دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #166
    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    خدایی که مرا آفرید.
    خدایی که مرا می‌آفریند.
    بین اینها تفاوت است. کدام درست است؟
    آنکه آفرید و رها کرد یکی است شبیه من و در تراز من که جایش را به من داده و من با او در خلقت خودم شریکم. یک جای کار را او گرفته و جای دیگر را من.
    __________________
    در قرآن هیچ‌گاه در این موارد از افعال کنونی (حال) استفاده نشده. و پیوسته از افعال گذشته (ماضی) استفاده شده. مانند خلق‌الله.
    __________________
    با فلسفه (اندیشیدن) می‌دانیم که خدا (به عنوان نخستین، به عنواان موجودی در تراز زمان یا ورای زمان) دچار تغییرات نمی‌شود. پس فعل گذشته برای او بی‌معنی است. نخستین، به سه بخش حال و آینده و گذشته تقسیم نمی‌شود و در زمان قرار نمی‌گیرد.
    فلاسفه اسلامی افعال گذشته را در مورد خدا گذشته‌ی زمانی نمی‌دانند و گذشته‌ی رتبی می‌دانند.
    __________________
    آیا من استقلال دارم؟
    نبود استقلال یعنی نبودن.
    چرا که این آزادی با فهم (توانایی اندیشیدن و درک کردن) یکی است.
    __________________
    آیا شبه‌استقلال داریم؟
    فهمیدن یعنی آفریدن و استقلال داشتن و نخست بودن و برتر بودن. و از سوی دیگر انسان توانایی انجام این کارها را به صورت کامل ندارد. آیا انسان شبه‌مستقل است؟
    __________________


    آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2018/09/06, 16:41.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

    نظر

    • mhjboursy
      ستاره‌دار (۱۳)
      • Jul 2013
      • 18270

      #167
      پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

      استفاده ویژه
      __________

      صرف کردن زمان بسیار مهم است.
      تفاوت انسان‌ها شاید در همین شیوه‌ی صرف کردن زمان‌هایشان باشد.
      شیوه‌ی صرف این ۲۴ ساعت‌هاست که یکی را می‌کند بیل‌گیتس و وارن بافت یکی را می‌کند یک رفتگر ساده. یکی را می‌کند اندیشمندی برجسته و یکی را می‌کند بی‌سواد. یکی را می‌کند عابدی زاهد و یکی را می‌کند عیاشی هرزه.
      خلاصه اینکه این ۲۴ ساعت‌ها تیرهای ترکش ماست.
      چگونه داریم از آنها استفاده می‌کنیم؟

      ۲۴ ساعت هم نیست... ۸ ساعتش خوابیم... ۲-۳ ساعت هم صرف غذا و دستشویی و حمام و کارهای معمول و ضروری می‌شود... بخش دیگری از آن هم انتخاب‌های معمول (و می‌شود گفت اجباری و البته درست) است... مانند اینکه باید یک مقدار در روز ورزش کرد و با خانواده بود و اخبار دید و در جریان بود و کار کرد و ... تهش را بگیری در روز حدودا ۴ تا ۱۲ ساعت از زمان برای انسان می‌ماند.
      می‌گیریم ۶ ساعت خیرش را ببینی... در روز ۶ ساعت از زمان انسان دست خودش است که از آن استفاده‌ی خاصی که مد نگرش است را انجام دهد.

      انسان ۹۰ سال اگر عمر کند... زیر ۲۰ سالش مهم نیست.... بالای ۷۵ سالش هم مهم نیست... عملا خارج این دو محدوده اختیار و ادراک درست حسابی برای انسان وجود ندارد که زمانی اختصاصی برای انسان وجود داشته باشد و انسان بتواند از آن زمانش استفاده‌ی خاص مد نگرش را داشته باشد... پس عملا انسان ۵۵ سال زندگی می‌کند... ۵۵ سال یعنی ۵۵ تا ۳۶۵ روز...

      یعنی
      ما در عمرمان ۲۰ هزار روز... یا به عبارتی ۲۰ هزار دانه از این ۶ ساعت‌ها داریم... تا با این‌ها تمام آنچه می‌خواسته‌ایم در این جهان ثبت کنیم را ثبت کنیم. به هر جایی که می‌خواستیم برسیم. هر کاری که قرار بوده انجام دهیم را انجام دهیم... از نقطه‌ی الف‌مان به نقطه‌ی ب‌مان برویم... تلاش خودمان را بکنیم و میوه‌ای که باید بدهیم را بدهیم...
      نمی‌دانم شما چند سالتان است... من حدودا ۵ هزارتا از این ۲۰ هزار گلوله‌ی درون خشابم را خرج کردم... و هنوز ۱۵ هزارتای دیگر دارم...
      با این ۱۵ هزارتا چه می‌شود کرد و چه باید کرد و چه دارم می‌کنم؟...

      امروز هم مانند چند ماه گذشته استفاده‌ی‌ویژه‌ روزانه‌ام را دادم به پای بورس... اکنون هم ۲۰ دقیقه از ۶ ساعت ویژه‌ی روز آینده‌ام را صرف نوشتن این متن کردم...

      تا ببینیم تهش چه چیزی از آب در می‌آید...
      «محمد حسین» هستم.
      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

      نظر

      • mhjboursy
        ستاره‌دار (۱۳)
        • Jul 2013
        • 18270

        #168
        پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

        و خداى تعالى بداود پيغمبر وحى فرستاد كه اى داود هر ساعتى را كه بياد من نباشى در آن ساعت عمرت را ضايع كرده‌اى

        امام على عليه السلام : زنهار كه عمر خود را براى چيزى هدر دهيد كه برايتان باقى نمى ماند؛ زيرا عمرهاى از دست رفته بر نمى گردد.

        امام على عليه السلام : باقيمانده عمر مؤمن، قيمت ناپذير است، به وسيله آن گذشته را جبران مى كند و آنچه را مُرده است زنده مى گرداند.


        امام على عليه السلام : عمر تو مهريه خوشبختى توست به شرط اين كه آن را در راه طاعت پروردگارت بگذرانى.

        امام على عليه السلام : نَفَسهاى تو، اجزاى عمر توست. پس آنها را جز در طاعتى كه تو را به خدا نزديك مى سازد صرف نكن.




        امام جعفر صادق عليه السلام می فرمایند : اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى ، يك روز آن را براى ادب خود قرار ده تا از آن براى روز مُردنت كمك بگيرى. به امام گفته شد : اين كمك گرفتن چگونه است؟ فرمودند : به اين‏كه آنچه را از خود برجا مى‏گذارى ، خوب برنامه‏ريزى كنى و محكم‏كارى نمايى.





        از اندرزهاى لقمان به فرزندش : بدان ، فردا كه در برابر خداوند عز و جل قرار گيرى ، از چهار چيز پرسيده مى شوى : جوانى ات را در كجا نابود ساختى؛ عمرت را در كجا سپرى كردى؛ ثروتت را از كجا به دست آوردى؛ و آن را در كجا خرج نمودى . پس براى آن روز ، آماده باش و پاسخش را فراهم ساز .
        «محمد حسین» هستم.
        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

        نظر

        • mhjboursy
          ستاره‌دار (۱۳)
          • Jul 2013
          • 18270

          #169
          پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

          تغییر مبدا میل
          ___________

          یک چیزی به ذهنم رسید...
          تا حالا با خدا ارتباط برقرار کرده‌اید؟
          عرفا یک اصطلاحی دارند به نام تغییر مبدا میل...
          می‌گویند فلان دعا را که شخص بکند، فلان ذکر را که بگوید، فلان کار را که انجام بدهد (به خصوص این را در مورد مراسم عزاداری آقا امام حسین(ع) و گره زدن دل به محبت این آقا گفته‌اند...) این قدر این عمل قوی است که اصلا مبدا میل شخص عوض می‌شود!
          من زمانی که اولین بار این اصطلاح را شنیدم برایم جالب بود...
          مبدا میل عوض می‌شود!
          اصلا مگر می‌شود...
          مبدا میل من کجاست؟
          مبدا میل و امیال من همین‌جاست... خودمم...

          یعنی چه که من عوض شوم؟ چگونه ممکن است من عوض شوم؟ یک چیزی از خارج مرا عوض کند؟ یعنی که چه؟


          این را می‌خواستم بگویم...
          من به شخصه... گاهی که با خدا ارتباط برقرار می‌کنم و نماز می‌خوانم (خیلی وقت‌ها که سرسری می‌خوانم... ولی برخی اوقات که یک مقدار تلاش می‌کنم درست تر بخوانم) می‌بینم انگار به تدریج رویم تاثیر می‌گذارد...
          خیلی جالب است ها!
          آدم واقعا مبدا میلش تغییر می‌کند...
          مثلا آدم تا دیروز به پول درآوردن خیلی خیلی خیلی توجه داشت و این امر مهمترین موضوع کلیدی زندگی‌اش بود... ولی بعد ازمدتی آدم می‌بیند باز دنبال پول هست... حتی به همان اندازه‌ی پیشین... ولی اصلا دیدش به پول عوض شده... دیگر با پول حال نمی‌کند... اگر به او برسد یا نرسد زیاد برایش مهم نیست... جالب است... یا مثلا آدم به فلان گناه یک گوشه چشمی هم شاید در گذشته داشته... ولی بعد از مدتی می‌بیند اصلا هیچ انگیزه و میلی دیگر برای فلان گناه در او انگار وجود ندارد... آدم خودش تعجب می‌کند... انگار نه انگار... مانند آدم سیری که دیگر به غذاها و بوی غذاها توجهی ندارد...
          گاهی حتی آدم جهان و جهان‌بینی‌اش هم تغییر می‌کند... گاهی پیش‌آمدهای زندگی آدم هم انگار رنگ و بویش و حتی متنش تغییر می‌کند...
          جالب است.


          حالا داریم به محرم نزدیک می‌شویم... ببینیم امسال می‌توانیم یکی دو تا عزاداری دلی انجام دهیم ببینیم مبدا میلمان عوض می‌شود یا نه؟ /.:blushsmiley:.//:.rolleyessmileyani
          «محمد حسین» هستم.
          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

          نظر

          • mhjboursy
            ستاره‌دار (۱۳)
            • Jul 2013
            • 18270

            #170
            پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

            همین‌جوری....
            دوست داشتم یک مقدار همین‌جوری حرف بزنم... گفتم اینجا بنویسم... همین‌جوری...

            دو سال است که من خودم را در خانه می‌شود گفت حبس کرده‌ام... بورس و بورسی (اینجا) شده است خانه‌ام، خانه‌ی دومم... خودآگاه و ناخودآگاه از خیلی چیزهایم زده‌ام... از شغل بگیر تا روابط اجتماعی و ورزش و ... کلا از خیلی چیزهایم زدم...
            با خودم گفتم (سر این دو سال دو سال نیم) که باید خطر کنم... گفتم اگر در عمرم یک فرصت داشته‌ باشم برای خطر کردن همین است و بس... وگرنه زمانی که بروم سر یک شغل ثابت (مانند گذشته‌ام) یا تشکیل خانواده بدهم دیگر نمی‌توانم این گونه خطر کنم و باید تقریبا قیدش را بزنم...
            من چند سال همزمان با شغل اصلی‌ام روی بورس هم فعال بودم... همین‌طور زمان دانشجویی... ولی به هیچ وجه اسم آن زمان را من سهامداری و بورس‌بازی و سرمایه‌گذاری نمی‌گذارم... من از زمانی که به سن قانونی نرسیده بودم تا الان کد سهامداری دارم و خرید و فروش می‌کنم و بیشتر سرمایه‌گذاری‌ام هم همواره در بورس بوده... بالای پانزده شانزده سال است... شاید بیست سال... نمی‌دانم... دقیق نمی‌دانم ولی می‌دانم که خیلی وقت است سهامدارم... ولی من به هیچ وجه آن زمان را سهامداری حساب نمی‌کنم... دنبال کردن بورس همزمان با دانشجو بودن منافات دارد... خرید و فروش سهام وقتی که یک شغل دیگر (ثابت به‌خصوص) داری اصلی سهامداری و بورس‌بازی نیست! نه... من آن سال‌ها را اصلا حساب نمی‌کنم... تمام زندگی بورسی من همین دو سال و نیم است... که بورس شده کار اصلی‌ام.
            آری... داشتم می‌گفتم... می‌خواستم یک بار که شده در زندگی‌ام آزمایش کنم... خطر کنم...
            نمی‌خواستم مانند پدرم حقوق‌بگیر باشم... دوست داشتم خودم از خودم کاسبی داشته باشم...
            حوصله‌ام ته کشید...
            این داستان ادامه دارد...
            «محمد حسین» هستم.
            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

            نظر

            • mhjboursy
              ستاره‌دار (۱۳)
              • Jul 2013
              • 18270

              #171
              پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

              یکی از کانال‌های تلگرامی نام خودش را گذاشته:
              باهوش‌ترین کانال بورس!

              من دیگر حرفی ندارم.

              laughingsmiley/:.hmmsmiley.:/
              «محمد حسین» هستم.
              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

              نظر

              • mhjboursy
                ستاره‌دار (۱۳)
                • Jul 2013
                • 18270

                #172
                پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                اخیرا شمار نمادهای درون سبدم را کاهش دادم...
                هر آدمی یک جوری است...
                انصافا دارم زجر می‌کشم...

                آن زمانی که ۲۰-۳۰ نماد در سبدم بود بسیار آسوده‌تر و روان‌تر کار می‌کردم و تمرکزم هم بیشتر بود!
                «محمد حسین» هستم.
                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                نظر

                • mhjboursy
                  ستاره‌دار (۱۳)
                  • Jul 2013
                  • 18270

                  #173
                  پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                  چه خوب است آدم آزاد زندگی کند...
                  رها و شاد و آرام...
                  بدون دغدغه‌ی کم شدن و زیاد شدن ثروت...

                  برخی این گونه هستند... (برخی سفها و برخی عقلا و برخی عوام)

                  برخی هم مانند من الکی زندگی را سخت می‌گیرند...
                  «محمد حسین» هستم.
                  امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                  نظر

                  • mhjboursy
                    ستاره‌دار (۱۳)
                    • Jul 2013
                    • 18270

                    #174
                    پاسخ : مشکل با مفید تریدر

                    در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                    این موضوع بیشتر به بررسی بنیادی مربوط می‌شود.
                    مثلا این‌گونه حساب می‌کنند که:
                    این نماد قیمتش ۱۰۰۰ ریال است و ۲۰۰ ریال سودش است.
                    در مجمع گمان کنم ۱۰۰ ریال سود نقدی نقسیم کند.
                    قیمت تئوریک گشایشش می‌شود ۹۰۰ ریال.
                    سال بعد با توجه به فلان مسئله (مثلا با توجه به عملکرد دو ماه اخیرش) می‌تواند ۳۰۰ ریال سود بسازد.
                    پس پی روی ای این پس از مجمع باید بشود حدود ۳ برابر.
                    حالا ما اگر پی روی ای همگروهی‌هایش را که ۵ است حساب کنیم نتیجه می‌گیریم که این قیمتش اکنون (که ۱۰۰۰ ریال است) بسیار ارزنده است و جا دارد تا ۱۶۰۰ برود... و ما اگر حتی تا ۱۴۰۰ ریال هم بیاییم و از این خرید کنیم باز سال آینده یک سود خوب داریم...

                    به این پی‌ـبر_ای می‌گویند p/e تحلیلی. در سایت سازمان بورس زده p/e=5 ولی طرف می‌نشیند با خودش دودوتا‌چهارتا می‌کند می‌گوید p/e=3 و حاضر است تا زمانی که p/e<4 پول خرج کند و سهام این شرکت را بخرد.
                    پی‌نوشت:
                    خوب شد گفتید... من این چند نوشته را در آینده به جستار «کارگاه اندیشه» منتقل می‌کنم...
                    یک پیشنهادی هم داشتم خدمتتان... البته دوستان هم گفتند... اگر می‌شود این همه جستار ایجاد نکنید. من می‌خواستم این جستارهای جدید را همه را ادغام کنم... ولی گفتم شاید با خودتان بگویید فلانی مانع جواب گرفتن من از دیگران شد... گفتم یک مدت بماند بعدا... در کل این را خدمتتان بگویم که تعدد جستارها روی میزان پاسخ‌گیری شما تاثیری نمی‌گذارد. نمی‌دانم چرا در انجمن‌های مرتبط با بورس معمولا پاسخ‌دهی یک جوری است... معمولا کم است... یعنی معمولا هیچ کس جواب نمی‌دهد... ولی گاهی یک موضوعی که مطرح می‌شود هزار نفر علاقه دارند در موردش اظهار نگر کنند... به خصوص اگر یک حالت چالشی‌ای ایجاد شود و بحث و کُری خواندن هم بالا بگیرد و منم منم‌ها بیرون بزند... یک جاهایی البته مطالب آموزشی موج می‌زند... یک جاهایی اصلا هیچ کس نیست... کلا یک جوری است...
                    ولی در انجمن‌های دیگر این‌گونه نیست... مثلا من ده دوازده سال پیش زیاد در انجمن‌های مهندسی برق (الکترونیک) فعال بودم... (ECA ای سی ای)... خیلی جو عالی‌ای بود... همه دست همدیگر را می‌گرفتند و انگار یک پرسش که بی‌پاسخ می‌ماند یک ثوابی بود که از دست رفته! laughingsmiley خیلی جو عالی‌ای بود... هر جا گیر می‌کردیم یکی می‌آمد دستمان را می‌گرفت (به خصوص دایی...) و همین هم در ما انگیزه شده بود که وقتی ما خودمان حرفه‌ای شده بودیم دست دیگران را می‌گرفتیم... خیلی عالی..../:.rolleyessmileyani حالا نمی‌دانم مربوط به نوع انجمن بود؟ (یعنی موضوعات برقی) یا مربوط به آن دوره زمان بود؟ یا چه؟
                    باز اینجا که خوب است... در سایت‌های همسایه که اصلا هیچ به هیچ...
                    انگار در این دوره زمانه مردم دیگر حوصله ندارند... حوصله ندارند سرشان را هم بخارانند چه برسد به پاسخ دادن... از شما چه پنهان خودم هم زیاد تمایلی به پاسخ دادن ندارم... احساس می‌کنم اکنون باید زمان بگذارم برای کارهای دیگر... /.:blushsmiley:./ اگر آدم آن طرف زمان نگذارد یک چیزی (بخشی‌ از آینده‌اش... بخشی از درآمدش...) قرار است از دستش برود... (روی همین حساب اگر در آینده کمتر پاسخ دادم یا پاسخ ندادم ناراحت نشوید یک وقت.... عذر تقصیر.)
                    «محمد حسین» هستم.
                    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #175
                      پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                      دو روز که بازار خوب شده دوباره دیدی‌گفتم‌ها رو شد...
                      خوب عزیز من... معلوم است در این بازار عالی هر چه بررسی از رشد نمادی داشته‌ای درست از آب در می‌آید!
                      حالا کانال‌های دوزاری و تازه به دوران رسیده که خوب است... برخی از با تجربه ها و پیرهن پاره کرده‌ها و استخوان خرد کرده ها هم در این بازار به دیدی‌گفتم دید‌گفتم افتاده‌اند...
                      آخر تو دیگر چرا عزیز من؟ تو که ده تا از این بازارها را دیده‌ای چرا؟ تو که از من هم تجربه‌ات بیشتر است چرا؟ خجالت بکش عزیزم! تو که هم سن این بچه‌ها نیستی که مانند اینها داری از این بازی‌ها می‌کنی... به خودت مسلط باش مرد...
                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • prince0fpersia
                        عضو عادی
                        • May 2013
                        • 101

                        #176
                        پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                        چند روز هست یک خبری مبنی بر ممنوعیت صادرات کاغذ (به جز چند مورد استثنا) منتشر شده ولی کسی چیزی نمیگه درباره اش. با اینکه هفته های قبل خیلی روی کاغذها بخصوص چکاپا مانور میشد برای خرید و رشد و صادرات. شاید میخوان صداشو درنیارن تا سهامشون رو بدون ضرر بفروشن. شایدم داستان چیز دیگریست که من نمیدانم.

                        ولی کلا حال میکنم با این اخبار روزانه و تصمیمات شبانه در این مملکت. واقعا هرچقدر که تاسف بخوریم باز هم جا دارد!

                        نظر

                        • NewAge
                          عضو عادی
                          • Jun 2018
                          • 285

                          #177
                          پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                          در اصل توسط prince0fpersia پست شده است View Post
                          چند روز هست یک خبری مبنی بر ممنوعیت صادرات کاغذ (به جز چند مورد استثنا) منتشر شده ولی کسی چیزی نمیگه درباره اش. با اینکه هفته های قبل خیلی روی کاغذها بخصوص چکاپا مانور میشد برای خرید و رشد و صادرات. شاید میخوان صداشو درنیارن تا سهامشون رو بدون ضرر بفروشن. شایدم داستان چیز دیگریست که من نمیدانم.

                          ولی کلا حال میکنم با این اخبار روزانه و تصمیمات شبانه در این مملکت. واقعا هرچقدر که تاسف بخوریم باز هم جا دارد!
                          درست می فرمائید. اما طبق چیزی که من شنیدم عمده صادرات چکاپا خمیرویرجین هست و فکر نمی کنم در این مورد مشکلی برای صادرات وجود داشته باشه.
                          ظاهرا آخر شهریورماه هم قراره از طرح توسعه چکاپا رونمایی بشه. (بورس24)
                          [CENTER]>:d< [COLOR=#6A6A6A][FONT=arial][B]Without rain nothing grows[/B][/FONT][/COLOR][COLOR=#545454][FONT=arial], learn to embrace the storms of your life[/FONT][/COLOR][/CENTER]

                          نظر

                          • mhjboursy
                            ستاره‌دار (۱۳)
                            • Jul 2013
                            • 18270

                            #178
                            پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

                            از سایت فتا:

                            دلایل نامشروع بودن فارکس در ایران




                            درقسمت زیر به بررسی تحلیلی دلایل نامشروع بودن فارکس در ایران می پردازیم:
                            1 – اولین دلیلی که برای عدم مشروعیت فارکس در ایران باید در نظر گرفت بحث اعتبار کارگزارها به معامله گران بازار فارکس می باشد. اگر کارگزارها اعتبار به معامله گران ندهند جذابیت این بازار از بین می رود و بسیاری از معامله گران به خاطر اندک سرمایه آورده قادر به انجام معاملات نخواهند بود و اگر اعتبار بدهند تعداد زیادی تحت تأثیر فشارهای روانی و وسوسه های اغوا کننده و با هدف سود آوری بیشتر با حجم سنگین معامله وارد بازار شده و متضرر خواهند شد.

                            2 – یکی از دلایل، بحث خروج ارز از کشور می باشد. همانطور که می دانید بازار فارکس بازار تبادلات ارز بین المللی می باشد در واقع معامله گران در این بازار به کار خرید و فروش ارز مبادرت می ورزند و این امر باعث خروج ارز از کشور می شود و چون از سوی هیچ نهاد یا ارگان قانونی داخلی، نظارتی وجود ندارد، سرمایه های داخلی به جای سرمایه گذاری در داخل کشور به خارج منتقل می شود. و باعث وارد شدن لطمات زیادی به اقتصاد کشور می شود.

                            3 – معمولاً %90 از افرادی که وارد بازار معاملات ارز بین المللی می شوند ضرر می کنند. در واقع به علت عدم آگاهی افراد معامله گر و پیچیدگی هایی که در این زمینه وجود دارد افراد زیادی در این بازار متضرر می شود. معمولاً افراد با گذراندن دوره های کوتاه مدت و ناکافی وارد این بازار می شوند و سرمایه های خود را از دست می دهند. معمولاً سرمایه گذاران دیگر کشور ها حرفه ای تر و کارآمدتر می باشند. لذا با توجه به قاعدۀ لاضرر، این معامله نامشروع می باشد.

                            4 – به دلیل ضعف زیر ساختهای فنی در کشور و سرعت پایین اینترنت امکان رقابت معامله گران با سرمایه گذاران کشورهای خارجی که معمولاً به صورت بانک های بزرگ می باشند وجود ندارد. خیلی از افراد وقتی از بروکر این سؤال را می کنند که چرا در فلان معامله ضرر کردیم در حالیکه تحلیل بازار چیز دیگری را نشان می داد با این پاسخ مواجه می شوند که به علت عدم دریافت پیام مناسب در زمان مورد نظر، شما دچار زیان شده اید.

                            5 – از بررسی قوانین دیگر کشورهای جهان به این نتیجه می رسیم نه تنها در دیگر کشورها هیچ گونه مشوقی در این زمینه وجود ندارد بلکه تا حد امکان در این زمینه قوانین محدود کننده وجود دارد و این به خاطر پیچیدگیهای این بازار می باشد که باید افراد حرفه ای در آن سرمایه گذاری کنند ولی در کشور ما عمدتاً افراد غیر حرفه ای در این زمینه سرمایه گذاری می کنند.

                            6 – بحث ربوی بودن معاملات بازار فارکس نیز مطرح می باشد. کارگزار برای اینکه قدرت آوردۀ معامله گر را بالا ببرد و به او امکان داد و ستد در بازار بدهد به او ضریب اعتباری می دهد. در واقع کارگزار مقداری پول به معامله گر قرض می دهد تا معامله گر بتواند به انجام معامله بپردازد و بعد از بدست آوردن سود در ازای این قرض مقداری از معامله گر سود دریافت می کند که این از مصادیق ربا می باشد.

                            7 – دلیل دیگر آنکه بیشتر مواقع اساساً تبادلات ارزی به صورت واقعی صورت نمی پذیرد و صرفاً یک معامله صوری انجام می پذیرد. چرا که طبق نظر کارشناسان با توجه به تغییراتی که توسط افراد سود جو در نرم افزار ایجاد می شود اساساً ارتباط بین معامله گر و بازار تبادلات ارزی برقرار نمی شود.

                            در پایان متذکر می شویم که اگر برای یکی از هموطنان مشکلی از نظر حقوقی و قضایی پیش آید در صورتی که فردی که می خواهند از او شکایت کنند در ایران نباشد، امکان هیچ گونه پیگیری مساله در دادگاه ها و محاکم قضایی وجود ندارد. مثلاً اگر یکی از معامله گران کشور از بروکری شکایت داشته باشد به دلیل عدم وجود قوانین بین المللی در این زمینه و نبودن نظارت از سوی مجامع بین المللی امکان پیگیری حقوقی و کیفری قضیه وجود ندارد.
                            منبع:
                            ايران هشدار
                            «محمد حسین» هستم.
                            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                            نظر

                            • petter
                              عضو عادی
                              • Apr 2012
                              • 141

                              #179
                              پاسخ : مشکل با مفید تریدر

                              در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                              پی‌نوشت:
                              خوب شد گفتید... من این چند نوشته را در آینده به جستار «کارگاه اندیشه» منتقل می‌کنم...
                              یک پیشنهادی هم داشتم خدمتتان... البته دوستان هم گفتند... اگر می‌شود این همه جستار ایجاد نکنید. من می‌خواستم این جستارهای جدید را همه را ادغام کنم... ولی گفتم شاید با خودتان بگویید فلانی مانع جواب گرفتن من از دیگران شد... گفتم یک مدت بماند بعدا... در کل این را خدمتتان بگویم که تعدد جستارها روی میزان پاسخ‌گیری شما تاثیری نمی‌گذارد. نمی‌دانم چرا در انجمن‌های مرتبط با بورس معمولا پاسخ‌دهی یک جوری است... معمولا کم است... یعنی معمولا هیچ کس جواب نمی‌دهد... ولی گاهی یک موضوعی که مطرح می‌شود هزار نفر علاقه دارند در موردش اظهار نگر کنند... به خصوص اگر یک حالت چالشی‌ای ایجاد شود و بحث و کُری خواندن هم بالا بگیرد و منم منم‌ها بیرون بزند... یک جاهایی البته مطالب آموزشی موج می‌زند... یک جاهایی اصلا هیچ کس نیست... کلا یک جوری است...
                              ولی در انجمن‌های دیگر این‌گونه نیست... مثلا من ده دوازده سال پیش زیاد در انجمن‌های مهندسی برق (الکترونیک) فعال بودم... (ECA ای سی ای)... خیلی جو عالی‌ای بود... همه دست همدیگر را می‌گرفتند و انگار یک پرسش که بی‌پاسخ می‌ماند یک ثوابی بود که از دست رفته! laughingsmiley خیلی جو عالی‌ای بود... هر جا گیر می‌کردیم یکی می‌آمد دستمان را می‌گرفت (به خصوص دایی...) و همین هم در ما انگیزه شده بود که وقتی ما خودمان حرفه‌ای شده بودیم دست دیگران را می‌گرفتیم... خیلی عالی..../:.rolleyessmileyani حالا نمی‌دانم مربوط به نوع انجمن بود؟ (یعنی موضوعات برقی) یا مربوط به آن دوره زمان بود؟ یا چه؟
                              باز اینجا که خوب است... در سایت‌های همسایه که اصلا هیچ به هیچ...
                              انگار در این دوره زمانه مردم دیگر حوصله ندارند... حوصله ندارند سرشان را هم بخارانند چه برسد به پاسخ دادن... از شما چه پنهان خودم هم زیاد تمایلی به پاسخ دادن ندارم... احساس می‌کنم اکنون باید زمان بگذارم برای کارهای دیگر... /.:blushsmiley:./ اگر آدم آن طرف زمان نگذارد یک چیزی (بخشی‌ از آینده‌اش... بخشی از درآمدش...) قرار است از دستش برود... (روی همین حساب اگر در آینده کمتر پاسخ دادم یا پاسخ ندادم ناراحت نشوید یک وقت.... عذر تقصیر.)
                              مربوط به آن دوره زمان بود ... بیشتر دهه شصتی ها (و حتی بعضا قدیمی تر ها) ... اما دیگه ما هم حال این کار ها را نداریم، انگاری ی جورایی بی رمق شدیم و ی جورایی به این نتیجه رسیده ایم که فقط پول و زندگی شخصی خودمان برامون مهم باشه

                              دلایل مهم دیگه ای هم داره، علم و اشتیاق به یادگیری و یاددادن هم کمرنگ شده ، مربوط به سن و سال هم هست، قدیما پول درآوردن زیاد دغدغمون نبود، سن ما هم دیگه کم کم داره میره بالا
                              قدیما میگفتن زکات علم نشر آن هست
                              اما الآن ما به خودمون میگیم این کارها را بکنیم برای چی؟! برای کی؟! اغلب آدمها قدرنشناس شده اند ... دهه هفتادی ها به بعد هم عموما دیگر راه ما را ادامه نمیدهند

                              نظر

                              • prince0fpersia
                                عضو عادی
                                • May 2013
                                • 101

                                #180
                                پاسخ : مشکل با مفید تریدر

                                در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                                پی‌نوشت:
                                خوب شد گفتید... من این چند نوشته را در آینده به جستار «کارگاه اندیشه» منتقل می‌کنم...
                                یک پیشنهادی هم داشتم خدمتتان... البته دوستان هم گفتند... اگر می‌شود این همه جستار ایجاد نکنید. من می‌خواستم این جستارهای جدید را همه را ادغام کنم... ولی گفتم شاید با خودتان بگویید فلانی مانع جواب گرفتن من از دیگران شد... گفتم یک مدت بماند بعدا... در کل این را خدمتتان بگویم که تعدد جستارها روی میزان پاسخ‌گیری شما تاثیری نمی‌گذارد. نمی‌دانم چرا در انجمن‌های مرتبط با بورس معمولا پاسخ‌دهی یک جوری است... معمولا کم است... یعنی معمولا هیچ کس جواب نمی‌دهد... ولی گاهی یک موضوعی که مطرح می‌شود هزار نفر علاقه دارند در موردش اظهار نگر کنند... به خصوص اگر یک حالت چالشی‌ای ایجاد شود و بحث و کُری خواندن هم بالا بگیرد و منم منم‌ها بیرون بزند... یک جاهایی البته مطالب آموزشی موج می‌زند... یک جاهایی اصلا هیچ کس نیست... کلا یک جوری است...
                                ولی در انجمن‌های دیگر این‌گونه نیست... مثلا من ده دوازده سال پیش زیاد در انجمن‌های مهندسی برق (الکترونیک) فعال بودم... (ECA ای سی ای)... خیلی جو عالی‌ای بود... همه دست همدیگر را می‌گرفتند و انگار یک پرسش که بی‌پاسخ می‌ماند یک ثوابی بود که از دست رفته! laughingsmiley خیلی جو عالی‌ای بود... هر جا گیر می‌کردیم یکی می‌آمد دستمان را می‌گرفت (به خصوص دایی...) و همین هم در ما انگیزه شده بود که وقتی ما خودمان حرفه‌ای شده بودیم دست دیگران را می‌گرفتیم... خیلی عالی..../:.rolleyessmileyani حالا نمی‌دانم مربوط به نوع انجمن بود؟ (یعنی موضوعات برقی) یا مربوط به آن دوره زمان بود؟ یا چه؟
                                باز اینجا که خوب است... در سایت‌های همسایه که اصلا هیچ به هیچ...
                                انگار در این دوره زمانه مردم دیگر حوصله ندارند... حوصله ندارند سرشان را هم بخارانند چه برسد به پاسخ دادن... از شما چه پنهان خودم هم زیاد تمایلی به پاسخ دادن ندارم... احساس می‌کنم اکنون باید زمان بگذارم برای کارهای دیگر... /.:blushsmiley:./ اگر آدم آن طرف زمان نگذارد یک چیزی (بخشی‌ از آینده‌اش... بخشی از درآمدش...) قرار است از دستش برود... (روی همین حساب اگر در آینده کمتر پاسخ دادم یا پاسخ ندادم ناراحت نشوید یک وقت.... عذر تقصیر.)

                                هر دم از این باغ بری میرسد... تازه تر از تازه تری میرسد /:.rolleyessmileyani
                                آقا میترسم آخرش ما با هم همسایه و همکار دربیایم. اولش از برنامه نویسی شروع شد، تا حالا به ECA رسیده، فردا لابد کویر الکترونیک و stackexchange و github و .... /.:biggrinsmiley.:/

                                یادم هست یکبار با یک نفر که کارش گرافیک بود صحبت میکردم. بهش گفتم کار عکاسی هم برای مدل هات انجام میدی؟ گفت ای بابا چرا توی ایران همه توقع دارند یکنفر متخصص همه چیز باشد! حال آنکه در تمام دنیا هرکس تخصص یک چیز مثلا فوتوشاپ دارد! یا حتی داخل همین فوتوشاپ هم باز دسته بندی های تخصصی کاری وجود دارد /:.nono.:/

                                ولی خب ما پیرجوانان، عادت کرده ایم همه کار را خودمان کنیم. از طراحی با آلتیوم بگیر تا اتو کشی مدار! برنامه نویسی از اسمبلی تا سی شارپ! و خدا قسمت کند طراحی با سالیدورکز و پرینت سه بعدی با پرینتر دست ساز خودمان هم انجام میدیم! حال نمیدانم این از همه کاره بودن ماست یا سوسول بازی جدیدی ها (جفتشم یکی شد... چقدر ادبیاتی شدم من)

                                اره خلاصه من خیلی وقته توی فروم های فارسی فعالیتی ندارم(فکر کن تیونیگ تالک هم داره خاک میخوره). و توی فروم های خارجی بر خلاف ما، تا یک سوال مشتقه از سوال اصلی میپرسی، صد تا کامنت میگذارند که لطفا یک تاپیک جدید برای هر سوالت بساز!! و مارو بد عادت کرده اند خلاصه.

                                درباره اینکه چرا کسی دیگه فعال نیست نظر شما و نظر جناب پتر رو تایید میکنم. اما این رو هم اضافه میکنم که تلگرام باعث از رونق افتادن فروم های اینترنتی است. همانطور که فیس بوک رو از رونق انداخت(البته اینجا اینستا هم دخیل بودش). خلاصه الان ملت توی تلگرامن و دیگه نمیان پای کامپیوتر. (فقط نمیدونم بچه های TT کحان).

                                درباره ی بی حوصلگی شما هم. به نظرم شما مدیر و صاحب این سایت باشید؟ که انصافا هم خوب کار میکنید و زحمت میکشید. اما این روزها باید بیزنس پلان تعریف کنید و دیگه کار در راه رضای خدا نه خیلی انگیزه داره و نه خیلی سودی! شما هم چنتا کانال بزنید و 4 مزدور اجیر کنید و همش به همدیگه لینک بزنید و افکار عمومی را مهندسی کنید و پول پارو کنید (البته میدانم اهلش نیستید! ولی خب اینطوری هم شاید خیلی دوام نیاورید! به هرحال یک بیزنس برای بقا باید درآمد زایی (توجیه اقتصادی) داشته باشد و این توجیه صرفا چاپیدن مردم و کلاهبرداری نیست). شاید مثلا یک بخش VIP به انجمن اضافه کنید و چنتا از بچه هایی که میدونید کارشون درسته و سابقه شون مشخصه رو ببرید اونجا و حق ورودی بگیرید برای تحلیل یا معرفی سهام خاص! و خلاصه از اینطور کارها(منم 6 ماه عضویت رایگان به خاطر پیشنهاد خوبم/:.yead.:/)

                                نظر

                                در حال کار...
                                X