پاسخ : آیا تا آخر سال با نوسان میتوان 70%سود کرد ؟
از نظر من این تمدید بهترین حالت بود، بخاطر جریاناتی که در پشت پرده داره اتفاق میافته و ما روی صحنه آثارش رو می بینیم
حرفای کری و روحانی در امتداد هم و حاوی رازهای مگوی بسیاری است که باید بیشتر بررسی و مورد مداقه قرار بگیره
تکرار میکنم، ما 80 میلیونیم، اونا یه قلم چین میشه 1.5 میلیارد، الباقی فاکتور --- کی برنده است؟
به نظر خودم کسی که خوش فکر تره و کسی که سیاستمدار تره و اینجا برتری عددی ملاک نیست، قدرت اندیشه رو باید در راس امور قرار داد.
اما ما یک کشور مذهبی هستیم و اونا لا اقل مذهب رو از سیاست جدا کرده اند. همین یعنی از ما بسیار بسیار خردمندتر هستند، خوشا به احوال اونایی که اصولاً مذهبی نیستند، چون خردمند تر هستند. (حالا نیست که خیلی طرفدار دارم، بابت این هم آماج حملات قرار میگیرم، اما چه کنم، اعتقاده و از نوع راسل)
بنابراین جنگ بین ایران و جهان، یک جنگ ایدئولوژیکیه و برای توافق نهایی، این ایدئولوژی باید 4 میخ بشه با اون میخ طویله های آنچنانی که نشه در آورد.
حالا من (open ended) میذارم ماجرا رو، دلیل بر پیچیده بودن نیست لزوماً، یخوره خودمون هم فکر کنیم بدک نیست! باز هم از برتراند راسل
وگرنه اگر همه چیز هلو تو گلو باشه، میشه مثل بچه پولدارها، پول دارند، اما خنگند! (love story)
از طرفی، مولوی تو نی نامه دفتر اول مثنوی گفته: هر که را اسرار حق آموختند، مهر کردند دهانش را دوختند.
پس خیلی چیزها گفتنی نیست و اگر گفته بشه هم، فهمیدنی نیست. باید اهل باشی!
اما جناب سراج، اگر منظورتون از شفافیت اینه که از خودم بگم و استراتژی هام، این چطوره:
بورس برای من جای نگرانی نداره و با توجه به پیش بینی ام از تمدید، فول سهم موندم و البته 80% قندی و 20% هم وسکاب و چندرغاز هم سود که فرصت نشده برم سراغش و نصف سرمایه تقریباً جایزه که آزاد نشده ولی چون بنیادیه، ملالی نیست.
روی خودرویی ها از اول هم نظر خوبی نداشتم، بالاخص خپارس که همه جور شایعه ای پشتشه، هم مثبت و هم منفی. اما واقعیت اینه که ورشکسته است، خط تولیداتش خوابیده و فصل فروش رو هم از دست داده. لا اقل تو این 4 ماهه تا پایان سال، هیچ غلطی نمیتونه بکنه. پس ruled out
بانکی ها متاثر از قیمت ارزها، رابطه معکوس دارند، ولی به پیچیدگی خودرویی ها نیستند. مشکلشون سیاسیه و اداری و با یک بخشنامه بر میگردند به مدار اصلی. خودرویی نیست که قطعه بخواد، انبار بخواد، هزینه انبار داری، خدمات و از همه مهمتر، فروش. بانکی ها با چرخش قلم، سیاست گذاری های موثر و راه افتادن واقعی چرخ اقتصاد، زیر و رو میشوند و سریع. اما این برای خودرویی ها با گذر زمان و پوشش زیان توامه!
ساختمونی ها هم باید پروژه بفروشن تا سود کنند که اونهم تو این شرایط رکود، کار حضرت فیله. عملا رفت برای 2 سال دیگه و تاکتیک های انتخاباتی!
پتروشیمی ها که الان مشکل قیمت نفت رو دارند و تاثیر گرفتن از افتش، تحریم هم که هستیم. ولی تولیدات به محض بر طرف شدن تحریم، بر میگرده سر خونه اول.
الباقی بازار هم بخاطر رکود تو فشار هستند، مثل فلزی ها، سیمانی ها که مازاد تولید هم دارند، معدنی ها و کلا سهم های بزرگ و بنیادی، مشکلشون اقتصادیه تا سیاسی و چون قسمتیش هم بر میگرده به تحریم و مسایل بانکی، اون ها هم مشکل فروش دارند، مشکل تعدیل قیمتی دارند و خواب پول و مشکلات دیگه مثل محدودیتهای تولید و فساد و نگهداری و انتظارات تورمی و ضد تورمی و ملاحظات جهانی!
با چاشنی تمدید، فقط میمونه سهم های کوچیک و حیاتی که نمیشه ازشون گذشت، دارویی ها، غذایی ها، قندی ها، شوینده ها از این دست هستند که بایست لا اقل ظرف پایان سال مورد اقبال قرار بگیرند.
الان جو فروش غالبه، چون بازار سیگنال منفی گرفته، در حالیکه مذاکرات رو به جلو بوده. وقتی ما انتظار توافق داریم، هر گونه تعدیلی از %100، منفی محسوب میشه! چون توافق یعنی 100% ما درست فکر میکرده ایم و 100% تمامی موانع برداشته میشه و رشد انفجاری رو شاهد خواهیم بود. که اینطور نشده فعلا و بازار هم واکنش منفی داده، چون خواب سرمایه به همراه داره.
این بود نظرات کلی من در باره بازار بورس
از نظر من این تمدید بهترین حالت بود، بخاطر جریاناتی که در پشت پرده داره اتفاق میافته و ما روی صحنه آثارش رو می بینیم
حرفای کری و روحانی در امتداد هم و حاوی رازهای مگوی بسیاری است که باید بیشتر بررسی و مورد مداقه قرار بگیره
تکرار میکنم، ما 80 میلیونیم، اونا یه قلم چین میشه 1.5 میلیارد، الباقی فاکتور --- کی برنده است؟
به نظر خودم کسی که خوش فکر تره و کسی که سیاستمدار تره و اینجا برتری عددی ملاک نیست، قدرت اندیشه رو باید در راس امور قرار داد.
اما ما یک کشور مذهبی هستیم و اونا لا اقل مذهب رو از سیاست جدا کرده اند. همین یعنی از ما بسیار بسیار خردمندتر هستند، خوشا به احوال اونایی که اصولاً مذهبی نیستند، چون خردمند تر هستند. (حالا نیست که خیلی طرفدار دارم، بابت این هم آماج حملات قرار میگیرم، اما چه کنم، اعتقاده و از نوع راسل)
بنابراین جنگ بین ایران و جهان، یک جنگ ایدئولوژیکیه و برای توافق نهایی، این ایدئولوژی باید 4 میخ بشه با اون میخ طویله های آنچنانی که نشه در آورد.
حالا من (open ended) میذارم ماجرا رو، دلیل بر پیچیده بودن نیست لزوماً، یخوره خودمون هم فکر کنیم بدک نیست! باز هم از برتراند راسل
وگرنه اگر همه چیز هلو تو گلو باشه، میشه مثل بچه پولدارها، پول دارند، اما خنگند! (love story)
از طرفی، مولوی تو نی نامه دفتر اول مثنوی گفته: هر که را اسرار حق آموختند، مهر کردند دهانش را دوختند.
پس خیلی چیزها گفتنی نیست و اگر گفته بشه هم، فهمیدنی نیست. باید اهل باشی!
اما جناب سراج، اگر منظورتون از شفافیت اینه که از خودم بگم و استراتژی هام، این چطوره:
بورس برای من جای نگرانی نداره و با توجه به پیش بینی ام از تمدید، فول سهم موندم و البته 80% قندی و 20% هم وسکاب و چندرغاز هم سود که فرصت نشده برم سراغش و نصف سرمایه تقریباً جایزه که آزاد نشده ولی چون بنیادیه، ملالی نیست.
روی خودرویی ها از اول هم نظر خوبی نداشتم، بالاخص خپارس که همه جور شایعه ای پشتشه، هم مثبت و هم منفی. اما واقعیت اینه که ورشکسته است، خط تولیداتش خوابیده و فصل فروش رو هم از دست داده. لا اقل تو این 4 ماهه تا پایان سال، هیچ غلطی نمیتونه بکنه. پس ruled out
بانکی ها متاثر از قیمت ارزها، رابطه معکوس دارند، ولی به پیچیدگی خودرویی ها نیستند. مشکلشون سیاسیه و اداری و با یک بخشنامه بر میگردند به مدار اصلی. خودرویی نیست که قطعه بخواد، انبار بخواد، هزینه انبار داری، خدمات و از همه مهمتر، فروش. بانکی ها با چرخش قلم، سیاست گذاری های موثر و راه افتادن واقعی چرخ اقتصاد، زیر و رو میشوند و سریع. اما این برای خودرویی ها با گذر زمان و پوشش زیان توامه!
ساختمونی ها هم باید پروژه بفروشن تا سود کنند که اونهم تو این شرایط رکود، کار حضرت فیله. عملا رفت برای 2 سال دیگه و تاکتیک های انتخاباتی!
پتروشیمی ها که الان مشکل قیمت نفت رو دارند و تاثیر گرفتن از افتش، تحریم هم که هستیم. ولی تولیدات به محض بر طرف شدن تحریم، بر میگرده سر خونه اول.
الباقی بازار هم بخاطر رکود تو فشار هستند، مثل فلزی ها، سیمانی ها که مازاد تولید هم دارند، معدنی ها و کلا سهم های بزرگ و بنیادی، مشکلشون اقتصادیه تا سیاسی و چون قسمتیش هم بر میگرده به تحریم و مسایل بانکی، اون ها هم مشکل فروش دارند، مشکل تعدیل قیمتی دارند و خواب پول و مشکلات دیگه مثل محدودیتهای تولید و فساد و نگهداری و انتظارات تورمی و ضد تورمی و ملاحظات جهانی!
با چاشنی تمدید، فقط میمونه سهم های کوچیک و حیاتی که نمیشه ازشون گذشت، دارویی ها، غذایی ها، قندی ها، شوینده ها از این دست هستند که بایست لا اقل ظرف پایان سال مورد اقبال قرار بگیرند.
الان جو فروش غالبه، چون بازار سیگنال منفی گرفته، در حالیکه مذاکرات رو به جلو بوده. وقتی ما انتظار توافق داریم، هر گونه تعدیلی از %100، منفی محسوب میشه! چون توافق یعنی 100% ما درست فکر میکرده ایم و 100% تمامی موانع برداشته میشه و رشد انفجاری رو شاهد خواهیم بود. که اینطور نشده فعلا و بازار هم واکنش منفی داده، چون خواب سرمایه به همراه داره.
این بود نظرات کلی من در باره بازار بورس
نظر