آقا من با این تاپیک خیلی حال میکنم از خودشکوفایی و مهربان عزیز ممنونم ومتاسفم که قلم خوبی ندارم تا با شما همراهی کنم.
حرکت در بازار سرمایه با مهربان
Collapse
X
-
료홰ㅑㅓㅜㅍㅎㄹㅇㅇㄴㅌ퓨ㅠㅁㄴㄴㄷㅇㄹ
جدی نگیرید. متنی به کره ای بود واسه تمرین رسمالخط>:D<
آلمان جان شما احتمالا غربی باشی آخه باحالتری!! از چی؟ گفتن نگین...;)
بابی جان شما در همین دو خط نشون دادی قلم خوشگلی داری.... پارکره؟ شما هر چی دوس داری بنویس. شعر ... جک... فحش...
این آخری خصوصا این روزا خیلی طرفدار داره.... البته من جنبه ام کمتره... شما با مهرداد شروع کن ما کمکت می کنیم...:D با حرف آخرش یه فحش می سازیم میریم جلو....
مهرداد جان یه تبریک ویژه خدمتت عرض کنم... طبق پیامی که محسن جان مختاری ارسال کردن بنده و شما و آقای بیل! به عنوان کاربران ویژه بورسی تعدادی از پیامامون رو سیستم در حالت هنگ بررسی کرده که در دست برطرف شدنه.... با این حال به جفتتون تبریک میگم... مقام بزرگی بود که شما کسب کردید... بهتون حسودیم شد:p
این یاسر جان ما که فامیل هیچکاک و شریعتی هم هست کم پداست... کجایی دوست خوبم؟:-/
و نهایتا یه تبریک بزرگ به خودم واسه شم قوی و بازارخونی درجه یکم... دیروز کنور رو دادم فایرا خریدم... امروز کنور 5+ خورد و فایرا 4- <:-p
تا این جا شده 9 درصد... =))"سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
(نيچه)
نظر
-
در زمانهای گذشته، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این كه عكس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی كرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از كنار تخته سنگ می گذشتند؛ بسیاری هم غرولند می كردندكه این چه شهری است كه نظم ندارد؛ حاكم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و ... با وجود این هیچكس تخته سنگ را از وسط بر نمی داشت.نزدیك غروب، یك روستایی كه پشتش بار میوه و سبزیجات بود ، نزدیك سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را كناری قرار داد. ناگهان كیسه ای را دید كه زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. كیسه را باز كرد و داخل آن سكه های طلا و یك یادداشت پیدا كرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود :" هر سد و مانعی می تواند یك شانس برای تغییر زندگی انسان باشد."لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین
نظر
-
داستان دختر شاه شجاع کرمانی و درویش
نقل است که شاه را دختری بود. پادشاهان کرمان او را میخواستند. سه روز مهلت خواست و در آن سه روز میگشت تا درویشی را دید که عبادت میکرد. شاه صبر کرد تا از عبادت فارغ شد. گفت: ای درویش! زن داری؟ گفت: نه. گفت: زنی قرآن خوان خواهی؟ گفت: مرا چنین زن که دهد که سه درم بیشتر ندارم؟
گفت: من می دهم دختر خود را به تو. این سه درم که داری یکی به نان بخر، و یکی به عطر، و عقد نکاح بند.
پس چنان کردند و همان شب دختر به خانه درویش فرستاد. دختر چون در خانه درویش آمد نانی خشک دید؛ بر سر کوزه آب نهاده، گفت: این نان چیست؟
گفت: از غذای شب گذشته باقی مانده (دوش بازمانده )بود، و به جهت امشب گذاشتم.
دختر قصد کرد که بیرون آید. درویش گفت: دانستم که دختر شاه با من نتواند بود و تن در فقیری(بی برگی) من ندهد.
دختر گفت: ای جوان!من نه از بی نوایی تو میروم، که از ضعف ایمان و یقین تو میروم، که از امشب نیز باز نانی نهاده ای فردا را. اعتماد بر رزق خدا نداری ولکن عجب از پدر خود دارم که بیست سال مرا در خانه نگه داشت و گفت تو را به پرهیزگاری خواهم داد. آنگه به کسی داد که آنکس به روزی خود اعتماد بر خدای ندارد.
درویش گفت: این گناه را عذری هست؟
گفت: عذر آن است که در این خانه یا من باشم یا نان خشک.لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین
نظر
-
محمد جان اگه منبع مطالب رو هم بداری کنارش عالی میشه.شاید دوستان تشویق بشن کتاب اصلی رو هم خوندن..
ضمنا قضیه ازدواج ما رو اینجا گفتی جای دیگه تعریف نکن!!!;)آخرین ویرایش توسط خودشکوفا؛ 2012/12/23, 17:09."سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
(نيچه)
نظر
-
محمد عزیز دکتر جان و دوستان سعادت گرچه کمرنگ است ارادت همچنان باقیست
داستان اولی از کتاب عشق بدون قید و شرط که داستان هایی کوتاه از نویسندگان ناشناس هستش
ترجمه بهنام زاده
انتشارات پژوهه
چاپ چهارم بهار 88
70 صفحه
28 داستان
بعضی از داستان هاش رو اینجا می نویسم
====================
داستان دومی
داستان 36 از تذکره الاولیا نوشته فریدالدین عطار نیشابوریلا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین
نظر
-
در اصل توسط مهربان پست شده است View Post...تازه كار زير پست من تشكر زده بود ديد اوضا قمر در عقريه تشكرو برداشت....من آمار همه چيز تاپيكم دستمه هااا...زود بزار سر جاش تازه كار....بدوو...در اصل توسط تازه کار پست شده است View Postسلام همصنفی عزیز@};-...
واا... من وضعم خرابتر از اینه که از ثبت دو تا تشکر بترسم!
قبلترها برای برخی جراید مطلب مینوشتم. تعریف از خود نباشد حتی برای برخی آقایان مینوشتم و پول میگرفتم!
الان هر چه مینویسم, چاپ نمیشود! میگویند باید فلان جا و فلان جمله حذف شود و فلان مطلب را مستقیم و غیرمستقیم اشاره کنی!
پستهای این صفحه را تشکر زده بودم, رفتم پستهای صفحه فبل را بخوانم که نمیدانم چطور شد از کل سایت انداختنم بیرون!
دوباره که برگشتم میبینم تشکرهایم حذف شده اند.:(
راستی دکتر جان, یک بحث حاشیه ای هم دارم.
نظرت روی داروییها چیه؟ خوب خورده اند به کف قیمت...
ببخشید موضوع سوال بورسی است و کلا مغایر با روند تاپیک!!!;)
مهرداد جان هوای دوست من تازه کار رو بدار... بابا طرف بچه پایگاهیه...>:d< کم الکیه مگه...
دلم هوای پایگاه های نیرو هوایی و مردم باصفاش رو کرده... :(
راستش با خودم عهد کرده ام هرگز هرگز دوباره پا به اون مکان هایی که کودکیم رو سر کردم نگذارم و بگذارم همه چیز به همون صورت که در ذهنم از سالیان دور نقش بسته باقی بمونه... دیدن تخریب و فرسودگی اون همه بنا و یادبود دل سنگ رو هم آب میکنه چه رسه به دل کوچولوی بنده...=((
وقتی میبینی این کفار شرق و غرب در بناهای 400 ساله زندگی می کنن و آخ نمی گن حیرت می کنی چرا تو کشورت به یه بنای 30 ساله می گن کلنگی...:-/
یه نکته هم بگم تازه کار جان خودت رو زیاد عذاب نده تو تاپیک مهرداد تحلیل دائمی و مستمر بورسی پیدا کنی... /:)
از اولشم آرامشگاه و آسایشگاه اعصاب رفقای بورسی بوده... 0:-)0:-)"سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
(نيچه)
نظر
-
منتظر تایید آخرین مطلبمون هستیم[-(:-w
مطلبتون تایید شد:D ، آخه ما چه گناهی کردیم اشکال سایت دامن گیر فقط دو سه نفر شده؟؟ اونم فقط برخی ارسالاشون #:-S
ارادتمند ، محسنآخرین ویرایش توسط محسن مختاری؛ 2012/12/24, 02:39."سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
(نيچه)
نظر
-
ایول محسن خان... مگه خودت هوای ما رو بداری...
این مهرداد هم که نیست...
من هم قولی داده ام که اجراش دشواره...نقدی بر لیون که در کنار ارزشهای مسلمش از نگاه سختگیر من درش ایراداتی هم هست...
همیشه منتقد بودن در این روزگار دردسر آفرینه... حالا کی میتونه جواب یاسر و مهربان رو بده...:-SS
تازه مهرداد مسلح به بیل هم هست #-oآخرین ویرایش توسط خودشکوفا؛ 2012/12/24, 02:52."سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
(نيچه)
نظر
-
در اصل توسط خودشکوفائی پست شده است View Postایول محسن خان... مگه خودت هوای ما رو بداری...
این مهرداد هم که نیست...
من هم قولی داده ام که اجراش دشواره...نقدی بر لیون که در کنار ارزشهای مسلمش از نگاه سختگیر من درش ایراداتی هم هست...
همیشه منتقد بودن در این روزگار دردسر آفرینه... حالا کی میتونه جواب یاسر و مهربان رو بده...:-SS
تازه مهرداد مسلح به بیل هم هست #-o
راستی! میونت با فیلم های دیالوگ محور چیه؟ دیالوگ گفتن هوگو ویوین رو حال می کنی باهاش؟ "وی" رو دیدی چه دیالوگ هایی داره؟إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
نظر
-
درود به یاسر....
سوالت رو خواندم و بسی گریستم!! ارباب و سالار دیالوگ و سبکی از کمدی که به نام اسکروبال شناخته میشه همین کری گرانت کبیره که مدتی مهمان آواتارم خواهد بود....
در فرصتی برایت پیرامون پرسش جالبت جوابی درخور خواهم نبشت.اما خلاصه ای عرض می کنم:
از 1926 تاکنون این دعوا برقراره که بالاخره سینما نیاز به صدا داره یا نه؟ و اگه داره حجمش چقدر باید باشه؟ و چه باید کرد تا فیلمی پرگفتگو از یه نمایش و تءاتر شدن فاصله بگیره... حتما اجراهای تیاترهای تلویزیونی رو به خاطر داری که شبکه 1 و 2 نمایش دادند در دهه 60 و 70.. کارهای موفقی بودند اما سینما نبودند...
شاید راحت و خلاصه اش اینه که مستحب است هرجا که بشه با تصویر مفهوم رو نشون داد، از گفتگو پرهیز کرد...
برای نمونه در شاهکار فامیل دور عیالت جناب هیچکاک یعنی فیلم پنجره عقبی در سکانس معرفی ظرف دو سه دقیقه دوربین تو حیاط مجتمع ساختمانی می گرده و ما رو بدون نیاز از هر توضیح یا واژه ای با ساکنین مجموعه و ویژگی های اصلیشون آشنا می کنه.... اما اگه قرار نبود دوربین به کمک شما بیاد چند دقیقه یا جمله لازم بود تا این شناخت اولیه تازه حاصل بشه؟
..این است جادوی سینما...
این ویژگی خصوصا در تبدیل 60 صفحه از یه رمان قطور به دو دقیقه تصویر ارزش خودشو نشون می ده... اون هم در دوران ما که کسی وقت نداره یه هفته از زندگی بزنه و کتاب بخونه...
تاکید میکنم این جادوی سینماست.
اما اینجا یه نکته: گاهی فضای داستان طلب می کنه افراد پرحرفی کنند یا اصلا شخصیت و تیپشون این گونه است.. مثلا در خط مقدم جبهه یا فضای یه مجله خبری همه عجله دارند و تند تند حرف می زدن و طبعا فیلم شلوغیه... اون قضیه اش جداست و طبعا پذیرفتنیه.
نمی دونم جواب سوالت همین بود که گفته شد... اگه دوست داشتی بعدا موضوع رو ادامه بدیم... فعلا بریم سراغ بازار که امروز قراره پترو بدم سیمان بخرم!! محسن خان باید تا ساعت 4 صبح ما رو معطل می کردی تا موج رو بشمری بذاری توسایت؟!!!"سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
(نيچه)
نظر
-
خوب امروز یه درس از استراتژی غافلگیری به این کارمندای وزارت خارجه دادم خفن!!
راستش امروز کروی رو دادم و فرآور و پکرمان و کسعدی خریدم اصلا هم پتروها از جاشون تکون نخوردن سیمان هم یوخ قارداش.... البته یه پله کرماشا هم رفتا... یادم نبود اما سبدم پر مارون و همین کرم شاه! هست..
با این رفتار مرموزانه باعث شدم بازار فریب بخوره! سیمانیا صف شدن و خودم مثه فایرا،کسعدی وپکرمان و فرآور رو بزخری کردم.... یقین بدونین اگه حاجیتون الان وزیر خارجه بود جنگ جهانی سوم شروع شده بود... خونریزی رو عشقه!!!
بهترن وقت خرید همین روزای قرمز سهامه...آخرین ویرایش توسط خودشکوفا؛ 2012/12/24, 13:46."سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
(نيچه)
نظر
-
...اکنون که با شما از فراز صندلی با ضمیری مغزی تهی از از شعور و ضمیری اکنده از یقینی بی مانند به ترکید مثانه در صورت تاخیر همکار در خروج از اونجاااا با شما صحبت میکنم....هر قدر غلظت این آزمون سخت مقاومت و صبر در من بالا میره به ادراکی بیمانند وتجربه نشدنی از صفات انسانی چون غضب درد خواهش التماس و انتقام نزدیکتر میشم....
...سلام و درود بر دوست همیشگی من ممد....آن زمان که دست بر کیبورد برد و انزمان که دکمه روبرای خرید سهام سیمانی فشرد....وقتی گفتمان زیبای تو وسید نازنینم را در باب سینما خوانیدم زود به این نتیجه رسیدم که این تاپیک روباید به اهلش واگذار کرد و برای آرامش بیشتر در گذران باقی عمر به دنبال ایزی لایف بروم....
...سلام بر سید یاسر نازنیم....دوست وهمکار عزیزم تازه کار....بابک خان...آلمان عزیز....سلام بر دوبزرگوار محسن مختاری و محمد رحمتی....سلام بر کاپیتان خوش چهره رضای نازنینم....سلام بر مارشال دوگل....سلام بر کندی....سلام بر جود لاو....سلام بر چریکهای جنبش فارک....سلام بر ملاهادی سبزواری....سلام دکتر....:d:d:d
....ا..آقا خالی شد جان من یکم صبر کنید...صبر کنییید...بر میگردم....[B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....
نظر
-
این تاخیر مهرداد هم نگرانم کرده:-w نکنه واقعا مثانه منفجر....:-<
راستی یاسر یادم آمد بهت بگم اگه تو معاصرین از هالیوود دنبال دیالوگ عالی و فصیح در حد اخبار هستی خانوم سیگورنی ویور بهترینه... در فیلم آواتار نقش خانم دکتر میانسال رو بازی می کرد و شهرت عالمگیرش به علت ایفای نقش قهرمان سری فیلم های بیگانه هست..."سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
(نيچه)
نظر
-
در اصل توسط خودشکوفائی پست شده است View Postاین تاخیر مهرداد هم نگرانم کرده:-w نکنه واقعا مثانه منفجر....:-<
راستی یاسر یادم آمد بهت بگم اگه تو معاصرین از هالیوود دنبال دیالوگ عالی و فصیح در حد اخبار هستی خانوم سیگورنی ویور بهترینه... در فیلم آواتار نقش خانم دکتر میانسال رو بازی می کرد و شهرت عالمگیرش به علت ایفای نقش قهرمان سری فیلم های بیگانه هست...إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
نظر
نظر