**** افسانه تامکت ****

[Captain Nemo]

به یاد دلاور مردان پرکشیده وطن ...

یادی از دلاور مرد هوانیروز

شهید امیر سرلشکر خلبان "احمد کشوری






به محض روشن شدن تقریبی هوا، پریدن را آغاز میکرد و تا غروب آفتاب در مأموریت بود و در نبرد و تهاجم با متجاوزین بعثی وقت و ساعت نمیشناخت و
حتی گاهی روزی ۱۲ ساعت پرواز می کرد.

شهید امیر سرلشکر خلبان "احمد کشوری"، دلاورمرد هوانیروز، قهرمانی از خطه مازندران که رشادت و دلاورمردی های او در زمان جنگ هیچ وقت از کتاب خاطرات جنگ پاک نمی شود.

شهید کشوری فرماندهی تیم آتش هوا نیروز دراستان ایلام را به عهده داشت و بارها در هواى ابرى و بارانى پرواز کرد و عاقبت در پانزدهم آذر ۱۳۵۹ در تنگه
بینای میمک ایلام هدف موشک هواپیماى دشمن قرار گرفت.



اینجا تنگه بینا است، تنگه ای بسیار عمیق که شیهد کشوری آخرین بار بر آسمان این تنگ پرواز کرد.
در آنجا نقطه دقیق شهادت شهید کشوری مشخص نبود ولی در کنار این تنگه به تازگی یادبودی از شهید ساخته شده است.
















برگرفته از :

http://www.nedayeenghelab.com/vdcgnu9w.ak9wy4prra.html

[mohammad reza66]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

سلام کاپتان
جدیدا دیر به دیر مطلب میزاری . در کل خیلی مخلصیم . اینم واسه شما @};-@};-@};-@};-@};-

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

سلام کاپتان
جدیدا دیر به دیر مطلب میزاری . در کل خیلی مخلصیم . اینم واسه شما @};-@};-@};-@};-@};-

درود بر شما دوست عزیزم ...
ببخشید گرفتاری های روزمره باعث شده کمتر به این تاپیک سر بزنم ... تشکر از اظهار لطف شما ... موفق باشید ...

[علی نظامی]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

درود فراوان بر شما کاپیتان عزیز. همه ما به این تذکرات و یاداوریها محتاجیم.

[Captain Nemo]

پانزدهم دی ماه نوزدهمین سالگرد عروج آسمانی سرلشكر خلبان شهيد منصور ستاري گرامی باد .

سرلشكر خلبان شهيد منصور ستاري، در 15 ديماه سال 1373، به همراه چند تن از مسئولان نيروي هوايي، در مسير برگشت از كيش به تهران، در
راه، تصميم به شركت در مراسم فارغ التحصيلي گروهي از دانشجويان دوره خلباني در پايگاه هوايي شهيد بابايي اصفهان گرفتند.

آنها پس از اقامت دو ساعته در اصفهان، در راه بازگشت، دچار سانحه هوايي شده و هواپيمايشان سقوط كرد.
در اين حادثه، شش تن از اميران نيروي هوايي ارتش، به همراه شهيد ستاري و شش تن از خدمه پروازي به درجه رفيع شهادت رسيدند.















روحش شاد ...

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

پدافند هوایی نگهبان همیشه بیدار وطن

تهران

مرکزیت سیاسی اقتصادی کشور با وزارت خانه های مختلف و مراکز نظامی بزرگ و کارخانجات وسیع و ستاد های تصمیم گیری کشور

اصفهان

به عنوان یکی دیگر از قطب های اقتصادی و صنعتی و نظامی کشور...بندرعباس بزرگترین اسکله تخلیه و بارگیری کالا و واردات صادرات ایران و حضور بزرگترین مراکز
نظامی ایران شامل دو منطقه دریایی و پایگاه هوایی و پدافند عسلویه به عنوان قطب دوم اقتصاد ایران و بزرگترین پالایشگاه گاز و بیش از 100 هزار مهندس و کارگر و تکنسین

آبادان به عنوان بزرگترین پالایشگاه نفت و تامین کننده بخش عظیمی از بنزین ایران...تصور کنید خط تولید بنزین از کار بیفتد ان وقت با ماشین در پارکینگ مانده تان چکار خواهید کرد.
چگونه حمل و نقل شویم ?!





ولی تهران جای خود دارد چون 40 درصد صنایع کشور در جاشیه تهران قرار دارندستاد های فرماندهی نیروهای مسلح –ارتش—سپاه—پلیس—وزارت اطلاعات---نیروی هوایی دریایی زمینی—
مراکز تصمیم گیری ملی...مانند رهبری—ریاست جمهوری—وزارت خانه ها—بورس---مجلس---قضاییه-و...
دانشگاههای مادر شریف---تهران—ملی(بهشتی)---و..
فرودگاههای امام---و پایگاه هوایی مهرآباد




تاریخچه :

پدافند هوایی تهران پیش از انقلاب و در زمان فرماندهی نیروی هوایی توسط ارتشبد خلبان خاتمی و با درایت سپهبد خلبان جهانبانی و چندی دیگر از پرسنل و با مشاوره مستشاران
نظامی آمریکا در چندین نقطه حساس تهران ایجاد شد.

در آن سالها با روی کار آمدن حزب بعث در کودتا بر ضد عبدالکریم قاسم و تمایلات پان عربیستانه ای که از صادرات تفکر جمال عبدالناصر به سایر ملل عرب بود این تازه به قدرت رسیده ها
سودای قادسیه دوم را در سر می پروراندند.و چند بار دوکشور تا آستانه جنگ تمام عیار پیش رفتند و جنگنده های ایرانی و عراقی بر فراز مناطق مرزی دو کشور بارها به پرواز در امدند و
براساس شنیده های من پدافند موشکی ایران یک فروند میگ عراقی را در آن سالها سرنگون کرد و هنگامی که صدام بحث اروند رود را پیش کشید و آن را متعلق به عراق دانست یک
کشتی تجاری ایرانی در حالت اماده باش نظامی و مملو از تفنگداران زبده دریایی به سمت اروند رفت و جنگنده های ایرانی در سراسر ایران به حال اماده باش کامل و مسلح در امدند.
رییس وقت ستاد ارتش ایران با حضور در دفتر کار شاه اجازه حمله به عراق و تصرف بغداد را کرد.شاه این موضوع را منوط به تجاوز عراق به ایران کرد.

کشتی ایرانی به سمت اروند رفت و جنگنده ها نیز اماده حمله در صورت انجام کوچکترین حرکتی از سوی عراق شدند.با خبردار شدن صدام از جدی بودن ایران در دفاع از کیان خود صدام
عقب نشینی کردن و پیمان 1975 الجزایر امضا شد که 5 سال بعد توسط وی در جلوی دوربین های تلویزیونی پاره شد.

با پیروزی انقلاب وخروج مستشاران غربی و ریزش شدید نیرو در پدافند هوایی ایران نیروی هوایی در این بخش با بحران مواجه شد بطوریکه در زمان فرماندهی تیمسار باقری فرمانده وقت
نیرو اکثر رادار های ایران به امان خدا رها شده بودند.و در حادثه طبس و 5 اردیبهشت 59 در اقدامی مشکوک پرسنل رادار به مرخصی فرستاده شدند.

هلی کوپترها و هواپیماهای امریکایی با استفاده از این موقعیت به راحتی به ایران آمدند و در طبس به زمین نشستند و حتی استادیوم شیرودی تهران(امجدیه) را به پایگاه تهران خود تبدیل
کرده بودند. ولی در حادثه ای عجیب که خلخالی ان را مرغان ابابیل نامید طوفان شن طومار انان را درهم پیچید و با کشته و زخمی از ایران گریختند و چند هلی کوپتر و هواپیماشان در طبس
نابود شد.فردای آن روز بنی صدر برای لاپوشانی خیانت خود در این اقدام به یک فروند اف 5 دستور بمباران بقایای تجهیزات مانده در طبس را داد.

ولی نکته اساسی این عملیات همان ضعف رادار ها و در واقع تعطیلی رادارها هنگام عملیات بود.

31 شهریور 59 میگهای عراقی با ظهور بر آسمان تهران پایگاه مهراباد را به روشی تقلید از اسراییل در جنگ 6 روزه بمباران کردند که تنها به نابودی یک فروند اف 4 منتهی شد.
پدافند نیز نتوانست جلوی تعرض را بگیرد.

ولی عراق با تجهیز به جنگنده های پیشرفته روسی و فرانسوی به راحتی تا تهران و قم و اصفهان و شیراز می امد و بمباران می کرد...پدافند هوایی نیز ده ها فروند از انان را سرنگون
کرد ولی در برابر سیل تسلیحاتی که به عراق می رسید کار ایران سخت می شد.

پدافند هاگ خارک یکی از پرافتخارترین پدافندهای ایران است که اقتصاد ایران را در آن شرایط بحرانی به کمک اف 14 ها از نابودی نجات داد.

عمده سیستم پدافند ایران در کشور موشکهای هاوک بودند که آزمون موفقی را پشت سر گذاشتند.

واما با پایان جنگ ایران متوجه ضعفهای خود شده بود و به سرعت به ترمیم ضعفها پرداخت.پدافند هوایی سپاه در کنار ارتش تشکیل شد و در وظایفی کاملا تفکیک شده
به آغاز انجام وظیفه پرداخت.


نکته جالب این است که خود من به شخصه دو پایگاه پدافند ارتش و سپاه در در حدود 30 کیلومتری همدگر دیده ام.از تهران که به اهواز می آیی در سمت راست جاده و
نزدیکی های اهواز پایگاه پدافند هوایی سپاه را می بینی و به اول کمربندی که میرسی و به سمت کوت چهار شیر می روی پایگاه پدافند هوایی ارتش را میبینی.چیزی
که به نظر من رسید سپاه مسئولیت حفاظت از غربی اهواز به سمت سوسنگرد را دارد و پایگاه ارتش مسئولیت حفاظت از خود شهر اهواز.

در تهران نیز به همین منوال باید باشد ارتش در مهرآباد و غرب تهران سنگین ترین سیستم های موشکی ضد هوایی را نصب کرده است سپاه نیز با ورود تو ام 1 ها به دفاع
از نقاط فوق استراتژیک می پردازد.جالبترین صحنه ای که من هر وقت تهران می آیم و به کرج میروم آن پایگاه معروف در قله کوه در جاده کرج است که هر وقت ان را رد میکنم
متوجه میشوم تا کرج دقایقی بیش نمانده.همیشه هنگامی که از کنارش رد میشوم به ان خیره میشوم و ان رادار سفید رنگ و بزرگ نصب شده در ان که از هر نقطه ای قابل مشاهده است.

پایگاه پدافند موشکی تهران عموما از سیستم های استاندارد ارتش که شامل اس 200 های خریداری شده از روسیه—اس 250 های بومی سازی شده(بر اساس برخی
شایعات ایران اس 200 را کپی سازی کرده است)

او پی 1-هاگ-استرالا3-موشک انداز سهند 2-موشک انداز میثاق و توپ هوایی سماوات(نمونه ایرانی و مدرن اسکای گارد مجهز به رادار قوی و نمایشگر بزرگ) استفاده می کند.
در صورت ورود اس 300 ها به این سازمان رزم تهران به یکی از مرگبار ترین سیستم های دفاع هوایی جهان مجهز خواهد شد.

سپاه نیز با سیستم موشکی تورام 1 که سامانه بسیار پیشرفته ای دارد وظایف محوله خود را انجام می دهد.



مهمترین نقاطی که سخن از بکارگیری اس 300 در انها می رود تاسیسات غنی سازی نطنز—مراکز نظامی بندرعباس و بوشهر---و تهران است.
در سال حدودا 4 رزمایش پدافندی در هر پایگاه برگزار می شود که در تهران آخرین بار پدافند مهراباد 26 مرداد اقدام به شلیک گسترده کرد.
در نطنز و بوشهر نیز همینگونه اخبار گزارش شده است.
17 فرودین 85 که خبر حمله نظامی به ایران اوج گرفته بالاترین اماده باش پدافندی کشور بوده است که سایت بازتاب خبر از این موضوع داد.

پدافند ایران در سال 75 حدود 18 هزار نفر گزارش شده شده که طبیعتا اکنون این تعدا با گسترش پدافند سپاه و ارتش افزایش داشته است.تمامی 12 پایگاه هوایی ایران پدافند
سنگین موشکی دارند و مابقی پدافند های در سایر نقاط حساس کشور و بر فراز بسیاری از قله ها کوههای صعب العبور و نقاط کوری هستند که ممکن است دشمن از ان نقاط
به کشور ضربه بزند. که به صورت سیستم 15 روز کار 15 روز استراحت به خدمت مشغولند.




ایران حدود 30 واحد موشکی هاوک و 150 لانچر پرتاب ان را در اختیار دارد. 15 تا 60 لانچر اس 200 روسی و نمونه چینی ان.30 واحد رپیر...بارها و بارها از وجود 4 الی 8 سیستم
اس 300 در ایران سخن گفته شده است که از منابع غیر روس خریده شده اند.البته ایران و روسیه بازی رسانه ای جالبی در این موضوع پیاده کرده اند و تقریبا اسراییل و امریکا
را گیج کرده اند.در منابعی غیر معتبر نیز گفته شده است ایران در سال 1364 سیستم آربی اس 70 را خریده است.

سیستم های اس 200 عموما در سال 1376 وارد ایران شدند و با توجه به وجود محتمل اس 300 در ایران آسمان نسبتا امنی را خواهیم داشت.البته کمبود جنگنده های رهگیر
مشکل بسیار آزار دهنده ایست که امیدوارم اف14ها و میگ 29 ها کاملا سرحال باشند.
در بهمن 79 سخنگوی دفاعی ایران سخن خرید گستره وسیعی از تسلیحات از روسیه داد.از ان تاریخ 8 سال گذشته است و باید دید چقدر محقق شده است.

شهرهای مهم دارای هاوک






Tehran, Isfahan, Shiraz, Bandar Abbas, Kharg Island, Bushehr, Bandar Khomeini,
Ahwaz, Dezful, Kermanshah, Hamadan, and Tabriz





پایگاه های دیگر در مناطق ناشناخته قرار دارند.

در اواخر سال1381 رادار جی-وای 14 ساخت شرکت الکترونیک ملی چین وارد ایران شدبرد این رادار حدود 300 کیلومتر است و در نقاط مختلفی نصب گردیده است.

پس از آغاز تحریمهای ناجوانمردانه شورای امنیت علیه ایران در دی ماه 85 تا کنون ایران پروژه رادار ملی را با موفقیت به پایان برد و هم اکنون سیستم راداری ایران تحت
پوشش شبکه یکپارچه رادار ملی قرار دارد.

به نظر نگارنده خوشبختانه ایران در دو سال اخیر دارای پدافند محکم و استخوان داری شده است و رهگیری سریغ متجاوز در سمال غرب کشور توسط تیز پروازان پایگاه
دوم شکاری تبریز و سرنگونی هواپیماهای جاسوسی بدون سرنشین در خرمشهر و قشم و ابوموسی و کردستان توسط پدافند ایران که متاسفانه اخبار ان را باید از منابع
دست هشتم شنید و در همان حال صدا و سیما همچنان به پخش اخبار کوچ پرندگان مهاجر از گینه نو به گینه کهنه است و یا علت کشته شدن مورچه های سیاه توسط
مورچه های قرمز!!!!!!می پردازد.

به هر حال من روند رشد پدافند ایران را مطلوب ارزیابی می کنم.چون دقیقا در چند صد متری مرز ایران و عراق زندگی می کنم و میبینم که چگونه هواپیماهای امریکایی بر
عکس فرودین 1382 دگیر جرات ورود به خاک اهورایی ایران را ندارند.اینکه متوجه چه چیزی شده اند که دیگر شیطنت نمی کنند را الله علم و برو بچه تلاشگر و وطن پرست پدافند.
شلمچه هم که میروم بچه های عزیز پدافند تیپ 3 لشکر 7 ولیعصر اهواز را که می بینم با چه شوقی به دفاع از کیان ایران می پردازند دلگرم می شوم.واقعا باید به انان غبطه خورد
که در طوفان های شن شلمچه و بیابان های ایلام و کرمانشاه و سرمای استخوانسوز زمستان حتی یک لحظه از وظایف خود غافل نمی شوند.

برای شادی روح 3000 هزار شهید پدافند هوایی قهرمان ایران و 213 هزار شهید 8 سال دفاع مقدس رحمه الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات

برگرفته از سایت :
centralclubs.com

[rahnama]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

آرامش و امنيت امروز را مديون چه کساني هستيم ؟؟؟!!!

ممنون کاپیتان عزیز . زیباترین تصویری که تا کنون دیده ام.که نشان از واقعیت 100 در 100 دارد.

[محاد]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

هنوزم چشمای تو مثل شبای پر ستارست
هنوزم دیدن تو برام مثل عمر دوبارست

http://s5.picofile.com/file/8123801900/hanozam.mp3.html

----------
یاد و خاطره شهدا گرامی و راهشان پر رهرو باد

[شهرام]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

به سلامتی حماسه سازان خرمشهر
کلاه سبزهای نیروی دریایی







پ

[محاد]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

نیایش شهید دکتر مصطفی چمران قبل از شهادت:

بسم الله الرحمن الرحیم

من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد ورنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می دهد، وارزش هر انسانی به اندازه درد ورنجی است که در این راه تحمل کرده است ، ومی بینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا ورنج ودرد شده اند ، علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است که گویی بند بند وجودش با درد ورنج جوش خورده است حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در عالم دیده نشده است ، وزینب کبری را ببینید که با درد ورنج انس گرفته است .

درد دل آدمی را بیدار میکند ، روح را صفا می دهد ، غرور وخود خواهی را نابود می کند .نخوت وفراموشی را از بین می برد ، انسان را متوجه وجود خود می کند .

انسان گاهگاهی خود را فراموش می کند ، فراموش می کند که بدن دارد، بدنی ضعیف وناتوان که، در مقابل عالم وزمان کوچک وناچیز وآسیب پذیر است ، فراموش می کند که همیشگی نیست ، وچند صباحی بیشتر نمی پاید ، فراموش می کند که جسم مادی او نمی تواند با روح او هم پرواز شود ، لذا این انسان احساس ابدیت ومطلقیت وغرور وقدرت می کند، سرمست پیروزی واوج آمال و آرزوهای دور ودراز خود ، بی خبر از حقیقت تلخ وواقعیتهای عینی وجود ، به پیش می تازد واز هیچ ظلم وستم رو گزدان نمی شود . امام درد آدمی را به خود می آورد ، حقیقت وجود او را به ادمی می فهماند وضعف وزوال وذلت خود را درک می کند ودست از غرور کبریایی برمی دارد ، ومعنی خودخواهی ومصلحت طلبی وغرور را می فهمد وآن را توجه نمی کند .

خدایا ترا شکر می کنم که با فقر اشنایم کردی تا رنج گرسنگان را را بفهمم وفشار درونی نیازمندان را درک کنم .

خدایا هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است .

خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم زیرا می دانم ظلم چه گناه نابخسودنی است .

خدایا ارشادم کن که بی انصافی نکنم زیرا کسی که انصاف ندارد ، شرف ندارد .

خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم که بی احترامی به یک انسان همانا کیفر خدای بزرگ است .خدایا مرا از بلای غرور وخودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم وجمال زیبای ترا مشاهده کنم .

خدایا پستی دنیا وناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق وبرق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند .

خدایا من کوچکم ، ضعیفم ، ناچیزم ، پر کاهی در مقابل طوفانها هستم . به من دیده عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم وعظمت وجلال ترا براستی بفهمم وبدرستی تسبیح کنم .

ای حیات با تو وداع می کنم

با همه زیبائیهایت ، با همه مظاهر جلال وجبروت ، با همه کوهها وآسمانها ودریاها وصحراها ، با همه وجود وداع می کنم . با قلبی سوزان وغم آلود به سوی خدای خود می روم واز همه چیز چشم می پوشم . ای پاهای من ، میدانم شما چابکید، می دانم که در همه مسابقه ها گوی سبقت از رقیبان ربوده اید ، می دانم فداکارید ، می دانم که به فرمان من به سوی شهادت صاعنقه وار به حرکت درمی آئید ، اما من آرزوئی بزرگتر دارم ، من می خواهم که شما به بلندی طبع بلندم ، به حرکت در آئید ، بقدرت اراده اهنینم محکم باشید ، بسرعت تصمیمات وطرحهایم سریع باشید . این پیکر کوچک ولی سنگین آرزوها ونقشه ها وامیدها ومسئولیتها را به سرعت به هر نقطه دلخواه برسانید .در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید . شما سالهای دراز به من خدمت کرده اید ، از شما می خواهم که این آخرین لحظه درا به بهترین وجه ادا کنید . ای پاهای من سریع وتوانا باسید ، ای دستهای من قوی ودقیق باشید ، ای چشمان من تیزبین وهوشیار باشید ، ای قلب من ، این لحظات آخرین را تحمل کن ، ای نفس ، مرا ضعیف وذلیل مگذار ، تا چند لحظه بیشتر با قدرت واراده صبور وتوانا باش به شما قول می دهم که پس از چند لحظه همه شما در استراحتی عمیق وابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید وتلافی این عمر خسته کننده واین لحظات سنگین وسخت را دریافت کنید. من ، چند لحظه بعد به شما آرامش می دهم ....

خدایا! وجودم اشک شده ، همه وجودم از اشک می جوشد ، می لرزد ، می سوزد وخاکستر می شود. اشک شده ام ودیگر هیچ ، به من اجازه بده تا در جوارت قربانی شوم وبر خاک ریخته شوم واز وجود اشکم غنچه ای بشکفد که نسیم عشق وعرفان وفداکاری از آن سرچشمه بگیرد .

خدایا ترا شکر میکنم که باب شهادت را به روی بندگان خالصت گشوده ای تا هنگامی که همه راهها بسته است وهیچ راهی جز ذلت وخفت ونکبت باقی نمانده است مس توان دست به این باب شهادت زد وپیروزمند وپر افتخار به وصل خدائی رسید .

والسلام

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

پسر كو ندارد نشان از پدر ........تو بيگانه خوانش مخوانش پسر

سلام
دیگه فکر نکنم کسی با نام شهید منصور ستاری آشنا نباشد . دلاوری که خدمات بزرگی به نیروی هوایی کشورمان انجام داد چه در زمان جنگ و چه در دوران سازندگی ...
از نبوغ این مرد همین قدر بگم که ایشان اولین و آخرین فرمانده نیروی هوایی بودند که خلبان نبودند .




اکنون فرزند بزرگوارش مهندس سورنا ستاری عزیز که از نوابغ و استعداد های درخشان وطن میباشند و یکی از بهترین های دانشگاه شریف در زمان تحصیلشان بودند سکان
معاونت بخش علمی و فناوری ریاست جمهوری را در دست دارند .



به قول شاعر ...

پسر كو ندارد نشان از پدر *****تو بيگانه خوانش مخوانش پسر ...

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

قابل توجه آناني که 4 دست و پا به ميز رياست چسبيده اند ....

تيمسار اكبر صياد بوراني به همرزمان شهيدش پيوست .

در وصف قهرماني ، شجاعت و صبوريش ، روايت هاي زيادي شنيده بوديم .
از قصه پرواز تا اسارتي طولاني ، از مردي بي ادعا که بي شک يكي از يادگاران ماندگار دفاع مقدس بود.

سرتيپ دوم خلبان آزاده اكبر صياد بوراني ، در سال 1325 در بندرانزلي به دنيا آمد.
پس از گذراندن دوران دبيرستان در مدرسه دريابيگي غازيان ، به عنوان همافر وارد نيروي هوايي ارتش شد.

در بهمن ماه 1349 براي ديدن دوره خلباني ، راهي آمريكا شد .
در آنجا تاب ماندن نداشت و پس از سپري کردن دوره در خرداد 1351 براي خدمت به آب و خاک خويش به ميهن بازگشت.
جانباز سرافراز اكبر صياد بوراني ، از همرزمان شهيد عباس دوران ، شهيد عباس بابايي و … بود.

ايشان در بسياري از عمليات هاي پروازي شركت داشتند و سرانجام در سرپل ذهاب اسير شد و
در سال 1369 بعد از ده سال مفقود الاثري به ايران بازگشت.



اينک سالهاست که جنگ به پايان رسيده ، ولي قهرمان قصه ما هنوز در حال مبارزه بود.
ديروز در ميدان جنگ با دشمنان متجاوز و امروز در ميدان مبارزه با زخم هاي به جاي مانده از دوران جنگ و اسارت.


تيمسار اكبر صياد بوراني در اثر جراهات ناشي از تحمل 10 سال اسارت در دست دشمن در مورخه 17 خرداد 1393 پرواز نهايي خود را آغاز و به همرزمان شهيدش پيوست.





روحش شاد ...


http://www.ganjejang.com/index.php/2014-01-05-17-43-31

[malavan]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

با سلام
پس از مدتی طولانی برگشتم تا از مطالب دوست عزیز آقای کاپیتان نمو استفاده کنم راستی کاپیتان کمی از این F35 بگو لامصب کیلپی ازش دیدم خیلی خفن بود ...ممنون

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

با سلام
پس از مدتی طولانی برگشتم تا از مطالب دوست عزیز آقای کاپیتان نمو استفاده کنم راستی کاپیتان کمی از این F35 بگو لامصب کیلپی ازش دیدم خیلی خفن بود ...ممنون

سلام جناب malavan عزیز
خوشحالم که شما را دوباره اینجا میبینم . چشم در مورد اف- 35 دنبال مطالبی میگردم که کمی تخصصی باشه و کپی از گوگل و سایتهای دیگر نباشد .
موفق باشید .

[Captain Nemo]

پاسخ : **** افسانه تامکت ****

بيست و هفتمين سالگرد شهادت امير آسمان ها سرلشگر خلبان شهيد عباس بابايي گرامي باد .








وي در خانوادهاي متوسط و مذهبي در شهر قزوين و در 14 آذر 1329 متولد شد. دوره ابتدايي را در دبستان «دهخدا» و دوره متوسطه را در دبيرستان «نظام وفا» گذراند.
پس از گرفتن ديپلم، در سال 1348 در رشتهٔ پزشكي پذيرفته شد، اما به دليل علاقه به خلباني، داوطلب تحصيل در رشته خلباني نيروي هوايي شد و پس از گذراندن
دوره مقدماتي براي تكميل تحصيلاتش در سال 1349 به آمريكا اعزام گشت .



پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، سرپرستي انجمن اسلامي پايگاه هوايي اصفهان را بر عهده گرفت.
با شروع جنگ ايران و عراق، عباس بابايي به انجام عمليات جنگي هوايي مشغول شد.
در سال 1360 ضمن ارتقا به درجهٔ سرهنگ دومي به عنوان فرمانده «پايگاه هشتم هوايي اصفهان» منصوب شد.

او در 9 آذر 1362 به درجه سرهنگ تمامي ارتقاء يافت و به سمت معاونت عمليات فرماندهي نيروي هوايي منصوب شد و به تهران عزيمت کرد.
وي پس از چهار سال رزم در مقام معاونت عمليات نيروي هوايي، در 8 ارديبهشت 1366 به درجه «سرتيپي» ارتقا يافت.





عباس بابايي در سن 36 سالگي و پس از 60 ماموريت جنگي موفق و پس از يک عمليات برون مرزي در منطقه عملياتي سردشت در تاريخ 15 مرداد 1366 با آتش پدافند
ضدهوايي به شهادت رسيد . پيكر وي در مزار شهدا در جنوب شاهزاده حسين قزوين به خاک سپرده شد.

روحش شاد ...