جک بگیم ... بخندیم

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • pani
    عضو فعال
    • Jan 2011
    • 2016

    #91
    غضنفر ۲ تا سیگار تو دهنش گرفته بودداشت می کشید ازش می پرسن چرا ۲تا سیگار میکشی میگه یکی واسه خودم یکی هم به یاد دوستم که زندونه.بعد از یه مدتی میبینن داره یه دونه می کشه بهش میگن حتما دوستت از زندان آزاد شده میگه نه خودم ترک کردم
    ***

    غضنفر میره خواستگاری بابای عروس بهش میگه اون گلیکه زدی به یقت خارش اذیتت نمیکنه ؟ غضنفر میگه خارش که نه ولی گلدونش که تو پیراهنمه خیلی اذیتم میکنه
    ***

    غضنفر میره مسجد وقتی میاد بیرون میبینه کفشش نیست میگه ۴ حالت داره ۱ نیامدم ۲بدون کفش اومدم ۳ اومدم رفتم ۴ بعدن میام

    غضنفر میره بدنسازی مربیه میگه : هفته ی اول بدن درد داری…غضنفر میگه : پس من از هفته ی دوم میام

    ***

    غضنفر تو خیابون میبینه نوشتن : سیو همان سیب است ..میگه :دروغ میگن "......" خودم خوردم صابون بود

    ***

    از غضنفر می پرسن که امتحان رانندگی چطور بود؟ میگه: خوب بود ولی جناب سروانه یک کمی مذهبی بود. میگن : تو از کجا فهمیدی؟ میگه, آخه هر طرف می پیچیدم میگفت یا حسین! یا ابوالفضل العباس ، یا فاطمه زهرا یا علی
    ***

    غضنفر زنگ میزنه به پیتزایی… میگه: ببخشین میخواستم یک پیتزا سفارش بدم. طرف میگه: به نام؟ غضنفر میگه: ... ببخشین. بنام خدا، میخواستم یک پیتزا سفارش بدم

    نظر

    • Moradad
      عضو فعال
      • Mar 2011
      • 355

      #92
      هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.

      وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟

      هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.

      فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟"

      هیزم شکن جواب داد: "نه"

      فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟

      دوباره، هیزم شکن جواب داد: "نه"

      فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟

      جواب داد: آره.

      فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
      روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.

      فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آره!

      فرشته عصبانی شد. " تو تقلب کردی، این نامردیه "

      هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.

      نکته اخلاقی:

      هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده

      نظر

      • pani
        عضو فعال
        • Jan 2011
        • 2016

        #93
        آمریکا: ما به ایران گندم نمیدهیم

        غضنفر: به جهنم، نون خالى میخوریم!

        ......................

        التماس غضنفر به عابر بانک!..غلط کردم، پول نمیخوام فقط گواهى نامه ام رو پس بده!
        ......................
        غضنفر صبح از خواب بلند میشه میبینه هوا خیلی خوبه زنگ میزنه هواشناسی تشکر میکنه

        ...................
        نصیحت غضنفرانه : اگر حس کار کردن در شما پیش آمد صبر کنید تا این حس کاذب از بین برود .

        نصیحت غضنفر به پسرش : هیچ وقت زن نگیر ! و به پسرت هم بگو زن نگیره … !!
        ....................

        به غضنفر میگن : بابات مُرد ، زود بیا خونه ، غضنفر میگه : دروغ میگین یه اتفاقی افتاده نمی خواهید به من بِگِید !!!

        ................

        نظر

        • طيب
          عضو فعال
          • Nov 2010
          • 3058

          #94
          روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است .
          تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ آدرس دچار اشتباه میشود
          و بدون اینکه متوجه اشتباه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ،
          زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود
          با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود
          تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد .
          پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند
          و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:

          گیرنده : همسر عزیزم
          موضوع : من رسیدم

          میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی .
          راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته .
          من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه .
          فردا میبینمت .
          امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه .
          وای چه قدر اینجا گرمه!!!!!!!!!

          نظر

          • بابک پناهی
            عضو فعال
            • Dec 2010
            • 3208

            #95
            غضنفر از مسیحی میپرسه : چرا شما اینقدر پولداری؟ مسیحی: خدا یه چک داد به حضرت مریم، اونم داد به حضرت مسیح، و مسیح دادش به ما، ما هم نقدش کردیم، پولدار شدیم. شما بگو چرا فقیرید؟
            غضنفر میگه: والا خدا یه چک داد به محمد، محمد دادش به علی، علی دادش به حسن ... تا به آخری. آخری هم زد به چاک و غیب شد!!! ما هم موندیم دست خالی. حالا هم هی می گن شاید این جمعه بیاید، شاید اون جمعه بیاید!جمعه ها هم که بانک تعطیله!:d
            آخرین ویرایش توسط آمن خادمی؛ 2011/05/17, 11:23.

            نظر

            • samin
              عضو عادی
              • Jan 2011
              • 130

              #96
              دلیل موفقیت شما در چیست؟

              یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم
              دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمیکنید ؟

              آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم
              قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!

              گفتم: آفرین! زندهباد ! تو آبروی همهی مردها را خریدهای ! من بهت افتخار میکنم.

              حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟

              آقاهه گفت: مسائل بیاهمیتی مثل این که ما با کی رفت و آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشینمان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و ...

              گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر میدی، چیه ؟

              آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور ميانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر میدهم
              به جهان خرم از انم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست:x

              نظر

              • pani
                عضو فعال
                • Jan 2011
                • 2016

                #97
                بعد از هدفمندی یارانه ها:

                دوستت دارم قد یه بشکه بنزین

                خاطرخواتم قد یه پمپ بنزین

                روز تولد تو بهترینم، هدیه بهت میدم یه کارت بنزین!

                .....................


                بعد از ۳ برابر شدن قیمت نان و آب اعلام شد :

                نظافت هیچ ربطی به ایمان ندارد!

                رمضان به ۶ ماه افزایش یافت !

                مهمان دشمن خداست !

                .....................

                عمریست دلم چو صید دربند شده! ای دوست مگر قیمت دل چند شده ؟

                سنگین شده سایه ات کجایی ؟ نکند یارانه ی عشق هم هدفمند شده؟
                ...........................
                دعای آغاز هدف مندی یارانه ها یامخرج النرخ والبازار.... یا مدبرالزور والفشار.... یا مسبب الجبر و الاجبار .....حول الفشارنا الی احسن الفشار … آغاز تحول اقتصادی مبارک باد

                نظر

                • kh25
                  عضو فعال
                  • Jan 2011
                  • 694

                  #98
                  غضنفر :در حالیکه به تیکه یخ نگاه میکنه
                  میگه خدایا ازکجا اب میاد این که سوراخ نداره؟/؟؟؟؟؟؟؟؟

                  نظر

                  • malavan
                    عضو عادی
                    • Jul 2025
                    • 294

                    #99
                    دو تا دیوونه از تیمارستان فرار می کنن. ریل راه آهن و می گیرن و راه می افتن طرف شهر.

                    اولی میپرسه: کی می رسیم به شهر؟

                    دومیه یه نقطه رو اون دورا نشون میده

                    و میگه: هر وقت این دو تا خط به هم برسن.

                    می رن و می رن … تا اولیه خسته میشه. می گه: پس چرا نمی رسیم؟

                    دومیه برمی گرده و عقبو نگاه می کنه و می گه: فکر کنم ردش کردیم
                    [COLOR="darkgreen"]بی چیز باش[/COLOR]***ناچیز نباش[/COLOR]

                    نظر

                    • malavan
                      عضو عادی
                      • Jul 2025
                      • 294

                      #100
                      معلم کلاس اول از ساسان کوچولو می پرسه ..اگه تو 10 تا شکلات داشته باشی 2 تاشو بدی به سمیرا..3 تاشو بدی به مریم و یه دونه هم بدی به شراره اونوقت چی خواهی داشت؟؟؟

                      ساسان میگه .خوب معلومه 3 تا دوست دختر جدید


                      :d
                      [COLOR="darkgreen"]بی چیز باش[/COLOR]***ناچیز نباش[/COLOR]

                      نظر

                      • malavan
                        عضو عادی
                        • Jul 2025
                        • 294

                        #101
                        سلامتی بچه های قدیم

                        که با زغال واسه خودشون سیبیل میذاشتن که شبیه باباشون بشن !

                        نه بچه های الان که ابروهاشون رو بر میدارن تا شبیه مامانشون بشن !


                        :(
                        [COLOR="darkgreen"]بی چیز باش[/COLOR]***ناچیز نباش[/COLOR]

                        نظر

                        • malavan
                          عضو عادی
                          • Jul 2025
                          • 294

                          #102
                          به یارو میکن شغلت چیه ؟

                          گفت والا تا دیروز شر خر بودم

                          اما از اول امسال جهادگر اقتصادی !!!

                          :->
                          [COLOR="darkgreen"]بی چیز باش[/COLOR]***ناچیز نباش[/COLOR]

                          نظر

                          • malavan
                            عضو عادی
                            • Jul 2025
                            • 294

                            #103
                            یه آقایی می ره هارد بخره می گه هارد ۳۲۰ می خوام.
                            غضنفر هارد ۱۶۰ واسش میاره.
                            آقاهه می گه: گفتم ۳۲۰.
                            غضنفر می گه ناراحت نشو، جنسش خوبه جا باز می کنه.
                            [COLOR="darkgreen"]بی چیز باش[/COLOR]***ناچیز نباش[/COLOR]

                            نظر

                            • malavan
                              عضو عادی
                              • Jul 2025
                              • 294

                              #104
                              روباه به زاغ گفت:
                              عجب سری
                              عجب دمی ...
                              زاغ گفت:
                              غلط زیادی نکن
                              اون دفعه که دهنمو سرویس کردی کلاس دوم بودم
                              ولی الان استاد دانشگاه آزادم
                              [COLOR="darkgreen"]بی چیز باش[/COLOR]***ناچیز نباش[/COLOR]

                              نظر

                              • بابک پناهی
                                عضو فعال
                                • Dec 2010
                                • 3208

                                #105
                                در اصل توسط malavan پست شده است View Post
                                البته این جک نیست واقعی است


                                در یکي از دبيرستان ها هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که ”شجاعت يعني چه؟”

                                محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود : ”شجاعت يعني اين”


                                و برگه ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته يود !

                                اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون …استثنا به ورقه سفيد او نمره 20 دادند .

                                فكر ميكنيد اون دانش آموز چه كسي مي تونست باشه؟ دکتر علی شریعتی
                                عالی بووووووووووود:x

                                نظر

                                در حال کار...
                                X