همه چیز از همه جا!!!

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • fanos
    ستاره دار(1)
    • Jul 2013
    • 209

    #826
    پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

    از من رمقی، به سعی ساقی ماندست
    وز صحبتِ خلق، بی وفایی ماندست
    از باده‌ی دوشین، قدحی بیش نماند
    از عمر، ندانم که، چه باقی ماندست
    حکیم عمر خیام
    عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

    نظر

    • پروواز
      ستاره‌دار(6)
      • Sep 2020
      • 5236

      #827
      پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

      در هیچ کجای دنیا دولت همانند ایران در خدمت مردم نیست. برای خدمات الکترونیک دولت می توانید به پنجره گاو من مراجعه نمایید :D
      my.gov.ir

      نظر

      • امیدازاد
        عضو فعال
        • Sep 2020
        • 3778

        #828
        پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

        .....یک سوال...بازدهی بعضی سهام رو که در بازار ادم می بینه ..مثلا فولاد و فملی ..یا فباهنر و...سهم های دیگه در طی این ۱۰ ..۱۵ ساله مثلا چندده برابر یا خیلی بیشتر شدن ..
        سوال این هست ..که ایا ممکنه مجددا در یک دوره ده ساله مجددا همچی بازدهی هایی رو در بازار شاهد باشیم ؟؟یا این شرکت ها دیگه رشدشون رو کردن ...و کلی از عمرشون گذشته ..و دیگه به حداکثر توان تولید و فروش رسیدن ..؟؟

        نظر

        • پروواز
          ستاره‌دار(6)
          • Sep 2020
          • 5236

          #829
          پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

          در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
          .....یک سوال...بازدهی بعضی سهام رو که در بازار ادم می بینه ..مثلا فولاد و فملی ..یا فباهنر و...سهم های دیگه در طی این ۱۰ ..۱۵ ساله مثلا چندده برابر یا خیلی بیشتر شدن ..
          سوال این هست ..که ایا ممکنه مجددا در یک دوره ده ساله مجددا همچی بازدهی هایی رو در بازار شاهد باشیم ؟؟یا این شرکت ها دیگه رشدشون رو کردن ...و کلی از عمرشون گذشته ..و دیگه به حداکثر توان تولید و فروش رسیدن ..؟؟
          گاها بازدهی های نمایش داده شده در نمودارهای تعدیل شده کاذب هست که دلایل مختلف هم برای این اتفاق وجود داره.
          خاطرم هست قبلا چند نمونه پیدا کرده بودم اختلاف فاحش بازدهی در نمودار با بازدهی واقعی جود داشت. برای نمونه وآفر را نگاه کنید در نمودار تعدیل شده بیش از ۱۵۰ درصد سود نسبت به روز عرضه اولیه دیده میشه در حالی که بازدهی واقعی با احتساب سود توزیع شده از اون زمان کمتر از ۵۰ درصد هست.
          موضوع دیگه خود تاخیر در پرداخت سود هست. به عبارتی سود همان زمان مجمع کم میشه از قیمت ولی چندین ماه بعد پرداخت میشه و این بازدهی خود سود هم به صورت کاذب در نمودارهای تعدیل شده میره. اگر سود درست در زمان مجمع پرداخت و بلافاصله با قیمت بازگشایی بعد از مجمع به سهم تبدیل بشه احتمالا این مشکل پیش نیاد.
          آخرین ویرایش توسط پروواز؛ 2023/12/28, 12:58.

          نظر

          • پروواز
            ستاره‌دار(6)
            • Sep 2020
            • 5236

            #830
            پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

            شعر از مولانا

            ای دوست قبولم کن وجانم بستان
            مستم کن وز هر دو جهانم بستان ...
            با هر چه دلم قرارگیرد بی تو
            آتش به من اندر زن و آنم بستان
            ای زندگی تن و توانم همه تو
            جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
            تو هستی من شدی ازآنی همه من
            من نیست شدم در تو از آنم همه تو
            بازآ که تا به خود نیازم بینی
            بیداری شبهای درازم بینی
            نی نی غلطم که خود فراق تو مرا
            کی زنده رها کند که بازم بینی
            هر روز دلم در غم تو زارتراست
            وز من دل بی رحم تو بی زارتراست
            بگذاشتیم ،غم تو نگذاشت مرا
            حقا که غمت از تو وفادارتر است
            برمن دروصل بسته می دارد دوست
            دل رابه عطا شکسته می خواهد دوست
            زین پس من و دل شکستگی بردراو
            چون دوست، دل شکسته می دارد دوست
            خود ممکن آن نیست که بر دادم دل
            آن به که بر سودای توبسپارم دل
            گر من به غم عشق تو نسپارم دل
            دل را چه کنم بهر چی می دارم دل
            درعشق تو هرحیله که کردم هیچ است
            هرخون جگرکه بی توخوردم هیچ است
            از درد تو هیچ روی درمانم نیست
            درمان که کند مرا که دردم هیچ است
            من بودم ودوش آن بت بنده نواز
            از من همه لابه بود و از وی همه ناز
            شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
            شب را چه گنه حدیث ما بود دراز
            دل تنگم و دیدار تو درمان من است
            بی رنگ رخت زمانه زندان من است
            بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
            آنچه کز غم هجران تو بر جان من است
            ای نور دل و دیده و جانم چونی
            وی آرزوی هر دو جهانم چ
            من بی لب لعل تو چنانم که مپرس
            تو بی رخ زرد من ندانم چونی
            افغان کردم برآن فغانم می سوخت
            خامش کردم چو خامشانم می سوخت
            از جمله کرانها برون کرد مرا
            رفتم به میانی، در میانم می سوخت
            من درد تو را زدست آسان ندهم
            دل برنکنم زدوست تا جان ندهم
            از دوست به یادگار دردی دارم
            که آن درد به صد هزار درمان ندهم
            در عشق توام نصیحت و پند چه سود
            زهرآب چشیده ام مرا قند چه سود
            گویند مرا که بند بر پاش نهید
            دیوانه دل است پاي بر بند چه سود
            من ذره وخورشید لقایی تو مرا
            بیمار غمم عین دوایی تو مرا
            بی بال و پر اندر پی تو می پرم
            من که شده ام چو کهربایی تو مرا
            غم را بر او گزیده می باید کرد
            وز چاه طمع بریده می باید کرد
            خون دل من ریخته می خواهد یار
            این کار مرا به دیده می باید کرد
            آبی که از این دیده چو خون می ریزد
            خون است بیا ببین که چون می ریزد
            پیداست که خون من چه برداشت کند
            دل می خورد و دیده برون می ریزد
            عاشق همه سال مست و رسوا بادا
            دیوانه و شوریده و شیدا بادا
            با هوشیاری غصه هر چیز خوریم
            چون مست شدیم هرچه بادا بادا
            دل در غم عشق مبتلا خواهم کرد
            جان را سپر تیر بلا خواهم کرد
            عمری که نه در عشق تو بگذاشته ام
            امروز به خون دل قضا خواهم کرد
            از بس که برآورد غمت آه از من
            ترسم که شود به کام بدخواه از من
            دردا که زهجران تو ای جان جهان
            خون شد دلم و دلت نه آگاه از من
            تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
            بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
            بسیار فتاده بود اندر غم عشق
            اما نه چنین زار که این بار افتاد
            سودای تورا زمانه می بس باشد
            هرگوش تو را ترانه می بس باشد
            در کشتن ما چه می زنی تیغ جفا
            ما را سر تازیانه ای بس باشد
            ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم
            شعر و غزل و دوبیتی آموخته ایم
            در عشق که او جان و دل ودیده ماست
            جان ودل ودیده هر سه را سوخته ایم
            اندر دل بی وفا غم وماتم باد
            آن را که وفا نیست زعالم کم باد
            دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
            جزغم ، که هزار آفرین برغم باد
            @};-



            نظر

            • vion
              عضو فعال
              • Oct 2020
              • 825

              #831
              پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

              در اصل توسط پروواز پست شده است View Post
              شعر از مولانا

              ای دوست قبولم کن وجانم بستان
              مستم کن وز هر دو جهانم بستان ...
              با هر چه دلم قرارگیرد بی تو
              آتش به من اندر زن و آنم بستان
              ای زندگی تن و توانم همه تو
              جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
              تو هستی من شدی ازآنی همه من
              من نیست شدم در تو از آنم همه تو
              بازآ که تا به خود نیازم بینی
              بیداری شبهای درازم بینی
              نی نی غلطم که خود فراق تو مرا
              کی زنده رها کند که بازم بینی
              هر روز دلم در غم تو زارتراست
              وز من دل بی رحم تو بی زارتراست
              بگذاشتیم ،غم تو نگذاشت مرا
              حقا که غمت از تو وفادارتر است
              برمن دروصل بسته می دارد دوست
              دل رابه عطا شکسته می خواهد دوست
              زین پس من و دل شکستگی بردراو
              چون دوست، دل شکسته می دارد دوست
              خود ممکن آن نیست که بر دادم دل
              آن به که بر سودای توبسپارم دل
              گر من به غم عشق تو نسپارم دل
              دل را چه کنم بهر چی می دارم دل
              درعشق تو هرحیله که کردم هیچ است
              هرخون جگرکه بی توخوردم هیچ است
              از درد تو هیچ روی درمانم نیست
              درمان که کند مرا که دردم هیچ است
              من بودم ودوش آن بت بنده نواز
              از من همه لابه بود و از وی همه ناز
              شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
              شب را چه گنه حدیث ما بود دراز
              دل تنگم و دیدار تو درمان من است
              بی رنگ رخت زمانه زندان من است
              بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
              آنچه کز غم هجران تو بر جان من است
              ای نور دل و دیده و جانم چونی
              وی آرزوی هر دو جهانم چ
              من بی لب لعل تو چنانم که مپرس
              تو بی رخ زرد من ندانم چونی
              افغان کردم برآن فغانم می سوخت
              خامش کردم چو خامشانم می سوخت
              از جمله کرانها برون کرد مرا
              رفتم به میانی، در میانم می سوخت
              من درد تو را زدست آسان ندهم
              دل برنکنم زدوست تا جان ندهم
              از دوست به یادگار دردی دارم
              که آن درد به صد هزار درمان ندهم
              در عشق توام نصیحت و پند چه سود
              زهرآب چشیده ام مرا قند چه سود
              گویند مرا که بند بر پاش نهید
              دیوانه دل است پاي بر بند چه سود
              من ذره وخورشید لقایی تو مرا
              بیمار غمم عین دوایی تو مرا
              بی بال و پر اندر پی تو می پرم
              من که شده ام چو کهربایی تو مرا
              غم را بر او گزیده می باید کرد
              وز چاه طمع بریده می باید کرد
              خون دل من ریخته می خواهد یار
              این کار مرا به دیده می باید کرد
              آبی که از این دیده چو خون می ریزد
              خون است بیا ببین که چون می ریزد
              پیداست که خون من چه برداشت کند
              دل می خورد و دیده برون می ریزد
              عاشق همه سال مست و رسوا بادا
              دیوانه و شوریده و شیدا بادا
              با هوشیاری غصه هر چیز خوریم
              چون مست شدیم هرچه بادا بادا
              دل در غم عشق مبتلا خواهم کرد
              جان را سپر تیر بلا خواهم کرد
              عمری که نه در عشق تو بگذاشته ام
              امروز به خون دل قضا خواهم کرد
              از بس که برآورد غمت آه از من
              ترسم که شود به کام بدخواه از من
              دردا که زهجران تو ای جان جهان
              خون شد دلم و دلت نه آگاه از من
              تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
              بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
              بسیار فتاده بود اندر غم عشق
              اما نه چنین زار که این بار افتاد
              سودای تورا زمانه می بس باشد
              هرگوش تو را ترانه می بس باشد
              در کشتن ما چه می زنی تیغ جفا
              ما را سر تازیانه ای بس باشد
              ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم
              شعر و غزل و دوبیتی آموخته ایم
              در عشق که او جان و دل ودیده ماست
              جان ودل ودیده هر سه را سوخته ایم
              اندر دل بی وفا غم وماتم باد
              آن را که وفا نیست زعالم کم باد
              دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
              جزغم ، که هزار آفرین برغم باد
              @};-



              درود
              این کاست یادگار دوست اثر ماندگار کامبیز روشن روان و شهرام ناظری است..یاد سال های اوج موسیقی سنتی در دهه ۶۰ نیکو و نیکو و همیشه نیکو.

              نظر

              • پروواز
                ستاره‌دار(6)
                • Sep 2020
                • 5236

                #832
                پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                پاسخ سفیر سابق ایران در چین به ادعای باهنر: به مردم اطلاعات غلط ندهید


                محمد کشاورززاده، سفیر سابق ایران، که کمتر از یک سال گذشته از ماموریت سفارت ایران در چین بازگشته است، امروز در صفحه خود در شبکه اجتماعی اکس نوشت:
                ?واقعا مردم چین با یک دلار در روز زندگی می کنند؟! اطلاعات غلط به مردم ندهید! عید بهارهٔ چین نزدیک است، در این ایام آنها فقط میلیاردها یوان از سیستم‌های برخط مانند تائو بائو خرید میکنند و میلیون‌ها سفر انجام می‌شود. مصرف سرانهٔ گوشت در چین از اروپا و امریکا بیشتر است.

                نظر

                • sajjad 53
                  Banned
                  • Jun 2019
                  • 21

                  #833
                  پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                  هله نومید نباشی که تو را یار براند
                  گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟


                  در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا

                  ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند


                  و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها

                  ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند


                  نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد

                  نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند


                  چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر

                  تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند


                  به مثَل گفته‌ام این را و اگر نه کرَم او

                  نکُشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند


                  همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد

                  بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند


                  دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش

                  به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟


                  هله خاموش که بی‌گفت از این می همگان را

                  بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند

                  نظر

                  • آخرین سامورایی !
                    ستاره‌دار(3)
                    • Jan 2022
                    • 2538

                    #834
                    پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                    می‌دانی حارصه چیست؟ یک کلمه‌ی عربی است از خانواده حرص، حارص، احتراص. می‌دانی که شتر آن‌قدر صبور و پر طاقت است که می‌تواند سه هفته بدون آب و غذا در بیابان راه برود و راه برود. در بیابان، خارهایی هست که شترها بسیار دوست دارند. هر کجا این خار را ببینند با دندان آن را می‌کَنند و شروع به جویدن می‌کنند.

                    وقتی این خار با مزه‌ی شورِ خون آغشته می‌شود، شترها لذت بیش‌تری می‌برند. هر چه بیش‌تر می‌خورند، خون بیش‌تری می‌ریزد و هر چه خون بیش‌تر می‌شود، شتر بیش‌تر و بیش‌تر از این خار می‌خورد. گویی که دیگر از خونِ خود سیر نمی‌شود.

                    اگر مانعش نشوند شتر از شدت خونریزی خواهد مُرد. این یعنی حارصه ؛ این رسم تمام خاورمیانه است پسرم. انسان‌هایش در طول تاریخ یکدیگر را کشته‌اند و کشته‌اند بی‌آن‌که متوجه باشند که در حال ریختن خون خود هستند؛ از طعم خون خود مست می‌شوند...




                    زولفو لیوانلی
                    نظرات شخصی و پر از اشتباه بنده است و قطعیتی ندارد.

                    گروه سهامداران حرفه ای بورس ! https://t.me/Professional_bourse360

                    نظر

                    • 2FAN
                      عضو فعال
                      • Nov 2020
                      • 1051

                      #835
                      پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                      سلام
                      کسی میدونه کدام کارگزاری
                      کد تخفیف دیجی کالا میده که بهاش میشه خرید زد
                      مرسی اگه بگید
                      https://chromewebstore.google.com/detail/free-vpn-for-chrome-vpn-p/majdfhpaihoncoakbjgbdhglocklcgno/reviews

                      نظر

                      • mohsen55
                        عضو فعال
                        • Dec 2020
                        • 379

                        #836
                        پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                        در اصل توسط 2FAN پست شده است View Post
                        سلام با سلام کارگزاری حافظ این شرایط داراست تلفن پشتیبانی 15 و83321414 021
                        کسی میدونه کدام کارگزاری
                        کد تخفیف دیجی کالا میده که بهاش میشه خرید زد
                        مرسی اگه بگید

                        نظر

                        • آخرین سامورایی !
                          ستاره‌دار(3)
                          • Jan 2022
                          • 2538

                          #837
                          پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                          جنگ پایان خواهد یافت و رهبران با هم گرم خواهند گرفت و باقى می‌ماند آن مادر پیرى که چشم به راه فرزند شهیدش است و آن دختر جوانى که منتظر معشوق خویش است و فرزندانى که به انتظار پدر قهرمان‌شان نشسته‌اند.
                          نمی‌دانم چه کسى وطن را فروخت؛ اما دیدم چه کسى بهاى آن را پرداخت…


                          -محمود درویش
                          نظرات شخصی و پر از اشتباه بنده است و قطعیتی ندارد.

                          گروه سهامداران حرفه ای بورس ! https://t.me/Professional_bourse360

                          نظر

                          • آخرین سامورایی !
                            ستاره‌دار(3)
                            • Jan 2022
                            • 2538

                            #838
                            پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                            تمام مردم وقتی گرسنه شدند،


                            خدایی را که می‌پرستیدند خوردند...




                            آدونیس
                            نظرات شخصی و پر از اشتباه بنده است و قطعیتی ندارد.

                            گروه سهامداران حرفه ای بورس ! https://t.me/Professional_bourse360

                            نظر

                            • آخرین سامورایی !
                              ستاره‌دار(3)
                              • Jan 2022
                              • 2538

                              #839
                              پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                              هرگز با احمق ها بحث نکنید!


                              آنها اول سطح شما را تا سطح خودشان پایین
                              میکشند،


                              بعد با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح،
                              شما را شکست میدهند!!!


                              ?مارک تواین
                              نظرات شخصی و پر از اشتباه بنده است و قطعیتی ندارد.

                              گروه سهامداران حرفه ای بورس ! https://t.me/Professional_bourse360

                              نظر

                              • sajjad 53
                                Banned
                                • Jun 2019
                                • 21

                                #840
                                پاسخ : همه چیز از همه جا!!!

                                حال عالم سر بسر پرسیدم از فرزانه‌ای

                                گفت: یا خاکیست یا بادیست یا افسانه‌ای



                                گفتمش، آن کس که او اندر طلب پویان بود؟

                                گفت: یا کوریست یا کریست یا دیوانه‌ای



                                گفتمش: احوال عمر ما چه باشد عمر چیست؟

                                گفت: یا برقیست یا شمعیست یا پروانه‌ای



                                بر مثال قطرهٔ برفست در فصل تموز

                                هیچ عاقل در چنین جاگاه سازد خانه‌ای



                                یا مثال سیل خانست آب در فصل بهار

                                هیچ زیرک در چنین منزل فشاند دانه‌ای



                                فیلسوفی گفت: اندر جانب هندوستان

                                حکمتی دیدم نوشته بر در بت خانه‌ای



                                گفتم: آن حکمت چه حکمت بود؟ گفت: این حکمتست

                                آدمی را سنگ و شیشه چرخ چون دیوانه‌ای



                                نعمت دنیا و دنیا نزد حق بیگانه است

                                هیچ عاقل مهر ورزد با چنین بیگانه‌ای؟

                                نظر

                                در حال کار...
                                X