پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
مشروطه پادشاهی میتوانست بهترین سامانه سیاسی برای جامعه ایران باشد. اگر استبداد آریامهری و انقلاب اسلامی آن را به محاق نمیبردند.
پادشاه غیر انتخابی میتوانست نمادی دائمی از وحدت کشور باشد و منتخبان ملت هم در لوای مشروطیت، به حاکمیت ملت جامه عمل بپوشانند.
اما وقتی پادشاه، قانون اساسی مشروطه را قانون اساسی رژیم شاهنشاهی مینامد و بر خلاف اصول مسلم و روح معین آن قانون، نظام تکحزبی شبهفاشیستی در کشور برقرار میکند، خود پیشتر نهاد پادشاهی را از بیمه مشروطیت محروم ساخته است.
امروز خودم را جمهوریخواه میدانم. چون به باورم ورای تبلیغات و جنجالهای رسانهای، پادشاهی دیگر فاقد زیرساخت جامعهشناختی خود در ایران است که این بسیار تعینکنندهتر از جمهوریخواه بودن من یا پادشاهیخواه بودن دیگریست. پادشاهی به باور من در ایران امری تاریخی شده و دیگر سیاسی نیست.
اما اگر کسانی بخواهند این امر تاریخی را سیاسی کنند، ناگزیر به پیش رفتن از هیجانات سیاسی و نقد تاریخی هم خواهند شد. نمیشود از پادشاهی مشروطه گفت، اما از استبداد آریامهری که پیش از انقلابیون پنجاه و هفتی آن را لگدکوب کرده و راهگشایشان شده بود، تمجید کرد ...
مشروطه پادشاهی میتوانست بهترین سامانه سیاسی برای جامعه ایران باشد. اگر استبداد آریامهری و انقلاب اسلامی آن را به محاق نمیبردند.
پادشاه غیر انتخابی میتوانست نمادی دائمی از وحدت کشور باشد و منتخبان ملت هم در لوای مشروطیت، به حاکمیت ملت جامه عمل بپوشانند.
اما وقتی پادشاه، قانون اساسی مشروطه را قانون اساسی رژیم شاهنشاهی مینامد و بر خلاف اصول مسلم و روح معین آن قانون، نظام تکحزبی شبهفاشیستی در کشور برقرار میکند، خود پیشتر نهاد پادشاهی را از بیمه مشروطیت محروم ساخته است.
امروز خودم را جمهوریخواه میدانم. چون به باورم ورای تبلیغات و جنجالهای رسانهای، پادشاهی دیگر فاقد زیرساخت جامعهشناختی خود در ایران است که این بسیار تعینکنندهتر از جمهوریخواه بودن من یا پادشاهیخواه بودن دیگریست. پادشاهی به باور من در ایران امری تاریخی شده و دیگر سیاسی نیست.
اما اگر کسانی بخواهند این امر تاریخی را سیاسی کنند، ناگزیر به پیش رفتن از هیجانات سیاسی و نقد تاریخی هم خواهند شد. نمیشود از پادشاهی مشروطه گفت، اما از استبداد آریامهری که پیش از انقلابیون پنجاه و هفتی آن را لگدکوب کرده و راهگشایشان شده بود، تمجید کرد ...

نظر