گزیده های شعر و شاعری

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • مصطفی مصری پور
    عضو فعال
    • Mar 2012
    • 6951

    #526
    آب حیوان طلبی از در میخانه طلب
    جوهر جان طلبی وز لب پیمانه طلب

    تا به کی مدرسه و چوب مدرس خوردن
    جام می نوش کن و مجلس رندانه طلب
    وقتي برنده ميشوي، نيازي به توضيح نداري! وقتي مي بازي چیزی برای توضیح دادن نداری!

    نظر

    • آمن خادمی
      مدیر
      • Jan 2011
      • 5243

      #527
      خانه ام آتش گرفته ست ، آتشی جانسوز
      هر طرف می سوزد این آتش
      پرده ها و فرشها را ، تارشان با پود
      من به هر سو می دوم گریان
      در لهیب آتش پر دود
      وز میان خنده هایم تلخ
      و خروش گریه ام ناشاد
      از دورن خسته ی سوزان
      می کنم فریاد ، ای فریاد ! ی فریاد
      خانه ام آتش گرفته ست ، آتشی بی رحم
      همچنان می سوزد این آتش
      نقشهایی را که من بستم به خون دل
      بر سر و چشم در و دیوار
      در شب رسوای بی ساحل
      وای بر من ، سوزد و سوزد
      غنچه هایی را که پروردم به دشواری
      در دهان گود گلدانها
      روزهای سخت بیماری
      از فراز بامهاشان ، شاد
      دشمنانم موذیانه خنده های فتحشان بر لب
      بر من آتش به جان ناظر
      در پناه این مشبک شب
      من به هر سو می دوم
      گریان ازین بیداد
      می کنم فریاد ، ای فریاد ! ای فریاد
      وای بر من ، همچنان می سوزد این آتش
      آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان
      و آنچه دارد منظر و ایوان
      من به دستان پر از تاول
      این طرف را می کنم خاموش
      وز لهیب آن روم از هوش
      ز آندگر سو شعله برخیزد ، به گردش دود
      تا سحرگاهان ، که می داند که بود من شود نابود
      خفته اند این مهربان همسایگانم شاد در بستر
      صبح از من مانده بر جا مشت خاکستر
      وای ، آیا هیچ سر بر می کنند از خواب
      مهربان همسایگانم از پی امداد ؟
      سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد
      می کنم فریاد ، ای فریاد ! ای فریاد



      آلبوم فرياد با صداي محمدرضا شجريان و شعر اخوان ثالث
      to continue, please follow me on my page

      نظر

      • آمن خادمی
        مدیر
        • Jan 2011
        • 5243

        #528
        باران گرفت نيزه و قصد مصاف کرد
        آتش نشست و خنجر خود را غلاف کرد
        گويي که آسمان سر نطقي فصيح داشت
        با رعد سرفه هاي گران سينه صاف کرد
        تا راز عشق ما به تمامي بيان شود
        با آب ديده آتش دل ائتلاف کرد
        جايي دگر براي عبادت نيافت عشق
        آمد به گرد طايفه ي ما طواف کرد
        اشراق هر چه گشت ضريحي دگر نيافت
        در گوشه اي ز مسجد دل اعتکاف کرد
        تقصير عشق بود که خون کرد بي شمار
        بايد به بي گناهي دل اعتراف کرد

        ....

        قيصر امين پور
        to continue, please follow me on my page

        نظر

        • آمن خادمی
          مدیر
          • Jan 2011
          • 5243

          #529
          شهیدی كه بر خاك می خفت

          چنین در دلش گفت:

          «اگر فتح این است

          كه دشمن شكست،

          چرا همچنان دشمنی هست؟»


          ....قيصر امين پور
          to continue, please follow me on my page

          نظر

          • ناهید
            عضو فعال
            • Dec 2010
            • 1419

            #530
            باز هـــــم خیال تو
            مرا
            "برداشــــت"
            کجا میبرد نمیدانم!
            آهــــای نارفیق
            ... بازی ات که تمـــــــــام شد
            مرا دوباره
            با همین لباس بی قــــــــراری دیدن دوباره ات
            بر سر شعرهـــــــــــایم بنشان!!!
            حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
            خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
            خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

            نظر

            • ناهید
              عضو فعال
              • Dec 2010
              • 1419

              #531
              سالهاست گشته ام و نیافته ام...

              کاش خودت بودی سهراب و می گفتی

              پاسخ این سوال بی جواب که خانه دوست کجاست؟
              حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
              خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
              خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

              نظر

              • ناهید
                عضو فعال
                • Dec 2010
                • 1419

                #532
                قـهوه دم می كنم
                نصـف قاشق سیانور به فنجانت می ریزم....
                لبخند كه می زنی ... می گویم : "قـهوه ات سرد شده بگذار عوضش كنم"...!
                این كار هر شب من است...
                و من چند سال است كه می خواهم بكشمت!
                ...
                ...
                .....ولی لبخندت!
                لبخندت..!
                لعنت..!!
                حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
                خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
                خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

                نظر

                • حسین
                  عضو جدید
                  • Oct 2010
                  • 9

                  #533
                  من چند روزه دارم این تاپیک رو می خونم و با اشعار ناهید خانم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم(بورکس مشکل پیدا کرده دو روزه به اینجا سر مزنم)
                  من شما خانم بزرگوار رو از فرابورسیان به یاد دارم(البته اگه اشتباه نکرده باشم)
                  با خوندن این اشعار کمی نگران شدم
                  امیدوارم زندگی مملو از شادی داشته باشین.
                  براتون آرزوی بهترین ها رو دارم
                  آرزو شادی و شادکامی

                  امیدوارم اینها فقط چند خط شعر باشد و بس

                  نظر

                  • ناهید
                    عضو فعال
                    • Dec 2010
                    • 1419

                    #534
                    در اصل توسط حسین پست شده است View Post
                    من چند روزه دارم این تاپیک رو می خونم و با اشعار ناهید خانم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم(بورکس مشکل پیدا کرده دو روزه به اینجا سر مزنم)
                    من شما خانم بزرگوار رو از فرابورسیان به یاد دارم(البته اگه اشتباه نکرده باشم)
                    با خوندن این اشعار کمی نگران شدم
                    امیدوارم زندگی مملو از شادی داشته باشین.
                    براتون آرزوی بهترین ها رو دارم
                    آرزو شادی و شادکامی

                    امیدوارم اینها فقط چند خط شعر باشد و بس
                    خيلي خوشحالم كه شمارو اينجا مي بينم
                    بله من ناهيد فرابورسيان هستم
                    ممنون از توجه شما ... بله اينها فقط چند خط شعر هستن معمولا" من از اشعار و يا جملات زيبايي كه ميخونم و به دلم مي شينه اينجا ميزنم كه شايد دوستان خوبم هم خوششون بياد و لذت ببرن
                    چه خوب شد كه بوركس مشكل پيدا كرد و شما سري به سايت خودتون هم زدين
                    بي نهايت خوشحال شدم
                    موفق باشيد و اميدوارم شاهد حضور هميشگي شما باشيم
                    حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
                    خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
                    خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

                    نظر

                    • حسین
                      عضو جدید
                      • Oct 2010
                      • 9

                      #535
                      منم خیلی خوشحال ام که دوستان قدیمی و مجازی خودم رو اینجا می بینم
                      یاد همدم و مهربان(مهرداد) و آریانا و ... دیگه افتادم
                      خوشحال شدم که باهاتون هم کلام شدم.

                      نظر

                      • ناهید
                        عضو فعال
                        • Dec 2010
                        • 1419

                        #536
                        در اصل توسط حسین پست شده است View Post
                        منم خیلی خوشحال ام که دوستان قدیمی و مجازی خودم رو اینجا می بینم
                        یاد همدم و مهربان(مهرداد) و آریانا و ... دیگه افتادم
                        خوشحال شدم که باهاتون هم کلام شدم.
                        بنده هم همينطور خيلي خوشحال شدم
                        دكتر مهربان كه گاهي اينجا سرميزنه
                        همدم هم بعضي موقعها يه سركي ميكشه ولي از آريانا اصلا" خبري نيست به هرحال براي همه دوستان آرزوي موفقيت دارم
                        موفق و مويد باشيد
                        حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
                        خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
                        خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

                        نظر

                        • حسین
                          عضو جدید
                          • Oct 2010
                          • 9

                          #537
                          مهرداد رو که تو دنیایی واقعی باهم دوست هستیم.
                          اون اینجا چی کار می کنه؟
                          کلا دکتر همه جا هست
                          من از آریانا خبر ندارم
                          امیدوارم هر جا هست موفق باشه

                          نظر

                          • ناهید
                            عضو فعال
                            • Dec 2010
                            • 1419

                            #538
                            هر چند نجیب و سر به راه آمده ای
                            مانند فرشته بی گناه آمده ای
                            چندی است که جرم است پریدن با تو
                            بر گرد ای عشق اشتباه آمده ای
                            حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
                            خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
                            خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

                            نظر

                            • ناهید
                              عضو فعال
                              • Dec 2010
                              • 1419

                              #539
                              در دنیایی که همه یا گوسفندند یا گرگ
                              ترجیح میدهم چوپان باشم
                              همدیگر را بدرید
                              من نی میزنم
                              ♪ ♪♪ ♫
                              حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
                              خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
                              خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

                              نظر

                              • Captain Nemo
                                مدیر
                                • Dec 2010
                                • 2934

                                #540
                                بر لبش قفلست و در دل رازها
                                لب خموش و دل پر از آوازها

                                عارفان که جام حق نوشیده اند
                                راز ها دانسته و پوشیده اند

                                هر که را اسرار حق آموختند
                                مهر کردند و دهانش دوختند
                                آخرین ویرایش توسط Captain Nemo؛ 2011/09/19, 08:35.
                                یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                                دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                                شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                                مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                                نظر

                                در حال کار...
                                X