نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Senator1989
    عضو فعال
    • Feb 2015
    • 2577

    #3916
    پاسخ : نبض سیاست

    قضیه دقیقا عین فصل 8 سریال 24 شده انجا هم رئیس جمهور حسن برادری به نام فرهاد داشت که شخصیت منفی و خائنی داشت

    نامه ۳ نماینده مجلس به روحانی درباره فریدون



    ۳ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طی نامه‌ای به حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور خواستار ممانعت از ورود حسین فریدون به نهاد ریاست جمهوری شدند.

    این نمایندگان نقش حسین فریدون در برخی از مسائل مالی اخیر و فیش‌های نجومی را عامل این درخواست توصیف کردند.
    متن نامه نمایندگان به شرح ذیل است:
    آقای رئیس‌جمهور!
    در تمامی رسانه‌های عمومی از جمله صدا و سیما توسط رئیس سازمان بازرسی کل کشور و دیگر منابع خبری به نقش مؤثر آقای حسین فریدون در فعالیت‌های غیرمجاز و نصب مدیران و بعضی از روسای بانک‌ها و ... به عنوان دستیار ویژه نقش مؤثری اشاره شد.
    آقای رئیس‌جمهور!
    حفظ قداست و جایگاه نهاد ریاست جمهوری و جنابعالی بیشتر از همه بر عهده این افراد نزدیک به شما است، لذا تأکید می‌نماییم ضمن ممنوع‌الورود نمودن دستیار ویژه‌تان و اعلام آن به ملت، نسبت به مسئولین نهاد ریاست جمهوری که مسائلی از این قبیل در کارنامه‌شان دارند تجدیدنظر فرمایید تا شرایط بهتری برای همکاری‌های جامعه فراهم شود.
    آقای رئیس جمهور!

    اخیرا در منابع خبری معتبر و مکتوب دستیار ویژه شما با تقلید صدای جنابعالی برای پیش برد اهداف فوق‌الذکر و در واگذاری زمینه‌هایی در کیش با کمک بعضی دیگر از مدیران نهاد و اخذ حق دلالی نقش داشته است.
    حضرتعالی بنا بر این اخبار که خدمت شما هم رسیده، ایشان (دستیار ویژه را) از خودتان دور نموده‌اید ولی ایشان همچنان تلاش می‌کنند در کنار شما باشد و در امور دخالت کند.

    دوره قبل رحیم مشایی داشتیم . این دوره فریدون داریم . مردم بدبخت هم در همه دوره ها تماشا چی هستن . ....

    نظر

    • fanos
      ستاره دار(1)
      • Jul 2013
      • 209

      #3917
      پاسخ : نبض سیاست

      سلام بر همگی
      دوست گرامی اسپرد از من بیسواد که حتی نمتونم نام کاربرتو درس بگم چه انتطاری داری حال نظرم خواستی باشه میگم

      بهتر بود ار اول شروع میکردی قبل از کشف اتش انسانهای ان زمان چگونه زندگی میکردند حقوق بشر و دمکراسی را رعایت میکردن بعد از کشف اتش زندگی چگونه بود با اختراع چرخ چه تعغیراتی درجامعه رخ داد همینطور تخت گاز بیا تابرسی جامعه امروز درکل دنیا اینم نظر من بیسواد

      بعد از تحریر ظاهرا فیشهای حقوقی فرماندهان سپاه هم منتشر شده چون سواد ندارم منبع شو نتونستم پیدا کنم
      عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

      نظر

      • Inspired
        عضو فعال
        • May 2016
        • 494

        #3918
        پاسخ : نبض سیاست

        در اصل توسط Rudel پست شده است
        از همون اول معلوم بود که هدف به انحراف کشیدن تاپیک و جلوگیری از انتقاد به حکومت فاسد ایران هست
        خوب گویا برادرای نوکر جمهوری اسلامی همیشه از راه فحش وارد نمی شوند بعضیاشون هم از طریق مظلوم نمایی وارد می شند یا طبق سنت بچه های فارس نیوز و هادیان سیاسی سپاهی از طریق داستان سرایی در مورد بد و اخ بودن غرب وارد می شن این کلک ها قدیمی شده پسر جون با گنده های شما بزرگ شدیم شما که عددی نیستین /:.yead.:/
        مهندس جان، باور کن در مورد من اشتباه میکنی

        من واقعاً از اطلاعات زیاد و تخصصی شما لذت بردم وقتی میخوندمشون، اما خب، وقتی دیدم 100 صفحه ی تاپیک شده آتیش زدن سطل آشغال، بعد هم متهم شدم به بیشعوریِ سیاسی و عدم درک اهمیت فعالیت های اجتماعی و مدنی و حقوق بشری و بی احساسی، شما جای من بودید، چه میکردید؟

        شما به شعور (هم سیاسی و هم اجتماعی) من توهین کردید! در حالیکه من از شما سئوالاتی پرسیدم که خیلی ساده میتونستید جواب ندید! دیگه چرا افترا میزنید؟

        چند بار گفتم که قصدم روشن شدن حقایقه و میخوام بفهمم پشت پرده چی میگذره و مهیا باشم، اما اتفاقاً این شما بودید که دارید مظلوم نمایی میکنید!

        ما تو کف هرم نیازها، اسیر داریم، شما دارید از نوک هرم شاکی میتراشید!

        این تاپیک واقعاً هدف داشت که من بخوام به انحراف بکشمش؟

        پست های منو یک به یک بخونید، حتی اگر یک کلمه ی نامربوط با نبض سیاست و اخبار مرتبط اقتصادی توش دیدید، حق با شماست! پست هایی که مورد هجمه قرار گرفتم رو البته حذف کنید، پست های روشنگرانه رو میگم.

        چند بار گفتم بحث ایدئولوژیک ندارم؟

        شما چی کار کردید؟

        وقتی شما زور میگید و بنده هم مسلح هستم، آیا حماقت نیست مثل ماست بایستم و از شما کتک بخورم؟

        شما نظامی بودید و اهمیت سلاح و تاکتیک رو تو جنگ میدونید.

        وقتی من با صلح وارد شده ام و به من چنگ و دندان نشون داده میشه، چه باید کرد؟

        من سلاحم قلممه. مگه غیر از کلام حق از قلم من ساری و جاری شده که بنده رو به مظلوم نمایی و انحراف متهم میکنید؟

        تاره من چشم پوشی هم کرده ام به خطاهای انسانی شما و صداش رو در نیاورده ام، اگر سوتی هاتون رو افشا میکردم تو همین یکی دو روزه، چکار میکردید؟ اونوقت به چه چیزهایی منو وصل نمیکردید!!!! من خودم زخم خورده همین سیستم هستم. اما فراموش کردید، با دیو سیاه، چگونه میشه مقابله کرد؟ با دست خالی؟ بدون تاکتیک؟

        با شلتاق بازی و ننه من غریبم بازی که ره به جایی نمیبریم. طرف فعال سیاسی بوده و با حقوق مدنی آشنا، گوشه زندانه، منی که همین قلم رو قانونی نمیتونم بچرخونم، جام کجاست؟ کسی اصلا صدام رو میشنوه؟

        بعد یه همچین جای دنج و باحالی پیدا کرده ام، اینجا هم فضا رو بر مخالفین نظرات باید بست؟ پس تقابل آرا و افکار چی میشه؟

        شما اگه نتونید در برابر اختلافات فکری من مقاومت کنید و پاسخی درخور و شایسته بدهید، چگونه میخواهید برید با دیو سیاه ظلم بجنگید و حقتون رو بگیرید؟

        خب فرق شما با همون زورگویان فاسدی که ازشون شکایت دارید چیه؟ شما هم دارید حق رو ناحق میکنید و به من افترا میزنید؟ بدون اینکه حتی متوجه حرفهای من بشید و تفاوتها رو درک کنید! چرا، چون دایی جان ناپلئونی دارید به قضیه نگاه میکنید و فکر میکنید هر کی ذره ای با شما زاویه ی فکری داشت، پس دشمنه!

        اما اینطور نیست!

        من تو بسیاری از جنبه های فکری شما، موافق هستم، با نحوه ی ابرازشون مشکل دارم و گفتم اتفاقاً شاید بتونم کمکی هم بکنم، نه فقط کمک بگیرم!

        شما پشت آخرین سلاح پیشرفته هم که بنشینی، وقتی بلد نباشی باهاش کار کنی، فرقی با تیر کمون سنگی نداره! اما اگر همین تیر کمون سنگی رو داشته باشید و نقطه ضعف حریف رو بدونید، امکان پیروزی شما هست!

        و وقتی شما تخصص حقوقی ندارید، چطور میخواهید از حقتون دفاع کنید و تازه بتوانید احقاق حق هم بکنید و بگیریدش؟

        قدری انصاف داشته باشید و همه رو دشمن نبینید. سعی کنید طرف مقابلتون رو درک کنید. اینه رمز موفقیت!

        من جواب انتقاداتم رو فقط دادم، خواه کسی بپذیره، خواه از تعصب، چشمهاش رو به حقیقت و واقعیت ببنده!

        ولی عقل سلیم میگه، همیشه جا برای نظر مخالف بذار و روش تعمق کن، شاید درست باشه و قابل استفاده!

        اما یه بار دیگه بخون پست هام رو، کسی که هدفمند میاد، این چنین غیر منظم پست میذاره؟ شما که نظامی بوده اید، اهمیت حمله ی هوشمندانه و برنامه ریزی شده رو میدونید دیگه! خوب دقت کن، غیر از تدافع، چیز دیگری دستگیرت نمیشه! اگر البته پرده تعصب از رو چشمانت برداری!

        چشم ها رو باید شست

        موفق می شوید

        اگر جور دیگری تلاش کنید
        آخرین ویرایش توسط Inspired؛ 2016/07/14, 21:13.
        در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
        نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

        نظر

        • Inspired
          عضو فعال
          • May 2016
          • 494

          #3919
          پاسخ : نبض سیاست

          در اصل توسط fanos پست شده است View Post
          سلام بر همگی
          دوست گرامی اسپرد از من بیسواد که حتی نمتونم نام کاربرتو درس بگم چه انتطاری داری حال نظرم خواستی باشه میگم

          بهتر بود ار اول شروع میکردی قبل از کشف اتش انسانهای ان زمان چگونه زندگی میکردند حقوق بشر و دمکراسی را رعایت میکردن بعد از کشف اتش زندگی چگونه بود با اختراع چرخ چه تعغیراتی درجامعه رخ داد همینطور تخت گاز بیا تابرسی جامعه امروز درکل دنیا اینم نظر من بیسواد

          بعد از تحریر ظاهرا فیشهای حقوقی فرماندهان سپاه هم منتشر شده چون سواد ندارم منبع شو نتونستم پیدا کنم
          سلام جناب فانوس

          من از هر کسی بقدر استعدادش انتظار دارم

          اگر شما میفرمایید وسعتون همینه، من انتظاری از شما ندارم خارج از توانتون خرج کنید

          اما اونایی که دیگران رو به بیسوادی و بیشعوری سیاسی متهم میکنند، قضیه اشون سواست

          من میگم دشمن رو نباید خوار شمرد

          آخوند بیسواد و نفهم نیست

          اگر بود که الان سوار نبود

          اتفاقاً در مورد فیش های حقوق اومدم شروع کردم (یه مرور کنید پست های منو، دیگه اینقدر که باید حال داشته باشید، وگرنه تحقیق چه معنایی داره با تنبلی)، به خلقت انسان و زمین که کاری نداشتم!

          حتی گفتم به نفع دولت روحانی تموم میشه، کار هر کسی میخواد باشه و نظر دوستان رو پرسیدم!

          بعد جواب آمد، معلومه کار کیه و حال همه بهم خورده از تفسیرش، ما میخواهیم حقمون رو از ظالمان بگیریم، برامون فیش حقوقی مهم نیست

          خب چقدر آدم میتونه حق به جانب باشه که اینطور با دیگران رفتار کنه؟؟؟

          من که خودم رو حتی اجمالی معرفی کردم، قصدم و هدفم رو هم خالصانه و صادقانه گفتم! دیگه باید چی کار میکردم که نکردم؟
          در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
          نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

          نظر

          • fanos
            ستاره دار(1)
            • Jul 2013
            • 209

            #3920
            پاسخ : نبض سیاست

            سلامی دوباره
            دوست گرامی اسپر قرار نیست همه مثل هم فکر کنن عقیده باد ازاد باشه هر کسی نظرش با کمال احترام بیان کنه تاجامعه رشد کنه من توی بحثا مخالف هرگونه توهین و افترا هستم حتی اگه دشمنم نظرشو با کمال احترام بیان کنه بهش احترام میگزارم فعلا دشمنی ندارم
            عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

            نظر

            • Inspired
              عضو فعال
              • May 2016
              • 494

              #3921
              پاسخ : نبض سیاست

              در اصل توسط fanos پست شده است View Post
              سلامی دوباره
              دوست گرامی اسپر قرار نیست همه مثل هم فکر کنن عقیده باد ازاد باشه هر کسی نظرش با کمال احترام بیان کنه تاجامعه رشد کنه من توی بحثا مخالف هرگونه توهین و افترا هستم حتی اگه دشمنم نظرشو با کمال احترام بیان کنه بهش احترام میگزارم فعلا دشمنی ندارم
              سلام، شما هر جور راحتید، منو صدا بزنید، من از کسی که حس کنم صادقه، حتی بهم بی احترامی کنه هم ناراحت نمیشم

              این اسپر رو بکنید اسپرغم هم بد نیست، حداقل یخورده بامسمی تره و خوشمان میاید

              نکته آخه دقیقاً همینجاست

              از یه طرف ادعای تظلم خواهی و نبود آزادی های مدنی میکنی

              از طرف دیگه جلوی آزادی مدنی یکی دیگه رو میگیری

              یک بام و دو هوا نمیشه که

              شما از این ناراحتی که به شعورت توهین شده، بعد میری به شعور یکی دیگه توهین میکنی

              ناراحتی که آدم حساب نشدی، یکی دیگه رو تحقیر میکنی و انگ میچسبونی

              ناراحتی که عقیده هر کسی محترم باید شمرده بشه، بعد عقیده دیگران رو به سخره میگری و بخاطر اختلاف نظر با نظر خودت، تقبیح میکنی

              باباجان، برای غلبه بر هر سوژه ای، باید از راهش وارد شد

              با خداشناس، از راه خداشناسی، با شیطان، از راه شیطان شناسی، نمیشه با تیرکمون مگسی بری جنگ بمب اتم که

              وقتی تنها سلاحت، قلمه، نباید بری دم پر اژدها، چون با یه نفس دودمانت رو میسوزنه، قلم که جای خودش، همون اول میشه شمع

              حالا یکی خریت کرده و رفته گوشت قربونی شده، ما باید وا مصیبتا سر بدیم که چرا آقا گربهه شاخش زده؟ خب از اول باید آسه میرفتی و آسه میامدی، تا گربهه کاری باهات نداشته باشه


              ارادتمند، انحصاری برای جناب فانوس
              اسپرغم
              در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
              نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

              نظر

              • fanos
                ستاره دار(1)
                • Jul 2013
                • 209

                #3922
                پاسخ : نبض سیاست

                اسبر غم گرامی ارزومندم که در زندگی غمی نداشته باشی حال مارا گرفتی اشکالی نداره
                بریم سرهوش شما میگی اخوندا باهوشند چون قدرت دستشونه فعلا میشه بفرماید خروجی هوش اینا چیست ازنظر علمی بجز یک توضیح مسائل چه جیز دیگر بدانش بشری اضافه کردن یک تفسیر قران دارن یک ایه را میارن ده صفحه توضیح میدن که منظور خداوند این نبوده اینکه من میگم بوده
                عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

                نظر

                • Inspired
                  عضو فعال
                  • May 2016
                  • 494

                  #3923
                  پاسخ : نبض سیاست

                  در اصل توسط fanos پست شده است View Post
                  اسبر غم گرامی ارزومندم که در زندگی غمی نداشته باشی حال مارا گرفتی اشکالی نداره
                  بریم سرهوش شما میگی اخوندا باهوشند چون قدرت دستشونه فعلا میشه بفرماید خروجی هوش اینا چیست ازنظر علمی بجز یک توضیح مسائل چه جیز دیگر بدانش بشری اضافه کردن یک تفسیر قران دارن یک ایه را میارن ده صفحه توضیح میدن که منظور خداوند این نبوده اینکه من میگم بوده
                  خدا منو بکشه، اوا خاک عالم، من چطور حال شما رو گرفتم؟ شما به من گفتی اسپر، یه غم بهش گفتم اضافه کن، بشم سپر بلا و از غم رهاتون کنم! این کجاش حال گیریه، این که کلی حال دادنه!

                  اما پیرو سئوال شما، من یک هینت کوچولو داده ام. با هر کسی باید مثل خودش رفتار کرد و پاتک زد. سپر در برابر شمشیر، کلاه خود در برابر گرز، زره در برابر تیر!

                  اسپرغم، برای دل درد، یا شاید هم درد دل

                  بگذریم

                  میدونید مدوسا با چی شکست خورد؟ ولش اصلاً، قرار شد نرم به شب معراج

                  از نظر من، یک آیت الله، معادل یک فوق دکترا معلومات داره، یک آیت الله، فوق دکترای تخصصی خداشناسی داره! همین یعنی باسواده و خیلی هم باسواده، چون سالها در رسیدن به این درجه، درس خونده، تحقیق کرده، بحث کرده و منطق آموخته و علم کلام
                  پس شمایی که معتقدید ایشان سواد نداره، باید به همون اندازه تلاش کنید تا ضد معلوماتش رو گردآوری کنید و هر جا تونستید خفتش کنید، همونجا بر ایشان پیشی جسته اید.

                  حالا شما، دو تا پست قبل تر رو نمیرید یه مرور کنید، بعد به من میگی ضد حال میزنی؟ صحبت از 30-40 سال مطالعه و بیخوابی کشیدنه تا طرف شده آیت الله، بعد به همین سادگی بهش میگین بیسواد؟

                  بابا ایوالله، من اگر این اعتماد به نفس رو داشتم، الان با مگس کش اسرائیل رو فتح کرده بودم

                  بقول شاعر،

                  ترازو گر نداری پس ترا زو ره زند هر کس
                  یکی قلبی بیاراید، تو پنداری که زر دارد

                  الان ترازوی شما چیه اینجا تا بتونی تشخیص بدی من دارم به شما کم فروشی میکنم؟

                  قابل ذکره، اصلا این پست مخاطب خاص شما نیست

                  اما ارادتمند خاص شما هستم،

                  اسپرغم،
                  (سپر غم و بلا و درد)
                  در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                  نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                  نظر

                  • fanos
                    ستاره دار(1)
                    • Jul 2013
                    • 209

                    #3924
                    پاسخ : نبض سیاست

                    دوست گرامی من کی کجا گفتم که اینا بیسوادن صحبت سر هوشه وخورجیش یه جایی خوندم یکی از دانشمندان اتمی پاکستان گفته بود اگه ما بتونیم چنتا جن بگیریم میتونیم به وسیله این اجنها تمام اسرا وفرمول اتمی امریکارا داشته باشیم جن بفرستن جاسوسی خب حالا شما بگین این اقا دانشمند باهوشه
                    عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

                    نظر

                    • Inspired
                      عضو فعال
                      • May 2016
                      • 494

                      #3925
                      پاسخ : نبض سیاست

                      در اصل توسط fanos پست شده است View Post
                      دوست گرامی من کی کجا گفتم که اینا بیسوادن صحبت سر هوشه وخورجیش یه جایی خوندم یکی از دانشمندان اتمی پاکستان گفته بود اگه ما بتونیم چنتا جن بگیریم میتونیم به وسیله این اجنها تمام اسرا وفرمول اتمی امریکارا داشته باشیم جن بفرستن جاسوسی خب حالا شما بگین این اقا دانشمند باهوشه
                      شرمنده دوست خوب

                      شما متاسفانه به خودتون زحمت ندادید پست های بنده رو بخونید

                      مگه قراره که شما تمام جواب هاتون رو تو قالب یک پست بگیرید؟

                      من رفتم از اول تا آخر این تاپیک رو خوندم، هر جا برام سئوال آمد پرسیدم، در حالیکه در مورد هوش توی پست های قبلیم اشاره کردم، اگر آخوند باهوش و با سواد نبود، الان سوار کار نبود!

                      اینکه شما میرید پیشش و دولا و راست میشید، نشون از هوش شماست یا اون؟

                      خروجیش مگه قراره برای شما باشه؟

                      اون رفته درس خونده، شما میخواهید خروجیش رو ببینید! خروجیش همینه که الان بر 80 میلیون انسان مدعی با سوادی و هوش و تخصص، دارند حکومت میکنند!

                      دکتره میره درس میخونه که پولدار بشه و احترام ببینه، نه اینکه الان یه مشت بیسواد افتادن به جون دکترها، بهشون میگن قاتل، مثل همین کیارستمی که یک بیمار کامپلیکه 76 ساله بوده! خب کسی که معنای کامپلیکه رو نمیدونه، چطور میتونه به همین راحتی به تیم پزشکی تهمت بزنه؟
                      بعد تو میان پزشکان، سندرمی داریم به نام سندرم سفارش! باورت میشه همسر یک پزشک متخصص با سفارش خودش، سر از قبرستون در آورد؟

                      این سندرم همنینقدر بهت بگه، یه جور خرافاته، اما بارها اتفاق افتاده، چون مبنای روانشناسانه داره. یعنی تلقین میشه که باید فلان اتفاق بیافته و بعد استرس وارده به ناخودآگاه، کارهای روتین رو هم مختل میکنه و باعث خرابکاری ملکه ذهن میشه حتی!

                      درست مثل اینایی که دنبال رانت هستند، اما آخرش سر از زندان و تیمارستان و قبرستون در میارند! چرا که دنبال شرافت اگر بودند، نمیشدند مه آفرید خسروی یا همون امیر منصور آریا!

                      پس مگه من هم قراره هر کی هر خزعبلی گفت، جواب داشته باشم، برید همون پاکستانی رو یه جا پیدا کنید بهش بگید جنگیر هستید، اون هم باور میکنه دیگه!

                      آخه یکی به اون احمق نیست بگه، وقتی شما قدرت تسخیر جن داشته باشید، چرا برید بمب بسازید، خب یبارکی برو تو روحش، خودش رو کنترل کن!

                      شما خوندید در مورد ال ان جی چی نوشتیم؟

                      نکنه واقعاً بر این باورید که باید همه چیز رو واضح گفت؟

                      خوبه شاهد بودید که صادقانه اومدم خودم رو به دوستان معرفی کردم، واضح نیتم رو گفتم، متهم شدم به نوکری یک حکومت فاسد و بهم زننده جو بسیار سالم و هدفمند این تاپیک. بعد دیگران رو به راحتی به دایی جان ناپلئون تشبیه میکنند! کور خود بودن و بینای دیگران شدن

                      اگه من هم یکی به دو بکنم با دوستان ،فرقم با یکی مثل همین متهمین به فساد چیه؟

                      تو رو خدا از محجوبی دیگران سو استفاده نکنیم. اگه یکی چیزی نمیگه، نذاریم به حساب خریتش! صبر آدم، حدی داره!

                      جناب فانوس، هوش تعریف واضحی داره و با یه درصدی نسبت به سن عقلی سنجیده میشه!

                      وقتی کسی در حد یک آیت الله نیست، نمیتونه در مورد هوشش هم نظر بده! به همین سادگی

                      چون آیت الله یعنی آخر کار و ما هنوز طلبه هم محسوب نمیشیم که شاعر میگه

                      چون که صد آمد، نود هم پیش ماست، نه من طلبه ی بیسوادی که 10 هم نیستم، بخوام دربارهی فرضاً حجت الاسلام نظر بدم و هوشش رو زیر سئوال ببرم و سوادش ایضاً

                      من شعورم در همین حده که بگم عقلم به سواد آخوند نمیرسه، پس از من باهوشتره، چون به هدفش که خروجی علمش بوده رسیده و من هنوز اندر خم یک کوچه ام


                      اسپرغم
                      هستم، بر طرف کننده درد دل های (سئوالات) دشوار و ثقیل

                      سئوال بعدی
                      آخرین ویرایش توسط Inspired؛ 2016/07/14, 23:55.
                      در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                      نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                      نظر

                      • fanos
                        ستاره دار(1)
                        • Jul 2013
                        • 209

                        #3926
                        پاسخ : نبض سیاست

                        که او از دل خبر دارد
                        فقط همین

                        شبت بخیر خیلی خوابم میاد میترسم به هزیان گفتن بیفتم
                        عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

                        نظر

                        • Inspired
                          عضو فعال
                          • May 2016
                          • 494

                          #3927
                          پاسخ : نبض سیاست

                          در اصل توسط fanos پست شده است View Post
                          که او از دل خبر دارد
                          فقط همین

                          شبت بخیر خیلی خوابم میاد میترسم به هزیان گفتن بیفتم
                          این خدا بیامرز، یک علامه بود، از همونایی که از دل خبر داشت



                          فقط یک نگاه به کتابخونه اش، آدم سر گیجه میگیره

                          من یک کتاب 100 صفحه ای رو نمیتونم درست و حسابی بخونم، وسطش 100 بار خمیازه ام میگیره و یه خورده که میگذره، 4 خط در میون میپرم میرم

                          بعد شما حسابش رو بکن، برخی از این کتابها که پشت سر مرحوم استاد شهیدی است، خوندنش بیش از یکسال زمان میبره

                          رمان که نیست از روش رد بشی و سرسری بخونی، نفهمیدی، اهمیتی نداشته باشه

                          من گاه برای درک یک صفحه، یک روز گیر میکردم

                          الان یک کتاب دست گرفته ام به اسم دکترین شوک، نزدیک 600 صفح است، یک هفته است دو صفحه جلو نرفته ام، چون موضوعش برام ثقیله و حوصله ام نمیکشه، ولی موضوعش جالبه و خیلی طلبه ام بخونمش، ولی فعلاً که تو صفحه ی دوم گیر کرده ام

                          دری وری های این تاپیک رو اما 2 روزه تموم کردم

                          100 صفحه اش فقط در مورد آتیش زدن سطل آشغال که اموال عمومی و بیت المال بوده، بود. خب تا س رو میدیدم، میرفتم ته سطل آشغال اموال عمومی است و بیت الماله

                          حالا شما میایی از من یه سئوال میپرسی که تو یک خط هم جوابش باشه، چون حالش رو نداری 2 خط باشه و میگی، چرا اینقدر طفره میری، واضح مثل تامی عزیز بگو حرفت رو دیگه که ما هم بفهمیم

                          بعد درست تو یه جایی که هر ویرگول، حکم مرگ و آزدای است، سر نخ از دستمون در میره، به زمین و زمان بدگمون میشیم که تو دایی جان ناپلئون هستی

                          آره دوست خوب

                          جواب خیلی سئوالات، تو خود صورت مسئله نهفته شده

                          اما از بس گیجیم، باید با سیلی سر عقل بیاییم و از خواب بپریم، تازه میفهمیم، از ماست که بر ماست

                          خوب نظر کن، پر خودت، دست خودت، امضای خودت، پول خودت، خواست خودت، طمع خودت، آلوده شده و درگیر


                          چون نیک نظر کرد پر خود در آن دید
                          گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست

                          حجت تو منی را ز سر خویش بدر کن
                          بنگر به عقابی که منی کرد و چه ها خاست


                          هوش یعنی همین، زور نزدن، وقتی زورت نمیرسه
                          وگرنه زرت آدم قمصور میشه و میافته به دست و پا زدن
                          همونطور که عقابه زیادی بلند پروازی کرد و از تقدیر نترسید
                          عدو سبب خیر شد، چون خدا خواست

                          شبت خوش
                          اسپرغم

                          ____________________________________

                          دکتر شهیدی در سال ۱۳۷۴ منزل مسکونی‌اش را به شهرداری نارمک واگذار کرد و این خانه در همان سال به کتابخانه عمومی دکتر شهیدی تبدیل شد. پس از مرگ وی اتاقی در این کتابخانه به موزه نگهداری برخی آثار از آثار او اختصاص داده شد.[۴] پیکر وی صبح روز چهارشنبه بیست و شش دی ۱۳۸۶ از برابر بنیاد لغتنامه دهخدا به سمت دانشگاه تهران تشییع و در امامزاده عبدالله (شهرری) دفن شد.[۵]
                          آخرین ویرایش توسط Inspired؛ 2016/07/15, 01:01.
                          در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                          نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                          نظر

                          • Inspired
                            عضو فعال
                            • May 2016
                            • 494

                            #3928
                            پاسخ : نبض سیاست

                            در اصل توسط وحید 20 پست شده است View Post
                            "سیاست خارجی کارآمد" چه ویژگی هایی دارد؟ در این باره می توان کتاب های متعدد و مقالات مفصل نوشت، اما کدگذاری سیاست خارجی مطلوب در 30 ویژگی، محتوای یادداشتی است که دکتر محمود سریع القلم، برای عصرایران نوشته است. ایشان پیش از این، سی ویژگی جامعه زنده، سی ویژگی سیاستمدار ، سی ویژگی شهروند مطلوب، سی ویژگی انسان عقلانی و سی ویژگی انسان مدنی را تدوین کرده بودند.
                            "سیاست خارجی کارآمد" چه ویژگی هایی دارد؟ در این باره می توان کتاب های متعدد و مقالات مفصل نوشت، اما کدگذاری سیاست خارجی مطلوب در 30 ویژگی، محتوای یادداشتی است که دکتر محمود سریع القلم، برای عصرایران نوشته است. ایشان پیش از این، سی ویژگی جامعه زنده، سی ویژگی سیاستمدار ، سی ویژگی شهروند مطلوب، سی ویژگی انسان عقلانی و سی ویژگی انسان مدنی را تدوین کرده بودند.

                            سی ویژگی سیاست خارجی کارآمد را به قلم دکتر سریع القلم بخوانید:

                            1. به ازای هر واحد پولی که در خارج هزینه می شود، ده برابر برای کشور و شهروندان، منفعت و پیامد مثبت داشته باشد؛
                            2. سیاست خارجی در همان ریلی حرکت کند که الزامات رشد و توسعه اقتصادی ایجاب می کند؛
                            3. شهروندان به همه کشورهای همسایه بدون ویزا سفر کنند؛
                            4. حداقل 10 کشور به عنوان شریک استراتژیک در حوزه های امنیتی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد؛
                            5. کشورهای دیگر از رشد و پیشرفت آن هراس و نگرانی نداشته باشند؛
                            6. محیط بین المللی را با عینک فرصت، یادگیری، زیبایی، اثرگذاری و اثرپذیری ببیند؛
                            7. نظامیان آن حداقل با نظامیان 40 کشور دیگر تبادل فکر، بازدید و حتی مانورهای مشترک داشته باشند؛
                            8. مسؤولین بعد از ساعت 5 بعداز ظهر، سیاست را تعطیل کرده و زندگی کنند؛
                            9. به حساسیت های کشورهای دیگر، حساس باشد تا آنها نیز حساسیت های او را رعایت کنند؛
                            10. با کشورهایی که قدرت بیشتری از او دارند، همکاری و مدارا کند؛
                            11. موضوعات مهم سیاست خارجی در رسانه ها، دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی و در صحنه عمومی جامعه، توسط متخصصین سیاست خارجی بحث شود؛
                            12. در شریک شدن و تقسیم قدرت با همسایگان خود، سخاوت نشان دهد؛
                            13. آنچه که تحقق آن در کوتاه مدت و در میان مدت مقدور نیست، جزء اهداف ملی خود قرار ندهد و برای آن سرمایه گذاری مالی و سیاسی نکند؛
                            14. جهت گیری سیاست خارجی با روح و روان و میانگین گرایش های شهروندان سازگاری داشته باشند؛
                            15. هر چه سریع تر از چالش های امنیتی با همسایگان خود عبور کند؛
                            16. شهروندان تفاوت بین تبلیغ و تحلیل دستگاه دیپلماسی را تشخیص دهند؛
                            17. آمار، ارقام و احتمالات در تحلیل های سیاست خارجی به وفور مشاهده شود؛
                            18. معاونت اقتصادی و تجاری دستگاه دیپلماسی ، مهم ترین معاونت باشد؛
                            19. واژه های "صد در صد"، "حتما"، "یقینا" و "بی تردید" در تحلیل های سیاست خارجی استفاده نشود؛
                            20. متوجه باشد هر جمله، عبارت و رفتار در صحنه بین المللی می تواند پیامد داشته باشد هر چند پیامد دهه ها بعد خود را نشان دهد؛
                            21. هر اقدامی در سیاست خارجی حداقل با یک نگاه پنج ساله برای افزایش قدرت کشور باشد؛
                            22. به تصویر و حسی که دیگر کشورها از او دارند، حساسیت داشته باشد؛
                            23. با نرخ رشد اقتصادی بالا و تأمین امنیت اقتصادی و اجتماعی، زمینه سفر بدون ویزا به حداقل 50 کشور برای شهروندان خود را فراهم کند (گذرنامه مالزی برای ورود بدون ویزا به 166 کشور معتبر است)؛
                            24. نمایی که مسؤولین دیپلماسی از سیاست خارجی معرفی می کنند، کار آفرینان در مراودات بین المللی اقتصادی خود، احساس کنند؛
                            25. هیجان، احساسات و عصبانیت در ادبیات و رفتار سیاست خارجی تعطیل باشد؛
                            26. انتقادات و شکایات خود از کشورهای دیگر را متوجه افکار و سیاست های نادرست آنها کند و نه نمادهای ملی آنها؛
                            27. مشکل کشور دیگر را که در حد 5 از 100 است، برای شهروندان خود 90 جلوه ندهد: آنها هم مقابله به مثل خواهند کرد؛
                            28. به تناسب افزایش قدرت اقتصادی و نظامی خود، با دیگران به ویژه همسایگان بیشتر تعامل کرده، وارد چارچوب های ائتلافی شود؛
                            29. زبان و ادبیات تعاملی آن با جهان، حقوقی باشد؛
                            30. تحلیل دستگاه دیپلماسی آن از تحولات منطقه ای و بین المللی بر اساس fact باشد.

                            صرفاً جهت یاد آوری

                            ارزش ملکه ی ذهن شدن رو داره، لا اقل برای آشنا شدن با یک ساز و کار بعنوان مرجع و استاندارد
                            در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                            نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                            نظر

                            • Inspired
                              عضو فعال
                              • May 2016
                              • 494

                              #3929
                              پاسخ : نبض سیاست

                              قابل توجه از خود راضی ها



                              توضیح نمودار اثر دانینگ - کروگر (البته استنباط خودمه)



                              محور عمودی، اعتماد به نفس از 0 تا 100
                              محور افقی، مبتدی تا ماهر (تخصص حوزوی یا زمینه ی شغلی مربوطه)

                              1- توی مواجهه، مبتدی اولش گیج میزنه! میگه هان؟ ترس، اعتماد به نفسش رو کشته!

                              2- بعد برای اینکه کم نیاورده باشه و بهش نگن خنگ (همون مخالف باهوش) یهو خودش رو 100 نشون میده، و میگه، قبلاً کور بودم و الان می بینم و به اوضاع مسلطم (فشار اجتماعی)

                              3- یخورده که گذشته (فرضاً داره میرسه به وسطای لیسانس) با خودش میگه، هوممممم، مثل اینکه سخت تر از اونیه که فکرش رو میکردم و بیشتر باید بدونم، پس قدری از اعتماد به نفس اولیه رو از دست میده!

                              4- آخرهای فارغ التحصیلی، اوه پسر، عمراً اگه بتونم از پسش بر بیام، چون تازه ارزش واقعی علم رو داره درک میکنه و میفهمه، اونی که 4 سال درس خونده، الکی اسمش رو نذاشته اند فارغ التحصیل. پس اعتماد به نفسش رو از دست میده

                              5- قدری با تجربه تر میشه، اوکی، تازه داره معنی پیدا میکنه و میفهمه اوضاع از چه قراره، چرا؟ چون غذا هم فرض کنی، باید بره تو سیستم گوارش و جذب بشه و هضم، تا انرژی بدست بیاری. حالا قدری احساس قوا میکنی، مخصوصاً که اونقدر زمان گذشته تا ببینی بقیه هم ازت خیلی بهتر نیستند!

                              6- قدم آخر، به مهارت لازم رسیده ای و چون با بسیاری مواجه شده ای که چقدر سوتی داده اند، دیگه اعتماد به نفس لازم رو برای اینکه خودت رو ماهر و متخصص بدونی، بدست آورده ای (با دیدن عدم موفقیت دیگران). از لحاظ آماری، میدونی کمتر کسیه که به گردت برسه، شده ای 80 و به دیگران میگی، باور کن خیلی سخته و اگه نذاری کارم رو بکنم، اونوقت خودت باید هم هزینه بیشتر بدی و هم زمان بیشتری صرف کنی! من این راه ها رو رفته ام که میگم.

                              این همون کامپلیکه ایست که گفتم و تا توش گیر نکنی، درکش نمیکنی. پزشکان متخصص، مفهوم کامپلیکه رو بخوبی لمس کرده اند، بعد یه نفر بیسواد از راه نرسیده، شلتاق بازی در میاره به یک پزشکی یه کله 30 سال درس خونده و چند سال اتند بوده و فوق تخصص دیده و با یک تیم روی یک بیمار با مشکلات متعدد (کامپلیکه) دست به گریبونه و سنش هم مزید بر علت و بقیه کرایتریا هاش هم پر شده به ضررش، بعد یهو یک متخصص سینما فریاد وا مصیبتا سر میده که آی قیصر، کجایی که داش کیا رستمی ات رو کشتن

                              انگار فیلمه

                              عین همین جریان هم برای سایر فوق تخصص هاست. مثل آیت الله ها، دکتر مهندسان، وکلای پایه اول ...... تا کارگردان سینما و حسابدار و حتی بنا و قصاب و کشاورز و راننده کامیون پایه یک، مگه تخصص فقط دانشگاه و حوزه و کتاب بیشتره

                              امروزه بیش از 9 هوش برای انسانها برشمرده اند

                              از هوش ریاضی بگیر، تا هوش احساسی، اجتماعی، ورزشی، معنوی، عقلی، هنری ....

                              پس یادمون باشه همه چیز را همگان دانند و همگان از مادر زاده نشده است و دیگران رو خر فرض نکنیم، چون ما رو درک نمیکنند، زیرا ما هم به همون اندازه دیگران رو درک نمیکنیم و حالا چون خروجیش برای ما ملموس و با ارزش نیست، لزوماً برای دیگری بی ارزش نیست!

                              بقول سعدی، معشوق من است آنکه به نزدیک تو زشت است، پس شعور کسب کنیم!

                              حالا اونی که 80 درصد راه رفته، چطور میخواد درباره اونی که 100 درصد رو طی کرده نظر بده؟ مایی که اصلا وارد ماجرا نشدیم چطور جرات میکنیم که درباره ی اونی که حتی 20 درصد مسیر رو پیموده نظر بدیم؟ یعنی استیج 2 که همون حماقته! دقیقاً اونی که دیگران رو خر فرض کرده!

                              نکته اینجاست که 100، حالت ایده آل و شاید هیچکس به اون درجه نرسه، ضمن اینکه، دست بالای دست بسیاره و حتی بخاطر حالات روحی و هورمونی، دست بالای دست خود فرد هم زیاده (یعنی بستگی به مود طرف هم داره، میزان دقت و مهارتش)

                              پس چشم ها رو باید شست، شاید یه چیزی رفته باشه جلوی دیدن حقایق رو گرفته باشه، تا نذاره، جور دیگر ببینیم


                              این هم نموداری ساده تر شده و به زبون دیگه



                              1- اوج حماقت (کوه نادانی و بی تجربگی) حق طلبی ها
                              2- ناحیه شکست برنامه ها، بخاطر اعتماد به نفس کاذب اولیه، لمس و چشیدن واقعیت
                              3- ته دره ی نا امیدی، بخاطر شکست سنگین ، افسردگی و غم
                              4- شیب روشنایی و پدیدار شدن افق تلاشها(خردمندی= دانش و تجربه)
                              5- فلات آرامش و تداوم و رسیدن به ساحل امن دانایی (استادی و ثبات) پس اعتماد به نفس بالای واقعی


                              خلاصه اش یک پدیده ی روانشناختی است با سه مرحله ی کلی

                              1- اعتماد به نفس کاذب بالا، بخاطر نداشتن سواد و تجربه، خطای فاحش (خود را دست بالا گرفتن، ادعای تو خالی)
                              2- اعتماد به نفس پایین کاذب، بخاطر نداشتن سواد و تجربه کافی، خطای کمتر (خود را دست کم گرفتن، شکسته نفسی)
                              3- اعتماد به نفس واقعی، بخاطر تطابق دانش و تجربه، دقت لازم و تاثیر کافی (محکم و قاطع بودن و اطمینان خاطر دادن، ناقل قوت قلب و باعث تسلی خاطر)
                              آخرین ویرایش توسط Inspired؛ 2016/07/15, 02:39.
                              در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                              نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                              نظر

                              • Inspired
                                عضو فعال
                                • May 2016
                                • 494

                                #3930
                                پاسخ : نبض سیاست

                                گزارش‌ها حاکی است که یک کامیون پنجشنبه ۱۴ ژوئن در شهر نیس فرانسه جمعیتی را که به تماشای آتش بازی «روز باستیل» یک جشن ملی فرانسه، آمده بودند، زیر گرفت.


                                به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت کشور فرانسه گفته است، شمار تلفات این حادثه افزایش یافته و به ۸۴ کشته رسیده است.


                                وی گفته است، حال ۱۸ تن از مجروحان این حادثه وخیم است.


                                در همین حال، روزنامه های محلی گزارش داده اند، گواهینامه به دست آمده در این کامیون متعلق به یک مرد ۳۱ ساله فرانسوی تونسی تبار است و پلیس در حال تحقیق است تا مشخص کند که آیا گواهینامه متعلق به راننده است یا نه.




                                رسانه‌های فرانسوی و خبرگزاری‌های بین‌المللی به نقل از منابعی در پلیس فرانسه می‌گویند عامل حمله مرگبار با کامیون به جمعیت مرد در «نیس» یک تونسی‌فرانسوی زاده تونس بود که در فهرست افراد تحت نظر پلیس قرار نداشت.


                                رویترز می‌گوید یک منبع پلیس گفته این مهاجم ۳۱ ساله در فهرست تحت نظر نیروهای امنیتی فرانسه نبود، اما برای پلیس، به خاطر جرایمی مانند دزدی و خشونت، چهره‌‌ای شناخته شده بود.


                                خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از رسانه‌های محلی آن کشور نقل کرده که این مرد احتمالا مقیم شهر نیس بوده‌است. روزنامه «نیس-ماتین» می‌گوید فرد مهاجم که پلیس او را از پا درآورده، در کامیون، تفنگ و نارنجک داشت. همزمان شمار کشته‌شدگان حمله در این شهر فرانسوی به ۸۴ نفر رسیده در حالی‌که حال دست‌کم ۱۸ نفر نیز وخیم است. فرد مهاجم با یک کامیون، به جمعیت مردم که برای تماشای مراسم ملی «روز باستیل» جمع شده بودند، حمله کرده است.
                                در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                                نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                                نظر

                                در حال کار...
                                X