نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • B A R A N
    عضو فعال
    • Mar 2015
    • 677

    #886
    پاسخ : نبض سیاست

    بسیج دو هزار مجوز تاسیس مهد کودک دریافت کرد

    ۱۳۹۴/۰۲/۱۷

    مدیرکل امور کودکان سازمان بهزیستی ایران می گوید «بسیج خواهران» دو هزار مجوز برای ایجاد مهد کودک دریافت کرده است.

    آرزو ذکایی‌فر، این اقدام را تلاش سازمان بهزیستی برای «توسعه کیفی مهدهای کودک» و «ارتقای آن به سطح استاندارد» دانسته است.

    دو سال پیش نیز فرمانده بسیج ایران از تاسیس ۵۰۰ مهد کودک قرآنی توسط بسیج خبر داده بود.

    با توجه به اینکه تعداد کل مهدکودک های دولتی و غیر دولتی ۹۹۳۰ واحد است، اکنون یک چهارم مهدکودک های ایران در اختیار بسیج قرار می گیرد.

    همزمان کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از اقدام عملی بسیج برای نفوذ در ساختار غیر دولتی آموزش در مهدکودک‌ها ابراز نگرانی کرده است.


    .

    نظر

    • Senator1989
      عضو فعال
      • Feb 2015
      • 2577

      #887
      پاسخ : نبض سیاست



      انهایی که تا الان پی به نامردی و سنگ دلی گرگی در لباس گوسفند پی نبرده اند خواهشا با یک فیل تر شکن این صفحه رو باز و فیلم ان را مشاهده کنند تا ببینند که چه کسی رو به عنوان منجی خودمون انتخب کردیم....تازه جالبه توقع داریم این روباهی بذاره ملت دو قرون تو بورس سود کنندlaughingsmiley لعنت بر تو روباه بنفش که مال یتیم و صغیر و کبیر رو بردی تو خزانه خودت و رفقای بانکی و کارخانه دارت

      نظر

      • Nay
        Banned
        • Aug 2014
        • 641

        #888
        پاسخ : نبض سیاست

        در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
        دوست عزیز جناب نی ،بنده همانطور که شما فرمودید ،نمی خواهم بحث را ادامه دهم ولی ذکر چند نکته لازم است.
        اگر اخلاق مطلق است چگونه بر پایه تجربیات بنا شده است؟بعبارتی اگر بر حسب تجربه و آزمون خطا ایجاد شده و محصول بشر است ،آنگاه چگونه می توان آن را مطلق دانست؟

        در مورد سوال 1 در بالا که جواب کاملا مشخص است.ولی در مورد سوال 2 ،به راستی متوجه کنه سوال نشدم ،لطفا بیشتر بازش کنید.

        نظر خودم در رابطه با اخلاق ،عکسه نظر شماست.
        1-اخلاق کاملا نسبی است.بطور مثال ،کشتن بد است ولی در جنگ ،کشتن افراد دشمن نه تنها بد نیست ،بلکه افتخار هم است.
        یا در غرب ،سگ به مانند یکی از اعضای خانواده می ماند و اگر کسی به سگ آن خانواده توهین کند یا آن را بزند گویی به خود آن خانواده توهین نموده ،حال در اینجا سگ حیوان نجسی محسوب می شود که بهر جا پا بگذارد یا آن جا را لمس کند ،نجس می شود.وکشتن سگ حیوان آزاری محسوب نمی شود.یا دروغ گفتن بد است ،ولی در اینجا ما انواع و اقسام دروغها را داریم .مصلحتی ،تقیه ،خدعه و ....

        2-انسان موجود اخلاق گرایی نیست.
        کدام موجود جز انسان ،بصورت سیستماتیک همنوع خودش را می کشد؟
        شوپنهاور و هابز و... هر انسانی را برای انسانی دیگر ،یک گرگ می دانستند که در صورت وجود شرایط مساعد باطن خود را نشان میدهد.
        نیچه می گوید:خطرناکترین حیوان آدمی است...



        .
        سلام

        همونطور که گفتم، برای خودم مسایل مذکور، تقریباً حل شده است و اشکال را در تقابل فرهنگ ها می بینم تا نفس اخلاق

        یعنی همه جای دنیا، یک عمل زشت یا خوب، کما بیش یک جور تلقی میشه، اما بسته به موقعیت هایی که من بهش میگم دریچه دید، یا دیدگاه، افراد میزان دانایی خودشون رو با ادارک 5 حس میسنجند، پس از کوزه همان برون تراود که در اوست

        در حالیکه، اگر عقل ما به موضوعی نمیرسه، دلیل بر رد یا پذیرشش نیست، منجمله ماوراء الطبیعه که فکر میکنم شوپنهاور و هابز و نیچه، بهش اعتقادی نداشته اند.... و خیلی ساده، اگر اونها حرف هاشون رو بخواهیم حجت قرار بدیم، وقتی نقضش معرفی بشه، نظام فکریشون هم به یکبار فرو می پاشه و فاقد ارزش خواهد بود، زیرا به خطا رفته اند و ما در این دوره، کسانی که خطا گویی دارند را ، عزت و احترام براشون قائل نیستیم، درست مثل ادیان که با پیشرفت های بشر، مثل سابق مورد احترام نیستند، زیرا که ناراستی هاشون بر عقلا، برملا شده

        نمونه اش منتالیست ها، سایکیک ها و هیپنوتیزم که تقریباً مفاهیمی بالنسبه جدید و نهایتاً 150 سال قدمت دارند که البته قدما ازشون بعنوان علوم خفیه یا اوکالت، جادوی سیاه و سفید و یا خلسه و پرواز روح، یاد میکنند

        علم همواره در تلاش بوده که ادعاهایی اینچنینی را مورد آزمایش قرار بده و حتی افرادی هستند که با سرمایه شخصی، جایزه های بسیار کلان تعیین کرده اند تا خلاف مدعای این دست از افراد و نیروهاشون رو اثبات کنند و در یک کلام، انگ کلاه برداری و شارلاتانیسم بهشون میچسبونند

        اما یک کتاب هست که خیلی دوست دارم بگردم پیدا کنم و از روانشناس آمریکایی، هیلگارد، درباره شخصیت دوم هر انسانی است که در یکی از جلسات هیپنوتیزم بهش پی میبره و اثباتش میکنه. خیلی خلاصه میدونم که هیلگارد گفته، وقتی یک شخص را هیپنوتیزم میکنیم، قاعدتاً می بایست تمامی دستورهای هیپنوتیزم کننده را اجرا کند، اما با تعجب کامل پی برد که وقتی پای برخی ملاحظات اخلاقی پیش میاد، فرد هیپنوتیزم شونده از تبعیت و اجرا، سر باز میزنه. هیلگارد اسمش رو گذاشت، ناظر دوم (شاید همان وجدان)، که از آسیب رسانی جلوگیری میکنه!

        بنابراین، اخلاق مطلقه، اما اینکه ما اون رو رعایت نمیکنیم، برای اینه که به عین الیقین نرسیده ایم، حتی علم الیقین هم کفایت نمیکنه و شنیدن کی بود مانند دیدن!!!!!

        البته نمیخوام با اتکا به نظرات هیلگارد نتیجه گیری کرده باشم، بنده خودم تجربیات شخصی دارم که متاسفانه برای جوامع علمی خریدار نداره ، پس سکوت میکنم تا به وقت مقتضی!


        اما سئوالم رو باز تر میکنم!

        ردپای بشر، میلیون ها ساله که تو فسیلها کشف شده. داروین که اصلاً قبولش ندارم(حالا کل دنیا قبولش داشته باشه، برام مهم نیست)، نظریه فرگشت را ارائه داده که خیلی ها پذیرفته اند و حتی در حال تکمیل نظریاتش هستند و اتفاقاً اگر بخوام وسواس به خرج ندم، یکی از جوابها میتونه همین سیر کند تکاملی بشر باشه، اما ذهن من هیچ جوره به این جواب راضی نمیشه! از طرفی آثار تاریخی هم میدانیم که بارها دستخوش حوادث شده، از عمد گرفته تا بلایای طبیعی، مثل زلزله و سیل و آتش سوزی ها تا دست کاری های تاریخ نویسان و غیره و ذلک...


        من میگم: از این میلیون سال قدمت بشر، چرا یهویی ما 3 هزار سال مدرک و سند داریم و شناخته شده ترین اندیشمندانمون هم، اکثراً معاصر بوده اند و بیش از 3 و نهایت 4 هزار سال، قدمتشون بیشتر تخمین زده نمیشه!!!! مثلاً ته تهش میرسیم به زرتشت و کنفسیوس و تائوئیست ها و بودا و سیدارتا یا سقراط و افلاطون و اسامی قابل ذکر دیگری نیست، جز افسانه و اساطیر! مثل اسطوره های هومر و تقلبیش که فردوسی قصه سرایی کرده، مثل رستم و سهراب و ... که از روی هومر کپی برداری شده (معادل هرکول و 12 خوان ) و بومی سازی شده!!! ( یعنی ادبیات هم حتی راه تقلید پیش گرفته ولی بالاخره انتهاش به یک جایی بایست وصل میشده که روی آورده اند به قصه سازی و تخیلات)

        این سئوال از بعد از دیدن فیلم ماتریس تو ذهنم شکل گرفته و واقعاً برام معما شده که نکنه این دنیا، بارها و بارها نابود و از نو ساخته شده، درست مثل ورژن های یک برنامه کامپیوتری!

        ساده تر بگم، نمیشه بشر یک میلیون سال احمق بوده باشه، بعد یهو سال یک میلیون و یک، هوش اومده باشه تو کله اش و سال دوم بعد از یک میلیون، جهش و الان هم که میبنینم، هر ثانیه یک خلاقیت ثبت میشه!!!!!!!!

        البته این رو هم میدونم که از لحاظ آماری، هر چی تعداد نفوس زیاد تر میشه، تصاعدی هم ایده ها در هم ضرب میشوند و با تشریک مساعی، نو آوری های جدیدی معرفی میشوند، اما یک نکته هم اینه که بشر ذاتاً کشفیاتش رو مخفی نگه میداره تا افراد جدیدی به رازشون پی نبرند و همین پروسه همگانی سازی و عمومیت یافتن رو با کندی مواجه میکنه!

        مثل اسرار اقتصادی، کشاورزی و حتی تسلیحاتی و نظامی و ورزشی

        مخلص کلام

        یکی از ایده ها، دخالت ET یا همون فرازمینی هاست که میتونه جواب گوی این معما و قطعه گمشده پازل سرگذشت انسان روی زمین باشه
        آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/05/09, 01:05.

        نظر

        • B A R A N
          عضو فعال
          • Mar 2015
          • 677

          #889
          پاسخ : نبض سیاست

          در اصل توسط Nay پست شده است View Post
          سلام

          همونطور که گفتم، برای خودم مسایل مذکور، تقریباً حل شده است و اشکال را در تقابل فرهنگ ها می بینم تا نفس اخلاق

          یعنی همه جای دنیا، یک عمل زشت یا خوب، کما بیش یک جور تلقی میشه، اما بسته به موقعیت هایی که من بهش میگم دریچه دید، یا دیدگاه، افراد میزان دانایی خودشون رو با ادارک 5 حس میسنجند، پس از کوزه همان برون تراود که در اوست

          در حالیکه، اگر عقل ما به موضوعی نمیرسه، دلیل بر رد یا پذیرشش نیست، منجمله ماوراء الطبیعه که فکر میکنم شوپنهاور و هابز و نیچه، بهش اعتقادی نداشته اند.... و خیلی ساده، اگر اونها حرف هاشون رو بخواهیم حجت قرار بدیم، وقتی نقضش معرفی بشه، نظام فکریشون هم به یکبار فرو می پاشه و فاقد ارزش خواهد بود، زیرا به خطا رفته اند و ما در این دوره، کسانی که خطا گویی دارند را ، عزت و احترام براشون قائل نیستیم، درست مثل ادیان که با پیشرفت های بشر، مثل سابق مورد احترام نیستند، زیرا که ناراستی هاشون بر عقلا، برملا شده

          نمونه اش منتالیست ها، سایکیک ها و هیپنوتیزم که تقریباً مفاهیمی بالنسبه جدید و نهایتاً 150 سال قدمت دارند که البته قدما ازشون بعنوان علوم خفیه یا اوکالت، جادوی سیاه و سفید و یا خلسه و پرواز روح، یاد میکنند

          علم همواره در تلاش بوده که ادعاهایی اینچنینی را مورد آزمایش قرار بده و حتی افرادی هستند که با سرمایه شخصی، جایزه های بسیار کلان تعیین کرده اند تا خلاف مدعای این دست از افراد و نیروهاشون رو اثبات کنند و در یک کلام، انگ کلاه برداری و شارلاتانیسم بهشون میچسبونند

          اما یک کتاب هست که خیلی دوست دارم بگردم پیدا کنم و از روانشناس آمریکایی، هیلگارد، درباره شخصیت دوم هر انسانی است که در یکی از جلسات هیپنوتیزم بهش پی میبره و اثباتش میکنه. خیلی خلاصه میدونم که هیلگارد گفته، وقتی یک شخص را هیپنوتیزم میکنیم، قاعدتاً می بایست تمامی دستورهای هیپنوتیزم کننده را اجرا کند، اما با تعجب کامل پی برد که وقتی پای برخی ملاحظات اخلاقی پیش میاد، فرد هیپنوتیزم شونده از تبعیت و اجرا، سر باز میزنه. هیلگارد اسمش رو گذاشت، ناظر دوم (شاید همان وجدان)، که از آسیب رسانی جلوگیری میکنه!

          بنابراین، اخلاق مطلقه، اما اینکه ما اون رو رعایت نمیکنیم، برای اینه که به عین الیقین نرسیده ایم، حتی علم الیقین هم کفایت نمیکنه و شنیدن کی بود مانند دیدن!!!!!

          البته نمیخوام با اتکا به نظرات هیلگارد نتیجه گیری کرده باشم، بنده خودم تجربیات شخصی دارم که متاسفانه برای جوامع علمی خریدار نداره ، پس سکوت میکنم تا به وقت مقتضی!


          اما سئوالم رو باز تر میکنم!

          ردپای بشر، میلیون ها ساله که تو فسیلها کشف شده. داروین که اصلاً قبولش ندارم(حالا کل دنیا قبولش داشته باشه، برام مهم نیست)، نظریه فرگشت را ارائه داده که خیلی ها پذیرفته اند و حتی در حال تکمیل نظریاتش هستند و اتفاقاً اگر بخوام وسواس به خرج ندم، یکی از جوابها میتونه همین سیر کند تکاملی بشر باشه، اما ذهن من هیچ جوره به این جواب راضی نمیشه! از طرفی آثار تاریخی هم میدانیم که بارها دستخوش حوادث شده، از عمد گرفته تا بلایای طبیعی، مثل زلزله و سیل و آتش سوزی ها تا دست کاری های تاریخ نویسان و غیره و ذلک...


          من میگم: از این میلیون سال قدمت بشر، چرا یهویی ما 3 هزار سال مدرک و سند داریم و شناخته شده ترین اندیشمندانمون هم، اکثراً معاصر بوده اند و بیش از 3 و نهایت 4 هزار سال، قدمتشون بیشتر تخمین زده نمیشه!!!! مثلاً ته تهش میرسیم به زرتشت و کنفسیوس و تائوئیست ها و بودا و سیدارتا یا سقراط و افلاطون و اسامی قابل ذکر دیگری نیست، جز افسانه و اساطیر! مثل اسطوره های هومر و تقلبیش که فردوسی قصه سرایی کرده، مثل رستم و سهراب و ... که از روی هومر کپی برداری شده (معادل هرکول و 12 خوان ) و بومی سازی شده!!! ( یعنی ادبیات هم حتی راه تقلید پیش گرفته ولی بالاخره انتهاش به یک جایی بایست وصل میشده که روی آورده اند به قصه سازی و تخیلات)

          این سئوال از بعد از دیدن فیلم ماتریس تو ذهنم شکل گرفته و واقعاً برام معما شده که نکنه این دنیا، بارها و بارها نابود و از نو ساخته شده، درست مثل ورژن های یک برنامه کامپیوتری!

          ساده تر بگم، نمیشه بشر یک میلیون سال احمق بوده باشه، بعد یهو سال یک میلیون و یک، هوش اومده باشه تو کله اش و سال دوم بعد از یک میلیون، جهش و الان هم که میبنینم، هر ثانیه یک خلاقیت ثبت میشه!!!!!!!!

          البته این رو هم میدونم که از لحاظ آماری، هر چی تعداد نفوس زیاد تر میشه، تصاعدی هم ایده ها در هم ضرب میشوند و با تشریک مساعی، نو آوری های جدیدی معرفی میشوند، اما یک نکته هم اینه که بشر ذاتاً کشفیاتش رو مخفی نگه میداره تا افراد جدیدی به رازشون پی نبرند و همین پروسه همگانی سازی و عمومیت یافتن رو با کندی مواجه میکنه!

          مثل اسرار اقتصادی، کشاورزی و حتی تسلیحاتی و نظامی و ورزشی

          مخلص کلام

          یکی از ایده ها، دخالت ET یا همون فرازمینی هاست که میتونه جواب گوی این معما و قطعه گمشده پازل سرگذشت انسان روی زمین باشه
          با سلام به جناب نی

          خوب در مورد قسمت اول که نظرمو گفتم و شما هم گفتید.که مشخصا دو دیدگاه مختلف است.

          می فرمایید ،اگر عقل ما به موضوعی نمیرسه، دلیل بر رد یا پذیرشش نیست (اصل بر اینست چون اثبات نشده ،حکم بر نبودش می دهیم.)

          علوم خفیه یا اوکالت، جادوی سیاه و سفید و یا خلسه و پرواز روح (یک نظریه برای این وجود دارد.می گوید انسان به واسطه دو چیز یکی دیدن خواب و دیگری دیدن خود در آیینه به این نتیجه رسیده است که روح وجود دارد.به قول شما علم با نبوغش ،هسته ی اتم شکافته ،کهکشان رو پیموده و...اما هنوز دلیلی دال بر وجود روح نیافته.
          مثلا در یک آزمایش در دو طرف گیجگاهی افراد الکترود نصب کردند و این افراد تصور می کردند که روح دیده اند یا روح از بدنشان جدا شده .در مورد بیمارانی که می میرند و تونل زمان و این داستان ها هم که ثابت شده ،در آن لحظه به علت کاهش فشار خون ،قسمتهای حساس مغز مثله لوگ پشت سری که مربوط به سیستم بینایی است خیلی زود تحریک می شه واین در حالیه که هیپوکاموس مغز (بخش خاطرات )هنوز فعاله و این تصور به وجود می یاد که در تونل قرار داره و روح از جسم جدا شده.
          یع همه مورادی که مربوط به چنین مسایلیه ،تقریبا علم فیزیولوژی اعصاب پاسخ داده ولی از آنجایی که آدمی ماجراجویی و اسرار رو دوست داره ،اینو باور نمی کنه.مثلا من خیلی ها رو دیدم که به وجود دارکولا اعتقاد دارند میگن اگر نبود که فیلمش ساخته نمی شد.

          آنچه که هلیگارد بعنوان ناظر دوم یا وجدان ازش یاد می کنه همان ناخودآگاه یا ناهوشیاره آدمیه که مثله قسمت اعظم کوه یخی که در آب فرو رفته و دیده نمیشه.

          اینکه اگر فردی مثله داروین را تمام عالم قبول داشته باشه و شما نخواهید داشت ،بازگو کننده ی خیلی چیزهاست.

          بنظرم که جواب سوالتان همان تکامله.البته خود تکامل هنوز شاید در حد فرضیه است.ولی کوانتوم جواب بهتری داره.بنظرم بجای ET و فرازمینی ها ،دنیاهای موازی را مطالعه کنید چون دقیقا به این موردی که گفته اید پرداخته اند.4 نظریه بزرگ درون کوانتوم به همین مسئله پرداخته.که از شرح و تفسیرش زبان من حداقل قاصره


          .

          نظر

          • Nay
            Banned
            • Aug 2014
            • 641

            #890
            پاسخ : نبض سیاست

            در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
            با سلام به جناب نی

            خوب در مورد قسمت اول که نظرمو گفتم و شما هم گفتید.که مشخصا دو دیدگاه مختلف است.

            می فرمایید ،اگر عقل ما به موضوعی نمیرسه، دلیل بر رد یا پذیرشش نیست (اصل بر اینست چون اثبات نشده ،حکم بر نبودش می دهیم.)

            علوم خفیه یا اوکالت، جادوی سیاه و سفید و یا خلسه و پرواز روح (یک نظریه برای این وجود دارد.می گوید انسان به واسطه دو چیز یکی دیدن خواب و دیگری دیدن خود در آیینه به این نتیجه رسیده است که روح وجود دارد.به قول شما علم با نبوغش ،هسته ی اتم شکافته ،کهکشان رو پیموده و...اما هنوز دلیلی دال بر وجود روح نیافته.
            مثلا در یک آزمایش در دو طرف گیجگاهی افراد الکترود نصب کردند و این افراد تصور می کردند که روح دیده اند یا روح از بدنشان جدا شده .در مورد بیمارانی که می میرند و تونل زمان و این داستان ها هم که ثابت شده ،در آن لحظه به علت کاهش فشار خون ،قسمتهای حساس مغز مثله لوگ پشت سری که مربوط به سیستم بینایی است خیلی زود تحریک می شه واین در حالیه که هیپوکاموس مغز (بخش خاطرات )هنوز فعاله و این تصور به وجود می یاد که در تونل قرار داره و روح از جسم جدا شده.
            یع همه مورادی که مربوط به چنین مسایلیه ،تقریبا علم فیزیولوژی اعصاب پاسخ داده ولی از آنجایی که آدمی ماجراجویی و اسرار رو دوست داره ،اینو باور نمی کنه.مثلا من خیلی ها رو دیدم که به وجود دارکولا اعتقاد دارند میگن اگر نبود که فیلمش ساخته نمی شد.

            آنچه که هلیگارد بعنوان ناظر دوم یا وجدان ازش یاد می کنه همان ناخودآگاه یا ناهوشیاره آدمیه که مثله قسمت اعظم کوه یخی که در آب فرو رفته و دیده نمیشه.

            اینکه اگر فردی مثله داروین را تمام عالم قبول داشته باشه و شما نخواهید داشت ،بازگو کننده ی خیلی چیزهاست.

            بنظرم که جواب سوالتان همان تکامله.البته خود تکامل هنوز شاید در حد فرضیه است.ولی کوانتوم جواب بهتری داره.بنظرم بجای ET و فرازمینی ها ،دنیاهای موازی را مطالعه کنید چون دقیقا به این موردی که گفته اید پرداخته اند.4 نظریه بزرگ درون کوانتوم به همین مسئله پرداخته.که از شرح و تفسیرش زبان من حداقل قاصره


            .
            سلام مجدد

            یه زمانی، گالیله گفت زمین مرکز جهان نیست، و این زمینه که دور خورشید میچرخه! پس 1 در برابر کل نظرات غالب اون دوران قرار گرفت و دست آخر، نظریه اون یک نفر، بر کل دنیا چربید. گالیله مثال نقض برای داروینه و داروین هم مخالفان سرسختی داره.

            یا مثلاً با وجودیکه تمامی ادیان از نظر من الهی نیستند، باز بواسطه مشترکاتشون، به نظر میرسه که تکه های یک تصویر بزرگتر باشند. حالا علم داره نظریه بیگ بنگ رو راستی آزمایی میکنه، الان نظریه رشته ها مطرح شده که میگه عمر کائنات تریلیون ساله و بارها و بارها ما حوادثی چون بیگ بنگ داشته ایم!

            بنابراین، همانطور که شکاکیون علمی، مسایل ماوراءطبیعی را بدون مدرک و سند نمی پذیرند، باورمندان علوم خفیه هم به این راحتی ها نظریه دانشمندان را نخواهند پذیرفت، بویژه که برخی تجربیات شخصی هم دارند، یا حداقل دچار هالوسینیشن شده باشند، تشخیص توهم از واقعیت، کار راحتی نیست (مثل حشاشین حسن صباح)

            پس با همین عقل ناقص خودم، به خودم اجازه میدم که دنباله رو دیگران نباشم و تا به خودم چیزی ثابت نشده، چیزی رو نپذیرم، حتی اگر یک باور عمومی باشه، در حد و اندازه های معضل گالیله!

            دانشمندان هم تا کنون، بارها و بارها حرف مفت زده اند و حتی قسمتیش بر میگرده به حفظ آبرو و سیاسی کاری تا مثلاً از نظریاتشون دفاع کرده باشند یا بودجه ای را از دولت تصاحب کنند. اتفاقاً تو یکی از همین برنامه های مربوط به تئوری M یک دانشمند بود که حرف چیپ و بی ارزشی زد که کلی خنده ام گرفت از این همه استیصال و بی عرضگی. طرف گفت، آخ جون، یک پروژه بلند مدت نزدیک بیست ساله که مجبور نیستی دغدغه معاش داشته باشی. خب این حرف رو فقط میشه از یک کلاشِ تنبل شنید و من از یک دانشمند برجسته شاهد بودم!

            بنابراین فیزیک کوآنتومی هم با توجه به تناقضات فراوانی که داره، میتونه تو مایه های اوکالت باشه. غیر قابل توضیح

            بنده فقط همچنان تو نقطه تردید هستم تا پذیرش، ولی گرایش به یک سمت داشته باشه آدم، بهتر از پا در هوا بودنه و فعلاً خودم رو معطوف به فلسفه هایی چون کارما و دارما کرده ام تا علومی که از عمرشون دیری نپاییده، بنیانشون به یکباره با نظریات یا کشفیات بعدی، فرو میریزه. مثل همین بیگ بنگ که دانشمندان هنو نگفته اند، قبل از بیگ بنگ چی بوده!!!!!!!! همین

            از نظر من همه چیز تو این دنیا منطق داره، و فقط ما هستیم که باید به منطقش پی ببریم


            به هر حال از وقتی که گذاشتید بسیار سپاس گزارم

            اوقات خوش
            آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/05/09, 07:15.

            نظر

            • Nay
              Banned
              • Aug 2014
              • 641

              #891
              پاسخ : نبض سیاست

              در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
              بسیج دو هزار مجوز تاسیس مهد کودک دریافت کرد

              ۱۳۹۴/۰۲/۱۷

              مدیرکل امور کودکان سازمان بهزیستی ایران می گوید «بسیج خواهران» دو هزار مجوز برای ایجاد مهد کودک دریافت کرده است.

              آرزو ذکایی‌فر، این اقدام را تلاش سازمان بهزیستی برای «توسعه کیفی مهدهای کودک» و «ارتقای آن به سطح استاندارد» دانسته است.

              دو سال پیش نیز فرمانده بسیج ایران از تاسیس ۵۰۰ مهد کودک قرآنی توسط بسیج خبر داده بود.

              با توجه به اینکه تعداد کل مهدکودک های دولتی و غیر دولتی ۹۹۳۰ واحد است، اکنون یک چهارم مهدکودک های ایران در اختیار بسیج قرار می گیرد.

              همزمان کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از اقدام عملی بسیج برای نفوذ در ساختار غیر دولتی آموزش در مهدکودک‌ها ابراز نگرانی کرده است.


              .
              این اقدام در راستای همون افزایش جمعیت 200 میلیونی و شعار فرزند بیشتر، زندگی شاد تره

              در حقیقت میخوان لشکر بله قربان گو و گوش به فرمان تربیت کنند که زنگ خطرش با افزایش آمار زاد و ولد توی سال گذشته، کاملاً به گوش میرسه

              یادمون باشه که مسجد سنگر است یعنی چی .... وقتی عرضه پهپاد درست کردن نداشته باشی، اونوقته که تِرویَن هورس باید بسازی

              به هر حال این هم یک نوع تکامله از جنس فرگشت داروین

              اولش فکر میکردند فتح مسجد، یعنی فتح قلوب
              بعد دیدند نه، دانشگاه امام حسین و امام صادق رو هم باید فتح کنند (نبود، خلق کردند)
              بعد فهمیدند که مدرسه علوی هم مهمه، چون ورودی دانشگاه باید فیلـــتر بشه

              اما حالا دو زاریشون افتاده که مهد کودک واجب تره و ورودی مدرسه علوی هم باید فیــلتر بشه

              تجربه است دیگه

              چند وقت دیگه میرن تو کار ژنتیک و .....
              آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/05/09, 07:23.

              نظر

              • Nay
                Banned
                • Aug 2014
                • 641

                #892
                پاسخ : نبض سیاست

                در اصل توسط گیلان پست شده است View Post
                مسیر قدس هم عوض شد :)
                ===============

                پناهیان: راه قدس از مكه و مدینه می‌گذرد
                پناهیان با بیان این که آل سعود همان آل یهود است تاکید کرد: راه قدس از مكه و مدینه می‌گذرد.........

                http://fararu.com/fa/news/232696
                سنگ بزرگ علامت نزدنه

                قرار بود هر کی با یه سطل آب، سیل ایجاد کنه، اما با یک گوش چشم، یه دنیا رو علیه ما شوراند
                در اصل توسط fanos پست شده است View Post
                مسیر قدس هم عوض شد :)

                ازمکه خیلی خیلی خطری البته شاید اقای پناهیان مشکلی نداره که مسیررا عوض کرده تجربه اش داره
                توجیه که حناق نیست، میگه جزو مناسکه ....

                ------------------------------------------------------------

                پژوهشگران در مطالعه ای جدید به بررسی اثربخشی تنبیه و تشویق پرداختند.

                در یک مطالعه جدید پژوهشگران با استفاده از آزمایشی ساده روی 88 نفر از دانش‌آموزان دبیرستان نشان دادند که به احتمال قوی، مجازات بیشتر از پاداش می‌تواند روی رفتار افراد تاثیر بگذارد. بر اساس نتایج این مطالعه تاثیر مجازات دو تا سه برابر بیشتر از پاداش بود.



                پس حوری و غلمان رو وللش، سیخ و قیر و کبریت رو بپا

                نظر

                • Nay
                  Banned
                  • Aug 2014
                  • 641

                  #893
                  پاسخ : نبض سیاست

                  در اصل توسط fanos پست شده است View Post

                  سم هریس


                  آزادی انتقاد از مذهب

                  هریس باور دارد که زمان آن فرا رسیده‌است که اعتقادات مذهبی را بتوان آزادانه مورد سوال قرار داد. او احساس می‌کند به دلیل taboo بودن پرسش درمورد اعتقادات و باورهای مذهبی، بقای تمدن بشری در معرض خطرنابودی قرار گرفته‌ است.

                  او دین را مانع پیشرفت به سوی روشنگری، معنویت و اخلاق می‌شناسد.

                  بی‌خدایی

                  گر چه وی یک بی‌خدا است، بکار بردن این واژه را ضروری نمی‌داند. او اظهار می‌کند که بی خدایی به خودی خود یک دیدگاه یا فلسفه نیست، بلکه «در هم شکستن یک ایده اشتباه است». او می‌گوید که دین مملو از ایده‌ها و عقاید بد است و آنرا «یکی از بدترین اشکال سواستفاده از خِرَد که تا کنون ابداع شده‌است.» می‌شناسد. هریس باورهای مذهبی مدرن را با اسطوره‌های یونانیان باستان، که روزگاری به عنوان حقیقت کاملاً پذیرفته شده بوده‌اند اما امروزه منسوخ گردیده‌اند، مقایسه می‌کند.

                  ...

                  اسلام

                  گرچه هریس همه مذاهب را به باد انتقاد می‌گیرد، در عین حال ادعا می‌کند که آموزه‌های اسلام به طرز ویژه‌ای برای تمدن بشری خطرناک است.

                  فانوس جان صبحت بخیر

                  اراده آزاد ترجمه نامانوس Free will هست و ترجمه صحیح ترش میشه اختیار

                  اما در مورد نوشته های سام هریس عرض شود که، هر چند جواب سئوالم درباره چرایی کوچک بودن سن تمدن بشری را ندادی، اما به نکته ای که ایشون اشاره کرده میخوام قدری بپردازم که گفته: باورهای مذهبی، بقای تمدن بشری در معرض خطرنابودی ... است


                  در کندوکاوهای باستان شناسانه، قطعاتی پیدا شده که 2 احتمال براش داشته اند

                  1- فرا زمینی ها
                  2- تمدنهای نابود شده، حالا یا مربوط به حوادثی چون عصر یخبندان، یا تقابل نظامی 2 تمدن پیشرفته با استفاده از سلاح های هسته ای، یعنی همون ما و منی

                  البته ورژن معکوس حمله فرازمینی ها، فیلم آواتاره که زمینی ها به فرازمینی ها هم رحم نمیکنند، اما یک چیز تو تمامی قصه ها و داستانها ثابته، حس برتری جویی و تسلط موجودات

                  من خودم بر این باورم که عمدی در کاره تا حقایق برملا نشه و این عمد هم ناشی از خباثت نیست، مادامیکه بپذیریم هدفی والا (منطقی که میگه این آفرینش، بی هدف نیست !) پشت این نابودی ها و دوباره خلق شدنها نهفته باشه و با تجربه زندگی کوتاه زیر 100 سالِ انسانها، میشه به تمامی رازها و حقایق پی برد، ولی دیگه قابل بازگو کردن نیست و بر دهان، مهر سکوت میزنند.. یا اینکه مدعی هستی، دست غیبی بر سینه ات خواهند زد ز غیرت


                  یعنی اینکه، بشر به حال خودش رها شده، تا خودش، با اختیار خودش، پی به حقایق ببره، اما در عین حال، هینت ها و اشاراتی هم سر راهش قرار داره که عمدتاً در درون خودش به ودیعه نهاده شده، یعنی وجدان

                  جالبه که بگم، بسیاری از این تفکرات در زمره سام هریس و امثالهم، تو پهنه تاریخ بارها و بارها به منصه ظهور رسیده و باز از بین رفته و باز یکی دیگه، با زبان دیگه، در زمان دیگه، همین نتایج براش حاصل شده، که نشان از ثابت بودن حقیقت یا اخلاق میده

                  پس باید همگی بکوشند تا کوس رسوایی دین فروشان را چنان بنوازند، تا خودشان ابتدا کر شده و نتوانند به فریب افکار عموم بپردازند


                  قرآن که مهین کلمات خوانند آنرا
                  گه گاه و نه به دوام خوانند آنرا

                  بر گرد پیاله آیتی هست مقیم
                  کاندر همه جا مدام خوانند آنرا


                  یعنی به چیزی باید پرداخت که خلوصش اثبات شده، نه اینکه توجیهش کنی و هر کی براش یک تفسیر من در آوردی بسازه

                  نظر

                  • fanos
                    ستاره دار(1)
                    • Jul 2013
                    • 209

                    #894
                    پاسخ : نبض سیاست

                    سلام نی عزیزوگرامی شب وروزت خوش
                    چند سال قبل شبکه فارسی کانال وان اقایی بود بنام ویکتوری ایشون کلیمی بود ولی دین باور نبود میگف انسان بعد مردن جسدش چه خاک کنند یا بسوزانند بعداز تجزیه وتبدیل بخاک یک ذره باقی میمانه که قابل تجزیه نیست ودارای تمامی اطلاعات مثل هوش وحواس 5 گانه این ذره انقدر در گیاهان وبدن جانوران دور میزنه تا برسه به بدن یک انسان ومیره داخل کرزوم تابعد از لقاه با یک تخمک جفت میشه وتبدیل به انسانی میشه مثل خودم اگه اطلاعات ضبط شدش باهوش بوده هوشش بیشتر میشه اگه خنگ وبیسواد باشه انسانی میشه مثل خودم که باید سعی کنم تا سطح دانشم بالا ببرم تادوربعدی بهتر بتوانم زندگی بکنم.
                    اون زمان بقدری سئوال بی پاسخ به ذهنم رسید که بیخیالش شدم
                    این اقای ویکتوری درمورد تشکیل زمین هم نظریه جالبی داشت اگه چیزایی ازش یادم بیاد یاداش میکنم بوقتش میگم
                    عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

                    نظر

                    • گیلان
                      عضو فعال
                      • Jul 2011
                      • 2178

                      #895
                      پاسخ : نبض سیاست

                      در اصل توسط fanos پست شده است View Post
                      سم هریس

                      از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
                      .
                      او می‌گوید که دین اجازه می‌دهد که آنچه در حال عادی نشانه‌ای از «دیوانگی» شناخته می‌شود قابل قبول و یا در برخی موارد حتی «مقدس و محترم» جلوه نماید.
                      .
                      .

                      اگر این اندیشه های آقای هریس را مینوشتید , بدون ذکر نام صاحب اندیشه (آقای هریس ),بنده قطعا میگفتم که این شخصی جز برتراند راسل انگلیسی نمیتواند باشد !...روح برخی جملات ایشان ,دقیقا بر روح و جسم راسل مینشیند و این نشان میدهد که افکار آقای هریس بسیار متاثر از فیلسوفان و جامعه شناسانی نظیر راسل میباشد !
                      افکار راسل در زمان خودش ایشان را به زندان افکند و اگر200سال زودتر بدنیا آمده بود قطعا با چنین تفکری گردنش به گیوتین سپرده میشد اما در نهایت جایزه نوبل برایشان به ارمغان آورد !
                      راسل اغلب در مورد مسیحیت و دلایل ناکارایی مذهب در ارتقاء اخلاق عمومی صحبت ها داشت و سپس دلایلش بر اینکه چرا یک انسان مذهبی نمیباشد را بیان کرده بود !ایشان معتقد بود الزاما پیامبرانی که بوده اند افراد لایق اجتماع نبوده اند ( و نه اینکه بدترین باشند) بلکه نوشته های اخلاقی افلاطونی احتمالا بهتر جوامع را به کامیابی میرساند تا مسیر اخلاقی که پیامبران و سپس پیروانشان برگزیده اند ,
                      .
                      بطور مثال ایشان در جایی میگویند زمانی که بیماری مانند طاعون در جایی شیوع پیدا میکرد عامل مذهب و ترس باعث فراگیر شدن آن میگردید , چرا که مردم برای نجات از طاعون به کلیساها پناه میبردند برای دعا و طلب آمرزش برای گناه احتمالی که کرده اند و این بلا سرشان آمده است و در واقع درمحیطهای عمومی و نزدیک هم مانند کلیسا ویروس به سرعت به دیگران منتقل میشد وباعث مرگهای بیشمار و بیشتری میگردید , کلیسا نیز به عنوان نماد حاکمیت خداوند و قدرتی موازی با حکومت مرکزی با استناداتی به انجیل اینطور ترویج کرده بود که هر چه زجر و گرفتاری و فلاکت دنیا بیشتر باشد نتیجه رستگاری و توجه ویژه خداوند هستند و انسان بار گناهانش سبکتر خواهد شد و در دنیای آخرت زندگی شیرینی در انتظارش میباشد !....
                      و یا از ناکارآمدی سیستم های اخلاقی که بنایشان بر مذهب است میتوان به سرزنش و ملامت اشخاصی اشاره داشت که زن دوم اختیار میکردندو یا با زن دیگری ارتباط دشتند ! و اشخاص اجتماع سراغ پنهان کاری و زنهای هرزه میرفتند !!و با این روشی که در پیش میگرفتند(برای رهایی از ملامت و سرزنش و نکوهش ) که منشاءش از آموزه های دینی و مذهب بود !حکومت و کلیسا و افکار عمومی عملا چترحمایتی برای زنهای هرزه در نظر میگرفتند!! چرا که هم درآمدشان تضمین میشد و هم که هیچ سرشماری و آماری از ایشان در دست نبود و علاوه بر تولید فرزندان بیشمار بی هویت و سرراهی باعث رواج بسیار بیماری های مقاربتی نیز میگردیدند...و افراد برای انگشت نما نبودند به معالجه نمیپرداختند و این بیماری ها فراگیر بودند در آن زمان !!البته در زمان ما نیز مواردی مانند ویروس ایدز (که بنابر اظهارات رئیس موسسه, انتشار ویروس ایدز در ایران از سرنگهای آلوده به سمت انتقال از طریق روابط جنسی شیفت پیدا کرده است !) و یا آمار بچه های سرراهی و سقط جنین های غیر قانونی را میتوان اشاره داشت !!
                      آخرین ویرایش توسط گیلان؛ 2015/05/09, 11:52.
                      هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

                      نظر

                      • TAJ2014
                        عضو فعال
                        • Dec 2014
                        • 1027

                        #896
                        پاسخ : نبض سیاست

                        مگر نمیدونستید به جای تهران در بورس ایران بمب انداختن؟
                        دولت بی تدبیر با اون تیم اقتصادی دزد راهزن مثل طیب نیا و فطانت .... اینها بمب های بورس
                        هستند دیگه از وقتی ترکیدند بورس واقتصاد منهدم شده اینها اثار وتبعات انفجار بمب هست
                        در دنیا نرخ بهره یک اهرم اقتصادی برای افزایش ویا کاهش قیمتهاست
                        کاهش نرخ بهره یعنی کمک به رشد اقتصادی و.... از وقتی نرخ بهره کم شد بازار بیشتر نزولی شد
                        اما در دولت کثیف روحانی کاهش نرخ بهره یعنی سقوط....
                        این طیب نیا کاسب نیاست کاسب تحریم همین دولت کثیف هست

                        نظر

                        • B A R A N
                          عضو فعال
                          • Mar 2015
                          • 677

                          #897
                          پاسخ : نبض سیاست

                          در اصل توسط Nay پست شده است View Post
                          سلام مجدد

                          یه زمانی، گالیله گفت زمین مرکز جهان نیست، و این زمینه که دور خورشید میچرخه! پس 1 در برابر کل نظرات غالب اون دوران قرار گرفت و دست آخر، نظریه اون یک نفر، بر کل دنیا چربید. گالیله مثال نقض برای داروینه و داروین هم مخالفان سرسختی داره.

                          یا مثلاً با وجودیکه تمامی ادیان از نظر من الهی نیستند، باز بواسطه مشترکاتشون، به نظر میرسه که تکه های یک تصویر بزرگتر باشند. حالا علم داره نظریه بیگ بنگ رو راستی آزمایی میکنه، الان نظریه رشته ها مطرح شده که میگه عمر کائنات تریلیون ساله و بارها و بارها ما حوادثی چون بیگ بنگ داشته ایم!

                          بنابراین، همانطور که شکاکیون علمی، مسایل ماوراءطبیعی را بدون مدرک و سند نمی پذیرند، باورمندان علوم خفیه هم به این راحتی ها نظریه دانشمندان را نخواهند پذیرفت، بویژه که برخی تجربیات شخصی هم دارند، یا حداقل دچار هالوسینیشن شده باشند، تشخیص توهم از واقعیت، کار راحتی نیست (مثل حشاشین حسن صباح)

                          پس با همین عقل ناقص خودم، به خودم اجازه میدم که دنباله رو دیگران نباشم و تا به خودم چیزی ثابت نشده، چیزی رو نپذیرم، حتی اگر یک باور عمومی باشه، در حد و اندازه های معضل گالیله!

                          دانشمندان هم تا کنون، بارها و بارها حرف مفت زده اند و حتی قسمتیش بر میگرده به حفظ آبرو و سیاسی کاری تا مثلاً از نظریاتشون دفاع کرده باشند یا بودجه ای را از دولت تصاحب کنند. اتفاقاً تو یکی از همین برنامه های مربوط به تئوری M یک دانشمند بود که حرف چیپ و بی ارزشی زد که کلی خنده ام گرفت از این همه استیصال و بی عرضگی. طرف گفت، آخ جون، یک پروژه بلند مدت نزدیک بیست ساله که مجبور نیستی دغدغه معاش داشته باشی. خب این حرف رو فقط میشه از یک کلاشِ تنبل شنید و من از یک دانشمند برجسته شاهد بودم!

                          بنابراین فیزیک کوآنتومی هم با توجه به تناقضات فراوانی که داره، میتونه تو مایه های اوکالت باشه. غیر قابل توضیح

                          بنده فقط همچنان تو نقطه تردید هستم تا پذیرش، ولی گرایش به یک سمت داشته باشه آدم، بهتر از پا در هوا بودنه و فعلاً خودم رو معطوف به فلسفه هایی چون کارما و دارما کرده ام تا علومی که از عمرشون دیری نپاییده، بنیانشون به یکباره با نظریات یا کشفیات بعدی، فرو میریزه. مثل همین بیگ بنگ که دانشمندان هنو نگفته اند، قبل از بیگ بنگ چی بوده!!!!!!!! همین

                          از نظر من همه چیز تو این دنیا منطق داره، و فقط ما هستیم که باید به منطقش پی ببریم


                          به هر حال از وقتی که گذاشتید بسیار سپاس گزارم

                          اوقات خوش
                          جناب نی سلام

                          گالیله براساس مشاهدات و مستندات علمی اش صحبت کرده بود ، نه آن چیزی که هیچ شواهدی دال بر وجودش نیست.
                          کسانی که او را مجبور به نوشتن توبه کردند ،مذهبیون و کلیساییان بودند که می گفتند انجیل اشتباه نمی کند و زمین مرکز عالم است. هر چند اگر نتوانیم هیچ دلیلی بر صحت ادعایمان بیاوریم اما باز حرف ما درست است.دقیقا مثله روح گرایان

                          چگونه نظر گالیله مثال نقض برای داروینه؟

                          اینکه شکاکیون علمی بدون مدرک ،چیزی را نمی پذیرند.دلیلش روشن است.چون اساس علم بر آزمایش و تجربه بنا شده است.یعنی فرضیه ی به نظریه و تئوری تبدیل میشه که قابل آزمایش باشه و آن آزمایش قابل تکرار باشه و نتیجه اش هم در هر زمان و هر مکان مشابهه یا توسط هر فرد دیگری نیز آزمایش تکرار بشه یکسان باشه.مثلا آب در خانه ی کسی که در ایران زندگی میکنه در 100 درجه می جوشه و همینطور در خانه ی کسی که در قاره ی آمریکا زندگی میکنه.
                          ولی نظر روح گرایان بر چه اساسی استوار است ،نظرات و تجربیات فقط شخصی که توسط دیگری قابل آزمایش نیست .که به قول شما ممکن است این فرد دچار اسکیزوفرنی شده باشد یا تحت تاثیر مخد و یا الکل و...بوده باشد.
                          پیر ژانه روانشناس بزرگ فرانسوی در تحقیقاتش نشون می ده که جلوگیری از ارتباطات جنسی ، و سرکوب های دیگر اینچنینی چگونه سبب ایجاد توهمات زاهدانه میشه.

                          اینکه می فرمایید همه چیز در این دنیا منطقیه ،بعبارتی همان بحث قدیمی فلاسفه در رابطه با منظم بودن یا نبودن هستی.
                          این استدلال سالهاست که رد شده و از نظر منطقی هم پر اشکاله.مثلا اگر هیچ چیز این دنیا بی منطق و بی نظم نیست ،شما چگونه پی به وجود نظم و منطق برده اید.بعبارتی شما هیچ چیزی نداشته اید که این دنیا را با آن قیاس گیرید تا به این نتیجه
                          برسید.بنابراین نتیجه گیریتان اشتباه است.
                          دیوید هیوم میگه :انسان اساسا چون موجود متفکر ومنظمیه ،بنابراین دوست داره فکر کنه جهان نیز منظم و منطقیه.

                          شاد و پاینده باشد.



                          .

                          نظر

                          • B A R A N
                            عضو فعال
                            • Mar 2015
                            • 677

                            #898
                            پاسخ : نبض سیاست

                            نامه زیباکلام به علی جنتی: کتاب‌های ممنوعه‌ام را در افغانستان چاپ می‌کنم

                            شنبه 19 اردیبهشت 1394

                            صادق زیباکلام در نامه‌ای سرگشاده به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار رفع ممنوعیت چاپ دو کتاب شد.
                            زیباکلام در این نامه خطاب به وزیر ارشاد تاکید کرده است «اگر به هر دلیلی چاپ کتاب «تولد اسرائیل» ناممکن است، دست‌کم اعلام فرمایند تا در مملکت افغانستان یا سرزمین دیگری آن را چاپ نمایم».
                            در این نامه آمده است:


                            «بسمه تعالی
                            جناب آقای علی جنتی
                            وزیر مکرم ارشاد اسلامی ادام الله ظله العالی
                            با سلام و تحیات، غرض از تصدیع اوقات شریف یادآوری ادامه مخالفت اداره ممیزی وزارتخانه متبوعه وفقه‌الله تعالی با چاپ کتب «تولد اسرائیل» و «الف مثل اصلاحات» می‌باشد. البته قصد نمک‌نشناسی و ناسپاسی ندارم و از اینکه امناء ممیزی دولت جم جاه قوی شوکت و ابد مدت یازدهم بنده‌نوازی نموده و سرانجام مجوز چاپ کتاب «دکتر محمد ملکی استادی برای همه فصول» را صادر نمودند، صمیمانه سپاسگزارم.
                            با توجه به برپایی ظفرمند نمایشگاه سالیانه کتاب گفتم شاید بعد از چهار سال انتظار قمر طالع اقبال ناموافق «تولد اسرائیل» و «الف مثل اصلاحات» هم از نحوست عقرب بدرآمده باشند. ظرف چهار سالی که «تولد اسرائیل» در محاق پنجه عالم آراء دانش‌گستر و معدلت آثار ممیزی ارشاد گرفتار آمده، ده‌ها اثر و با احتساب آثار گذشتگان سخنی به اغراق نرفته اگر گفته شود که تاکنون صدها اثر پیرامون این موضوع در ایران به زیور طبع آراسته گشته‌اند. نمی‌دانم این چه خوفی می‌باشد که این یک اثر ممکن است در برابر آن صدها اثر از خود بر جای بگذارد؟ به هر حال صلاح مملکت خویش خسروان دانند. اگر به هر دلیلی چاپ «تولد اسرائیل» ناممکن است، دست کم اعلام فرمایند تا در مملکت افغانستان یا سرزمین دیگری آن را چاپ نمایم.


                            ایام بکام باد
                            صادق زیباکلام
                            نوزدهم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و نود و چهار»


                            .

                            نظر

                            • rajabi
                              عضو فعال
                              • Dec 2014
                              • 936

                              #899
                              پاسخ : سايپا ديزل‌ (خكاوه)

                              در اصل توسط rajabi پست شده است View Post
                              البته رئیس جمهور سابق هیچ وقت نگفتن تحریم ها کاغذ پارس ، بلکه گفتن قطعنامه های سازمان ملل کاغذ پارس ، بین تحریم ها و قطعنامه های سازمان ملل زمین تا آسمون تفاوت هست ، ایشالا خواهید دید که قطعنامه های سازمان ملل پس از برجام لغو خواهد شد ولی تحریم ها لغو نخواهد شد
                              الان روسیه تحریم هست ولی هیچ قطعنامه ی سازمان مللی روسیه رو تحریم نکرده ، بلکه امریکا اونها رو تحریم کرده

                              پس اولا بین تحریم و قطعنامه ی سازمان ملل تفاوت هست
                              دوما ، اتفاقا اولین کسی که در سخنرانی های مختلف گفت تحریم ها به ما فشار وارد خواهد کرد شخص احمدی نژاد بود و سر همین موضوع مدتها مورد تهاجم همین رسانه ها بود که چرا گفتید تحریم ها به ما فشار وارد کرده و لاریجانی مدام از بلندگوی مجلس می گفت 80 درصد مشکل مال سوء مدیریت است نه تحریم ، اتفاقا روحانی هم مدام همین رو تکرار کرد ،ظریف هم که مدام در جواب سوالات بیشمار امریکایی ها مدام می گوید تحریم ها ما رو پای میز مذاکره نیاورد ، بنابراین با استدلال شما اگر هم دولتی به شعور ملت توهین کرده باشه همین دولت خواهد بود ، البته امریکایی ها و سناتور ها معتقدند که ظریف علاوه بر شعور ایرانی ها به شعور امریکایی ها و کل دنیا توهین کرده
                              بنده همین الان هم می گم قطعنامه های سازمان ملل کاغذ پارس و هیچ ارزشی ندارد ، اینو فقط ما نمی گیم حتی خود امریکایی ها می گن ، قطعنامه های سازمان ملل واقعا دیگه کارایی نداره
                              سوما ، بنده خودم عاقل و بالغ اینجا نشستم می گم به من توهین نشده ، نمیدونم شما چرا می خوای به من بقبولونی به من توهین شده و خودم خبر ندارم ، اینجوری باشه منم به شما می گم به شما توهین نشده خودت اشتبا برداشت کردی
                              مدیر مسئول روزنامه خراسان اظهارات منتسب به سید عباس عراقچی در نشست های برگزار شده در مشهد از سوی این رسانه را تکذیب کرد و گفت:نشست با منتقدان با سئوالت صریح و پاسخ های شفاف برگزار شد.


                              به گزارش خبرنگار مهر، در پی اخبارمنتشر شده از نشست سید عباس عراقچی ، عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای در مشهد و در جمع دوستان جوان روزنامه خراسان و اتحادیه انجمن اسلامی دانش آموزان درفضای مجازی منتشر شده است ، محمد سعید احدیان ، مدیر مسئول روزنامه در گفتگو با خبرنگارمهر در خصوص این نشست و دیدارهای عراقچی در مشهد که به میزبانی این روزنامه با منتقدان مذاکرات هسته ای برگزار شده است، توضیح داد.


                              احدیان با اعلام اینکه عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در سفری که حدود دو هفته پیش به مشهد داشت دو نشست با نخبگان فرهنگی و بخشی از دانشجویان منتقد داشت ، گفت: این جلسات در پی مذاکرات هسته ای لوزان و سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه تیم مذاکره کننده با منتقدان صحبت کنند، برگزار شد .


                              وی با اشاره به اینکه این جلسات به صورت خصوصی برگزار شد و بر اساس سیاست رسانه ای آقای عراقچی قرار بود که منتشر نشود، اظهار داشت: در این نشست ها منتقدان به صورت صریح و شفاف انتقادهای خود را به تیم مذاکره کننده هسته ای اعلام کردند و آقای عراقچی نیز توضیح مبسوط و جامعی در این باره که در مذاکرات چه هدف گذاری هایی وجود داشته است و تیم مذاکره کننده چه خط قرمزهایی داشته اند و این خط قرمزها در مذاکرات به کجا رسیده اند ،بیان کرد.


                              احدیان اظهار داشت : در همین رابطه نیز منتقدان سئوالات خود را در حاشیه جلسات مطرح کرده و به آنها پاسخ داده شد که در کل نشست های مثبتی بود.


                              وی در پاسخ به این سئوال که آیا نکاتی که به نقل از آقای عراقچی در فضای مجازی درباره سخنان مقام معظم رهبری و موضع گیری های رئیس جمهور منتشر شده است ،صحت دارد ، بیان کرد: مصادیقی که از ایشان در این باره ذکر شده است کاملا نادرست است . آقای عراقچی در موضوع آقای روحانی هیچ صحبتی نکرد و به طور کلی کلیدواژه های تهدید و تحقیر و تحمیل که به آنها اشاره شده است مربوط به سخنان مقام معظم رهبری بعد از برگزاری این نشست است و در آن زمان هنوز رهبری این بیانات را مطرح نفرموده بودند.


                              مذیر مسئول روزنامه خراسان گفت: البته آقای عراقچی در پاسخ به سئوالات منتقدان درباره جشن و شادی در پایان مذاکرات لوزان گفت که ما نیز مخالف این خوشحالی ها بودیم و معتقد بوديم هنوز توافقي نشده است كه جاي خوشحالي داشته باشد و اصولا براي هرگونه قضاوتي زود است .


                              وی در پاسخ به این سئوال که آیا سخنان مطرح شده به نقل از آقای عراقچی مبنی بر اینکه در گذشته قطعنامه ها را کاغذپاره دانسته اند و این امر درستی است، صحت دارد ، گفت: آقای عراقچی مشخصا درباره قطعنامه ها به هیچ وجه این مطلب را بیان نکردند. ایشان گفتند که مسیری که در گذشته طی شده و پیشرفت های علمی که حاصل شده است باعث شده ما پشت میز مذاکره با جدیت و از موضع قدرت حاضر شویم . البته آقای عراقچی گفت که در این مسیر باید هزینه هایی برای این پیشرفت نیز پرداخت می کردیم .



                              احدیان تصریح کرد: جمله هایی که به نقل از آقای عراقچی مطرح می شود به هیچ وجه صحت ندارد و در صورتی که این مطالب صحت داشت بنده قطعا با این قطعیت تکذیب نمی کردم .


                              سفر سید عباس عراقچی به میزبانی روزنامه خراسان به مشهد در تاریخ 28 فروردین ماه صورت گرفته است . عراقچی در روز 28 فروردین ماه در نماز جمعه مشهد نیز حاضر شد .
                              آخرین ویرایش توسط rajabi؛ 2015/05/10, 22:04.

                              نظر

                              • Nay
                                Banned
                                • Aug 2014
                                • 641

                                #900
                                پاسخ : نبض سیاست

                                در اصل توسط fanos پست شده است View Post
                                سلام نی عزیزوگرامی شب وروزت خوش
                                چند سال قبل شبکه فارسی کانال وان اقایی بود بنام ویکتوری ایشون کلیمی بود ولی دین باور نبود میگف انسان بعد مردن جسدش چه خاک کنند یا بسوزانند بعداز تجزیه وتبدیل بخاک یک ذره باقی میمانه که قابل تجزیه نیست ودارای تمامی اطلاعات مثل هوش وحواس 5 گانه این ذره انقدر در گیاهان وبدن جانوران دور میزنه تا برسه به بدن یک انسان ومیره داخل کرزوم تابعد از لقاه با یک تخمک جفت میشه وتبدیل به انسانی میشه مثل خودم اگه اطلاعات ضبط شدش باهوش بوده هوشش بیشتر میشه اگه خنگ وبیسواد باشه انسانی میشه مثل خودم که باید سعی کنم تا سطح دانشم بالا ببرم تادوربعدی بهتر بتوانم زندگی بکنم.
                                اون زمان بقدری سئوال بی پاسخ به ذهنم رسید که بیخیالش شدم
                                این اقای ویکتوری درمورد تشکیل زمین هم نظریه جالبی داشت اگه چیزایی ازش یادم بیاد یاداش میکنم بوقتش میگم
                                سلام


                                اون برنامه ابی ویکتوری رو یادمه و از لحاظ منطقی، تا حد زیادی درسته، چون نه ماده و نه انرژی، فنا ناپذیر هستند.

                                ولی یک نکته رو بهش تاکید دارم و اون اینه که، لفظ دانشمند، عین کلمه علامه، ثقیله، البته برای عوام. مثلاً خیلی ها محمد تقی جعفری، میگن علامه جعفری، اما علمی که از پایه بر دروغ سواره، آیا بهش میشه گفت علم؟ مگر اینکه بگیم علامه در خالی بستن!

                                بنابراین، دقت کرده ام به دانشمندان و فلاسفه، اینها همگی شمه ای از حقایق و وقایع را تفسیر و تعدیل کرده اند و تازه در ظرف زمانی و مکانی خودشون و هر از چندگاهی، یکی هم مثل دکارت یا راسل پیدا شده، فرمولی ارائه داده که تقریباً قابل تعمیم به همگان است!

                                مثلاً خود راسل معتقده که حاضر نیست برای عقاید خودش بمیره، چون ممکنه که غلط باشه و اونوقت ما میاییم میگیم، چون راسل اینطور گفته، پس اینطور میشه، یا به عبارتی، حرف کسی را حجت قرار میدهیم، که خودش به اون حرف، پایبند نیست یا بر درستیش بطور کامل صحه نمیذاره!

                                مخلص کلام

                                دانایی، توانایی است و دانای مطلق، میشه قادر مطلق، اما چگونه یک بشر با عمر مفید گیریم 70- 80 سال، قادره با این محدودیت ها، بیاد درباره میلیون ها و میلیاردها سال عمر زمین و کائنات و پیدایش حیات، نظریه بده، قطعی هم باشه. در ساده ترین حالت، فقط نظریه است و در بهترین حالت، در زمینه ای خاص، شاید و باز تاکید میکنم، شاید تبدیل به یک فکت بشه، اگر و اگر، متعاقبین، نقضش نکنند یا تکمیل نکنند، و تا اون زمان که خلافش ثابت نشده، میتونه بعنوان مرجع تلقی بشه!

                                بنابراین، میخوام به این نکته تاکید کنم که روشنفکر، علامه، دانشمند، فیلسوف، متخصص و یک دوجین از این الفاظ و القاب پر طمطراق و قلبه سلمبه، فقط به درد گذران زندگی و معیشت میخوره! یه جور سرگرمی و مشغولیت و نشخوار ذهن، اما حقیقت جای دیگری است!

                                تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
                                لیک کـس را دید جان
                                دستور نیست

                                نظر

                                در حال کار...
                                X