همه چیز از همه جا!!!

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • طيب
    عضو فعال
    • Nov 2010
    • 3176

    #1126
    در مَثَل قصد مناقشه نیست

    🧠 *بالاخره ما خرِ کی باشیم؟*
    *قصه‌ای برای مردمانی که هنوز میان اطاعت و آگاهی سرگردان‌اند*

    سال‌ها پیش، در یکی از کلاس‌های دانشگاه، دانشجویان مدام از استادشان می‌پرسیدند:

    استاد، شما اصلاح‌طلبی یا اصول‌گرا؟

    دل در گرو نظام داری یا از نظام سابق دفاع می‌کنی؟

    استاد هیچ‌وقت پاسخ نمی‌داد. تا اینکه در آخرین جلسه ترم، وقتی پرسش‌ها تکرار شد، لبخندی زد و گفت:

    «در رو ببندید... می‌خواهم براتون یه قصه بگم.»

    و چنین گفت:
    روزی روزگاری، یک گورخر از سمت دشت آمد کنار رودخانه تا آب بخورد. در همان لحظه، خری از سمت دیگر رودخانه آمد و او هم سر در آب کرد. چشم در چشم شدند، سلام و احوالپرسی کردند.
    گورخر از خر پرسید:
    ـ پسرعمو، چرا اینقدر رنجوری؟
    این زخم‌ها، این آثار شلاق بر کمرت از چیست؟
    خر آهی کشید و گفت:
    از دست آدمیزاد! بار بر دوش ما می‌گذارد، کتکمان می‌زند، غذای درست نمی‌دهد... اما چاره‌ای نداریم. عمرمان با اطاعت گره خورده.

    گورخر گفت:
    ـ چرا می‌مانی؟ بزن به دل آب، بیا سمت دشت. آزادی آنجاست؛ نه پالان هست، نه افسار، نه صاحب.

    خر گفت:
    ـ من تنها نیستم، خانواده دارم، فامیل دارم، قوم و قبیله دارم.

    گورخر گفت:
    ـ همه‌تان بیایید، جا برای همه هست. فردا همین‌جا قرارمان.

    فردا رسید. گورخر از آن‌سوی آب منتظر بود. خرها آمدند، اما هنوز لب آب ایستاده بودند. گورخر فریاد زد:
    بیایید! اینجا آزادی است!

    اما خرها پچ‌پچ می‌کردند. بالاخره یکی از خرهای ریش‌سفید جلو آمد و گفت:
    ـ پسرعمو، فرض کنیم همه‌ی حرف‌هایت درست باشد... ما آمدیم آن‌ طرف، خرِ کی باشیم؟!

    استاد در پایان گفت:
    «ما ملت، سال‌هاست منتظریم کسی بیاید که برایش خر باشیم - نه اینکه بفهمیم اصلاً چرا باید خر کسی باشیم!»

    همه‌ی کلاس در سکوت فرو رفت.
    کسی جرأت نکرد چیزی بگوید.

    🎯 حالا بیایید بپرسیم:
    ما بالاخره خرِ کی باشیم؟
    این پرسش، به ظاهر طنزآمیز، اما ریشه در عمیق‌ترین بحران‌های اجتماعی ما دارد: وابستگی ذهنی به قدرت.

    چه در دل نظام جمهوری اسلامی، چه در میان اپوزیسیون، چه در گروه‌های به‌ظاهر آزادی‌خواه، چه در بین طرفداران پادشاهی ، اغلب همان ذهنیت وجود دارد:
    «به کدام اردوگاه بپیوندیم؟
    زیر پرچم چه کسی برویم؟»

    ما هنوز سیستم فکری مستقل نداریم.
    تفکر سیستمی یعنی فهمیدن جایگاه خود، روابط خود، و مسئولیت خود در کل ساختار.
    اما ما هنوز درگیر الگوی قبیله‌ای هستیم؛ همان الگویی که می‌گوید:
    اگر قرار است تغییری باشد، باید کسی بیاید و ما خر او باشیم.

    🧩 از «خر بودن» تا «خِرَد ورزیدن»
    تفکر سیستمی راه دیگری پیش می‌نهد:
    در این نگرش، هر فرد بخشی از یک کل هوشمند است. هیچ‌کس «صاحب» دیگری نیست، بلکه همه «عاملان مشترک یک هدف ملی»‌اند.
    در چنین مدلی، «رهبر» نقش هماهنگ‌کننده دارد، نه مالک.
    و مردم، دیگر خر کسی نیستند؛ بلکه ستون‌های خودآگاه یک سازه ملی‌اند.
    اما تا زمانی که ذهن ما از وابستگی به چهره‌ها، جناح‌ها و "پالان‌های رنگارنگ" رها نشود، هیچ گورخری از آن‌سوی رودخانه نمی‌تواند ما را نجات دهد.

    🌱 *نتیجه* :
    راه آزادی از درون ذهن ما آغاز می‌شود:
    آری، ما باید از نو بپرسیم:
    *«خرِ کی باشیم؟»*
    یا *«با خردِ که باشیم؟»*

    این تفاوتِ یک *" دال"* ، همان فاصله‌ی تمدن و تباهی است.
    وقتی مردم به جای اطاعت، به تفکر سیستمی رو بیاورند، دیگر کسی نمی‌تواند بر آن‌ها پالان بگذارد.

    ✍️ پژوهشکده حکمرانی

    نظر

    • گنجشک
      ستاره‌دار(3)
      • Jun 2022
      • 1364

      #1127
      در اصل توسط طيب پست شده است View Post
      در مَثَل قصد مناقشه نیست

      🧠 *بالاخره ما خرِ کی باشیم؟*
      *قصه‌ای برای مردمانی که هنوز میان اطاعت و آگاهی سرگردان‌اند*

      سال‌ها پیش، در یکی از کلاس‌های دانشگاه، دانشجویان مدام از استادشان می‌پرسیدند:

      استاد، شما اصلاح‌طلبی یا اصول‌گرا؟

      دل در گرو نظام داری یا از نظام سابق دفاع می‌کنی؟

      استاد هیچ‌وقت پاسخ نمی‌داد. تا اینکه در آخرین جلسه ترم، وقتی پرسش‌ها تکرار شد، لبخندی زد و گفت:

      «در رو ببندید... می‌خواهم براتون یه قصه بگم.»

      و چنین گفت:
      روزی روزگاری، یک گورخر از سمت دشت آمد کنار رودخانه تا آب بخورد. در همان لحظه، خری از سمت دیگر رودخانه آمد و او هم سر در آب کرد. چشم در چشم شدند، سلام و احوالپرسی کردند.
      گورخر از خر پرسید:
      ـ پسرعمو، چرا اینقدر رنجوری؟
      این زخم‌ها، این آثار شلاق بر کمرت از چیست؟
      خر آهی کشید و گفت:
      از دست آدمیزاد! بار بر دوش ما می‌گذارد، کتکمان می‌زند، غذای درست نمی‌دهد... اما چاره‌ای نداریم. عمرمان با اطاعت گره خورده.

      گورخر گفت:
      ـ چرا می‌مانی؟ بزن به دل آب، بیا سمت دشت. آزادی آنجاست؛ نه پالان هست، نه افسار، نه صاحب.

      خر گفت:
      ـ من تنها نیستم، خانواده دارم، فامیل دارم، قوم و قبیله دارم.

      گورخر گفت:
      ـ همه‌تان بیایید، جا برای همه هست. فردا همین‌جا قرارمان.

      فردا رسید. گورخر از آن‌سوی آب منتظر بود. خرها آمدند، اما هنوز لب آب ایستاده بودند. گورخر فریاد زد:
      بیایید! اینجا آزادی است!

      اما خرها پچ‌پچ می‌کردند. بالاخره یکی از خرهای ریش‌سفید جلو آمد و گفت:
      ـ پسرعمو، فرض کنیم همه‌ی حرف‌هایت درست باشد... ما آمدیم آن‌ طرف، خرِ کی باشیم؟!

      استاد در پایان گفت:
      «ما ملت، سال‌هاست منتظریم کسی بیاید که برایش خر باشیم - نه اینکه بفهمیم اصلاً چرا باید خر کسی باشیم!»

      همه‌ی کلاس در سکوت فرو رفت.
      کسی جرأت نکرد چیزی بگوید.

      🎯 حالا بیایید بپرسیم:
      ما بالاخره خرِ کی باشیم؟
      این پرسش، به ظاهر طنزآمیز، اما ریشه در عمیق‌ترین بحران‌های اجتماعی ما دارد: وابستگی ذهنی به قدرت.

      چه در دل نظام جمهوری اسلامی، چه در میان اپوزیسیون، چه در گروه‌های به‌ظاهر آزادی‌خواه، چه در بین طرفداران پادشاهی ، اغلب همان ذهنیت وجود دارد:
      «به کدام اردوگاه بپیوندیم؟
      زیر پرچم چه کسی برویم؟»

      ما هنوز سیستم فکری مستقل نداریم.
      تفکر سیستمی یعنی فهمیدن جایگاه خود، روابط خود، و مسئولیت خود در کل ساختار.
      اما ما هنوز درگیر الگوی قبیله‌ای هستیم؛ همان الگویی که می‌گوید:
      اگر قرار است تغییری باشد، باید کسی بیاید و ما خر او باشیم.


      🌱 *نتیجه* :
      راه آزادی از درون ذهن ما آغاز می‌شود:
      آری، ما باید از نو بپرسیم:
      *«خرِ کی باشیم؟»*
      یا *«با خردِ که باشیم؟»*

      این تفاوتِ یک *" دال"* ، همان فاصله‌ی تمدن و تباهی است.
      وقتی مردم به جای اطاعت، به تفکر سیستمی رو بیاورند، دیگر کسی نمی‌تواند بر آن‌ها پالان بگذارد.

      ✍️ پژوهشکده حکمرانی
      درود طیب جان

      چند جا دیدم این را از فروید نقل کردن که:

      خودشیفتگی می‌تواند باعث شود که افراد به شکلی غیرمنطقی به رفتارهای خاصی پایبند باشند، حتی اگر این رفتارها منجر به رنج شوند. در اینجا، فرد ممکن است ناخودآگاه در جایی بایستد که احساس می‌کند این رنج به نوعی برایش مفید است یا به او احساس کنترل، قدرت، یا حتی کفاره دادن می‌دهد.

      ----------

      چیزی که مشخصه و قطعیت داره ! اینه که با موجود هوشمند طرفیم ، هوشمندتر از هرچیزی

      انقدر هوشمند که می تونه منطقی نباشه و ترجیح بده حتی خر یکی باشه ! چون منفعت را در خر بودن می بینه !

      راهکار چیه ؟

      شما منفعت بزرگتر بده !

      پ.ن:
      هوشمند بودن دلیل بر این نیست که فریب نمیخوره و fool نمیشه ! اما تشخیص میده که 3 از 2 بزرگتره !

      --------------
      56 ذاریات:

      وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ

      هدف از خلقت بندگی هست !

      همانطور که هدف از ساخت جارو برقی ، جارو کردن هست و نمیشه ازش بعنوان پنکه یا هیتر استفاده کرد!

      نظر

      • طيب
        عضو فعال
        • Nov 2010
        • 3176

        #1128
        در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post

        درود طیب جان

        چند جا دیدم این را از فروید نقل کردن که:

        خودشیفتگی می‌تواند باعث شود که افراد به شکلی غیرمنطقی به رفتارهای خاصی پایبند باشند، حتی اگر این رفتارها منجر به رنج شوند. در اینجا، فرد ممکن است ناخودآگاه در جایی بایستد که احساس می‌کند این رنج به نوعی برایش مفید است یا به او احساس کنترل، قدرت، یا حتی کفاره دادن می‌دهد.

        ----------

        چیزی که مشخصه و قطعیت داره ! اینه که با موجود هوشمند طرفیم ، هوشمندتر از هرچیزی

        انقدر هوشمند که می تونه منطقی نباشه و ترجیح بده حتی خر یکی باشه ! چون منفعت را در خر بودن می بینه !

        راهکار چیه ؟

        شما منفعت بزرگتر بده !

        پ.ن:
        هوشمند بودن دلیل بر این نیست که فریب نمیخوره و fool نمیشه ! اما تشخیص میده که 3 از 2 بزرگتره !

        --------------
        56 ذاریات:

        وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ

        هدف از خلقت بندگی هست !

        همانطور که هدف از ساخت جارو برقی ، جارو کردن هست و نمیشه ازش بعنوان پنکه یا هیتر استفاده کرد!
        سلام و عرض ادب و احترام

        دوتا موضوع متفاوت از عبادت و بندگی وجود داره

        بندگی که در سایه عبادت بوجود میاد معنی و مفهوم آن با عبد و بردگی جوامع بشری تفاوت های زیادی داره
        هر چند حیطه عبد بودن در مواردی مشابه همدیگر است
        واما عبادت خدا چیست

        خدمت کردن به مردم عبادت بزرگی محسوب میشود
        کار کردن و کسب روزی حلال عبادت بزرگی محسوب میشود

        مبارزه با بی عدالتی عبادت بزرگی محسوب میشود
        کمک به یتیمان و ضعیفان عبادت بزرگی محسوب میشود
        یادگیری علم عبادت بزرگی محسوب میشود
        به والدین خدمت کردن عبادت خیلی خیلی بزرگی محسوب میشود
        عیادت از مریض و بازدید از خویشاوندان عبادت بزرگی محسوب میشود
        خدمت به فرزندان عبادت بزرگی محسوب میشود
        آزاد کردن برده عبادت بزرگی محسوب میشود
        رعایت عدالت عبادت بزرگی محسوب میشود
        دوری از تهمت و غیبت و سایر گناهان عبادت بزرگی محسوب میشود
        یعنی همه موارد مذکور اوامر خداونداست وبنغع انسان ها و خدا هیچ نفعی در آن ندارد چون بی نیاز است

        ولی در بردگی و بندگی جوامع بشری منافع از آن مالکان است چون مالکان نیازمند هستند

        ارادت

        نظر

        • مگنوس کارلسن
          عضو فعال
          • Jan 2022
          • 1695

          #1129
          در اصل توسط طيب پست شده است View Post

          سلام و عرض ادب و احترام

          دوتا موضوع متفاوت از عبادت و بندگی وجود داره

          بندگی که در سایه عبادت بوجود میاد معنی و مفهوم آن با عبد و بردگی جوامع بشری تفاوت های زیادی داره
          هر چند حیطه عبد بودن در مواردی مشابه همدیگر است
          واما عبادت خدا چیست

          خدمت کردن به مردم عبادت بزرگی محسوب میشود
          کار کردن و کسب روزی حلال عبادت بزرگی محسوب میشود

          مبارزه با بی عدالتی عبادت بزرگی محسوب میشود
          کمک به یتیمان و ضعیفان عبادت بزرگی محسوب میشود
          یادگیری علم عبادت بزرگی محسوب میشود
          به والدین خدمت کردن عبادت خیلی خیلی بزرگی محسوب میشود
          عیادت از مریض و بازدید از خویشاوندان عبادت بزرگی محسوب میشود
          خدمت به فرزندان عبادت بزرگی محسوب میشود
          آزاد کردن برده عبادت بزرگی محسوب میشود
          رعایت عدالت عبادت بزرگی محسوب میشود
          دوری از تهمت و غیبت و سایر گناهان عبادت بزرگی محسوب میشود
          یعنی همه موارد مذکور اوامر خداونداست وبنغع انسان ها و خدا هیچ نفعی در آن ندارد چون بی نیاز است

          ولی در بردگی و بندگی جوامع بشری منافع از آن مالکان است چون مالکان نیازمند هستند

          ارادت
          آزادکردن برده یعنی چه.؟؟؟؟...به نظرتون هنوز از این عصر گذر نکرده ایم...که انسانی را برده کنیم....بعد به خودمان کردیت بدهیم که آزادش کرده ایم....برده داری ...از کثیفترین واژه های ساخته شده توسط انسان نیست؟؟؟...عجیبتر و کثیفتر...قانونی کردن وتوجیه پذیری آن نیست؟

          نظر

          • طيب
            عضو فعال
            • Nov 2010
            • 3176

            #1130
            در اصل توسط مگنوس کارلسن پست شده است View Post

            آزادکردن برده یعنی چه.؟؟؟؟...به نظرتون هنوز از این عصر گذر نکرده ایم...که انسانی را برده کنیم....بعد به خودمان کردیت بدهیم که آزادش کرده ایم....برده داری ...از کثیفترین واژه های ساخته شده توسط انسان نیست؟؟؟...عجیبتر و کثیفتر...قانونی کردن وتوجیه پذیری آن نیست؟
            سلام و عرض ادب و احترام

            فرمایشتون متین و از دوران برده داری گذر کرده ایم ولی آن زمان آزاد کردن برده عملکرد خیلی مهمی بود و باید با جو آن‌زمان این مهم را لحاظ کردو الان هم آزاد کردن زندانیان می‌تونه جایگزین آزادی بردگان بشه که بعضی از افراد اینکار را انجام می‌دهند

            در کلیت تفاوت بندگی و بردگی بود

            یعنی اطاعت از اوامر خداوند مهربان بنفع انسان هاست در حالیکه بردگی و اطاعت از صاحبان برخلاف اطاعت از اوامر خداوند مهربان است

            خداوند امر فرموده است دروغ نگویید دزدی نکنید تهمت نزنید بهمدیگر کمک کنید وووو همه این اوامر بنفع انسان هاست

            ارادت

            نظر

            • گنجشک
              ستاره‌دار(3)
              • Jun 2022
              • 1364

              #1131
              در اصل توسط مگنوس کارلسن پست شده است View Post

              آزادکردن برده یعنی چه.؟؟؟؟...به نظرتون هنوز از این عصر گذر نکرده ایم...که انسانی را برده کنیم....بعد به خودمان کردیت بدهیم که آزادش کرده ایم....برده داری ...از کثیفترین واژه های ساخته شده توسط انسان نیست؟؟؟...عجیبتر و کثیفتر...قانونی کردن وتوجیه پذیری آن نیست؟
              درود مگنوس جان

              مشکل اصلی بنظرم اینجاست که آن دوران را با الان مقایسه می کنی !
              زیر نور پرژکتور نشستی و مخترع شمع را مسخره می کنی !

              در هر دوره ای ! در هر هر جامعه ای ! یکسری جبر یا امر اجتماعی وجود داره ،
              در یک جامعه برده دار ! " برده داری" یک امر اجتماعی هست ، نمیشه بکل و یک شب برچیدش ! بهترین راهکار برای شکست این جبر اجتماعی همین آزاد کردن برده بوده !

              قرار نیست یک شبه اتفاق عجیبی رخ بده ، کافیه استارت زده بشه ، ادامه پیدا کنه ، تا تدریجاً به کمال نزدیک و نزدیکتر بشه !

              ستون فقرات اقتصاد های گذشته ، مصر ، روم و.... همین برده داری بوده ، اگر یکباره برده داری حذف میشد چی اتفاق رخ می داد ؟ فروپاشی ! قحطی ! بدبختی عظیم همگانی !
              حالا یکی برده آزاد کنه و به بقیه هم سفارش کنه که برده ها را آزاد کنند ! نه تنها یک عمل اخلاقی بسیار با ارزش هست ، که کم کم همه یاد بگیرند روی پای خودشان بایستند و برده داری از بین بره ، که مشکلات جراحی اقتصادی هم دیگه به وجود نیاد

              روشنفکری در اعلا ترین حد ممکن

              ----------------------------------------------
              مگنوس جان
              حاضر هستی امروز تمام سیستم اقتصادی جهانی را که بر پایه استثمار کشورهای فقیر و آسیب به محیط زیست است، یک‌شبه و بدون برنامه متوقف کنی، حتی اگر منجر به قحطی و هرج و مرج میلیاردها نفر شود؟ اگر جوابت "نه" است، پس چرا از گذشتگان توقع معجزه داری؟

              و دوم اینکه چیکار به مردگان داریم اصلا ! شما بعنوان یک انسان در عصر حاضر ! نظرت در مورد برده داری نوین ( اقتصادی، فکری، دیجیتالی ) چیه ؟

              حالا از برده داری های نوین جنسی و کودکان و پوشاک نایکی بگیر تا برده های شبکه های اجتماعی ، سیستم های بانکی و بدهی ، ترس ، مصرف گرایی و مد و...

              شما که ماشالا آزادسازی برده ها در 1400 سال پیش مسخره می دونید ، برای آزادی برده های نوین چه راهکاری دارید ؟


              بقول طیب جان ، ارادت 🌹



              نظر

              • مگنوس کارلسن
                عضو فعال
                • Jan 2022
                • 1695

                #1132
                در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post

                درود مگنوس جان

                مشکل اصلی بنظرم اینجاست که آن دوران را با الان مقایسه می کنی !
                زیر نور پرژکتور نشستی و مخترع شمع را مسخره می کنی !

                در هر دوره ای ! در هر هر جامعه ای ! یکسری جبر یا امر اجتماعی وجود داره ،
                در یک جامعه برده دار ! " برده داری" یک امر اجتماعی هست ، نمیشه بکل و یک شب برچیدش ! بهترین راهکار برای شکست این جبر اجتماعی همین آزاد کردن برده بوده !

                قرار نیست یک شبه اتفاق عجیبی رخ بده ، کافیه استارت زده بشه ، ادامه پیدا کنه ، تا تدریجاً به کمال نزدیک و نزدیکتر بشه !

                ستون فقرات اقتصاد های گذشته ، مصر ، روم و.... همین برده داری بوده ، اگر یکباره برده داری حذف میشد چی اتفاق رخ می داد ؟ فروپاشی ! قحطی ! بدبختی عظیم همگانی !
                حالا یکی برده آزاد کنه و به بقیه هم سفارش کنه که برده ها را آزاد کنند ! نه تنها یک عمل اخلاقی بسیار با ارزش هست ، که کم کم همه یاد بگیرند روی پای خودشان بایستند و برده داری از بین بره ، که مشکلات جراحی اقتصادی هم دیگه به وجود نیاد

                روشنفکری در اعلا ترین حد ممکن

                ----------------------------------------------
                مگنوس جان
                حاضر هستی امروز تمام سیستم اقتصادی جهانی را که بر پایه استثمار کشورهای فقیر و آسیب به محیط زیست است، یک‌شبه و بدون برنامه متوقف کنی، حتی اگر منجر به قحطی و هرج و مرج میلیاردها نفر شود؟ اگر جوابت "نه" است، پس چرا از گذشتگان توقع معجزه داری؟

                و دوم اینکه چیکار به مردگان داریم اصلا ! شما بعنوان یک انسان در عصر حاضر ! نظرت در مورد برده داری نوین ( اقتصادی، فکری، دیجیتالی ) چیه ؟

                حالا از برده داری های نوین جنسی و کودکان و پوشاک نایکی بگیر تا برده های شبکه های اجتماعی ، سیستم های بانکی و بدهی ، ترس ، مصرف گرایی و مد و...

                شما که ماشالا آزادسازی برده ها در 1400 سال پیش مسخره می دونید ، برای آزادی برده های نوین چه راهکاری دارید ؟


                بقول طیب جان ، ارادت 🌹


                زنده باشین....
                نه.به هیچ وجه سخت نبوده...شمانیاز ندارین برده ای رو آزادکنین...همین که کسی رو برده نگیرین...همین که برده را خرید وفروش نکنید کافیه(در دیدگاه خرد)....
                مقایسه امروز با دیروزهم همینه....من یکشبه...سیستم نمیدونم چیرو عوض کنم؟؟؟؟....ازشما بعیده گنجشک خان....
                اگر کسی "ادعای برابری انسانها"...داشته باشد...آنگاه زشت است که برده داری کند....وگرنه که بفرما...
                دادا من از اساس ...عدالت در دنیا راقبول ندارم...سیستم عوض کنم؟؟؟؟....کجایی داداش....
                بحث مرده هارو که دیگه نگو....هرچی میکشیم از همین میراث مردگان است...هرکس هرجور دلش میخواد...این میراث گوهربار رو تفسیر میکنه به حلقوم دیگران فرو میکنه...یه نوعش همینجاوعراق ولبنان...یه نوع دیگه ش...آفغانستان وپاکستان واندونزی ومصر....یه نوع دیگه ش داعش والقاعده......یه نوعش آفریقای مرکزی ....شاخه ها زیادن...هرکدومم فکر میکنه "اصلش"همینه....
                البته توجیه هر حرکت زشتی آسونه...مثلا بگی ...چون همه دزدند...من هم دزد شدم...یا...اونوقتها همه زنهاروکتک میزدند...خوب بزرگان ماهم بایدکتک میزدند تا ازمردنگیشون کم نشه....یا...چون...حماس...تروریسته...اسراییل حق داره...غزه را ویران کنه...کودکان رو بکشه....حتی داریم...کسانی که میگن...حالا که ظالم بالاسرمون هست...بریم به اسراییل کمک کنیم...به کشورمون حمله کنه اینابرن....
                پ.ن...
                شما با آیات و روایاتی"ثابت"کردین که عدالت وجود دارد...پس زحمت توجیه برده داری نوین روهم شمابرهمان شالوده بکشین...من پی مایه ...واصولا ادعایی برای توجیه این بحث ندارم.
                پ.ن۲...برده داری نوین به زعم شما..درانتها..وابسته به "انتخاب"...است..درصورتیکه...برده داری اسلامی...وابسته به "جبر"است...

                نظر

                • گنجشک
                  ستاره‌دار(3)
                  • Jun 2022
                  • 1364

                  #1133
                  در اصل توسط مگنوس کارلسن پست شده است View Post

                  زنده باشین....
                  نه.به هیچ وجه سخت نبوده...شمانیاز ندارین برده ای رو آزادکنین...همین که کسی رو برده نگیرین...همین که برده را خرید وفروش نکنید کافیه(در دیدگاه خرد)....
                  مقایسه امروز با دیروزهم همینه....من یکشبه...سیستم نمیدونم چیرو عوض کنم؟؟؟؟....ازشما بعیده گنجشک خان....
                  اگر کسی "ادعای برابری انسانها"...داشته باشد...آنگاه زشت است که برده داری کند....وگرنه که بفرما...
                  دادا من از اساس ...عدالت در دنیا راقبول ندارم...سیستم عوض کنم؟؟؟؟....کجایی داداش....
                  بحث مرده هارو که دیگه نگو....هرچی میکشیم از همین میراث مردگان است...هرکس هرجور دلش میخواد...این میراث گوهربار رو تفسیر میکنه به حلقوم دیگران فرو میکنه...یه نوعش همینجاوعراق ولبنان...یه نوع دیگه ش...آفغانستان وپاکستان واندونزی ومصر....یه نوع دیگه ش داعش والقاعده......یه نوعش آفریقای مرکزی ....شاخه ها زیادن...هرکدومم فکر میکنه "اصلش"همینه....
                  البته توجیه هر حرکت زشتی آسونه...مثلا بگی ...چون همه دزدند...من هم دزد شدم...یا...اونوقتها همه زنهاروکتک میزدند...خوب بزرگان ماهم بایدکتک میزدند تا ازمردنگیشون کم نشه....یا...چون...حماس...تروریسته...اسراییل حق داره...غزه را ویران کنه...کودکان رو بکشه....حتی داریم...کسانی که میگن...حالا که ظالم بالاسرمون هست...بریم به اسراییل کمک کنیم...به کشورمون حمله کنه اینابرن....
                  پ.ن...
                  شما با آیات و روایاتی"ثابت"کردین که عدالت وجود دارد...پس زحمت توجیه برده داری نوین روهم شمابرهمان شالوده بکشین...من پی مایه ...واصولا ادعایی برای توجیه این بحث ندارم.
                  پ.ن۲...برده داری نوین به زعم شما..درانتها..وابسته به "انتخاب"...است..درصورتیکه...برده داری اسلامی...وابسته به "جبر"است...
                  درود مجدد مگنوس جان

                  داستان اختلاف من و شما اینه که شما میگی غذا نیست ! من میگم هست !

                  شما به قابلمه خالی روی گاز اشاره میکنی و میگی نیست !
                  من به کیسه برنج و مرغ یخزده داخل فریزر اشاره می کنم میگم هست !

                  -------

                  انسان ها هم با هم برابر نیستند از نظر بنده ، دیگه قرآن پر هست از اینکه آنان که می دانند با آنان که نمی دانند برابرند؟!

                  ----------

                  فرض کن 100 سال دیگه هیچ انسانی کار نکنه و همه کارها را ربات ها انجام بدن !و کار کردن برای انسان ها ناپسند و زشت شمرده بشه !

                  آیا انسان های 100 سال بعد می تونند ما را قضاوت کنند بخاطر کار کردنمان در دوره خودمان ؟!

                  ------------------

                  جبر و انتخاب هر دو با هم وجود دارند ! کی می تونه منکر جبر بشه آخه !
                  اما انتخاب هایی هم وجود داره ، لحظاتی هم هست که میشه انتخاب درست و غلط داشت

                  در قبال جبر هم که کسی مسول نیست ، اما انتخاب ها ، حتی اگر فقط دل ای و درونی هم باشند باز مسولیت داره!.

                  نظر

                  در حال کار...
                  X