فلسفه سیاسی

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • EURASIA
    عضو فعال
    • Jan 2022
    • 1253

    #16
    پاسخ : فلسفه سیاسی

    سلام

    تعریف هویت ( یا کیبستی )خیلی سخت است

    از نگاه فلسفی:


    از نگاه جان لاک : لاک هویت شخصی( یا خود )را میتنی بر اگاهی (یا حافظه) می دانسنت نه جوهر روح یا بدن .

    یعنی از نگاه جان لاک مهم نیست ما در واقع چه هستیم بلکه مهم این است که در مورد خودمان چه فکر می کنیم یا چه برداشتی داریم
    به صورت خلاصه تر به اگاهی ربط دارد نه جوهر

    ویژگی های شخصیتی و توانایی ها و دوست داشتن ها و سیستم اعتقادی یا کد اخلاقی شما و چیزهایی که به شما انگیزه می دهد هویت فردی یک انسان است


    از نگاه روانشناسی:

    هویت شامل تیپ شخصیتی برون گرایی در مقابل درون گرایی و شهودی در مقابل متفکری و احساسی در مقابل منطقی و وقضاوتی در مقابل ادراکی ( برگرفته ار افکار یونگ )


    در ابعاد ملی:

    هویت شامل نژاد و زبان و تاریخ و جغرافیا و نمادها و دستاوردهای ملی و پرچم و خصلتهای فرهنگی و دین و مذهب است.

    در ابعاد جامعه شناسی یا قشر بندی اجتماعی:

    هویت شامل طبقه اجتماعی و جنسیت و سن و درامد و تحصیلات و سبک زندگی و شغل و محله و کوچه و .. است

    حالا پرسش دوم که پرسیدید بی هویتی چیست؟ این پرسش معنی ندارد تمام افراد و جوامع هویت دارند

    سپس پرسیدی چطور میشه هویت افراد را خراب کرد؟

    در روانشناسی به ان برچسب می گویند یعنی عمدتا دادن صفات با بار منفی به افراد یا گروه های یا حتی کشورها
    هدف کلی از برچسب جنگ روانی است برای اعتماد به نفس خود شکست رقیب

    بعد سوال کردید مزایا و معایب افراد بی هویت چیست؟

    این سوال را باید اینطور پرسید که مزایا و معایب افراد با هویت ضعیفتر چیست؟ چرا تمام افراد هویت دارند

    جواب در مبارزات افراد با هویت قوی تر در مجموع پیرور می شوند و افرا ضعیفتر شکست می خورند و این عیب افراد با هویت ضعیف است و اما مزایا افراد با هویت ضعیف میشه از اسوده بودن ار استرس هایی که برای به دست اوردن هویت بالاتر محتمل شد
    مثلا یکی از پارامترهای هویت ثروت است و برای به دست اوردن ان باید استرس را تحمل کرد حالا اگر کسی فقر را انتخاب کند دیگه استرس ان را هم نخواهد داشت

    اما سوال اخرتان در مورد خرد را در وقت دیگه اگر چیزی بلد بودم بازگو خواهم کرد چون موضوع متفاوتی است
    آخرین ویرایش توسط EURASIA؛ 2023/06/04, 01:51.
    زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

    نظر

    • گنجشک
      ستاره‌دار(3)
      • Jun 2022
      • 1319

      #17
      پاسخ : فلسفه سیاسی

      درود ناصر خان خوشحالم از اینکه اینجا هستین و می نویسین
      بنظرم این موضوع باز هم جای نوشتن داشته باشه
      =====

      بنظرم همه چیز از هویت شروع میشه ، (برای انسان )

      مثلا بچه ای که اسلحه دست میگیره و جهاد میکنه ، بخاطر هویت اش هست ، هویتی که به فرد داده میشه (شاید به وسیله تربیت و پرورش ، هویت شخصی( یا خود )را میتنی بر اگاهی (یا حافظه) می دانسنت )

      بهش القا میشه که تو یک بچه مسلمان هستی ، اسلام در خطره ، پس تو بعنوان یک مسلمانان ازش دفاع می کنی ( البته این موضاعات بیان نمیشه بنوعی دلی هست ، چون دلی هست طرف دنبال حقوق یا مزایا یا مرخصی و استعلاجی نیست ، نصف بدنش را هم که از دست بده با نصف دیگه اش از خودش (هویت اش ) دفاع میکنه )



      یا یک آتش نشان ، بواسطه هویت آتش نشانی که داره وارد آتش میشه ، جان خودش را به خطر میندازه ، فعالیت بنوعی غیر عقلی انجام میده ، در راستای هویت اش ( دلی و اعتقادی و قلبی ولو حقوقش عقب افتاده باشه )

      ============

      و حالا بیایم اتش نشانی را تصور کنیم که وارد آتش نمیشه!

      میگه به کتف چپ و راستم ( بی هویتی )

      من وارد اتش بشم که خبرنگارها از شهردار فیلم و عکس بگیرن ؟ پاداشش گیر رئیس آتش نشانی بیاد ؟

      و دیگه هویت آتش نشان نداشته باشه ( صرفا لباسی بر تنش باشه ،و... )



      یا مثلا همین کارمند آتش نشان بعضا با مترو و اتوبوس جابجا بشه ، مردم بگن به کتفمون که آتش نشانی و کسی صندلیش رو نده به آتش نشان مهربان !!! خودش هم از اون طرف بی هویت بود ! دیگه چه شود !

      ==============

      و !!!

      و یک سرزمین رویایی چیزی شبیه به کانادای آتش نشان ها

      اونجا آتش نشان ها آزاد باشن ، خندان باشن ، اصلا واگن اختصاصی مترو بذارن برای آتش نشان ها ! رئس جمهور ها را از آتش نشان ها انتخاب کنند ، وز اطلاعات و قو قضا تحت اختیار اتش نشان ها باشه و تایید صلاحیت ها رو اتش نشان ها بررسی کنند و...



      منظورم اینه که آتش نشان ها احساس غربت و تنهایی نکنند ، به همه چیز میم مالکیت بدن ، کشورم ، وطنم مترو ام ! صندلیهای مترو ام !، اون وقت شاید دیگه پوست تخمک هم دیگه داخل مترو نریزن و هرجا آتش بگیره ولو اینکه بدونن خودشون تماماً میسوزن و نیست میشن ، مثل پروانه های عاشق وارد شعله بشن ( چون هویت اشان هست ، با رفتن در آتش بنوعی زندگی و موجودیتشان معنا میشه )




      ==================

      خوب حالا سوال

      1- چطور برای دیگران در راستای منافع خودمان هویت سازی کنیم ! :D
      و 2- چطور متوجه بشویم در هویت اشتباهی در حال زیستن هسیم !!! ( هویت اصلی را از کجا پیدا کنیم ؟ )


      هویت های دینی ، هویت های توسعه ای ، هویت های من مرکز عالم یک یک بقیه و...


      3- طبق تعریف های فوق ، هویت بعنوان هسته مرکزی مشخص شده ، یعنی بقیه موارد بر اساس خواسته های هسته سوار بر سیستم میشن


      مثلا روی هویت من مرکز عالم یک یک بقیه ، ممکنه یک هویت دیگه هم شبیه سازی بشه ، چیزی شبیه به ماسک (هویت دوم) و سوم و.. مثلا بشر دوستی و حقوق بشر


      ============

      آیا واقعیت هویت های ما همین هویت من مرکز عالمم هست ؟ البته قطعا بطور حتما هویت های متفاوت ( هویت اول ) را هم دیدیم ، چون هویت من مرکز عالم وابسته به حیات مادی است ( قطعا میگه بعد از من جهان را آب گیرد )


      اما خوب در کتاب ها و قصه های پریان از انسان هایی هم صحبت شده است که اهداف ( هویت ) دیگری داشتن و در راه هویت و اهدافشان از جان خودشان هم گذشتن ، ( آیا این افراد از بیماری های شیزوفرنی در رنج بودن ؟ )
      آخرین ویرایش توسط گنجشک؛ 2023/06/04, 18:45.

      نظر

      • گنجشک
        ستاره‌دار(3)
        • Jun 2022
        • 1319

        #18
        پاسخ : فلسفه سیاسی

        درود

        از نظر خیلی از مردم ( تقریبا 100 % افرادی که در چند ماه گذشته باهاشون هم صحبت شدم در قسمت های مختلف شهر و روستا ) دین و اخلاق و جوانمردی را دیگه ارزش نمی دانستن
        یا حتی قوانینی که احساس کنند برایشان دردسر نمی شود را هم پایبند نیستن.

        افرادی بشدت عوام ،

        =========
        خوب چه چیزی این روحیه را گسترش داده ؟ بنظرم دیدن و شنیدن اخبار ، اونم نه اخبار دروغ شبکه های خارجی ! که همین اخبار گل و بلبل داخلی ، مثلا اون طرف که دست راست رئیس کل مبارزه با فساد بود و خودش میگفت به رفیقم بگم کل لواسان میزنه به نام !


        و این اخبار انقدر پخش کردن که به گوش تمام عوام برسه

        ======
        از طرفی ، در مدارس و حوزه و مسجد ، هزار بار گفتن که تار نخ مو پیدا باشه ، از همون طرف را آویزون می کنن و سرب داغ و...

        ذهن انسان هم مقایسه گر هست دیگه

        میگه اگر تار مو سرب داغ ، پس بنام زدن کل لواسان چی میشه دیگه !

        و از طرفی می بینه که طرف گرفتن و محاکمه هم کردن ، اما نه خبری از سرب داغ شد نه آویزون کردن طرف از هرجاش !



        جاش به طرف یک سلول انفرادی دادن از خونه تمام عوام بزرگتر ! شیک تر و بروز تر ، با روزی 24 بار ملاقات خصوصی ، کیفیت غذا بهتر از هر رستورانی !
        مثلا زندان هست !

        ===============
        خوب عوام دچار تناقض میشه

        و بعد هم دیگه نمی تونه به هیچ کس دیگه ای اعتماد کنه

        یا حتی اگر خریت کنه و اعتماد کنه به عوام دیگری ، اون عوام دیگر الگو و سبک زندگیش شده دزدی و بی شرفی ( سیستم خود به خود بی شرفی را باز تولید می کنه با غلظت بالاتر )



        و در چنین جوامعی چون اعتماد و شرفی دیگه وجود نداره ، هیچ خطر و گزندی هم برای سیستم خواص پیش نمیاد ، اتحادی شکل نمیگیره بین عوام و عوام خودشان با خودشان درگیر هستند و اعتمادی بهم ندارند


        ==========

        اما نقطه ضعف چنین سیستمی چی هست ؟

        نظر

        • EURASIA
          عضو فعال
          • Jan 2022
          • 1253

          #19
          پاسخ : فلسفه سیاسی

          در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
          درود

          از نظر خیلی از مردم ( تقریبا 100 % افرادی که در چند ماه گذشته باهاشون هم صحبت شدم در قسمت های مختلف شهر و روستا ) دین و اخلاق و جوانمردی را دیگه ارزش نمی دانستن
          یا حتی قوانینی که احساس کنند برایشان دردسر نمی شود را هم پایبند نیستن.

          افرادی بشدت عوام ،

          =========
          خوب چه چیزی این روحیه را گسترش داده ؟ بنظرم دیدن و شنیدن اخبار ، اونم نه اخبار دروغ شبکه های خارجی ! که همین اخبار گل و بلبل داخلی ، مثلا اون طرف که دست راست رئیس کل مبارزه با فساد بود و خودش میگفت به رفیقم بگم کل لواسان میزنه به نام !


          و این اخبار انقدر پخش کردن که به گوش تمام عوام برسه

          ======
          از طرفی ، در مدارس و حوزه و مسجد ، هزار بار گفتن که تار نخ مو پیدا باشه ، از همون طرف را آویزون می کنن و سرب داغ و...

          ذهن انسان هم مقایسه گر هست دیگه

          میگه اگر تار مو سرب داغ ، پس بنام زدن کل لواسان چی میشه دیگه !

          و از طرفی می بینه که طرف گرفتن و محاکمه هم کردن ، اما نه خبری از سرب داغ شد نه آویزون کردن طرف از هرجاش !



          جاش به طرف یک سلول انفرادی دادن از خونه تمام عوام بزرگتر ! شیک تر و بروز تر ، با روزی 24 بار ملاقات خصوصی ، کیفیت غذا بهتر از هر رستورانی !
          مثلا زندان هست !

          ===============
          خوب عوام دچار تناقض میشه

          و بعد هم دیگه نمی تونه به هیچ کس دیگه ای اعتماد کنه

          یا حتی اگر خریت کنه و اعتماد کنه به عوام دیگری ، اون عوام دیگر الگو و سبک زندگیش شده دزدی و بی شرفی ( سیستم خود به خود بی شرفی را باز تولید می کنه با غلظت بالاتر )



          و در چنین جوامعی چون اعتماد و شرفی دیگه وجود نداره ، هیچ خطر و گزندی هم برای سیستم خواص پیش نمیاد ، اتحادی شکل نمیگیره بین عوام و عوام خودشان با خودشان درگیر هستند و اعتمادی بهم ندارند


          ==========

          اما نقطه ضعف چنین سیستمی چی هست ؟
          سلام دوست من

          تمام مطالبی که شما فرمودید

          همان


          ابتذال شر هانا ارنت

          است

          حالا ابتذال شر یعنی چه؟

          ابتذال شر یعنی اینکه شر به حدی گسترش پیدا کند که عادی شود

          و از طرفی مکانیزم بدن ما طور خلق شده که برای اسیب کمتر دیدن چاره ایی پیدا می کند

          خودش را با شرایط هماهنگ می کند

          مثلا اگر پدر ما فوت کند ما ناراحت میشیم. ولی اگر هر روز ناراحت باشیم داغون می شویم

          حالا بدن باید وضعیت جدید ( مرگ پدر) را بپذیرد تا کمتر غصه بخورد

          که البته کاملا درست و خوب است

          اما متاسفانه حاکمان جبار از این مکانیزم بدن سو استفاده می کنند

          و بدی و دروغ و حیله و نامردی و فقر و بردگی را عادی می کنند

          و بدن ما و روح ما برای اینکه کمتر اسیب ببیند ان را وضعیت طبیعی در نظر می گیرد می کند

          ( در حالی که اصلا طبیعی نیست)

          در نتیجه واکنش اخلاق مدارانه را انتخاب نمی کند

          شرافت و قانون را در نظر نمی گیرد

          راهکار؟

          راهکار در این است که ما در هر صورت ادم خوبی باشیم

          و حکومت نالایق ر یک انحراف معیار از ارزشهای کلی طبیعت و اجتماع بدونیم

          و مسئولیت فردی مون را به هیچ شکل فراموش نکنیم

          که برای اکثریت سخت است
          زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

          نظر

          • گنجشک
            ستاره‌دار(3)
            • Jun 2022
            • 1319

            #20
            پاسخ : فلسفه سیاسی

            در اصل توسط EURASIA پست شده است View Post
            سلام دوست من

            تمام مطالبی که شما فرمودید

            همان


            ابتذال شر هانا ارنت

            است

            حالا ابتذال شر یعنی چه؟

            ابتذال شر یعنی اینکه شر به حدی گسترش پیدا کند که عادی شود

            و از طرفی مکانیزم بدن ما طور خلق شده که برای اسیب کمتر دیدن چاره ایی پیدا می کند

            خودش را با شرایط هماهنگ می کند

            مثلا اگر پدر ما فوت کند ما ناراحت میشیم. ولی اگر هر روز ناراحت باشیم داغون می شویم

            حالا بدن باید وضعیت جدید ( مرگ پدر) را بپذیرد تا کمتر غصه بخورد

            که البته کاملا درست و خوب است

            اما متاسفانه حاکمان جبار از این مکانیزم بدن سو استفاده می کنند

            و بدی و دروغ و حیله و نامردی و فقر و بردگی را عادی می کنند

            و بدن ما و روح ما برای اینکه کمتر اسیب ببیند ان را وضعیت طبیعی در نظر می گیرد می کند

            ( در حالی که اصلا طبیعی نیست)

            در نتیجه واکنش اخلاق مدارانه را انتخاب نمی کند

            شرافت و قانون را در نظر نمی گیرد

            راهکار؟

            راهکار در این است که ما در هر صورت ادم خوبی باشیم

            و حکومت نالایق ر یک انحراف معیار از ارزشهای کلی طبیعت و اجتماع بدونیم

            و مسئولیت فردی مون را به هیچ شکل فراموش نکنیم

            که برای اکثریت سخت است

            سمت درست تاریخ بایستیم





            بنظر شما ! چیزی به نام سمت درست ( درست به ذات ) وجود داره یا هیچ ذاتی وجود نداره و تاریخ را فاتحان می نویسند؟

            نظر

            • )(شاخص کل جعل علی)
              ستاره‌دار(1)
              • Sep 2020
              • 2057

              #21
              پاسخ : فلسفه سیاسی

              به نظرم اینا همش دوکان دین است و سلطه بر دیگران ورام کردن انسان
              ترس
              از ابتدا عده ای امدند وخود را نماینده دین یا قانون معرفی کردن
              به ضرب سلاح وکشتار جا انداختند
              وگرنه همش الکی است
              عمر یا نمیدانم کدوم عرب
              دین را به ضرب کشتار رواج دادن
              فقط برای حکومت
              خودشان به هیچ احد و واحدی اعتقاد ندارند
              همین مملکت خودمان
              مگر امام اول همشون نگفته
              مسلمان نیست کسی که بداند همسایه اش گرسنه است
              اقایان نمیدانند یا خود را به نفهمی زدند
              نه میدانند ولی ...................
              ثشرق-ثپردیس-ثباغ-اس پ -ثشاهد-ثتران-ثجوان-حخزر-کاسبین-درهاور دکپسول-انتی بیوتیک -کسرا-دیران-شلعاب--کروی-کمنگنز-واعتبارکلوند و و ختراک و سابیک وپسهند پکرمان دتوزیع جوین فباهنر-.پتایر-

              نظر

              • EURASIA
                عضو فعال
                • Jan 2022
                • 1253

                #22
                پاسخ : فلسفه سیاسی

                تئودور ادرنو -- هربرت مارکوزه-- یورگن هابرماس

                از مشهورترین فلاسفه قرن بیستم

                هر سه از مکتب فرانکفورت

                و البته حلقه وین

                مکتب فلسفه المانی

                فلسقه مکتب فرانکفورت چیست؟

                مکتبی که افکار هگلی در فلسفه ایدالیسم المانی را با نظرات روانشناسی فرویدی و فلسفه مارکسیتی را در هم امیخت.

                خوب چه خصلت هایی دارد

                این 3 نفر و البته باقی همفکران شان اعتقاد داشتند که مارکسیت شوروی برای قرن 20 مناسب نیست و باید تغیراتی در ان ایجاد کرد

                انها اگزیستانسیالیسم ( اصالت وجود) و ضد پوزوتیسم ( ضد اثبات گرایی) و روانکاوی استفاده کردند

                نتیجه؟

                تفکر انتقادی : انها به این نتیجه رسیدند که تفکر انتقادی در مقابل تفکر ساده از پیش نیاز انسان مدرن جهت خوشبختی است

                مناقشه پوزوتیسم : انها به این نتیجه رسیدند که اثبات گرایی به صورت کلی برای علوم انسانی نامناسب است چرا که پیچیدگی انسان سبب می شود که نتوان قواعد ان را اثبات کرد
                در عوض انها از روش حذف خطا کارل پوپر فیلسوف اتریشی ستایش کردند

                البته خیلی مباحث دیگر
                زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

                نظر

                • EURASIA
                  عضو فعال
                  • Jan 2022
                  • 1253

                  #23
                  پاسخ : فلسفه سیاسی

                  ایزا برلین

                  متولد 1909 و مرگ 1997

                  نام اور ترین فیلسوف در نظریه ازادی

                  فیلسوف روسی اصل انگلیسی

                  شناخته شده برای دو مفهوم در مورد ازادی

                  ازادی مثبت و ازادی منفی

                  یا به عبارت دیگه ازادی به در مقابل ازادی از

                  بر اساس افکار ایزا برلین ازادی مثبت ازادی برای رسیدن به چیزی است که مبنای عقلانی دارد

                  در حالی ازدای منفی جنبه تجربی دارد که ما برای در امان ماندن شری خاص در نظر داریم

                  مثال ازادی منفی:
                  از دست همسر بد راحت بشویم
                  رئیس مان بد است راحت بشویم
                  از خانه بد و دوست بد و....
                  کلا از و از و از

                  یعنی ازادی منفی ازادی از هر چیز بد است

                  حالا ازادی مثبت چیست؟
                  ازادی به سمت چیز خوب
                  ازادی برای دست یافتن به همسر خوب
                  به دوست خوب
                  به سهم بورس خوب
                  و کلا ازادی به است
                  به به به
                  خوب فلسف سیاسی ایزا برلین چیست؟
                  او استدلال می کرد نظام های اقتدار گرا از ترس عقلانی ما برای رسیدن به ازادی مثبت سو استفاده می کنند
                  مثلا رسیده به خوشبختی.

                  از نگاه ایزا برلین نظامهای زیر بر اساس ارادی مثبت هستند

                  به ناسیونالسیم
                  به کمونیست
                  به مذهب گرایی
                  به .......

                  پس از نگاه ایزا برلین نظامهای اقتدارگرا دنبال ازادی مثبت هستند

                  در حالی که دموکراسی دنبال ازادی منفی است
                  یعنی ازادی از شر دیگران

                  خوب بود؟
                  فلسفه عالی است اما احتیاج به عمق دارد

                  ایزا برلین را مشناختید؟ نه
                  من اولین روز که امدم در سایت هانا ارنت معرفی کردم و حتی از واژه خودمانی عادی شدن شر ( که خودم تعبیرش کردم) به جای کلمه ابتذال شراستفاده کردم
                  حالا دیدم در سایت بورسی از واژه عادی شدن شر هانا ارنت زیاد استفاده می شود
                  و تاثیر گذار بودن مطالبی که می نویسیم بر دیگران است

                  این هم از ایزا برلین
                  آخرین ویرایش توسط EURASIA؛ 2023/06/13, 15:28.
                  زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

                  نظر

                  • گنجشک
                    ستاره‌دار(3)
                    • Jun 2022
                    • 1319

                    #24
                    پاسخ : فلسفه سیاسی

                    آیا چیزی بعنوان حق وجود داره ؟


                    ========
                    تعریف واژه حق ، امیدوارم سایر دوستان هم نظرتشان را بیان کنند

                    تعریف واژه حق ، بنظرم میشه حضرت نوح (ع) و داستانش ، بحق کشتی ساخت در وسط بیابان ! و چون حق وجود داشت ( از قبل ) و فرآیند ایشان هم همسو بود با حق ، زنده ماندن و غیر ناحق از بین رفت !


                    یا قبلتر ! هابیل و قابیل ! بعضاً قابیل را ناحق معرفی می کنند ، اما این هابیل بود که ناحق بود و حذف شد ! ( احتمالا قابیل پدر خوبی نبوده ، پسرش این داستان را برای جنگ قدرت و این روایت ها براش ساخته ! )


                    ========

                    بیایم کمی جلو تر ، برده داری در آمریکا

                    ایالت های جنوبی ، چنتا دونه برده داشتن ، یک زندگی خیلی آروم و رمانتیک و البته مثل همه زندگی دیگه سختی های خودشون رو هم داشتن ، تابستون هاش گرم بود پشه داشت و...


                    یک عده ( متاسفانه خانواده اینجا رد میشه) یک عده فلان فلان شده شمالی (ایالات شمالی آمریکا) به همراه آبراهام و سیاه های خونخوارش حمله کردن به این جنوبی های بدبخت و نهایتا هم پیروز و بر حق شدن

                    برده داری ملغی شد ، زندگی های مردم فلک زده جنوب هم روزهای شادش از بین رفت و افسردگی گرفتن

                    ==========

                    دوتا واژه داشتیم ، یکی حق یکی سیر زمانی ، و گفتیم سیر زمانی مثبت و همسو با حق است ، شاید برای همین زمان فقط رو به جلو (حق) حرکت میکنه !


                    نبرد هایی که پدرانمان پیروز شدن از قابیل که حتی با وجه خوبی پیروز نشد ، تا نوح (ع) و... همگی پیروز شدن و تاریخ ساز و افراد اضافی که ممکن بود غذاهای ما رو بخورن یا در قدرت سهیم بشن و بخوان برای ما بکن نکن کنند حذف شدن تا ما بمانیم


                    یکی دیگر از نکات جالب اینه که انسان ها اکثرا با هم نبرد می کنند و می کشن ! مثلا کمتر پیش میاد با یک گوزن برای قدرت کسی بجنگه ! و معمولا جنگ ها بین پدر و پسر و برادر در مقابل برادر خودش هست ، و اشاعه نسل خودش ، اهداف خودش یادبود های خودش ، و ریل گذاری خودش و بکن و نکن خودش


                    و حق بودن و نبودن




                    حق بودن و نبودن و جنگ حقانیت را چه کسی تعیین می کنه ؟

                    کی میگه خواسته شما بحقه یا به ناحق ؟ بسم الله الرحمن الرحیم ، فاتحان !

                    چه کسی میگه ازدواج شما صحیحه یا ناصحیح ؟ فاتحان

                    چه کسی می تونه بگه مال شما مشروع یا نامشروع ؟ فاتحان

                    و...


                    #اصالت_قدرت

                    چه کسی می تونه بگه خشنوت چه وقت خوبه و درست و چه وقت نه نه نه خشونت بد است و بچه نباید به لباسشویی دست بزنه ! فاتحان !


                    =======
                    آیا وضع زندگی ما در الان بهتر است یا در گذشته ؟ فاتحان تعیین می کنند که بهتر بوده قبلا یا الان بهتره ! حتی اگر اون موقع 3 وعده می خوردی و الان 2 وعده ، به دکترهای ژاپنی میگه مقاله بنویسد که 2 وعده !

                    نظر

                    • گنجشک
                      ستاره‌دار(3)
                      • Jun 2022
                      • 1319

                      #25
                      پاسخ : فلسفه سیاسی

                      پنجره جمعیتی !


                      "
                      پنجره ی جمعیتی وضعیتی موقت در ساختار جمعیتی ایران است
                      که در سال 1385 باز شده
                      و برای حدود سه دهه طول می کشد.
                      در این دوران، نسبت جمعیت در سنین فعالیت به حداکثر خود می رسد
                      و نسبت های وابستگی سنی کاهش می یابد
                      و در نتیجه فرصت طلایی و منحصربه فردی فراروی توسعه ی اقتصادی فراهم می شود.
                      "

                      میشه تا 1415 ! وضعمون خوبه نیروی کار فعال زیاد داریم ، می تونیم بزنیم تو سرکارگر و... کلا چون عرضه بالا هست نرخ ها سرکوب میشه ، میشه حتی بهشون .... بگذریم ، اصلا مهم نیست این قسمتش ، نیروی کار ارزان خیلی هم خوبه


                      تعریف پنجره جمعیتی میشه نسبت افراد شاغل به کل جمعیت ، و هرچی عدد بزرگتری باشه بهتره ، نیروی کار ارزان تر ، خدمات بیشتر ، چرخ زندگی ها راحت تر می چرخه ( در هر شغلی افراد زیادی هستند که خدمات ارائه بدهند )


                      اما در سال 1415 به بعد این عدد شروع به کوچکتر شدن می کنه

                      و اتفاقی شبیه بیمارستان های دولتی رخ میده ، که باید برای چند ماه بعد وقت بگیری ! ان زمان شاید برای تعمییر خودرو یا سرویس کولر ! هم لازم باشه چند ماه بری در صف ، خدمات پزشکی احتمالا کلا کنسله !!!



                      لذا ! فلسفه سیاسی چی میگه ؟!


                      میگه ما صورت کسر که تعداد لفراد شاغل هستن را که نمی تونیم افزایش بدهیم ! پس کافی مخرج کسر را کاهش بدهیم !!! مخرج کسر چی بود ؟ /:.negaran.:/


                      چه وضع مملکت ، چه زندگی برای مردم ساختین که کسی با زمین رایگان و خودرو نصف قیمت هم حاضر نیست بچه دار بشه


                      =======

                      نظر

                      • گنجشک
                        ستاره‌دار(3)
                        • Jun 2022
                        • 1319

                        #26
                        پاسخ : فلسفه سیاسی

                        مافیا کلمه ایست که در دهه های اخیر کاربرد فراوانی یافته است
                        و هرجا تشکیلاتی به طور مخفی مشغول به کاری عمدتا اقتصادی است از آن به عنوان مافیا نام برده می شود.



                        هادی معیری نژاد-
                        اکنون گستردگی این کلمه دیگر مربوط به کشور خاستگاه آن نیست بلکه کشورهای دیگری مانند روسیه با گروههای مافیایی قوی تری دست به گریباننند.

                        شاید قبل از سه گانه پدر خوانده به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا که بر اساس رمانی به همین نام از ماریو پوزو که در سال 1969 نوشته شده افراد زیادی خبر از چگونگی این تشکیلات نداشتند.
                        اما این فیلم چهره ای تلطیف شده از مناسبات مافیا نشان داد که البته شبیه ترین روایت به مافیای اصلی سیسیل است
                        مافیا انجمن مخفی خلافکاران سیسیل بود.
                        این گروه در اواسط قرن 19 میلادی به دلیل بی اعتمادی مردم به حکومت و سیستم قانونی و وابستگی مردم به افراد محلی قدرتمند در سیسیل بوجود آمد
                        و بعدها در شرق ایالات متحده آمریکا گسترش یافت.معروف‌ترین نمونه مافیا پنج خانواده‌های تبهکار در شهر نیویورک می‌باشد.تمام فعالیتهای مافیا برای پول سازی است.

                        مافیا از مجموعه‌هایی که به عنوان خانواده شناخته می‌شود تشکیل می‌شود
                        که هر خانواده یک روستا، یک شهر، یا یک منطقه را رهبری می‌کند.
                        ساختار این خانواده‌ها مانند یک درخت می‌باشد
                        و معمولاً توسط فردی که «پدرخوانده» یا دن یا باس نامیده می‌شود، هدایت می‌شود.
                        در کنار رئیس معمولاً یک مشاور (Con sigliere) هم وجود دارد که در گرفتن تصمیمات به رئیس کمک می‌کند.
                        درپایین مقام رئیس، معاون او (under boss) قرار دارد . معاون رئیس در مرتبهٔ دوم از لحاظ فرماندهی قرار می‌گیرد، اگر چه میزان قدرتی که او در اختیار دارد، نسبت به رئیس کم تر است.
                        یایین تر از معاون رئیس چندین capo وجود دارد.هر capo محدوده‌ای از قلمرو خانواده را در اختیار دارد.capoها باید بسیار قدرتمند باشند تا قدرت خانواده حفظ شود.هر capo تعداد زیادی سرباز را برای انجام عملیاتهای مختلف رهبری می‌کند.
                        و در نهایت سربازان (Soldiers).سرباز پایین‌ترین جایگاه را در درون خانواده دارند و معمولاً کارهای جنایی و خطرناک را برای خانواده انجام می‌دهند.

                        تئوری‌های زیادی در مورد معنی نام مافیا مطرح است.
                        صفت سیسیلی 'mafioso' که احتمالاً از ریشه لغت «ماهیاس» عربی گرفته شده‌است
                        که به معنای «مبارزه پرخاشگرانه» است.
                        مردم ایتالیا اعتقاد دارند که کلمه مافیا از جمله (Morte Alla Francia Italia Anelia مرگ بر فرانسه درود بر ایتالیا) گرفته شده‌است.نام حقیقی مافیا، «کوزا نوسترا» بود

                        و اما مافیا در امریکا

                        اوج قدرت گرفتن گروههای تبهکاری در ایالات متحده امریکا
                        در زمان تصویب قانون منع فروش مشروبات الکلی در سال 1920 اتفاق افتاد.
                        به گفته بسیاری از سیاستمداران امریکا این بزرگترین اشتباه دولت آن زمان امریکا بود.
                        تبهکاران که در آن زمان، برای تصویب این قانون لحظه شماری می‌کردند به سرعت وارد عمل شدند
                        و با توجه به گستردگی مرزهای ایالات متحده، قاچاق و حمل و نقل غیر قانونی مشروبات الکلی از کانادا و سایر کشورهای همسایه ایالات متحده، به صورت گسترده و غیر قابل مهار آغاز شد.
                        با اجرای این قانون گروههای تبهکاری به سرعت رشد کرده و ثروت و قدرت باور نکردنی را در شرق ایالات متحده بدست آورند.

                        در شهر نیویورک که بیشتر این معاملات قاچاق انجام می‌گرفت،
                        دو گنگستر به نامهای
                        سالواتوره مارانزانو(رهبر خانواده بونانو)
                        و جو ماسیرا(رهبر خانواده گنووسه و رهبر تمام رهبرها در آن سالها)
                        اوضاع را بدست گرفتند و بر سر منافع خود با یکدیگر وارد جنگهای خونینی بین سالهای 1921 تا 1931 شدند.

                        بزرگترین این جنگها که جنگ (کاستلاماره) نام داشت باعث کشته و مفقود شدن بیش از دویست نفر در نیویورک و نیوجرسی شد.
                        ریزش گسترده بزرگان مافیا که در جنگ خونین کاستلاماره در خانواده‌های مافیایی اتفاق افتاد زمینه را برای قدرت گرفتن بزرگترین مرد مافیا تا آن زمان را هموار ساخت.

                        مردی با نام چارلز لوچیانو ملقب به خوش شانس.

                        لوچیانو با حمایت از دن سالواتوره وارد جنگ کاستلاماره شد

                        و مارانزانو توانست با کمک لوچیانو، ماسیرا را از گردونه قدرت خارج کند.

                        جنگ خونین کاستلاماره در پایان با پیروزی مارانزانو خاتمه یافت (سال 1931) و مارانزانو در جاسه‌ای به عنوان (رهبر تمام رهبرها)انتخاب شد.
                        قدرت مارانزانو و گروه وی در آن سالها(1929-1931)آن چنان افزایش یافت که گروه مارانزانو در میان تبهکاران نیویورک با لقب امپراطوری روم شناخته می‌شد.

                        فردی که بیشترین سود را از این کشتارها برد کسی جز لوچیانو نبود.
                        لوچیانو در ابتدا با از بین بردن ماسیرا وفا داری خود را در ظاهر به مارانزانو ثابت نمود
                        ولی بعد از مدتی(چهار ماه) مارانزانو به طرز مشکوکی در دفترش به قتل رسید
                        و چهل نفر از هواداران مارانزانو در یک شب کشته یا مفقود شدند.
                        لوچیانو که در قتل مارانزانو دخالت داشت
                        در سال 1931 بر صندلی ریاست مافیای ایالات متحده آمریکا تکیه زد.

                        بعد از این حوادث لوچیانو در کمیسیونی که خود آن را پایه ریزی کرد،
                        به عنوان رهبر مافیا انتخاب شد.
                        چارلز لوچیانو با کمک دوستانی باهوش و قدرتمند مانند فرانک کاستلو، ویتو گنووسه، آلبرت آناستازیا، کارلو گامبینو، مایر لانسکی و باگزی سیگل یهودی،
                        مافیای امریکا را وارد مرحله جدیدی از ثروت و قدرت کرد
                        و در سال 1932 سندیکای ملی جنایت کاران را به وجود آورد(شامل رهبران پنج خانواده).
                        او پایه پنج خانواده مافیایی نیویورک را مستحکم کرد
                        و با تشکیل کمیسیون، خود در راس این سندیکا، ریاست و رهبری را بر عهده گرفت.
                        لوچیانو در سال 1936 به زندان افتاد
                        ولی چند سال بعد به دلیل کمک به ارتش امریکا در ورود به سیسیل ایتالیا در جنگ جهانی دوم و سرکوب ژنرال موسلینی از زندان آزاد شد.
                        بعد از لوچیانو کبیر،
                        فرانک کاستلو ملقب به (نخست وزیر) رهبری مافیای آمریکا را در دست گرفت.
                        کاستلو جانشین و مشاور لوچیانو در گذشته بود.
                        پس از کاستلو، به ترتیب ویتو گنووسه، جوزف بونانو و کارلو گامبینو رهبری مافیای امریکا(رهبری کل)را بر عهده داشتند.
                        خانواده‌های مافیایی امریکا هنوز هم با همان کیفیت ولی با ساختاری متفاوت حفظ شده‌اند
                        و البته این تشکیلات در روسیه شاخ و برگی بسیار عظیم تر از آنچه در ایتالیا و آمریکا بود پیدا کرد.

                        نظر

                        • گنجشک
                          ستاره‌دار(3)
                          • Jun 2022
                          • 1319

                          #27
                          پاسخ : فلسفه سیاسی

                          درود افشین خان

                          نظر شما در مورد 50 میلیون سهامدار و 1-2 میلیون سهامدار فعال! در بورس چیه ؟ (کاری به سود و زیانشان ندارم ! صرفا حضورشان در بازار )


                          96 درصد با سرمایه زیر 100 میلیون نومان ، سهامباب یکی عکس گذشته بود چندتا کیسه قند و شکر خریده ، دو ماهه 100 درصد سود کرده ! یا حتی میشه یک بار هندونه برداشت و یک هفته ای با 100 درصد سود ردش کرد


                          چرا مردم باید بیان داخل بورس ؟! هدف حکومت چی بوده ؟ داشتم یکی از ویس های صادق الحسینی (25 اقفساد! ) گوش می کردم ، راست و دروغش گردن خودش ، میگف در بورس آمریکا فقط 2000 تا کد معاملاتی حقیقی شخصا معامله می کنند
                          حتی نهاد ها و مراکز بزرگ هم خودشان از سبد گردان ها استفاده می کنند و مستقیماً معامله نمی کنند و خودشان درگیر نمی کنند


                          سوال اصلی اینه چرا مردم را درگیر بورس کردند ؟ 2 میلیون کد فعال !!!


                          =======
                          نظر خودم اینه که در ظاهر سرگرمی درست کنند برای مردم خصوصا قشر بیکار جامعه ، گویا دو میلیون تحصیل کرده فاقد شاغل (بیمه) داریم



                          احتمالا افشین خان شما از ادامه مطلب خوشتان نیاد و نخواید این موضوع را ادامه بدهید ! و اینجا را ورق بزنید ( اما شما را دعوت می کنم به تاپیک فلسفه سیاسی تا اونجا صحبت کنیم )



                          بنظرتان خواسته اصلی این 2 میلیون تحصیل کرده فاقد شغل چیه ؟

                          و جارچیان و بلندگو بدستان و جوو حاکم بر مجامع و جامعه بورس محور ! چه آموزش هایی به آن ها می دهد ؟ شعارشان چی میشه ؟



                          امیدوارم منت بذارید تشریف بیارید تاپیک فلسفه سیاسی پاسخ دهید @};-

                          نظر

                          • EURASIA
                            عضو فعال
                            • Jan 2022
                            • 1253

                            #28
                            پاسخ : فلسفه سیاسی



                            فردریک هایک یک فیلسوف و یک اقتصاددان و یک سوپر استار علوم انسانی

                            در مورد وی اینده بیشتر خواهم نوشت
                            زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

                            نظر

                            • afshinamin
                              عضو فعال
                              • Jul 2013
                              • 4495

                              #29
                              پاسخ : فلسفه سیاسی

                              در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
                              درود افشین خان

                              نظر شما در مورد 50 میلیون سهامدار و 1-2 میلیون سهامدار فعال! در بورس چیه ؟ (کاری به سود و زیانشان ندارم ! صرفا حضورشان در بازار )


                              96 درصد با سرمایه زیر 100 میلیون نومان ، سهامباب یکی عکس گذشته بود چندتا کیسه قند و شکر خریده ، دو ماهه 100 درصد سود کرده ! یا حتی میشه یک بار هندونه برداشت و یک هفته ای با 100 درصد سود ردش کرد


                              چرا مردم باید بیان داخل بورس ؟! هدف حکومت چی بوده ؟ داشتم یکی از ویس های صادق الحسینی (25 اقفساد! ) گوش می کردم ، راست و دروغش گردن خودش ، میگف در بورس آمریکا فقط 2000 تا کد معاملاتی حقیقی شخصا معامله می کنند
                              حتی نهاد ها و مراکز بزرگ هم خودشان از سبد گردان ها استفاده می کنند و مستقیماً معامله نمی کنند و خودشان درگیر نمی کنند


                              سوال اصلی اینه چرا مردم را درگیر بورس کردند ؟ 2 میلیون کد فعال !!!


                              =======
                              نظر خودم اینه که در ظاهر سرگرمی درست کنند برای مردم خصوصا قشر بیکار جامعه ، گویا دو میلیون تحصیل کرده فاقد شاغل (بیمه) داریم



                              احتمالا افشین خان شما از ادامه مطلب خوشتان نیاد و نخواید این موضوع را ادامه بدهید ! و اینجا را ورق بزنید ( اما شما را دعوت می کنم به تاپیک فلسفه سیاسی تا اونجا صحبت کنیم )



                              بنظرتان خواسته اصلی این 2 میلیون تحصیل کرده فاقد شغل چیه ؟

                              و جارچیان و بلندگو بدستان و جوو حاکم بر مجامع و جامعه بورس محور ! چه آموزش هایی به آن ها می دهد ؟ شعارشان چی میشه ؟



                              امیدوارم منت بذارید تشریف بیارید تاپیک فلسفه سیاسی پاسخ دهید @};-

                              سلام و عرض ادب خدمت همگی

                              فقط اومدم عرض ادب کنم خدمت دوستان و استفاده کنم از مطالب @};-

                              نظر

                              • گنجشک
                                ستاره‌دار(3)
                                • Jun 2022
                                • 1319

                                #30
                                پاسخ : فلسفه سیاسی

                                در اصل توسط afshinamin پست شده است View Post
                                ✍️دیدگاه ماکیاولیست


                                در دوره رنسانس که قدرت کلیسا و مبلغین مذهبی رو به کاهش بود ایتالیا درگیر جنگهای داخلی و خارجی بود.
                                در آن زمان ماکیاولی که دنبال اتحاد و رسیدن به حکمرانی پایدار بود ،تا از جنگ و شورش های مستمر جلوگیری کند
                                شروع به نگارش کتابی کرد به اسم " شهریار " که باعث شهرتش شد.


                                در کتاب شهریار ، ماکیاولی یکسری صفات و ویژگیهای لازم برای حاکم و پادشاه را بر می شمرد که برای حفظ قدرت و حکومت و بقای نظام باید از آن صفات استفاده کند.

                                ������ماکیاولی می گوید:
                                شهریار برای حکمرانی نیاز دارد از هر دو صفات انسانی و حیوانی استفاده کند.
                                صفت انسانی و رفتار بر اساس قوانین
                                صفت حیوانی و رفتار متوسل به زور و حیله

                                شهریار باید بداند از بین صفات حیوانی کدام را کجا عاقلانه به کار گیرد.
                                باید ویژگی صفات شیر و طبیعت روباه را سرمشق خود قرار دهد.
                                شیر قوی است ولی نمی تواند دام پهن کند یا خود را از دامها برهاند .
                                روباه مکار و حیله گر است ولی قدرت رویایی و فراری دادن گرگها را ندارد.
                                پس شهریار باید همچو روباه مکار و حیله گر و همچو شیر قدرمند و درنده باشد.
                                تا هم چو روباه به خوبی دام پهن کند و دامها را هم بشناسد
                                و هم قوی و خشن چون شیر که گرگها ازش بترسند و فراری شان دهد.
                                این روزها تو تجارت و سیاست نیز فلسفه ماکیاولی بسیار مشهور است.
                                ������نیازی را ایجاد و برطرفش کن
                                ������بحران ایجاد کن و ازش بهره برداری کن تا قدرتت را تحکیم بدی و بیش از پیش مردم را تحت کنترل بگیری
                                ������مزدوران و جنایتکاران اجیر شده را بفرست تا آشوب و ناامنی و ترور و...ایجاد کنند
                                بعد عین قهرمان بیا امنیت برپا کن
                                در کتاب شهریار ماکیاولی معتقد است برای حفظ قدرت باید اخلاقیات را زیرپا گذاشت
                                دروغ گفت-مردم را فریب داد- وعده های دروغین داد و البته بعد بنوعی از زیر بار وعده ها در رفت
                                طوری که متهم به دروغگویی نشوی..


                                البته تو ج.ا از این بعنوان دروغ مصلحتی و خدعه و...استفاده میشه
                                یا جوری معنی عوض میشه مثل معنی مستضعف
                                قبل به قدرت رسیدن:
                                با درآمد اوقاف و این ثروتها می شود فقر را ریشه کن کرد و کل کشور را اداره کرد ، این ثروتها برای مستضعفین است.
                                اما بعد به قدرت رسیدن...
                                مستضعف به معنی فرودستان و فقرا و نیازمندان نیست.
                                بلکه مستضعف یعنی ائمه و پیشوای دینی جامعه!

                                کاظم نادر علی



                                منبر اصالت قدرت که زیاد رفتم ، دیگه این اواخر گفتن نن جون کروبی هم میدونه : ))


                                دیگه چیا داریم ؟ قانون داریم ، قرآن دارم ، اخلاق داریم ، منطق داریم و....


                                شما برو پیش اسب قدرت ، قانون را نشان اش بده ببین زانو میزنه ؟ نمی زنه !

                                شما برو پیش اسب قدرت متن و کلام صریح و واضح قرآن نشان اش بده ( حتی بدون تفسیر ) ببین زانو میزنه ؟نمی زنه !

                                شما برو .... اخلاق ....

                                شما برو ..... منطق و دلیل و برهان بیار ، اسب قدرت انگشت شصتش را بلند میکنه به نشانه تایید ! : )) اما بعدش نمی دونم چرا زانو نمیزنه ! احتمالا در معنای پارسی انگشت شصتش بوده :|



                                خلاصه این اسب قدرت زانو نمیزنه با این چیزا ، انگشت شصتش را بلند میکنه که فهمیده ، اما زانو نمیزنه




                                سیاست
                                سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ما


                                با سیاست یک هویج به اسب قدرت نشان بده تا زانو بزنه و سوارش بشی ، سوارش که شدی هویج بذار جیبت ،افسار جوری بکش که دهن اسب قدرت جر بخوره نتونه انتقاد کنه


                                ابزار سیاست هم همان اخلاق و منطق و قرآن و قانون و... این چیزاس


                                نکته جالب هم اینه که اسب اول تازه کار اول هست ، تا دیروز پیاده بودی و از امروز سواره

                                با اسبی که سواری میشه بقیه اسب های منطقه را هم تصاحب کرد
                                اصلا اسب اول را با سیاست زین کردی که بتونی ما بقی اسب های منطقه را شکار کنی


                                (اصالت قدرت - نیاز به سیاست درآوردن کار )

                                نظر

                                در حال کار...
                                X