پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
این بشر مدتی در زندانهای اسرائیل بوده ، یک مقدار سردرد می گیره پزشکهای اسرائیل مغزش رو جراحی می کنند.
تو تصویر هم می بینید که ، دقیقا زده همونجایی که جراحی کردند.
در هر صورت سگ این آدم میارزید به هنیه دیوث که کشور و مردمش را یکجا با هم به باد فنا داد برا دوزار پول . ( شاید هم نه به خاطر پول ، که به دلایل مشابه و به خاطر عقل وشعور پیاده و سرویس شده )
تکنیکال ( بهرام و رفقا )
Collapse
این تاپیک بسته شد.
X
X
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
اینم اینجا بذارم
داد بهرام خان در اومده
بابا تایپیک تکنیکال بهرام و رفقاهه همش:D وشعر
اینم تکنیکال ناب محمدی/:.yead.:/
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در اصل توسط اسد-ص پست شده است View Postگیرنمیاری ازدست ساز استفاده میکنی .
اوف میشید مثل داداشید/:.yead.:/
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در اصل توسط شیخ مسعودخان خانان پست شده است View Postسلام فرمانده /:.yead.:// گروهبان سوم پاسدار حاج اسد صلیمانی //اسد-ص//:D
اسدتون اب قوره خورده بود
پوتین سربازیت/:.yead.:/ نتونست نجاتش بده
خاک تو سر پدر پدرسگش با این بچه بزرگ کردنش
دیدی مردمش چطوری نخواستندش چرا
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در اصل توسط اسد-ص پست شده است View Postزیادآبغوره نخورمزه ت میره
اسدتون اب قوره خورده بود
پوتین سربازیت/:.yead.:/ نتونست نجاتش بده
خاک تو سر پدر پدرسگش با این بچه بزرگ کردنش
دیدی مردمش چطوری نخواستندش چرا
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در اصل توسط بهرام خان خانان پست شده است View Postملا ابرام -محمود خان افغان- شیخ حسن روباه-اسید ممد ریقو-اکبر کوسه-شیخ شیما-ازدرخان--ملا مسعودخان- چلاق خان-
چراغ علی داورر-بیخبر-بی4- کریشنا-نگار- و100 هزار ایدی ....همه
پشت یک ایدی هستند ....
به بورس دکتر همتی باهوش خوش آمدید ...
بازاربالاخره متوجه خواهد شد که فضای تیره و تار دوران سیاه خاندوزی و عشقی پایان یافته ...
دوران سیاه پایداری چی ها , خاندوزی ها , عشقی ها , جلیلی و معجزه ی هزاره سوم به تاریخ پیوست ....
همتی یه عطسه بزنه بازار صف خرید می بنده ...
سال 1400ملت اشتباه بزرگی کردند با تحریم انتخابات ...
بهراو خان
اسم حاج اقا جمالی هم مینوشتی/:.yead.:/
تو یکی هم مثل رفیقت اسد ادم بشو نیستی/.:biggrinsmiley.:/
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
بهرام عید سال نود من و خانواده رفته بودیم روتردام پیش دخترم که داشت PHD مدیکال بایو تکنالوزی میخوند، آقای همتی را با خانواده توی یک مفازه کیف فروشی افغانی دیدم و سلام وعلیک و خوش و بش ( آن موقع رییس کل بیمه بود) و رفتیم هتل ( زیرا ما وقتی میرفتیم آنجا من میرفتم هتل، چون دخترم یک سویت داشته و اینها دیر وقت میخوابند . ولی من عادت دارم ساعت 10 بخوابم) و خدا حافظی طرف هتل، صبح من آمدم لابی و کار بورس را پیگیری میکردم، آقای همتی آمد روبروی من نشست و سلام نکرد ( من از ایشون بزرگ ترم ) من هم محلش نگذاشتم و سرم توی لب تاب بود اونم ساکت نشست و بعد رفت و من تا ظهر مشغول بورس بودم. شب هم آمدم لابی که برم بار آبجو بخورم گفتم شما نمیآید گفت نه من نیستم، من با خنده و شوخی گفتم من به کسی نمیگم، خندید و گفت نه ممنونم، منهم رفتم بار چون یک هلندی که میخواستیم با هم کار بکنیم منتظر من بود.آخرین ویرایش توسط M.DALAHOO؛ 2024/12/16, 08:37.
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در اصل توسط شیخ مسعودخان خانان پست شده است View Postاینم اینجا بزارم
بهرام خان خبرش ببره پیش رفیق همتی باهوش مدهوش..../:.yead.:/
چاکریم
قرم.ساق رفیق دزد و شریک قافله نیست
خود خود دزد سرگردنه قافله است
پک وپوزش و طرز حرف زدنش گوش کنید
یا باز مدرسم دیر شد مو نمیزنه
فقط کاس وشعر تحویل میده
مردک عاواضی دلار75 هزار تومان شد
چی تو کله ات کرده شاه دزد حوض نقاشی اکبرشاه گوربه گور شده خدالعنت
چراغ علی داورر-بیخبر-بی4- کریشنا-نگار- و100 هزار ایدی ....همه
پشت یک ایدی هستند ....
به بورس دکتر همتی باهوش خوش آمدید ...
بازاربالاخره متوجه خواهد شد که فضای تیره و تار دوران سیاه خاندوزی و عشقی پایان یافته ...
دوران سیاه پایداری چی ها , خاندوزی ها , عشقی ها , جلیلی و معجزه ی هزاره سوم به تاریخ پیوست ....
همتی یه عطسه بزنه بازار صف خرید می بنده ...
سال 1400ملت اشتباه بزرگی کردند با تحریم انتخابات ...
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در اصل توسط شیخ مسعودخان خانان پست شده است View Postاینم اینجا بزارم
بهرام خان خبرش ببره پیش رفیق همتی باهوش مدهوش..../:.yead.:/
چاکریم
قرم.ساق رفیق دزد و شریک قافله نیست
خود خود دزد سرگردنه قافله است
پک وپوزش و طرز حرف زدنش گوش کنید
یا باز مدرسم دیر شد مو نمیزنه
فقط کاس وشعر تحویل میده
مردک عاواضی دلار75 هزار تومان شد
چی تو کله ات کرده شاه دزد حوض نقاشی اکبرشاه گوربه گور شده خدالعنت
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
اینم اینجا بزارم
بهرام خان خبرش ببره پیش رفیق همتی باهوش مدهوش..../:.yead.:/
چاکریم
قرم.ساق رفیق دزد و شریک قافله نیست
خود خود دزد سرگردنه قافله است
پک وپوزش و طرز حرف زدنش گوش کنید
یا باز مدرسم دیر شد مو نمیزنه
فقط کاس وشعر تحویل میده
مردک عاواضی دلار75 هزار تومان شد
چی تو کله ات کرده شاه دزد حوض نقاشی اکبرشاه گوربه گور شده خدالعنت
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در اصل توسط بهرام خان خانان پست شده است View Postدرود مدیرجان...
چه عالی پس هنوز برنامه کوهنوردی تان ادامه دارد
عقل سالم در بدن ورزیده وایضا سالم
راستی در کوهنودیتان هنوز با حضرت اغا و مراقبانش دیدار دارید یا خیر؟؟
ایشون دیگه نمیایند و ارتباط ما از آنجایی شروع شد که وقتی من از آمریکا بر گشتم دوست و همشهری من که قبل از انقلاب مدیر قوطی سازی گروه صنعتی بهشهر بود و معاون وزیر کار شده بود به همراه دوستان دیگر آمد دیدار من و بمن گفت برنامه تون چیه که من گفتم علی اشرف آمده ام به خانواده سر بزنم وبرگردم و ایشان گفتند فغلآ جنگ است و پراوازها قطع و شما تجربه ات از من بیشتره و سه سال از من بزرگتری و قبل از انقلاب در یک شرکت انگیسی کار میکردی و با درآمد انهم رفتی آمریکا و آنجا هم با شعبه آمریکایی آنها کار میکردی و فعلآ بیا بمن کمک کن و گفت من فردا در دفترم در وزارت کار ساعت 5 بعد از ظهر منتظرشما هستم، من رفتم و یک حکم جلوی من بر رفتن به گروه صنعتی کفش ملی گداشت و بعد شرکتهای دیگه و من عضو هییت مدیره و مدیر عامل چندین شرکت سازمان صنایع ملی ایران شدم و آن مدت ماهی یک بار آقای خامنه ایی و مرحوم مهدوی کنی با هم ما اعضای هییت مدیره شرکتها را جمع میکرد و درس اخلاق میدادند که منشی های زن را بیرون بکنید و فرشها را جمع بکنید و........که یکبار من بهش گفتم اینها هیچ ربطی به تولید ندارد و شما بهتر است راجع به تولید و فروش و مسایل صنعتی و اقتصادی و گزارشات تولید و فروش و این مسایل از ما سوال بکنید و گزارش بخواهی، چرا که این مسایل هیچ ربطی به کار و تولید و فروش ندارد و صرفآ یک روز وقت مدیران ارشد را میگیرد و مرحوم کنی هم تآیید کرد و آمدم پیش علی اشرف و گفتم علی جان من برمیگردم آمریکا چون تزم نا تمام مانده و او هم گفت منهم از وزات خانه میروم شرکتها و خدا حافظی کردم و تمام. برگشتم آمریکا و ادامه درس و کار در شرکت باروز ولکام انگیسی که قبل انقلاب من در آنجا کار میکردم و شعبه تحقیقاتی آن در آمریکا بود. یعد از جند سال مرحوم پدرم فوت کرد و من که کوچکترین فرزند خانواده بودم برای سرپرستی خانواده و رسیدگی به مسایل خواهرها و فرزندان مرحوم برادر بزرگم که هم برادر بوذیم و هم رفیق وظیفه اخلاقی خود دانستم که بر گردم و برگشتم و شرکت خودم را استارت زدم (I started my own business ) و کاری با علی آقا و امثالم ندارم و مثل قبل از انقلاب با مردم هستم و خواهم بود، در جهت و آرزوی ایجاد یک حکومت آژاد و دمکراتیک، چون ایران 10000 سال تایخ دارد و من از خطه ماد ها هستم اولین حکومت مدون در ایران در منطقه ما و شما یعنی زاگروس و همدان و کرمانشاهان و اسم اولین شرکتم را هم مادیک گداشتم که اسم یکی از پادشاهان ماد است. و در سایتهای مختلف را جع به مسایل روز دیدگاهای و نظرات خود را مینویسم و گاهآ هم ضمن پاک کردن کامنتهای من مرا هم تهدید هم میکنند که برای من مثل این است که پیره زن را از......بترسانند، کسی که از 15 سالگی روی پای خودش ایستاده و با پول خودش ازدواج کرده با پول خودش آمریکا رفته و به تمام فامیل و رفقای نیازمند کمک کرده و میکنم. فعلآ تا اینجا بس است تا فرصتی دیگر و صحبتهای دیگر چون منطقه در حال تحول است و ما باید در جریان با شیم، بدرود.آخرین ویرایش توسط M.DALAHOO؛ 2024/12/15, 07:30.
ارسال نظر:
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در اصل توسط M.DALAHOO پست شده است View Post
سلام بهرام جان،بله ما هم شب را در همان روستای کمندان رفتیم مسجد ( البته من مسجدی نیستم ) خوابیدیم و همانجا بما گفتند که حتمآ راهنما ببرید ولی یک نفر غیر منطقی با وصف اینکه تا حالا نیامده بود می گفت من بلدم و شدیدآ مخالفت میکرد و هرچی رهبر گروه ( که همکار صنفی من بود وبا سابقه 40 ساله حریف این آدم غیر منطقی نشد و ما مجبور شدیم که زیر آسمان دامنه زیبای اشترنکوه بخوابیم و تا مدتها به همدیگر میگفتم اگر آقا خرسه فلان کار کرده بگید دیگه، شوخی ) ولی با این همه سختی و مشقت وقتی به قله رسیدیم و دریاچه گهر را دیدیم تمام سختیها و خستگیها را فرموش کردیم و محو تماشای عظمت اشرانکوه و دریاچه گهر شدیم و برگشیم و به شب خورد ولی با هر مشقتی بود توی تارکی با چراق قوه های همراه افتان و خیزان خودمان را به مسجد رساندیم و شام مختصری و خواب عمیق تا 7 صبح و بر گشتن به تهران . ولی رفتن به سبلان بخاطر شلوقی و جمعیت زیاد و پناهگاه و ماشین جیپ برای بردن تا نزدیک پناهگاه و برگشت با سر خوردن از روی برف فوق العاده است و بخاطر همین برف است که من معمولآ سبلان را برای تعطیلات 14 و 15 خرداد تنظیم میکنم برای سر خوردن از روی برفها در بر گشت، چرا که در سن بالا معمولآ بالا رفتن راحت تر است تا پایین آمدن، الان من وقتی هر هفته پنجشنبه ها که معمولآ ایستگاه 5 میرم و سالی 12 بار هم قله توچال از ایستگاه هفت یا پنج با تله کابین برمیگردم. و یکی از دل خوشی های خوب من اینست که عصرهای چهار شنبه کوله را که حاوی لباسهای تعویضی در بالا و صبهانه و فلاکس آب جوش و......جور کنم و زودتر از معمول برم بخوابم تا ساعت 2و 30 از خواب بیدار شوم و بروم.
چه عالی پس هنوز برنامه کوهنوردی تان ادامه دارد
عقل سالم در بدن ورزیده وایضا سالم
راستی در کوهنودیتان هنوز با حضرت اغا و مراقبانش دیدار دارید یا خیر؟؟
ارسال نظر:
ارسال نظر: