آنسوی جهان دهانی از همهمه نیست/ از ریزش تدریجی تن واهمه نیست
آنسو نه زمان نه سمت، اینجا که منم/ شکل دگری هست که شکل همه نیست
آنسو نه زمان نه سمت، اینجا که منم/ شکل دگری هست که شکل همه نیست
| دیشب به سیل اشك ره خواب میزدم |
نقشی بهیاد خطّ تو بر آب میزدم |
|
| چشمم بهروی ساقي و گوشم بهقول چنگ | فالی به چشم و گوش درین باب میزدم | |
| ساقی به صوت این غزلم کاسه میگرفت | میگفتم این سرود و مي ناب میزدم | |
| خوش بود وقت حافظ و فالِ مراد و کام | بر نام عمر و دولتِ احباب میزدم |

نظر