتخابات اخیر، مجموعه نمایندگان حامی دولت و اصلاحطلب و کارگزارانی مجلس پیشروی، نه فقط اکثریت ندارند بلکه در اقلیت نیز هستند و اکثریت با نمایندگان اصولگراست که اگرچه ضددولت نیستند - و نباید هم باشند - ولی تابلوی تعریف شده حامیان دولت را هم ندارند.
بنابراین به وضوح میتوان نتیجه گرفت؛ انتخابات هفتم اسفند برخلاف ادعای پرسر و صدای این روزها، نشانه اقبال مردم به دولت و حامیان آن نیست و رضایت ملت از عملکرد 3 ساله دولت محترم را در پی ندارد.
6- باید توجه داشت که جریان یاد شده طی چند ماه گذشته بیآن که دستاورد قابل توجهی از برجام نظیر لغو تحریمها، گشایش سوئیفت، برقراری روابط تجاری، سرمایهگذاری خارجی، گشایش اقتصادی، بازگشت داراییهای مسدود شده و... - که هیچکدام تحقق نیافته است - ارائه دهد، اصرار داشت از برجام با عناوینی مثل فتحالفتوح! بزرگترین دستاورد تاریخ ایران! و... یاد کند و در همان حال از انتخابات هفتم اسفند با عنوان «برجام 2» یاد میکردند. ولی نتیجه انتخابات به گونهای که شرح آن گذشت نشان داد مردم هوشیارتر از آنند که «از دست دادههای نقد» را با «وعدههای نسیه»! هموزن تلقی کنند!
7- این روزها رسانهها و برخی از مقامات آمریکایی و اروپایی با استناد به توهم پیروزی مدعیان اصلاحات در انتخابات هفتم اسفندماه، بر طبل توخالی «تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران»! میکوبند! و با نادیده گرفتن این واقعیت محسوس و غیرقابل انکار که اکثریت قاطع مجلس دهم نیز در اختیار اصولگرایان است، آرزوی همیشه بر باد رفته خود را به این خبر تبدیل میکنند که مدعیان اصلاحات با حضور حداکثری! در مجلس آینده، برای تغییر سیاستهای جاری ایران اسلامی تلاش خواهند کرد! این توهمپراکنی در حالی است که مدعیان اصلاحات بعد از عبور از چند مرحله ناموفق قبلی و شکستهای پی در پی، چارهای جز تمکین و تسلیم در برابر اصول و مبانی نظام ندیدهاند.
این جریان سیاسی، در مجلس ششم که اکثریت قاطع آن را در دست داشت - 220 نماینده از 297 نماینده آن دوره مجلس- به هوس تغییر در رفتار و ساختار نظام افتاد و با تصویب لوایح مغایر با قانون اساسی که از سوی دولت وقت - دولت اصلاحات - ارائه شده بود و تصویب چند طرح مشابه، خیال خام خود را دنبال کرد و تا آنجا پیش رفت که جمع قابل توجهی از نمایندگان مدعی اصلاحات مجلس ششم و تعدادی از دولتمردان وقت در اعتراض به ناکامی خود، ابتدا دست به تحصن زدند اما، نظام اسلامی با پشتوانه تودههای عظیم مردمی، راسختر از آن بود که با این حرکت کمترین خمی به ابروی خود بیاورد. و بعد از ناکامی تحصن که از حمایت گسترده و آشکار دولتهای خارجی برخوردار بود، نمایندگان مدعی اصلاحات و تعدادی از دولتمردان با اعلام استعفای خویش، اقدام به «خروج از حاکمیت» کردند که این حرکت نیز با بیاعتنایی نظام و مردم روبرو شد.
این جماعت در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با مدیریت بیپرده مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل، خیانت بزرگتری را به صحنه آورده و علیه حاکمیت خروج کردند. این اقدام خائنانه نیز راه به جایی نبرد و مدعیان اصلاحات - و نه همه اصلاحطلبان - در ادامه با تحریم انتخابات مجلس نهم، بار دیگر وزن خود را در مقابله با نظام اسلامی آزمایش کردند و باز هم مثل گذشته، شکست خوردند و سرافکندگی دیگری را به کارنامه خود افزودند.
امروزه اما، جریان یاد شده با درک این واقعیت که نظام اسلامی بیدی نیست که با این بادها بلرزد، به بستر قانون روی آورده و در انتخاباتی شرکت کردهاند که با همان ساز و کار همیشگی انجام میشود و این اعتراف صریح به ناکامی در خروج از حاکمیت، خروج علیه حاکمیت، تحریم انتخابات و... است. بنابراین برخلاف توهمپراکنی بیگانگان که با سکوت برخی از مدعیان اصلاحات نیز همراه است، بازگشت کنونی این جریان به شرکت در انتخابات حاصل تنبیه آنان از سوی ملت است و یک پیروزی بزرگ و مثالزدنی برای جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت مقتدرانه آن تلقی میشود.
8- این روزها افرادی از جریان مزبور در حالی که در تبلیغات انتخاباتی خود از گشایش اقتصادی و بهبود معیشت مردم دم میزنند - بیآن که توضیح بدهند طی 3 سال گذشته چه گام مثبتی در این راه برداشتهاند- در همان حال شماری از آنها - و نه همه آنان - در اظهارات «یک خط در میان» خود، سعی دارند برخی از اصول و مبانی تعریف شده نظام، نظیر استکبارستیزی، حمایت از خط مقاومت در منطقه و تکیه بر توان داخلی در اقتصاد و... را زیر سوال کشیده و از حضور خویش در مجلس با عنوان تلاش برای تغییر و جابجایی این گزارهها یاد میکنند! که دراینباره، علاوه بر آنچه در بند قبلی آمده است باید گفت؛
9- ساختار نظام و حمایت تودههای دهها میلیونی مردم از آن به گونهای است که اولا؛ هیچیک از جریانات سیاسی، نمیتوانند کمترین تاثیری در تغییر ساختار و یا رفتار برگرفته از اصول نظام داشته باشند و اساسا رأی مردم به نمایندگان در محدوده وظایف قانونی و تعریف شده آنها در قانون اساسی است. و باید گفت؛ در دوره موسوم به اصلاحات، تمامی دولت، و اکثریت قاطع مجلس را در اختیار داشتید و از هیچ کوششی برای تغییرات یاد شده دریغ نکردید. خب! به کجا رسیدید؟
10- اگرچه سخن از پیروزی و شکست در انتخابات، سخن پسندیدهای نیست ولی به روال جاری و آنچه بر سر زبانهاست، جریان یاد شده در کلیت انتخابات هفتم اسفند شکست خورده است و ضمن آن که اکثریت مجلس دهم در اختیار اصولگرایان است، مجلس خبرگان نیز، اولا شرح وظایفی کاملا متفاوت با مجلس شورای اسلامی دارد و ثانیا، اکثریت نزدیک به تمامی آنها در سراسر کشور از لیست اصولگرایان برخاستهاند و عالمان وارسته و فرهیختهای هستند که طی سالهای متمادی بارها نشان دادهاند، تنها دغدغه آنان دفاع از اسلام، انقلاب، رهبری و نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و هست.
بنابراین برخی از ادعاهای این روزها تنها در قالب «لاف گزاف» قابل ارزیابی است و بیرون از این حد و اندازه، کمترین وزنی ندارد. و مخصوصا یکی دو تن از کسانی که زبان به لافهای گزاف مورد اشاره گشودهاند، از این واقعیت بیشتر از دیگران باخبرند و به نظر میرسد در پی آنند که با اینگونه توهمپراکنیها، به خیال خود، روی روحیه حزبالله و تودههای وفادار اثر منفی بگذارند ولی اینگونه لافها به حکایت آن شخص شبیه است که از او پرسیدند نامت چیست؟ و او برای ترساندن سؤالکنندگان گفت؛ «هیبتالله»! و طرفهای مقابل به کنایه پرسیده بودند «راست میگویی یا میخواهی ما را بترسانی»؟!
در این انتخابات با برائتی که مردم از چنین گروههای متحجر و عقب مانده کردند اینها به مرز روانی و سکته رسیده اند...
کاربر میناوی که نوشته است :حالا هم یه عده که اصلا نه شما نه خیلی های دیگر که اسمشان را در برگه رای نوشتند نه می دانند کی هستند نه میدانند عملکردشان چیست را به آنها غالب کرد !
.
.
اینها که به قول شما به مرز روانی و سکته رسیده اند ! هنوز به سطل آشغال آتیش زدن نرسیدن !
حالا ببین اونها که سطل آشغال آتیش زدن ! و تخریب میکردن اموال مردم و سازمانها رو به چه مرزی رسیده بودن !!!
فعلا که با دست ملت اصولگرایان قلابی ! که بیشترین دشمنی ها رو با احمدی نژاد کرده بودن ! بیشترین تهمت ها رو به احمدی نژاد زدن و منحرف نامیدن احمدی نژاد رو !! از مجلس حذف شدن !
اول گفتند او از دل اصولگرایی زاده شده، بعدا مدعی شدند اصولگرایی بدون او هیچ مشکلی پیدا نخواهد کرد، در نهایت هم گفتند او نه تنها اصولگرا نیست، بلکه از اول هم نسبتی با آنها نداشته. البته خودش هم گفته بود که اصولگرا نیست اما منظورش به اصول بر نمی گشت، مفهوم حرف او این بود که تمایلی ندارد رای مردم را در سبد کسانی ببینید و بریزد که نسبتی با مردمداری و مردسالاری ندارند.
در ذهن می گنجید که برخی در پس آلزایمر مصلحتی عقبه ی تهی خود را از یاد ببرند و به روی خود نیاورند که چگونه پوستین راست بودن را با لباده اصولگرایی تعویض کردند و در پس آویزان شدن به منتخب مردم، یک مرده خوری سیاسی تمام عیار را رقم زدند، اما قطعا این هرگز در مخیله خودشان هم راه نمی یافت که روزی برسد که منتخب محبوب مردم را انحرافی بخوانند و نردبان ترقی خود را با لگد ناسپاسی آنگونه به زمین بیاندازند.
فکر می کردند عقل و اراده مبتنی بر شعور مردم، همانند اذهان منجمد آنها تعطیل است. به همین دلیل بود که سکوت مردم در برابر بی اخلاقی هایشان را به حساب رضایت آنها از عملکرد ناجوانمردانه شان نسبت به منتخب مردم محاسبه کردند. اشتباه کردند، چوبش را هم خوردند.
روزی که ناراست های فرصت طلب توهم محور بودن را پیدا کردند، باید به اینچنین روزی می اندیشیدند. کاش به خدا و عدالت و روز جزا باور داشتند. این بی باوری کار دستشان داد.
حالا عدد و وزن و قواره نشئگان مدعی اصول به صورت تمام قد نمایان شده و بعید است دیگر کسی از بالای منبرِ اهل بیت، برای سر و جان یک بنده پاک خدا، جایزه مرگ تعیین کند. همانقدر که عدد مشارکت مردم در نه به انصراف از یارانه ها معنادار بود، عدد عدم اعتماد به مدعیان منهای احمدی نژاد هم دارای نشانه و معناست.
آن روزی که قدرت گرایان با نمکدان شکنی منتخب ملت را انحرافی نامیدند و او را به جرم ایستادگی در برابر زیاده خواهی های ناحق خود به قتلگاه تهمت بردند، باید می دانستند که عدل الهی در همین دنیا و در یکی از همین روزها، به تحقق خواهد پیوست.
حالا که دیگر خبری از بزرگترین خطر از صدر اسلام نبود، پس چرا کسی نتوانست حتی به اندازه یک چندصد هزارم او مقبولیت کسب کند؟!
فرصت فکر کردن به خیلی چیزها باقی است. شاید به اندازه همه سال های باقی مانده از عمرشان فرصت داشته باشند تا به فرجام نامردی شان فکر کنند. شاید عبور مردم از آنها، نعمتی باشد برای گوشه نشینی و اندیشیدن در باب توبه. بعید است فرصت جبرانی برای آنچه بر سر یک ملت آوردند وجود داشته باشد، اما حتما فرصتی هست تا با مرور گذشته، راهی را که منجر و منتج به انتحار می شود بر روی بقیه ببندند.
مردم ایران مظهر اراده الهی اند. نه استبداد را می پذیرند و نه استکبار و استعمار را. تکلیف مداری و توکل را باید از آنها آموخت. هیچ کس بهتر از آنها نمی فهمد که چطور باید از دل تاریک ترین راه ها گذشت و با وجود همه سختی ها، چگونه خود را در آستانه رسیدن به قله دید
امیدوارم با تو دهنی که جنتی از مردم خورد کلاً از همه چی انصراف بده بره بشینه خونش منتظر عزرائیل!
این نتیجه عمل کسانیه که تو انتخابات دست میبرن، از رئیس جمهور تقلبی حمایت میکنن، و در مقابل خواست مردم می ایستن
امیدوارم برای شما هم درس شده باشه
تا اینجا اصلاحات با هر کی بد کرده بعدش رفته و بهش التماس کرده و آویزونش شده !!!
رفسنجانی را کردند صادر کننده دستور قتلهای زنجیره ای ! عالیجناب سرخ پوش ! در مجلس ششم بلایی سرش آوردند که آخر هم نشد ! بعدش هم رفت با دستکاری دولت اصلاحات در رای مردم ! آخر شد !!! و بعدش هم انصراف داد !!
حالا همه آمال و آروزهای جریان اصلاحات رفسنجانی است !!!
به لاریجانی زمانی که رییس صدا و سیما بود در دولت اصلاحات بیشترین نقدها و حمله ها را کردند ! شعار میدادند سیمای لاریجانی تعطیل باید گردد !!!
حالا همه دغدغه شان این بود که لاریجانی سرلیست انتخاباتی آنها شود ! یا رییس مجلس دهم بشود !!!
نظر